ادامه آتشسوزیهای مشکوک در ایران؛ سازمان محیط زیست میگوید «معاندان» زباله میسوزانند
قدرتالله محمدی، مدیرعامل آتشنشانی اعلام کرد آتشسوزیهای اخیر ارتباطی به اسرائیل ندارد و ناشی از «بیتوجهی به اصول ایمنی» بوده است. در همینحال، سازمان محیطزیست، آتشسوزیهای اخیر را به «عناصر معاند و افراد فرصت طلب» مربوط دانسته است.
در حالی که محمدی، پنجشنبه ۲۶ تیر، با بیان اینکه روزانه ۱۵۰ مورد آتشسوزی در تهران، در سامانه آتشنشانی ثبت میشود آنها را تلویحا طبیعی ارزیابی کرد، اما حسن عباسنژاد، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران، با ابراز نگرانی از آتشسوزیهای اخیر، گفت: «متاسفانه در برخی مناطق استان، عناصر معاند و افراد فرصت طلب با سواستفاده از شرایط پسا جنگ، اقدام به سوزاندن پسماند کردهاند که این اقدام نه تنها موجب آلودگی شدید هوا و ایجاد دود در منطقه شده، بلکه سبب نگرانی شهروندان نیز شده است.»
موضوع از مشاهده دود غلیظ در منطقه جنوب غرب تهران آغاز شد. صبح پنجشنبه، شهروندان از مشاهده دود غلیظی در محدوده پشت بیمارستان برکت چیتگر خبر دادند.محله کوهک در ضلع غربی بزرگراه آزادگان قرار دارد و از سمت شمالی به خیابان هوانیروز شهرک راه آهن منتهی میشود.
این محله در انتهای بلوار کوهک منتهی به جاده مخصوص، از سمت جنوبی توسط اتوبان تهران کرج از منطقه ۲۱ تهران تفکیک شده است. کوهک در ضلع غربی خود نیز به پارک و دریاچه چیتگر میرسد.
محدودهای که طی جنگ ۱۲ روزه، گزارشهایی از وقوع انفجار در حوالی آن منتشر شده بود. با گذشت حدود یکماه از جنگ ۱۲ روزه، روشن شده است جمهوری اسلامی، از اماکن به ظاهر غیرنظامی، برای پوشش یا اسکان چهرههای کلیدی خود استفاده کرده است.
محلی که سازمان محیطزیست و صداوسیما ادعا کردند «معاندان» در آن زباله سوزاندند، مرکز مدیریت پسماند یکپارچه کوهک است که شهریور ۱۴۰۲، به طور رسمی به عنوان یک سایت تفکیک زباله مدرن در این منطقه افتتاح شده است.
با این حال، آتشنشانی و رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، تاکید کردند آتشسوزی پنجشنبه، مربوط به یک سایت دپوی زباله بوده است. سازمان محیط زیست نیز، آتشسوزی را ناشی از اقدام «عناصر معاند» دانسته است. اما سایت دپوی زباله کوهک که صداوسیما از آن گزارش تهیه کرده است، یک سایت رسمی دپوی زباله است که شهریور ۱۴۰۲، به طور رسمی در این منطقه، واقع در خیابان نسیم چهارم تاسیس شده است. به نظر نمیرسد اداره این سایت رسمی، در دست «عناصر معاند» بوده باشد.
از سوم تیرماه، جمهوری اسلامی و اسرائیل در آتشبسی شکننده بهسر میبرند. جریان موسوم به اصولگرا، به دولت بابت پذیرش آتشبس انتقاد دارد، اما علی خامنهای در اولین سخنرانی عمومی خود در ۲۵ تیر، خطاب به این جریان تلویحا آنان را از اعتراض به دولت منع کرد.
از سوی دیگر، با اینکه رییس سازمان آتشنشانی گفته بروز این آتشسوزیها همیشه وجود داشته است، اما گزارشهای مشابهی از این حجم از آتشسوزی در تابستان به دلایلی نظیر نشتگاز، آتشزدن علفهای اطراف فرودگاه و در مورد اخیر، آتش زدن دپوی زباله، در سالهای گذشته وجود نداشته است.
در مورد آتشسوزی یک واحد از برجی در شهرک چیتگر که پنجشنبه ۱۹ تیر رخ داد، آتشنشانی به طور رسمی اعلام کرد که سانحه بهدلیل نشت گاز رخ داده است. اما گازکشی نشدن برج پامچال ۹، از سویی و از سوی دیگر، تصاویری که رسانههای رسمی از یک واحد نوساز بدون وسیله، بهعنوان محل وقوع انفجار منتشر کردند، ابهامات درباره روایت رسمی را افزایش داد.
یک روز پس از آن انفجار، رسانهها خبر دادند علی برادر حسین (حسن) طائب، فرمانده سابق سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده سابق «ولیفقیه» در قرارگاه سرکوب «ثارالله» پنجشنبه ۱۹ تیر درگذشته است.
این خبر در حالی اعلام شد، که در زمان آتشسوزی برج پامچال، گزارشهایی از حضور نیروهای شبیه به نیروهای لباس شخصی در محل منتشر شده بود. حساب رسمی اسرائیل بهفارسی، پس از این انجار که جمهوری اسلامی آن را ناشی از نشتی گاز اعلام کرده بود، با انتشار تصویری از آن به کنایه نوشت «سلطان گاز هنوز دستگیر نشده؟»
تاکنون دستکم ۲۰ انفجار مشکوک در سطح کشور گزارش شده است، که مقامات جمهوری اسلامی، همه آنها را طبیعی و به دلایلی جز خرابکاری مربوط دانستند.
با این حال، شهروندان در فضای مجازی، با کنار هم قرار دادن اعلام خبر مرگ چهرههای نظامی و امنیتی ادعاهای جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرند.
نتایج نظرسنجی جدید دانشگاه هاروارد و موسسه هریس نشان میدهد که اکثریت قابلتوجهی از پاسخدهندگان آمریکایی موضعی سختگیرانه در قبال برنامه هستهای جمهوری اسلامی دارند و ۸۰ درصد آنها خواهان انجام «همه اقدامات لازم» برای پیشگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند.
افزون بر این، ۸۶ درصد پاسخدهندگان بهصراحت اعلام کردهاند که ایران نباید اجازه دستیابی به سلاح هستهای را داشته باشد.
با وجود این موضع سختگیرانه، حمایت پاسخدهندگان از «حمله نظامی اخیر دولت ترامپ به تاسیسات هستهای ایران» کمتر است؛ ۵۸ درصد از آنها از این اقدام حمایت کردهاند.
نظرسنجی هاروارد-هریس یک نظرسنجی ماهانه مشترک با مشارکت مرکز مطالعات سیاسی آمریکا در دانشگاه هاروارد(CAPS) و موسسه نظرسنجی هریس است.
هدف این نظرسنجی بررسی دیدگاههای عمومی درباره مسائل سیاسی و اجتماعی مختلف از طریق ارزیابی پاسخهای بیش از دو هزاررایدهنده ثبتشده در سراسر ایالات متحده است. توزیع جمعیتی پاسخدهندگان بهنحوی تنظیم شده که نتایج تا حد ممکن بازتابی از نظر ترکیب واقعی جمعیت آمریکا باشد.
در نظرسنجی پیشین همین گروه که اسفند ۱۴۰۳ و نزدیک به چهار ماه قبل از حمله به ایران انجام شد، ۷۶ درصد از شرکتکنندگان موافق نابودی تاسیسات هستهای ایران و ۵۷ درصد موافق حمایت ایالات متحده از حملات هوایی اسرائیل برای نابودی تاسیسات هستهای ایران بودند.
حمایت قاطع پاسخدهندگان آمریکایی از اسراییل در برابر ایران
حمایت از اهداف کلی، تردید درباره روشهای رسیدن به اهداف
بررسی نتایج پرسشهایی متمرکز بر کارآمدی، بازدارندگی و میزان تخریب حمله نظامی اخیر آمریکا به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی نیز توازنی شکننده را آشکار میکند و از این حکایت دارد که افکار عمومی آمریکا درباره موفقیت و اثرگذاری این حمله قانع نشدهاند.
تنها ۵۴ درصد از پاسخدهندگان این حمله را «دستآوردی بزرگ برای ارتش آمریکا» و «عامل احیای نقش بازدارنده آمریکا در منطقه» دانستهاند و تنها ۵۱ درصد از آنها بر این باورند که این حمله «آسیب جدی به برنامه هستهای ایران وارد کرده است».
در نتایج مرتبط با پرسشهایی درباره مناقشه اسراییل-حماس نیز الگویی مشابه تکرار شده است؛ هرچند اکثریت قاطع پاسخدهندگان اعلام کردهاند که در این مناقشه حامی اسراییلاند اما فقط کمی بیش از نیمی از آنها از عملکرد دولت ترامپ در حل و فصل این مناقشه اعلام رضایت کردهاند.
حمایت حداکثری از برخورد قاطع با حماس
این نظرسنجی حاوی چهار پرسش درباره مناقشه میان حماس و اسراییل است. ۷۷ درصد پاسخدهندگان در این مناقشه حامی اسراییلاند و ۸۰ درصد از آنها معتقدند «حماس باید بیهیچ قید و شرطی تمام گروگانهای باقی مانده را آزاد کند یا با عواقبی جدی روبهرو شود».
پاسخها به دو پرسش درباره نحوه مواجهه آتی اسراییل با حماس و روشی که دولت دونالد ترامپ در شش ماه گذشته در قبال حماس پیش گرفته است به اندازه دو پرسش اول قاطع نیست.
در انتخاب میان دو گزینه توافق با حماس بر سر بازگرداندن گروگانها حتی به قیمت ماندن حماس در قدرت یا توافق تنها در صورتی که حماس غزه را ترک کند، ۵۶ درصد توافق را مشروط به خروج حماس از غزه میدانند.
قرار گرفتن این نتیجه در کنار نارضایتی ۴۷ درصدی از عملکرد دولت کنونی در حل و فصل تنشها میان اسراییل و حماس نشان میدهد هرچند افکار عمومی بهشکلی قاطع حامی اسراییل و آزادی گروگانها و متمایل به اجرای سیاستها سختگیرانه در رویارویی با حماس است، اما نظری قاطع درباره نحوه اجرای این سیاستها ندارد.
پرونده کاترین پرز شکدم، زنی یهودیتبار و متولد فرانسه که سالها پیش با تظاهر به همسویی با ایدئولوژی حاکم بر ایران با مقامهای ارشد جمهوری اسلامی دیدار کرد، بار دیگر در تهران زنده شده است. او در گفتوگو با ایراناینترنشنال اتهام رابطه جنسی با مقامات جمهوری اسلامی را تکذیب کرد.
نقصهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه به اسرائیل اجازه داد که چهرههای بلندپایه نظامی را هدف قرار دهد و خساراتی به پایگاهها و سایتهای هستهای وارد کند و ضربههای سنگینی خورده است.
در جریان این حملات ناگهانی که ماه گذشته رخ داد، غیرنظامیان نیز کشته شدند، اما جمهوری اسلامی آمار دقیق نظامیان و غیرنظامیان کشتهشده را به تفکیک اعلام نکرده است.
شدت این ضربه، مقامات حکومتی سردرگم را به جستوجوی علت واداشته و یکی از نمایندگان مجلس ایران، حضور شکدم را نمونهای از نفوذ اطلاعاتی دانسته است.
شکدم که خود را زنی مسلمان و شیعهمذهب معرفی و در نوشتههایش از اسراییل و ایالات متحده انتقاد میکرد، طی سالهای مختلف تا سال ۲۰۱۷ بهعنوان روزنامهنگار آزاد، با مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی مصاحبه کرد و در کنفرانسهای دولتی شرکت داشت.
مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس، هفته گذشته در مصاحبهای با تلویزیون دولتی ایران مدعی شد که شکدم جاسوس اسراییل بوده و با ۱۲۰ مقام ارشد رابطه جنسی داشته است، بیآنکه هیچ مدرکی ارائه دهد.
شکدم در گفتوگو با پاکدست آی فور ایران (Eyer for Iran) ایراناینترنشنال، با صراحت به سخنان او واکنش نشان داد و گفت: «درست نیست، ممکن نیست، بهکل غیرواقعی است.»
او افزود: «میخواهند شخصیت مرا نابود کنند. خبر دارم برایشان، ذرهای برایم مهم نیست. لطفا همین را هم نقل قول کنید.»
ادعای کواکبیان با واکنش شدید در فضای مجازی روبهرو شد؛ منتقدان آن را نمونهای از استدلال ضعیف دانستند، حتی مقامات قضایی جمهوری اسلامی که ظاهرا تمایل داشتند بحث شکستهای امنیتی کشور را هرچه سریعتر خاموش کنند، وارد عمل شدند.
دادستان تهران به اتهام «تشویش اذهان عمومی» علیه کواکبیان اعلام جرم کرده، اظهارات او را «بیاساس» خوانده و او را برای ارائه مدارک فراخوانده است.
خبرگزاری دولتی غرب آسیا، وانا، (WANA) اعلام کرده است که هیچ نشانهای از جاسوسی در پرونده شکدم یافت نشده است.
این خبرگزاری افزوده است: «نهادهای امنیتی و قضایی ایران بهصراحت اعلام کردهاند که هیچ سند یا گزارشی دال بر رفتار غیراخلاقی، ارتباطات مشکوک یا اقدامات غیرقانونی از سوی شکدم در دوران حضورش در ایران وجود ندارد.»
زندگی دوگانه
شکدم اکنون بهعنوان تحلیلگر سیاسی و سخنگوی یک نهاد حامی اسراییل با نام «ما به اسراییل ایمان داریم» فعالیت میکند.
او نخستین بار با انتشار مقالهای در روزنامه انگلیسیزبان در یمن به نام «یمنآبزِرور» در انتقاد از مداخله آمریکا در عراق، توجه مقامات جمهوری اسلامی را به خود جلب کرد.
شکدم سال ۱۳۸۸ پس از ازدواج با مردی یمنی به این کشور نقل مکان کرده بود. این زوج بعدها با دو فرزند از یکدیگر جدا شدند.
نوشتهها و دیدگاههای عمومی شکدم در نهایت باعث شد تا بهعنوان صدایی غربی که منتقد سیاست خارجی غرب، بهویژه آمریکاست، به صدا و سیما دعوت شود. این دعوتها برای شکدم دری به حلقههای درونی قدرت در ایران گشود؛ نظامی که او بعدها اینطور توصیفش کرد: «نظامی شیفته تبلیغات و گرفتار یهودستیزی ریشهدار».
شکدم در گفتوگو با ایراناینترنشنال گفت: «اگر میخواهید من را جاسوس حرفهای بنامید — باشد، جاسوسِ سازمان خودم! من با پای خودم رفتم. کسی از من نخواست کاری بکنم.»
او افزود رفتن به ایران ماموریتِ خودش به خودش بود، ماموریتی که هزینههای شخصی سنگینی برایش داشت: «ده سال کار سخت، ده سال وانمود کردن و نقش بازی کردن و ده سال تا مرز از دست دادن خودم. به نقطهای رسیدم که نمیدانستم کجا خودم شروع میشود و دروغ کجا تمام میشود.»
شکدم میگوید در دوران حضورش در ایران با چهرههایی چون ابراهیم رئیسی (پیش از آنکه رییسجمهوری شود و در سانحه سقوط بالگرد کشته شود)، قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه و حتی علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی دیدار کرد.
او با لحنی طنزآمیز یادآور شد: «یک گپ کوتاه با سلیمانی داشتم — البته قبل از اینکه بمیرد، چون من با روح حرف نمیزنم. رئیسی، خب معلومه … نادر طالبزاده رو هم چند بار دیدم. او هم مُرد. کار من نبود، خب؟! من نقشی در آن نداشتم.»
او به شوخی گفت: «اگر واقعا جاسوس بودم لقبم حتما باید «۰۰پشمالو» میشد، ترکیبی از مامور ۰۰۷ و علاقهام به گربهها.»
هشدارها
تحقیر ناشی از شکست نظامی جمهوری اسلامی، اکنون در قالب کشمکش دائمی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان در حال نمایان شدن است.
خبرگزاری وانا گزارش کرده است که چون حملههای اسراییل نتوانست آنطور که اصلاحطلبان متمایل به غرب انتظار داشتند ایران را به آشوب بکشاند، حالا با اظهارات تلویزیونی کواکبیان تلاش میکنند اصولگرایان را به بهانه راه دادن شکدم به حلقه خود تضعیف کنند.
کاترین شکدم در کنار زیبنت مغنیه و زینب سلیمانی. کربلا، عراق ۲۰۱۷
این رسانه نزدیک به حکومت مدعی شد: «فقدان حمایت عمومی از حمله اسراییل، حتی از سوی منتقدان نظام و امتناع مردم از اعتراض در خیابان، خلاف انتظارات اصلاحطلبان طرفدار غرب در داخل کشور بود.»
وانا در ادامه افزود: «شاید داستان ‘جاسوس موساد’ در ایران، نقطه بدی برای حمله به رقیب نباشد. اما نباید فراموش کرد که چه کسانی از هرگونه شکاف داخلی در نظام سود میبرند: آنهایی که در تلآویو نشستهاند.»
شکدم معتقد است که به دلیل دیدهشدن بیشتر و انتقادات صریحترش نسبت به ایران پس از جنگ ۱۲روزه مورد هدف قرار گرفته است.
او گفت که این حملات ریشه در جنسیتزدگی ساختاری جمهوری اسلامی دارد و تلاشی است برای ساکت کردن زنانی که صدایی بلند و رسا دارند.
شکدم، پس از یک دهه فریب و واکنشهای تند، میگوید: «اصلا پشیمان نیستم. فقط تصمیم گرفتم با زندگیام کاری بکنم. از آن وضعیت بیرون آمدم و به آن افتخار میکنم.»
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه، نقش جمهوری اسلامی در ربایش و ناپدید شدن رابرت لوینسون، مامور بازنشسته افبیآی در سال ۲۰۰۷ را رد کرد و گفت: «این اقدام کلیشهای آمریکا برای طفره رفتن از پاسخگویی به افکار عمومی این کشور در مورد واقعیتهای مرتبط با این پرونده است.»
اداره تحقیقات فدرال آمریکا، افبیآی، روز سهشنبه تصاویر سه افسر ارشد اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران را منتشر کرد که به گفته مقامهای آمریکایی، در ربایش رابرت لوینسون نقش داشتهاند.
این تصاویر در قالب پوسترهای «در جستوجوی اطلاعات» منتشر شده و مربوط به رضا امیریمقدم، تقی دانشور و غلامحسین محمدنیا است.
بر اساس اعلام افبیآی، رضا امیریمقدم که در حال حاضر سفیر جمهوری اسلامی در پاکستان است، پیشتر ریاست واحد عملیات وزارت اطلاعات در تهران را بر عهده داشته؛ نهادی که چندین عضو آن به سازماندهی ربایش لوینسون در سال ۲۰۰۷ از جزیره کیش متهم شدهاند.
رابرت لوینسون، مامور پیشین اداره مبارزه با مواد مخدر در افبیآی، در ۱۸ اسفند ۱۳۸۵ پس از پرواز از دبی به جزیره کیش ناپدید شد. خانواده او در سال ۱۳۹۹ اعلام کردند که او جان باخته است.
دهها نهاد و کنشگر مدنی، در نامهای به دبیرکل سازمان ملل و مقامات ارشد حقوقبشری این سازمان، هشدار دادند که جمهوری اسلامی با سوءاستفاده از فضای جنگی، سرکوب داخلی را به شکلی بیسابقه تشدید کرده و بیتوجهی جامعه بینالملل به این هشدارها، راه را برای جنایتهای بیشتر هموار میکند.
در این نامه که پنجشنبه ۲۶ تیرماه منتشر شده، با اشاره به افزایش موج بازداشتها، اعدامهای فراقضایی، سرکوب اقلیتها و محدودیتهای بیسابقه آزادی بیان در ایران آمده است: «حاکمیت ایران با سوءاستفاده از فضای جنگی، سیاست سرکوب داخلی را به شکلی کمسابقه تشدید کرده و حقوق بنیادین مردم ایران را به طور گسترده نقض میکند.»
امضاکنندگان نامه خطاب به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، نزهت شمیم، دادستان دیوان کیفری بینالمللی، مای ساتو، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران، سارا حسین، رییس کمیته حقیقتیاب سازمان ملل درباره ایران و دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر، خواستار اقدام فوری و موثر جامعه جهانی برای توقف این روند شدهاند.
این نامه به ابتکار «شورای حقوقدانان برای ایران دموکراتیک» تنظیم شده و ۲۹ نهاد مدنی، و دهها شخصیت حقوقی و کنشگران مدنی، سیاسی و حقوقبشری آن را امضا کردهاند.
این نامه به هفت محور جدی نقض حقوق بشر در ایران پرداخته که شامل افزایش فشار روانی در پی فضای جنگی، تشدید سرکوب گروههای اتنیکی، مهاجران و اقلیتهای مذهبی، محدودسازی آزادی بیان، افزایش موارد اعدام، خطر صدور احکام سنگین از جمله اعدام برای بازداشتشدگان اخیر، نقض فاحش حق دسترسی به اخبار و تهدید فزاینده برای صلح و امنیت پایدار است.
امضاکنندگان از دبیرکل سازمان ملل خواستهاند با استناد به ماده ۹۹ منشور سازمان ملل موضوع نقض حقوق بشر در ایران را به شورای امنیت گزارش دهد و هرگونه مذاکره با جمهوری اسلامی را مشروط به توقف سرکوب داخلی کند.
همچنین در این نامه از گزارشگر ویژه سازمان ملل درخواست شده گزارش اضطراری درباره وضعیت ایران پس از جنگ تهیه کند و کمیته حقیقتیاب نیز تحقیقات خود را گسترش دهد.
در پایان این نامه آمده است: «هرگونه تاخیر یا سکوت، نهتنها ناقض اصول بنیادین منشور ملل متحد و تعهدات بینالمللی دولتهاست، بلکه جان هزاران شهروند بیدفاع را در معرض خطر جدی قرار خواهد داد.»
شورای حقوقدانان برای ایران دموکراتیک، سازمان حقوق بشر ایران، مرکز اسناد حقوق بشر ایران، سازمان دادخواهان ایران، حسین رئیسی، مهرانگیز کار، سعید دهقان، معین خزائلی، امید شمس و نازنین افشینجم، از جمله امضاکنندگان این نامه هستند.
طی یک ماه اخیر، همزمان با فضای امنیتی تشدیدشده در ایران، موج گستردهای از بازداشتها و سرکوب آزادیهای عمومی آغاز شده است.
این سرکوبها نهتنها فعالان سیاسی و مدنی بلکه کاربران فضای مجازی، اقلیتهای مذهبی مانند یهودیان، بهائیان، مسیحیان و حتی اتباع خارجی را دربر گرفته و نگرانیها درباره افزایش سرکوب داخلی را شدت بخشیده است.
همزمان، گزارشهای متعدد از بیخبری خانوادهها نسبت به وضعیت بازداشتشدگان و پخش اعترافات اجباری منتشر شده که نشانهای از افزایش محاکمههای شتابزده و دادرسیهای ناعادلانه است.
بر پایه آمار رسانههای حقوقبشری، طی این مدت و پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، دستکم دو هزار نفر در نقاط مختلف ایران بازداشت شدهاند.
شیرین عبادی، برنده جایزه نوبل صلح نیز پنجشنبه ۲۶ تیر با انتشار بیانیهای در باره خطر اعدام زندانیانی که به اتهام «همکاری با اسرائیل» بازداشت شدهاند، هشدار داد.
عبادی با اشاره به صحبتهای غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی که خواستار رسیدگی سریع به «پروندههای مربوط به اسرائیل» شده، نوشت، دستگاه قضایی به جای پاسخگویی، با سناریوسازی، شکنجه و اعترافات اجباری بهدنبال انتقام از مردم است.
برنده جایزه نوبل صلح در این بیانیه خواهان واکنش نهادهای حقوق بشری بینالمللی برای توقف سرکوب و اعدام شده است.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، اخبار منتشر شده درباره ارسال محموله نظامی از ایران به مقصد یمن برای حوثیها را «بیاساس» خواند و گفت: «فضاسازی رسانهای علیه جمهوری اسلامی است.»
اسماعیل بقایی گفت: «ادعای آمریکا در مورد توقیف این محموله نظامی تلاش مزورانه برای منحرف کردن افکار عمومی از مسئله اصلی یعنی حملات اسرائیل در منطقه و مداخلات مخرب و ناامنساز آمریکا است.»
پیشتر ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا، سنتکام، با انتشار تصاویری اعلام کرد نیروهای مقاومت ملی یمن به رهبری ژنرال طارق صالح موفق شدند بزرگترین محموله تسلیحات پیشرفته ساخت ایران شامل بیش از ۷۵۰ تن مهمات و تجهیزات نظامی را که به مقصد حوثیها در یمن در حرکت بود، توقیف کنند.
ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا اضافه کرد که در این محموله همچنین دفترچههای راهنما به زبان فارسی و تجهیزاتی مشاهده شده که توسط شرکتی وابسته به وزارت دفاع ایران که تحت تحریم آمریکا قرار دارد، تولید شده است.