مئیر جاودانفر، تحلیلگر مسائل اسرائیل، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت تشدید تنشها این فرصت «بینظیر» را برای اسرائیل فراهم آورد تا توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد و آنها را تضعیف کند.
او افزود جمهوری اسلامی به دلیل شرایط داخلی خود، به حمله اخیر اسرائیل پاسخ خواهد داد.
به گفته این تحلیلگر، گروهی از مسئولان حکومت ایران جنگطلب هستند زیرا از آن نفع میبرند.
شهیر شهیدثالث، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت حمله اخیر اسرائیل به اهداف نظامی در ایران موجب تحقیر جمهوری اسلامی شده است و گزینههای پیش روی علی خامنهای در برابر اسرائیل یکی از دیگری بدتر هستند.
او افزود جمهوری اسلامی گمان میکرد در برابر نیروی هوایی اسرائیل آسیبپذیر نیست اما این تصور پس از حملات اخیر از بین رفته است.
به گفته این تحلیلگر، خامنهای اهل جنگ نیست زیرا میداند تشدید تنشها و وقوع جنگ میتواند حتی به فروپاشی جمهوری اسلامی بینجامد.
علی خامنهای در مواقعی که تصمیمگیری سخت میشود، از پذیرش مسئولیت طفره میرود. حالا که اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله کرده، این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفته که آیا جمهوری اسلامی به این حمله پاسخ خواهد داد یا خیر؟
در ساعات اولیه پس از حمله اسرائیل در روز شنبه، حامیان نظام تلاش کردند این حمله را بیاهمیت جلوه دهند و فضا را طوری نشان دهند که نیازی به واکنش متقابل نیست.
سکوت فرماندهان سپاه پاسداران و مقامات جمهوری اسلامی هم این ذهنیت را تقویت کرد که جمهوری اسلامی قصد ندارد پاسخی بدهد.
با سخنان علی خامنهای در روز یکشنبه، فضای تردید و دو دلی در میان طرفداران نظام به وجود آمده است.
خامنهای در صحبتهایش صراحتا حاضر نشد اعلام کند که آیا جمهوری اسلامی به حمله اسرائیل پاسخ خواهد داد یا نه.
او توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی و دولت انداخت و مسئولیت تصمیمگیری را به آنان واگذار کرد.
مشروح تحلیل را در اینجا بخوانید.


علی خامنهای در مواقعی که تصمیمگیری سخت میشود، از پذیرش مسئولیت طفره میرود. حالا که اسرائیل به جمهوری اسلامی حمله کرده، این سوال در ذهن بسیاری شکل گرفته که آیا جمهوری اسلامی به این حمله پاسخ خواهد داد یا خیر؟
در ساعات اولیه پس از حمله اسرائیل در روز شنبه، حامیان نظام تلاش کردند این حمله را بیاهمیت جلوه دهند و فضا را طوری نشان دهند که نیازی به واکنش متقابل نیست. سکوت فرماندهان سپاه پاسداران و مقامات جمهوری اسلامی هم این ذهنیت را تقویت کرد که جمهوری اسلامی قصد ندارد پاسخی بدهد.
اما با سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در روز یکشنبه فضای تردید و دودلی در میان طرفداران نظام به وجود آمده است. خامنهای در صحبتهایش صراحتا حاضر نشد اعلام کند که آیا جمهوری اسلامی به حمله اسرائیل پاسخ خواهد داد یا نه. او توپ را به زمین شورای عالی امنیت ملی و دولت انداخت و مسئولیت تصمیمگیری را به آنان واگذار کرد.
این اقدام خامنهای نشان میدهد که او میخواهد از مسئولیت تصمیمگیری در این باره شانه خالی کند تا در صورت به دست آمدن هر نتیجهای، بتواند مسئولیت را به گردن نهادهای دیگر بیندازد.
اگر شورای عالی امنیت ملی تصمیم به واکنش نظامی بگیرد و کشور وارد جنگ با اسرائیل و آمریکا شود، خامنهای خواهد گفت که این تصمیم او نبوده و مسئولان چنین تصمیمی گرفتهاند. اگر هم تصمیم گرفته شود که به حمله پاسخ ندهند، او به تندروها و نیروهای ارزشی خواهد گفت که خود او آماده جنگ بوده اما مسئولان دیگری مانع شدهاند.
خامنهای که در امور عادی کشور مستقیما مداخله میکند، اینبار که طبق قانون اساسی مسئولیت جنگ و صلح بر عهده اوست، تلاش کرده بااحتیاط رفتار کند و امکان بازی را برای خود در هر دو سناریو فراهم سازد. این در حالی است که مردم با تجربه سالها از اینگونه رفتارها، متوجه هستند که او قصد فرار از مسئولیت را دارد.
این اولینبار نیست که خامنهای چنین رویکردی را در پیش گرفته است. در ماجرای اعتراضات مردمی و ضد حکومتی آبان ۱۳۹۸، وقتی افزایش قیمت بنزین به اعتراضات گسترده منجر شد، او خود را کنار کشید و گفت که در تصمیمگیری درباره قیمت بنزین دخالتی نداشته و این تصمیم سران قوا بوده است.
رفتار مشابه دیگری از او زمانی مشاهده شد که دونالد ترامپ در سال ۱۳۹۷ اعلام کرد قصد خروج از برجام را دارد.
در آن زمان، خامنهای گفت که از ابتدا با توافق برجام به شکل موجودش مخالف بوده و مسئولان به حرف او گوش ندادهاند. این در حالی است که همه میدانند توافق برجام بدون نظر و تایید خامنهای ممکن نبود. حسن روحانی و محمدجواد ظریف با مجوز او به مذاکره با آمریکا رفتند و در تمام مراحل، نتایج مذاکرات به خامنهای گزارش میشد. حتی علیاکبر صالحی، وزیر امور خارجه سابق، فاش کرد که پیش از روی کار آمدن دولت روحانی، خامنهای او را مامور کرده بود مذاکرات محرمانهای را با آمریکا در عمان آغاز کند.
این نمونهها نشان میدهند خامنهای در مواقع حساس، مسئولیتگریزی میکند و گرفتن تصمیمات دشوار را به دیگران وا میگذارد. اکنون که او قدرت نظامی اسرائیل را در حملات اخیر به تاسیسات موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی دیده و احتمال ورود آمریکا به درگیری وجود دارد، از تصمیمگیری قطعی طفره میرود.
جالبتر آن است که خامنهای تصمیمگیری را به شورای عالی امنیت ملی واگذار کرده، در حالی که تمام اعضای این شورا منصوبان او هستند. بنابراین، در نهایت تصمیمگیری درباره حمله یا عدم حمله به اسرائیل همچنان در اختیار شخص اوست اما او با این روش تلاش میکند از تبعات احتمالی تصمیمگیری مستقیم خود فرار کند.
در همین حال، محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی که از منصوبان نزدیک به خامنهای است، اعلام کرده جمهوری اسلامی باید به اسرائیل پاسخ دهد. با این اوصاف، مشخص است که اگر تصمیم به حمله گرفته شود، این تصمیم در نهایت از سوی خامنهای و فرماندهان سپاه پاسداران، از جمله قالیباف، اتخاذ خواهد شد.
در این شرایط نقش نهادهایی مانند دولت صرفا در تامین بودجه و اجرای دستورات خواهد بود.
این هم خود مسالهای مهم است چرا که با خزانهای خالی، جمهوری اسلامی با چالشی جدی در تامین هزینههای جنگ روبهروست.

مقامات جمهوری اسلامی در ساعات اولیه عمدتا در برابر حمله اسرائیل سکوت کردند. در فضای رسانههای اجتماعی همچون تلگرام، اینستاگرام و ایکس، هواداران نظام تلاش کردهاند نشان دهند حمله اسرائیل موفق نبوده و نیازی به پاسخ متقابل نیست. حتی برخی مجریان صداوسیما به تمسخر این حملات پرداختند.
مقامهای جمهوری اسلامی در گذشته بارها تهدید کرده بودند به هر گونه حملهای پاسخ قاطع خواهند داد اما اکنون به نظر میرسد به دلیل موقعیت ضعیفتری که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد، ممکن است وارد روند ادامه درگیری با اسرائیل نشود؛ چرا که یک جنگ گسترده میتواند بقای نظام را با تهدید جدی مواجه کند.
اما بزرگترین شکست جمهوری اسلامی شاید در این باشد که بخش قابل توجهی از مردم، در این موقعیت حساس، از حکومت حمایت نکردند.
در شبکههای اجتماعی – که بازتابی از صدای مردماند – واکنشهای زیادی مشاهده میشود که نقطه مشترک آنها انتقاد از جمهوری اسلامی است.
هر حکومتی در زمان درگیری با دشمن خارجی انتظار دارد مردم در کنارش بایستند اما چرا این بار چنین اتفاقی برای جمهوری اسلامی نیفتاد؟
مهمترین دلیل این است که مردم احساس میکنند مشکلات و مسائل آنها برای حکومت اهمیتی ندارد. در نتیجه، مردم هم مسائل حکومت را مساله خود نمیدانند.
اکنون میان حکومت و مردم شکافی عمیق ایجاد شده و نظام جمهوری اسلامی بخش مهمی از مشروعیت و کارآمدی خود را از دست داده است.
وظیفه اصلی هر حکومتی حل مشکلات مردم است اما مردم میبینند که نه تنها مشکلات آنها حل نمیشود بلکه حکومت خود به منبع مشکلات و آزار و اذیت آنها تبدیل شده است.
مردم با خود میگویند: «حکومتی که مشکلات روزمره ما را حل نمیکند، چرا باید از آن در برابر حمله اسرائیل دفاع کنیم؟»
آنها به بیتوجهی حکومت به مشکلات اقتصادی، بیکاری، گرانی و تورم اشاره میکنند و میپرسند چرا باید نگران آن باشند که اسرائیل چه آسیبی به جمهوری اسلامی وارد میکند؟
سپاه پاسداران و دیگر دستگاههای امنیتی نیز که هر فرصتی را برای سرکوب اعتراضات داخلی غنیمت میشمارند، از نگاه مردم به نماد سرکوب و بیرحمی تبدیل شدهاند.
بسیاری از مردم معتقدند که این دستگاهها به جای دفاع از ملت، به سرکوب و کشتار جوانان و معترضان مشغولاند و در نتیجه، برخی از مردم حتی از حملات اسرائیل به سپاه پاسداران استقبال کرده و معتقدند این حملات باید شدیدتر میبود.
یکی از مسائل مهم دیگر که خشم عمومی را برانگیخته، هزینههای سنگینی است که جمهوری اسلامی به بهانه دفاع از ایران بر مردم تحمیل میکند. سیاستهای ضد اسرائیلی و ماجراجویانه حکومت در منطقه، از جمله در غزه و لبنان، بدون نظرخواهی از مردم اجرا میشوند.
مقامات نظام از جمله عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، مدعیاند که مردم حاضرند هزینه این سیاستها را بپردازند اما در واقع، مردم احساس میکنند این سیاستها تنها منافع حکومت را تامین کرده و امنیت و رفاه شهروندان را به خطر انداخته است.
در چنین فضایی، طبیعی است که بسیاری از مردم احساس کنند جمهوری اسلامی نماینده واقعی آنان نیست و در نتیجه، دلیلی برای حمایت از آن در برابر حمله اسرائیل نمیبینند.
امید معماریان، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت طی سالهای گذشته حکومت ایران کوشیده بود در داخل و خارج از کشور، تصویری «بسیار قدرتمند» از خود به نمایش بگذارد و گروههای نیابتیاش را بهعنوان «یک سپر دفاعی قدرتمند» برای دفاع از جمهوری اسلامی معرفی کند.
معماریان افزود در ماههای اخیر شاهد بودهایم که تک تک این سپرهای دفاعی، توان خود را از دست دادهاند.
به گفته این تحلیلگر، جمهوری اسلامی با حمایت از گروههای نیابتی خود تاکید داشت سیاست خارجی حکومت در خدمت تامین امنیت در داخل کشور است اما این روایت اکنون «متلاشی» شده است.





