نسرین ستوده: به دلیل نداشتن حجاب، نگذاشتند وضعیت رضا خندان را پیگیری کنم
رضا خندان، فعال مدنی و همسر نسرین ستوده، روز ۲۳ آذر بازداشت شد. ستوده به ایراناینترنشنال گفت برای پیگیری وضعیت همسرش ابتدا به کلانتری و سپس زندان اوین رفته اما به دلیل نداشتن حجاب اجباری، از دیدار او با خندان جلوگیری کردهاند.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری و زندانی سیاسی پیشین گفت همسرش صبح جمعه در خانهشان در تهران بازداشت شد و او را به کلانتری ۱۳۸ جنتآباد منتقل کردند.
او توضیح داد: «برای دیدن رضا به کلانتری رفتم اما به دلیل رعایت نکردن حجاب، از ورودم جلوگیری کردند. من نکات قانونی را گوشزد کردم و گفتم نمیتوانند از ورود من جلوگیری کنند. تنها میتوانند این موضوع را بهعنوان ضابط گزارش دهند، اما تاثیری نداشت و نهایتا نتوانستم او را ببینم.»
به گفته این وکیل دادگستری، رضا خندان حدود ساعت ۱۰ و نیم صبح شنبه ۲۴ آذر به زندان اوین منتقل شد.
ستوده گفت: «در زمان انتقال او به اوین، همچنان از ورود من به سالن جلوگیری کردند و فقط زمانی که رضا جلوی زندان در حال تردد بود توانستم او را برای دقایقی ببینم و در فضای عمومی صحبت کوتاهی باهم داشته باشیم.»
بازداشت رضا خندان مربوط به پرونده مشترک او با فرهاد میثمی، پزشک و فعال سیاسی، به اتهام تهیه و توزیع پیکسلهایی با نوشته «من به حجاب اجباری اعتراض دارم» است.
خندان و میثمی شهریور سال ۱۳۹۷ بازداشت و به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» هر کدام به شش سال زندان محکوم شدند که پنج سال آن قابل اجرا بود.
محرومیت دو ساله از فعالیت در فضای مجازی و ممنوعیت خروج از کشور، دیگر مجازاتهایی تعیین شده برای این دو فعال سیاسی بود.
خندان پس از چهار ماه حبس و فرهاد میثمی پس از چهار سال و نیم آزاد شدند.
بازداشت دوباره خندان در شرایطی است که به گفته نسرین ستوده، او و میثمی بدون آنکه خودشان درخواستی کرده باشند، مشمول عفو شدهاند و پرونده آنها مختومه است.
انجمن قلم آمریکا روز ۲۴ آذر در بیانیهای دستگیری خندان را محکوم کرد و از او با عنوان «مدافع ثابتقدم حقوق زنان» نام برد.
این انجمن نوشت: «ما تلافیجوییهای حقیرانه و بیرحمانه و هرگونه تلاش مقامات ایرانی را محکوم میکنیم که اقدامی برای تهدید یا ساکت کردن مخالفان قوانین جدید و سرکوبگرانه علیه حقوق زنان است.»
گزارشهای منابع حقوق بشری نشان میدهند از چهارشنبه ۲۱ آذر تا یکشنبه ۲۵ آذر دستکم ۳۴ زندانی در زندانهای ایران اعدام شدند.
این شهروندان در زندانهای مختلف ایران از جمله در شهرهای اراک، اصفهان، خرمآباد، زاهدان، شیراز، کرج، مشهد، ملایر، میاندوآب و یزد، به دار آویخته شدهاند.
از میان افراد اعدام شده در ۲۱ آذر، ۱۰ نفر در زندان قزلحصار کرج، دو نفر در میاندوآب و یک نفر در زندان پارسیلون خرمآباد به دار آویخته شدند.
در ۲۲ آذر نیز هفت زندانی از جمله یک زن در زندان یزد، سه نفر در زندان وکیلآباد مشهد، سه زندانی در زندان عادلآباد شیراز و یک نفر در زندان اصفهان اعدام شدند.
همچنین دو نفر در زندان ملایر و یک نفر در زندان اراک در ۲۴ آذر و چهار نفر در زندان زاهدان در ۲۵ آذر به دار آویخته شدند.
اعدام این زندانیان با اتهامات مختلف از جمله «قتل شهروندان و نگهداری یا حمل مواد مخدر» صورت گرفته است.
به این ترتیب، تعداد شهروندان اعدام شده از روز چهارشنبه تا زمان تنظیم این گزارش، به دستکم ۳۴ نفر رسید.
اعدام این افراد از سوی منابع مختلف حقوق بشری از جمله سازمان حقوق بشر ایران، هرانا و حالوش اطلاعرسانی شده است.
در هفتههای گذشته، افزایش میزان اجرای احکام اعدام و صدور حکم اعدام برای زندانیان سیاسی در ایران، اعتراضات فراوانی را در داخل و خارج کشور به دنبال داشت.
در یکی از این اعتراضات، کارزار اعتصاب غذای زندانیان سیاسی با نام کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که از بهمن ۱۴۰۲ برای توقف اعدامها آغاز شد، سهشنبه ۲۰ آذر در ۲۵ زندان کشور وارد چهلوششمین هفته خود شد.
سازمان حقوق بشر ایران، ۲۳ آذر در گزارشی نوشت جمهوری اسلامی طی دو ماه گذشته بیش از ۳۰۰ نفر را اعدام کرده است.
پیش از آن در اول آذر، سایت حقوق بشری هرانا خبر داد که در آبان امسال دستکم ۱۳۳ نفر در زندانهای سراسر ایران به دار آویخته شدند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر نیز ۳۰ آبان در بیانیهای هشدار داد مقامهای جمهوری اسلامی در هفتههای اخیر «انبوهی حکم جدید اعدام» صادر و زندانیان سیاسی، اقلیتهای قومی و اتباع خارجی را به مجازات مرگ محکوم کردهاند.
شاخص آلودگی هوای چندین شهر ایران در یکشنبه ۲۵ آذر در وضعیت «خطرناک» و به رنگ قهوهای است. شاخص عددی ۵۰۰ وضعیت هوا حتی برای افراد کاملا سالم، خطرناک و مضر است و توصیه میشود «همه افراد» در خانه بمانند.
قم، خوزستان، کرمان و ایلام چهار استانیاند که آلودگی هوا در شهرهایشان بسیار بحرانی شده و به عدد ۵۰۰ و سقف تعیینشده برای تقسیمبندی شاخص کیفیت هوا (AQI) رسیده است.
در این وضعیت، کودکان، سالمندان و بیماران با خطر بروز مشکلات جدی مانند حمله قلبی، آسم شدید یا آسیب ریوی مواجهاند.
قرار گرفتن در معرض این سطح از آلودگی میتواند اثرات طولانیمدت مانند آسیب به ریهها یا افزایش خطر بیماریهای مزمن داشته باشد.
مسئولان دانشگاه علوم پزشکی اهواز اعلام کردند از شنبه تاکنون، ۹۶۹ نفر در استان خوزستان به دلیل آلودگی هوا و با مشکل قلبی و تنفسی غیرعفونی به اورژانس بیمارستانها مراجعه کردهاند که بیانگر ۲۵ درصد افزایش است.
از این تعداد، ۷۰ نفر در بیمارستانها بستری شدهاند.
دادههای سامانه پایش کیفی هوای ایران نشان میدهند در استان خوزستان، رنگ اغلب ایستگاههای هواشناسی طی روز یکشنبه قهوهای است.
شاخص آلودگی هوا در چندین ایستگاه این استان مانند اهواز، مسجد سلیمان، شوشتر، هویزه و شادگان به عدد ۵۰۰ رسیده است.
در خرمشهر و بهبهان نیز شاخص کیفی هوا به ترتیب اعداد ۴۴۵ و ۴۲۸ را نشان میدهند.
برخی دیگر از مناطق استان خوزستان در وضعیت بنفش قرار دارند.
یک مخاطب با ارسال ویدیویی از آلودگی هوای خوزستان به ایراناینترنشنال، گفت: «این مه نیست، این هوای خاکی اهواز است.»
شاخص آلودگی در ایستگاه جمکران قم در صبح یکشنبه با قرار گرفتن روی عدد ۴۳۰، در وضعیت رنگ قهوهای و سطح خطرناک درآمده است.
فهرج استان کرمان نیز شرایط خطرناک مشابه خوزستان را در صبح یکشنبه دارد و شاخص کیفی هوای آن قهوهای رنگ و روی عدد ۵۰۰ قرار گرفته است.
در ایستگاه شهداد این استان شاخص کیفی هوا با ثبت عدد ۳۵۴ به وضعیت خطرناک رسیده است.
دستکم یک منطقه دیگر از کرمان در وضعیت قرمز است.
شاخص کیفی هوای سه ایستگاه مهران، میدان نفتی آذر دو و دهلران در استان ایلام، با قرار گرفتن روی عدد ۵۰۰ به رنگ قهوهای و وضعیت خطرناک درآمده است.
شاخص کیفیت هوا پنج دسته اصلی دارد که بر اساس آن، از عدد ۱۵۱ تا ۲۰۰ هوا «ناسالم»، از ۲۰۱ تا ۳۰۰ «بسیار ناسالم» و از ۳۰۱ تا ۵۰۰ شرایط کیفی هوا «خطرناک» محسوب میشود.
هوای ناسالم با رنگ قرمز، بسیار ناسالم با رنگ بنفش و وضعیت خطرناک با رنگ قهوهای معرفی میشود.
استان خراسان جنوبی روز ۲۵ آذر در وضعیت بنفش و بسیار ناسالم قرار دارد.
دادههای سامانه کنترل کیفی هوای ایران از استان بوشهر نشان میدهند خورموج طی روز جاری در وضعیت بنفش و بندر دیلم در وضعیت قرمز قرار گرفتهاند.
در استان همدان، شاخص کیفی هوا در نهاوند در وضعیت قرمز است.
طی هفته گذشته شماری از شهرهای ایران آلودگی هوای شدید را تجربه کردند و صدها تن به دلیل بیماریهای قلبی و تنفسی راهی مراکز درمانی شدند.
در تعدادی از استانهای کشور نیز مدارس، دانشگاهها و ادارات تعطیل یا غیرحضوری شدند.
دادههای شرکت کنترل کیفی هوای تهران، شاخص آلودگی هوای پایتخت در صبح یکشنبه را روی عدد ۵۶ و «قابل قبول» نشان میدهد.
طی شبانهروز گذشته شرکت کنترل کیفیت هوای تهران شاخص آلودگی را ۱۴۲ و ناسالم برای گروههای حساس اعلام کرده بود.
در روزهای گذشته، شاخص اعلام شده از سوی این شرکت با شاخص اعلام شده در سایتهای بینالمللی مانند سایت آیکیو ایر «IQAIR» متفاوت بود.
طبق اطلاعات منتشر شده در سایت آیکیو ایر، شاخص آلودگی هوای تهران در ۲۴ آذر به عدد ۱۷۶ رسید که نشاندهنده رتبه هشتم آلودهترین شهر دنیا برای تهران است.
پایتخت ایران از ابتدای سال جاری، پنج روز هوای پاک، ۱۷۵ روز هوای قابل قبول و ۸۰ روز هوای ناسالم برای گروههای حساس و ۱٠ روز هوای ناسالم داشته است.
موضوع آلودگی هوا در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران طی سالهای گذشته به یک بحران تبدیل شده است.
سمیه رفیعی، رییس کمیته محیط زیست مجلس شورای اسلامی، ۲۰ مهر اعلام کرد در سال گذشته در ایران ۳۰ هزار نفر به دلیل آلودگی هوا جان خود را از دست دادند که این عدد در مقایسه با سال پیش از آن، رشدی شش هزار نفری نشان میدهد.
همزمان با انتقادها از راهاندازی سامانه جدید ارز از سوی بانک مرکزی، برخی رسانهها دلیل افزایش قیمت دلار را کاهش بیسابقه صادرات نفت ایران به چین دانستهاند.
برخی از مقامهای سابق و فعالان اقتصادی، راهاندازی سامانه جدید بانک مرکزی با عنوان ارز تجاری را باعث از بین رفتن رانت و فساد دانستهاند اما برخی دیگر گفتند که آزادسازی نرخ ارز و حذف ارز نیمایی باعث فشار به مردم خواهد شد.
کمال سیدعلی، معاون ارزی اسبق بانک مرکزی، گفت که با چنین فرآیندی یک گام دیگر به تک نرخی شدن ارز نزدیک شدهایم.
بر اساس گزارش رسانهها، پس از راه اندازی سامانه جدید بیشتر معاملات ارزی در یک سامانه جدید به نام سامانه ارز تجاری تخصیص داده خواهد شد، بهطوریکه قیمت ارزهای مورد معامله در این بازار بر اساس عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد.
در مقابل خبرگزاری تسنیم در گزارشی نوشت که حذف سازوکار ارز نیمایی و پیادهسازی دلار توافقی با وجود افزایش بیش از ۵۰درصدی نرخ ارز رسمی از ابتدای سال، معیشت مردم را با چالش جدی مواجه خواهد کرد.
این خبرگزاری نوشت که بیش از ۵۰ درصد واردات کشور وابسته به تامین ارز از سامانه نیماست.
محمدباقر نوبخت، رییس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی، نیز خطاب به دولت این پرسش را مطرح کرد که با وجود سه سال فشار تورم بالای ۴۰ درصدی به مردم (ناشی از همبستگی نرخ تورم با نرخهای ارز آزاد وترجیحی) چرا الویت مهار تورم در چنین شرایطی از دستور کار دولت خارج شده است؟
روزنامه دنیای اقتصاد نوشته بود که با انحلال سامانه نیما، صادرکنندگان محصولات معدنی میتوانند ارز حاصل از صادرات خود را با نرخ توافقی در مرکز مبادله ارز معامله کنند و این اقدام میتواند تاثیرات قابل توجهی بر عملکرد بخش معدن و صنایع معدنی داشته باشد.
با این حال کامران وکیل، کارشناس حوزه معدن و صنایع معدنی در مصاحبه با دنیای اقتصاد، گفت که این تغییر در کوتاهمدت به نفع صادرکنندگان خواهد بود اما در بلندمدت تاثیر چندانی نخواهد داشت.
همزمان با راه اندازی این سامانه افزایش قیمت دلار ادامه دارد و قیمت دلار در بازار آزاد ایران شنبه ۲۴ آذر برای اولین بار از ۷۵ هزار تومان عبور کرد.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت که حجم صادرات نفت ایران به چین کاهش یافته است. در نتیجه با کاهش حجم درآمدهای ارزی و بالا بودن سطح تقاضا بازار ارز به دنبال تعادل قیمتی جدید است.
خبرگزاری فارس در گزارش جدیدی از کاهش حجم صادرات نفت ایران به چین خبر داد. صادرات نفتخام و میعانات گازی ایران به چین در ماه نوامبر به ۱/۳۱ میلیون بشکه در روز رسیده که پایینترین سطح در ۴ ماه گذشته به شمار میرود.
میلاد پناهیپور، وکیل پرستو احمدی به شبکه شرق گفت که این خواننده ساعت سه بامداد یکشنبه ۲۵ آذر آزاد شده است. ساعاتی پیش نیز خبری درباره آزادی او منتشر شده بود اما یک منبع آگاه در گفتوگو با ایراناینترنشنال آن را تکذیب کرد.
پناهیپور صبح یکشنبه گفت «دو نوازنده مرد کنسرت» پرستو احمدی نیز حوالی ساعت ۱۲ نیمهشب شنبه آزاد شدند.
منبع آگاه ایراناینترنشنال نیز ساعاتی پیش تایید کرد احسان بیرقدار و سهیل فقیه نصیری، نوازندگان همراه پرستو احمدی در کنسرت کاروانسرا آزاد شدهاند، اما باید صبح یکشنبه ۲۵ آذر خود را به ضابط قضایی معرفی کنند.
پیشتر رسانههای ایران گزارش دادند پلیس مازندران تایید کرده است پرستو احمدی، خواننده، پس از یک نشست توجیهی به همراه خانوادهاش از ساختمان پلیس خارج شد.
پس از اعلام این خبر، میلاد پناهیپور در یک استوری اینستاگرامی خبر تسنیم را که به نقل از پلیس مازندران از خروج پرستو احمدی از ساختمان پلیس خبر داده است، بازنشر کرد و زیر آن هشتگ «دروغ ممنوع» را نوشت.
پیشتر وکیل پرستو احمدی در مصاحبه با کانال امتداد گفت: «تقریبا از ظهر شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳، اطلاعی از وضعیت موکلم، پرستو احمدی، نداشتیم و متوجه شدیم که او در استان مازندران بازداشت شده است.»
پناهیپور با بیان اینکه «ما منتظر طی روند حقوقی و قضایی بودیم»، افزود: «متاسفانه از اتهامات خانم احمدی، نهاد بازداشتکننده و محل نگهداری او اطلاعی نداریم، ولی از طریق مراجع قانونی موضوع را پیگیری خواهیم کرد.»
احمدی به همراه گروهی از هنرمندان ۲۱ آذر کنسرتی را در یک کاروانسرا اجرا کرد و آن را با نام «کنسرت فرضی» یا «کنسرت کاروانسرا» در یوتیوب به اشتراک گذاشت. این خواننده زن در این کنسرت، بدون حجاب اجباری ظاهر شد.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی ۲۲ آذر با انتشار اطلاعیهای برگزاری این کنسرت را «بدون مجوز قانونی و رعایت موازین شرعی» دانست و از «برخورد مقتضی» و تشکیل پرونده برای خواننده و عوامل تولید آن خبر داد.
وکیل این خواننده، پیشتر از بازداشت احسان بیرقدار و سهیل فقیهنصیری، دو تن از نوازندگان «کنسرت فرضی»، خبر داده بود.
به گفته این وکیل دادگستری، آنها در تهران و در محل آموزشگاه خود بازداشت شدند و همانند احمدی، نهاد بازداشتکننده آنها مشخص نیست.
در پی اجرا و پخش این کنسرت، شماری از حامیان دولت مسعود پزشکیان در شبکههای اجتماعی با اشاره به همزمانی برگزاری آن و زمانبندی ابلاغ قانون موسوم به «عفاف و حجاب»، این کنسرت را عاملی برای تخریب دولت اصلاحطلب چهاردهم دانستند.
از سوی دیگر روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، هدف از برگزاری این کنسرت را «تقابل فرهنگی و تحریک افکار عمومی» توصیف کرد.
برگزاری کنسرت آنلاین پرستو احمدی بدون حجاب اجباری در ایران و پروندهسازی قوه قضاییه جمهوری اسلامی علیه او و عوامل تولید این کنسرت، واکنشهای زیادی در میان مردم به دنبال داشته است.
اجرای پرستو احمدی با استقبال بسیار گسترده ایرانیان در شبکههای اجتماعی مواجه شد و بسیاری از هنرمندان و فعالان مدنی و سیاسی به ستایش از او پرداختند.
شماری از شهروندان با انتشار بخشهایی از اجرای بدون حجاب اجباری این خواننده زن، صدای او را نشانهای از زنده بودن جنش «زن، زندگی، آزادی» دانستند.
در روزهای اخیر گزارشهایی درباره انتصاب ملا عبدالرحمن فتاحی، معروف به ابوصفیه الکوردی، بهعنوان معاون امور ایران ابومحمد جولانی، رهبر تحریر شام، منتشر شده است. فتاحی متولد یکی از روستاهای مهاباد در ایران است و پیشتر در ایران سابقه امامت جماعت مسجد داشته و مدتی هم زندانی بوده است.
فتاحی بهعنوان حاکم شرع در منطقه تحت کنترل تحریر شام در ادلب فعالیت کرده و حضور او بهعنوان مفتی ارشد در جریان «حرکت مهاجرین اهل سنت ایران» که همپیمان تحریر شام است، از جایگاه ویژه او حکایت دارد.
به این ترتیب، فارغ از اینکه فتاحی معاون جولانی در امور ایران باشد آنچنان که تابناک یا رسانه کُردی روداو گزارش دادهاند یا نه، او میتواند روی سیاستهای دولت آینده سوریه درباره ایران تاثیرگذار باشد.
حرکت مهاجرین اهل سنت ایران گروهی است که جهادیهای اهل سنت ایران عضو انصار الاسلام و گروه کوساری فعال در جنگ سوریه از اواخر سال ۱۳۹۸ در این کشور تاسیس کردند.
کُردهای عضو حرکت مهاجرین اهل سنت ایران در حال تمرین نظامی در ادلب
مختار هوشمند، یکی از پژوهشگران گروههای جهادی، معتقد است این گروه ادامه همان جریانهای اهل سنت ایرانی است که از خرداد ۱۳۹۵ با جبهه النصره (تحریر شام کنونی) بیعت کردند و بهعنوان گروه مستقل در کنار آنها قرار گرفتند.
فتاحی اوایل سال ۱۳۹۴، مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان رجاییشهر به همراه شماری از پیروان و همراهانش به سوریه رفت و به این گروه پیوست.
حرکت مهاجرین دارای پرچم و لوگوی مختص به خود است و به باور هوشمند، اگرچه در مقایسه با افراطیگری بیمرز داعش، یک گروه سلفی جهادی میانهرو به شمار میروند، اما همچنان گروهی افراطی هستند که شیعیان را تکفیر میکنند.
اعضا حرکت مجاهدین اهل سنت ایران که پرچم خود را دست گرفته و پرچم استقلال سوریه را زیر پا گذاشتهاند
سابقه و زندگی عبدالرحمن فتاحی در ایران
عبدالرحمن فتاحی اوایل دهه ۵۰ شمسی در روستای سولغه منطقه منگور از توابع بخش خلیفان در شهرستان مهاباد به دنیا آمد.
به گفته منبعی که به شرط ناشناس ماندن با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، فتاحی در دوران کودکی پدرش را از دست داد و پس از اتمام دوره ابتدایی و راهنمایی مدرسه را ترک کرد و برای تحصیل علوم اسلامی طلبه (به کُردی فَقِه) شد.
در میان کُردهای اهل سنت در ایران، طلبهها بهصورت نامتمرکز در مساجد و نزد ملاهایی (ماموستا) درس دینی میخوانند که دانش دینی لازم و توان مالی تامین طلبهها را داشته باشند.
فتاحی که پس از چند سال آموزش دینی در یکی از مساجد مهاباد، گرایش سلفی پیدا کرده بود، پیش از آنکه دوره آموزشش را تمام کند، اواسط سال ۱۳۷۱ برای ادامه تحصیل دینی به منطقه بیاره در استان حلبچه در اقلیم کُردستان عراق رفت و طلبه عبدالقادر توحیدی، از روحانیون سلفی شد که جنبش «توحید برای اهل سنت در ایران» را تاسیس کرده بود.
گرایش سلفی در میان اهل سنت خواهان بازگشت به آموزهها، باورها و روشهای نسل نخست مسلمانان (سلف صالح) است و معتقد است که آموزههای اسلام باید بر اساس قرآن و سنت پیامبر اسلام و بدون تفسیرهای متاخر دنبال شوند.
منطقه بیاره در مرز عراق و ایران، پس از عقبنشینی نیروهای عراق از اقلیم کُردستان در این کشور در بهار ۱۳۷۰، در کنترل گروه حرکت اسلامی کُردستان بود که روابط نزدیکی با جمهوری اسلامی داشت.
این طلبه کُرد تا سال ۱۳۷۵ در بیاره ماند و ضمن تمام کردن درس دینی، به عضویت گروه حرکت اسلامی درآمد که از سال ۱۳۷۳، آنچه را «امارت اسلامی بیاره» خوانده میشد بهعنوان بخشی از اقلیم کُردستان در منطقه حلبچه تاسیس کرده بود.
امارات اسلامی بیاره
امارت اسلامی بیاره، بهار ۱۳۸۲ به رهبری ملا فاتح کریکار بهعنوان کشور مستقل کُردستان اعلام استقلال کرد و گروه انصار الاسلام که از ادغام دو گروه اصلاح و جند السلام درست شده بود، بهعنوان سازمان نظامی و سیاسی آن تاسیس شد.
این امارت که روابط بسیار خوبی با جمهوری اسلامی داشت، به یکی از مقرهای جهادیِ جریانهای افراطی خاورمیانه بعد از افغانستان تبدیل شد و اگرچه در دوره حکمرانیاش چندین انشعاب به خود دید اما تا حمله آمریکا به عراق دوام آورد و در نهایت ۱۰ فروردین ۱۳۸۲ با حمله زمینی اتحادیه میهنی کُردستان و پشتیبانی هوایی ایالات متحده از هم پاشید.
مقامات و شاخه نظامی امارت که علاوه بر کُردهای عراقی در میان آنها شهروندان مصری، سوری، ایرانی، افغانستانی و چچنی هم وجود داشتند، در حین فرار از اقلیم کُردستان عراق به ایران گریختند و تحت نظر وزارت اطلاعات در چند اردوگاه در اطراف پاوه و جوانرود در استان کرمانشاه مستقر شدند.
پرچم امارات اسلامی کُردستان در بیاره
دوره پیشنمازی و امام جماعت فتاحی در مهاباد
عبدالرحمن فتاحی پس از بازگشت از بیاره اقلیم کُردستان عراق به مهاباد، نزد ماموستا شفیع برهانی، مدرس و امام مسجد جامع مهاباد، اجازهنامه روحانیت را دریافت کرد و پس از آنکه ازدواج کرد، از سال ۱۳۷۶ بهعنوان امام جماعت مسجد روستای زیوه از توابع بخش خلیفان در شهرستان مهاباد منصوب شد.
منبعی که با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، معتقد است بازگشت او با هماهنگی و اطلاع وزارت اطلاعات ایران انجام گرفت که در تلاش برای مهار ملیگرایی کُردی که متاثر از تجربه اقلیم کُردستان عراق در ایران تقویت شده بود، راه را برای ترویج اسلام سلفی که ضد ملیگرایی کًردی بود، باز گذاشته بود.
فتاحی، تا تابستان سال ۱۳۸۳ همچنان پیشنماز مسجد روستای زیوه بود، اگرچه به خاطر دیدگاههای سلفی و ظاهرا متفاوتش با دیگر ماموستاهای منطقه (گذاشتن ریش بلند بدون سبیل و شلوار با پاچههای بسیار کوتاه) مورد انتقاد سایر ماموستاهای منطقه بود.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، در تابستان ۱۳۸۳ وزارت اطلاعات و نیروی قدس سپاه تخلیه اردوگاه سلفیها اطراف پاوه و جوانرود را برای اعزام آنها به داخل عراق و افغانستان برای جنگ و انجام عملیات انتحاری علیه نیروهای آمریکایی در این دو کشور شروع کردند.
منبع ایراناینترنشنال افزود همزمان با این تحولات، با هماهنگی وزارت اطلاعات شماری از اعضای پیشین جند السلام، که آن زمان تحت نام «کتائب القاعده در کردستان» فعالیت میکردند، برای عضوگیری نیروی جهادی از میان جوانان اهل سنت کُرد و بلوچ در داخل کشور فعال شدند.
با ورود کتائب برای تبلیغ به منطقه مهاباد در تابستان ۱۳۸۳، عبدالرحمن فتاحی هم پیشنمازی مسجد زیوه را ترک کرد و با تهیه خانهای در حاشیه مهاباد، بهعنوان راهنمای مبلغان جند الاسلام بیشتر روستاهای مهاباد و بوکان را با آنان گشت.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، شماری از جوانان مذهبی روستایی این مناطق در نتیجه این تبلیغات جذب ایدئولوژی سلفی جهادی شده و با هماهنگی جند الاسلام و اطلاع و تسهیل وزارت اطلاعات، برای آموزش نظامی نزد طالبان به بلوچستان پاکستان اعزام شده و بعدها در افغانستان یا عراق و سوریه کشته شدند.
مدتی پس از این دوره تبلیغی، فتاحی بهعنوان پیشنماز و امام جماعت مسجد «رسولالله» در محله پشت تپ در مهاباد مشغول شد و علاوه بر امامت مسجد، شماری هم طلبه دینی گرفت.
بازداشت و زندان فتاحی در ایران
او در همین دوره، در اول اردیبهشت ۱۳۸۵ برای نخستین بار از سوی اطلاعات مهاباد بازداشت شد و پس از مدت کوتاهی آزاد شد و برخلاف رویه معمول، اجازه امامت او لغو نشد.
بر اساس یکی از گزارشهای منتشر شده درباره عبدالرحمن فتاحی، پس از کشته شدن ابومصعب الزرقاوی، رهبر وقت القاعده در عراق، در خرداد ۱۳۸۵ او که به تازگی صاحب پسری شده بود، نام این فرمانده القاعده را بر فرزندش گذاشت.
به گفته منبع ایراناینترنشنال، اطلاعات مهاباد فتاحی را ۱۸ آذر ۱۳۸۸ برای بار دوم بازداشت کرد. او پس از یک ماه به اطلاعات ارومیه منتقل شد و آنجا هم بیش از سه ماه در بازداشت ماند و در نهایت با قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
این ماموستای کُرد پس از آزادی برای تدریس علوم دینی به مسجد پشت تپ بازگشت تا اینکه برای بار سوم و آخرین بار در ۱۴ مهر ۱۳۹۰ بازداشت شد.
او این بار، چهار ماه در بازداشتگاه اطلاعات ارومیه نگهداری و بازجویی شد و سپس به بند عمومی زندان دریا در اورمیه منتقل شد. او پس از هشت ماه بلاتکلیفی در این زندان به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد و چهار ماه هم آنجا در بازداشت ماند.
این ماموستای کُرد در همین مدت در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه دادگاهی شد و پس از صدور حکم سه سال زندان، در شهریور ۱۳۹۱ به زندان رجاییشهر منتقل شد و تا پایان دوره محکومیت و آزادی در مهرماه ۱۳۹۳ در همین زندان ماند.
تصویر عبدالرحمن فتاحی در زندان رجاییشهر
دوره حضور فتاحی سوریه
به گفته منبعی که با ایراناینترنشنال گفتوگو کرد، عبدالرحمن فتاحی نزدیک به ۷ ماه پس از آزادی، در اوایل سال ۱۳۹۴، تصمیم گرفت برای پیوستن به گروههای جهادی عازم سوریه شود.
او چنانچه در آغاز گفته شد، پس از رسیدن به سوریه به گروه حرکت مهاجرین اهل سنت ایران پیوست و به گفته منبع ایراناینترنشنال، بهخاطر سابقه تحصیلات مذهبی و طرفدارانی که با خود همراه کرده بود، بهزودی جایگاه برجستهای در این گروه پیدا کرد.
فتاحی در چند سال کنترل ادلب از سوی تحریر شام، یکی از چهرههای اصلی گروه حرکت مهاجرین بود و به عنوان حاکم شرع هم در دولت مسئول اداره ادلب فعالیت میکرد.
عبدالرحمن فتاحی در دیداری با ابومحمد جولانی در ادلب
فتاحی در یکی از آخرین ویدیوهایی که یک حساب اینستاگرامی نزدیک به حرکت مهاجرین اهل سنت ایران در روزهای اخیر منتشر کرده، در حال سخنرانی در مسجد اموی برای شماری از جهادیها در دمشق دیده میشود.
او در این ویدیو، در سخنانی که به زبان کُردی ایراد شده و خطاب به جمعی کوچک از نیروهای جهادی است، ضمن ذکر خیر بنلادن، ایمن الظواهری، زرقاوی و دیگر رهبران کشته شده القاعده، و آرزوی «آزادی بیتالمقدس» با اشاره به جمهوری اسلامی بهعنوان «روافض»، وعده میدهد اهل سنت ایران از آنچه «اشغال روافض» میخواند، آزاد خواهند شد.