نماینده خامنهای در اردبیل: جمهوری اسلامی هیچ واهمهای از فضای باز ندارد
حسن عاملی، نماینده خامنهای در استان اردبیل، با اشاره به مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری گفت: «در غالب کشورهای دنیا چنین فضای بازی به چشم نمیخورد.»
او افزود: «غالب دولتها از چنین فضایی میترسند ولی جمهوری اسلامی هیچ واهمهای ندارد.»
قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در فهرست تروریستی کانادا با واکنشهای مختلفی در ایران مواجه شد. در حالی که مقامات جمهوری اسلامی از این خبر خشمگین شدهاند، بسیاری از گروههای مخالف جمهوری اسلامی و شهروندان از این اقدام استقبال کردند.
با اعلام جاستین ترودو نخست وزیر کانادا، در روز چهارشنبه ۳۰ خرداد سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی این کشور قرار گرفت.
دولت کانادا بلافاصله پس از تروریستی شناختن سپاه به شهروندان این کشور به طور موکد توصیه کرد از سفر به ایران خودداری کنند و از شهروندان کانادایی که در ایران حضور دارند خواست فورا از ایران خارج شوند.
در ایران سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، این اقدام کانادا را «حرکتی خصمانه، مغایر با موازین حقوق بینالملل» و «مصداق تعرض به حاکمیت ملی ایران» خواند و علی باقری کنی، سرپرست این وزارتخانه هم «مسئولیت عواقب این تصمیم» را بر عهده کانادا گذاشت.
انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز اوکراینی هم در بیانیهای نوشت بر اقدام قضایی بینالمللی درباره شلیک سپاه به هواپیما اصرار دارد و قاتلان فرزندان ایران را نه فراموش میکنند و نه میبخشند.
ایراناینترنشنال از مخاطبان خود پرسید تروریستی شناخته شدن سپاه در کانادا چه تاثیری میتواند روی فعالیتهای این نهاد بگذارد.
شهروندی با اشاره به «فروش نفت در دوران بایدن و بی اثر شدن تحریمها» گفت اگر دولت کانادا هم مثل دولت سابق دونالد ترامپ محدودیتها را جدی بگیرند، شرایط برای سپاه فلجکننده میشود.
مخاطب دیگری بر اثر روانی این اتفاق بر روی مردم داخل ایران تاکید کرد و گفت افراد وابسته به سپاه در میان بستگانشان هم آبرویی ندارند.
کاربری هم تروریستی شناختن سپاه در کانادا را یک «نقطه عطف» برای تمام ایرانیان توصیف کرد.
شهروندی ابراز امیدواری کرد این اتفاق باعث شود اروپاییها هم به خود بیایند و سپاه را تروریستی اعلام کرده و در لیست تحریمها قرار دهند.
کاربری هم احتمال کاهش فعالیتهای سپاه در کوتاه مدت را طرح کرد، ولی گفت این نهاد در طولانی مدت به کار خود ادامه میدهد.
کاربری دیگری این اقدام را «نمایشی و فریب مردم» خواند. او با اشاره به آزادی حمید نوری از زندانی در سوئد گفت: «سپاه برآمده از مافیای قدرت است و با همه تمام نهادهای امنیتی دنیا معامله میکند.»
در آمریکا متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، با استقبال از اقدام دولت کانادا برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی، «تروریسم و توطئههای مرگبار» سپاه را خطری برای کل جهان دانست.
با این حال، وزارت خارجه استرالیا روز جمعه اول تیر ماه به ایراناینترنشنال گفت قانون این کشور اجازه «تروریستی شناختن» سپاه پاسداران را نمیدهد. سفارت ایران در استرالیا در واکنش به حمایت انجمن یهودیان از اقدام کانادا در تروریست شناختن سپاه پاسداران، از دولت استرالیا خواست اقدامات این انجمن را محدود کند. در بخشی از جوابیه استرالیا آمده است که «چارچوب سازمانهای تروریستی» در قانون جزایی استرالیا، اجازه فهرست شدن نهادهای دولتی را نمیدهد.
به گفته وزارت امور خارجه استرالیا، دولت این کشور از «ابزارهای موجود برای انجام اقدامات معنادار علیه سپاه پاسداران» استفاده کرده است که اعمال «تحریمهای مالی هدفمند» از جمله آن محسوب میشود.
جواد سلیمانی، همسر الناز نبیی، از قربانیان هواپیمای اوکراینی، در واکنش به حضور مسعود پزشکیان، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و محمدجواد ظریف، بر سر مزار یکی از قربانیان هواپیما، در حساب ایکس خود نوشت: «در مورد تباهی عروسکهای خیمه شب بازی سیرک انتخابات که نیاز نیست صحبت بشه.»
او افزود: «اما فراموش نمیکنیم فایل صوتی ظریف را که گفت هیچ بعید نیست سرنگونی هواپیمای اوکراینی عامدانه باشه ولی بهشون گفتیم بگید تا علاجش کنیم تا به دادگاه بینالمللی کشیده نشه. چقدر وقیح باید آدم باشه که وظیفش رو خونشویی جنایات بدونه.»
او در ادامه نوشت: «علاج کنندگان و توجیهگران جنایت هواپیمای اوکراینی را در کنار آمران و عاملان این جنایت نه میبخشیم نه فراموش میکنیم.»
به رغم تلاش دستاندرکاران و هیات امنای مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن برای دور نگاه داشتن نام این مرکز از افکار عمومی، تهدید معترضان از سوی یکی از کارمندان دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی در واشینگتن، بار دیگر توجه افکار عمومی را به این مرکز جلب کرد.
اقدام رمضان سلطانمحمدی، در تهدید معترضان به مرگ همزمان با برگزاری مراسم ختم ابراهیم رئیسی در مرکز اسلامی واشنگتن، باعث شد تا بار دیگر این سوال قدیمی مطرح شود که چه رابطهای میان این مسجد بزرگ واقع شده در منطقه اعیاننشین پوتومک در مریلند با تهران وجود دارد.
مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن یا IEC که بنا به ادعای هیات امنای آن یک عبادتگاه و مرکز دینی بدون هیچ وابستگی سیاسی است، سالهاست که از سوی بسیاری از منتقدان، متهم است که به عنوان پناهگاه امن حامیان جمهوری اسلامی شناخته میشود. برگزاری مراسم یادبود ابراهیم رئیسی نمونهای دال بر این ادعا است که این مرکز بهرغم تلاش گروههایی در داخل آن برای نشان دادن استقلال مالی و سیاستگذاری، همچنان زیر سایه پروپاگاندای جمهوری اسلامی قرار دارد.
میزان این نفوذ بهگونهای بوده است که طی سالها فعالیت این مرکز، امام جماعت آن همواره از سوی تهران تعیین شده است. امام جماعت فعلی این مرکز، احمد بحرینی که در حدود دو دهه است در این مرکز مستقر است، پیشتر و قبل از عزیمت به ایالات متحده نماینده ولیفقیه در دانشگاه شهید بهشتی بوده است.
احمد بحرینی امام جماعت مرکزتعلیمات اسلامی واشینگتن
به دنبال طرح ادعا و اقدام دادستانهای فدرال در سال ۲۰۰۹ به منظور مصادره این مرکز در راستای مبارزه با تروریسم، هیات امنای این مرکز، نهایت تلاش خود را کرد تا بتوانند مقامها و افکار عمومی را قانع کنند که این مرکز دارای فعالیتهایی مستقل است.
افزایش فشار از سوی مقامهای فدرال آمریکا به دنبال رصد فعالیتهای این مرکز و رابطه مالی این مرکز با جمهوری اسلامی از طریق بنیاد علوی، به دلیل دریافت کمکهای مالی متعدد کماکان ادامه دارد.
این تلاش در حالی صورت میگیرد که قطع ارتباط ارگانیک این مرکز با دفتر حفاظت منابع جمهوری اسلامی، که در نبود سفارت و کنسولگری ایران در آمریکا عملا عهدهدار این مسئولیت است، عملا ممکن نشده است.
مرکز اسلامی واشینگتن به درخواست ایران اینترنشنال برای توضیح درباره نسبت خود با حکومت ایران پاسخی نداد.
گفتوگوی ایران اینترنشنال با افراد مطلع حاکی از آن است که بعضی از کارمندان یا اعضای هیات امنای فعلی یا پیشین این مرکز، خود یا همسرشان در دفتر حفاظت منافع کار کرده یا میکنند و طی این سالها این مرکز بارها میزبان فعالیتهایی غیرمذهبی و همسو با اهداف جمهوری اسلامی بوده است. دعوت و میزبانی از روحانیون نزدیک به بیت خامنهای از جمله محسن قرائتی ، محمدکاظم راشد یزدی و محسن تاجلنگرودی و مداحان نزدیک به نظام مثل محسن طاهری و رفتوآمد وابستگان به نظام از دختر حدادعادل، مشاور علی خامنهای گرفته تا حمیدرضا عارف، فرزند معاون پیشین رئیسجمهوری از جمله مثالهای قابل اشاره است.
مصطفی رحمانی (نفر اول دست راست)، رئیس پیشین دفترحفاظت منافع جمهوری اسلامی و پدرشوهر دختر غلامعلی حدادعادل در یکی از برنامههای مرکز تعلیمات اسلامی
وجه تسمیه مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن بهرغم اینکه در پوتومک مریلند واقع شده، اشاره دارد به یک دعوای قدیمی و همزمان با وقوع انقلاب اسلامی در ایران.
این مرکز که پیشتر کلیسایی قدیمی و متروکه بوده، زمانی از سوی بنیاد علوی خریداری و تبدیل به مسجد میشود که جمعی از طرفداران انقلاب اسلامی به دنبال اقدامی ضربتی تلاش میکنند تا مسجد قدیمی و کهن واشینگتندیسی را تصرف کنند. ظاهرا اختلاف نظر در مورد شیوه دینورزی میان جوانان انقلابی عمدتا ایرانی و متولیان محافظهکار مسجد باعث میشود تا درگیری بالا بگیرد و بعد از اعتکاف اجباری انقلابیون در مسجد دیسی، هیاتمدیره مرکز دست به دامن پلیس میشود تا مسجد را از تسخیر کنندگان خالی کند. پلیس وارد عمل میشود و علاوه بر اخراج این عده بهزور، برای برخی از آنان دستور قضایی صادر میشود و چند نفری نیز به دلایل مختلف از جمله تخریب اموال مسجد حکم میگیرند.
روزنامه واشینگتنپست در گزارشی به تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۸۰ با اشاره به اینکه آتش انقلاب اسلامی ایران در جایی ۶هزار مایل دورتر از خاستگاهش، دامن مرکز اسلامی واشینگتن را گرفته ، نوشته است که این تضاد و کشمکش باعث شده است تا شکافی عمیق میان باورهای اسلامی پیش بیاید. در این گزارش که چندین مصاحبه مختلف با نمازگزاران مختلف در این مرکز از جمله با بهرام ناهیدیان، یکی از سخنگویان تندروهای ایرانی که بعدتر خود مسجد «مناسس» را تاسیس کرد، انجام داده و سعی کرده است تا چهرهای از شرایط حاکم و تغییر گفتمان اسلام بعد از وقوع انقلاب در ایران را تصویر کند.
از این زمان به بعد است که مرکز اسلامی واشنگتن دیگر نمیخواهد این مسلمانان تندرو و انقلابی را پذیرا باشد و لذا این عده با کمک بنیاد علوی به تکاپو میافتند تا مقر دیگری برای خود مهیا کنند.
بررسیها و گفتوگوهای ایران اینترنشنال با منابع متعدد حاکی از آن است که نهایتا دستاندرکاران تصمیمگیری در بنیاد علوی میپذیرند که خرید ملک عبادتگاه قدیمی در پوتومک، و تبدیل آن به مرکزی برای مسلمانان انقلابی تصمیم درستی است. ملک قدیمی خریداری شده و بازسازی میشود و با عنوان مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن نامگذاری میشود.
تحقیقات ایراناینترنشنال همچنین نشان میدهد که نامگذاری این مسجد به مرکز تعلیمات اسلامی واشینگتن به رغم استقرار آن در ایالت مریلند و شهر پوتومک، نوعی دهنکجی به مسجد قدیمی واشینگتن بود که مدیران وقت آن، دیگر تمایلی به پذیرش مسلمانان انقلابی نداشتند.
کشمکش طرفداران اسلام انقلابی با دستاندرکاران مسجد قدیمی واشینگتن با تاسیس مرکز تعلیمات اسلامی، پایان نگرفت و بهرغم در اختیار داشتن مسجدی متعلق به خودشان در پوتومک و بهرغم گذشت چهاردهه از این دعوای قدیمی، هر از گاهی جمعی از این مسلمانان تندرو با تجمع در مقابل این مسجد در روزهای جمعه و برگزاری نماز خیابانی در مقابل آن، خوانش امنای مسجد واشنگتن از اسلام را به چالش میکشند. امام جماعت فعلی مرکز اسلامی واشنگتن تمایلی نشان نداد تا درباره این چالشها و تاریخچه این اختلاف با ایراناینترنشنال گفتگو کند.
ایده تاسیس مرکز اسلامی واشنگتن در ژوئن ۱۹۵۲ میلادی (خرداد ۱۳۳۱) با هدف ایجاد پایگاهی برای عبادت و تجمع مسلمانان با پیشنهاد سفیر پیشین مصر، محمود حسن پاشا و مشارکت سفارتهای اسلامی در پایتخت آمریکا شکل گرفت شد. بنای این مسجد که در منطقهای موسوم به خیابان سفارتها، واقع شده توسط معمار شهیر ایتالیایی ماریو روسی طراحی و اجرا شده، کاشیهای دیوار مسجد از ترکیه آمده است، چلچراغهای برنزی و دیوارنویسیهای قرآنی را سفارت مصر هدیه کرده و علاوه بر تامین بخشی از هزینه ساخت مسجد، فرشهایی که مسجد با آن مفروش شده است نیز هدیه محمدرضا شاه پهلوی به این مسجد بوده است.
بخشی از این فرشهای دستباف کرمان که نام محمدرضا پهلوی بهعنوان اهدا کننده در تار و پود فرشها بافته شده، در زمان اشغال مسجد توسط انقلابیون تخریب میشود. در سالهای اخیر این فرشها با موکتهای سراسری طرح سجاده جایگزین شدند و هماینک تعدادی از این فرشها در انبار و کتابخانه مسجد نگهداری میشود.
کشورهای مصر، عربستان سعودی، اندونزی، عراق، سوریه، پاکستان و یمن همراه با کمپانی نفتی آرامکو بودجه ساخت مسجد را تقبل میکنند و این بنا با هزینهای بالغ بر یکونیم میلیون دلار ساخته میشود.
مراسم افتتاحیه رسمی مسجد واشنگتن در سال ۱۹۵۷ میلادی ۱۳۳۶ و در سایه جنگ دوم جهانی و قطبی شدن جهان به دو بلوک شرق و غرب، با سخنرانی رئیسجمهوری وقت آمریکا، دوایت آیزنهاور انجام میشود.
روزنامه نیویورکتایمز نیز کمی بعدتر در گزارشی به قلم ژانت اوتن با اشاره به مدارای آمریکا با ادیان مختلف در مقدمه این گزارش آورد که به زودی صدای اذان مسلمانان به نوایی متداول در پایتخت آمریکا تبدیل میشود.
بنای این مسجد بهعنوان سمبل رواداری ادیان مختلف در آمریکا به گونهای بود که بعد از حادثه یازدهم سپتامبر جرج دبلیوبوش پسر نیز در مراسمی در این مسجد حاضر شد و بر آزادی بیان و حقوق مسلمانان در آمریکا تاکید کرد.
اگر چه تسخیر مسجد واشنگتن توسط انقلابیون ایرانی اتفاق نادری در تاریخ این مسجد است اما نکته جالب این است که پیش از این اتفاق نیز در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ ) شمسی، دوازده نفر از مسلمانان تندرو که خود را «حنفیون» نامگذاری کرده بودند در اعتراض به پخش فیلم «محمد فرستاده خدا» ساخته مصطفی عقاد این مسجد را اشغال مسلحانه کردند و ۱۴۹ نمازگزار را به گروگان گرفتند. روزنامه آمریکایی واشنگتنپست در گزارشی با تشریح این اتفاق به نقش سه دیپلمات موثر در پایان این گروگانگیری اشاره میکند و مینویسد که اردشیر زاهدی سفیر ایران به همراه سفیر پاکستان و سفیر مصر وارد مذاکره با گروگانگیرها میشوند و بعد از ۴۸ ساعت مقدمات آزادی گروگانها را فراهم میکنند.
نکته جالب این است که این مسجد در حالی به آوردگاه مذاکره بینالمللی تبدیل شد که سه دیپلمات دخیل در مذاکرات هر سه مشهور به گرایشهای غربی شدید بودند: زاهدی عاشق شامپاین و معروف به زنبارگی، همراه با یعقوبخان طالب نوشیدنیهای کوکتل و قُربال با آن تیپ ناپلئون مآبانهاش، با توسل به آیاتی از قرآن و درخواست رافت اسلامی، مسلمانان مسلح تندرو حنفی را متقاعد به تسلیم سلاحهایشان و آزادکردن گروگانها میکنند.
سفارت جمهوری اسلامی در رم روز جمعه اول تیر تایید کرد که تعدادی از پناهجویان غرقشده در سواحل ایتالیا، شهروند ایران بودند. برخی منابع خبری تعداد ایرانیان کشتهشده در سانحه واژگونی قایق را دستکم ۲۰ تن اعلام کرده بودند.
سفارت جمهوری اسلامی در ایتالیا بدون اشاره به تعداد قربانیان، در اطلاعیهای اعلام کرد تعدادی از «اتباع ایران» در قایقهای مهاجران غرقشده در سواحل ایتالیا بودند.
این اطلاعیه افزود هماهنگیهای لازم با وزارت امور خارجه، وزارت کشور و گارد ساحلی ایتالیا برای کسب اطلاعات دقیق و وضعیت مهاجران انجام گرفته است.
به گفته سفارتخانه، گارد ساحلی و مقامات ایتالیا در حال یافتن اجساد و مفقودشدگان و شناسایی هویت آنان هستند و قول دادهاند در اولین فرصت ممکن، مجوز حضور کنسول سفارت در منطقه را صادر کنند.
وبسایت خبری ههنگاو پیشتر از مرگ ۲۰ سرنشین ایرانی این قایق خبر داده بود.
میترا قاسمکریمی، خواهر دو تن از پناهجویان قایق غرق شده به ایراناینترنشنال گفت که روز ۲۴ خرداد امسال قایق در نزدیکی آبهای آزاد آسیب دید و نیمی از ۷۶ سرنشین آن به دریا پرتاب و غرق شدند.
عمده سرنشینان کشتی شهروندان ایران، افغانستان، اقلیم کردستان عراق و سوریه بودند که از ترکیه به سمت ایتالیا راهی شدند.
حدود نیم دیگر سرنشینان، به مدت سه روز و بدون دسترسی به آب و غذا روی بقایای این قایق واژگونشده در آب شناور بودند.
در این سه روز بر اساس برخی از آنان از فرط تشنگی و گرسنگی خود را به دریا انداختند.
در نهایت روز ۲۷ خرداد یک کشتی تفریحی فرانسوی، قایق واژگون شده پناهجویان را با ۱۱ سرنشین آن پیدا کرد اما یکی از نجاتیافتگان به محض ورود به ساحل ایتالیا جان باخت. حال اکثر نجاتیافتگان وخیم گزارش شده است.
بر اساس گزارشها، ۲۶ نفر از سرنشینان قایق کودک بودند.
به گفته مسئولان امداد و نجات در ایتالیا، جستوجو برای یافتن دهها پناهجوی مفقود شده همچنان ادامه دارد.
گارد ساحلی ایتالیا این تصویر را از یک قایق پناهجویان منتشر کرده که در حال غرق شدن است
همزمان با این رویداد و در حادثهای مشابه، یک قایق امداد آلمانی توانست جان بیش از ۵۰ پناهجو را نجات دهد که در آبهای میان لیبی و ایتالیا دچار حادثه شده بودند. در این رویداد نیز ۱۱ نفر جان باختند.
ترکیه یکی از مسیرهای اصلی مهاجران افغانستانی و ایرانی برای رسیدن به اروپاست و بیشتر این مهاجران از ایران وارد ترکیه میشوند.
روز ۱۴ اسفند سال گذشته یک کشتی حامل بیش از ۶۰ پناهجوی ایرانی که قرار بود از ترکیه به ایتالیا برود، در نزدیکی سواحل یونان توقیف شد.
اواسط شهریور همان سال، یک قایق حامل ۵۷ پناهجوی ایرانی و افغانستانی شامل تعدادی کودک که از ترکیه به سوی ایتالیا در حرکت بود، دچار نقص شد و برای چند روز در آبهای یونان سرگردان ماند.
در چهارم شهریور نیز خبر سرگردان ماندن یک قایق با سرنشینانش که حدود ۸۵ پناهجوی ایرانی و افغانستانی از جمله شماری زن و کودک بودند، منتشر شد.
آذر سال ۱۴۰۱ وبسایت ههنگاو گزارش داد از ابتدای سال جاری میلادی تا آن زمان، دستکم هشت پناهجوی ایرانی در مسیر فرار از ایران به سوی اروپا جان خود را از دست دادهاند.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجران، از سال ۲۰۱۴ تاکنون بیش از ۲۳ هزار و ۵۰۰ مهاجر در مرکز دریای مدیترانه کشته یا مفقود شدهاند.
تعدد حوادث اینچنینی، دریای مدیترانه را به خطرناکترین مسیر مهاجرت در دنیا تبدیل کرده است.
صدیقه وسمقی، نویسنده و اسلامپژوه، خواستار تحریم انتخابات پیشرو در جمهوری اسلامی شد و اعلام کرد که شرکت در انتخابات یعنی «آب به آسیاب حکومت ریختن».
وسمقی روز جمعه اول تیر ماه در حساب اینستاگرام خود نوشت: «وقتی مشارکت مردم خیلی پایین باشد، نیروهای داخل حکومت دچار ریزش میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند.»
او افزود اما زمانی که مردم پای صندوقهای رای حاضر شوند، این نیروها احساس توانمندی و پشتوانه مردمی میکنند.
چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری (انتخابات زودهنگام)، به دنبال کشته شدن ابراهیم رئیسی روز هشتم تیر برگزار میشود.
این اسلامشناس که در ماههای اخیر به دلیل تن ندادن به حجاب اجباری تحت فشارهای حکومت قرار گرفته، رای مردم را یک سرمایه اجتماعی و ملی دانست که «نباید برای هر چیزی هزینه شود و نباید به جیب کسانی برود که مسبب وضعیت موجود هستند».
او تاکید کرد: «شرکت در انتخابات یعنی ریختن این سرمایه به جیب حکومت و آب به آسیاب حکومت ریختن.»
دهها شهروند پس از برگزاری نخستین مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، پیامهایی به ایراناینترنشنال ارسال و تاکید کردند مشارکت در انتخابات به معنای نادیده گرفتن جنایات جمهوری اسلامی و پایمال کردن خون قربانیان آن در چهار دهه اخیر است.
وسمقی پس از انتشار خبر جانباختن مهسا ژینا امنیتی در مطلبی با عنوان «نه به حجاب اجباری» در اینستاگرام خود نوشت: «حاکمیت دینی بیش از چهار دهه است که به نام خدا و فرامین او، در این کشور فاجعه میآفریند».
او در فروردینماه ۱۴۰۲ در نامهای به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را مسئول تمام تمام پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی درباره تحمیل حجاب اجباری دانست و تاکید کرد، در قرآن بر لزوم پوشاندن موی سر برای زنان تصریح نشده است.
وسمقی روز ۲۶ اسفند گذشته به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد و روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت با تودیع قرار کفالت از زندان اوین آزاد شد.
او پیشتر نیز درباره انتخابات برای تعیین جانشین ابراهیم رئیسی نوشته بود: «امروز حکومت خود را در رویارویی با جریان قدرتمند و فراگیر تغییرخواهی، که تا عمق نیروهای حکومتی نیز نفوذ کرده، ناتوان مییابد.»
روز سهشنبه گذشته، ۱۰ تشکل دانشجویی، دو تشکل دانشآموزی و گروهی از دانشجویان و فعالان مدنی، صنفی و سیاسی در بیانیهای مشترک، خواستار تحریم انتخابات ریاستجمهوری شدند.
در هفتههای گذشته شماری از زندانیان سیاسی با انتشار بیانیههایی، بر تحریم انتخابات دوره چهاردهم ریاستجمهوری تاکید کردند.
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی در نامهای از زندان اوین و با استفاده از هشتگ رای بی رای، اصلاحطلبان را برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات شماتت کرد و این رویکرد را خیانت نامید.
محبوبه رضائی، زندانی سیاسی هم در نامهای از اوین گفت اگر در حکومتهای دیکتاتوری و توتالیتر انتخابات تاثیرگذار بود، قطعا حق انتخاب به مردم داده نمیشد.
رضایی اضافه کرد جمهوری اسلامی هیچ مشروعیتی ندارد.
ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی پیشین و فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، نیز با انتشار تحلیلی در سایت زیتون، با اشاره به اینکه ادعای «بهبود تدریجی امور بدون تغییر نظام حاکم» ادعایی رسوا است، گفته تحریم این انتخابات نمایشی-فرمایشی، کنشی مدنی و موثر است و بسترساز کنشگریهای آینده است.
در سالهای اخیر میل مردم به شرکت در انتخابات شدیدا کاهش یافته است؛ به طوری که در دور پیشین انتخابات در جمهوری اسلامی، رکورد تحریم انتخابات باز هم شکسته شد و پایینترین میزان خود پس از انقلاب رسید.