واکنش علی دایی به توهین عضو سپاه قدس؛ «کسی میرود که آمده باشد»

علی دایی در واکنش به توهین عضو سپاه قدس در شبکه افق صدا و سیما نوشت: «کسی میرود که آمده باشد، نه کسی که ریشه در این خاک دارد.»

علی دایی در واکنش به توهین عضو سپاه قدس در شبکه افق صدا و سیما نوشت: «کسی میرود که آمده باشد، نه کسی که ریشه در این خاک دارد.»
چند روز پیش امیرحسین حاجینصیری، نیروی قدس سپاه پاسداران، در شبکه افق صدا و سیمای جمهوری اسلامی گفت: «اینها قهرمانان ما نیستند. خدا قد بلندی به او داد و هر کس سانتر میکرد توپ به سرش میخورد و گل میشد. چرا اینها را ممنوعالخروج میکنید؟ اجازه بدهید بروند تا این کشور تطهیر شود.»
اکنون علی دایی پاسخ این اظهارات را داده است. او همچنین با تشکر از حمایت های ورزشکاران، هنرمندان و مردم با کنایهای تند نوشته: «مردم شهری که همه در آن می لنگند به کسی که راست راه میرود میخندند.»

هنوز واکنشها به توهین عضو سپاه قدس در شبکه افق #صداوسیما به #علی_دایی تمام نشده بود که درگیری #مهدی_ترابی و احمد موسوی در دقیقه ۶۰ بازی #پرسپولیس - #نساجی بهانه تازه رسانههای حکومتی برای پروندهسازی علیه یک فوتبالیست معترض و البته مظلومنمایی برای یک فوتبالیست دیگر شد.
حدود دو هفته پیش و پس از بازی هوادار و نساجی در هفته سیزدهم لیگ برتر فوتبال ایران، احمد موسوی بازیکن نساجی قائمشهر و سابق استقلال از کسانی که در یک برنامه تلویزیونی به یحیی گل محمدی سرمربی پرسپولیس توهین کرده بودند انتقاد و از وضعیت اقتصادی گله کرد: «من واقعا نمیتوانم هضم کنم و درباره فوتبال دوست ندارم چیزی بگویم، یک مشت دلقک به اسطورههای ما توهین میکنند. همه چی هم که خوبه؛ دلارمون ۴۰ تومن، سکهمون ۲۰ تومن، خداروشکر!»
رسانههای حکومتی همان موقع این اظهارنظر را بیپاسخ گذاشتند، اما دو هفته بعد احمد موسوی را به محرومیت بلندمدت تهدید کردند، البته در نقش وکیل مدافع مهدی ترابی، بازیکن پرسپولیس که در جریان یک درگیری لفظی با موسوی در بازی روز گذشته با نساجی، اخراج شد.
ایسنا دراینباره صحنه اخراج ترابی نوشته: «در دقیقه ۶۰، بعد تکل بازیکن نساجی، میان احمد موسوی و مهدی ترابی درگیری شکل گرفت و در ادامه بعد از توقف بازی، داور با مشورت داور چهارم، ابتدا مهدی ترابی را با کارت زرد جریمه کرد و لحظاتی بعد کارت زرد دوم را به ترابی داد و او را از زمین مسابقه اخراج کرد. همین امر باعث شد که یحیی گلمحمدی به شدت به تصمیم داور اعتراض کند و از او با فریاد بپرسد: «ترابی چه فحشی داد که او را اخراج کردی؟»این درگیری با دخالت نمیکتنشینان پرسپولیس پایان یافت.»

روایتهای مبهم و حکومتی
درباره دلیل شروع این درگیری و آنچه منجر به اخراج ترابی شد، روایتهای مختلف وجود دارد. برخی به تصاویر پیش از درگیری اشاره کرده اند که در یکی از آنها احمد موسوی انگشت وسط خود را نشان ترابی میدهد. اما نقطه مشترک، شروع درگیری لفظی از سوی موسوی است.
ورزش سه نوشته: «در شرایطی که بازی در زمین پرسپولیس بود، یک اظهار نظر غیرفوتبالی و بیموقع از سید احمد موسوی خطاب به مهدی ترابی موجب شد تا این بازیکن ملیپوش نسبت به مدافع راست نساجی واکنش نشان دهد و درگیری لفظی جدی بین طرفین شکل بگیرد که این صحنه از دید حسین زمانی، داور چهارم دور نماند و او با اعلام این مجادله بین بازیکنان به علی صفایی، از داور خواست به هر دو نفر اخطار دهد. اما بحث بین آنها همچنان ادامه یافت؛ در همین حین که موسوی به ترابی «برو برو» میگفت، بازیکن پرسپولیس بخاطر ناراحتی از حرفهای قبلی موسوی، از کوره در رفت و واکنش شدیدی نسبت به بازیکن نساجی داشت و فحاشی کرد.»
خبرورزشی هم نوشته: «ترابی و موسوی بر سر یک توپ با یکدیگر درگیر میشوند. دو طرف ضمن استفاده از الفاظ رکیک نسبت به هم، یکدیگر را هل دادند و حتی نزدیک بود دست به یقه شوند. شاهدان عینی پشت دروازه نساجی و کنار نیمکت پرسپولیس میگویند موسوی در ابتدا از یک لفظ زشت خطاب به ترابی استفاده کرد و مهاجم سرخپوشان هم از کوره در رفتو بلافاصله هم جواب بازیکن نساجی را داد. پس از کارت داور، مدافع نساجی با دست یک حرکت زشت و زننده به ترابی نشان داد و دوباره باعث عصبانیت ترابی شد و از لفظ زشتی خطاب به موسوی استفاده کرد.»
سایت طرفداری نوشته: «در تصاویر بسته از بازیکنان، لبخوانی گفتگوی علیرضا حقیقی با کریم باقری اینطور نشان داد که حقیقی می گوید: گفته بی…!» یکی دیگر از رسانهها هم نوشته: «موسوی: برو خای… - ترابی: بچه ک…»
به هرحال روایتهایی که وجود دارد، نشان میدهد ماجرا چندان دور از مراودات آشنا و شنیده شده در زمین فوتبال نیست!

فحش داد، اخراج شد
اما احمد موسوی در مورد درگیری خود با مهدی ترابی در جریان بازی دو تیم گفته است: بیاحترامی و فحاشی کرد و داور هم دید و او را اخراج کرد. یک برخورد فوتبالی بود که منجر به فحاشی شد و داور هم صحنه را دید. دوست دارم گزارش را هم ببینم چه مینویسند. یک درگیری فوتبالی بود و مشخص است در جریان بازی چه کسی شروع کرد.
با این حال مهدی ترابی، درباره کلمهای که موجب عصبانیتش شده حرف نزده است. ظاهرا در رختکن یحیی گلمحمدی از شاگردش خواست در کنفرانس خبری بعد از بازی به این موضوع دامن نزد. شاید به همین دلیلترابی وقتی با سوال خبرنگاران در مورد درگیری با احمد موسوی مواجه شد، گفت: «معذرت میخواهم. بالاخره فوتبال است و اتفاق، ببخشید.»
یحیی گلمحمدی در همه سه ماه گذشته با معترضان همراه بوده است و به دلیل اظهاراتش هم نواخته شده و هم تهدید. بازیکنان زیادی از او حمایت کردهاند، از جمله احمد موسوی، بازیکن نساجی.
یحیی یکی از نخستین مربیان ایرانی بود که به حسن عباسی به دلیل توهین به همسران فوتبالیستها تاخت و البته در هفته سوم اعتراضات سراسری در کنفرانس خبری پیش از بازی پرسپولیس - تراکتور گفت: «حال دلمان خوب نیست؛ در این روزهای تلخ که همه مردم ناراحت هستند صحبت درباره فوتبال هیچ فایدهای ندارد. زمانی که حال دلت خوب باشد، فوتبال و بازی میچسبد؛ اما در این شرایط نمیتوانم درباره مسابقه صحبت کنم؛ هم بازی بدون تماشاگر است و هم در هر صورت در روزهایی هستیم که اکثریت مردم با توجه به اتفاقاتی که افتاده ناراحت هستند.»

مماشات نکنید، سنگین محرومش کنید
اما سکوت دیروز ترابی و البته یک اظهارنظر تند دیگر از احمد موسوی، صدای رسانههای حکومتی را درآورد: «همه چیز مشخص بود، مگر میشود کسی بیدلیل اخراج شود؟ داور همه اتفاقات را دید. نمیدانم چرا بعضیها فکر میکنند در زمین بازی مصونیت دارند! این زمین حرمت دارد و ما ورزشکار هستیم.»
و همین جملات با واکنش تند خبرگزاری دولت مواجه شد: «توهین بازیکن نساجی مازندران به مهدی ترابی اتفاقی غیرقابل گذشت است که فدراسیون فوتبال باید واکنش قاطعی در قبال آن داشته باشد.»
ایرنا اینگونه حادثه را روایت کرده است: «شواهد نشان میدهد موسوی آغازکننده این درگیری بوده و به ترابی به دلیل اعتقاداتش توهین زشتی انجام میدهد. در وهله اول انتظار میرفت داور به جای کارت زرد به موسوی کارت قرمز میداد. در هیچ جای دنیا با اینگونه رفتارها اینگونه مماشات نمیشود؛ اما این مماشات صورت گرفت و به جای موسوی، ترابی از زمین بازی اخراج شد.»
البته علی صفایی، داور بازی در دفاع از تصمیمش گفته: «او حرف بدی زد که مستحق اخراج بود.»
سایت طرفداری به نقل از یکی از مخاطبانش درباره داور نوشته است: «بازیکن کم تربیت نساجی ضمن گفتن کلماتی که لایق خودش بود انگشت وسط را به نشانه فحاشی به مهدی ترابی نشان داد و داوری که در قضایای اخیر استوری های متمایل به ضد انقلاب میگذاشت ترابی را از زمین اخراج کرد.»
با این حال خبرگزاری دولت به سخنان دو هفته پیش موسوی اشاره تلویحی کرده و در فدراسیون فوتبال خواسته محرومیت سنگینی برای موسوی درنظر بگیرد: «در عصر جوگیری برخی چهرههای مطرح فوتبالی, موسوی هم به دنبال این است که از این جریان عقب نماند تا اینگونه خودش را مطرح کند. توهین او به ترابی اتفاقی غیرقابل گذشت است و انتظار میرود فدراسیون فوتبال واکنشی مناسب و در حد این اتفاق داشته باشد و این واکنش میتواند محرومیت سنگین موسوی باشد.»
از سوی دیگر خبرگزاری امنیتی فارس هم علت درگیری موسوی و ترابی را چنین روایت کرده است: «توهین زشت یک بازیکن فوتبال که به نظر میرسد با این کارها به دنبال سوار شدن بر موج احساسات عدهای از مردم است در راستای مصاحبههای عجیبی که در چند وقت اخیر انجام داده، بود. حالا سوال این است؛ آیا موسوی به دنبال برهم زدن تمرکز یک ملیپوش کم حاشیه مثل ترابی بوده؟ به نظر میرسد موسوی این سناریو را که از پیش از بازی آغاز کرده بود در جریان بازی تکمیل کرد.»

شناکردن خلاف جهت آب
هواداران فوتبال در ایران، مهدی ترابی را یک فوتبالیست حکومتی میدانند. هافبک پرسپولیس پیشتر هم به خاطر شادیهای پس از گلزنیاش در بازی ها در حالی که اکثر بازیکنان از شادی کردن ممانعت می کردند با انتقادات تندی مواجه شده بود.
مهدی ترابی از معدود بازیکنان فوتبال ایران است که همواره ارادت خود را به حکومت و رهبر جمهوری اسلامی نشان داده و در اعتراضات پس از کشته شدن مهسا امینی همبه صراحت از نظام حمایت کرد.
مهرماه، در هفتههای نخست شروع اعتراضات و پس از بازداشت حسین ماهینی گفته شد بازیکنان پرسپولیس نمیخواستند با تراکتور بازی کنند. در همان زمان که بازیکنان با مدیرعامل تیم کلنجار میرفتند، مهدی ترابی با هیچکس دمخور نشد و البته شنیده شد درواکنش به تصمیم بازیکنان، گفته: «اگر شده، به تنهایی به ورزشگاه آزادی میروم.»
اما ترابی در همان بازی پرسپولیس - تراکتور، پنالتی دیرهنگام و مشکوک پرسپولیس را خراب کرد. او که تنها بازیکن پرسپولیس بود که بدون مچبند مشکی وارد زمین شد، درحالی پشت توپ ایستاد که یحیی گلمحمدی، سرمربی تیم، پیش از بازی و در رختکن، یورگن لوکادیا، مهاجم هلندی و گریخته از ایران را مامور پنالتی کرده بود.
یکی از بازیکنان پرسپولیس دراین باره گفته بود: «زیر پیراهنش شعار نوشته بود. میخواست وقتی گل زد پیراهنش را بالا بزند و دوباره نشان بدهد؛ فقط میدانستیم دوباره در حمایت از رهبر نوشته. پنالتیزن تیم که اصلا کس دیگری بود، اما مهدی میخواست جلوی دوربینها شادی کند و شعار روی پیراهنش را نشان بدهد.»
مهدی ترابی در اعتراضات آبان ۹۸، پس از گلزنی برای پرسپولیس، پیراهن خود را بالا زد که روی آن نوشته شده بود: «تنها راه نجات کشور، اطاعت از رهبری.» او سپس در کنفرانس خبری گفت: «من این کار را برای دل خودم کردم و هیچ کس بالاتر از مقام رهبری برای من نیست.»
از سوی دیگر خبرهایی از درگیری ترابی با سردار آزمون در اردوی تیم ملی پیش از جام جهانی هم منتشر شد.

از روز تعطیلی لیگ برتر فوتبال ایران در هفته یازدهم، تا دربی ۹۹ استقلال و پرسپولیس که بیش از ۵۰ روز بود، ورزشگاه آزادی با سکوهای ناایمن و بعضا فروریخته، ناگهان ایمن شد!
یکی از زیرمجموعههای وزارت راه و شهرسازی رسما اعلام کرده سکوهای ورزشگاه آزادی امکان فروریختن ناگهانی دارند؛ بلایی که ناگهان سر متروپل، ورزشگاه متقی ساری و پلاسکو آمد.

علی دایی در یکی از اعتراضات مکتوبش به جمهوری اسلامی در همین اعتراضات اخیر، نوشته: «در کدامین ورزشگاهی که شما ساختهاید، من به اینجا رسیده و دیده شدهام.» اشاره مستقیم علی دایی به ناتوانی جمهوری اسلامی است که در ساخت یک ورزشگاه بزرگ که خاطرات عمومی مردم ایران را میزبانی کرده باشد، ناتوان بوده. ورزشگاه آزادی (آریامهر)، بزرگترین و معروفترین استادیوم ورزشی ایران در دنیا، نیم قرن پیش با طراحی عبدالعزیز فرمانفرمائیان، طراحی کرد و ساخت و نوستالژیهای ملی زیادی به خود دیده. اما اکنون گرفتار فرسودگی و بازسازیهای نصفه و نیمه شده است.

ورزشگاهی که غیر از مشکلات شبکه برق، نور و جمع آوری آبهای سطحی، فرسودگیهای اساسی در سازه دارد. آخرین بازسازی پر سر و صدای ورزشگاه آزادی، در آبان ۱۳۹۷ بود؛ به بهانه صعود پرسپولیس به فینال لیگ قهرمانان آسیا، کنفدراسیون فوتبال آسیا فدراسیون فوتبال را برای بازسازی این سرمایه ملی تحت فشار گذاشت و تهدید کرد که اگر اقدامات فهرست شده انجام نشود، پرسپولیس مجبور به بازی در کشور دیگری می شود.

در آن بازسازی محدود که ناگهان تعدادی سرویس بهداشتی هم کشف شد، اما هیچ توجهی به مقاومسازی سکوهای تماشاگران نشده بود و بیشتر بزک کردن ورزشگاه برای خوشآمد AFC انجام شد. البته از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ وزارت ورزش فقط سه زون از ۷۲ زون ورزشگاه را مقاوم سازی کرد. در فاز بعدی قرار بوده ۱۵ زون دیگر از ورزشگاه مقاوم سازی شود.

در همان زمان فرهاد نیکوخصال، مدیر وقت ورزشگاه آزادی اعلام کرد که بیشترین فعالیت بازسازی در بخش ویآیپی، اصلاحاتی در معابر، جایگزینی صندلیهای قدیمی، اصلاح اتاق داوران، دبیرخانه کنفدراسیون آسیا، اتاق ناظرین، اتاق بررسی دوپینگ، کنفرانس خبری و محوطه میکسدزون و اصلاح پشت دروازهها بودهاست.
همین حالا بازسازی کنید، ۲۵ سال هم دیر شده!
یکی از بازسازیهای پرهزینه و طولانی ورزشگاه آزادی، در سالهای ۸۱-۸۲ انجام شد؛ صندلی به طبقه اول اضافه شد و چمن و زیرسازی آن تغییر کرد. اکنون و پس از ۲۰ سال، مدتی است که خبرها و تصاویر مختلفی از نشست سکوهای تماشاگران و وضعیت بحرانی در طبقه دوم جایگاه تماشاگران حکایت دارد؛ حمزه شکیب، رییس سازمان نظام مهندسی چندی پیش دراینباره به خبرآنلاین گفته: «ایراد اصلی مربوط به طبقه دوم ورزشگاه است؛ترکها طرههای طبقه دوم آشکار است و شرایط بحرانی دارد. از نظر من ایراد اصلی در این طبقه است که باید برایش فکر اساسی شود.»

پیش از شکیب البته احمد مددی، مدیر پیشین ورزشگاه آزادی در هشدارهای صریحتری، گفته بود: «ورزشگاه آزادی با پدیده «شکست سکوها» مواجه شده و با توجه به اینکه زیر این سکوها عمق وجود دارد و احتمال آسیب و حادثه است.»
او گفته باید ورزشگاه آزادی پس از نیم قرن، حتما بازسازی شود: «من تحقیقاتی انجام دادم و ورزشگاه بزرگ دنیا هر ۲۵ الی ۳۰ سال بازسازی شده است اما در ورزشگاه آزادی ۵۰ سال است که این اتفاق رخ نداده است. برخی هنوز باور ندارند و برخی آن را شیطنت می دانند اما مگر می شود به مردم دروغ گفت.»
مدیر پیشین ورزشگاه آزادی برای تصویرسازی از میزان خطرناک بودن استادیوم آزادی، آن را با متروپل آبادان که اوایل امسال ناگهان فروریخت، مقایسه کرده: «در یک سال اخیر بارها تعداد زیادی از سکوها در مناطق مختلف فرو ریختهاند و مجبور به ترمیمهای مقطعی شدیم، مستندات آن هم موجود است. در آخرین بازی استقلال و نفت مسجدسلیمان در لیگ گذشته هم شاهد بودید که قسمتی از سکوها برگشت. نمیدانم چرا برخی دوست ندارند واقعیتها به مردم گفته شود، آیا باید منتظر باشیم که یک متروپل دیگر رخ دهد؟ تأکید میکنم آخرین بررسیهایی که انجام شده است، نشان میدهد که نقاط خطرزا، برخی سکوهای آزادی را تهدید میکند و احتمال صدمات و آسیبهای جدی به تماشاگران وجود دارد.»

سکوهایی که احتمالا روی سر هواداران آوار میشوند
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال پس از جام جهانی، تاکید زیادی داشت که دربی ۹۹ را با تماشاگر برگزار کند، هرچند نهادهای امنیتی این اجازه را به سازمان لیگ ندادند، اما شاید اگر دربی برگزار میشد و حتی نیمی از ظرفیت استادیوم آزادی هم پر میشد، باید یک فاجعه را به چشم میدیدیم. استادیوم آزادی اکنون کمی بیشتر از ۷۸ هزار نفر ظرفیت دارد و برگزاری هر مسابقه پرتماشاگر در آن یکی از پرریسکترین اجتماعات عمومی است.

به گفته مدیر پیشین ورزشگاه آزادی، باید ۶۹ زون سکوهای ورزشگاه آزادی سبکسازی شوند: «اخیرا با پیگیری صورت گرفته مناقصه ۱۵ زون از ۶۹ زون برای سبک سازی اتفاق افتاده است، اما کافی نیست و باید همه ۶۹ زون سبک سازی شود تا ورزشگاه آزادی پویا و فعال باشد.»
حمزه شکیب، رییس سازمان نظام مهندسی هم دراینباره گفته: «مشکل همین مشکل ترک های زون هست که البته دوستان می گفتند بخش هایی را در این زمینه ترمیم کرده اند. البته با همین مشاهده میدانی چشمی هم می شد دید این ترمیم انجام گرفته چندان اصولی نبوده و وزن زیادی را به ستون ها تحمیل کرده است. هرچند دوستان اعتقاد داشتند که این ترمیم ها استاندارد است اما بر اساس تجربه ای که دارم فکر می کنم این ترمیم انجام گرفته باعث سنگین شدن زون ها شده است.»

نکته جالب اینجاست که با وجود همه این ایرادات، عاصم یوسفی مسئول شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی اعلام کرده بعد از ۵۰ سال برای استادیوم آزادی گواهی ایمنی گرفته است، ظاهرا همه ترمیم هم در مدت فقط دو ماه انجام شده است؛ تعطیلی لیگ به بهانه جام جهانی تا دربی ۹۹.
او گفته: «در ۱۵ ماه گذشته از یک شرکت که نماینده یک شرکت بین المللی که مجوز استاندارد دارد، دعوت کردیم و روی ورزشگاه کار کردند و یک گواهی به ما دادند. این گواهی همان گواهیست که ای اف سی از ما درخواست کرده بود! تطبیق مواردی است که ای اف سی از ما ایراد گرفته است.»

اما وزارت راه و شهرسازی چنین چیزی را رد میکند؛ محمد مهدی حیدری رئیس مرکز تحقیقات راه و مسکن و شهرسازی گفته: «بر اساس بررسی های انجام گرفته تعدادی از سکوهای ورزشگاه نیاز به مقاوم سازی داشتند. ما حتی به آنها اعلام کردیم در سکوهایی که مشکل دارند و نیاز به ترمیم و مقاوم سازی دارند طرفداری ننشیند یا در صورت لزوم کمتر از نیمی از گنجایشش روی آن سکوهابنشینند. اما اینکه گفته اند مجوز ایمنی صادر شده حتی نمی دانیم که این مجوز را چه شرکتی برای شان صادر کرده و اقلا تحقیقات ما در این زمینه به پایان نرسیده است.»

پس از مدتها مذاکره و خبرهای ضد و نقیض، بالاخره کریستیانو رونالدو با قراردادی ۲۰۰ میلیون یورویی و ۳۰ ماهه به النصر عربستان سعودی پیوست.
هنوز جام جهانی شروع نشده بود که خبرهای روزانه درباره حضور کریس رونالدو در النصر عربستان سعودی آنقدر پررنگ بود که گویی هیچ خبر دیگری در فوتبال دنیا وجود نداشت.
عربستان سعودی در یک برنامه از پیش تعیین شده، با مذاکره با رونالدو در جام جهانی، توانست رقیب دو دهه خود در فضای رسانهای عرب و جهان را به چالش بگیرد؛ قطر.
فوتبال عربستان سعودی در حالی سراغ کریس رونالدو رفته که قهرمان فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا از این کشور بود و البته تیم ملی عربستان سعودی بود که نخستین شگفتی جام جهانی ۲۰۲۲ را رقم زد؛ باخت آرژانتین با مسی اسطورهای که در روز آخر مسابقات، کاپ قهرمانی را بالای سر برد.
فایننشیال تایمز چند هفته ماه پیش از جام جهانی ۲۰۲۲ درباره سرمایهگذاریهای جدید در فوتبال عربستان سعودی نوشت: «صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی امسال بیش از 2 میلیارد دلار را به قراردادهای اسپانسری بلندمدت جدید فوتبال اختصاص داده است که نشانه ای از جاهطلبیهای رو به رشد پادشاهی در محبوب ترین ورزش جهان است.»
جالب اینکه سال گذشته صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی باشگاه نیوکاسل انگلستان را خرید.
سفیر نخستین جام جهانی با میزبانی سه قاره
گوشههایی تازه از هدف سعودیها برای استخدام گرانقیمت رونالدو به گوش میرسد؛ رونالدو سفیر فوتبال عربستان سعودی میشود برای کسب میزبانی نخستین جامجهانی سهقارهای؛ مصر، یونان و عربستان سعودی!
گزارشی که روزنامه اسپانیایی مارکا درباره آن نوشته: «رونالدو تا سال ۲۰۲۵ بهعنوان بازیکن برای این تیم بازی خواهد کرد و بعد از آن سفیر پرونده نامزدی عربستان سعودی با مصر و یونان برای برگزاری جام جهانی ۲۰۳۰ خواهد شد.» و البته از این انتقال حداقل ۲۰۰ میلیون یورو نصیب CR7 میشود.
تقریبا مشابه پروژهای که قطریها در سالهای گذشته با ژاوی هرناندز و چند ستاره اسپانیایی دیگر اجرا کردند.
ماجرای حضور ستاره پرتغالی فوتبال دنیا در فوتبالی که زمانی توسط آلمان در جام جهانی تحقیر شده بود و در جام جهانی ۲۰۲۲ با شکست دادن قهرمان جام در بازی نخست، اعاده حیثیت کرد، داستان حسرتباری برای ایرانیهاست است. جالب اینکه هواداران ایرانیها باید امیدوار باشند در لیگ قهرمانان آسیا با النصر همگروه شوند تا شاید پای کریس رونالدو به ایران هم باز شود.
رونالدو زندگی لوکسی در عربستان خواهد داشت. سان انگلستان نوشته: «النصر در ریاض پایتخت عربستان سعودی مستقر است که دمای آن میتواند از ۵۰ درجه فراتر برود و طوفانهای شن هم در آن رایج است. آنجایی که زمانی یک بیابانی گسترده بود که توسط درختان نخل احاطه شده بود، اکنون به کلانشهری از آسمانخراشها، مراکز خرید پر از طراحان سطح بالا و همچنین مساجد تاریخی بدل شده است. ریاض تعدادی محله ثروتمند دارد. رونالدو و خانوادهاش میتوانند در آلمحمدیه مستقر شوند که در آن زندگی شبانه باورنکردنی از جمله بهترین رستورانهای شهر دیده میشود. یا النخیل محله دیگری که مملو از بهترین مدارس بینالمللی برای آموزش فرزندانشان است، انتخاب خوبی خواهد بود.»
سان درباره چیزی که رونالدو از این انتقال بدست میآورد مینویسد: «مهمترین چیز برای رونالدو و هرکسی که او را برای باشگاه بعدیاش انتخاب کند، خوشحالی فرزندان اوست. او باید جورجینا رودریگس و فرزندانش کریستیانو جونیور، اوا، متئو، آلانا مارتینا و بلا را در ادامه مراحل فوتبال حرفهایاش در نظر بگیرد. علاوه بر این مبلغی که دستکم ۵۰۰ میلیون پوند تخمین زده میشود به ثروتش اضافه خواهد شد و زندگی در عربستان سعودی میتواند او را پادشاه و جورجینا را ملکه کند. یک عمارت در محوطهای خارج از خانه به دور از چشمان کنجکاو که در آن قوانین سختگیرانه کشور اسلامی عربستان سعودی هم وجود دارد، میتواند راحت و کارساز باشد.»

بعضی از ایرانیها که برای گرفتن امضای یادگاری از پله در فرودگاه مهرآباد او را دوره کرده بودند بهجای کاغذ، سفتههای سفیدی را به پله میدادند! پله هم که از ماجرا بیخبر بوده بعد از امضای چند سفته کمی شک میکند و با خنده و زبان بیزبانی به آنها میگوید: کاغذ سفید برای امضا بدهید!
این روایتی است از استقبال ایرانیان از پله که کیهان ورزشی چاپ کرده؛ اردیبهشت ۱۳۵۱ که تیمسار خسروانی رئیس باشگاه تاج از تیم سانتوز، تیم همیشگی پله که آن روزها در ترکیه اردو داشت، دعوت کرد تا چند روزی سفر را طولانی کند و به ایران بیاید ۵۰ سال قبل روزی که پله به تهران آمد، وارد فرودگاه مهرآباد شد و جمعیت قابل توجهی از ایرانیان به استقبال او رفتند.
تیم برزیلی با ۲۴۰ هزار تومان که از تیمسار خسروانی گرفت، برای بازی به تهران آمد.

تیم ملی در پیونگ یانگ بود برای بازی با کره شمالی. از آنجا هم قرار بود به کشور تایلند برود تا در جام ملتهای آسیا حضور یابد. حجازی، کارگرجم، قراب، جباری، حق وردیان و غلامحسین مظلومی و همه ستارگان تاج همراه تیم ملی در شرق آسیا بودند به همین دلیل پیشنهاد شد به جای تیم تاج، تیم منتخب تهران با بازیکنان برتر تیم های مختلف که ملی پوش نبودند به مصاف تیم سانتوز برود.

دو گل پله مردود شد!
تیم منتخب با این ترکیب به میدان رفت؛ کیوان نیک نفس درون دروازه، حسن حبیبی و مهدی لواسانی در دفاع، عزت جان ملکی و مسعود معینی مدافعان کناری، همایون شاهرخی، نصراله عبدالهی (رودروی پله) و اصغر ادیبی (بازیکنی از پرسپولیس) در خط میانی. حسین باباخانلو، غلام وفاخواه و پرویز میرزاحسن در خط حمله... با قضاوت عبدالرضا موزون و دستیاری محمد صالحی و منوچهر نبوی این بازی آغاز شد.
در نیمه اول پله گل زد و پرویز میرزاحسن بازی را به تساوی کشاند، بازی تا دقیقه ۸۲ یک - یک بود. داور بازی ۳ گل سانتوز را مردود اعلام کرد، ۲ گل را پله زده بود! اما در ۸ دقیقه پایانی، سانتوز ۴ گل دیگر زد و ۵ - یک برنده شد، تماشاگران شروع به هو کردن تیم منتخب کردند، سوت پایان نواخته شد اما بازیکنان همگی در پی گرفتن عکس یادگاری با پله بودند!

جو حضور پله در ایران آنقدر بود که نام باشگاه دیهیم، یکی از تیم های زیر مجموعه تاج در نارمک، به پله تغییر یافت. باشگاه دیهیم هم استادیوم پله نام گرفت.
مرحوم پرویز ابوطالب، بازیکن سابق تاج و دیهیم و مدرس فوتبال و مربی تیم ملی جوانان، پله را بر بالین پسر تازه به دنیا آمده اش در بیمارستان آسیا برد و نام فرزند نورسیده اش را پله گذاشت. پله ابوطالب بعدها مهندس مکانیک شد نه فوتبالیست.


مسی و سرخوشی بیپایان آرژانتینیها را رها کنید، فوتبال دنیا دنبال تیم بعدی رونالدو میگردد؛ آن هم نه در اروپا و آمریکا، در خاورمیانه، جایی که آخرین جام جهانی فوتبال را میزبانی کرد.
حجم خبرهای روزانه درباره حضور کریس رونالدو در النصر عربستان سعودی آنقدر بالاست که گویی هیچ خبر دیگری در فوتبال دنیا وجود ندارد، مگر مرگ پله! داستان حضور کریس رونالدو در فوتبال عربستان سعودی از همان روزهای نخست جام جهانی قطر شروع شد و به نوعی رونالدو به تنهایی رقیب همه خبرهای جام ۲۲ شد و هنوز هم این داستان ادامه دارد؛ «کریس رونالدو وارد ریاض شد»، «مدیربرنامههای کریس رونالدو راهی عربستان سعودی شد»، «مشتری جدید رونالدو در همسایگی ایران»، «عمارت شگفتانگیز رونالدو در عربستان سعودی» «توافق نهایی انجام شد: رونالدو در یک قدمی النصر» و…

ماجرای حضور ستاره پرتغالی فوتبال دنیا در فوتبالی که زمانی توسط آلمان در جام جهانی تحقیر شده بود و در جام جهانی ۲۰۲۲ با شکست دادن قهرمان جام در بازی نخست، اعاده حیثیت کرد، داستان حسرتباری برای ایرانیانی است که سالهاست چشم انتظار صعود به مرحله حذفی جام جهانی هستند و دهههاست عروسی به کوچه آنها نرسیده است؛ نه باشگاهی، نه ملی، نه قارهای و نه جهانی.
درجه سهها هم دیگر نمیمانند!
در ضلع شمالی آبهای گرم خلیج فارس داستان فوتبال به وضعیت اسفباری رسیده است؛ بدهی چند ۱۰ میلیون دلاری فدراسیون فوتبال و باشگاههای فوتبال به مربیان و بازیکنان خارجی نه چندان با کیفیت و عموما درجه سه و چهار، هر روز تیغ تعلیق و اخراج از مسابقات بینالمللی را تیزتر میکند، رسواییهای عجیب و غریب مثل تقلب و جعل در مجوز حرفهای باشگاهها آبروریزی تازهای برای فوتبال ایران رقم میزند و افشاگریهایی مثل تبانی و شرطبندی و استفاده از جادوگر در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی و ملی، منع حضور تماشاچیان هر روز به بهانهای و حمله با باتوم و گاز اشکآور به تماشاگران زن و … سرخوردگیهای بیشتری برای هواداران فوتبال، تنها مفر جامعه ایران از ناملایمات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ۴ دهه گذشته را در پی دارد.

و حالا یک داستان تازه هر روز نقل میشود و زوایای جدیدی از آن رونمایی میشود؛ فرار فوتبالیستهای خارجی از فوتبال ایران. اتفاقی که خیلی ها انتظار داشتند در همان هفتههای نخست شروع اعتراضات دیده شود، اما تا شروع دوباره لیگ برتر به تعویق افتاد و البته با خروج ناگهانی یورگن لوکادیا، مهاجم هلندی پرسپولیس شروع شد و اکنون زمزمه فرار دیگر خارجیهای فوتبال ایران هم شنیده میشود.
رونالدو، سفیر فوتبال عربستان سعودی!
این فرارها از ایران، رقیب دیرین عربستان سعودی در خاورمیانه درحالی است که عربستان سعودی در یک برنامه از پیش تعیین شده، با مذاکره با رونالدو در جام جهانی، توانست رقیب دو دهه خود در فضای رسانهای عرب و جهان را به چالش بگیرد؛ قطر.
و حالا گوشههایی تازه از هدف سعودیها برای استخدام گرانقیمت رونالدو به گوش میرسد؛ رونالدو سفیر فوتبال عربستان سعودی میشود برای کسب میزبانی نخستین جامجهانی سهقارهای؛ مصر، یونان و عربستان سعودی!
گزارشی که روزنامه اسپانیایی مارکا درباره آن نوشته: «رونالدو تا سال ۲۰۲۵ بهعنوان بازیکن برای این تیم بازی خواهد کرد و بعد از آن سفیر پرونده نامزدی عربستان سعودی با مصر و یونان برای برگزاری جام جهانی ۲۰۳۰ خواهد شد.» و البته از این انتقال حداقل ۲۰۰ میلیون یورو نصیب CR7 میشود.
تقریبا مشابه پروژهای که قطریها در سالهای گذشته با ژاوی هرناندز و چند ستاره اسپانیایی دیگر اجرا کردند.
اما مارکا همان روزنامهایست که سه - چهار روز پیش هم به فوتبال آسیا پرداخته بود، اما به فلاکت فوتبال در سرزمین ایران و تیتر یک و عکس خود را به یک فوتبالیست در آستانه اعدام اختصاص داد: «امیر تروریست نیست، ما باید او را آزاد کنیم»
امیر نصرآزادانی، فوتبالیست اصفهانی و بازیکن سابق تراکتور، راهآهن و سپاهانکه به دلیل شرکت در اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی بازداشت و متهم به محاربه شدهو در آستانه اعدام قرار دارد. خطری که حتی به سیانان هم رسید. شبکه خبری سیانان روز جمعه در گزارشی که در همکاری با گروه «۱۵۰۰ تصویر» تهیه کرده، نوشته است که دستکم ۴۳ معترض زندانی در ایران در معرض خطر اعدام هستند.

در این گزارش از جمله به امیر نصر آزادانی، بازیکن سابق تیم قوتبال تراکتورسازی تبریز اشاره شد که در جریان اعتراضات اخیر بازداشت شده و مقامات جمهوری اسلامی میگویند او را به «بغی» متهم کردهاند که مجازاتش میتواند اعدام باشد.
همانهایی که هستند هم بروند!
اگر النصر عربستان سعودی مجبور است به دلیل استخدام رونالدو به خاطر قوانین فیرپلی مالی سه بازیکن خارجی را قربانی این انتقال کند، اما از ایران خبر میرسد سازمان لیگ قصد دارد حضور بازیکنان خارجی را در لیگ برتر ممنوع کند، همان بازیکنان درجه سه و چهاری که فقط برای پرکردن جیب دلالها و رسیدن به دلارهایی که از جیب مردم میرود سر از فوتبال ایران در میآورند.
درحالی که به نظر میرسد با ادامه اعتراضات و سرکوب بیسابقه معترضان در ایران، باید منتظر خروج بازیکنان و مربیهای خارجی از فوتبال ایران باشیم، خبرورزشی نوشته به دلیل خروج ناگهانی مهاجم هلندی پرسپولیس، سازمان لیگ تصمیم داردخرید بازیکن خارجی از سوی تیم های لیگ برتری در لیگ بیست و سوم ممنوع شود!

هنوز جزییاتی از این تصمیم اعلام نشده، اما به نظر میرسد این تصمیم دست پیش مدیران فوتبال دربرابر تحریم و امتناع فوتبالیستهای غیرایرانی برای حضور در فوتبال ایران باشد.
فرار فوتبالیستهای خارجی از ایران به دلیل ناامنی و سرکوب گسترده معترضان، صدور حکم اعدام برای فوتبالیستها و ورزشکاران و حتی چند تبعه خارجی درحالی است که پشت پرده انتقال رونالدو به عربستان سعودی نشان دادن جلوههایی از ریاض مدرن است!
سان انگلیس دراینباره نوشته: «النصر در ریاض پایتخت عربستان سعودی مستقر است که دمای آن میتواند از ۵۰ درجه فراتر برود و طوفانهای شن هم در آن رایج است. آنجایی که زمانی یک بیابانی گسترده بود که توسط درختان نخل احاطه شده بود، اکنون به کلانشهری از آسمانخراشها، مراکز خرید پر از طراحان سطح بالا و همچنین مساجد تاریخی بدل شده است. جوانسازی شهر هم از افکار محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودیاست که میخواهد کشورش را مدرن کند. آنها فرهنگهای دیگر را پذیرفتهاند و فروشگاهها اجازه دارند برای سومین سال متوالی تزئینات کریسمس را در ویترینشان به نمایش بگذارند. ریاض تعدادی محله ثروتمند دارد. رونالدو و خانوادهاش میتوانند در آلمحمدیه مستقر شوند که در آن زندگی شبانه باورنکردنی از جمله بهترین رستورانهای شهر دیده میشود. یا النخیل محله دیگری که مملو از بهترین مدارس بینالمللی برای آموزش فرزندانشان است، انتخاب خوبی خواهد بود.»
ثروتمندانی که رونالدو میخرند
فوتبال ایران بدهیهای بزرگی دارد؛ استقلال و پرسپولیس وام میگیرند که بدهیها به بازیکنان و مربیان داخلی و خارجی را پرداخت کنند و اگر چیزی باقیماند، وامها قبلی را تسویه کنند، باشگاههای نفتی و معدنی و صنعتی از اندک درآمدهای صادراتی ایران، دستمزدهای چند ده میلیاردی به فوتبالیستها میپردازند و البته همگی همیشه بدهکار هستند.
اقتصاد فوتبال در ایران نه تنها شفاف نیست، بسیاری معتقدند مافیایی هم هست، مانند دیگر بخشهای اقتصاد ایران که هیچ شفافیتی ندارد. اما به تازگی علی فتحاللهزاده، مدیرعامل استقلال از بدهی انباشته ۶۰۰ میلیارد تومانی استقلال تا پایان همین فصل خبر داده است. وضعیتی که برای پرسپولیس هم با چند میلیارد بالا و پایین وجود دارد.
رقمهای سنگینی که در فوتبال ایران جابجا می شود، البته خروجی چندانی برای فوتبال ایران ندارد؛ نه تماشاگران مجوز ورود به استادیوم ها را دارندو نه موفقیت خاصی در مسابقات بینالمللی دیده میشود.
اما فوتبال عربستان سعودی در حالی سراغ کریس رونالدو رفته که قهرمان فصل گذشته لیگ قهرمانان آسیا از این کشور بود و البته تیم ملی عربستان سعودی بود که نخستین شگفتی جام جهانی ۲۰۲۲ را رقم زد؛ باخت آرژانتین با مسی اسطورهای که در روز آخر مسابقات، کاپ قهرمانی را بالای سر برد.
فایننشیال تایمز چند هفته ماه پیش از جام جهانی ۲۰۲۲ درباره سرمایهگذاریهای جدید در فوتبال عربستان سعودی نوشت: «صندوق سرمایه گذاری عمومی عربستان سعودی امسال بیش از 2 میلیارد دلار را به قراردادهای اسپانسری بلندمدت جدید فوتبال اختصاص داده است که نشانه ای از جاهطلبیهای رو به رشد پادشاهی در محبوب ترین ورزش جهان است.»
پس از این بود که خبر مذاکرات النصر با کریس رونالدوی دلخور از منچستر یونایتد منتشر شد و خبرهای جام جهانی را زیر سایه برد.
جالب اینکه سال گذشته صندوق سرمایهگذاری عربستان سعودی باشگاه نیوکاسل انگلستان را خرید.
سان درباره چیزی که رونالدو از این انتقال بدست میآورد مینویسد: «مهمترین چیز برای رونالدو و هرکسی که او را برای باشگاه بعدیاش انتخاب کند، خوشحالی فرزندان اوست. او باید جورجینا رودریگس و فرزندانش کریستیانو جونیور، اوا، متئو، آلانا مارتینا و بلا را در ادامه مراحل فوتبال حرفهایاش در نظر بگیرد. علاوه بر این مبلغی که دستکم ۵۰۰ میلیون پوند تخمین زده میشود به ثروتش اضافه خواهد شد و زندگی در عربستان سعودی میتواند او را پادشاه و جورجینا را ملکه کند. یک عمارت در محوطهای خارج از خانه به دور از چشمان کنجکاو که در آن قوانین سختگیرانه کشور اسلامی عربستان سعودی هم وجود دارد، میتواند راحت و کارساز باشد.»

سان نوشته: «تعداد زیادی مجتمع خصوصی وجود دارد که رونالدو میتواند در یکی از آنها زندگی کند و برای غربیها ایدهآل است. اما اگر رونالدو بخواهد مجموعه املاکش را افزایش دهد گزینههای بالقوه برای شرایط او ایدهآل هستند. یکی از املاکی که نشریه «سان» مشاهده کرده عمارتی بزرگ و ۸ خوابه دارای استخر شنا در اندازه استخر المپیک، اتاق پذیرایی با آبشار فوقالعاده و همچنین سه ویلای مهمان است که در منطقه المقه واقع شده. در صورتی که رونالدو و جورجینا بخواهند سلطنتی زندگی کنند گزینه خدمتکار و راننده هم در دسترس است.»
این روایت را مقایسه کنید با خبرهایی که از بدهیهای سنگینی که باشگاههای فوتبال ایران درباره خانههای اجارهای مربیها و بازیکنان خارجی مشغول به کار در فوتبال ایران دارند!





