پوتین در گفتوگوی محرمانه با بوش: تردیدی نیست ایران بهدنبال سلاح هستهای است
اسناد تازه منتشرشده از آرشیو امنیت ملی آمریکا نشان میدهد ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، در گفتوگویی محرمانه با جورج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۱ بهصراحت گفته است «هیچ تردیدی وجود ندارد که ایرانیها خواهان دستیابی به سلاح هستهای هستند.»
او تاکید کرده به کارشناسان روس دستور داده از انتقال هرگونه اطلاعات حساس به ایران خودداری کنند.
بهتازگی آرشیو امنیت ملی آمریکا مجموعهای از اسناد محرمانه مربوط به دیدارها و تماسهای پوتین و بوش، روسایجمهوری روسیه و آمریکا، را منتشر کرده که بخشی از آنها بهطور مستقیم به ایران و برنامه هستهای این کشور اختصاص دارد. این اسناد که حاصل یک دعوای حقوقی برای دسترسی عمومی به مکاتبات طبقهبندیشده است، تصویر کمسابقهای از گفتوگوهای صریح و پشت درهای بسته دو قدرت بزرگ درباره ایران ارائه میدهد.
در یکی از مهمترین این اسناد، مربوط به دیدار ۱۶ ژوئن ۲۰۰۱ در اسلوونی، پوتین خطاب به بوش میگوید: «کارشناسان ایرانی پرسشهای زیادی درباره مسائل حساس از کارشناسان ما میپرسند. تردیدی نیست که آنها خواهان سلاح هستهای هستند. به افرادمان گفتهام چنین اطلاعاتی را در اختیارشان نگذارند.» این جمله، صریحترین ارزیابی ثبتشده از نگاه رهبر کرملین به نیت هستهای جمهوری اسلامی در اوایل دهه ۲۰۰۰ به شمار میرود.
پوتین در همین گفتوگو تاکید کرده است که مسکو انتقال فناوری موشکی به ایران را محدود خواهد کرد و هشدار داده برخی افراد و شبکهها در پی کسب سود مالی از همکاریهای حساس با تهران هستند. او همچنین از بوش پرسیده بود آیا آمریکا در مسیر عادیسازی روابط با ایران حرکت میکند؛ موضوعی که بوش و کاندولیزا رایس، مشاور امنیت ملی وقت، آن را رد کرده و «شایعه» خواندهاند.
اسناد آرشیو امنیت ملی نشان میدهد حکومت ایران در آن مقطع یکی از محورهای اصلی گفتوگوهای راهبردی واشینگتن و مسکو بوده است. در توضیح کلی این مجموعه آمده است که این رونوشتها «شامل گفتوگوهای صریح در بالاترین سطح درباره جاهطلبیهای هستهای ایران» در کنار برنامه هستهای کره شمالی و تحولات راهبردی دیگر است.
در سند دیگری مربوط به ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۵ و دیدار پوتین و بوش در دفتر بیضیشکل کاخ سفید، تمرکز گفتوگوها بار دیگر بر عدم اشاعه تسلیحات هستهای و همکاری آمریکا و روسیه درباره ایران قرار دارد. بر اساس متن این سند، پوتین توضیح مفصلی درباره درک روسیه از برنامه هستهای ایران، نگرانیهای مسکو و دلایل مشارکت روسیه در پروژه نیروگاه هستهای بوشهر ارائه میدهد. در همین جلسه، بوش با لحنی تند میگوید: «ما به آدمهای مذهبی افراطی با سلاح هستهای نیاز نداریم»؛ عبارتی که در متن سند بهروشنی ناظر به ایران است.
این اسناد همچنین از اختلافنظرهای تاکتیکی میان واشینگتن و مسکو پرده برمیدارند؛ از جمله درباره زمان ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل. پوتین هشدار داده بود که فشار زودهنگام ممکن است ایران را به مسیری مشابه کره شمالی سوق دهد، اما همزمان تاکید کرده اگر تهران قوانین بینالمللی را نقض کند، ارجاع پرونده به شورای امنیت قابل توجیه خواهد بود.
•
•
مجموعه اسناد منتشرشده نشان میدهد که در سالهای نخست پس از حملات ۱۱ سپتامبر، اگرچه روابط آمریکا و روسیه در برخی حوزهها نزدیک بود، اما ایران و برنامه هستهایاش از همان زمان بهعنوان یکی از نگرانیهای مشترک و در عین حال پیچیده در روابط دو کشور مطرح بوده است؛ نگرانیای که به گفته پوتین، ریشه در این باور داشت که تهران بهدنبال دستیابی به سلاح هستهای است، حتی اگر این هدف بهصورت علنی اعلام نمیشد.
سند مربوط به سال ۲۰۰۱
روایت سند | آنچه پوتین و بوش در دیدار ۲۰۰۱ درباره ایران گفتند
در گزارش رسمی دیدار محدود و دونفره پوتین و بوش، که ۱۶ ژوئن ۲۰۰۱ در قلعه برنو در اسلوونی برگزار شد، ایران بهعنوان یکی از موضوعات اصلی روابط آمریکا و روسیه مطرح شده است.
بر اساس متن «یادداشت گفتوگو»، دو ريیسجمهوری در این دیدار «مهمترین مسائل روابط آمریکا و روسیه» را بررسی کردند که در میان آنها بهطور مشخص از «ایران» در کنار ثبات راهبردی، پیمان موشکهای ضدبالستیک (ABM)، عدم اشاعه تسلیحات هستهای، کره شمالی و گسترش ناتو نام برده شده است.
در جریان گفتوگو، بوش بهصراحت نگرانی خود را از ایران بیان کرد و گفت: «من درباره ایران نگرانم. رسیدن سلاح به آن کشور میتواند به شما هم آسیب بزند. در حال حاضر کار زیادی از دستم برنمیآید.»
در پاسخ، ولادیمیر پوتین به روابط روسیه با ایران اشاره کرد و گفت: «در مورد دولتهای سرکش؛ ما تاریخ پیچیدهای با ایران داریم. تاریخ مهم است. میدانم شما تاریخ خواندهاید و بنابراین میدانید چقدر اهمیت دارد.»
پوتین سپس به موضوع انتقال فناوری پرداخت و اعلام کرد: «من انتقال فناوری موشکی به ایران را محدود خواهم کرد. افرادی هستند که میخواهند در این حوزهها با این کشور پول دربیاورند.»
در ادامه گفتوگو، پوتین از شایعات مربوط به عادیسازی روابط آمریکا و ایران سخن گفت و خطاب به بوش پرسید: «همچنین شنیدهام که شما در حال حرکت بهسوی عادیسازی روابط با ایران هستید؟»
بوش این موضوع را رد کرد و پاسخ داد: «این درست نیست. کنگره اکنون این موضوع را کاملاً غیرممکن کرده است.»
پس از آن، پوتین به تماسهای احتمالی غیررسمی اشاره کرد و گفت نمایندگانی از طرف دولت آمریکا با مقامهای ایرانی در تماس بودهاند؛ ادعایی که بوش و کاندولیزا رایس آن را رد کردند. رایس گفت: «چنین شایعاتی وجود دارد، اما درست نیستند.»
مهمترین بخش گفتوگو درباره ایران، به اظهارات صریح پوتین درباره برنامه هستهای این کشور مربوط میشود. او گفت: «کارشناسان ایرانی پرسشهای زیادی درباره مسائل حساس از کارشناسان ما میپرسند. هیچ تردیدی وجود ندارد که آنها خواهان دستیابی به سلاح هستهای هستند. من به افرادمان گفتهام که چنین اطلاعاتی را در اختیارشان نگذارند.»
سند مربوط به سال ۲۰۰۵
روایت سند | آنچه در دیدار ۲۰۰۵ پوتین و بوش درباره ایران گفته شد
بر اساس گزارش رسمی دیدار پوتین و بوش، که ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۵ در دفتر بیضیشکل کاخ سفید برگزار شد، موضوع ایران و برنامه هستهای این کشور در کانون گفتوگوهای دو طرف قرار داشت.
طبق متن «یادداشت گفتوگو»، این نشست عمدتاً به مسائل «عدم اشاعه تسلیحات هستهای» و «همکاری آمریکا و روسیه درباره ایران و کره شمالی» اختصاص داشت. در این سند تاکید شده است که مواضع دو طرف درباره ایران بهطور قابلتوجهی به یکدیگر نزدیک بوده است.
در جریان گفتوگو، رایس، وزیر خارجه وقت آمریکا، تصریح کرد که واشینگتن و مسکو بر یک اصل اساسی توافق دارند: «هیچکس نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند و باید هر کاری انجام دهیم تا از دستیابی ایران به سلاح هستهای جلوگیری شود.»
او افزود که نگرانی اصلی آمریکا، «توانایی ایران برای غنیسازی و بازفرآوری» است و تاکید کرد رسیدن به نقطهای که ایران نتواند این فعالیتها را انجام دهد، برای جلوگیری از تبدیل برنامه هستهای به یک برنامه نظامی ضروری است. رایس همچنین گفت آمریکا گزارشهای خود درباره «ابعاد تسلیحاتی احتمالی» برنامه هستهای ایران را در اختیار طرف روسی قرار داده است. پوتین در پاسخ گفت که این گزارشها را مطالعه کرده است.
در بخش دیگری از گفتوگو، اختلافنظر درباره نحوه برخورد با ایران مطرح شد. رایس گفت روسیه معتقد است «زمان ارجاع پرونده ایران [به شورای امنیت] هنوز نرسیده»، در حالی که آمریکا تاکید دارد ایران باید بابت رفتارهای خود هزینه بپردازد. در عین حال، رایس اشاره کرد که روسها «ایدههای خلاقانهای» برای جلوگیری از دستیابی ایران به توان بومی غنیسازی دارند.
پوتین در توضیح موضع روسیه گفت نگرانی مسکو این است که ارجاع شتابزده پرونده ایران به شورای امنیت، باعث شود تهران «مسیر کره شمالی» را در پیش بگیرد. او هشدار داد اگر ایران واقعاً بهدنبال سلاح هستهای باشد و کنترل اوضاع از دست برود، پرسشهای دشواری پیش میآید؛ از جمله اینکه آیا باید به اقدام نظامی متوسل شد، چه کسی باید این کار را انجام دهد و بر اساس چه اطلاعاتی.
در پاسخ، بوش گفت نگرانی آمریکا فقط نقض قوانین بینالمللی نیست، بلکه این است که ایران با توافقهایی مانند توافق پاریس موافقت کرده و سپس از آن عقبنشینی کرده است. او گفت این رفتار ایران، اعتماد را از بین میبرد و باعث نگرانی جدی واشینگتن شده است.
در ادامه گفتوگو، موضوع گزینه نظامی نیز مطرح شد. بوش گفت: «گزینه نظامی گزینه بدی است، اما نمیتوان آن را کاملاً از روی میز برداشت.» او افزود که دستیابی ایران به سلاح هستهای، بهویژه اسرائیل را بهشدت نگران کرده و تاکید کرد که دیپلماسی باید به نتیجه برسد.
در بخش دیگری از سند، به فعالیتهای هستهای ایران اشاره شده است. بوش گفت اگر تصور شود که ایران در نطنز غنیسازی انجام میدهد، این تاسیسات میتواند یکی از اهداف بالقوه تلقی شود. پوتین در پاسخ گفت هنوز مشخص نیست آزمایشگاهها دقیقاً چه تجهیزاتی دارند و همکاری ایران با شبکههای خارجی، از جمله پاکستان، همچنان محل نگرانی است. او افزود که بنا بر اطلاعات موجود، «اورانیومی با منشأ پاکستانی در سانتریفیوژهای ایران پیدا شده است».
در پایان بخشهای مرتبط با ایران، بوش بار دیگر تاکید کرد که آمریکا «به سلاح هستهای در دست افراطگرایان مذهبی نیاز ندارد» و ایران را کشوری توصیف کرد که در آن زمان توسط چنین نیروهایی اداره میشود. پوتین نیز گفت برداشت او این است که ایران تصمیم خود را گرفته، اما ادامه گفتوگوهای تهران با سه کشور اروپایی را «نشانهای مثبت» دانست.
نشست شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی پرونده هستهای جمهوری اسلامی، با تقابل دوباره نماینده دولت آمریکا با سفیر حکومت ایران به پایان رسید. در واکنش به اظهارات امیر سعید ایروانی، مورگان اورتگاس تاکید کرد که «هیچگونه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران قابل قبول نیست.»
نماینده ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل در انتهای جلسه، بار دیگر با درخواست حق پاسخ به سخنان نماینده جمهوری اسلامی، ادعای پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ که توسط ایروانی مطرح شده بود را رد کرد و گفت «این قطعنامه نه با اتمام فرآیند اسنپبک و نه با رسیدن به تاریخ ۱۸ اکتبر منقضی نشده است.»
او تاکید کرد تمرکز اصلی واشینگتن بر بازگرداندن محدودیتها و تحریمهای جامعتر شورای امنیت است که به باور آمریکا باید دوباره اعمال شوند.
اورتگاس در ادامه، با اشاره به پیامهایی که از سوی نماینده حکومت ایران خطاب به رییسجمهوری آمریکا مطرح شده بود، گفت ایالات متحده همچنان آماده گفتوگوهای رسمی با ایران است، اما «تنها در صورتی که تهران وارد گفتوگویی مستقیم و معنادار شود.»
او تصریح کرد واشنگتن قصد مذاکره علنی «پشت تریبون» را ندارد و برای هر توافقی خطوط قرمز روشنی وجود دارد؛ «از جمله اینکه هیچگونه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران قابل قبول نیست.» به گفته او، در هر دو دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، آمریکا «دست دیپلماسی» را به سوی ایران دراز کرده، اما تهران بهجای پذیرش این مسیر، خود را در موقعیتهای پرخطر قرار داده است.
اورتگاس با لحنی کنایهآمیز افزود: «از آتش فاصله بگیرید و دست دیپلماسی رییسجمهوری ترامپ را بپذیرید؛ این دست هنوز به سوی شما دراز است.»
سهشنبه دوم دیماه، در نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هستهای تهران، آمریکا، بریتانیا، فرانسه و چند کشور اروپایی با اشاره به ابهام درباره محل نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران تاکید کردند مخفیماندن ذخایر اورانیوم ایران هیچ توجیهی ندارد.
نماینده آمریکا در این نشست گفت ایالاتمتحده همچنان ترجیح میدهد مساله برنامه هستهای جمهوری اسلامی از طریق یک راهحل مبتنی بر مذاکره حلوفصل شود.
نماینده آمریکا افزود بهجز برخی بندها، قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان لازمالاجرا است.
او تاکید کرد این قطعنامهها «تنبیهی» نیستند و برای رسیدگی محدود به نگرانیهای عدم اشاعه درباره برنامه هستهای ایران طراحی شدهاند.
نماینده بریتانیا در شورای امنیت گفت جمهوری اسلامی موظف است از مصوبات شورای امنیت درباره برنامه هستهای خود پیروی کند.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوشنبه گفته بود این آژانس باور دارد بخش عمده ذخایر اورانیوم با غنای بالای جمهوری اسلامی همچنان در داخل ایران باقی مانده است.
گروسی در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی گفته بود: «بیتردید ما درباره برنامه هستهای ایران با کمبود جدی اطلاعات روبهرو هستیم که از منظر عدم اشاعه [تسلیحات هستهای]، موضوعی بسیار منفی است.»
به گفته او، حتی با وجود آسیب شدید به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان در بمباران آمریکا و اسرائیل، درک روشنی مبنی بر این وجود دارد که بخش عمده اورانیوم با غنای بالای جمهوری اسلامی در داخل ایران نگهداری میشود.
نگرانی اروپا از محل ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران
نماینده اتحادیه اروپا در نشست شورای امنیت، با اشاره به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد این نهاد تاکید کرده اطلاعی از محل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ندارد؛ موضوعی که به گفته مقامهای اروپایی، یکی از اصلیترین نگرانیهای جامعه بینالمللی است.
نماینده دانمارک در این نشست گفت «هیچ توجیه صلحآمیزی» برای مخفی ماندن ذخایر اورانیوم غنیشده ایران وجود ندارد و از تهران خواست به میز مذاکره بازگردد و تردیدهای جدی درباره ماهیت برنامه هستهای خود را برطرف کند.
نماینده فرانسه خودداری جمهوری اسلامی از اجرای تعهدات بینالمللی هستهای را «تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت جهانی» خواند و تاکید کرد تنها راهحل عملی برای حلوفصل این پرونده، دیپلماسی است.
نماینده یونان نیز از مشخص نبودن محل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ابراز نگرانی کرد و این وضعیت را غیرقابل توجیه دانست.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ۱۲ آبان در مصاحبه با شبکه الجزیره گفته بود ذخایر اورانیوم با غنای بالا زیر آوار تاسیسات بمباران شده مدفون است.
او گفته بود تا وقتی این ذخایر از زیر آوار بیرون کشیده نشدهاند نمیتوان ارزیابی کرد چه میزان از آن سالم مانده و چه مقدار از بین رفته است.
جمهوری اسلامی بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا در اختیار دارد که پس از حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای در ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، گمانهزنیهای مختلفی در خصوص سرنوشت آنها مطرح شده است.
نماینده جمهوری اسلامی: مکانیسم ماشه اعتباری ندارد
نماینده جمهوری اسلامی در نشست شورای امنیت بار دیگر حمله آمریکا و اسرائیل به ایران را نقض آشکار منشور سازمان ملل دانست و گفت: «قطعنامه ۲۲۳۱ درباره برنامه هستهای ایران در اکتبر منقضی شد و دیگر هیچ اعتبار قانونی ندارد.»
نماینده جمهوری اسلامی گفت: «مشکل کنونی در پرونده هستهای ایران به دلیل خروج یکجانبه آمریکا از برجام، پایبند نبودن سه کشور اروپایی به تعهدات برجامی خود و حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران است.»
نماینده روسیه در این جلسه، رویکرد کشورهای غربی را «ضد ایرانی» توصیف کرد و انتقادها از برنامه هستهای جمهوری اسلامی را سیاسی دانست.
نماینده روسیه با تاکید بر این که اقدام نظامی نمیتواند نگرانیها را درباره مساله اتمی ایران برطرف کند گفت: «سه کشور اروپایی به جای پایبندی به دیپلماسی، مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کردند.»
نماینده چین در این شورا گفت: «مساله اتمی ایران باید از موضعی برابر و از طریق مذاکره حلوفصل شود.»
او افزود: «کشورهای عضو شورای امنیت باید سوءاستفاده از این شورا را برای فشار بر ایران و اقدامات تبیهی علیه این کشور متوقف کنند.»
نماینده چین با اشاره به این که سه کشور اروپایی صلاحیت قانونی برای فعالسازی مکانیسم ماشه را نداشتند، تاکید کرد: «اختلافها باید از مسیر گفتوگو حل شود.»
نماینده چین همچنین گفت خروج آمریکا از برجام و حمله تابستان اسرائیل و آمریکا به ایران، مساله اتمی ایران را به یک بحران عمیق تبدیل کرده است.
نماینده بریتانیا در این نشست اظهارات روسیه و چین را رد کرد و گفت مکانیسم ماشه کاملا مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و بهدلیل عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامی فعال شده و تحریمهای سازمان ملل همچنان معتبر و لازمالاجرا هستند.
نماینده اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد: «نباید درباره اعتبار اقدام سه کشور اروپایی در فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران، هیچ تردیدی ایجاد کرد.»
او گفت: «حصول اطمینان از جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای برای اتحادیه اروپا و جامعه جهانی اهمیتی اساسی دارد.»
فرانسه، بریتانیا و آلمان به عنوان سه کشور اروپایی امضاکننده برجام شش شهریور در نامهای به شورای امنیت روند ۳۰ روزه مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل را فعال کردند.
این اقدام با استقبال آمریکا و اسرائیل مواجه شد و مقامات جمهوری اسلامی آن را «باطل و غیرقانونی» دانستند و وعده پاسخ مقتضی دادند.
در این نشست نمایندگانی از پاناما، اسلونی و پاکستان نیز به تشریح مواضع خود در باره پرونده هستهای جمهوری اسلامی پرداختند.
گزارش راهبرد امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۲۵، تصویری شفاف از نگاه تازه کاخ سفید به جمهوری اسلامی ترسیم می کند. این سند که با امضای دونالد ترامپ منتشر شده، جمهوری اسلامی را نه یک پرونده دیپلماتیک، بلکه یک تهدید امنیتی فعال معرفی می کند.
در این راهبرد، تضعیف توان هسته ای، مهار نفوذ منطقه ای و محدودسازی شبکه های نیابتی تهران به اهداف علنی سیاست خارجی امریکا تبدیل شده است. این تغییر نشان می دهد که واشینگتن وارد مرحله تازه ای از تقابل مستقیم با جمهوری اسلامی شده است.
گزارش «راهبرد امنیت ملی امریکا» یکی از مهم ترین اسناد سیاست خارجی این کشور است که هر سال یا در مقاطع حساس راهبردی منتشر می شود تا تصویری از تهدیدها، اولویت ها و جهت گیریهای کلان ایالات متحده در عرصه جهانی ارائه دهد.
این سند تنها یک متن تشریفاتی نیست، بلکه نقشه راه هماهنگی میان ارتش امریکا، دستگاه اطلاعاتی، سیاست خارجی، اقتصاد، انرژی و فناوری به شمار می رود. به زبان ساده، این گزارش مشخص می کند آمریکا چه میخواهد، چه تهدیدهایی را جدی میداند و برای مقابله با آنها از چه ابزارهایی استفاده خواهد کرد.
راهبرد امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۲۵ که با امضای مستقیم دونالد ترامپ منتشر شده، بازتاب بازگشت کامل دکترین «اول امریکا» به سیاست خارجی این کشور است. در این سند به روشنی گفته میشود که دوره جهانگرایی پرهزینه، مداخلات نامحدود و جنگهای فرسایشی پایان یافته و تمرکز دولت جدید بر منافع مستقیم ملی آمریکا قرار گرفته است. امنیت مرزها، بازسازی توان صنعتی، تسلط بر منابع انرژی، برتری در فناوری های نوین مانند هوش مصنوعی و تقویت بازدارندگی هستهای، ستون های اصلی این راهبرد معرفی شدهاند.
جمهوری اسلامی در مرکز فصل خاورمیانه
در فصل مربوط به خاورمیانه، جمهوری اسلامی بهطور شفاف بهعنوان مهمترین عامل بیثباتی منطقه معرفی شده است. این سند تاكید میكند كه جمهوری اسلامی پس از حملات اسرائیل در مهر ۱۴۰۲ و سپس عملیات مستقیم ایالات متحده در خرداد ۱۴۰۴ با عنوان «عملیات چكش نیمه شب»، بهطور جدی تضعیف شده و بخش قابل توجهی از توان هستهای آن آسیب دیده است.
این برای نخستین بار است كه در یک سند رسمی راهبرد امنیت ملی آمریكا، به عملیات مستقیم علیه زیرساخت های هسته ای جمهوری اسلامی با چنین صراحتی اشاره میشود. در راهبرد جدید، مواجهه آمریكا با جمهوری اسلامی دیگر بر پایه مدیریت تنش یا مهار نرم تعریف نشده، بلكه بر مبنای مهار سخت، بازدارندگی نظامی و تضعیف ساختاری قدرت منطقهای تهران استوار شده است.
كاخ سفید به روشنی مینویسد كه جلوگیری از بازسازی توان هستهای جمهوری اسلامی، تضمین امنیت اسرائیل، باز نگه داشتن تنگه هرمز، جلوگیری از تبدیل خاورمیانه به پایگاه صدور تهدید علیه منافع آمریكا و مهار شبكههای نیابتی تهران از اهداف مستقیم این راهبرد است.
همزمان در این سند تاكید شده كه دوران جنگهای طولانی و ملتسازی در خاورمیانه پایان یافته، اما این به معنای كاهش حساسیت واشینگتن نسبت به تهدید جمهوری اسلامی نیست. بلكه آمریكا تلاش میكند با تركیبی از قدرت نظامی، فشار اقتصادی و ائتلافسازی منطقهای، بدون ورود به جنگ گسترده، رفتار تهران را برای این حکومت پرهزینه نگه دارد.
تفاوت بنیادین با راهبرد سال گذشته
مقایسه راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۵ با اسناد سالهای گذشته، به ویژه دوران دولت بایدن، یک تغییر بنیادین را نشان میدهد. در اسناد پیشین، جمهوری اسلامی هنوز در قالب یک پرونده هستهای قابل مذاكره تعریف میشد و راه بازگشت به توافق بهصورت نظری باز بود. زبان اسناد آن دوره مبتنی بر دیپلماسی مشروط، مدیریت بحران و مهار تدریجی بود.
اما در راهبرد دونالد ترامپ، جمهوری اسلامی دیگر یک مساله دیپلماتیک نیست، بلكه یک تهدید امنیتی فعال تعریف میشود. در این سند به جای تاكید بر مذاكره، از تخریب زیرساختها، افزایش بازدارندگی و محدودسازی نقش منطقهای جمهوری اسلامی سخن گفته میشود. این تغییر لحن، نشانه عبور رسمی واشینگتن از استراتژی گفتوگو به سمت استراتژی فشار امنیتی است.
نكته مهم دیگر این است كه در سند جدید، جمهوری اسلامی نه در سطح روسیه و چین بهعنوان قدرتهای بزرگ جهانی، بلكه در سطح یک تهدید منطقهای قابل مهار طبقهبندی شده است. این تنزل جایگاه، نشاندهنده تغییر نگاه راهبردی آمریكا به وزن ژئوپلیتیک تهران پس از عملیات اخیر است.
نگاه تحلیلگران كاخ سفید به وضعیت جمهوری اسلامی
برداشت غالب تیم امنیت ملی دولت ترامپ از وضعیت كنونی جمهوری اسلامی، تركیبی از تضعیف نظامی، فشار اقتصادی شدید، فرسایش نفوذ منطقهای و شكنندگی داخلی است. در این سند، جمهوری اسلامی دیگر بازیگری در آستانه جهش هستهای تصویر نمیشود، بلكه نظامی تحت فشار معرفی میشود كه بخشی از ابزارهای ایجاد تنش منطقهای خود را از دست داده است.
با این حال، راهبرد امسال هشدار میدهد كه تضعیف جمهوری اسلامی به معنای كاهش خطر نیست، بلكه ممكن است این وضعیت، تهران را به سمت رفتارهای پرریسک و غیرقابل پیشبینی سوق دهد. به همین دلیل، دكترین «صلح از طریق قدرت» مبنای سیاست آمریكا قرار گرفته است.
در عین حال، سند تاكید میكند كه آمریكا بهدنبال اشغال یا تغییر نظام با جنگ مستقیم نیست، بلكه هدف اصلی، مهار مستمر جمهوری اسلامی و جلوگیری از بازسازی توان راهبردی آن در حوزه هستهای، موشكی و منطقهای است.
با توجه به این گزارش راهبردی میتوان به نقش خود مردم در ایران برای تغییر رژیم توجه داشت، چرا که هر نوع حمایت از تغییر از سوی قدرتها فقط با ورود مردم به کارزار میسر خواهد بود.
مجتبی ذوالنوری، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، خبر ایراناینترنشنال درباره انتقال پیام دونالد ترامپ به تهران از طریق محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در مورد سه پیششرط مذاکره را تایید کرد.
ذوالنوری دوشنبه ۱۰ آذر با اعلام این موضوع که پیام واشینگتن از طریق بنسلمان به تهران رسیده، گفت هیچکدام از سه پیششرطی که دولت آمریکا برای ادامه گفتوگوها و رسیدن به توافق با جمهوری اسلامی در نظر گرفته، «منطقی نیست».
منابع ایراناینترنشنال هفتم آذر اعلام کردند دولت ترامپ در پاسخ به درخواست مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی از عربستان سعودی برای میانجیگری با هدف ازسرگیری مذاکره با آمریکا، بار دیگر بر شرایط سهگانه خود بهمنظور گفتوگو با ایران تاکید کرده است.
این منابع تایید کردند که پزشکیان، پیش از سفر ولیعهد عربستان سعودی به واشینگتن، از او خواسته بود با وساطت میان حکومت ایران و آمریکا، زمینه را برای ازسرگیری مذاکرات بین دو کشور فراهم کند.
به گفته منابع ایراناینترنشنال، دولت آمریکا در این پیام بار دیگر به جمهوری اسلامی یادآوری کرده است گفتوگو تنها در صورت پذیرش این پیششرطها ممکن است.
ذوالنوری گفت شروط آمریکا شامل غنیسازی صفر در خاک ایران، قطع همکاری با «گروههای مقاومت» و کاهش برد موشکهای ایران است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ۲۸ آبان تاکید کرد هرگونه توافق برای صفر کردن درصد غنیسازی هستهای را «خیانت» میداند و جمهوری اسلامی «به هیچ وجه» چنین شرطی را نخواهد پذیرفت.
ذوالنوری تاکید کرد توان موشکی ایران «وسیله دفاع از کشور» است و افزود: «چرا شما باید مسلح باشید و ما خلع سلاح شویم؟»
او گفت درخواست کاهش برد موشکها به زیر ۳۰۰ کیلومتر «بهمعنای تلاش برای نابودی ایران» است.
شبکه تلویزیونی آی۲۴ اسرائیل ۳۰ آبان به نقل از منابع آگاه غربی گزارش داد جمهوری اسلامی در بازسازی توان موشکهای بالستیک خود سرمایهگذاری قابل توجهی انجام داده است و بر این اساس، احتمال وقوع درگیری مجدد میان اسرائیل و جمهوری اسلامی در حال افزایش است.
تکذیب بینتیجه خامنهای
چند ساعت پیش از پرواز بنسلمان به سوی ایالات متحده در ۲۶ آبان، خبرگزاری دولتی عربستان سعودی از رسیدن نامه پزشکیان به دست او خبر داد اما جزییاتی از محتوای نامه فاش نشد.
چند روز بعد از این سفر، مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس جمهوری اسلامی، دوم آذر به وبسایت عصر ایران گفت پزشکیان با مجوز رهبر جمهوری اسلامی، از طریق بنسلمان به ترامپ پیام داد که برای «گفتوگوی بدون شرط» آماده است.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ششم آذر ارسال پیام از طریق کشورهای منطقه به آمریکا را «دروغ محض» خواند و تاکید کرد که حکومت ایران «قطعا» در پی همکاری و ارتباط با دولتی مثل دولت آمریکا نیست.
۲۹ آبان، خبرگزاری رویترز به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد که پزشکیان در نامهای به بنسلمان از او خواسته تا در سفر به آمریکا، ترامپ را برای احیای مذاکرات هستهای متقاعد کند.
گزارش تازه موسسه علوم و امنیت بینالملل نشان میدهد که با وجود نابودی بخش بزرگی از زیرساختهای هستهای جمهوری اسلامی در جنگ ۱۲روزه، نشانههای تازهای از بازسازیهای هدفمند و مقاومسازی سازههای امنیتی در تاسیسات کلیدی باقیمانده، بهویژه کوهکلنگ و طالقان ۲ جریان دارد.
نسخه کامل این گزارش جامع که بخشهایی از آن در هفتههای گذشته منتشر شده بود، با بررسی تصاویر ماهوارهای، اطلاعات انتشار یافته از سوی نهادهای امنیتی بهویژه ارتش اسرائیل و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نتیجه میگیرد که جمهوری اسلامی با وجود حجم گسترده تخریبها، همچنان در تلاش برای حفظ و احیای ظرفیتهای حساس هستهای خود است و کار در سایتهای بسیار عمیق کوهکلنگ را ادامه میدهد.
در بخشی از این گزارش به «ساخت یک محفظه استوانهای مهار مواد منفجره قوی و تاسیسات وابسته به آن» در سایت طالقان ۲ اشاره شده است؛ ساختاری که به نقل از این گزارش «به آنچه در توسعه سلاح هستهای به کار گرفته میشود» شباهت دارد.
بر اساس این گزارش سایتهای اصلی غنیسازی جمهوری اسلامی در فردو، نطنز و اصفهان پس از جنگ ۱۲روزه تا حد زیادی نابود شدهاند و هیچ فعالیت معناداری در آنها دیده نمیشود.
این گزارش نتیجه گرفته است که برنامه غنیسازی ایران بهطور جدی عقب افتاده است.
در بخش دیگری از مقدمه گزارش به این موضوع اشاره شده است که با وجود این تعلیق جدی، الگوهای گسترده پاکسازی و بازیابی تجهیزات در چند سایت مرتبط با نظامیسازی توان هستهای مشاهده میشود که میتواند مقدمهای برای بازسازی یا بخشی از فرایند پنهانسازی باشد.
این گزارش با اشاره به نصب «موانع گریزگاهی موشک کروز» در تونلهای مجتمع هستهای اصفهان، این تاسیسات را «محتملترین مکان» برای نگهداری تجهیزات بسیار ارزشمند هستهای یا ذخایر اورانیوم غنیشده با غنای ۶۰ درصد، یا هر دو آنها دانسته اما با این حال «احتمال جابهجایی آن درون سایتهای هستهای» را رد نکرده است.
این گزارش سایتهای مرتبط با برنامه هستهای جمهوری اسلامی را در سه دسته بررسی کرده است:
سایتهای تحت اختیار سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی که همگی با غنیسازی اورانیوم مرتبطاند، شامل مجتمع غنیسازی نطنز، سایت غنیسازی فردو، مجتمع اصفهان، سایت تولید سانتریفیوژ در کرج، سایت تست و تحقیق و توسعه سانتریفیوژ «کالای الکتریک»؛
سایتهای تحت اختیار سپند که با نظامیسازی برنامه هستهای مرتبطاند، شامل سایتهای سنجریان، لویزان ۲، مقر جدید سپند و مرکز پژوهشی شهید میثمی؛
و دو سایت کلیدی که با غنیسازی اورانیوم یا نظامیسازی مرتبطاند و شواهدی از ادامه فعالیتهای ساخت و ساز در آنها مشاهده میشود، یعنی کوه کلنگ و طالقان ۲.
کوه کلنگ
تاسیسات کوه کلنگ در جنوب مجتمع هستهای نطنز قرار دارد و به گواه تصاویر ماهوارهای، فعالیتهای عمرانی در ماههای گذشته در این تاسیسات ادامه داشته است
این تاسیسات در جنگ ۱۲روزه هدف قرار نگرفت شامل دو مجموعه تونلیِ زیرزمینی است؛ یکی در حال ساخت به نام «مجتمع تونلی کلنگ» و دیگری که سال ۲۰۰۷ ساخته شد و «مجتمع تونلی ۲۰۰۷» نام گرفت.
جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۰ هدف از ساخت مجتمع تونلی کوه کلنگ را ایجاد یک تاسیسات پیشرفتهٔ مونتاژ سانتریفیوژ با ظرفیت تولید چندهزار سانتریفیوژ در سال اعلام کرد.
اکنون بهنظر میرسد ساخت این مجموعه ، دستکم در بخش تونلی، به مراحل پایانی نزدیک شده است. افزون بر این، دیوار پیرامونی امنیتی بیرونی هر دو مجموعه تونلی که ساخت آن پیش از جنگ و از اوایل ۲۰۲۵ آغاز شده بود تکمیل شده است اما اقدامات امنیتی هنوز در دست ساخت است.
این گزارش احتمال میدهد که در طول جنگ ۱۲روزه ذخایر اورانیوم غنیشده از سایت اصلی نطنز تخلیه و به این مجموعه منتقل شده باشد؛ شکی که با افزایش اقدامات مقاومسازی و عملیات خاکبرداری و دفن ورودیهای تونل تقویت میشود.
این گزارش با استناد به تصاویر ماهوارهای میگوید که ورودیهای مجتمع تونلی ۲۰۰۷ طوری اصلاح شدهاند که دسترسی به آنها دشوارتر شود و هدف از این اقدام را «مقاومسازی در برابر حمله، یا شاید دشوارتر کردن بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی» عنوان میکند.
نویسندگان این گزارش بر این باورند که با تخریب گسترده دیگر تاسیسات مرتبط با سانتریفیوژ در ایران، مجتمع کوهستانی کوه کلنگ احتمالا یکی از نامزدهای اصلی برای بازسازی برنامه سانتریفیوژی ایران خواهد بود؛ برنامهای که تولید قطعات سانتریفیوژ تا مونتاژ آنها و غنیسازی اورانیوم را در بر میگیرد.
همچنین به باور نویسندگان این گزارش، مجتمع کوه کلنگ از این جهت قابل توجه است که در عمق بسیار زیادی ساخته شده، شاید حتی عمیقتر از کارخانه غنیسازی فردو، و همین مساله است که که نگرانیهای زیادی را برمیانگیزد.
این گزارش تاکید میکند که «هیچ نشانهای» مبنی بر تغییر در برنامه هستهای جمهوری اسلامی برای این سایت پس از جنگ مشاهده نمیشود و تا نوامبر ۲۰۲۵ این سایت به مراحل پایانی ساختوساز نزدیک شده است. یه این ترتیب، این مجتمع نامزد اصلی برای بازسازی برنامه سانتریفیوژ ایران به شمار میرود.
این گزارش فعالیتهای مشاهدهشده در مجتمع تونلی قدیمی ۲۰۰۷ را «گیجکنندهتر» ارزیابی میکند و مینویسد: «تلاشها برای مقاومسازی ورودیهای تونل در این مجموعه ادامه دارد، اما در سطحی که ممکن است به مسدودسازی کاملِ ورودیها و شاید دفن یا قفلکردن امن موجودیهای ذخیرهشده در محل منجر شود.»
به باور نویسندگان این فعالیت بار دیگر بر یک پرسش مهم تاکید میکند: « آیا ایران در خلال جنگ ۱۲روزه و پیش از ورود آمریکا به تنشها، ذخایر اورانیوم غنیشده نطنز را به این محل منتقل کرده است؟»
طالقان ۲
طالقان ۲ تاسیساتی درون مجموعه نظامی پارچین در ۳۰ کیلومتری جنوب شرق تهران است که بهدلیل تخریبهای ناشی از حملات اکتبر ۲۰۲۴ از سوی اسرائیل، در جنگ ۱۲روزه هدف حمله نبود.
تصاویر ماهوارهای بین مه تا نوامبر ۲۰۲۵ نشان میدهد که جمهوری اسلامی تلاش قابل توجهی برای بازسازی و توسعه این سایت انجام داده است.
مهمترین تحول ساخت یک محفظه استوانهای مهار مواد منفجره قوی و تاسیسات وابسته به آن است؛ ساختاری بسیار شبیه به آنچه در توسعه سلاح هستهای به کار گرفته میشود.
افزون بر این، طراحی یک ساختمان مرکز طولانی که محفظه استوانهای مهار انفجار درون آن قرار دارد، و همینطور سازههای تقویتشدهای که ساختمانها را در برابر انفجار -چه انفجار هوایی و چه انفجار داخلی- محافظت میکنند، احتمال وجود مواد منفجره را در این سایت افزایش میدهد.
گزارش تاکید میکند که هرچند در حال حاضر هیچ شواهدی مبنی بر استفاده از این سایت برای اهداف هستهای نظامی وجود ندارد، اما ماهیت ساختوساز، ابعاد محفظه استوانهای و الگوی تقویت سازهها این احتمال را مطرح میکند که حکومت ایران ممکن است در تلاش برای بازسازی توان آزمایشهای انفجار پرقدرت مرتبط با برنامه آماد باشد یا هدفی مشابه را دنبال کند.
نطنز
برآوردها از این حکایت دارد که فعالیتهای مشاهدهشده در این مجموعه محدود بوده است. هیچ عملیات تعمیراتی روی ساختمانها یا زیرساختهای آسیبدیده یا نابودشده مشاهده نشده است.
علاوه بر این، حفره ناشی از دو بمب سنگرشکن جیبییو۵۷ در بالای سالن غنیسازی که اکنون مدفون است، پُر شده و پوششی روی آن قرار گرفته است.
این گزارش تاکید میکند که ورود کارکنان ایرانی به تاسیسات زیرزمینی نطنز مشخص نیست اما توجه به پراکندگی بقایای دستکم ۱۹ دستگاه خنککننده سامانه تهویه هوا در نقاط مختلف، تاسیسات نطنز در حال حاضر عملیاتی نیست.
تصاویری از تاسیسات برقی نابود شده در سایت هستهای نطنز - عکس از موسسه علوم و امنیت بینالمللی
فُردو
تصاویر ماهوارهای فردو مربوط به ۲ نوامبر ۲۰۲۵ نشان میدهد که در این سایت هیچ فعالیت قابل توجه و جدیدی مشاهده نمیشود.
هرچند هنگام ارزیابیهای اولیه برای سنجش میزان خسارت وارد آمده در اثر حملات آمریکا و اسرائیل، جادههایی به سمت محلهای انفجار احداث شد و برای مدت کوتاهی یک جرثقیل در این محل نصب شده بود، اما حفرهها از آن زمان پُر شدهاند و جرثقیل و سایر ماشینآلات سنگین جمعآوری شدهاند.
محل اصابت بمب سنگرشکن که حفرههای ناشی از آن اکنون پُر شدهاند - عکس از موسسه علوم و امنیت بینالمللی
همانطور که در گزارش راستیآزمایی و نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سپتامبر ۲۰۲۵ آمده است، خسارت واردشده به تاسیسات فردو احتمالا بسیار قابل توجه است.
مجتمع هستهای اصفهان
مجتمع هستهای اصفهان یکی از بزرگترین مراکز هستهای جمهوری اسلامی است که تاسیسات تبدیل اورانیوم، ساخت سوخت، انبارهای اورانیوم طبیعی و غنیشده، و تولید فلز اورانیوم را در بر میگیرد. همچنین مهمترین بخشهای تولید سوخت راکتور نیز در این مجموعه قرار دارند.
در شمال مجتمع هستهای اصفهان، یک مجتمع تونلی وجود دارد که احتمال میرود بخش قابل توجهی از ذخایر ۴۴۰ کیلویی اورانیوم ۶۰ درصد جمهوری اسلامی در آن ذخیره شده باشد.
افزون بر این، طبق ارزیابیها، محل ساخت یک سایت غنیسازی مخفی جدید هم بوده که جمهوری اسلامی درست پیش از آغاز جنگ ۱۲روزه، بدون ارائه جزییات وجود آن را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اطلاع داد.
فعالیت در بخشهای اصلی این مجموعه در سطح زمین پس از حملات اسرائیل و آمریکا در عمل متوقف شدهاند و غیر از پاکسازی محدود، هیچ تلاش جدی برای بازسازی دیده نمیشود.
موسسه علوم و امنیت بینالملل تاکید میکند که بازسازی این بخش بهدلیل وابستگی شدید به تجهیزات وارداتی که اکنون همه آنها تحت تحریمهای جهانی قرار گرفتهاند، بسیار دشوار خواهد بود.
با وجود این، تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که جمهوری اسلامی در ماههای اخیر در تاسیسات تونلی این مجتمع که دارای سه ورودی است عملیاتی داشته؛ از جمله اینکه ورودی شمالی را بازطراحی و ورودی میانی را تا حدی پاکسازی کرده است.
موسسه علوم و امنیت بینالملل معتقد است این تلاشها احتمالا بخشی از فعالیتهای مقدماتی برای ایجاد دسترسی امن و مطمئن به ورودیهای تونل است.
افزون بر این، جمهوری اسلامی اطراف ورودی شمالی نوعی «موانع گریزگاهی موشک کروز» نصب کرده است. هدف این موانع آن است که توانایی یک موشک کروز یا هر نوع موشک دیگر برای اصابت مستقیم به ورودی تونل را مختل کنند.
بر این اساس نویسندگان گزارش احتمال میدهند که بخشهایی از مجتمع هستهای اصفهان اکنون عملیاتی شده یا در آستانه عملیاتی شدن است. همچنین، این مجموعه محتملترین مکان برای نگهداری تجهیزات بسیار ارزشمند هستهای، از جمله تاسیسات جدید سانتریفیوژ یا ذخایر ۶۰ درصد، یا هر دو آنهاست.
سایت تولید سانتریفیوژ کرج
این سایت هستهای که زیر نظر سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی اداره میشد نیز همچنان تخریب شده باقی مانده و پس از جنگ ۱۲روزه هیچ عملیات پاکسازی یا تعمیری در آن انجام نشده است؛ آوار ناشی از حملات همچنان در سراسر مجموعه پراکنده است و آخرین تصاویر ماهوارهای نشان میدهند که چندین ساختمان این مجموعه بهطور کامل نابود شدهاند.
سنجریان
سنجریان نیز از جمله سایتهایی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هرگز از آن بازدید نکرده است. این سایت یکی از تاسیسات کلیدی برنامه «آماد» برای آزمایش و تولید بود. تصاویر ماهوارهای بررسیشده نشان میدهد که فعالیت چندانی در این سایت انجام نشده است. هرچند مشخص است این سایت مورد بازدید قرار گرفته اما تاکنون تلاشی برای پاکسازی یا بازسازی آن انجام نشده است.
لویزان ۲ مشهور به سایت مژده
سایت لویزان ۲ (مژده)، که آژانس هرگز از آن بازدید نکرده، در نزدیکی دانشگاه مالکاشتر قرار دارد. این سایت بخشی از سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی مشهور به سپند است که مستقیما به بالاترین سطح نظامی و شخص رهبر جمهوری اسلامی گزار میدهد.
در ماههای گذشته جمهوری اسلامی تلاش چشمگیری برای پاکسازی این سایت، شامل تخریب ساختمانها و آواربرداری انجام داده و این روند همچنان ادامه دارد.
اقدام سریع حکومت ایران در تخریب و پاکسازی فوری این ساختمانهای مهم، ممکن است مقدمهای برای بازسازی توانمندیهای کلیدی سپند باشد. همچنین در نتیجه این پاکسازی امکان هرگونه بازرسی احتمالی در آینده با هدف یافتن شواهد مربوط به فعالیتهای اعلامنشده هستهای یا مرتبط با سلاح هستهای که ممکن است در آنجا انجام شده باشد، محدود میشود.
مقر جدید سپند
مقر جدید سپند که در یک و نیم کیلومتری لویزان ۲ و در خیابان فخریزاده قرار دارد، هرگز از سوی آژانس مورد بازدید قرار نگرفته است. تصاویر ماهوارهای از میانه تابستان تا میانه آبان نشان میدهد که جمهوری اسلامی در حال تخریب تدریجی ساختمان و بازیابی تجهیزات باقیمانده است.
در گزارش بهطور مشخص به سه واحد خنککننده اشاره شده که در تصاویر ماهوارهای مشاهده و سپس از محل خارج شدهاند.
مرکز میثمی
مرکز پژوهشی میثمی که از زیرمجموعههای سپند به شمار میرود و طبق گزارشهای وزارت دفاع اسرائیل بخشی از مجموعه نظامیسازی صنعت هستهای جمهوری اسلامی است، در غرب تهران و نزدیک کرج قرار دارد.
تصاویر ماهوارهای ۲۱ اکتبر و ۲ نوامبر ۲۰۲۵ نشان میدهند که جمهوری اسلامی در این سایت پاکسازی گسترده، شامل آواربرداری انجام داده است.
این اقدام میتواند نشانه بازیابی تجهیزات و آمادهسازی برای بازسازی احتمالی باشد. با این حال، هیچ نشانهای از آغاز بازسازی یا احیای توانمندیهای قبلی در تصاویر دیده نمیشود.
کالای الکتریک
سایت تحقیق و توسعه سانتریفیوژ کالای الکتریک در جاده دماوند، در فاصله ۱۶ تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵ دو بار هدف حملات اسرائیل قرار گرفت و بهطور کامل نابود شد. تصاویر ماهوارهای ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ نشان میدهد که سایت همچنان ویران است؛ تنها مقدار اندکی آوار برای ایجاد یک مسیر باریک پاکسازی شده و یک خودرو در آن قابل مشاهده است.
ساختمانها همچنان زیر آوار قرار دارند و هیچ نشانهای از تعمیر یا بازسازی در محل دیده نمیشود.
توشیمیتوسو موتگی، وزیر خارجه ژاپن، در تماسی تلفنی با عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، از تهران خواست که به میز مذاکرات با آمریکا بازگردد و همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را فورا از سر بگیرد.
وزارت خارجه ژاپن دوشنبه ۱۰ آذر، پس از این تماس تلفنی در بیانیهای نوشت که موتگی «بر اهمیت ازسرگیری هرچه سریعتر گفتوگوها میان ایالات متحده و ایران با هدف حلوفصل مسئله هستهای جمهوری اسلامی از طریق گفتوگو تاکید کرد».
بر اساس این بیانیه، وزیر خارجه ژاپن همچنین از جمهوری اسلامی خواست «فورا همکاری کامل خود را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سر بگیرد».
توشیمیتوسو موتگی، وزیر خارجه ژاپن
پیشینه میانجیگری ژاپن
ژاپن از متحدان آمریکا به شمار میرود که با ایران نیز روابط تجاری داشته است.
شینزو آبه، نخستوزیر پیشین ژاپن، در سال ۱۳۹۸ سفری به ایران داشت و با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، دیدار کرد.
در آن زمان گفته شد او حامل پیام دونالد ترامپ، رییسجمهوری وقت آمریکا برای رهبر جمهوری اسلامی بوده است.
در ویدیویی که از این دیدار منتشر شد، خامنهای خطاب به آبه گفت: «من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم.»
سال ۱۳۶۲ نیز شیناتزو آبه، پدر شینزو آبه و وزیر وقت خارجه ژاپن برای میانجیگری میان ایران و عراق به تهران سفر کرده بود.
عراقچی: آمریکا جلب اعتماد کند
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، ایرنا، عراقچی در گفتوگو با وزیر خارجه ژاپن گفت: «این آمریکاست که باید با جلب اعتماد ایران به دیپلماسی بازگردد.»
عراقچی این درخواست را در شرایطی مطرح کرده که آمریکا بر سه شرط اصلی خود در مذاکرات هستهای با تهران تاکید دارد.
هفتم آذر، ایراناینترنشنال به نقل از منابع آگاه گزارش داد دولت آمریکا در پاسخ به درخواست مسعود پزشکیان از عربستان سعودی برای میانجیگری میان تهران و واشینگتن، بار دیگر بر شروط سهگانه خود برای مذاکره با حکومت ایران تاکید کرد.
استیو ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه، پیشتر از جمهوری اسلامی خواسته بود برنامه هستهای و غنیسازی اورانیوم را بهطور کامل کنار بگذارد، نیروهای نیابتی خود را منحل کند و محدود شدن برنامه موشکیاش را بپذیرد.
افزایش درخواستها از جمهوری اسلامی برای بازگشت به میز مذاکره
پیش از ژاپن، فرانسه هفته گذشته درخواست مشابهی از جمهوری اسلامی مطرح کرد.
عراقچی و ژان نوئل بارو، وزیر خارجه فرانسه، پنجم آذر در پاریس با یکدیگر دیدار کردند و پس از این دیدار، فرانسه اعلام کرد این کشور از تهران خواسته است به مذاکرات برگردد تا «توافقی قوی و پایدار» حاصل شود که تضمین کند جمهوری اسلامی هرگز به سلاح هستهای دست نخواهد یافت.
سرنوشت و وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده، بهویژه ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی در ایران، همچنان نامشخص است و جمهوری اسلامی از دادن اجازه به آژانس برای بررسی این ذخایر خودداری میکند.
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ۲۹ آبان در نشست غیرعلنی خود قطعنامهای تصویب کرد که جمهوری اسلامی را ملزم میکند «بیدرنگ» درباره وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده و سایتهای هستهای آسیبدیده در جریان جنگ ۱۲ روزه گزارش دهد.
عراقچی، ۹ آذر به خبرگزاری دولتی ایرنا گفت که اکنون امکان مذاکره با آمریکا وجود ندارد و با اروپاییها هم مشکلات مشابهی وجود دارد: «ما سالها با سه کشور اروپایی مذاکره کردیم اما نتایج واقعا موثری نداشته است.»