ورود ایران، آمریکا و عربستان سعودی با مناقشه خاورمیانه چه خواهد کرد؟
بیش از سه هفته از شروع درگیریها میان اسرائیل و حماس و وخیمتر شدن اوضاع در خاورمیانه میگذرد. شواهد نشان میدهند هیچ یک از قدرتهای بزرگ منطقه خواهان تشدید درگیریها نیستند اما در صورت ورود آمریکا، ایران، عربستان سعودی و سایر بازیگران منطقهای به این مناقشه، چه رخ خواهد داد؟
بر اساس این گزارش، با وجود گذشت بیش از یک قرن از وقوع جنگ جهانی اول، مورخان هنوز به بررسی علل وقوع این جنگ میپردازند. نقطه آغازین جنگ جهانی اول، ترور یک دوک اتریشی در سارایوو در ژوئن سال ۱۹۱۴ بود. تنها در عرض چند هفته، این اتفاق منجر به درگیری بزرگتری شد که تمام قدرتهای بزرگ اروپا و در نهایت آمریکا را وارد جنگ کرد.
جنگ جهانی اول در حالی آغاز شد که بسیاری از رهبران درگیر، تلاش زیادی برای جلوگیری از بروز جنگی سراسری در اروپا داشتند. امپراتورهای آلمان و روسیه پیامهای متعددی مبادله کردند تا جلوی گسترش این بحران و تبدیل شدنش به جنگی بزرگتر را بگیرند. تلاشی که با گسترش درگیریها، با شکست مواجه شد.
نگرانی از تکرار تاریخ در خاورمیانه
فایننشال تایمز در ادامه گزارش خود با اشاره به شرایط خاورمیانه نوشت در حال حاضر خطر مشابه جنگ جهانی اول در تشدید ناخواسته درگیریها وجود دارد.
وحشت فراگیری درگیریها در خاورمیانه آنقدر قانعکننده است که رهبران منطقه خواهان تمرکز نبرد اسرائیل و حماس در محدوده غزه هستند.
از سوی دیگر سیاستگذاران غربی بهطور فزاینده نگران گسترش جنگ در ابعاد بزرگتر و خطر بروز یک جنگ سراسری در خاورمیانهاند. خطری که میتواند در نهایت منجر به ورود جمهوری اسلامی ایران، آمریکا و حتی عربستان سعودی به این درگیری شود.
چالش اصلی دولت بایدن در بحران خاورمیانه
تهدید «گسترده شدن جنگ در منطقه» در حال حاضر چالش اصلی دولت جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا است.
یکی از منابع داخلی واشینگتن به فایننشال تایمز گفت: «همه کشورهای درگیر، خطوط قرمزی دارند که عبور از آنها میتواند منجر به اقدام متقابل شود اما هیچکس واقعا نمیداند آستانه تحمل قدرتهای منطقه برای زیر پا گذاشته شدن این خطوط قرمز تا چه اندازه است.»
فایننشال تایمز نوشت هفته گذشته، جمهوری اسلامی تهدید آشکاری مبنی بر نزدیک شدن به آستانه تحمل خود صادر کرد. ابراهیم رئیسی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که اقدامات اسرائیل در غزه «خطوط قرمز را رد کرده و این ممکن است همه را مجبور به اقدام کند».
او افزود: «واشینگتن از ما میخواهد کاری انجام ندهیم اما آنها به حمایت گسترده خود از اسرائیل ادامه میدهند.»
چگونگی تشدید تنشها
بنا بر گزارش فایننشال تایمز، یکی از نشانههای تشدید تنشها در منطقه زمانی دیده شد که آمریکا هفته گذشته شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی را در سوریه بمباران کرد.
فایننشال تایمز در ادامه افزود اگر اینگونه حملات به مواضع ایالات متحده در منطقه ادامه یابد و نیروهای آمریکایی کشته شوند، پاسخ بعدی «شدیدتر» خواهد بود.
نقش حزبالله
اقدامات حزبالله لبنان به عنوان گروه شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی در گسترش درگیریها کلیدی است.
اگر حزبالله تصمیم به افزایش میزان حملات خود به اسرائیل بگیرد، به میزان کافی موشک هدایتشونده دقیق در زرادخانهاش دارد تا اکثر جمعیت غیرنظامی اسرائیل را وادار به رفتن به پناهگاهها کند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به همین دلیل لبنان را در صورت حمله به اسرائیل از خاک این کشور، تهدید به «نابودی» کرده است.
به گزارش فایننشال تایمز اگر حزبالله در پی تهدیدهای اسرائیل در خطر نابودی قرار گیرد، جمهوری اسلامی میتواند نیروهایی را از سپاه پاسداران، برای جنگیدن در کنار متحد خود به لبنان بفرستد.
در صورت چنین اقدامی از سوی رژیم تهران، اسرائیل ممکن است تصمیم بگیرد به سپاه پاسداران در خاک ایران و همچنین در لبنان حمله کند.
از سوی دیگر احتمالا سایر نیروهای نیابتی تحت حمایت جمهوری اسلامی در منطقه با تشدید حملات خود به اهداف اسرائیلی و آمریکایی به جنگی که حزبالله در آن درگیر است، پاسخ خواهند داد.
تنگه هرمز
فایننشال تایمز با تاکید بر اهمیت استراتژیک تنگه هرمز یادآور شد جمهوری اسلامی احتمالا در نهایت به تهدیدهای گاه و بیگاه خود مبنی بر بستن تنگه هرمز عمل خواهد کرد.
تنگه هرمز گذرگاهی است که بیشتر نفت جهان از آن عبور میکند.
چنین اقدامی اقتصاد جهانی را به رکود میکشاند و مستقیما عربستان سعودی را تهدید میکند.
در صورت بروز عملی شدن این تهدید از سوی جمهوری اسلامی، نیروی دریایی ایالات متحده برای بازگشایی این تنگه تلاش خواهد کرد.
فایننشال تایمز افزود این اقدام بیپاسخ نخواهد ماند و ممکن است رژیم ایران و نیروهای نیابتی آن را به اقدام علیه نیروها و تاسیسات آمریکا در سراسر منطقه از جمله در بحرین، امارات متحده عربی، قطر، سوریه و عراق وادار کند.
حوثیهای یمن
حوثیهای یمن یکی از نیروهای تحت حمایت جمهوری اسلامی هستند که آمریکاییها با نگرانی خاصی اقداماتشان را تحت نظر دارند.
این نیروها اکنون درگیر جنگ با عربستان سعودی هستند.
نیروهای حوثی سهشنبه نهم آبان با حملات پهپادی و موشکی اسرائیل را هدف قرار دادند. این گروه تهدید کرد تا زمانی که اسرائیل حملات خود را به نوار غزه متوقف نکند، این کشور را هدف قرار خواهد داد.
حوثیها هفته گذشته نیز راکتهایی به سمت اسرائیل شلیک کردند. آنها همچنین در گذشته به تاسیسات نفتی عربستان سعودی ضربه زدهاند. حوثیها میتوانند با پرتاب چند موشک دقیق، کارخانههای آب شیرینکُنی را نابود کنند که آب ریاض، پایتخت عربستان سعودی را تامین میکنند.
فایننشال تایمز نوشت همه طرفهای جنگ احتمالی در خاورمیانه به خوبی میدانند بروز درگیری در این ابعاد برای هر یک از آنها فاجعهبار خواهد بود. با وجود این ممکن است این اتفاق بیفتد زیرا این کشورها معتقدند رویدادهای خاصی وجود دارد که پاسخ ندادن به آنها برای منافعشان بسیار خطرناک است.
برای مثال اسرائیل بدون طرح خروجی معتبر به غزه حمله زمینی کرد چرا که احساس میکرد باید تاثیر «بازدارندگی» خود را برگرداند.
از طرفی، جمهوری اسلامی معتقد است باید نشان دهد «محور مقاومت» از فلسطینیها حمایت میکند.
آمریکا نیز بر این باور است که باید به هر گونه حمله به نیروهایش در منطقه با قدرت پاسخ دهد.
عربستان سعودی
با این حال همه در منطقه وحشتزده نیستند. در ریاض، برخی از سعودیها با اطمینان اظهار میکنند که این درگیری فقط یک بحران دیگر در یک منطقه بیثبات است.
آنها بر این باورند که برنامه مدرنسازی بلندپروازانه پادشاهی و چشمانداز ۲۰۳۰، همچنان در مسیر خود قرار دارد.
با وجود این در حالی که مردم معمولی در ریاض سر در کار خود دارند، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بسیار نگران خطر یک جنگ منطقهای است.
فایننشال تایمز به نقل از یک منبع محرمانه نوشت استراتژی بن سلمان فشار آوردن بر آمریکاییهاست تا آنان نیز بر اسرائیل فشار بیاورند.
در حالی که آمریکاییها نیز به نوبه خود امیدوارند بن سلمان، قطر و حتی چین بتوانند جمهوری اسلامی را در مورد خطرات تشدید تنش و نیاز به خویشتنداری متقاعد کنند.
این بحران در نهایت منجر به شکلگیری گفتوگوی بیسابقهای بین محمد بن سلمان و رییسجمهوری ایران شده است.
رهبران جمهوری اسلامی و عربستان سعودی مانند امپراتورهای روسیه و آلمان قبل از جنگ جهانی اول، مایلند در تلاش برای جلوگیری از یک جنگ فاجعهبار با یکدیگر گفتوگو کنند.
فایننشال تایمز در انتها نوشت باید امیدوار بود استراتژیای که در سال ۱۹۱۴ موثر واقع نشد، اینبار نتایج متفاوتی به همراه داشته باشد.
فیلیپ لازارینی، کمیسر کل آژانس امدادرسانی و کاریابی برای آوارگان فلسطینی سازمان ملل (اونروا) اعلام کرد بیش از ۷۰ درصد کشتهشدگان مناقشه حماس و اسرائیل در نوار غزه، زنان و کودکان هستند.
لازارینی روز هشتم آبان در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل گفت در سه هفته ابتدایی درگیریها، سه هزار و ۲۰۰ کودک در غزه جان خود را از دست دادند.
او اسرائیل را متهم کرد که دست به «مجازات جمعی» مردم غزه میزند و در ادامه گفت: «این حجم از کشتهشدگان غیرنظامی را نمیتوان خسارت جانبی حملات اسرائیل به غزه در نظر گرفت.»
به گفته لازارینی، ۶۴ تن از کارکنان اونروا نیز در جریان درگیریها در غزه کشته شدهاند.
به گزارش الجزیره، حملات اسرائیل به نوار غزه تاکنون منجر به کشته شدن بیش از هشت هزار و ۵۰۰ فلسطینی شده است. همچنین در این درگیریها، دستکم ۲۱ هزار و ۵۰۰ فلسطینی زخمی شدهاند.
لازارینی کمکهای انساندوستانه ارسال شده به غزه را در مقایسه با نیازهای بیش از دو میلیون فلسطینی گرفتار در این منطقه بسیار ناچیز دانست.
او گفت ارسال این کمکها به میزان مورد نیاز به نوار غزه بدون وجود «اراده سیاسی» ممکن نیست.
فرانس۲۴ روز سهشنبه نهم آبان به نقل از یک مقام سازمان بهداشت جهانی نوشت با توجه به ازدحام بیش از حد، آوارگی جمعی و آسیبهای وارده به زیرساختهای آب و فاضلاب در غزه، وقوع یک فاجعه بهداشتی در این منطقه بسیار نزدیک است.
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) نیز هشدار داد با توجه به کمبود شدید منابع آب در غزه، احتمال وقوع مرگ و میر در کودکان به دلیل کمآبی بدن وجود دارد.
لازارینی در ادامه صحبتهای خود در نشست شورای امنیت با اشاره به آوارگی اجباری فلسطینیان در پی دستور اسرائیل به ساکنان شمال غزه برای ترک این منطقه گفت بیش از ۶۷۰ هزار نفر در مدارس و ساختمانهای متعلق به اونروا پناه گرفتهاند و این به مراتب بیشتر از ظرفیت واقعی این مکانها است.
او با بیان اینکه «هیچ مکانی در غزه امن نیست» افزود: «بسیاری از فلسطینیان در حالی که در جستوجوی پناهگاه بودند، هدف قرار گرفتند و کشته شدند.»
او حجم تخریبها را در غزه بیسابقه و «تراژدی انسانی» در این منطقه را غیرقابل تحمل خواند.
مناقشه مرگبار حماس و اسرائیل از روز ۱۵ مهر و پس از تهاجم شبهنظامیان حماس به اسرائیل آغاز شد.
با ادامه درگیریها در نوار غزه و حملات گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی در منطقه به مواضع اسرائیل و آمریکا، نگرانیها درباره شدت گرفتن تنشها و گسترش دامنه جنگ افزایش یافته است.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه با شبکه خبری سیانان ضمن تکذیب نقش تهران در افزایش تنشها در خاورمیانه تاکید کرد ایران هیچ گروه و جنگ نیابتیای در منطقه ندارد.
حمله ۱۵ مهر ماه حماس به اسرائیل برای تلآویو غافلگیر کننده بود چرا که این کشور انتظار چنین رویارویی نظامیای را نداشت. در حالی که نوار غزه از سال ۲۰۰۷ تحت محاصره است، حماس چگونه موفق به گسترش توان نظامی خود شده است؟
گردانهای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس هستند که در حمله هفتم اکتبر به خاک اسرائیل، حدود هزار و ۴۰۰ نفر را کشتند و بیش از ۲۰۰ نفر را به اسارت گرفتند.
اکونومیست نوشت حماس از سوی شیخ احمد یاسین و دستیارش عبدالعزیز الرنتیسی بهعنوان شاخهای از اخوان المسلمین، گروه اسلامگرای مصری در سال ۱۹۸۷ تاسیس شد.
حماس مخفف کلمات «جنبش مقاومت اسلامی» (به عربی: حرکات المقاومه الاسلامیه) و به معنی «غیرت» است. این گروه در اولین منشورش که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد، وظیفه خود را تلاش برای آزادسازی فلسطین از «موجودیت نامشروع» اسرائیل عنوان کرد.
شروع حملات نظامی حماس
به گزارش اکونومیست حماس اولین حملاتش را به اهداف نظامی اسرائیل در سال ۱۹۸۹ انجام داد و در اوایل دهه ۱۹۹۰ بهطور رسمی شاخه نظامی خود را تاسیس کرد.
گردانهای قسام مستقر در غزه، از زمان تاسیس خود در سال ۱۹۹۲ مقاومت مسلحانهای را در برابر اسرائیل به راه انداختند.
الجزیره در گزارش خود نوشت حماس که طرفدار مقاومت مسلحانه برای آزادسازی فلسطین بود، با توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ مخالفت کرد.
حماس ادعا کرد که اسرائیل از این توافقنامه برای گسترش غیرقانونی شهرکهای خود در سرزمینهای اشغالی سال ۱۹۶۷ استفاده میکند.
این گروه مخالفت خود را با توافقنامه اسلو، با انجام حملات انتحاری در داخل اسرائیل ابراز کرد.
(پیمانهای اسلو به دو موافقتنامه میان حکومت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) گفته میشود که آغازگر فرایند صلح اسرائیل و فلسطین شد و موجبات تاسیس حکومت خودگردان فلسطین را فراهم آورد. پیمان «اسلو یک» در سال ۱۹۹۳ و پیمان «اسلو دو» در سال ۱۹۹۵ به امضای یاسر عرفات و اسحاق رابین رسیدند و بیل کلینتون، رییسجمهوری وقت آمریکا در هر دو پیمان به عنوان میانجی و شاهد حضور داشت. هدف این فرایند رسیدن به یک معاهده صلح بر مبنای قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت سازمان ملل و تحقق «حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین» بود. فرایند صلح اسلو با مذاکرات سری نمایندگان ساف و اسرائیل در اسلو، پایتخت نروژ آغاز شد و به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی ساف به عنوان یک دولت قانونی و به رسمیت شناختن ساف از سوی اسرائیل به عنوان نماینده فلسطینیان را به همراه داشت.)
چگونگی تشکیل گردانهای قسام
حماس در سال ۱۹۹۲ واحد نظامی خود را برای متمرکزسازی و بهبود عملیاتهایی تاسیس کرد که جنگجویانش علیه اسرائیل در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ انجام میدادند.
به گزارش وبسایت رسمی گروه حماس، نام گردانهای قسام از یک مبارز سوری به نام عزالدین القسام الهام گرفته شده است که پس از تبعید به فلسطین، علیه اشغالگری بریتانیا مبارزه کرد.
به گفته کارشناسان، اقدامات گردانهای قسام علیه اسرائیل به حماس کمک کرده است تا در میان بخش بزرگی از فلسطینیها محبوبیت پیدا کند.
به گزارش اکونومیست، با وجود محاصره نوار غزه، حماس توانست به آرامی ظرفیت نظامی خود را ایجاد کند. این گروه تا سال ۲۰۰۸ و زمانی که اولین جنگش را علیه اسرائیل آغاز کرد، ساختار نظامی و آموزش هزاران جنگجو را با حمایت جمهوری اسلامی، سوریه و حزبالله لبنان توسعه داد و به مدت یک سال به سوی اسرائیل خمپاره پرتاب کرد اما این حملات از نظر نظامی دستاورد چندانی نداشت.
از آن زمان تاکنون حماس دست به نوآوری زده است. این گروه در سال ۲۰۱۴، زمانی که سومین جنگ خود را علیه اسرائیل آغاز کرد طیف وسیعتری از قابلیتهای رزمی داشت. تعداد و بُرد موشکهای آن افزایش یافت و در پنهان کردن زیرساختهای نظامی خود عملکرد بهتری کسب کرد.
بریگادهایهای قسام تا چه اندازه قدرتمند هستند؟
الجزیره در گزارش خود بر اساس اطلاعات کتاب «حقایق جهانی» سازمان سیآیای نوشت گردانهای قسام بین ۲۰ تا ۲۵ هزار عضو دارند که البته این تعداد «مورد بحث» است.
بر اساس این منبع، بریگادهای حماس تاکنون هزاران جنگنده را در حملات اسرائیل از دست دادهاند و منابع آن در حملات هوایی اسرائیل تمام شده است.
خروج اسرائیل از غزه در سال ۲۰۰۵ به حماس فرصتی برای بازسازی شاخه نظامی خود داد. گفته میشود حمایت مالی از سوی جمهوری اسلامی، این گروه مسلح را قادر ساخت تا قابلیتهای نظامی پیچیدهاش را توسعه دهد.
حماس زرادخانهاش را یک عامل بازدارنده در مقابل اسرائیل قلمداد میکند.
بر اساس گزارش سال ۲۰۲۱ وزارت امور خارجه آمریکا، قسام و سایر گروههای مسلح فلسطینی بیش از چهار هزار و ۴۰۰ موشک در رویارویی با اسرائیل در سال ۲۰۲۱ پرتاب کردند.
در ۱۱ روز نبرد، دستکم ۲۶۰ فلسطینی در حملات اسرائیل کشته شدند، در حالی که اسرائیل تنها ۱۳ مورد تلفات داشت.
گزارشها حاکی از آن است که قسام در زمینه بمبهای دستساز و راکتاندازها، موشکهای ضد تانک و خمپاره تخصص دارد اما آنان تا حد زیادی به استراتژی پنهانکاری متکی هستند و زیرساختهای تونلی گستردهای دارند که به جنگجویان امکان میدهد بدون شناسایی، حرکت کنند.
شبکه زیرزمینی حماس در نوار غزه
به گزارش اکونومیست، اولین تونلها در این منطقه به منظور قاچاق و از سوی قبایل بادیهنشین در دو طرف مرز مصر و غزه در سال ۱۹۸۱ ساخته شد؛ زمانی که اسرائیل و مصر مرز میان خود را مشخص کردند.
اولین حمله تونلی از این نوار در سال ۱۹۸۹ رخ داد اما حماس از سال ۲۰۰۱ ساخت یک شبکه زیرزمینی گسترده را آغاز کرد. هدف اولیه ساخت این شبکه زیرزمینی، قاچاق مواد و اسلحه از مصر بود.
اما این تونلها کاربردهای متعددی دارند. فرماندهان حماس میتوانند در این تونلها پنهان شوند و از آن برای برقراری ارتباط پنهانی استفاده کنند. این تونلها مخفیگاههایی برای اسلحه و مهمات فراهم کردند و حماس میتواند از آنها برای کمین در طول جنگهای زمینی اسرائیل در غزه استفاده کند.
بر اساس گزارش اکونومیست، این تونلها همچنین اجازه حملات برونمرزی به اسرائیل و آدمربایی را برای حماس فراهم میکنند. به عنوان نمونه، ربودن سرجوخه گیلاد شالیت در سال ۲۰۰۶ که به حماس فرصت داد او را با شمار زیادی از نیروها و فرماندهان زندانی خود در اسرائیل مبادله کند.
هزینه ساخت تونل
بر اساس دادهای «اندیشکده رند» و به گزارش اکونومیست، تا سال ۲۰۱۴ برای ساخت شبکه زیرزمینی در نوار غزه ۹۰۰ کارمند تماموقت به استخدام حماس درآمدند.
بهطور میانگین ساخت هر تونل سه ماه طول میکشد و حدود ۱۰۰ هزار دلار هزینه دارد.
حماس سرمایهای را که برای ساخت تونلها جمعآوری کرده بود به عنوان طرحهای سرمایهگذاری تجاری با قراردادهایی جلوه داد که از سوی وکیلها تنظیم شده بودند.
تصور میشود جمهوری اسلامی و کره شمالی در تامین هزینه و مهندسان برای ساخت این تونلها به حماس کمک کردهاند.
این مجموعه زیرزمینی شامل هزار و ۳۰۰ تونل میشود که در مجموع ۵۰۰ کیلومتر امتداد دارد.
سال ۲۰۱۴ ارتش اسرائیل «عملیات تیغه حفاظتی» را راهاندازی کرد؛ یک جنگ هوایی و زمینی که تونلها را هدف قرار میداد. اسرائیل توانست در این عملیات حدود ۳۲ مورد از تونلها را نابود کند که در مجموع ۱۰۰ کیلومتر امتداد داشتند.
بنابر گزارش اکونومیست، تعیین مکان تونلها بسیار دشوار است و حتی زمانی که مکان یک تونل مشخص میشود، تخریب آن موضوع دیگری است.
حمله هفتم اکتبر
حماس به مدت دو سال از تشدید درگیری با اسرائیل اجتناب کرد اما حمله هفتم اکتبر بسیار پیچیدهتر از حملههای قبلی بود.
حماس به سنسورهای اسرائیل حمله کرد و دوربینهای امنیتی آن را از کار انداخت. بر اساس گزارشها، این گروه از جنگ الکترونیک پیشرفته استفاده و سیستمهای ارتباطی اسرائیل را مختل کرد.
همه این اقدامات نشان میدهند حماس مدتی است فنآوریهای نظامی خود را با حمایتهای خارجی و احتمالا از سوی جمهوری اسلامی تقویت کرده است.
محمد ضیف، فرمانده نظامی گردانهای قسام پس از حمله هفتم اکتبر گفت: «این روز بزرگترین نبرد برای پایان دادن به آخرین اشغال روی زمین است.»
او آشکارا از حامیان و ملتهای مسلمان خواست تا به مبارزه مسلحانه بپیوندند.
دیگر گروههای مقاومت مسلح غزه کدامند؟
به گزارش الجزیره، گروههای مسلح دیگری در غزه اعلام کردهاند در حال پیوستن به مقاومت فعلی علیه نیروهای اسرائیل هستند.
گردانهای سرایا القدس متعلق به جهاد اسلامی فلسطین که در سال ۱۹۹۲ تشکیل شد، مسوولیت دستکم ۲۳ حمله موشکی به اسرائیل را بر عهده گرفته است.
جبهه خلق برای آزادی فلسطین هم از طریق گردانهای ابوعلی مصطفی در غزه حضور فعال نظامی دارد. آنها از طریق پیامهای تلگرامی به فراخوانهای حماس برای مقاومت مسلحانه پیوستهاند.
وبسایت گاردین در گزارشی به میزان اثرگذاری بلند مدت آزارهای کلامی بر کودکان پرداخته و با استناد به نتایج مطالعه جدید در این زمینه، نوشته است این آزارها احتمال آسیب به خود و بروز اضطراب را در افراد افزایش میدهند.
پروفسور پیتر فوناگی، رییس بخش روانشناسی و علوم زبان کالج لندن و مدیرعامل موسسه خیریه آنا فروید، با استناد به نتیجه دههها تحقیق، در روزنامه گاردین نوشت رفتار مستبدانه به کودکان آسیب میرساند.
کلام، قدرتمندترین ابزار انسان
- چوب و سنگ ممکن است استخوانهایمان را بشکنند اما کلمات هرگز به ما صدمه نمیزنند!
به گفته فوناگی، این عبارتی است که اغلب به کودکان گفته میشود تا یاد بگیرند توهینهای کلامی قرار نیست به آنان آسیب برساند اما «کلام» قدرتمندترین ابزار انسان است و زبان تند میتواند آسیبهایی به کودکان وارد کند که حتی تا آخر عمر همراهشان بماند.
فریاد زدن بر سر کودک بازیگوش واکنش بسیاری از والدین است. کودکان به طرز شگفتانگیزی والدین خود را میبخشند و با آنها همدلی میکنند اما بیایید خودمان را با این فکر گول نزنیم که ارعاب کلامی مانند فریاد زدن بر سر کودکان، هیچ جای زخمی از خود باقی نمیگذارد. یا از این طرز فکر دست برداریم که تحقیر و مسخره شدن کودکان، تاثیر چندانی بر آنها ندارد.
پروفسور فوناگی به تحقیقاتی اشاره کرده است که به تاثیر آزار کلامی در دوران کودکی از سوی بزرگسالان میپردازد.
به گفته او بیش از ۴۰ درصد کودکان در معرض پرخاشگری کلامی، خصومت کلامی یا رفتار کلامی خشن از سوی بزرگسالان اطراف خود قرار دارند. برای نیمی از آنها، این تجربه دستکم هفتهای یکبار و متاسفانه برای ۱۰ درصد از کودکان، «یک تجربه روزانه» است.
او نوشت که استفاده از کلمات برای ارعاب، ایجاد شرم و کنترل کودکان ممکن است کمتر از تهدید بدنی مضر به نظر برسد اما خطرات مشابهی به همراه دارد. خطراتی مانند پایین آمدن اعتماد به نفس، افزایش مصرف نیکوتین، الکل و مواد مخدر، افزایش احتمال بروز اضطراب، افسردگی و حتی اختلالات روانی.
بر اساس نتایج صدها مطالعه و تحقیق سیستماتیک جدید، قرار گرفتن در معرض آزار کلامی عمیقا بر کودکان تاثیر میگذارد و با پریشانی روانی مداوم همراه است.
مشکلات پیچیده عاطفی و ارتباطی، اختلالات جسمی و روانی احتمال بازآفرینی موقعیتهای توهینآمیز را در آینده افزایش میدهند. پیدا کردن شریکی که با فرد بدرفتاری میکند یا قرار گرفتن در جایگاه فرد آزارگر، از جمله این موارد است.
علاوه بر این، قرار گرفتن در معرض زبان توهینآمیز به عنوان مثال خشونت کلامی بین والدین نیز میتواند همانند سوءاستفاده مستقیم کلامی خطرات مشابهی را برای سلامت روحی و جسمی کودکان به همراه داشته باشد.
تنها راه موثر برای مقابله با افزایش اختلال روانی در کودکان و نوجوانان کاهش آزار و اذیت کلامی و فیزیکی است.
فوناگی در ادامه نوشت: «بهعنوان یک جامعه، ما با خطرات بلندمدت مرتبط با آزار کلامی به مراتب کمتر آشنایی داریم.»
کودکان به شکل ژنتیکی به بزرگسالان اطراف خود اعتماد میکنند
ویژگی کودکان این است که از بدو تولد، تکیه بر بزرگسالان اطراف و یادگیری از آنان را مهمترین مسوولیت خود برای حفظ بقا میدانند. آنها از نظر ژنتیکی برای اعتماد به آنچه بزرگسالان میگویند آمادهاند زیرا باید به سرعت اطلاعات ضروری را جذب کنند.
اگر به جای بار آموزشی کلمات، از آن برای سوءاستفاده و خیانت به اعتماد کودکان بهره ببریم، آنها را از یادگیری کامل مهارتهای اجتماعی ناتوان و منزوی خواهیم کرد.
حوالی دهه دوم زندگی است که انسان مفهوم کنایه را آموخته و متوجه میشود بزرگسالان شاید آنچه را میگویند نمیخواهند انجام دهند. کودکان شوخی پشت عباراتی مانند «ای پسر احمق» یا «ای دختر بدجنس» را نمیفهمند. کودک برای درک کامل مقصود بزرگسالان نیاز به رشد قابل توجه مغزی دارد.
در عوض، آنها چنین دانشی را با وظیفهشناسی در درک رو به رشد و پیچیدهترشان از جهان وارد میکنند و در عین حال، نسبت به خودشان دچار حس «ناکافی بودن» میشوند.
پروفسور فوناگی نوشت: «وقتی هشت ساله بودم، سرایدار ساختمانی که در آن زندگی میکردیم به من گفت اگر قبل از بالا رفتن از پلهها کفشهایم را تمیز نکنم، پاهایم را قطع میکند. اکنون مطمئنم که او واقعا چنین منظوری نداشت اما گفتن این حرف به یک کودک بیرحمانه است. شش دهه از آن روز میگذرد اما من هنوز احساس ترسی را که در آن لحظه تجربه کردم به خاطر دارم.»
مطالعات تحقیقاتی نشان میدهد ما پرخاشگری کلامی والدین خود را شدیدتر از آنچه خودشان میپندارند احساس میکنیم.
با این حال آزار کلامی کودکان محدود به محیط خانواده نیست. کودکان معمولا در محیطهای آموزشی، ورزشی و اوقات فراغت نیز با آن مواجه میشوند. در انجام برخی فعالیتها مانند رقصیدن، قلدری کلامی حول شرمساری بدن، فراگیر است و میتواند حساسیتهای خطرناک و پایداری را در فرد بر جای بگذارد.
اگر واقعا میخواهیم درست رفتار کردن را به فرزندانمان بیاموزیم، باید مهربان باشیم، قدردان باشیم و خوبی را در میان شیطنتها پیدا کنیم.
همچنین باید به همان اندازه که نسبت به رفتارهای نامناسب هوشیاریم، از تلاشهای کودکان نیز آگاه و برای ستایش رفتارهای مثبت آنان آمادهتر باشیم.
چندین دهه مطالعه بر رفتارهای اجتماعی نشان داده مجازات بیاثر است.
زندان به شماری از افراد که قبلا در معرض آسیبهای اجتماعی بودهاند آسیبی دیگر میزند؛ برای همین تعجبی ندارد که «تکرار جرم» بر «اصلاح» زندانیان غلبه دارد.
حمایت از والدین برای فرزندپروری مثبت، منسجم و مبتنی بر قوانین، حتی در مورد کودکان سرکش، به منظور جلوگیری از بروز رفتارهای ضد اجتماعی ضرورت دارد.
برای اینکه والدین نرمالی باشیم باید به جای پاسخگو کردن فرزندانمان در قبال اشتباهاتشان، آماده یافتن راههایی برای تمجید از آنان هنگام بروز رفتارهای مناسبشان باشیم. این کار میتواند به شکلگیری رفتار و شخصیت کودکان کمک کند.
توجه کردن، گرمی و مهربانی در توانمند ساختن کودکان سودمند است و در مقابل استفاده از کلمات بیش از حد تند، رابطه و اعتماد آنها را تضعیف و تلاشهای بعدی را برای اصلاح آنان بیارزش میکند.
پروفسور فوناگی با اشاره به خاطره کودکی خود نوشت: «سرایدار میتوانست مرا به خاطر تمیز کردن کفشهایم تشویق کند. شاید اینگونه پلهها همیشه تمیز میماندند. در حالی که در نتیجه رفتار او من فقط منتظر میماندم تا او در آن اطراف نباشد و با کفشهای گلآلودم از پلهها بالا بروم.»
او در انتها نوشت: «ذهن کودکان نیاز به ساخته شدن دارد نه تعمیر کردن.»
نیویورک تایمز خبر داد عملیات سایبری هکرهای وابسته به جمهوری اسلامی در ماههای اخیر نشاندهنده پیشرفت در تواناییهای نفوذ این گروه است. بر اساس این گزارش، هکرهای ایرانی دیگر تنها به دنبال مختل کردن فعالیت سامانهها نیستند و از عملیات خود برای جاسوسی استفاده میکنند.
نیویورک تایمز روز نهم آبان نوشت این تحلیل بر اساس تحقیقات شرکت اسرائیلی-آمریکایی «چک پوینت»، فعال در زمینه امنیت سایبری، درباره عملیات هکرهای مرتبط با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ارائه شده است.
در یک سال گذشته هکرهای وابسته جمهوری اسلامی به قصد کسب اطلاعات مهم امنیتی، مراکز اطلاعاتی و دفاعی تعدادی از کشورهای منطقه مانند اسرائیل، عربستان سعودی و اردن را هدف قرار دادند.
در گزارش نیویورک تایمز آمده است هکرهای ایرانی توانستهاند به ایمیلهای گروهی از اهداف خود مانند مقامهای دولتی و نظامی، شرکتهای مخابراتی و بنگاههای مالی دست یابند.
بدافزاری که از سوی این هکرها مورد استفاده قرار میگیرد، این قابلیت را دارد که نقشه شبکههایی را ثبت کند که هکرها به آن نفوذ کرده بودند.
بنا بر این گزارش، این نقشهها میتوانند برای برنامهریزی و انجام حملات هکرهای ایرانی به زیرساختهای سایبری اهداف خود در آینده کمک شایانی کنند.
چک پوینت در گزارش خود نوشت هدف اصلی عملیات سایبری جمهوری اسلامی جاسوسی است و شیوه مورد استفاده این هکرها در مقایسه با عملیات گذشته آنها، «به طرز قابل توجهی پیچیدهتر» است.
نمایندگی جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد از پاسخ به پرسش درباره عملیات هکرهای وابسته به تهران خودداری کرد.
محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی روز دوم آبان گفت: «در محیط پیچیده امروز لازم است خط دفاع کشور از مرزهای موجود جلوتر برود ... در این تفکر حوزههای شناختی، فضایی، سایبری و عرصههای جدید از اهمیت بالایی برخودار هستند که باید توجه به ویژهای به آنها کرد.»
او افزود دشمنان جمهوری اسلامی «سراغ تهدیدات ناشناخته و نو رفتهاند» و به همین دلیل «تهران نیز باید قابلیتهای جدیدی را به صنایع دفاعی اضافه کند».
چک پوینت تایید کرد هکرهای ایرانی با موفقیت به رایانههای مرتبط با وزارت دفاع عربستان سعودی و همچنین سامانه بانکها و شرکتهای مخابراتی در برخی کشورهای منطقه مانند اردن، کویت و عمان نفوذ کردند.
این شرکت در مورد دادههای به سرقت رفته از سوی هکرهای ایرانی توضیحی ارائه نکرد و همچنین مشخص نکرد کدام سامانههای اسرائیلی هدف عملیات سایبری جمهوری اسلامی قرار گرفتند.
نیویورک تایمز به نقل از یک مقام اسرائیلی نوشت در ماههای اخیر حملاتی از سوی یک گروه هکری با نام «دم شیر» علیه موسسات و نهادهای دولتی و محلی اسرائیل صورت گرفته است.
به گفته او، آژانس امنیت اسرائیل (شین بت) و اداره ملی سایبری این کشور حملات صورت گرفته را شناسایی و مدیریت کردند.
یک مقام اسرائیلی دیگر نیز گفت «دم شیر» یکی از ۱۵ گروهی است که به صورت مستقیم یا نیابتی به سپاه پاسداران یا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی وابسته هستند.
نیویورک تایمز گزارش داد در ماههای اخیر هکرهای وابسته به جمهوی اسلامی، حماس و حزبالله در تلاش بودهاند تا دوربینهای مداربسته، بهویژه دوربینهای مداربسته غیردولتی در نزدیکی مرز اسرائیل و لبنان را هک کنند.
اداره ملی سایبری اسرائیل روز ۲۴ مهر با انتشار اطلاعیهای ضمن هشدار درباره احتمال هک دوربینهای مداربسته خانگی به وسیله سازمانهای متخاصم، از شهروندان این کشور خواست اقدامات احتیاطی را در مورد این دستگاهها انجام دهند.
واکنشها به «قتل حکومتی آرمیتا گراوند» ادامه دارد. سازمان عفو بینالملل خواهان تحقیق بیشتر درباره مرگ این دختر نوجوان شد. کانون صنفی معلمان از ادامه مقاومت مدنی گفت و ابوالفضل قدیانی، فعال سیاسی، رهبر جمهوری اسلامی را مسوول مرگ او خواند.
آرمیتا گراوند روز ۹ مهر در ایستگاه متروی شهدای تهران بیهوش شد و به کما رفت. خبر جان باختن او پس از ۲۸ روز بستری زیر نظر نهادهای امنیتی در بیمارستان نظامی فجر، روز شش آبان اعلام شد.
بر اساس گزارشها او به دلیل حمله یک زن چادری آسیب دید. برخی این زن را «حجاببان» و برخی دیگر «آتش به اختیار هوادار حکومت» معرفی کردند.
در واکنش به قتل حکومتی آرمیتا گراوند، سازمان عفو بینالملل مرگ او را در ارتباط با «قوانین حجاب اجباری توهینآمیز جمهوری اسلامی» خواند که «نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر علیه زنان و دختران» را تداوم میبخشد.
بر اساس اطلاعیه این سازمان، مقامهای جمهوری اسلامی برای هفتهها کمپینی هماهنگ در راستای انکار، تحریف و پنهان کردن حقیقت در مورد شرایطی به راه انداختند که منجر به مرگ آرمیتا شد.
سپس در مراسم تشییع جنازه او، «با بیشرمی عزاداران را بازداشت کردند» تا هر گونه درخواست حقیقت و عدالت را خاموش کنند.
اشاره این سازمان به بازداشت نسرین ستوده، وکیل و فعال حقوقبشر، منظر ضرابی، از خانوادههای دادخواه هواپیمای اوکراینی که چهار نفر از نزدیکانش را در شلیک موشک از سوی سپاه به این هواپیما از دست داد و شمار دیگری از کسانی است که روز یکشنبه هفت آبان در بهشت زهرا حضور داشتند.
علاوه بر این بازداشتها، تصاویر و فایلهای صوتی رسیده به ایراناینترنشنال حاکی از برقراری جو امنیتی مقابل مسجد محل برگزاری مراسم ختم آرمیتا گراوند واقع در خیابان پیروزی تهران بود.
عفو بینالملل خواهان دخالت جامعه جهانی برای ورود ماموران کمیته حقیقتیاب سازمان ملل و سایر ناظران مستقل به ایران شد تا شرایط بستری شدن آرمیتا در بیمارستان، به کما رفتن و مرگ او را بررسی کنند.
این سازمان حدود سه هفته پیش نیز خواهان بررسی موضوع به کما رفتن آرمیتا از سوی یک هیات بینالمللی مستقل از جمله کارشناسان سازمان ملل شده بود.
در بخشی از اطلاعیه این سازمان آمده است: «کشورها باید به دنبال راههای قانونی بینالمللی باشند تا جمهوری اسلامی را به دلیل دستور دادن، برنامهریزی و ارتکاب [اعمال منجر به] نقض گسترده و سیستماتیک حقوق انسانی زنان و دختران از طریق حجاب اجباری پاسخگو کنند.»
عفو بینالملل تاکید کرد مسوولان جراحات و مرگ آرمیتا باید با عدالت روبهرو شوند.
این سازمان همچنین خواهان آزادی فوری همه دستگیرشدگان در مراسم مسالمتآمیز خاکسپاری آرمیتا گراوند، از جمله نسرین ستوده شد.
واکنش نهادها و چهرههای داخل ایران به قتل حکومتی آرمیتا گراوند ادامه دارد.
ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی پیشین گفت: «قتل مظلومانه آرمیتا ورق سیاه دیگری بر پرونده سیاهتر از سیاه علی خامنهای و نظام جمهوری اسلامی افزود.»
او در ادامه گفت: «تمامی دستاندرکاران قتل آرمیتا مسوولاند اما مقصر و مسوول اصلی، علی خامنهای است.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان عصر دوشنبه با انتشار بیانیهای نوشت که جمهوری اسلامی نمیتواند مقابل سیل خروشان مطالبات مردم ایران از جمله حجاب اختیاری، ایستادگی کند و هر بار که حکومت مانعی ایجاد کند، گامی به پیش برداشته خواهد شد.
این شورا آرمیتا، ژینا مهسا، نیکا و سارینا را «قهرمانان شجاع مطالبهگری به منظور دستیابی به دمکراسی، حقوق بشر و عدالت اجتماعی» برای مردمان این سرزمین خواند.
بر اساس بیانیه این نهاد صنفی، آرمیتا جانش را برای دفاع از حق مشروع حجاب اختیاری داد تا بار دیگر ثابت شود در این سرزمین و با چنین حکومتی، رسیدن به مطالبه بر حق جز از راه «پرداخت هزینههای گزاف» ممکن نیست.
کانون صنفی معلمان ایران در بیانیهای مشابه تاکید کرد آرمیتا مانند دیگر دختران نوجوان کشته شده، هر کدام در مقابل سیاستهای فرهنگی و ایدئولوژیک حاکمیت اقتدارگرا ایستادند و بهای این ایستادگی را با بذل جانشان دادند.
این نهاد صنفی در ادامه، پیگیری چنین مقاومتی را مستلزم همراهی و همدلی نهادهای مدنی و صنفی و قرار دادن حاکمیت اقتدارگرا در مقابل مسایل چالشبرانگیز دانست.
بسیاری از کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی این دختر نوجوان را یکی دیگر از قربانیان جمهوری اسلامی خواندند.
از سوی دیگر پس از انتشار خبر قتل حکومتی آرمیتا، شهروندان در شامگاه شنبه ششم آبان در شهرهای مختلف از جمله تهران، کرج و شیراز به شعاردهی علیه حکومت پرداختند.