گزارشگران بدون مرز: وضعیت ایران در شاخص جهانی آزادی رسانهها از افغانستان هم بدتر است
سازمان «گزارشگران بدون مرز» با انتشار شاخص آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۵ اعلام کرد ایران در میان ۱۸۰ کشور در جهان با کسب ۱۶.۲۲ امتیاز در رتبه ۱۷۶ قرار دارد. این در حالی است که افغانستان، با کسب ۱۷.۸۸ امتیاز در جایگاه ۱۷۵ و بالاتر از ایران قرار گرفت.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» با انتشار شاخص آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۵ اعلام کرد ایران در میان ۱۸۰ کشور در جهان با کسب ۱۶.۲۲ امتیاز در رتبه ۱۷۶ قرار دارد. این در حالی است که افغانستان، با کسب ۱۷.۸۸ امتیاز در جایگاه ۱۷۵ و بالاتر از ایران قرار گرفت.
گزارشگران بدون مرز جمعه ۱۲ اردیبهشت در گزارش خود نوشت ایران کشوری است که در آن «روزنامهنگاران تحت فشار هستند و هرگونه دیدگاه انتقادی سرکوب میشود» و به همین دلیل، در انتهای شاخص آزادی رسانهها قرار میگیرد.
بر اساس شاخص آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۵، تنها چهار کشور سوریه، چین، کره شمالی و اریتره وضعیت وخیمتری در مقایسه با ایران دارند و در رتبههای ۱۷۷ تا ۱۸۰ این شاخص قرار میگیرند.
سازمان «گزارشگران بدون مرز» با انتشار شاخص آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۵ اعلام کرد ایران در میان کشورهای جهان در رتبه ۱۷۶ قرار دارد. این در حالی است که افغانستان تحت حاکمیت طالبان در این شاخص در رتبه ۱۷۵ جهان و در جایگاهی بهتر از ایران ایستاده است.
گزارشگران بدون مرز جمعه ۱۲ اردیبهشت در گزارش خود نوشت ایران کشوری است که در آن «روزنامهنگاران تحت فشار هستند و هرگونه دیدگاه انتقادی سرکوب میشود» و به همین دلیل، در انتهای شاخص آزادی رسانهها قرار میگیرد.
این سازمان افزود: «در ۳۴ کشور، تعطیلی گسترده رسانهها چشمگیر بوده؛ امری که در سالهای اخیر به تبعید روزنامهنگاران منجر شده است. این وضعیت بهویژه در کشورهایی مانند نیکاراگوئه، بلاروس، ایران، میانمار، سودان، آذربایجان و افغانستان مشهود است.»
بر اساس شاخص آزادی رسانهها در سال ۲۰۲۵، تنها چهار کشور سوریه، چین، کره شمالی و اریتره وضعیت وخیمتری در مقایسه با ایران دارند و در رتبههای ۱۷۷ تا ۱۸۰ این شاخص قرار میگیرند.
در هفتههای اخیر، افزایش فشارهای جمهوری اسلامی بر روزنامهنگاران و فعالان رسانهای و تلاش برای محدود کردن جریان آزاد اطلاعات در کشور، با واکنشها و نگرانیهای گستردهای همراه بوده است.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی هفتم اردیبهشت علیه تعدادی از رسانهها و فعالان رسانهای بهدلیل «انتشار مطالب خلاف واقع» در ارتباط با حادثه انفجار بندر رجایی اعلام جرم کرد و برای آنها پرونده قضایی تشکیل داد.
همچنین دادستانی تهران ۳۰ فروردین از اعلام جرم علیه مدیران دو رسانه در پی اظهارات آنها درباره مذاکرات تهران و واشینگتن خبر داد.
گزارشگران بدون مرز: حکومت وحشت در ایران همچنان ادامه دارد
گزارشگران بدون مرز در ادامه گزارش خود هشدار داد در ایران، «حکومت وحشت همچنان ادامه دارد و بازداشتهای بیوقفه روزنامهنگاران، رسانههای مستقل را همچنان تحت فشار نگه داشته است».
این سازمان اعلام کرد ایران از جمله کشورهایی است که مشکلات اقتصادی در آن به افزایش فشارهای سیاسی منجر شده است.
گزارشگران بدون مرز افزود شاخص اقتصادی در رتبهبندی جهانی آزادی مطبوعات در سال ۲۰۲۵ به «پایینترین و بحرانیترین» سطح خود رسیده و به همین دلیل، آزادی جهانی مطبوعات برای نخستینبار در تاریخ در «وضعیت دشوار» طبقهبندی شده است.
کشورهای نروژ، استونی، هلند، سوئد، فنلاند، دانمارک، ایرلند، پرتغال، سوئیس و چک رتبههای اول تا دهم شاخص آزادی مطبوعات در سال ۲۰۲۵ را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین بریتانیا در رتبه ۲۰، کانادا در رتبه ۲۱، فرانسه در رتبه ۲۵، آمریکا در رتبه ۵۷، ژاپن در رتبه ۶۶ و اسرائیل در رتبه ۱۱۲ این شاخص قرار دارند.
سازمان عفو بینالملل ۹ اردیبهشت در گزارش سالانه خود هشدار داد مقامهای جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۴، حقوق مربوط به آزادی بیان، آزادی تشکل و آزادی تجمعات مسالمتآمیز را بیش از پیش سرکوب و صدها نفر را خودسرانه اعدام کردند.
این سازمان افزود حکومت ایران در سال گذشته میلادی همچنان به سانسور شدید رسانهها ادامه داد و دسترسی به شبکههای ماهوارهای و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در این کشور مسدود و مختل شد.
محسن باقری، فعال کارگری و از نمایندگان کارگران در مذاکرات دستمزد، معضل تامین مسکن برای کارگران را یک «بحران جدی» خواند و خبر داد حدود ۷۵ درصد کارگران در ایران خانه ندارند.
باقری جمعه ۱۲ اردیبهشت در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا گفت: «برای مسکن کارگری کاری نکردند. ما حتی بعد از گذشت سالها نفهمیدیم متولی مسکن کارگری کیست. سالهای سال وعده داده شد اما اتفاقی نیفتاد... حتی یک خانه برای کارگران نساختهاند.»
او از رویکرد دولتهای پیشین جمهوری اسلامی برای حل بحران مسکن کارگران انتقاد کرد و افزود: «در چند ماه سپریشده از دولت جدید هم اقدامی صورت نگرفته و کارگران از شعار و شعارزدگی خسته شدهاند. اگر قرار است به کارگران خانه بدهند، باید در عمل به سراغ زمینهای مازاد کارخانجات و شهرکهای صنعتی و معادن بروند و اینها را با تسهیلگری دولت و رفع موانع در اختیار تعاونیهای کارگری بگذارند.»
بهدنبال سیاستهای ناکارآمد جمهوری اسلامی در زمینههای اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی طی دهههای اخیر، نرخ ارز در ایران سیر صعودی به خود گرفته، تورم افسارگسیخته زندگی شهروندان، بهویژه اقشار کمدرآمد، را بهشدت تحت تاثیر قرار داده و قیمت کالاهای اساسی، از جمله مسکن، با جهشی بیسابقه روبهرو شده است.
خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، هشتم اردیبهشت به انتقاد از سیاستهای دولت مسعود پزشکیان در حوزه مسکن پرداخت و به نقل از «برخی کارشناسان مسکن» نوشت دولت «بهجای ارائه راهکارهای واقعی، تنها به شعاردهی و تبلیغات پرداخته است».
این خبرگزاری با اشاره به «قیمتگذاری غیرمنطقی اجاره» در ایران و معضل «اخراج مستاجران» هشدار داد: «بسیاری از مالکان برای افزایش مبلغ اجاره، مستاجران فعلی را اخراج کرده و با افزایش چشمگیر قیمت اجاره، آنها را تحت فشار قرار میدهند.»
فرشید پورحاجت، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن، نیز سوم اریبهشت هشدار داد در صورت ادامه شرایط کنونی در کشور، تامین مسکن برای اقشار متوسط و ضعیف به «یک چالش بزرگ» تبدیل خواهد شد.
پیشتر نیز در دولت ابراهیم رئیسی وعده ساخت سالانه یک میلیون مسکن مطرح شده بود، اما این وعده به مرحله اجرا نرسید.
«اجارهبهای یک خانه در کوچکترین شهرهای ایران از حقوق کارگران بیشتر است»
باقری در ادامه مصاحبه خود پیشنهاد کرد بهمنظور حل مشکل مسکن کارگران، دولت تسهیلات مسکن مهر، از جمله زمین رایگان و مجوزهای لازم، را در اختیار تعاونیهای کارگری قرار دهد و موانع ساخت و ساز را برطرف کند.
این فعال کارگری افزود: «حتی هزینههای ساخت را هم خود کارگران متقبل میشوند و نیازی به بودجه و اعتبار نیست. فقط تسهیلگری کنند، مجوزها را بدهند و زمین رایگان در اختیار تعاونیهای مسکن کارگری بگذارند، باقی کار را خود کارگران انجام میدهند.»
خبرگزاری ایلنا ۱۲ اردیبهشت مسکن را یکی از مطالبات اصلی کارگران در ایران توصیف کرد و نوشت اجارهبهای یک خانه در کوچکترین شهرهای کشور از حقوق کارگران بیشتر است.
ایلنا با انتقاد از وضعیت معیشتی کارگران اضافه کرد: «دو عضو یک خانواده باید تماموقت کار کنند تا بتوانند یک آپارتمان کوچک یا به عبارتی، یک سرپناه بیکیفیت برای زیست اجاره کنند.»
این خبرگزاری تاکید کرد بر اساس اصل ۳۱ قانون اساسی، دولت مسئولیت تامین مسکن کارگری را بر عهده دارد، اما در دهههای اخیر اقدامی کارآمد برای رسیدگی به بحران مسکن کارگران صورت نگرفته است.
گروهی از کنشگران مدنی و تشکلهای دانشجویی در بیانیهای به مناسبت روز جهانی کارگر جمهوری اسلامی را در ضعیفترین وضعیت خود توصیف کردند و از همه گروههای تحت تبعیض در ایران خواستند با تشکیل شبکهای متحد و برگزاری اعتصابات و اعتراضات سراسری، جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
این بیانیه فقر، بیکاری، ناامنی، استثمار، تبعیض و جنایت را نشانگر چهره واقعی حکومتی دانست که با توسل به سرکوب، خونریزی و جنگ افروزی، خود را در قدرت نگه داشته است.
این کنشگران و تشکلها گفتند: «جمهوری اسلامی با تداوم جنگ علیه زنان، سرکوب مدارس و دانشگاهها، زندانی کردن معترضان، اعدامهای پی در پی و حتی دست دراز کردن به سوی آمریکا پس از سالها دروغگویی و دشمنتراشی، به وضوح نشان داده که بوی پایان را حس کرده است.»
این بیانیه افزود: «قدرت در دستان ماست و تنها سازماندهی انقلابی و اعتراضات و اعتصابات سراسری میتواند این ماشین سرکوب را درهم بشکند. بنابراین هر کارگاه، هر کارخانه، هر میدان نفتی و گازی، هر مرکز تولیدی و خدماتی، هر دانشگاه و مدرسه میتواند به سنگر مبارزه بدل گردد.»
این کنشگران و تشکلها تاکید کردند که همه جنبشها و نیروهای مبارز و انقلابی از کارگران و معلمان و بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران و کادر درمان، کسبه و مغازهداران، رانندگان حمل و نقل شهری و کامیونرانان، باید به هم بپیوندند و با ایجاد یک شبکه بزرگ و سازماندهی سراسری اعتراضات و اعتصابات همزمان و مستمر، جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
تشکل دانشجویان پیشرو، انجمن آزادیخواهان دانشگاه بهشتی، اتحاد دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان، اتحاد دانشجویان دانشگاه الزهرا، تشکلهای دانشآموزان انقلابی بوشهر و تهران، یاسمن آریانی، فعال حقوق زنان، ویکتوریا آزاد، فعال و تحلیلگر سیاسی، سوری بابایی چگینی، فعال حقوق زنان، مهران حمیدی، کنشگر کوییر و محمد خاکساری، مسئول و صاحب امتیاز هفتهنامه قلم معلم، از جمله امضاکنندگان این بیانیه هستند.
اندیشکده هنری جکسون در بریتانیا، در گزارش تازه خود با تاکید بر اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک تهدید جدی برای امنیت ملی بریتانیا است خواستار قرار گرفتن سپاه در فهرست گروههای تروریستی این کشور شده است.
اندیشکده هنری جکسون، بازوی نظامی حکومت ایران را متهم کرده است که نه تنها به ترویج افراطگرایی در این کشور میپردازد، بلکه از طریق همکاری با باندهای جنایتکار، مشغول جاسوسی و ارعاب مخالفان خود در خاک بریتانیا است.
باراک سینر، نویسنده این گزارش، تاکید کرده است که در حال حاضر، برگزاری مراسمها و رویدادهای مرتبط با سپاه در خاک بریتانیا، فضایی برای تبلیغ خشونت، ستایش اقدامات خشونتآمیز علیه اقلیتها و ترویج افراطگرایی فراهم کرده است.
به نوشته او، دلیل این امر تعارضهایی است که گاه میان قوانین مربوط به تحریمها و قوانین ضد تروریسم بریتانیا وجود دارد.
در گزارش جدید اندیشکده هنری جکسون که چهارشنبه، ۱۰ اردیبهشت منتشر شد، «عوامل سپاه نهتنها در داخل بریتانیا به ترویج افراطگرایی میپردازند، بلکه از طریق همکاری با باندهای جنایتکار، به جاسوسی و ارعاب مخالفان رژیم ایران در خاک بریتانیا مشغولاند. حتی سپاه دست به طراحی عملیات ترور در خاک بریتانیا زده است. در ژانویه ۲۰۲۴، سپاه قصد داشت دو روزنامهنگار ایرانی- بریتانیایی شاغل در شبکه ایراناینترنشنال را ترور کند. به همین دلیل، سپاه پاسداران یک تهدید جدی برای امنیت ملی بریتانیا محسوب میشود.»
اندیشکده هنری جکسون با استناد به یک گزارش پیشین خود که در سال ۲۰۲۵ منتشر شد، افزوده است: «علیرغم وضع تحریمها علیه سپاه، این تحریمها اغلب بهطور کامل و موثر اجرا نمیشوند. بنابراین، قانون مبارزه با تروریسم بریتانیا مصوب سال ۲۰۰۰ باید بهگونهای تفسیر شود که نه فقط شامل تروریسم داخلی شود بلکه تروریسم بینالمللی را نیز در بگیرد.»
بهنوشته سینر، چنین تفسیری باعث خواهد شد این قانون در کنار قانون تحریمها و مقابله با پولشویی مصوب ۲۰۱۸ و قانون امنیت ملی مصوب ۲۰۲۳ بهعنوان یک مکمل عمل کند.
در این گزارش گفته شده است: «بازوی نظامی حکومت ایران، بهعنوان بخشی از ماموریت خود برای صدور انقلاب اسلامی به سراسر جهان، از طریق گروههای نیابتی مانند حماس و حزبالله، به حمایت مستقیم از تروریسم میپردازد. دولت بریتانیا تحریمهایی علیه سپاه وضع کرده و حزب کارگر نیز، زمانی که در جایگاه اپوزیسیون بود، بهشدت خواستار قرار گرفتن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی بود. اما اکنون که این حزب قدرت را در دست دارد، در این اقدام تعلل میکند و از تروریستی اعلام کردن رسمی سپاه خودداری کرده است.»
در گزارش اندیشکده هنری جکسون با اشاره به تروریستی خوانده شدن سپاه از سوی آمریکا، کانادا و سوئد، از خودداری بریتانیا از انجام اقدامی مشابه انتقاد و تاکید شده است که «دولت بریتانیا باید سیاست خارجی خود را با منافع امنیت داخلیاش هماهنگ کند و سپاه پاسداران را بهطور رسمی بهعنوان یک سازمان تروریستی شناسایی کند. این اقدام نهتنها امنیت ملی بریتانیا را تقویت میکند، بلکه جایگاه این کشور را بهعنوان یک متحد قابل اعتماد برای ایالات متحده تثبیت خواهد کرد.»
مقابله با شبکه نفوذ خامنهای در بریتانیا
همزمان با انتشار این گزارش، رابرت جنریک، وزیر دادگستری در دولت سایه بریتانیا، با انتشار ویدیویی در شبکههای اجتماعی خواستار اقدام قاطع بریتانیا برای از بین بردن شبکه وابسته به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و پایان دادن به افراطیگرایی اسلامی و یهودستیزی مورد حمایت جمهوری اسلامی در بریتانیا شد.
او درباره ضرورت مقابله با شبکه نفوذی که جمهوری اسلامی در بریتانیا به راه انداخته است، گفت: «من به عنوان وزیر دادگستری دولت سایه، میدانم که بریتانیا به چارچوب قانونی لازم برای از بین بردن شبکه مجهز است.»
او افزود: «من از دولت میخواهم که این شبکه را تعطیل و نمایندگان آنها را که در این فعالیت مخرب دخیل هستند، اخراج کند، تا اطمینان حاصل شود که بریتانیا به مرکزی برای افراطگرایی اسلامی و یهودستیزی تبدیل نمیشود و منطقهای آزاد از نفوذ خامنهای است.»
شوراهای سردبیری دو روزنامه واشینگتنپست و نیویورکپست، در سرمقالههای روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت خود، به موضوع مذاکرات جاری بین دولت دونالد ترامپ و جمهوری اسلامی پرداختهاند.
شوراهای سردبیری این دو روزنامه که مواضع سیاسی متفاوتی دارند، در سرمقالههای خود از مذاکره و توافق با جمهوری اسلامی، بهشرط آنکه به توافقی بهتر از برجام بینجامد و خطر دستیابی ایران به سلاح هستهای را برطرف سازد، حمایت کردهاند اما در عین حال نسبت به نتایج نامطلوب این مذاکرات هشدار دادهاند.
نیویورکپست: آقای رییسجمهوری! یک توافق بد با تهران بدتر از توافق نکردن است
شورای سردبیری روزنامه نیویورکپست در سرمقاله پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت نوشته است: «زمان، عاملی حیاتی در متوقف کردن جاهطلبیهای هستهای ایران است: هر روز تاخیر، جمهوری اسلامی را یک گام به نقطه گریز نزدیکتر میکند.»
شورای سردبیری نیویورکپست افزوده است: «به همین دلیل، وظیفه اصلی رییسجمهوری ترامپ این است که به هر قیمتی برای توافقی بجنگد که منافع سیاست خارجی آمریکا را بهشکلی واقعی پیش ببرد؛ توافقی که تضمین کند ملاها هرگز به سلاح هستهای دست نخواهند یافت. نه اینکه صرفا به برگهای بسنده کند که بتواند آن را بهعنوان یک «دستاورد تاریخی» در دست بگیرد، همانطور که باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ با امضای توافق فاجعهبار برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) چنین کرد.»
در سرمقاله نیویورکپست سپس گفته شده: «حالا که صحبت از اوباما شد، بیایید محبوبترین مغالطهاش در این زمینه را کنار بگذاریم: سختگیری بر ایران از طریق سیاست «فشار حداکثری» که ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش بهکار گرفت، احتمال جنگ را بیشتر نمیکند.»
بهعقیده اعضای شورای سردبیری روزنامه نیویورکپست، «برعکس، خفهکردن اقتصادی، تشدید تحریمها و اقدامات تهاجمی علیه هرگونه نیروی نیابتی جمهوری اسلامی که امنیت یا منافع اقتصادی آمریکا را تهدید کند، تهران را باز خواهد داشت.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «برای اثبات این موضوع، کافی است به رفتار نسبتا محتاطانه تهران در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ نگاه کنیم و آن را با موج بیپروای تروریسمی مقایسه کنیم که بلافاصله پس از ورود جو بایدن به کاخ سفید آغاز شد.»
ترامپ آمریکا را از برجام خارج کرد. قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس را با حمله پهپادی هدف گرفت. جمهوری اسلامی را با تحریمهای اقتصادی سختگیرانه در تنگنا قرار داد. در مقابل، تهران تهدیدهای آخرالزمانی مطرح کرد، اما هیچیک از آنها را عملی نکرد؛ حتی پس از کشتهشدن سلیمانی.
با این حال، جمهوری اسلامی در دوران ریاستجمهوری بایدن، که تمام آن را صرف جلب محبت حکومت ایران کرد، حملات نیابتی خود را افزایش داد، به جنایتهای حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ چراغ سبز نشان داد و ظرفیت غنیسازی اورانیوم خود را بهطرز چشمگیری بالا برد.
شورای سردبیری نیویورکپست در سرمقاله خود تاکید کرده است: «هر توافقی که برنامه تسلیحات هستهای ایران را نابود نکند، نیروهای نیابتی آن را خلع سلاح نکند و تحریمهایی تنبیهی ایجاد نکند که بهمحض عبور تهران از خط قرمز فورا بازگردند، یک شکست خواهد بود. ترامپ این را میداند، به همین دلیل عجیب است که تیمش همین حالا بدون هیچ پیششرطی وارد گفتگوها شده و به جمهوری اسلامی امتیاز میدهد.»
در پایان این سرمقاله گفته شده است: «حتی انتخاب استیو ویتکاف بهعنوان نماینده آمریکا هم پیام اشتباهی ارسال میکند: او یک تاجر موفق است، اما هیچ تجربهای در حوزه دیپلماسی ندارد؛ او یک دیپلمات زبده در زمینه هستهای نیست و این پیام را به تهران میدهد که میتواند همان فریب بزرگی را که اوباما خرید، دوباره تکرار کند و بکوشد آن را به ترامپ نیز بفروشد.»
واشینگتنپست: ترامپ باید نشان دهد که میتواند توافقی بهتر از برجام به دست آورد
در سرمقاله پنجشنبه اردیبهشت واشینگتنپست نیز گفته شده است: «دو ماه پیش، رییسجمهوری دونالد ترامپ ایران را به «بمبارانهایی در سطحی که هرگز ندیدهاند» تهدید کرد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی هم در پاسخ گفت: «خشونت، خشونت میآفریند.» خوشبختانه، از آن زمان، لحنها ملایمتر شدهاند.»
اعضای شورای سردبیری واشینگتنپست با اشاره به سه دور مذاکره مقدماتی و عمدتا غیرمستقیم تهران و واشینگتن با میانجیگری عمان، تاکید کردهاند: « جایگزینی گفتوگو بهجای تهدید، نشانهای امیدوارکننده از پیشرفت است.»
بهنوشته واشنیگتنپست «نزدیک به هفت سال از زمانی میگذرد که ترامپ، در دوره نخست ریاستجمهوریاش، بهطور ناگهانی ایالات متحده را از توافق بینالمللی محدودسازی فعالیتهای هستهای ایران خارج کرد. توافق، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، در ژوئیه ۲۰۱۵ بهعنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای سیاست خارجی دولت اوباما به نتیجه رسید و احتمالا همین مسئله یکی از دلایل تصمیم ترامپ برای خروج از آن بود. ترامپ وعده داد توافق بهتری حاصل خواهد کرد، اما تا پایان دوره ریاستجمهوریاش در ۲۰۲۱، هیچ مذاکره جدیدی انجام نشد.»
در سرمقاله واشینگتنپست گفته شده است: «البته، توافق اولیه بینقص نبود. بهعنوان مثال، مفاد انقضایی در آن گنجانده شده بود که پس از ۱۰ یا ۱۵ سال اجرایی میشدند. در همان زمان منتقدان هشدار میدادند این توافق در نهایت به ایران اجازه میدهد روزی سلاح هستهای تولید کند. افزون بر این، توافق درباره حمایت حکومت ایران از نیروهای نیابتی منطقهای مانند حزبالله در جنوب لبنان، حوثیها در یمن، شبهنظامیان شیعه در عراق و حماس در غزه سکوت اختیار کرده بود.»
بهنوشته واشینگتنپست، «با این حال، توافق ۲۰۱۵ محدودیتهای سختگیرانهای نیز بر برنامه هستهای ایران اعمال کرد. ایران فقط اجازه داشت اورانیوم را تا حداکثر ۳.۶۷ درصد غنیسازی کند، که زیر سطح ۲۰ درصدی لازم برای بیشتر مصارف صلحآمیز، و بهمراتب کمتر از سطح ۹۰ درصدی مورد نیاز برای سلاح هستهای بود. ایران همچنین مجبور شد تعداد سانتریفیوژهای غنیسازی خود را از ۱۹ هزار به حدود شش هزار کاهش دهد. ایران همچنین خود را به بازرسیهای گسترده و سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی متعهد کرد.»
بهگفته نویسندگان سرمقاله واشینگتنپست، «این محدودیتها زمان گریز ایران برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای یک سلاح هستهای را از حدود دو ماه به بیش از یک سال افزایش داد. این بازه زمانی کافی تلقی میشد تا جهان از هرگونه قصد ایران برای ساخت سلاح هستهای مطلع شود و به آن واکنش نشان دهد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «در مقابل، حکومت ایران از بخشی از تحریمهای بینالمللی و نیز تحریمهای آمریکا رهایی یافت و میلیاردها دلار دارایی مسدودشده ایران در بانکهای خارجی به جمهوری اسلامی داده شد. منتقدان توافق میگفتند که ایران خیلی زود در این فرایند از تحریمها رهایی یافت و این پول را برای تامین مالی عملیاتهای تروریستی در سراسر خاورمیانه به کار گرفت.»
بهنوشته واشینگتنپست، این توافق همچنین به توسعه موشکهای بالستیک ایران که میتوانند برای حمل کلاهک هستهای به کار گرفته شوند، اشارهای نکرده بود. اکنون باور بر این است که ایران یکی از بزرگترین زرادخانههای موشکی منطقه را در اختیار دارد. این کشور حدود ۳۰۰ موشک از این نوع را برای انجام حملات بیسابقه مستقیم علیه اسرائیل در آوریل و اکتبر سال گذشته بهکار گرفت و تصور میشود که هزاران موشک دیگر نیز در اختیار داشته باشد.»
شورای سردبیری واشنیگتنپست سپس تاکید کرده است: «اکنون مسئولیت بر دوش ترامپ و تیمش است که نشان دهند میتوانند برای رسیدن به توافق بهتری مذاکره کنند؛ توافقی که در نهایت شبیه همان توافق قبلی نشود.»
در ادامه این سرمقاله گفته شده است: «تا کنون، به گفته طرف ایرانی، مذاکرات فقط بر برنامه هستهای ایران متمرکز بوده است. گفته میشود بحث درباره حمایت تهران از نیروهای نیابتی منطقهای و برنامه موشکی بالستیک آن خارج از دستور کار بوده است. به عبارت دیگر، این مذاکرات تا همین جا هم بسیار شبیه به توافقی است که ترامپ آن را کنار گذاشت.»
شورای سردبیری واشینگتنپست افزوده است: «جمهوری اسلامی اکنون در موقعیتی ضعیفتر از سال ۲۰۱۵ قرار دارد. اقتصادش بهشدت تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته و جنگ اسرائیل برخی از قابلیتهای پدافند هواییاش را نابود و نیروهای نیابتیاش در منطقه را تضعیف کرده است. متحد اصلی منطقهای حکومت ایران، بشار اسد، نیز در سوریه سرنگون شده است اما در عین حال، تهران از جنبههایی قدرت بیشتری یافته است. این کشور به یکی از تامینکنندگان کلیدی تسلیحات برای روسیه در جنگ اوکراین تبدیل شده است. تهران پهپادهای تهاجمی و موشکهای کوتاهبرد به مسکو ارسال کرده و یک همکاری نظامی جدید را با روسیه بنا نهاده است.»
بهنوشته واشینگتنپست، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۲۱ همچنین وارد یک مشارکت راهبردی ۲۵ ساله با چین شد؛ پکن مقادیر فزایندهای از نفت ایران را خریداری میکند و وعده داده است که میلیاردها دلار سرمایهگذاری جدید در ایران انجام دهد. رهبران دو کشور بهطور منظم با یکدیگر دیدار میکنند و در ماه مارس، ایران، چین و روسیه رزمایش دریایی مشترکی در دریای عمان برگزار کردند.
شورای سردبیری واشینگتنپست در پایان یادداشت خود تاکید کرده است: «توافق ۲۰۱۵ دولت باراک اوباما به این دلیل موثر بود که شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، بهعلاوه آلمان و اتحادیه اروپا بود و همگی آنها مسئول اجرای توافق و نظارت بر آن بودند. به نظر میرسد ترامپ ترجیح میدهد در تلاش برای یک توافق جدید، به تنهایی عمل کند. اما اکنون که جمهوری اسلامی روابطش را با روسیه، چین و کره شمالی تقویت کرده است، ایالات متحده هم بهویژه برای اعمال تحریمها به دوستانش نیاز خواهد داشت. ضمن آنکه انتظار میرود حکومت ایران نیز بر گرفتن تضمینهایی پافشاری کند که طبق آن هر توافق آینده به آسانی توافق قبلی لغو نشود.