کارگران صنایع نفت و گاز دست به تجمع و راهپیمایی اعتراضی زدند
تصاویر و ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد شماری از کارگران شاغل در صنایع نفت و گاز در مناطق عسلویه، کنگان، جم بوشهر، لاوان، سیری و سکوهای دریایی، روز دوشنبه دوم مهر با برگزاری تجمعات اعتراضی، خواهان رسیدگی به مطالبات خود از جمله پرداخت شدن حقوق و مزایا شدند.
این تجمعات در شرکتهای نفت و گاز پارس در مناطق عسلویه، کنگان و سکوهای دریایی، پالایش گاز فجر جم در منطقه جم بوشهر، مجتمع گازی پارس جنوبی در منطقه عسلویه، شرکت نفت فلات قاره ایران در منطقه عملیاتی لاوان، سکوی عملیاتی نصر در منطقه سیری و سکوهای ۴۰ گانه «POGC» برپا شدند.
کارگران معترض در تجمعات خود پلاکاردهایی با شعارهایی اعتراضی و فهرستی از مطالباتشان در دست گرفتند. آنها در برخی شرکتها اقدام به برگزاری راهپیمایی اعتراضی کردند.
حذف کامل سقف حقوق، حذف محدودیت حق سنوات بازنشستگی، بازگشت کسورات مازاد مالیات، اجرای کامل ماده ۱۰ و پرداخت بکپی، دستدرازی نکردن به صندوق بازنشستگی کارکنان نفت، تفکیک مشاغل در مناطق عملیاتی و استرداد مازاد مالیات کسر شده، برخی از مطالبات کارگران معترض است.
کارگران شرکت نفت و گاز پارس در عسلویه، اقدام به برگزاری تجمع و راهپیمایی اعتراضی کردند. آنها در تجمع خود شعارهایی از جمله «سر و ته حقوق را زدند ظالمانه، حق مسلم ماست حقوق عادلانه» سردادند.
در تجمع کارگران شرکت پالایش گاز فجر جم در منطقه جم بوشهر شعارهایی از جمله «حقوق عادلانه، اجرا باید گردد»، «قرارداد استخدام، اجرا باید گردد»، «کسورات نامشروع، ملغی باید گردد» شنیده شد.
کارگران نفت و گاز پارس شاغل در سکوهای دریایی نیز در تجمع خود پلاکاردهایی حاوی متنهایی از جمله «مدافعان تولید گاز قربانیان سقف حقوق»، «سرباز خط مقدم اقتصادی زیر بمباران بیعدالتی» و «اصلاح نظام حقوق و دستمزد کارکنان عملیاتی صنعت نفت» در دست گرفتند.
کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران در منطقه عملیاتی لاوان هم در تجمع خود نسبت به «سقف حقوق، اضافه مالیات کسر شده و ترمیم حقوق و کف حقوق» اعتراض کردند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت نیز در گزارشی، ضمن اعلام حمایت خود از اعتراضات بخشهای مختلف مراکز نفت و گاز، از اعتراض کارگران شرکت پایانهها و مخازن پتروشیمی ماهشهر خبر داد.
طبق این گزارش، اعتراضات حدود ۴۰۰ کارگر شاغل در شرکت پایانهها و مخازن پتروشیمی ماهشهر برای پیگیری مطالبات خود، روز دوم مهرماه وارد پنجمین روز خود شد.
این تشکل صنفی از «اجرای تبدیل وضعیت شغلی مطابق با شرکتهای همجوار، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل کارگران پیمانکاری، پرداخت پتروکارت، پرداخت کسورات پاداشهای بهرهوری به همراه معوقات سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ بابت اضافه کاریها و پرداخت مطالبات بیمهای» به عنوان مهمترین مطالبات آنها نام برد.
کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، در سالهای گذشته بارها در سراسر ایران در اعتراض به وضعیت معیشتی و حقوقی خود تجمع کردهاند اما مطالبات آنان هنوز محقق نشده است.
کارگران رسمی شاغل در شرکت نفت و گاز پارس عسلویه روز ششم شهریور نیز راهپیمایی اعتراضی برگزار کردند.
آنها در در راهپیمایی خود شعارهایی از جمله «حقوق ما کم میشه، نفت و گاز تولید میشه» و «حقوق عادلانه حق مسلم ماست» سردادند.
سایت هرانا ۱۱ اردیبهشت در گزارشی به مناسبت روز جهانی کارگر نوشت که در بازه زمانی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ تا هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر ۴۲۸ تجمع کارگری و هزار و ۴۴۸ تجمع صنفی به رسانهها یا نهادهای مدنی رسیده است.
طبق این گزارش، تجمعات صنفی با ۱۰۰ درصد و تجمعات کارگری با ۹۰ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن همراه بودهاند.
رسیدگی نشدن به مطالبات صنفی و معیشتی کارگران و افزایش تجمعهای اعتراضی در شرایطی به وقوع میپیوندند که برخی رسانهها و تحلیلگران از حرکت صنایع مادر مانند فولاد و پتروشیمی به سمت رکود خبر میدهند.
تداوم نرخ کاهش سرمایهگذاری، توقف پروژههای سرمایهگذاری در حوزههای فولاد و پتروشیمی، ریزش کمسابقه و پیاپی شاخص بورس و «دوپینگهای مکرر» از منابع صندوق توسعه ملی، از جمله نشانههای رکود مورد اشاره ناظران هستند.
در دومین سالگرد کشتهشدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی»، فشارهای قضایی و امنیتی بر مادران دادخواه در حال افزایش است. محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده با حکم دادگاه انقلاب شهریار به حبس محکوم شدند. همزمان ماموران امنیتی از خروج گوهر عشقی از خانه برای تحصن و اعتراض، جلوگیری کردند.
رضا شفاخواه، وکیل دادگستری، روز دوم مهر ماه با انتشار مطلبی در حساب ایکس خود خبر داد که دادگاه انقلاب شهریار برای محبوبه رمضانی و رحیمه یوسفزاده، مادران پژمان قلیپور و نوید بهبودی، دو معترض کشتهشده، احکام یک سال و نیم حبس صادر کرد.
این دو مادر دادخواه، هر کدام بابت اتهام «تبلیغ علیه نظام» به شش ماه حبس، برای اتهام «عضویت در گروه مادران کشتهشدگان آبان ۹۸» به شش ماه حبس و بابت اتهام «اهانت به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی»، به تحمل شش ماه و یک روز حبس، محکوم شدند.
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات این دو، روز ششم دی ۱۴۰۲ در شعبه دوم دادگاه انقلاب شهریار برگزار شد.
رمضانی و یوسفزاده، پیش از این به دلیل فعالیتهای خود در مسیر دادخواهی، سابقه فشارهای امنیتی و قضایی را بر خود داشتهاند.
آنها در تاریخ ۲۰ تیر ۱۴۰۱ همراه با شمار دیگری از خانوادههای دادخواه به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و اوایل مرداد ماه همان سال به صورت موقت آزاد شدند.
رحیمه یوسفزاده و محبوبه رمضانی
پژمان قلیپور ملاطی، متولد هفتم شهریور ۱۳۸۰ و از کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ است.
او در روز ۲۶ آبان ۹۸ در مارلیک کرج به دنبال اصابت پنج گلوله شلیک شده از سوی نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
قلیپور هنگام جانباختن زیر ۱۸ سال داشت و در فهرست کودکان کشتهشده در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران قرار گرفت.
نوید بهبودی، متولد ۲۷ شهریور ۱۳۷۵، دیگر کشتهشده آبان خونین ۹۸ است.
او روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در شهر قدس (قلعه حسنخان) تهران به دنبال اصابت گلوله شلیک شده از سوی نیروهای امنیتی جان خود را از دست داد.
ممانعت از خروج گوهر عشقی از خانه
ماموران امنیتی، روز دوم مهر ماه از خروج گوهر عشقی، مادر دادخواه ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویس کشته شده در بازداشتگاه پلیس فتا، از خانه برای تحصن و اعتراض در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران جلوگیری کردند.
صفحه اینستاگرام این مادر دادخواه از محاصره خانه او از سوی ماموران امنیتی خبر داد و نوشت از خروج او از خانه جلوگیری شده است.
عشقی، روز اول مهر ماه با انتشار ویدیویی در اینستاگرام اعلام کرد از روز دوم مهر به دلیل بازداشت معترضان و خانوادههای کشتهشدگان، مقابل ساختمان سازمان ملل در تهران اعتصاب غذا میکند.
ستار بهشتی، کارگر و وبلاگنویس، آبان ماه ۱۳۹۱ به دست ماموران پلیس فتا به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد.
او در پی شکنجه در زمان بازجویی، در بازداشتگاه این نهاد امنیتی جان باخت.
تجمع ایرانیان سوئد در حمایت از دادخواهان
در ادامه تجمعهای اعتراضی ایرانیان خارج کشور، همزمان با دومین سالگرد خیزش «زن، زندگی، آزادی»، گروهى از ايرانيان ساكن سوئد، در شهر استکهلم تجمعی اعتراضی برگزار کردند.
این تجمع در حمايت از خانوادههاى دادخواه از جمله گوهر عشقى و دايهمينا سلطانی، در مقابل ساختمان پارلمان سوئد برگزار شد.
مینا سلطانی، مادر شهریار محمدی، از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، یکی از اعضای خانوادههای دادخواه است که روز ۲۱ شهریور به دست نیروهای امنیتی در بوکان بازداشت شد.
نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی همواره فشار فزایندهای را بر خانوادههای دادخواه در سراسر ایران وارد کرده و از این طریق سعی در متوقف کردن فعالیتهای آنها در مسیر دادخواهی داشتهاند.
بسیاری از خانوادههای کشتهشدگان خیزش انقلابی و دیگر اعتراضات ضد حکومتی، در یک سال گذشته بازداشت و احضار شدهاند.
برخی دیگر از جمله ماشالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی، از اعدامشدگان خیزش انقلابی، ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، مادر و پدر پویا بختیاری، از جانباختگان آبان ۹۸ و راحله راحمیپور، خواهر دادخواه حسین راحمیپور، زندانی سیاسی اعدامشده در سال ۱۳۶۳، همچنان در زندان هستند.
جمهوری اسلامی در یک ماه گذشته و با نزدیک شدن به سالگرد کشتهشدگان خیزش، فشارهای فزایندهای را بر خانوادههای دادخواه و فعالان مدنی و سیاسی در سراسر ایران وارد کرد.
جامعه جهانی بهائی در واکنش به سفر مسعود پزشکیان، رییس دولت چهاردهم به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در بیانیهای با اشاره به وعدههای پزشکیان برای احترام به حقوق تمامی اقلیتهای قومی و دینی در کشور، نوشت که بهائیان همچنان در ایران هدف آزار و اذیت قرار میگیرند.
جامعه جهانی بهائی در بیانیهای که روز دوم مهر ماه صادر کرد، یادآور شد پزشکیان به دنبال موجی از وعدهها که در ماههای گذشته به مردم ایران داد، رییسجمهور شده و به سازمان ملل رفته است.
این بیانیه با یادآوری وعدههای پزشکیان مبنی بر عدم وجود تفاوت میان انسانها و اینکه گفته بود «مردم مانند دانههای شانه برابر هستند»، نوشت: «با وجود این در جمهوری اسلامی ایران، همچنان فاصله زیادی بین قول و عمل وجود دارد؛ به ویژه در مورد آزار و سرکوب بهائیان.»
پزشکیان پیش از سفر خود به نیویورک، اعلام کرد هدفش از این سفر «خنثی کردن جو موجود در خارج کشور درباره جمهوری اسلامی» است.
رییس دولت چهاردهم روز یکم مهر ماه گفت: «میتوانیم با ایرانیان آنجا تبادل نظر کنیم و جوی که در خارج کشور ما ایجاد کردند خنثی کنیم. واقعیت همان نیست که آنان از پشت تلویزیون و تریبونها یا در مجامع مطرح میکنند.»
سیمین فهندژ، نماینده جامعه جهانی بهائی در مقر سازمان ملل در ژنو گفت که مایل است با خوشبینی به اظهارات پزشکیان نگاه کند اما بر اساس تجربههای گذشته و کنونی، بیشتر باید به عملکرد او و نه گفتههایش توجه کرد.
فهندژ اضافه کرد: «این وعدهها هنوز منجر به هیچ تغییری در واقعیت زندگی بهائیان نشده است و شواهد آزار و سرکوب مداوم آنان بدتر و بزرگتر از آن است که بتوان آنها را نادیده گرفت.»
سخنگوی جامعه جهانی بهائی یادآور شد تمامی روسای جمهوری پیشین نیز وعدههای مشابهی دادند اما بهائیان ایران همچنان «از گهواره تا گور» با همان آزار و سرکوب مداوم مواجه بوده و هستند.
پزشکیان روز یکشنبه هنگام ورود به آمریکا برای شرکت در هفتاد و نهمین مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «به جای خونریزی و جنگ و کشتار باید دنیایی درست بکنیم که در آن همه انسانها بتوانند راحت زندگی کنند.»
مرتضی کاظمیان، روزنامهنگار و تحلیلگر در ایراناینترنشنال، میگوید که پزشکیان در نهایت نماینده علی خامنهای و مبلغ جمهوری اسلامی در سازمان ملل و در گفتوگو با رسانهها خواهد بود.
جامعه جهانی بهائی در بخشی از بیانیه روز دوم مهر خود، صحبتهای پزشکیان را در تضاد شدید با جدیدترین حملات به بهائیان در نقاط مختلف ایران در هفتههای اخیر دانست.
این بیانیه با اشاره به اینکه پزشکیان گفته است ارتباط میان ایرانیان «از اقوام و مذاهب مختلف» باید «از طریق گفتوگوهای فرهنگی و هنری تقویت شود»، یادآور شد: «در واقعیت در مرداد ماه امسال پرونده فرسایشی و بسیار ناعادلانه ۱۰ زن بهائی در اصفهان، با حضور این زنان در دادسرای انقلاب اصفهان و متهم شدن به جرم ترویج عقاید بهائی، وارد مرحله جدیدی شد.»
جامعه جهانی بهائی اضافه کرد: «دلیل این اتهام، برگزاری کلاسهای زبان انگلیسی، موسیقی، یوگا و نقاشی برای نوجوانان، کودکان و مهاجران افغانستانی در این شهر بود. این اتهامها نتیجه شکایتهای خصوصی همسایگان این بهائیان است که با فشار ماموران دولتی و با تهدید تلفنی و احضار این همسایگان به دادگاه اخذ شده است. با وجود اینکه دادگاه هنوز در حال برگزاری است این ۱۰ زن عملا مجرم شناخته شدهاند.»
دادسرای اصفهان، ۱۴ مرداد امسال کیفرخواست پرونده یگانه آگاهی، ندا بدخش، پرستو حکیم، نگین خادمی، آرزو سبحانیان، مژگان شاهرضایی، شانا شوقیفر، یگانه روحبخش، ندا عمادی و بهاره لطفی، زنان بهائی را با اتهامات «تبلیغ علیه نظام و انجام فعالیت تبلیغی و آموزشی انحرافی مغایر با شرع مقدس اسلام» صادر کرد.
جامعه جهانی بهائی در بیانیه خود به موارد دیگری از نقض حقوق شهروندان بهائی در ایران از جمله محرومیت از تحصیل هزاران جوان بهائی در بیش از چهار دهه گذشته، بازداشت، مصادره اموال، پلمب محل کسب، آتش زدن آرامستان بهائیان و قطع تماسهای تلفنی و ملاقاتهای خانوادگی مهوش ثابت، زن بهائی زندانی در اوین اشاره کرد.
در بخشی از این بیانیه با بیان اینکه «دولت ایران باید حقوق بشر را رعایت کند و همه را در مقابل قانون برابر بداند»، به نقل از فهندژ آمده است: «برای اینکه اقدامات رییسجمهور پزشکیان با این خواست مردم و با گفتههای خودش مطابقت داشته باشد، او و همکارانش باید حقوق بهائیان، سایر اقلیتهای دینی و قومی، زنان و همه کسانی را که تحت حفاظت دولت او هستند، رعایت کنند.»
بهائیان بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند که از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ به طور سیستماتیک هدف آزار و اذیت قرار گرفتهاند.
فشارهای جمهوری اسلامی بر بهائیان در ایران طی ماههای گذشته شدت گرفته است.
منابع غیررسمی میگویند بیش از ۳۰۰ هزار شهروند بهائی در ایران زندگی میکنند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی را به رسمیت میشناسد.
تابلوی شرمساری مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین
همزمان با بیانیه جامعه جهانی بهائی، سازمان عفو بینالملل با نصب تابلوی شرمساری مقابل سفارت جمهوری اسلامی در برلین، خواستار توقف اعدامها در ایران، به ویژه اعدام کودکان شد.
عفو بینالملل بر روی این تابلو شعار «اعدامها را در ایران متوقف کنید» نوشته است.
این نهاد حقوق بشری در بخش دیگری از متن خود بر روی این تابلو نوشته است: «زندانهای ایران به صحنه اعدامهای دولتی دستهجمعی تبدیل شدهاند. در میان هزاران نفر کشتهشده، اعضای گروههای قومی و به حاشیه راندهشده و همچنین معترضان، از جمله کودکان قرار دارند.
عفو بینالملل خطاب به جامعه بینالمللی نوشت: «اکنون برای پایان دادن به اعدامها تلاش کنید.»
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در حکمی محمد مخبر، معاون اول ریاستجمهوری در دولت ابراهیم رئیسی را به عنوان مشاور و دستیار خود منصوب کرد. خامنهای در حکم انتصاب او تاکید کرد وظیفه مخبر «امتداد سیاست مدبرانه» دولت رئیسی برای «شناسایی و بهکارگیری نیروهای جوان و نخبه» است.
حکم مقام تازه مخبر، روز دوشنبه دوم مهر منتشر شد.
روشن نیست که او در مقام دستیار رهبر جمهوری اسلامی وظیفه انجام کدام امور را برعهده دارد.
از سوی دیگر این انتصاب میتواند گویای سیاست رهبر جمهوری اسلامی در محدود و ناکارآمد کردن بیش از پیش قوه مجریه باشد.
مخبر مهره مورد اعتماد رهبر جمهوری اسلامی است.
در حالی که هنوز خبر مرگ رئیسی تایید نشده بود، خامنهای وارد میدان شد و گفت: «ملت نگران نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور به وجود نمیآید.»
او میدانست در نبود رئیسی، کفیلش محمد مخبر، چهرهای است که ۱۴ سال سکاندار بزرگترین مجموعه اقتصادی تحت امر رهبری بوده است.
کارنامه محمد مخبر
۱۳۶ هزار و ۱۶۶ شهروند ایرانی در فاصله بهمن سال ۱۳۹۸ تا بهمن ۱۴۰۱ بر اثر کرونا جان باختند. این را آمارهای رسمی میگوید.
حالا یافتههای یک تحقیق علمی ثابت کرده است اگر جمهوری اسلامی بر استفاده از واکسن ایرانی اصرار نمیکرد و مثل ترکیه با واکسنهای رایج آن زمان به جنگ کووید-۱۹ میرفت، ۵۰ هزار نفر از کشتهشدگان، زنده میماندند.
مهمترین واکسن تولید جمهوری اسلامی، واکسن «کو برکت» بود که مجری پروژه آن مخبر، رییس وقت ستاد اجرایی «فرمان امام»، زیر نظر مستقیم خامنهای بود.
ایرانیان با چهره مخبر در روزهای سیاه همهگیری کرونا آشنا شدند؛ وقتی که در برنامهای تلویزیونی، دخترش طیبه را جلوی دوربین نشاند تا اولین دریافتکننده واکسن ایرانی کرونا شود.
کرونا تمام شد و مخبر هم از ستاد اجرایی رفت اما همان کسی که از مسئولان آن روزگار بود، برای مدت حدود دو ماه بدون برگزاری انتخابات، پشت میز نفر دوم جمهوری اسلامی نشست.
محمد مخبر در جایگاه ریاست ستاد اجرائی انحصار واردات کیتهای تشخیص کرونا و تولید مهمترین واکسن ایرانی کرونا یعنی کو-برکت را در اختیار داشت
محمد مخبر کیست؟
محمد مخبر دزفولی، مشهور به محمد مخبر، متولد تیر ماه ۱۳۳۴ در دزفول است. پدرش عباس، از واعظان بهنام دزفول بوده که پس از انقلاب هم سمتهایی داشته است.
مخبر در سال ۱۳۷۴ یک موسسه به نام پدرش تاسیس کرده که امروز به وسیله نزدیکانش مدیریت میشود.
او پیش از انقلاب جزو گروه «منصورون» بود. منصورون یکی از گروههای هفتگانه تشکیلدهنده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شمار میرود.
برخی میگویند این گروه در به آتش کشیدن سینما رکس آبادان نقش داشته است.
گروه منصورون پیوند عجیبی هم با شرایط امروز دارد.
رئیسی که روز ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ با سقوط بالگردش کشته شد، عضو «هیات مرگ» و عامل کشتار ۱۳۶۷ بود. یکی دیگر از اعضای آن هیات، علیرضا آوایی بود. او برادری دارد به نام احمد که نماینده ادوار مجلس است و دیگر عضو گروه منصورون در کنار مخبر بوده است.
عضو دیگر گروه منصورون در کنار مخبر، محسن رضایی بود که با آغاز کار دولت رئیسی، معاون اقتصادی او شد.
مخبر از همین حلقه موسسان منصورون بالا رفتن از پلههای ترقی را آغاز کرد.
او در دهه ۱۳۸۰ وقتی یکی دیگر از یارانش در گروه منصورون، یعنی محمد فروزنده، ریاست بنیاد مستضعفان را بر عهده داشت، با عنوان معاون بازرگانی و حمل و نقل بنیاد مستضعفان وارد تشکیلات اقتصادی زیر نظر خامنهای شد.
عباس مخبر دزفولی، از منصوبین روحالله خمینی در دزفول پدر محمد مخبر
مخبر و تُرکسل
دهها سمت، از عضویت در هیات مدیره شرکتهای اقماری بنیاد مستضعفان تا ستاد اجرایی، حاصل فعالیتهای مخبر از دهه ۸۰ تاکنون است. مهمترین آنها: ریاست هیات مدیره بانک سینا، وابسته به بنیاد مستضعفان.
گفته میشود مخبر در سال ۱۳۸۳ و وقتی مردم او را مثل امروز نمیشناختند، نقش مهمی در اقناع مجلس برای کنار گذاشتن ترکسل از پروژه ایرانسل و جایگزین کردن آن با شرکت ام.تی.ان آفریقای جنوبی داشته است. معمایی که یک سر آن به بنیاد مستضعفان به عنوان سهامدار ایرانسل و مخبر به عنوان یکی از مدیران بنیاد مستضعفان میرسد و سر دیگر آن به حمیدرضا عارف، پسر و صاحب «ژن خوب» محمدرضا عارف، از چهرههای اصلاحطلب.
مخبر پس از ایفای نقش در پروژه ایرانسل از تیر ماه ۱۳۸۶ با حکم خامنهای به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام رسید. نهادی ثروتمند و البته مبهم که از سوی آمریکا تحریم شده است.
او در دوران طولانی ۱۴ ساله ریاستش و در ستاد اجرایی، این نهاد اقتصادی مبهم را بیش از پیش برای خامنهای پروار کرد.
یکی از اصلیترین شاخههایی که او در این ستاد ساخت، گروه دارویی برکت است: مجموعهای از ۲۰ شرکت بزرگ دارویی که برخی از آنها مصادرهای هستند.
کرونا فرصت طلایی گروه دارویی مخبر بود که حتی پیش از واکسن هم از آن استفاده کرد.
مخبر در گروه برکت در همان اوایل شیوع کرونا، انحصار واردات کیتهای تشخیص کرونا را از طریق یکی از شرکتهای مصادرهای زیر مجموعهاش یعنی کی.بی.سی در اختیار گرفت.
مخبر به جز طیبه، دخترش که اولین واکسن کرونا را به او تزریق کرد، یک پسر هم به نام سجاد دارد.
نام پسر مخبر به عنوان بدهکار بانکی و آقازادهای که در شرکتهای زیرمجموعه بانک پاسارگاد -که آن هم به طور غیررسمی منتسب به ستاد اجرایی است- صاحب سمت در هیاتهای مدیره است، مطرح شده است.
نام پسر مخبر در اسناد افشا شده از دلالی نفتی در بهمن ماه سال ۱۴۰۲ هم به میان آمد.
ابراهیم رئیسی، عضو هیات مرگی که در اعدام هزاران نفر در تابستان ۱۳۶۷ دست داشته، اکنون مرده و کفیل او حالا دستیار رهبر جمهوری اسلامی است. کسی که مثل رئیسی در تابستان ۶۷ شهروندان ایرانی را اعدام نکرده اما نقشش در مرگ و میر بالای دوران کرونا که تا ۵۰ هزار نفر هم برآورد شده، قابل انکار نیست.
روزنامه کیهان در یادداشتی که روز دوشنبه دوم مهر منتشر شد، به مسعود پزشکیان درباره دیدار احتمالی او با مقامهای آمریکایی در حاشیه اجلاس سازمان ملل متحد هشدار داد و نوشت مشخص نیست اصلاحطلبانی که این «ملاقاتهای حقارتبار» را توصیه میکنند، چه توطئهای علیه او در نظر دارند.
حسین شریعتمداری، مدیر مسئول و نماینده علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در موسسه کیهان، در یادداشت خود که همزمان با سفر پزشکیان، رییس دولت چهاردهم به نیویورک منتشر شد، پیشنهاد برخی رسانههای نزدیک به اصلاحطلبان برای ملاقات او با دونالد ترامپ و کامالا هریس، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا را «حقارتبار» خواند.
پزشکیان روز یکشنبه هنگام ورود به آمریکا برای شرکت در هفتادونهمین مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «به جای خونریزی و جنگ و کشتار باید دنیایی درست بکنیم که در آن همه انسانها بتوانند راحت زندگی کنند.»
شریعتمداری با اشاره به ادامه تحریمها، «جنایات آمریکا علیه ایران»، کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس در عراق، خروج آمریکا از برجام و عدم تبریک به پزشکیان پس از انتخابات سال جاری، نوشت بعید نیست که «پیشنهاد حقیرانه» این طیف (اصلاحطلبان) به پزشکیان، «انتقامی از مواضع انقلابی ابراهیم رئیسی» باشد.
مدیر مسئول کیهان گفت که جریانی در ایران پس از گذشت ۴۵ سال از انقلاب سال ۵۷ همچنان «به دنبال سرسپردگی ایران به آمریکا و غرب» است.
او از این افراد به عنوان «دستنشاندههای غرب در آستین جمهوری اسلامی» یاد کرد.
همزمان، پزشکیان با تاکید بر این که در سفر خود به نیویورک به دنبال باورها، اعتقادات و ارزشهایی است که سازمان ملل مدعی آنهاست، گفت که از ایشان میخواهد «اگر درباره ارزشهایشان راست میگویند، در عمل نشان بدهند نه در شعار».
او در آستانه این سفر گفته بود هدفش از حضور در نیویورک «خنثی کردن جو موجود در خارج کشور علیه جمهوری اسلامی» است.
پزشکیان با تاکید بر این که ایران بسیار امنتر و آزادتر از آنی است که تصویر کردهاند، گفت: «میتوانیم با ایرانیان آنجا تبادل نظر کنیم و جوی را که در خارج کشور ما ایجاد کردهاند، خنثی کنیم. واقعیت همان نیست که آنان از پشت تلویزیون و تریبونها یا در مجامع مطرح میکنند.»
وبسایت خبری مدارا روز شنبه با اشاره به هیات همراه پزشکیان نوشت بین ۳۵ تا ۴۰ نفر شامل دو پسر، دختر و داماد پزشکیان و «نزدیکان» الیاس حضرتی، رییس شورای اطلاعرسانی دولت مانند مهدی گوهری، علی احمدنیا، مرضیه نورعلی و مهدی طباطبایی نیز او را همراهی میکنند.
به گفته فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، مصاحبههایی که پزشکیان در سفر به نیویورک با رسانههای غربی خواهد داشت، «بر انتخابات آمریکا تاثیرگذار خواهد بود».
او پیش از این سفر، با اشاره به «جنایات اسرائیل»، سازمان ملل را به کوتاهی در انجام وظایفش متهم کرد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی که پیش از پزشکیان راهی نیویورک شد، روز یکشنبه در دیدارهایی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل به گفتوگو درباره جوانب جنگ اسرائیل و غزه پرداخت.
او در روز نخست، با وزیران امور خارجه کویت و بحرین و دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس «بحثهایی جدی» درباره «ثبات و امنیت در منطقه، بحث فلسطین، جنایتهای اسرائیل در غزه و جنوب لبنان، خطراتی که سیاستهای اسرائیل میتواند برای همه کشورها داشته باشد و نیز ضرورت مقابله با این سیاستها» رایزنی کرد و دیدارهایی هم با نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور کمکهای انساندوستانه به غزه، رییس کمیته بینالمللی صلیب سرخ و نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه داشت.
انتشار ویدیویی از سخنان مجتبی خامنهای، سیاسیترین فرزند علی خامنهای، خبرساز شده و بار دیگر نام او را به سر خط خبرها آورده است. در این ویدیو، مجتبی خامنهای اعلام میکند که تصمیم گرفته کلاسهای درس خارج فقه خود را تعطیل کند.
به محض انتشار این ویدیو، شبکههای اجتماعی مملو از گمانهزنیها شدند. برخی معتقدند که پس از انفجار پیجرهای اعضای حزبالله لبنان، جمهوری اسلامی نگران جان مجتبی خامنهای شده و به همین دلیل کلاسهای او تعطیل شده است تا از خطر ترور جلوگیری شود. برخی دیگر این موضوع را به تحولات داخلی ایران پس از ریاستجمهوری پزشکیان مرتبط میدانند.
دو فرضیه اصلی در ساعات اخیر مطرح شده است. برخی بر این باورند که این تصمیم نشاندهنده نارضایتی مجتبی خامنهای از وضعیت فعلی کشور و طرح موسوم به وفاق ملی است و او به نشانه اعتراض کلاسهای خود را تعطیل کرده است. خصوصا با توجه به اینکه اعلام کرده این تصمیم را بدون اطلاع پدرش گرفته است. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که این صحبتها میتواند نشانهای از آمادگی نظام برای اعلام جانشینی مجتبی به جای پدرش باشد.
از نظر برخی کارشناسان، دلایل سیاسی احتمالا مهمتر از دلایل امنیتی هستند. اگر مساله امنیتی بود، اعلام علنی آن نشانهای از ضعف امنیتی در بالاترین سطوح نظام محسوب میشد. بنابراین، به نظر میرسد مساله جانشینی در میان باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند که مجتبی خامنهای نمیتواند با پدرش اختلاف داشته باشد، اما قطعیت در این موضوع وجود ندارد. تجربه نشان داده است که در نظامهای دیکتاتوری، پسر دیکتاتور ممکن است از روند اداره کشور توسط پدرش ناراضی شود و در مقابل او بایستد. این ایستادگی یا به انزوای پسر منجر میشود یا به کودتای آرام (یا حتی ناآرام) و در نهایت کنار زدن پدر از قدرت. بنابراین، احتمال نارضایتی مجتبی از وضعیت فعلی کشور بعید نیست.
فرضیه مقابل این است که نظام به این نتیجه رسیده که مجتبی باید برای جانشینی پدرش آمادهتر شود و به او سمتها و مسئولیتهای بیشتری واگذار شود. این فرضیه با توجه به اینکه بسیاری از سمتهای کلیدی کشور در دست نزدیکان مجتبی است، منطقی به نظر میرسد. همچنین، احتمال فوریت این تصمیم ممکن است به وضعیت سلامتی علی خامنهای و نیاز به آمادهسازی فوری جانشین او برگردد.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، به نقل از یکی از نزدیکان مجتبی خامنهای که عضو مجلس خبرگان است اعلام کرده است که دلیل تعطیلی کلاسهای او این بوده که کلاسهای او بسیار پررونق بوده و ممکن است باعث کمرنگ شدن کلاسهای سایر علما شود. این فرد اظهار کرده که این اقدام از روی تقوا و برای تربیت نفس بوده است.
در مورد دلایل امنیتی و ترس از کشته شدن مجتبی خامنهای، با وجود خطر نفوذ اسرائیل در جمهوری اسلامی، به نظر نمیرسد که این علت باعث اعلام علنی تعطیلی کلاسها شده باشد. اما فراتر از این ویدیو و صحبت های مجتبی خامنهای، واقعیت این است که مقامات کلیدی جمهوری اسلامی، از جمله مجتبی خامنهای، به شدت نگران امنیت جانی خود هستند. در ماههای اخیر، اسرائیل با ترور برخی از فرماندهان حزبالله و حملات دقیق به آنها، نشان داده که توانایی نفوذ جدی در میان نیروهای این گروه دارد.
از سوی دیگر، پس از انفجار پیجرهای چند هزار عضو حزبالله، دوباره بحثهایی درباره نحوه کشته شدن ابراهیم رئیسی مطرح شده است. احمد بخشایش اردستانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، یکی از احتمالات مرگ رئیسی را انفجار پیجر عنوان کرده و ادعا کرده که رئیسی نیز از پیجر استفاده میکرده است.
این نماینده مجلس با اشاره به برتری تکنولوژیکی اسرائیل، اظهار داشته که حزبالله پس از این حملات دچار سردرگمی شده و همین مساله احتمالا نشانگر نفوذ اسرائیل به دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی نیز باشد. او همچنین به نقش نیروهای جمهوری اسلامی در تهیه پیجر برای حزبالله اشاره کرده و احتمال داده که انفجار پیجر میتواند علت مرگ رئیسی بوده باشد.
اگرچه برخی مقامات تلاش کردهاند این اظهارات را تکذیب کنند، اما در حال حاضر بحث نفوذ اسرائیل و احتمال خطر برای مقامات جمهوری اسلامی به موضوع داغ رسانهها و شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.