فرمانده سپاه کرمانشاه: مردم ایران در لحظه خطر پای خامنهای میایستند
بهمن ریحانی، فرمانده سپاه «نبیاکرم» استان کرمانشاه، با اشاره به مشکلات معیشتی گفت این نارضایتیها باعث نشده است که مردم از «اصول و ارزشهای انقلاب» فاصله بگیرند. او تاکید کرد مردم ایران میتواند هم منتقد ناکارآمدی باشد و هم در «لحظه خطر» از خامنهای دفاع کند.
ریحانی همچنین از خانوادهها خواست مراقب «فضای مجازی و رسانههای معاند» باشند و گفت این فضاها میتوانند بهگفته او «انگیزه و ایمان نسل جدید» را تضعیف کنند. او بر نقش خانوادهها در حفظ ارزشها تاکید کرد.
روزنامه ندای وطن لبنان نوشت عمان درخواست جوزف عون، رییسجمهور لبنان، برای میانجیگری میان لبنان و اسرائیل را پذیرفته و قرار است با تهران تماس بگیرد تا از تنش یا مانعتراشی در مسیر مذاکرات جلوگیری شود.
این روزنامه افزود که انتظار میرود عمان با تهران تماس بگیرد تا از موضعگیری سخت جلوگیری کند، مسیر مذاکرات را دچار مانع نکند و تضمین دهد که حزبالله به سمت تنشزایی یا کارشکنی در هرگونه توافق احتمالی نرود.
ندای وطن نوشت عمان همچنین «از کانالهای باز خود با اسرائیل استفاده خواهد کرد» تا این کشور را ترغیب کند به حاکمیت لبنان احترام بگذارد و به توافقهای بینالمللی مربوطه پایبند باشد تا فضایی سیاسی و امنیتی ایجاد شود که بتواند اوضاع را آرام کند و مسیر هرگونه توافق را هموار سازد.
یوسف رجی، وزیر خارجه لبنان، با تاکید بر خلع سلاح حزبالله بهعنوان «ضرورتی ملی» اعلام کرد این گروه نمیتواند بدون تایید جمهوری اسلامی سلاحهای خود را تحویل دهد.
نتایج پژوهشی تازه در ایران نشان میدهد در حالی که ساختار قدرت در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی میکوشد نقش معلمان را به «مجریان مطیع» فروکاهد، کانون صنفی معلمان به میدان اصلی مقاومت برای بازیابی جایگاه معلمان و ایدئولوژیزدایی از آموزش تبدیل شده است.
در این مطالعه، امید قادرزاده و فرزاد ناصری، پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه کردستان، از طریق مصاحبه با اعضای کانون صنفی معلمان سنندج، به بررسی تجربه این معلمان از کار در مدرسه و فعالیتهای صنفی پرداختند.
بر اساس یافتههای این پژوهش که در آخرین شماره فصلنامه علمی-پژوهشی «رفاه اجتماعی» منتشر شد، بسیاری از اعضای کانون از «احساس نادیده انگاشته شدن» در تصمیمگیریهای آموزشی و «ندامت» خود از انتخاب شغل معلمی سخن میگویند.
یکی از آموزگاران هشدار میدهد فضای مدرسه به حدی ناامیدکننده است که بسیاری از همکارانش ۳۰ سال خدمت را «عمر هدررفته» توصیف میکنند.
به روایت مشارکتکنندگان، معلم در مدرسه عملا به مجری بخشنامهها و کتابهای درسی تبدیل شده است و در تعیین محتوای درس، شیوه ارزیابی و حتی نمره دادن استقلال چندانی ندارد.
پژوهش در این زمینه به فشارهایی اشاره میکند که بر معلمان وارد میشود تا نمرات دانشآموزان را افزایش دهند و بدین ترتیب، آمار قبولی مدرسه و منطقه در ظاهر رضایتبخشتر به نظر برسد.
بر پایه دادههای پژوهش، فرهنگ غالب در مدارس با تکیه بر دو محور اصلی معلم «همنوا و متعهد» و معلم «سادهزیست و قناعتپیشه»، بهدنبال ارائه تصویری غیرواقعی از این گروه است که هویت فردی و اجتماعی آنان را مخدوش میکند.
در اسناد رسمی از معلم انتظار میرود همزمان مربی اخلاق، کارشناس آموزشی و الگوی سبک زندگی باشد، اما در عمل زیر سایه «نظم در ورود و خروج» و ارزیابیهای صوری قرار میگیرد.
قادرزاده و ناصری معتقدند این فشار تنها از راه تنبیه اعمال نمیشود. نتایج حاکی از آن است که قدرت در مدرسه در سه سطح «انضباطی»، «پاداشدهنده» و «شرطی» عمل میکند.
بر این اساس، معلمان فعال در تجمعهای صنفی با تهدید و حذف از پستهای مدیریتی و ممنوعیت از تدریس روبهرو میشوند و در مقابل کسانی که در مراسمهای رسمی و اداری حضور پررنگ دارند، مشوقهای مالی دریافت میکنند.
یکی از مشارکتکنندگان تخصیص امتیاز به همراهی در مناسبتها را اینگونه روایت میکند: «سال ۸۹ که به کارکنان امتیاز زمین واگذار شد، اولویت با کسانی بود که بیشتر در مناسبتها شرکت کرده بودند... با وجود سابقه بیشتر، این امتیاز به بنده تعلق نگرفت.»
در سطح شرطی نیز شعارهایی مانند «معلمی شغل انبیاست» و تاکید مکرر بر قناعت و سادهزیستی به ابزاری برای خاموش کردن مطالبات مزدی و حرفهای بدل شده است.
کالایی شدن آموزش
بخش دیگری از پژوهش به پیامدهای «کالایی شدن آموزش» میپردازد.
به گفته فعالان صنفی، سیاستهای جدید از جمله دریافت انواع شهریه، اخذ کمکهای اجباری و فروش مجلات آموزشی، هزینه تحصیل را برای خانوادههای کمدرآمد بالا میبرد.
یکی از دبیران یادآوری میکند زمانی کتاب، کیف، کفش و حتی تغذیه دانشآموزان رایگان بود، اما امروزه مدیران مدارس «با هر بهانهای از دانشآموزان پول میگیرند» و این وضعیت به افزایش شمار کودکان بازمانده از تحصیل دامن میزند.
در چنین فضایی، کانون صنفی معلمان برای اعضای خود به مسیری برای بیان نارضایتی و تلاش جمعی بدل شده است.
ابعاد اصلی فعالیت این تشکل صنفی را «آگاهیبخشی»، «ایدئولوژیزدایی از آموزش»، «نفی کالایی شدن آموزش» و «مقاومت خاموش» تشکیل میدهند.
یکی از اعضای کانون میگوید: «کار اصلی ما آگاهیبخشی است به معلمان تازهکار، دانشآموزان و عامه مردم در مورد حقوق خود.»
او که ۲۱ سال سابقه خدمت دارد، تاکید میکند: «معلم تا نداند در برابر جامعه چه تکلیفی دارد و چه حقی، چطور میتواند دانشآموز مطالبهگر تربیت کند؟»
بر اساس یافتهها، بهدلیل برخوردهای امنیتی و اداری با تجمعها و اعتصابها، بخش مهمی از فعالیتهای صنفی معلمان به شکل «مقاومت مدنی خاموش» بروز پیدا میکند.
نافرمانیهای مدنی در قالب «گریز از نظام سلطه بدون ترک آن»، با خودداری از شرکت در برخی برنامههای رسمی و اداری، استفاده از شبکههای غیررسمی و مجازی برای نقد سیاستهای آموزشی، و حفظ همبستگی میان معلمان ناراضی صورت میگیرد.
قادرزاده و ناصری تاکید میکنند کانون صنفی معلمان فراتر از پیگیری صرف حقوق مزدی، «جلوهای از مقاومت و منازعه در میدان آموزش» است و رویارویی میان این تشکل و ساختار قدرت، نزاعی بر سر شناسایی نهادی و بازتعریف جایگاه معلم در مدرسه و جامعه به شمار میرود.
در این پژوهش ۳۳ نفر از فعالان زن و مرد کانون صنفی معلمان شهر سنندج شرکت داشتند.
جانشین فرماندهکل ارتش جمهوری اسلامی، گفت: «ما هیچگاه سراغ سلاحی که به سعادت بشری لطمه بزند، نرفتهایم.»
محمدحسین دادرس افزود: «هوش، توانمندی و خلاقیتهای یک ایرانی در مرتبهای قرار دارد که میتواند کارهای سخت را در جهان انجام دهد و کرسیهای علمی قابل توجهی را نیز به دست آورد.»
شاهزاده رضا پهلوی در کنفرانس سالانه اوانجلیستهای حامی دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، از جامعه جهانی خواست پشت مردم ایران بایستد. او همچنین با گیلا گملیل، وزیر علم و فناوری اسرائیل دیدار کرد.
کنفرانس سالانه اوانجِلیستهای حامی ترامپ در واشینگتن برگزار شد و گملیل که به آمریکا سفر کرده در این کنفرانس شرکت کرد.
شاهزاده رضا پهلوی به عنوان «مهمان ویژه» در این کنفرانس دعوت شد تا وضعیت مردم ایران زیر سلطه جمهوری اسلامی را توضیح دهد و صدای اعتراض و خواست آزادی مردم ایران را به گوش حضار برساند.
او در سخنرانی خود در این کنفرانس به فشارها و سرکوبهای روزافزون اشاره کرد و از جامعه جهانی خواست در کنار مردم ایران بایستد و چشمانداز خود برای «ایرانی آزاد، مدرن و شکوفا پس از جمهوری اسلامی» را ترسیم کرد.
اوانجلیستها، گروهی از پیروان مسیحی پروتستان، هستند و این همایش تجمع طیفی است که در پیشبرد فضای سیاسی امروز آمریکا موثر به حساب میآید.
۱۵ آذر و در آستانه روز دانشجو در ایران، شاهزاده پهلوی در پیامی خطاب به دانشجویان ایران، به فشار شدید اقتصادی، خفقان و سرکوب در دانشگاهها و نبود آزادی اشاره کرد، اما از جوانان خواست از امید به تغییر دست نکشند.
دیدارهای شاهزاده پهلوی و نمایندگانش با مقامات اسرائیلی
گملیل، که عضو مهم کابینه سیاسی–امنیتی اسرائیل است، و شاهزاده پهلوی پیشتر چندین بار ملاقات داشتهاند.
این دیدارها درباره شرایط مردم ایران، راههای حمایت بینالمللی و نقش اسرائیل در روند تغییرات سیاسی در ایران بوده است.
همچنین شاهزاده هم سه سال پیش به دعوت رسمی، و در سفری مستقل، به اسرائیل سفر کرده و با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر این کشور دیدار و گفتگو کرده بود.
شهریور امسال، هیاتی از پژوهشگران ایرانی در تبعید به نمایندگی از شاهزاده پهلوی با رییسجمهوری و وزیر علم و فناوری اسرائیل دیدار و درباره امکان توافقاتی مشابه توافق ابراهیم میان ایران و اسرائیل گفتوگو کردند.
در مهرماه، شاهزاده رضا پهلوی در بیانیهای به مناسبت سالگرد حمله حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، با قربانیان این حمله ابراز همدردی کرد و گفت ملتهای ایران و اسرائیل در «دردی مشترک از شرارت جمهوری اسلامی و مزدوران تروریستش» سهیماند.
صفحه فارسی وزارت خارجه آمریکا با بازنشر یادداشتی تحلیلی از نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، نوشت که ایالات متحده در کنار مردم ایران ایستاده و به مردم ایران و حق انتخاب آنان متعهد است.
در این پست که پنجشنبه ۲۰ آذر در رسانه اجتماعی ایکس منتشر شد، آمده است: «ایالات متحده در کنار مردم ایران ایستاده است، همانگونه که آنان در پی کرامت، عدالت و حق تعیین سرنوشت خود هستند.»
صفحه فارسی وزارت خارجه آمریکا، افزود: «ما از خواستههای مسالمتآمیز آنان برای حقوق بشر و آیندهای که به خواست خودشان شکل خواهند داد، حمایت میکنیم. تعهد ما به مردم ایران و حق انتخاب آنان است.»
نرگس محمدی ۱۴ آذر در یادداشتی تحلیلی در مجله تایم نوشت: «بیش از چهار دهه، ایرانیان از طریق جنبشهای مسالمتآمیز و دموکراتیک برای حقوق اساسی و انسانی خود تلاش کردهاند: از راهپیماییهای زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا اعتراضات دانشجویی ۱۳۷۸، جنبش سبز ۱۳۸۸، اعتراضات آبان ماه ۱۳۹۸و قیام "زن، زندگی، آزادی" در سال ۱۴۰۱ که با کشته شدن مهسا (ژینا) امینی آغاز شد.»
او که از آذر ۱۴۰۳ با مرخصی استعلاجی بیرون از زندان است، تاکید کرد: «مقاومت مداوم زنان و جوانان، پایهها و بنیانهای جمهوری اسلامی را لرزانده و آن را به بدترین کابوس رژیم تبدیل کرده است. کسانی که رژیم بیشترین تلاش را برای سکوت آنها کرد، قدرتمندترین چالشگران آن شدهاند.»
این فعال حقوق بشر تاکنون بیش از ۱۰ سال را در حبس گذرانده و از آغاز فعالیتهایش با جمع احکام بیش از ۳۶ سال زندان و ۱۵۴ ضربه شلاق روبهرو بوده است.
او با وجود تایید سازمان پزشکی قانونی برای تمدید تعلیق حکم، در ماههای گذشته بارها جهت بازگشت به زندان اوین تحت فشار قرار گرفته است.
آمریکا: جمهوری اسلامی از قدرت زنان میهراسد
صفحه فارسی وزارت خارجه آمریکا، پنجشنبه ۲۰ آذر در پستی دیگر در شبکه ایکس نوشت: «فرقی نمیکند رژیم جمهوری اسلامی چند راه برای خاموش کردن زنان پیدا کند. چه با ممنوع کردن نشان دادن مو، ورود به استادیومها یا بیان صدای خود از طریق موسیقی، زنان شجاع ایران حاضر به سکوت نیستند.»
وزارت خارجه آمریکا افزود: «از اِوی، رپر شجاعی که با وجود تهدیدها از حذف حساب شبکههای اجتماعی خود خودداری کرد، تا نیوشا مفیدی که با جسارت در کنسرتی عمومی آواز خواند و تا فاطمه عطایی و اسمَر حمیدی که آزادیهای هنری و شبکههای اجتماعیشان مورد حمله قرار گرفت، هر یک از این ایستادگیها، نشاندهنده قدرت زنان در به چالش کشیدن رژیم جمهوری اسلامی است که از قدرت آنان هراس دارد.»
در پایان این مطلب آمده است: «زنان ایرانی همیشه راهی برای شنیده شدن پیدا خواهند کرد. ما در کنار هر زن و مرد ایرانی هستیم که حاضر به سکوت نیست.»
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی در سالهای اخیر به ویژه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، صفحات شماری از هنرمندان یا چهرههای فعال در فضای مجازی را مسدود کرده است.
حکومت ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ با استناد به تفاسیر فقهی، آوازخوانی زنان را در حضور مردان حرام اعلام کرد. این تصمیم، نقطه پایانی بود بر فعالیت رسمی خوانندگان زنی که پیش از انقلاب در عرصه موسیقی ایران حضور داشتند.
با این تحولات، آثار دهها خواننده زن از رسانههای رسمی حذف و صدایشان به حاشیه رانده شد.
جمهوری اسلامی و مراجع تقلید شیعه، آوازخوانی زنان را موجب تحریک مردان میدانند.
در ماههای اخیر سرکوبها علیه خوانندگان و فعالان حوزه موسیقی که بهویژه به حجاب اجباری معترض بودهاند، شدت گرفته است.
اواخر فروردین امسال بیش از ۱۶۰ خواننده، هنرمند، کنشگر مدنی و تشکل، شامل ۱۹ تشکل داخل ایران، در بیانیهای تشدید اقدامهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه خوانندگان زن را بخشی از «پروژه سرکوب سیستماتیک زنان و تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و مبتنی بر تبعیض جنسیتی» خواندند.