انجمن تولید گوشت ایران: قیمت سوسیس و کالباس از گوشت قرمز گرانتر شده است

مسعود رسولی، دبیر انجمن تولید و بستهبندی گوشت، اعلام کرد قیمت سوسیس و کالباس بهداشتی و باکیفیت، بهطور قابلتوجهی از گوشت قرمز پیشی گرفته است.

مسعود رسولی، دبیر انجمن تولید و بستهبندی گوشت، اعلام کرد قیمت سوسیس و کالباس بهداشتی و باکیفیت، بهطور قابلتوجهی از گوشت قرمز پیشی گرفته است.
رسولی در مصاحبهای ویدیویی گفت با توجه به افزایش قیمت محصولات فراوری شده پروتئینی، سرانه مصرف سوسیس و کالباس در ایران به شدت کاهش پیدا کرده است.
او بدون اشاره به قیمت این محصولات، اشاره کرد که قیمت یک کیلوگرم ران و دست گوسفندی شرکتی، به شکل بستهبندی و پاکسازی شده حدود یک میلیون تومان است.
این مقام صنفی، سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران را حدود هفت تا ۱۰ کیلوگرم خواند، اما تاکید کرد که این سرانه «بسیار ناعادلانه» است.
به گفته رسولی، کسانی در ایران هستند که مصرف گوشتشان «صفر» است و در مقابل افرادی هم سالی ۲۰ کیلو گوشت میخورند.
او تاکید کرد که تا چند سال پیش، این سرانه حدود ۱۸ کیلوگرم بود، اما در «یکی دو سال اخیر» مصرف گوشت قرمز در ایران سیر نزولی پیدا کرده است.
آمارهای رسمی درباره چنین موضوعاتی در ایران معمولا دقیق و واحد نیستند. به طور نمونه، رسولی مرداد سال ۱۴۰۱، سرانه مصرف گوشت قرمز در سال را حدود سه کیلوگرم اعلام کرده بود.
احمد شاد، دبیر انجمن واردکنندگان فرآوردههای خام دامی، شهریور سال گذشته با انتقاد از آمارهای غیرواقعی در این زمینه گفته بود مصرف گوشت از سال ۱۴۰۰ به بعد در ایران بیش از پیش کم شد و تا ۱۴۰۳ به کمتر از ۶۰۰ هزار تُن در سال برای کل کشور رسید.
رسولی در مصاحبه جدید خود یادآوری کرد میانگین مصرف گوشت قرمز در جهان ۳۲ کیلوگرم است، اما خیلی از کشورهای دنیا مثل آمریکای جنوبی هم هستند که سالی ۱۰۰ کیلو گوشت مصرف میکنند.
در سالهای گذشته قیمت انواع گوشت قرمز در ایران بهطور متوسط سالی حدود ۱۰۰ درصد افزایش قیمت را تجربه کرده است.
در سالهای گذشته، خوراکیها و مواد پرمصرف خانوارها در صدر اقلامی قرار داشتهاند که بیشترین میزان تورم را تجربه کردهاند.
قیمت شکر در خرداد امسال افزایش ۴۰ درصدی داشت. در اواخر اردیبهشتماه نیز قیمت شیر خام در ایران حدود ۲۸ درصد افزایش یافت و رسانهها پیشبینی کردند بهدنبال آن، بازار لبنیات با جهش قیمت حدود ۴۲ درصدی و گرانی چشمگیر مواجه شود.
افزایش قیمتها در ایران در شرایطی ادامه مییابد که گرانیها طی سالهای گذشته شمار افراد «فقیر» را بیشتر کرده است.
کارشناسان اقتصادی هشدار دادهاند حدود یکسوم جمعیت ایران توانایی برآورده کردن نیازهای اساسی خود را ندارند.

مهدی پیرهادی، عضو شورای شهر تهران، روند فرونشست زمین در جنوب تهران را نگرانکننده توصیف کرد و با بیان اینکه این پدیده امنیت شهروندان و زیرساختها را تهدید میکند، خواستار رسیدگی جدی دولت به این مساله شد.
پیرهادی، رییس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، ۱۸ خرداد گفت بر اساس گزارشهای «برخی نهادهای ذیصلاح»، فرونشست در برخی مناطق «بسیار مخاطره انگیز» است.
او تاکید کرد فرونشست بهویژه در مناطق جنوب غربی تهران به یک «هشدار جدی» تبدیل شده و در صورت بیتوجهی، میتواند امنیت شهروندان را به خطر بیاندازد و زیرساختهای شهری را با تهدیدهای جدی مواجه کند.
همین عضو شورای شهر پایتخت، اسفند ۱۴۰۳، از ارسال نامه محرمانه به سران قوا، درباره بحران فرونشست خبر داده و گفته بود سازمان نقشهبرداری، فرونشست ۳۱ سانتیمتری را در برخی مناطق تهران گزارش کرده است. بر این اساس ممکن است در مدت ۱۰ سال شاهد سه متر نشست در این مناطق باشیم.

اکنون پیرهادی علاوه بر سران سه قوه، از مکاتباتی با شورای عالی امنیت ملی، وزارت اطلاعات و قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب (قرارگاه مدیریت بحران سپاه در پایتخت) خبر داده است.
او با اعلام این خبر اضافه کرد فرونشست تنها یک پدیده زمینشناسی نیست بلکه «زنگ خطری» برای شبکه گاز، خطوط انتقال برق، لولههای آب، جادهها و حتی ساختمانهای مسکونی در مناطق جنوب غربی پایتخت است و خطرات «فاجعه آمیزی» را در پی دارد.
سوده نجفی، رییس کمیته سلامت شورای شهر تهران، ۱۹ اردیبهشت، میزان سالانه فرونشست در تهران را ۲۵ سانتیمتر اعلام کرد.
محمد آقامیری، رییس کمیته عمران شورای شهر تهران، اسفند ۱۴۰۳، با اعلام اینکه هشت منطقه پایتخت بیش از دیگر مناطق در معرض خطر فرونشست هستند، گفت فرونشست به برخی از مناطق نفوذ کرده و در حال پیشروی به سمت مرکز شهر تهران است.
آقامیری، هشدار داد مناطق ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۱ تهران، بیش از دیگر مناطق در خطر هستند.
از دلایل اصلی فرونشست در تهران و سایر مناطق کشور، حفر چاههای عمیق و بهرهبرداری گسترده از منابع آب زیرزمینی است.
اسفند ۱۴۰۳ در حالی ۷۰ درصد چاههای تهران در معرض خشک شدن قرار داشتند، وزارت نیرو برای تامین آب شهری، پیشنهاد حفر ۱۰۰ چاه عمیق در تهران را ارائه کرد. حفر چاه عمیق جدید برای تامین آب شهری، در حالی رخ میدهد که آمارها نشان میدهند سالانه ۳۰ درصد آب شرب تهران، به دلیل فرسودگی لولههای انتقال آب هدر میرود.

ششم خرداد رحمدل بامری، نماینده مجلس شورای اسلامی، با اشاره به برداشتهای بیرویه از منابع آبی، و عدم نظارت دستگاههای متولی گفت این عوامل باعث چالشهایی جدی و اساسی مانند فرونشست در همه استانها و خشک شدن تالابها، رودخانهها و سفرههای آب زیرزمینی شده است.
این عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی با بیان اینکه «مدیریت خوب نبوده است»، تاکید کرد وزارت نیرو باید با استفاده از ابزار و امکانات نظارتی خود برای مقابله با این بحرانها استفاده کند.
فرونشستهای پی در پی در تهران و افزایش متوسط سالانه آن، سبب شده تا زیرساختهای پایتخت نیز تهدید شود.
چهاردهم اردیبهشت، مهدی چمران رییس شورای شهر تهران، با ابراز نگرانی از آسیب به زیرساختهای تهران گفت: «تونلهای مترو امن است اما تا حدی میتواند مقاومت کند، فرونشست زمین در کشور وجود دارد و روی تونلها اثرگذار است و به همین دلیل ما نگران هستیم.»

در روزهای اخیر، مجموعهای از تحولات و نشانهها حاکی از بنبست در مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا و افزایش احتمال وقوع درگیری نظامی بین دو کشور است. این نشانهها در مجموع چشمانداز رسیدن به توافق را تیرهتر و خطر برخورد نظامی را واقعیتر کردهاند.
۱. تشدید جنگ لفظی بین رهبران ایران و آمریکا
مهمترین نشانه در روزهای اخیر، تشدید لحن میان رهبران دو کشور است.
علی خامنهای در سخنرانی چهارشنبه گذشته با عباراتی تند آمریکا را خطاب قرار داد و تاکید کرد برنامه غنیسازی ایران به این کشور ربطی ندارد.
تنها ۴۸ ساعت بعد، دونالد ترامپ در پاسخ به این سخنان تصریح کرد که جمهوری اسلامی هرگز اجازه غنیسازی نخواهد داشت.
۲. توقف مذاکرات رسمی
مذاکرات رسمی بین ایران و آمریکا متوقف شده است. برخلاف فضای خوشبینانهای که در ابتدای مذاکرات شکل گرفته بود و تصور میشد جلسات بهصورت هفتگی و حتی بیشتر برگزار شوند، پس از دور پنجم مذاکرات در رم، هیچ گفتوگوی جدیدی برگزار نشده است.
علاوه بر توقف مذاکرات رسمی، جلسات کارشناسی نیز که قرار بود به مذاکرات کمک کنند، به حالت تعلیق درآمدهاند.
این عقبگرد از برنامههای اولیه، نشانهای واضح از افت شدید در روند گفتوگوهاست.
۳. نبود ابتکار تازه برای خروج از بنبست
در حال حاضر، هیچ پیشنهاد عملی و جدیدی برای خروج از بنبست فعلی ارائه نشده است.
جمهوری اسلامی نهتنها پیشنهاد آمریکا را رد کرده، بلکه به ابتکارات میانجیگرانه عمان نیز بیتوجهی نشان داده است.
سخنان علی شمخانی درباره تدوین یک پیشنهاد از سوی ایران هم تاکنون عملی نشده است. در مقابل، آمریکا اعلام کرده پیشنهاد خود را ارائه داده و اکنون نوبت تهران است که آن را بپذیرد.
۴. بازگشت تحریمها علیه جمهوری اسلامی
در حالی که هفته گذشته اعلام شد که اجرای تحریمهای آمریکا علیه جمهوریاسلامی به عنوان یک نشانه تمایل به توافق متوقف شده؛ در پی سخنان تند رهبر جمهوری اسلامی، دولت ترامپ بلافاصله تحریمهای جدیدی را اعمال کرد.
این تحریمها عمدتا متوجه شبکههای مالی در سایه جمهوری اسلامی بود که وظیفه انتقال منابع مالی به گروههای نیابتی را بر عهده دارند. خانواده زرینقلم از جمله اهداف این تحریمها بودهاند.
از سرگیری تحریمها نشانهای از ناامیدی دولت آمریکا از امکان رسیدن به توافق است.
۵. تغییر فرماندهی در سنتکام
همزمان با افزایش تنشها، ترامپ فردی سختگیر نسبت به جمهوری اسلامی، یعنی دریاسالار «برد کوپر» را بهعنوان فرمانده جدید سنتکام معرفی کرده است.
کوپر پیشتر فرمانده ناوگان پنجم آمریکا در خلیج فارس بوده و شناخت دقیقی از منطقه و نیروی دریای سپاه و اهداف قابل حمله در منطقه دارد.
انتخاب او نشانهای از آمادگی بیشتر آمریکا برای مواجهه نظامی با ایران در صورت لزوم تلقی میشود.
۶. افزایش تمرینهای نظامی اسرائیل
اسرائیل در هفتههای اخیر تمرینهای نظامی خود را برای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی افزایش داده است.
آمادگی ارتش اسرائیل بهحدی رسیده که حتی آمریکا از این مسئله ابراز نگرانی کرده و از مقامات اسرائیلی خواسته تا زمان ادامه مذاکرات، اقدامی نظامی انجام ندهند.
سه مقام ارشد اسرائیلی به واشینگتن سفر کردهاند تا درباره عدم اقدام نظامی در زمان مذاکرات به آمریکا اطمینان دهند اما آمادگی اسرائیل برای حمله رد صورت شکست مذاکرات آشکار است.
۷. افزایش تنشهای منطقهای با نیروهای نیابتی ایران
درگیریهای منطقهای میان نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و اسرائیل در حال افزایش است. از جمله میتوان به حملات موشکی حوثیها به اسرائیل، شلیک راکت از سوریه به سوی اسرائیل، حملات جدید اسرائیل به حزبالله لبنان و ارسال موشکهای بالستیک به گروههای شبهنظامی در عراق اشاره کرد.
این تحرکات، احتمال درگیری مستقیم ایران و اسرائیل را افزایش میدهد.
۸. فشارهای بینالمللی بر اسرائیل
فشارهای اروپا بر اسرائیل در موضوع غزه افزایش یافته و برخی تحلیلگران معتقدند که اسرائیل ممکن است با هدف کاهش فشارها، درگیری جدیدی را با ایران آغاز کند.
مقامات اسرائیلی تاکید کردهاند که اگر اکنون اقدام نکنند، در آینده دیگر فرصتی برای نابودسازی تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی نخواهند داشت.
۹. واردات مواد شیمیایی برای تولید سوخت موشک
رسانهها گزارش دادهاند که جمهوری اسلامی مجددا هزاران تُن مواد شیمیایی از چین خریداری کرده که برای تولید سوخت جامد موشک استفاده میشود. این بار حجم واردات سه برابر مرحله قبل است و نگرانیهایی را درخصوص وقوع حوادثی مشابه انفجار بندرعباس ایجاد کرده است.
خرید این محمولهها نشانگر تداوم اراده جمهوری اسلامی برای بازسازی و تقویت توان موشکی خود است.
۱۰. قطعنامه احتمالی شورای حکام علیه ایران
آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی منتشر کرده که در آن به عدم همکاری جمهوری اسلامی با آژانس اشاره شده است.
آلمان، فرانسه و بریتانیا بر اساس این گزارش پیشنویس قطعنامهای را آماده کردهاند که احتمال تصویب آن در جلسه شورای حکام در این هفته بسیار بالاست. این قطعنامه مسیر ارجاع مجدد پرونده هستهای ایران به شورای امنیت را هموار میکند.
در واکنش، عباس عراقچی در توییتی تهدید کرده که همانطور که قطعنامههای ۲۰ سال پیش منجر به گسترش غنیسازی در ایران شد، اینبار نیز میتواند نتیجهای مشابه بهدنبال داشته باشد.
تهدید عراقچی به افزایش غنیسازی، در واقع نوعی تهدید غیرمستقیم به ساخت سلاح هستهای تلقی میشود.
جمعبندی: وضعیت خطرناک، تصمیمی دشوار
در مجموع، این نشانهها حکایت از افزایش تنشهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان جمهوری اسلامی، آمریکا، اسرائیل و اروپا و آژانس دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی تصور میکند آمریکا و اسرائیل به احتمال زیاد حمله نخواهند کرد، این محاسبه ممکن است اشتباه باشد. بهویژه اگر ترامپ از مسیر دیپلماسی ناامید شود، احتمال چراغ سبز نشان دادن به اسرائیل یا مشارکت مستقیم در حمله نظامی وجود دارد.
از سوی دیگر، بحرانهای داخلی از جمله قطعی برق، تورم، کاهش منابع مالی دولت و نارضایتی عمومی، شرایط داخلی را به نقطه جوش رسانده است.
بسیاری از ناظران هشدار میدهند که تداوم فشار خارجی همزمان با نارضایتی عمومی میتواند زمینهساز بروز اعتراضات گسترده و حتی بحرانهای عمیقتر در داخل ایران شود.
آخرین امیدها برای جلوگیری از درگیری نظامی، به سفر احتمالی ولادیمیر پوتین به تهران گره خورده است. سفری که شاید آخرین فرصت برای جلوگیری از آغاز یک جنگ جدید در خاورمیانه باشد.

چندین دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی و کارکنان سابق سفارتخانههای ایران به ایراناینترنشنال گفتند که تهران از ماموریتهای دیپلماتیک خود در خارج از کشور برای رصد پنهانی مخالفان و تامین مالی عملیات نفوذ از طریق ابتکارات فرهنگی مورد حمایت دولت استفاده میکند.
یکی از کارمندان سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی به ایراناینترنشنال گفت: «هر سفارتخانهای یک فهرست دارد از افرادی که باید تحت نظر باشند، افرادی که باید جذب شوند و افرادی که باید ساکت شوند.»
یکی دیگر از کارمندان سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز گفت: «این سیاست خارجی نیست؛ این اجرای میدانی ماموریتهاست.» به گفته او، افراد اعزامی، مامور میشوند نه منصوب.
ایراناینترنشنال پیشتر گزارشهای متعددی از شبکه نفوذ وسیع و فرامرزی جمهوری اسلامی منتشر کرده است که تحت دستورات مستقیم دفتر علی خامنهای و بخش اطلاعاتی سپاه پاسداران فعالیت میکند.
اظهارات دیپلماتهای سابق و کارکنان پیشین سفارتخانههای جمهوری اسلامی، نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی حکومت کنونی ایران نه مبتنی بر اصول دیپلماتیک، بلکه بر پایه ایدئولوژی، جاسوسی و تامین مالی غیرقانونی است.
بر اساس گفتههای این منابع که به دلایل امنیتی نامشان فاش نشده، نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در خارج از کشور در واقع پایگاههایی برای جمعآوری اطلاعات هستند که وظیفه رصد مخالفان، نظارت بر گروههای دانشجویی و تحویل پول نقد و تجهیزات تحت پوشش مصونیت دیپلماتیک را بر عهده دارند.
مقامات بریتانیایی در ماه اردیبهشت امسال هشت مرد را بازداشت و از این میان، سه نفر را بر اساس «قانون امنیت ملی» به جاسوسی برای جمهوری اسلامی، بهویژه تحت عنوان رصد خبرنگاران شبکه ایران اینترنشنال در فاصله اوت ۲۰۲۴ تا فوریه ۲۰۲۵ متهم کردند.
هنوز مشخص نیست که آیا این اتهامات ارتباطی با سفارت ایران در لندن داشتهاند یا نه.
وزارت خارجه جمهوری اسلامی این اتهامات را سیاسی خواند و رد کرد، اما مقامهای سابق ایران میگویند چنین اقداماتی در واقع بخشی مرکزی از دستور کار جمهوری اسلامی در خارج از کشور است.
سفارتخانههای ایران در ظاهر ساختار معمول دیپلماتیک شامل سفیر، وابسته و مشاور را دارند اما به گفته منابع آگاه، این عناوین اغلب فقط پوششی برای وظایف واقعی آنهاست.
یکی از دیپلماتهای سابق جمهوری اسلامی گفت: «فردی که به عنوان مترجم معرفی شده، ممکن است در واقع مسئول هماهنگی مالی با گروههای نیابتی باشد و عناوین صرفا برای ظاهر ماجراست.»
در یکی از پروندههای پر سر و صدای سالهای اخیر، اسدالله اسدی، دیپلمات وقت جمهوری اسلامی، از موقعیت دیپلماتیک خود برای انتقال مواد منفجره به منظور اجرای عملیات بمبگذاری در یک گردهمایی مخالفان حکومت ایران در پاریس استفاده کرد.

محکومیت اسدی در سال ۲۰۲۱ در بلژیک نشان داد که نقشهای دوگانه دیپلماتهای جمهوری اسلامی به چه میزان است.
یکی دیگر از کارکنان سابق سفارتخانههای جمهوری اسلامی به ایراناینترنشنال گفت همکاران سابقش در استانبول و باکو که با کیفهایی پر از دلار نقد وارد میشدند، میدانستند که «کسی چمدانهایشان را نمیگردد».
وابستههای فرهنگی سفارتخانههای جمهوری اسلامی، بهویژه آنها که با «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» مرتبطاند، مراسم مذهبی در خارج از کشور برگزار میکنند که این برنامهها بهطور همزمان به عنوان زمینهای برای شناسایی و جذب نیروهای احتمالی استفاده میشود.
آلمان در ماه ژوئیه «مرکز اسلامی هامبورگ» را به دلیل ارتباط با حکومت ایران و آنچه وزارت کشور آلمان آن را تبلیغ افراطگرایی و یهودستیزی خواند، تعطیل کرد.
به گفته این منابع، بدنه دیپلماسی ایران عمدتا از فرزندان روحانیون و افراد نزدیک به هسته قدرت تشکیل شده است. یکی از آنان گفت: «پدرت امام جمعه است؟ عمویت به رهبر نزدیک است؟ پس کارت جور است.»

منصوب شدن به پستها اغلب ارتباطی با سابقه حرفهای ندارد؛ مهارت زبانی و تجربه کاری در اولویت نیستند؛ آنچه اهمیت دارد، وفاداری به حکومت ایران است.
اگرچه بسیاری از این افراد از کشور محل ماموریت اخراج شده یا نقششان برملا شده است، این ساختار همچنان پابرجاست و کارکنان وفادار بدون وقفه از قارهای به قاره دیگر منتقل میشوند.
یکی از دیپلماتهای سابق جمهوری اسلامی گفت: «هر پست، یک ماموریت است. اگر آن را مطابق میل نظام انجام دهی، در نوبت برای ماموریت بعدی میمانی.»
دامنه این شبکه از طریق سازمانهای پوششی گسترش مییابد. «کمیته امداد امام خمینی» با تامین مالی حزبالله مرتبط دانسته شده و «هلال احمر ایران» با اتهاماتی مبنی بر استفاده نیروی قدس از آن برای انتقال سلاح مواجه بوده است. اعضای سپاه نیز اعتراف کردهاند که در جریان جنگ بوسنی، خود را به عنوان امدادگر جا زده بودند.

رسانههای دولتی ایران مانند پرستیوی، العالم و هیسپانتیوی نیز به عنوان بازوهای تبلیغاتی و پوشش اطلاعاتی عمل کردهاند. فرانسه در سال ۲۰۱۱ یکی از خبرنگاران این شبکهها را به دلیل پخش تبلیغات دولتی ایران اخراج کرد.
هلال احمر ایران و سپاه پاسداران این اظهارات را رسما رد و اعلام کردند که اگر چنین اقداماتی صورت گرفته باشد، مجاز نبوده و نمایانگر سیاست رسمی این نهادها نیست.
با وجود شعارهای سادهزیستی، بسیاری از این افراد در تجمل زندگی میکنند. اقامتگاه یکی از سفرای پیشین جمهوری اسلامی در پاریس بیش از ۴۰ هزار یورو در ماه هزینه داشته است.
یکی از منابع آگاه گفت: «فرزندانشان را به مدارس سکولار میفرستند ولی در عمل موعظه اسلامی میکنند.»
اسناد فاششده نشان میدهد که برخی از فرستادگان ارشد جمهوری اسلامی علاوه بر بودجههای تشریفاتی و کمکهزینههای سخاوتمندانه، تا ۱۲ هزار دلار در ماه حقوق دریافت میکردهاند.
یکی از کارمندان سابق سفارتخانههای جمهوری اسلامی گفت: «این هم پاداش است، هم عایق. سیستم با تجمل وفاداری میخرد و از طرف دیگر، آنها را از واقعیت زندگی مردم عادی ایران جدا نگه میدارد.»
این اظهارات نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی کارکردی دیپلماتیک ندارد و امتداد جهانی دولت امنیتی جمهوری اسلامی است. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نیروهای آموزشدیدهای دارد که برای حفظ نظام و نه نمایندگی دیپلماتیک به خارج از کشور اعزام میشوند.

چهرههای مخالف جمهوری اسلامی، الهه حسیننژاد را قربانی زنستیزی حکومت ایران و رویکرد سرکوبگرانه و خشونتبار آن علیه زنان خواندند.
تنها راه بازگشت امنیت، سرنگونی جمهوری اسلامی
شاهزاده رضا پهلوی شنبه ۱۷ خرداد در بیانیهای الهه حسیننژاد را یکی دیگر از «دختران آزادیخواه و میهندوست ایران» خواند و تاکید کرد تنها راه بازگشت امنیت، سرنگونی جمهوری اسلامی است.
شاهزاده پهلوی با اشاره به اینکه الهه قربانی «حکومت زنستیز و سرکوبگر جمهوری اسلامی» شده، تاکید کرد که حتی روایت تحریفشده حکومت درباره این قتل، باز هم نشاندهنده نگاه سرکوبگر جمهوری اسلامی نسبت به زنان است.
او هشدار داد که تا زمانی که این حکومت بر سر کار باشد، «الههها، مهساها، نیکاها و آرمیتاهای ایران در امان نخواهند بود.»
الهه، دختر ۲۴ سالهای که در یک سالن زیبایی در سعادتآباد کار میکرد، روز چهارم خرداد برای مراقبت از برادر معلولش زودتر از محل کار خارج شد، اما هرگز به خانه بازنگشت. او به خانواده گفته بود «۲۰ دقیقه دیگر میرسم»، اما هرگز نرسید.
۱۵ خرداد با اعلام پیدا شدن جسد حسیننژاد، خبر دستگیری متهم به قتل او به همراه تصاویری منتشر شد اما پس از آنکه چهره و نام این متهم منتشر شد، ابهامهای جدیدی درباره این پرونده مطرح شده است.
شاهزاده پهلوی تنها راه بازگشت امنیت و آزادی به جامعه، بهویژه برای دختران ایرانی، را سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار یک دولت ملی و مسئول دانست و بر وظیفه ملی مردم برای حفاظت از یکدیگر، بهویژه زنان، تاکید کرد.
خشونت حکومت علیه زنان به پهنای ایران
نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح در پیامی، نیز قتل الهه حسیننژاد را ناشی از خشونت حکومت علیه زنان به پهنای ایران دانست.
او نوشت: «خبر تکاندهنده قتل الهه، دو هفته پس از مفقود شدنش، جامعه را نگران و خشمگین کرده است.»
محمدی در ادامه با اشاره به ضرورت محاکمه و مجازات قاتل الهه نوشت:«بازداشت، شکنجه، زندان، اعدام، تجاوز و تعرضهای جنسی به معترضان حجاب اجباری و جنبش زن، زندگی، آزادی ادامه دارد.»
این فعال حقوق بشر با اشاره به اینکه حکومت ۴۶ سال است که برای سلطه بر زنان و فرودستسازیِ آنان، از خشونت قانونی و ساختاری تا آموزش و تبلیغات بهره گرفته است، نوشت: «هنوز خیابان، خانه و خودروهای شخصی محلی ناامن برای کنترل، تهدید و اعمال خشونت علیه زنان از سوی حکومت است.»
سخنگوی فراجا شنبه تایید کرد که متهم به قتل الهه حسیننژاد راننده اسنپ بوده و گفت: «شرکت اسنپ در سال ۹۹ برای شروع به کار او استعلام گرفته که در آن زمان جرم محکومیتی برای وی ثبت نشده بود.»
او افزود: «حسیننژاد از اسنپ درخواست خودرو نکرده بود و او سوار «خودروی عبوری» شده بود.»
نازنین بنیادی نیز با اشاره به قتل الهه حسیننژاد گفت: «رژیمی که زنان را بهخاطر پوشش مو بیدرنگ تعقیب میکند اما یک زن ناپدیدشده را «گم» میکند، نابینا نیست، بلکه در هر «قتل ناموسی» و در هر جنایتی که زیر لایهای از دروغ پنهان میکند، همدست است.»
نگرانی درباره امنیت دختران و زنان در جمهوری اسلامی
قتل الهه، بار دیگر نگرانیها درباره امنیت دختران و زنان در جمهوری اسلامی را افزایش داده است.
در حادثه جداگانه دیگری، پنجشنبه ویدیویی منتشر شد که لحظه دیدار یسنا شهگلی و سارا اقبالشاه، دو دختر نوجوان گمشده را با خانواده خود نشان میداد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای ایران، این دو دختر روز پنجشنبه ناپدید شده بودند.
پدر یسنا گفته بود: «یسنا و دوستش در ساعت دو بعدازظهر روز پنجشنبه در کوچه در حال بازی بودند که یک مرتبه ناپدید شدند و دیگر خبری از آنها نمیشود.»
همچنین همزمان با انتشار اخبار مربوط به قتل الهه حسیننژاد، کاربران رسانههای اجتماعی ویدیوی سخنرانی قدیمی علی خامنهای را بازنشر کردهاند که در آن میگوید مردم آمریکا امنیت ندارند.
رهبر جمهوری اسلامی ۱۱ مهر ۱۴۰۱ در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح گفته بود: «معنای امنیت این است که شما شب بتوانی با خیال راحت در خانه خودت بخوابی، صبح بتوانی با خیال راحت و بدون دغدغه فرزندت را به مدرسه بفرستی.»
خامنهای در این سخنرانی با اشاره به «کشورهای بزرگ و از همه بدتر آمریکا» گفته بود: «در رستوران امنیت نیست، در دانشگاه امنیت نیست، در مدرسه کودکان امنیت نیست، در فروشگاه امنیت نیست.»
همزمان با واکنش گسترده مردم به قتل الهه حسیننژاد، ویدیوی ارسالشده به ایراناینترنشنال نشان میدهد که شنبه ۱۷ خرداد در یکی از معابر عمومی شهر تهران بنری نصب شده که روی آن نوشته شده: «الهه حسیننژاد قربانی زنستیزی که بانیاش رژیم آخوندیست.»

رضا ولیزاده، خبرنگار پیشین رادیو فردا و شهروند ایرانی-آمریکایی زندانی در اوین، در اعتراض به عدم تحویل مدارک شناساییاش از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی، دست به اعتصاب غذا زد.
برخی منابع آگاه گزارش دادند ولیزاده اعتصاب غذای خود را از صبح شنبه ۱۷ خرداد آغاز کرده است.
با وجود صدور حکم قطعی قضایی، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همچنان از تحویل وسایل شخصی این خبرنگار، از جمله شناسنامه او، امتناع میکنند.
ولیزاده برای تعیین وکیل و پیگیری امور حقوقی و بانکی در پراگ، جایی که طی یک دهه اقامتش در آن در رادیو فردا مشغول به کار بود، به مدارک شخصی خود نیاز دارد.
درخواستهای مکرر او در این زمینه تاکنون بینتیجه مانده و مانعتراشیهای مقامهای امنیتی حکومت ایران باعث بروز مشکلات جدی در رسیدگی به مسائل بانکی و حقوقی این خبرنگار شده است.
با توجه به هشدارهای مکرر بانک و عدم رفع مشکل، خطر مصادره و فروش خانه شخصی او در پراگ در آیندهای نزدیک بسیار محتمل است.

ولیزاده ۱۳ اردیبهشت در پیامی از زندان اوین گفت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ابتدا بهمدت سه ماه مانع از صدور وکالتنامه او شد و اکنون بیش از دو ماه است که با خودداری از تحویل شناسنامه او به خانوادهاش، مانع از انجام امور مربوط به ترجمه و ارسال وکالتنامه به شهر پراگ میشود.
او اسفند ۱۴۰۳ نیز در اعتراض به عدم بررسی و رسیدگی به تمامی جوانب پروندهاش در «دادگاه فرمایشی» جمهوری اسلامی دست به اعتصاب غذا زده بود.
ولیزاده ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ پس از ۱۴ سال به ایران بازگشت و پس از بازجویی به دست ماموران سازمان اطلاعات سپاه در بند دو الف زندان اوین، به بند ۲۰۹ این زندان، موسوم به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، منتقل شد.
محمدحسین آقاسی، وکیل دادگستری، آذرماه ۱۴۰۳ اعلام کرد ایمان افشاری، رییس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، ولیزاده را به ۱۰ سال حبس، منع اقامت در استان تهران و استانهای همجوار، و همچنین منع خروج از کشور و عضویت در احزاب بهمدت دو سال محکوم کرده است.
آقاسی ۱۰ بهمن سال گذشته از تایید حکم ۱۰ سال زندان ولیزاده از سوی دادگاه تجدیدنظر استان تهران خبر داد.
ولیزاده در حال حاضر در بند هشت زندان اوین، معروف به «تبعیدگاه»، در شرایطی بسیار نامطلوب با محیطی آلوده و غیربهداشتی به سر میبرد.







