دو کارشناس آمریکایی: جمهوری اسلامی فرسوده با سرنوشتی شبیه شوروی روبهروست
دو کارشناس برجسته در یک نشست ایراناینترنشنال گفتند شکستهای نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی طی سال جاری، پس از تحمل ضرباتی سنگین در جنگ با اسرائیل و آمریکا و رویارویی با موج تازهای از تحریمها تشدید شده و شباهتهایی با روزهای افول اتحاد جماهیر شوروی پیدا کرده است.
نورمن رول، که بیش از ۳۰ سال در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) خدمت کرده و زمانی مسئول میز ایران بود، در این برنامه که دوشنبه ۲۶ آبان از سوی شبکه ایراناینترنشنال، با اجرای فرداد فرحزاد برگزار شد، گفت: «فکر میکنم آدمهایی در حکومت ایران هستند که در خلوت خود میگویند ما یک رژیم رو به زوال هستیم.»
او افزود: «آنها میگویند ما خیلی از اتحاد جماهیر شوروی در روزهای پایانیاش دور نیستیم. قرار نیست وقتی رهبر فعلی بمیرد، رهبری ما نیز با او در گور بخوابد. آنها میگویند ما میخواهیم تداوم داشته باشیم. چطور این دکمهها را تنظیم کنیم؟ چطور این بازی را پیش ببریم؟»
مارک دوبوویتز، مدیرعامل اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسیها، نیز در این برنامه گفت: «این سخن به معنای آن نیست که جمهوری اسلامی همان شوروی است یا سال ۲۰۲۵ همان سال ۱۹۸۹ است، اما همانطور که میگویند، تاریخ تکرار نمیشود، بلکه پژواک مییابد. باید به یاد داشت که ما در دورانی بزرگ شدیم که اتحاد شوروی شکستناپذیر به نظر میرسید.»
دوبوویتز تغییر رویکرد تهران در برخی مسائل اجتماعی را به تلاشهای میخاییل گورباچف، آخرین رهبر شوروی، برای اجرای اصلاحات محدود تشبیه کرد؛ تلاشهایی که با هدف نجات نظام انجام شد اما به فروپاشی آن انجامید.
در حملات غافلگیرانه اسرائیل در خرداد ماه دهها فرمانده ارشد نظامی جمهوری اسلامی و متخصصان برنامه هستهای ایران کشته شدند و بخش بزرگی از پدافند هوایی ایران از کار انداخته شد. آمریکا نیز با حمله به سه سایت هستهای ایران وارد جنگ شد و پس از آن آتشبس برقرار کرد.
در ماههای پس از جنگ، بنبست بر سر برنامه هستهای مورد مناقشه ایران تشدید شده است، زیرا دولت آمریکا تحت ریاستجمهوری دونالد ترامپ تحریمها را افزایش داده و قدرتهای اروپایی نیز روند بازگشت تحریمهای سازمان ملل را فعال کردهاند.
با شدت گرفتن فشار اقتصادی، حاکمان جمهوری اسلامی در اجرای قوانین حجاب سختگیری کمتری نشان میدهند، اما همزمان، بنا بر گزارش نهادهای حقوق بشری، میزان اعدامها و بازداشتها افزایش یافته و بر شدت سرکوب مخالفان و محدودیت بر آزادی بیان افزوده شده است.
رول در این نشست گفت: «چیزی شبیه شورویِ اواخر دهه ۱۹۸۰ وجود دارد. چه کسی در سال ۱۹۸۸ به انقلاب بزرگ شوروی باور داشت؟ این حکومت با پوسیدگی روبهروست. پوسیدگیای که اجتنابناپذیر است.»
«تغییر رژیم»
در اوج جنگ، رهبران آمریکا و اسرائیل هر دو تمایل خود را برای سرنگونی نظام حاکم ایران ابراز کرده بودند، اما آتشبسی که از سوی ترامپ برقرار شد این احتمال را به تاخیر انداخت.
دوبوویتز گفت اسرائیل همچنان مصمم است دشمن اصلی خود در منطقه را ریشهکن کند.
او گفت: «پس از سالها، سرنگونی رژیم در ایران اکنون یک ستون مرکزی در استراتژی اسرائیل است. فکر میکنم حملات هفتم اکتبر همهچیز را تغییر داد. این یعنی: ما دیگر نمیتوانیم با جمهوری اسلامی زندگی کنیم. ما میدانیم که خامنهای به نابودی ما متعهد است.»
رول اما تاکید کرد که تردید دارد قدرتی خارجی بتواند تغییر بنیادینی در ایران ایجاد کند.
او گفت: «مطمئن نیستم هیچ کشور خارجی بتواند کل این سازه را دگرگون کند، اما بهیقین کشوری مانند آمریکا میتواند و باید هر حمایتی را که ممکن است ارائه دهد تا مردم ایران بتوانند این ساختار را مطابق نیازهای خود و برای آیندهای بهتر، از درون تغییر دهند.»
جمهوری اسلامی، اسرائیل و غرب را به تلاش برای سرنگونی نظام متهم میکند و بقای خود را نتیجه حمایت مردمی و «مقاومت در برابر تجاوز خارجی» میداند.
جمهوری اسلامی بهتازگی بیلبوردی در میدان انقلاب تهران نصب کرده است که در آن صدام حسین و معمر قذافی در حالی که درون تاج مجسمه آزادی آمریکا زندانی شدهاند نشان میدهد؛ نمادی از «سرنوشت دیکتاتورهایی که قربانی مداخلات آمریکا شدند».
رول گفت: «آنها با یک حمله آمریکا یا اسرائیل سقوط نکردند. آنها با یک ضربه جراحی از سوی آمریکا به چند سایت هستهای در ایران سقوط نکردند.»
دوبوویتز نیز تایید کرد که اصطلاح «تغییر رژیم» در واشینگتن نامحبوب است.
او افزود: «ما به خاطر تجربهمان در عراق و افغانستان، از عبارت تغییر رژیم خوشمان نمیآید، هرچند هیچکس از اعزام ۵۰۰ هزار نیروی زرهی آمریکا برای حمله به ایران صحبت نمیکند. در واقع، آنچه امروز مورد بحث قرار میگیرد «استراتژی ریگان» است؛ روشی که رونالد ریگان در دهه ۱۹۸۰ با موفقیت به کار گرفت: افزایش حداکثری حمایت از مخالفان رژیم و اعمال بیشترین فشار ممکن بر خود رژیم.»
شبکه رهبری ترنسآتلانتیک در پنجمین نشست سالانه خود در واشینگتن، جایزه آزادی ابتکارات رسانهای در گزارشگری بینالمللی را به شبکه ایراناینترنشنال و نگار مجتهدی، خبرنگار این شبکه، اعطا کرد.
نگار مجتهدی، مجری پادکست هفتگی «Eye for Iran» در بخش انگلیسی ایراناینترنشنال و نویسنده گزارشهای تحقیقی و مصاحبههای تحلیلی، در سخنرانی پذیرش جایزه درباره ریشههای ایرانی خود و رنج مردم ایران سخن گفت.
او افزود: «من اغلب از خودم یک سوال ساده پرسیدهام: بهترین چیز برای مردم ایران چیست؟ نه برای حاکمانش، بلکه برای مردان، زنان و کودکانی که صدایشان اغلب نادیده گرفته میشود. چون وقتی سیاست و قدرت کنار میروند، آنها هستند که واقعاً اهمیت دارند.»
مجتهدی گفت: «روزنامهنگاری در ذات خود یعنی حقیقت، یعنی تاباندن نور به جایی که دیگران تاریکش میخواهند. یعنی صدا دادن به کسانی که به سکوت کشانده شدهاند و پاسخگو کردن قدرتمندان؛ هرکه باشند.»
ارزشهای دموکراتیک
شبکه رهبری ترنس آتلانتیک که همچنین بهعنوان «آزادی ابتکارات رسانهای» شناخته میشود، شبکه ایراناینترنشنال را برای برتری در گزارشگری بینالمللی مورد تجلیل قرار داد.
مهدی پرپنچی، سردبیر اجرایی شبکه، که جایزه را بهنمایندگی از این شبکه ۲۴ساعته فارسیزبان مستقر در لندن و واشینگتن دریافت کرد، از شبکه رهبری ترانس آتلانتیک برای تقویت گفتوگوی بینالمللی و ارزشهای دموکراتیک تشکر کرد.
مهدی پرپنچی، سردبیر اجرایی ایراناینترنشنال
پرپنچی گفت: «برای ما، این تقدیر تنها قدردانی از تیمی نیست که بیوقفه کار میکند تا بتوانیم وظیفه خود را انجام دهیم، از خبرنگاران و تهیهکنندگان و سردبیران و مجریان گرفته تا تکنسینهایی که بیان حقیقت به مخاطبان را ممکن میسازند؛ ما این جایزه را پیش از هر چیز به بینندگان داخل ایران تقدیم میکنیم، کسانی که اغلب برای دسترسی به اخبار مستقل، خطرات واقعی را به جان میخرند.»
پرپنچی همچنین به یک نظرسنجی مستقل درباره نحوه دسترسی ایرانیان به اخبار در جریان جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل اشاره کرد و گفت شبکه ایراناینترنشنال توانست از رقبا و حتی تلویزیون دولتی در ایران پیشی بگیرد.
او گفت: «این نظرسنجی نشان داد که ۴۳ درصد از پاسخدهندگان، از ایراناینترنشنال بهعنوان منبع اصلی اخبار خود نام بردهاند. این میزان برای صداوسیمای جمهوری اسلامی حدود ۲۷ درصد و بیبیسی فارسی زیر ۹ درصد بود.»
براساس این نظرسنجی، بیش از نیمی از پاسخدهندگان گفتهاند که در طول جنگ، عمدتاً از شبکههای اجتماعی برای دریافت اخبار استفاده کردهاند.
شبکه رهبری ترنس آتلانتیک یک اندیشکده غیرانتفاعی مستقر در واشینگتن است که شبکههایی غیرحزبی از رهبران را برای تقویت پیوندهای فراآتلانتیک در حوزههای امنیت، اقتصاد، اقلیم و آزادی رسانه در مواجهه با تحولات جهانی ایجاد میکند.
جایزه «آزادی رسانه» که اعطای آن از سال ۲۰۲۱ آغاز شد، روزنامهنگاری جسورانه در افشای سرکوب و فساد را مورد تقدیر قرار میدهد.
در سال ۲۰۲۴، این جایزه به مسیح علینژاد، فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، هانا لیوبکووا برای کار تحقیقی در بلاروس و یان فیلیپن برای تخصص در پروندههای رسواییهای مالی، فساد و فرار مالیاتی در فرانسه اهدا شد.
مایک سیمپسون، نماینده جمهوریخواه آیداهو، اعلام کرد که به طرح مشترک دموکراتها و جمهوریخواهان برای تشدید تحریمهای ثانویه علیه نهادهای خارجی مرتبط با تجارت نفتی ایران پیوسته است.
سیمپسون ۲۶ آبان در بیانیهای گفت جمهوری اسلامی «بزرگترین حامی دولتی تروریسم در جهان» است و سختتر شدن تحریمها علیه کشورها و شرکتهایی که در تجارت غیرقانونی نفت ایران نقش دارند، میتواند زنجیره تامین مالی جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن را مختل کند.
او تاکید کرد که سالها از تحریمهای شدید علیه بخش انرژی ایران حمایت کرده و دولت ترامپ را بهدلیل بازگرداندن فشار اقتصادی بر تهران شایسته تقدیر میداند.
سیمپسون گفت این طرح مکمل سیاستهای دولت ترامپ است و اجرای آن به امنیت ملی آمریکا و متحدانش در خاورمیانه کمک میکند.
این طرح با عنوان «قانون تشدید تحریمهای ایران» به ابتکار مایک لاولر، نماینده جمهوریخواه نیویورک، و شیلا شر فیلس-مکورمیک، نماینده دموکرات فلوریدا، در مجلس نمایندگان ارائه شده است.
در متن طرح آمده است که تحریمهای ثانویه تازهای علیه نهادهای خارجی فعال در پردازش، فروش یا صادرات نفت غیرقانونی ایران اعمال میشود؛ نهادهایی از جمله بانکها، موسسات مالی، شرکتهای بیمه، دفاتر ثبت کشتیها و شرکتهای درگیر در ساخت یا مدیریت خطوط لوله و تاسیسات گاز مایع.
طرح همچنین وزارت امور خارجه آمریکا را موظف به ایجاد یک گروه کاری بینسازمانی برای هماهنگی تحریمها میکند و از این وزارتخانه میخواهد یک گروه تماس چندجانبه با کشورهای همنظر برای تقویت اجرای تحریمها علیه تهران تشکیل دهد.
در بخش دیگری از طرح آمده است که سیاست رسمی ایالات متحده، اجرای کامل تحریمها علیه تمام افراد و نهادهایی است که در زنجیره لجستیکی مرتبط با بخش انرژی جمهوری اسلامی فعالیت دارند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده یکشنبه گفت که جمهوریخواهان در حال تدوین طرحی هستند که بر اساس آن کشورهایی که با روسیه تجارت میکنند، تحریم خواهند شد.
او افزود: «ممکن است ایران نیز به فهرست این کشورها افزوده شود.»
در تازهترین دور تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری آمریکا ۳۲ فرد و نهاد مستقر در ایران، امارات متحده عربی، ترکیه، چین، هنگکنگ، هند، آلمان و اوکراین را به دلیل فعالیت در شبکههای تدارکاتی مرتبط با تولید موشکهای بالستیک و پهپادهای جمهوری اسلامی تحریم کرد.
تامی پیگوت، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا ۲۱ آبان تحریمهای جدید این کشور علیه شبکههای تامین موشک و پهپاد جمهوری اسلامی را در راستای حمایت از تحریمهای سازمان ملل علیه حکومت ایران دانست.
پیگوت گفت این اقدام در واکنش به میزان چشمگیر پایبند نبودن تهران به تعهدات هستهای خود انجام شده است.
الکسی لیخاچف، مدیرعامل شرکت دولتی روساتم، تایید کرد که مسکو در حال گفتوگو با تهران درباره احتمال ساخت نیروگاههای هستهای شناور، در کنار رآکتورهای بزرگ و کوچک متعارف است.
او در گفتوگو با رسانههای روسیه گفت مقامهای این کشور و جمهوری اسلامی در تابستان امسال توافقهایی درباره پروژههای هستهای با ظرفیت بالا تبادل کردند.
بهموازات این روند، کار بر روی یک یادداشت تفاهم برای نیروگاههای هستهای کوچکتر، از جمله طرحهای شناوری که میتواند در مناطق ساحلی دورافتاده ایران مستقر شود، ادامه دارد.
مدیرعامل روساتم گفت: «این گزینه برای شرکای ما نیز جذاب است، زیرا ایران مناطق ساحلی مناسب برای راهحلهای شناور در مناطق دورافتاده دارد. این یک رویکرد هدفمندتر است و از نظر زمانی نیز سریعتر از ساخت یک نیروگاه بزرگ خواهد بود. بنابراین ما یک بسته کامل شامل پروژههای بزرگ و کوچک، از جمله گزینههای شناور، به ایران پیشنهاد دادهایم و همتایان ایرانی اکنون در حال بررسی فعالانه این طرحها هستند.»
نمایندگان جمهوری اسلامی و روسیه چهار مهر موافقتنامهای اجرایی برای ساخت چهار واحد نیروگاه اتمی نسل سوم و پیشرفته به ارزش ۲۵ میلیارد دلار در منطقه سیریک استان هرمزگان امضا کردند.
این توافق در حاشیه نمایشگاه «اتم ۲۰۲۵» در مسکو، میان شرکت «ایران هرمز» و شرکت «پروژه روساتم» به امضا رسید.
رسانههای داخلی ایران گزارش دادند ظرفیت هر یک از واحدهای نیروگاه جدید حدود یکهزار و ۲۵۵ مگاوات خواهد بود و در مجموع تولید برق این پروژه به پنج هزار و ۲۰ مگاوات خواهد رسید.
پیشتر در دوم مهر نیز محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی و لیخاچف، تفاهمنامهای درباره همکاری در زمینه ساخت نیروگاههای هستهای کوچک در ایران امضا کرده بودند.
فروردین ۱۴۰۳، واشینگتن فریبیکن گزارش داد که شرکتهای روس فعال در نیروگاههای هستهای ایران مانند شرکت روساتم که تحت کنترل دولت روسیه هستند، از معامله با جمهوری اسلامی سودی ۱۰ میلیارد دلاری به دست آوردهاند.
در جریان توافق هستهای موسوم به برجام، دولت اوباما معافیتهایی را صادر کرد که به روسیه، چین و کشورهای اروپایی اجازه میداد در ساخت بخشهایی از تاسیسات هستهای با جمهوری اسلامی همکاری کنند.
دولت ترامپ در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ پس از خروج از برجام، این معافیتها را لغو کرد، اما جو بایدن به عنوان بخشی از دیپلماسی خود، این معافیتها را بازگرداند.
بهنوشته واشینگتن فریبیکن، اعطا و تمدید این معافیتها پس از تهاجم روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲ باعث شد ایران و روسیه به شرکای نظامی یکدیگر تبدیل شوند.
علیاکبر مختاری، مدیرکل تعزیرات حکومتی اصفهان، از کشف ۱۰ تن کلهپاچه و متعلقات گوسفندی منجمد در شرایط غیربهداشتی در یک انبار غیرمجاز در ملکشهر خبر داد.
او افزود: «حدود ۱۰ تن کلهپاچه و متعلقات گوسفندی منجمد بدون رعایت اصول نگهداری و دستورالعملهای بهداشتی در شرایط نامناسب و دمای غیرمجاز انبار شده بود و کارشناسان دامپزشکی و بهداشت در بررسی اولیه این کالاها را مشکوک به فساد تشخیص دادند.»
مدیرکل تعزیرات حکومتی استان اصفهان افزود: «با دستور رییس شعبه سیار تعزیرات انبار پلمب و نمونهها برای بررسی نهایی به آزمایشگاههای تخصصی ارسال شد.»
فرزندانِ صاحبامتیاز طبقه حاکم ایران، آینده خود را در خارج از کشور میسازند؛ همان آیندهای را که والدینشان نزدیک به نیم قرن از میلیونها ایرانی دریغ کردهاند.
هر جامعهای طبقه صاحبامتیاز خود را دارد. اما در معدود کشورهایی شکاف میان حاکمان و مردمان به اندازه جمهوری اسلامی اینچنین آشکار است.
رهبران تهران همچنان اصرار دارند که نظام ساختهشده پس از انقلاب ۱۳۵۷ نظامی درستکار، مستقل و از نظر اخلاقی برتر از غرب است.
آنها میگویند ایران خودکفاست و از نظر فرهنگی در برابر نفوذ خارجی مصون است. همچنین از شهروندان عادی میخواهند وفادار بمانند، سختی را تحمل کنند و انزوا را فضیلت بدانند.
اما همین روایت وقتی پای خانوادههای خودشان به میان میآید، فرو میریزد.
فرزندان قدرتمندترین چهرههای سیاسی، نظامی و روحانی ایران، در اکثریت قاطع موارد انتخاب میکنند که در جایی دیگر زندگی کنند؛ بیش از همه در ایالات متحده، کانادا، اروپا یا استرالیا. آنها در دانشگاههای غرب تحصیل میکنند، در شرکتهای غربی کار میکنند و از آزادیهای غرب بهرهمند میشوند.
این نه اتفاق است و نه استثنا؛ الگویی است آنقدر تکرارشونده که ایرانیها برایش نامی گذاشتهاند: «دیاسپورای امتیاز.»
فهرستی که سر دراز دارد
به خانواده لاریجانی نگاه کنید؛ خانوادهای که سالها در مرکز معماری قدرت جمهوری اسلامی قرار داشته است.
علی لاریجانی که رییس صداوسیمای دولتی، مذاکرهکننده هستهای، دبیر شورای عالی امنیت ملی و بهمدت ۱۲ سال رییس مجلس بوده، سالها مردم را از «خطر نفوذ آمریکا» میترساند.
بااینهمه، دختر او که پزشک است، در ایالت اوهایو زندگی میکند و طبابت دارد؛ او زندگیاش را دقیقا در همان کشوری ساخته که پدرش آن را «تهدیدی برای موجودیت» ایران تصویر میکند.
یحیی رحیمصفوی
یا یحیی رحیمصفوی را در نظر بگیرید؛ فرمانده پیشین کل سپاه پاسداران و یکی از نزدیکترین مشاوران رهبر جمهوری اسلامی که در تعریف مفهوم «مقاومت فرهنگی» نقش داشت و بر اجرای حجاب اجباری نظارت میکرد.
دختر او اکنون آزادانه در استرالیا زندگی میکند و دقیقا از همان انتخابهایی بهرهمند است که پدرش دههها از زنان ایرانی دریغ میکرد.
حتی خانوادههایی که به جناحهای «میانهرو» یا «اصلاحطلب» جمهوری اسلامی نسبت داده میشوند نیز همین مسیر را میروند.
دو دختر محمد خاتمی، رییسجمهوری پیشین، برای تحصیلات عالی به خارج رفتند و مدتی طولانی در خارج از کشور زندگی کردند.
دختر خواهر حسن روحانی که خود، دختر یکی از دستیاران رییسجمهوری و مذاکرهکنندگان ارشد هستهای است نیز همین مسیر را رفت. وقتی پای فرصتهای خارج باز میشود، اختلافات جناحی ناپدید میشوند.
این تناقض بارها تکرار میشود. معصومه ابتکار، یکی از سخنگویان گروگانگیران سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸، سالها اشغال سفارت را توجیه کرد. دههها بعد، پسرش را برای تحصیل به لسآنجلس فرستاد؛ شهری که نسل او در تبلیغاتش آن را نماد فساد و انحطاط معرفی میکرد.
خواهر و برادرِ نوبخت که هر دو پزشکانی سرشناس در موسسات برتر پزشکی آمریکا هستند، مسیر مشابهی را پیمودند.
پدر و عموی آنان در جایگاههای ارشد، سیاستهای اقتصادی و بودجهای ایران را شکل دادند؛ سیاستهایی که موجب کمبود بودجه و نیرو در بیمارستانهای ایران شد.
بااینحال، فرزندانشان در خارج از کشور، در نظامهایی بر پایه ثبات و آزادی علمی، کارنامهای درخشان ساختند.
حتی نوههای ارشدترین روحانیان ایران نیز بخشی از همین خروجاند.
زهرا تخشید، نوه محمدرضا مهدویکنی ــ رییس پیشین مجلس خبرگان و پاسدار «طهارت ایدئولوژیک» رژیم، اکنون در یک دانشگاه آمریکایی حقوق تدریس میکند.
حوزه کاری او بر حقوق، آزادیها و رسانههای دیجیتال متمرکز است؛ موضوعاتی که در داخل کشور بلافاصله با سانسور حکومتی برخورد میکنند.
خروجی مبتنی بر معامله
در کنار هم دیدن این نمونهها، حقیقت سیاسیای را برملا میکند که رژیم قادر به پنهان کردنش نیست؛ حاکمان ایران به نظامی که بر مردم تحمیل کردهاند، اعتماد ندارند.
اگر اعتماد داشتند، فرزندانشان در کشور میماندند؛ در دانشگاههای همین نظام درس میخواندند، به بیمارستانهایش تکیه میکردند و آینده خود را در همان جامعهای میساختند که والدینشان بر آن حکومت میکنند. اما این کار را نمیکنند؛ آرام و پیوسته میروند.
این خروج، ایدئولوژیک نیست؛ بر پایه معامله است. وقتی به کانون قدرت وصل باشی، درهای دنیا به رویت باز میشود.
در حالی که مردم عادی ایران با تحریم، تورم، بیکاری و محدودیتهای شدید در سفر و فرصتهای زندگی روبهرو هستند، فرزندان مقامهای بلندپایه بهراحتی از این سدها عبور میکنند.
گذرنامههای غربی، ویزاهای بلندمدت، مدارک تحصیلی ممتاز و شغلهای پردرآمد، با پول، نفوذ و مصونیت سیاسی برایشان دستیافتنی میشود.
این، آن نوع مهاجرتی نیست که سرکوب یا فروپاشی اقتصادی به مردم تحمیل کرده باشد؛ همان مسیری که میلیونها ایرانی عادی از سر ناچاری در پیش گرفتهاند.
این چیز دیگری است؛ مهاجرتِ طبقه حاکم که از امتیاز و تناقض زاده شده است.
بلندتر از هر شعار
فرزندان این طبقه، طبعا حق دارند هر کجا خواستند زندگی کنند و آینده خود را آنگونه که میخواهند بسازند؛ اما انتخابهایشان، این خروج آرام و بیسروصدا، بلندتر از شعارهای والدینشان سخن میگوید.
وقتی پسران و دختران وزیران، فرماندهان، روسای مجلس و چهرههای نمادین انقلاب، لسآنجلس را به تهران، کلیولند را به قم، ملبورن را به مشهد و واشینگتن را به اصفهان ترجیح میدهند، حکمی صادر میکنند قویتر از هر مانیفست مخالفان: این نظام حتی برای معمارانش هم کافی نیست.
جمهوری اسلامی از مردم وفاداری میخواهد، اما وارثان خودش حاضر نیستند زیر همان شرایطی زندگی کنند که برای دیگران ساخته شده است.
این جوهره ریاکاری است؛ محدودیت برای ایرانیان عادی اجباری است، اما آزادی برای فرزندان طبقه حاکم ارثی است.
حکومتی که فرزندانش از ایدئولوژیاش میگریزند، نمیتواند ادعای مشروعیت کند.
انقلابی که وارثانش آن را ترک کردهاند، نمیتواند ادعای موفقیت کند. و نظامی که فرزندان صاحبامتیاز خود را به غرب صادر میکند و در عین حال مردمش را در داخل محبوس نگه میدارد، الگو نیست؛ تناقضی است که زیر بار دروغهای خود فروخواهد ریخت.