از سرگیری روابط تهران و ریاض؛ فرصت صلح در خاورمیانه یا ماهی گرفتن پکن از آب گلآلود؟
امضای توافق از سرگیری روابط بین تهران و ریاض همچنان واکنشهای بینالمللی به دنبال دارد و موجب انتشار تحلیلها و پیشبینیهای زیادی درباره آینده خاورمیانه شده است. وبسایت کانورسیشن در مقالهای به پیامدهای مثبت و منفی این توافق در «منطقه» و تاثیر آن بر نظم جهانی پرداخته است.
پس از گذشت چهار دهه از آنچه دشمنی و شکاف عمیق عقیدتی-سیاسی به نظر میرسید، تهران و ریاض توافقی مبنی بر از سرگیری روابط امضا کردند و پس از هفت سال روابط تیره و تار، سفارتخانههایشان را در دو کشور بازگشایی خواهند کرد.
روابط دو کشور در پی اعدام روحانی شیعه، نمر النمر در عربستان سعودی که در سال ۲۰۱۶ رخ داد به تیرگی گرایید؛ اعدامی که واقعهای سرنوشتساز برای خاورمیانه توصیف شده بود.
توافقنامه مذکور اما در پکن، پایتخت چین، به امضا رسید.
این توافق گرچه مثبت به نظر میرسد منتها به درگیریها در منطقه پایان نخواهد داد و مشکلات درگیری و خشونت در یمن، عراق، لبنان و سوریه را از میان نخواهد برد.
درست است که چالشهای اقتصادی جدی، دولت عربستان سعودی و مقامهای جمهوری اسلامی را در تعاملی دیپلماتیک قرار داده تا نظم منطقهای باثباتتری ایجاد کنند و به دو کشور اجازه دهند تا در برنامههای اصلاحات داخلی در کشورهای خودشان متمرکز شوند، اما این پیامد توافق صلحی که از آن حرف زده میشود نخواهد بود.
رقابت بین تهران و ریاض دلایل عمدهای داشته و دارد که سرمنشا آن نگرانیها درباره امنیت منطقه است.
دیگر این که هر دو دولت مدعی رهبری جهان اسلاماند و درگیریهای قومی و فرقهای و همچنین نوع رابطه متفاوت دو کشور با واشینگتن هم در این میان مطرح است.
در تحلیلهای سرسری، دلیل اختلافات دو کشور اغلب به درگیری فرقهای و کینه دیرینه میان دو کشور از قدیمالایام تقلیل داده میشود اما چنین تحلیلی صحیح نیست چرا که در چنین تفسیری، بستر رخدادها و وقوع حوادث غیرمترقبهای که جنس روابط دو کشور را شکل داده، نادیده گرفته میشود.
به جز آن کینه دیرینه که همواره به آن اشاره میشود، روابط بین دو کشور با سر کار آمدن جمهوری اسلامی این چنین تیره و تار شد.
مسایل در خاورمیانه پیچیده است و منافع مقامهای سعودی و سران جمهوری اسلامی هم در همین بافت دچار تعارض شده و طیفی از چالشهای سیاسی و اقتصادی-اجتماعی پیچیده را در منطقه به وجود آورده است.
همچنین دو کشور نمیتوانند به عقب برگردند و هر چه کردهاند را تغییر دهند و اگر بخواهند هم ضمانتی نیست که گروهها و گماشتگان آنها (همانهایی که در جنگهای نیابتی درگیر میشوند) همچنان برنامهها و نقشههای خودشان را پیش نبرند.
فارغ از این توافق، وضعیت در یمن، سوریه، لبنان، عراق و بحرین غیرقابل پیشبینی خواهد بود و قطعیتی بر سر این که تهران و ریاض قادرند تاثیرشان را بر کشورهای منطقه بگسترانند وجود ندارد.
بنا بر نظر تحلیلگران، توافق برای از سر گرفتن روابط تهران و ریاض بیشک منافعی نیز برای امنیت در منطقه خواهد داشت اما از خود توافق و امیدها و نگرانیها درباره پیامدهای آن جالبتر، نقش چین در سر گرفتن آن است.
چه منفعتی عاید چین میشود؟
سالهاست از بهبود روابط دولت عربستان سعودی و جمهوری اسلامی حرف زده میشود اما این که چین توانسته در نهایت این توافق را جوش دهد، نشاندهنده تاثیر رو بهافزایش پکن بر خاورمیانه است.
چین مدتهاست با جمهوری اسلامی همکاری اقتصادی دارد و در سالهای اخیر کوشیده با دولتهای عرب، به ویژه عربستان سعودی و عراق نیز وارد روابط تجاری شود. روابط تیره و تار تهران و ریاض باعث تاثیر منفی بر سرمایهگذاریهای پکن در «منطقه»، از پروژههای زیربنایی تا ابتکار «کمربند و جاده» است.
از سوی دیگر سر گرفتن این توافق در زمانی رخ داده که روابط ریاض و واشینگتن به تیرگی گراییده و گرچه آمریکا علنا از انعقاد این توافق استقبال کرده است اما در خفا نگرانیهایی جدی از چنین توافقی و تاثیر گستردهتر آن بر خاورمیانه و سیاست جهانی دارد.
با توجه به چنین شرایطی، تاثیر چین بر عربستان سعودی و البته سراسر خاورمیانه جای تعجب ندارد.
حرکت پکن در مسیر میانجیگری بین تهران و ریاض اگرچه شبهامیدی برای صلح به جهان تزریق میکند اما این صلح به چه بهایی خواهد بود؟
از سویی سبک سرمایهگذاری چینی که تردیدهای جدی درباره احترام به دموکراسی و حقوق بشر درباره آن مطرح است، مدل مطلوبی نیست و از سوی دیگر، توافق بین ریاض و تهران هم از سوی برخی، پیروزی خودکامگی نامیده شده که اصلاحات در داخل ایران و عربستان سعودی را بیش از پیش محدود خواهد کرد.
به جز ایالات متحده، اسرائیل هم نگرانیهایی درباره این توافق دارد.
جمهوری اسلامی کابوس منطقه است و با این توافق از سر گیری روابط با دولت عربستان سعودی، در حقیقت مسیری مشابه «پیمان ابراهیم» را که در تابستان ۲۰۲۰ منعقد شد پی گرفته است.
امضای پیمان ابراهیم، عادیسازی روابط اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین و مراکش را به عنوان اتحادی استراتژیک علیه جمهوری اسلامی در پی داشت.
دولت بنیامین نتانیاهو همواره به دنبال عادیسازی روابط با عربستان سعودی بوده و امیدوار بوده تا تهدید جمهوری اسلامی علیه دو کشور را به عنوان ابزاری برای دستیابی به آن توافق دلخواه به کار گیرد.
توافق از سرگیری روابط میان تهران و ریاض همچنین سوالاتی درباره آینده امنیت منطقه برمیانگیزد.
در چشم اسرائیل، عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، ایالات متحده مدتهاست در خاورمیانه نقش واسطهای برای برقراری امنیت ایفا میکند و اقدامات اخیر چین همه حاکی از آن است که این کشور تلاش دارد جای پایش را در سیاست خاورمیانه محکم کند.
به نظر میرسد بهبود روابط بین مقامهای عربستان سعودی و جمهوری اسلامی به نفع نظم در منطقه باشد اما واقعا دردی از علل درگیری در یمن و هیچ نقطه دیگری در خاورمیانه دوا نخواهد کرد و جدا از آن، مسایلی جدی در مورد امنیت منطقه و نظم جهانی، لزوم برقراری دموکراسی و احترام به حقوق بشر بر خواهد انگیخت.
مساله تعامل ایالات متحده با خاورمیانه هم همیشه مطرح است.
کوتاه آن که گرچه ابتکار برای از سرگیری روابط بین تهران و ریاض گام مثبتی انگاشته میشود، راهی برای حل درگیریها در منطقه نخواهد بود و میانجیگری چین، اتفاقا ممکن است به چالشهای بیشتری برای مردم خاورمیانه منجر شود.
پس از انتشار خبر توافق برای از سرگیری روابط تهران و ریاض، وزیران امور خارجه جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در پکن با هم دیدار کردند. از سوی دیگر تهران برای نخستین بار در هشت سال گذشته، سفیر خود را به امارات متحده عربی معرفی کرد. آیا فصل تازهای در روابط کشورهای منطقه در راه است؟
رضا عامری، سفیر جدید جمهوری اسلامی در امارات متحده عربی است.
او پیشتر مدیرکل ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه و سفیر پیشین جمهوری اسلامی در کشورهای الجزایر، سودان و اریتره بوده است.
انتشار خبر انتصاب سفیر جمهوری اسلامی در امارات پس از هشت سال، به دنبال آن بود که در واپسین روزهای سال ۱۴۰۱، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در راس هیاتی از امارات متحده عربی بازدید کرد.
پسر شمخانی سوژه رسانهها شد
در دیدار دبیر شورای عالی امنیت ملی با مقامات اماراتی، پسر شمخانی هم همراه او بود که حضور او موجی از واکنشهای داخلی را برانگیخت و سوالاتی در این باره مطرح شد که او با تیپ غیررسمی و تیشرت در آن جلسه چه میکرده و اصلا تحت چه عنوانی در آن نشست رسمی شرکت کرده است؟
بنا بر بعضی انتقادها، شرکت پسر با پدر در جلسه رسمی، نوعی بدعتگذاری سیاسی هم توصیف شد.
فرزند شمخانی که طبق برخی گزارشها تاجر است، پیش از این هم با ساعت مچی چند صد میلیونیاش در کانون بحثهای جنجالبرانگیز قرار گرفت و واکنش کاربران رسانههای اجتماعی را برانگیخت.
برخی از کاربران رسانههای اجتماعی محاسبه کرده بودند که چند سال باید کار کنند تا بتوانند چنان ساعت مچیای بخرند.
بحث درباره ساعت این فرزند شمخانی، در سند سری افشا شده از نشست مقامهای ارشد جمهوری اسلامی با حضور علی خامنهای، فرماندهان سپاه پاسداران و مقامات ارشد نظام در روز ۱۳ دی ماه مطرح شده بود و سرهنگ خدارحم سارانی، فرمانده سپاه چابهار، با اشاره به ساعت چندهزاردلاری پسر شمخانی گفته بود: «وقتی نیروی تحت امر من ساعت پسر شمخانی را نشان میدهد و قیمت آن را اندازه چهار سال خدمت در نیروی مسلح میداند، من جوابی برای آن ندارم.»
اما فارغ از جزییات دیدار شمخانی با مقامهای اماراتی و حواشی آن که بیشتر در داخل کشور برجسته است، چنین برمیآید که فصل جدیدی در چینش روابط و همکاریها در خاورمیانه پیش رو باشد که با توجه به روابط پیچیده کشورها در منطقه، سوالها و ابهامهای زیادی درباره هدف و قصد این دست توافقها مطرح است.
نزدیک شدن همسایگان ایران به اسرائیل
امارات متحده عربی در سال ۲۰۲۰ و تحت «پیمان ابراهیم»، عادیسازی روابط خود را با اسرائیل آغاز کرد و به نظر میرسد حالا، پس از بهبود روابط با اسرائیل، به دنبال نوعی تعادل بخشیدن به رابطه خود با جمهوری اسلامی باشد و در همین راستا، سوالاتی درباره متاثر شدن رابطه ابوظبی و تلآویو در صورت «بهبود» رابطه تهران و ابوظبی مطرح است.
ایالات متحده عربی همچنین نخستین کشوری بود که در سه دهه گذشته (تحت پیمان ابراهیم با میانجیگری ایالات متحده) با اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار کرد.
انگیزه انعقاد پیمان ابراهیم هم نگرانیهای مشترک کشورها از بابت اقدامات جمهوری اسلامی در منطقه بود و بخشی از چینش صفبندی جدید برای ایجاد همکاری در خاورمیانه به شمار میرفت.
رویترز در گزارشی به چند و چون روابط اسرائیل و امارات متحده عربی پرداخته است.
بنا بر نظر کارشناسان، رابطه امارات متحده عربی با اسرائیل به رغم نوسانات سیاسی جان به در خواهد برد و تعهد امارات متحده عربی به یک رابطه طولانی مدت استراتژیک با اسرائیل احتمالا از فراز و نشیب سیاسی بین دو کشور سلامت بیرون خواهد آمد.
در کنار روابط سیاسی، همکاری اقتصادی و تجارت بین امارات متحده عربی و اسرائیل که از ابتدا هم عامل و انگیزه اصلیشان برای عادیسازی روابط دو کشور بود، مستحکمتر شده است.
اسرائیل و امارات اخیرا با امضای توافق تجارت آزاد، طرح کاهش و لغو تعرفههای گمرکی کالاها را اجرا کردند که به موجب آن، تعرفه ۹۶ درصد محصولات برداشته شد.
این قرارداد در ماه می سال ۲۰۲۲ امضا شد و سفیر امارات متحده عربی در اسرائیل آن را «لحظهای تاریخی» توصیف کرد.
این توافق اولین قرارداد تجارت اسرائیل با یک دولت عربی بود.
داد و ستد امارات متحده عربی و اسرائیل در حوزه انرژی هم آشکارا پررونق است.
به باور نیل کوییلیام، تحلیلگر بریتانیایی، امارات متحده عربی سرمایهگذاری طولانیمدتی در حوزه انرژی اسرائیل داشته است و همین، نشاندهنده این است که رابطه بین دو کشور تا چه اندازه پیش رفته و استراتژیک شده است.
توسعه روابط دیپلماتیک بین دو کشور اما باعث ایجاد پرسشهایی شده از این دست شده که روابط اینچنینی (به نام برقراری صلح در خاورمیانه) تا کجا پیش خواهد رفت؟
در کنار چندین اظهارنظر جنجالبرانگیز مقامهای اسرائیل درباره فلسطینیها و مساله شهرکهای یهودینشین کرانه باختری و همچنین ناآرامی داخلی در اسرائیل به دلیل لایحه اصلاحات قضایی، مسایل دیگری مثل سفر نکردن بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به امارات متحده عربی هم برای تحلیلگران سوالبرانگیز است.
مقامهای دولت اسرائیل درباره نرفتن نتانیاهو به امارات با اشاره به قراردادهای تجاری اخیر اسرائیل با امارات متحده عربی گفتهاند که روابط دو کشور در حال مستحکمتر شدن است.
انگیزه تجاری
اسرائیل که از نظر اقتصادی و سیاسی از همسایگانش در خاورمیانه جدا افتاده، رابطه با امارات متحده عربی را راهی برای دستیابی به فرصتهای تجاری در خلیج فارس و فرا سوی آن میبیند.
امارات متحده عربی هم همکاریاش با اسرائیل را در حوزه مالی، انرژی، امنیتی، فنآوری و بخشهای امنیت آب بهبود بخشیده است.
اقدامات اخیر در زمینه تجارت و سرمایهگذاری نشانهای از آن است که به تیرگی گراییدن روابط سیاسی بین دو کشور، قرار نیست اشتهای آنها برای برقراری روابط تجاری را کور کند.
رقم تجارت (غیرمرتبط با نفت) بین دو کشور در سال ۲۰۲۲ به ۲/۵ میلیارد دلار رسید و امارات متحده عربی اظهار امیدواری کرده تا سال ۲۰۳۰ آن را به ۱۰ میلیارد دلار برساند.
اما عبدالخالق عبدالله، یک تحلیلگر سیاسی مقیم امارات متحده عربی، رابطه سیاسی با اسرائیل را «دشوار» و «پرفراز و نشیب» توصیف کرد اما پیمان ابراهیم را «تصمیمی استراتژیک» دانست که به رغم هر چه در اسرائیل رخ دهد، دو کشور همچنان به آن پایبند خواهند ماند.
طبق آمار اتاق بینالملل دوبی که در دسامبر ۲۰۲۲ دفتری در تلآویو افتتاح کرد، همین حالا هم هزار تاجر اسرائیلی در امارات متحده عربی مشغول تجارتاند.
بر پایه پیشبینی نیل کوییلیام، مشکلات و احتمال به تیرگی گراییدن بر سر راه رابطه امارات متحده عربی و اسرائیل وجود دارد و گاهگاه موجب مطرح شدن سوالاتی درباره دوام آن خواهد شد.
اما او تاکید دارد که اگر روابط درست هم پیش نرود، بُعد همکاری اقتصادی بین اسرائیل و امارات متحده عربی همواره این دو کشور را در سیر پرفراز و نشیب رابطه با یکدیگر، در کنار هم نگه میدارد.
روز جمعه ۱۸ فروردین، در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد، کارگردان سرشناس سینما، کتایون ریاحی و گلاب آدینه، بدون حجاب اجباری حاضر شدند. این اقدام با واکنش و استقبال گسترده کاربران شبکههای اجتماعی روبهرو شد، بسیاری از شهروندان شجاعت آنان را ستودند و از «زن، زندگی، آزادی» گفتند.
امروز مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد، کارگردان سرشناس سینما و تلویزیون که بامداد روز چهارشنبه ۱۶ فروردین با مرگی خودخواسته در ۷۴ سالگی به زندگیاش پایان داد، برگزار شد.
برخی صفحات سینمایی در اینستاگرام، تصاویری از بازیگران و سینماگرانی که در این مراسم حضور داشتند، منتشر کردند که در میان آنها، گلاب آدینه و کتایون ریاحی که هر دو از زنان مطرح در عرصه هنر ایران هستند، حجاب اجباری بر سر نداشتند.
بیشترین واکنشها اما درباره تصویر کتایون ریاحی بود که در ماههای گذشته به دلیل از سر برداشتن حجاب اجباری، تحت تعقیب قرار گرفت، بازداشت و دادگاهی شد.
این بازیگر سرشناس جزو نخستین سینماگرانی بود که اواخر شهریور ماه سال گذشته و اندکی پس از آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، حجاب اجباری را از سر برداشت و برای اولین بار، بدون این پوشش تحمیلی مقابل دوربین ایراناینترنشنال قرار گرفت.
ریاحی در مصاحبه با برنامه «تیتر اول» درباره برداشتن پوشش تحمیلیاش، گفت: «کشف حجاب برای کسی است که قبلا باحجاب بوده اما من هیچ وقت باحجاب نبودهام و [اکنون] فقط حقیقت را نشان میدهم.»
او همچنین تصویر باحجابی را که سالهاست تلویزیون و رسانههای جمهوری اسلامی از زنان بازیگر نشان میدهند، غیر حقیقی خواند و گفت: «دروغ بس است!»
پس از این اقدام، حکم جلب کتایون ریاحی صادر شد و بنا بر اطلاع ایراناینترنشنال، ماموران در نبود او به خانهاش رفتند و بخش زیادی از وسایلش شامل کامپیوتر و لپتاپ را مصادره کردند تا این که این بازیگر روز ۲۹ آبان بازداشت شد.
دو ماه پس از بازداشت، دادگاه کتایون ریاحی در حالی برگزار شد که به گفته کانون فیلمسازان مستقل، همراه با تغییر تاریخ و به شکل ناگهانی بود.
در این جلسه، ریاحی که در مقابل چند دوربین خبری برای عذرخواهی از مقامها و اعتراف اجباری زیر فشار قرار گرفته بود، به دلیل افت فشار از حال رفت و او را با آمبولانس از دادگاه بردند.
با گذشت سه ماه از این دادگاه، کتایون ریاحی در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد بدون حجاب اجباری ظاهر شد.
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی، به ستایش از حضور او و گلاب آدینه پرداختند. از جمله صدف فاطمی، روزنامهنگار که با انتشار تصویر این دو هنرمند در توییتر خود نوشت: «زن زندگى آزادى یک تمرین روزمره است.»
حسین رونقی، فعال سیاسی نیز «ایستادگی و مقاومت» کتایون ریاحی را «الگویی برای همه» خواند و در توییتی گفت: «او نمونه یک هنرمند شریف و مردمی است که در روزهای سیاه و سخت در کنار مردم، بر باورهای خود برای دفاع از ارزشهای انسانی ایستاده است. قدردان این زنان شجاع و آگاه هستیم.»
کاربران دیگری نیز در توییتر، کتایون ریاحی و اقدامش را با عباراتی مانند «همچنان استوار بر قول خود»، «همچون خورشید» و «تداوم شجاعت» توصیف کردند.
کاربر دیگری نیز انتشار تصویر ریاحی را در این مراسم برای خود یادآور «فرو ریختن دیوار برلین در نوامبر ۱۹۸۹» دانست.
نگرانیها در لبنان در پی بمباران مناطقی در جنوب این کشور به وسیله ارتش اسرائیل افزایش یافته است. از سویی، بالا گرفتن تنش میان دو کشور همزمان با ورود اسماعیل هنیه، رییس دفتر حماس به بیروت بوده و برخی لبنانیها میگویند او با حمایت حزبالله، کشورشان را وارد بحران جدیدی کرده است.
بنا بر گزارش رسانههای لبنانی، حوادث اخیر میان لبنان و اسرائیل، خطرناکترین اتفاقات پیش آمده میان دو کشور از زمان جنگ سال ۲۰۰۶ است.
حزبالله در مقابل اتهامات اسرائیل مبنی بر شلیک صدها راکت از خاک لبنان به سمت اسرائیل تا این لحظه سکوت اختیار کرده و هیچ بیانیه رسمیای صادر نکرده است؛ هرچند یک مقام حزبالله مسوولیت این گروه را در پرتاب موشک رد کرد.
در همین حال نجیب میقاتی، نخستوزیر لبنان، حملات راکتی از خاک کشورش به سمت اسرائیل را محکوم کرد و گفت لبنان هر گونه افزایش تنش و درگیری نظامی با استفاده از خاک خود را رد میکند.
به گفته او، استفاده از خاک لبنان برای انجام حملات باعث از بین رفتن ثبات در کشور خواهد شد.
برخی رسانههای لبنانی بروز این تنش در جنوب این کشور را همزمان با سفر اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی جنبش حماس به بیروت، قابل توجه دانسته و گفتهاند هنیه که روز چهاشنبه (۱۶ فروردین) وارد پایتخت شد، لبنان را در خطر یک رویارویی نظامی با اسرائیل قرار داده است.
به گفته ناظران، فعالیتهای نظامی گروههای فلسطینی در جنوب لبنان بدون موافقت حزبالله که این مناطق را در کنترل خود دارد، انجام نمیشود.
خشم لبنانیها از اتفاقات پیش آمده به اندازهای است که برخی فعالان لبنانی خواستار دستگیری اسماعیل هنیه شدهاند که به طرز مشکوکی در این زمان خاص به لبنان سفر کرده است.
یکی از فعالان لبنانی در توییتی سفر هنیه به لبنان را به منظور انجام یک نقشه مشترک با جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرده است.
بر اساس گزارشها، هنیه پس از دیدار با گروههای فلسطینی در لبنان به آنان گفته است نیروهای مقاومت در مقابل دشمنیهای اسرائیل ساکت نخواهند نشست.
لبنانیها اما سکوت دولت کشورشان درباره حوادث اخیر را مورد انتقاد قرار دادهاند، چرا که به گفته شهروندان، تنها دولت میتواند درباره جنگ یا صلح تصمیم بگیرد اما تاکنون به حزبالله اجازه داده از خاک لبنان به سود حماس و جمهوری اسلامی استفاده کند.
لبنانیها اکنون در وضعیتی تنشزا به سر میبرند و بسیاری منتظر پیامدهای بمباران اردوگاه فلسطینی الرشیدیه در جنوب این کشور به دست اسرائیل هستند.
با وجود گمانهزنیها درباره واکنش حزبالله به اسرائیل و احتمال بروز جنگ بین دو کشور، تحلیلگران ورود حزبالله به جنگ را «بعید» میدانند چرا که این گروه شبهنظامی، از واکنش مناطق شیعهنشین که همچون دیگر لبنانیها از فقر رنج میبرند، هراس دارد.
همچنین برخی میگویند حزبالله با منحرف کردن نگاهها به سمت لبنان، به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در خروج از بحران داخلی در این کشور کمک میکند.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، قرار است دادگاه فرهاد بیگی گروسی، ۱۹ ساله و غلامرضا رسایی، ۳۴ ساله، با اتهاماتی از جمله نقش داشتن در قتل رییس سازمان اطلاعات سپاه شهر صحنه در استان کرمانشاه برگزار شود. بر پایه گزارشها، این دو شهروند با «اعترافات اجباری» متهم شدهاند.
این اتهام در حالی مطرح شده که هیچ سندی مبنی بر حضور و دخالت این دو نفر در صحنه قتل نادر بیرامی، رییس سازمان اطلاعات سپاه شهر صحنه وجود ندارد و این دو، تحت فشار و شکنجه قرار گرفتهاند تا «اعتراف اجباری» کنند.
فرهاد بیگی گروسی، شهروند ۱۹ساله اهل آبدانان، روز ۲۷ آبان در شهر صحنه بازداشت شد و اکنون در زندان دیزلآباد کرمانشاه محبوس است.
روز ۲۷ آبان سال گذشته، مراسم سالگرد خلیل عالینژاد، نوازنده، خواننده و شاعر کُرد در شهر صحنه برگزار شد.
نادر بیرامی که با چند تن از نیروهای تحت امرش به مردم حاضر در این مراسم حمله کرده بود، در جریان درگیری رخ داده، کشته شد.
دادگاه این پرونده قرار است پس از ماه رمضان برگزار شود و بر اساس کیفرخواست صادر شده از سوی دادسرا، فرهاد بیگی گروسی به «مباشرت در قتل نادر بیرامی»، «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت داخلی»، «اخلال در نظم و آسایش عمومی»، «توهین به رهبر جمهوری اسلامی» و چند مورد دیگر متهم شده است.
پیش از این، ایراناینترنشنال خبر داده بود غلامرضا رسایی، شهروند ۳۴ ساله اهل شهر صحنه و از پیروان آیین «یارسانی» که روز سوم آذر در شهر کرج بازداشت و به کرمانشاه منتقل شده بود نیز پس از ماه رمضان محاکمه خواهد شد.
رسایی، متولد پنجم اسفند ۱۳۶۷ با مدرک کارشناسی مدیریت بازرگانی است که پدر خود را در کودکی از دست داده و یک خواهر و یک برادر دارد.
به گفته نزدیکان خانواده رسایی، او شاهدانی دارد که ثابت میکنند در زمان قتل نادر بیرامی در آن صحنه حضور نداشته است.
رسایی پس از بازداشت به اداره اطلاعات سپاه شهر صحنه منتقل شد و در آنجا و در ایام بازجویی، هدف ضرب و جرح و شکنجه فیزیکی قرار گرفت تا اتهامهایش را در خصوص قتل بیرامی بپذیرد.
منابع ایراناینترنشنال گزارش دادند خانواده رسایی همچنان تحت فشار نیروهای امنیتی سپاه پاسداران قرار دارند و برادر او نیز در مقطعی بازداشت شده است.
بر اساس این اخبار، افراد بازداشت شده در این پرونده در ابتدا ۳۰ نفر بودهاند اما با آزادی سایر متهمان با قرار وثیقه، در حال حاضر تنها غلامرضا رسایی و فرهاد بیگی گروسی در زندان هستند.
روز جمعه ۱۸ فروردین ماه، مردم زاهدان دومین راهپیمایی سکوتشان را در بیستوهفتمین جمعه اعتراضی خود برپا کردند. در گالیکش استان گلستان هم مانند هفتههای گذشته، مردم این شهر دست به برگزاری تجمعات اعتراضی زده و شعارهایی در «بیزاری از ظالمان» سر دادند.
مردم زاهدان پس از نماز جمعه ۱۸ فروردین، راهپیمایی سکوت برگزار کردند.
هفته پیش نیز اعلام شده بود به دلیل ماه رمضان، معترضان در راهپیمایی گسترده خود شعار نمیدهند.
یکی از مخاطبان ایراناینترنشنال با ارسال ویدیویی از این راهپیمایی، تاکید کرد که «سال ۱۴۰۲، سال گذار از جمهوری اسلامی است».
تداوم این اعتراضات خیابانی در حالی است که امروز هم اینترنت شهر زاهدان با قطع و اختلال گسترده همراه بود.
نتبلاکس، سازمان غیردولتی ناظر بر اینترنت جهانی، در توییتی نوشت دادههای شبکه نشاندهنده اختلال قابل توجه در اتصال اینترنت در زاهدان است.
از سوی دیگر هفته گذشته و در شامگاه ۱۰ فروردین، نیروهای نظامی و بسیج با حضور در محلههای مختلف زاهدان، خودروها و موتورسیکلتها را توقیف و شمار گستردهای از مردم را پس از تفتیش بدنی بازداشت کردند.
پس از جمعه خونین زاهدان در روز هشتم مهر، مردم این شهر و برخی دیگر از شهرهای استان سیستان و بلوچستان، هر هفته به صورت مداوم تظاهرات خیابانی بر پا کرده و خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی شدهاند.
در پی تداوم این اعتراضات، فضایی امنیتی بر این شهر حاکم شده و نیروهای حکومتی شماری از نوجوانان و جوانان را بازداشت کردهاند.
تداوم اعتراضات در گالیکش
شهروندان ساکن گالیکش در استان گلستان نیز روز جمعه در اعتراض به سرکوب روحانیون اهل تسنن و با فریاد مطالبه آزادی آنان از زندان، به خیابانها آمدند.
معترضان در این تجمع شعارهایی چون «مولانای باغیرت، حرف تو حرف ملت»، «ما ملت اسلامیم، از ظالمین بیزاریم» و «ما ملت آزادیم، از ظالمین بیزاریم» سر دادند.
در هفتههای گذشته هم مردم شهر گالیکش در حمایت از محمدحسین گرگیج، امام جمعه اهل سنت برکنار شده آزادشهر، تجمعاتی اعتراضی برپا کردهاند.
گرگیج از اواخر دی ماه سال گذشته از رفتن به منبر و برگزاری نماز جمعه در گالیکش هم منع و در خانهاش حصر شد اما او با وجود این ممنوعیت، چندین جمعه متوالی است که با حمایت و تجمع مردم معترض گالیکش، نماز جمعه این شهر را برگزار میکند.
مراسم تولد بر سر مزار جواد شیازی در اصفهان
همزمان با این تجمعهای اعتراضی، مراسم تولد جواد شیازی، یکی از کشتهشدگان آبان ۹۸، بر سر مزار او در باغ رضوان اصفهان برگزار شد.
در ویدیوی منتشر شده از این مراسم مادر جواد، با فوت کردن شمع تولد فرزندش میگوید: «آرزوی نابودی قاتلین بچههامون رو میکنم.»
در روزهای گذشته نیز شمار زیادی از مردم تهران با حضور در شهر زیبا و منزل پدری حمیدرضا روحی، مراسم تولد این جوان کشته شده در جریان خیزش انقلابی را برگزار کردند.
در این تجمع گسترده که به مناسبت ۲۰ سالگی حمیدرضا روحی مقابل خانه او و اطرافش برگزار شد، معترضان شعار «زن، زندگی، آزادی»، «مرگ بر دیکتاتور»، «آزادی، آزادی، آزادی» و «خامنهای ضحاک، میکشیمت زیر خاک» سر دادند.
بر اساس گزارشها، علی روحی، پدر حمیدرضا که از مردم برای حضور در مراسم تولد فرزندش دعوت کرده بود، بازداشت شده است.