سیاست بلندپروازانه ترامپ در قبال ایران به صدمین روز خود رسید
مذاکرات میان واشینگتن و تهران با هدف جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هستهای در هفتههای اخیر انجام شده است، اما زمان مشخص خواهد کرد که آیا دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، به تهدید خود مبنی بر بمباران ایران جامه عمل خواهد پوشاند یا خیر.
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید و آغاز دومین دوره ریاستجمهوریاش، نتیجه تلاشهای پرفراز و نشیب و منحصر به فرد او برای دستیابی به توافق با حکومت ایران همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد و سرنوشت آن نامشخص است.
دوره جدید ریاستجمهوری ترامپ با بازگرداندن کارزار «فشار حداکثری» آغاز شد و این بار هدف اصلی، ضربه زدن به بخش انرژی و نفت ایران بود، بهویژه از طریق اعمال فشار بر واردکنندگان چینی و پالایشگاههای مستقلی که نفت خام ایران را فرآوری میکنند.
در پی روی کار آمدن مجدد ترامپ، ارزش ریال بهشدت سقوط کرد و نرخ دلار تا ۱۰۰ هزار تومان نیز افزایش یافت. با این حال، بهدنبال افزایش خوشبینی نسبت به مذاکرات هستهای تهران و واشینگتن در هفتههای اخیر، پول ملی ایران بخشی از ارزش خود را بازیافته است.
همزمان با تلاشهای دیپلماتیک، گزینه نظامی نیز در دستور کار ایالات متحده قرار دارد و ترامپ بارها هشدار داده در صورت عدم دستیابی به توافق، گزینه بمباران روی میز خواهد بود.
او پیشتر در مصاحبه با شبکه خبری انبیسی گفته بود در صورت حمله به ایران، «بمبارانی در کار خواهد بود که نظیرش را هرگز به چشم ندیدهاند».
نشانههایی از آمادهسازی نظامی آمریکا برای حمله احتمالی به ایران نیز دیده میشود. استقرار بمبافکنهای راهبردی آمریکا در پایگاه دیهگو گارسیا در نزدیکی ایران، افزایش پروازهای نظامی در دوحه، و شدت گرفتن حملات علیه حوثیهای مورد حمایت جمهوری اسلامی در یمن همگی در حالی انجام میشوند که مذاکرات تهران و واشینگتن همچنان ادامه دارد.
«عجولانه، ناپایدار»
اندرو فاکس، ژنرال بازنشسته، در مصاحبه با ایراناینترنشنال گفت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی تاکنون سیاستی قدرتمند اما ناپایدار اتخاذ کرده است.
او افزود: «ترامپ قدرتنمایی نظامی میکند، اما از تمامی اهرمهای فشار آمریکا بهره نمیبرد.»
فاکس ادامه داد: «از نظر زمانی، اقتصاد ایران پیش از این هم با مشکلات زیادی مواجه بود. این موضوع میتوانست بهعنوان اهرمی برای اعمال فشار بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. بهمحض اعلام آغاز مذاکرات، شاهد جهش ۲۰ درصدی ارزش ریال بودیم—بنابراین احتمالا یکی از اهرمهای مذاکره خیلی آسان از دست رفت.»
این ژنرال بازنشسته که اکنون بهعنوان پژوهشگر موسسه هنری جکسون فعالیت میکند، رویکرد ترامپ در قبال تهران تا مقطع کنونی را «ترکیبی، شتابزده و ناپایدار» توصیف کرد.
فاکس اضافه کرد: «ما میدانیم که ترامپ بیش از هر چیز به دستیابی به توافق اهمیت میدهد. او بهشدت با جنگ مخالف است و تمایلی به استفاده از ابزار نظامی در حکمرانی ندارد.»
یکی از دلایل شتابزدگی ترامپ ممکن است ضربالاجل ۶۰ روزهای باشد که خودش برای دستیابی به توافق هستهای با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، تعیین کرده است. پایگاه خبری اکسیوس پیش از این گزارش داده بود این ضربالاجل در نامه ترامپ به خامنهای طرح شده است.
بیشتر بخوانید: تحریمها و فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی در ۱۰۰ روز پس از بازگشت ترامپ
شتاب مذاکرات در برابر محتوای مذاکرات
هلی داگرِس، سازنده خبرنامه The Iranist و پژوهشگر ارشد موسسه واشینگتن، هشدار داد رویکرد شتابزده ترامپ در برابر جمهوری اسلامی ممکن است باعث غفلت از مسائل مهمی همچون حقوق بشر شود.
او گفت: «این شتاب میتواند به تحقق ضربالاجل ۶۰ روزه مورد نظر ترامپ بینجامد. اما این خطر را نیز به همراه دارد که مسائل اساسی و مهمی که نیازمند گفتوگوهای عمیقتری هستند، نادیده گرفته شوند.»
او از نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح و دیگر کنشگران داخل ایران بهدلیل تلاش برای گنجاندن موضوع حقوق بشر در مذاکرات هستهای قدردانی کرد و پیشنهاد داد رفع تحریمهای جمهوری اسلامی به بهبود شاخصهای حقوق بشری منوط شود.
پیامهای ضد و نقیض از تیم ترامپ
ابهامها زمانی بیشتر شد که استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه، بهتازگی مواضع ضدونقیضی درباره اهداف مذاکرات مطرح کرد.
ویتکاف ۲۵ فروردین در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز اعلام کرد ایالات متحده ممکن است در صورت اعمال نظارتهای سختگیرانه، با ادامه غنیسازی اورانیوم از سوی ایران در سطح ۳.۶۷ درصد، مطابق برجام، موافقت کند.
اما تنها یک روز بعد، ویتکاف در پیامی در شبکههای اجتماعی تاکید کرد «توافق مورد نظر ترامپ» باید جمهوری اسلامی را به «توقف و حذف» کامل برنامه غنیسازی اورانیوم خود وادار کند.
بهنام بن طالبلو، پژوهشگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، معتقد است که این تناقض ظاهری میتواند بخشی از یک راهبرد حسابشده باشد.
او گفت «رییسجمهور [ترامپ] در واقع دوست دارد فضای عدم قطعیت ایجاد کند» و به همین دلیل هنوز نمیتوان سیاست او در قبال حکومت ایران را بهطور کامل ارزیابی یا مسیر آینده آن را با اطمینان پیشبینی کرد.
طالبلو افزود بزرگترین موفقیت ترامپ تاکنون تا حد زیادی نادیده گرفته شده است: «موفقترین بخش از سیاست ترامپ در قبال ایران حتی از سوی سیاستمداران سرسخت حامی او نیز مورد توجه و ستایش قرار نگرفته است، و آن هم وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به رهبری علی خامنهای به تعامل، چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم، با دولت ترامپ است.»
بیشتر بخوانید: ترامپ از دستاوردهای ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری خود دفاع کرد
روزهای نخست، سرنوشت نامعلوم
کامران خوانسارینیا، نایبرییس ایرانی-آمریکایی موسسه «اتحاد ملی برای دموکراسی در ایران» (نوفدی)، باور دارد که هنوز برای قضاوت درباره سیاست رییسجمهوری ایالات متحده در قبال جمهوری اسلامی زود است و سبک غیرقابل پیشبینی ترامپ گمانهزنی درباره گام بعدی او را دشوار میکند.
خوانسارینیا سیاست ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش را موثرترین رویکرد در برابر حکومت مذهبی ایران دانست و گفت نشانههای مشابهی در سیاستهای فعلی او نیز دیده میشود.
او افزود: «بهنظر من، او قطعا دارای یک راهبرد مشخص است، اما این راهبرد هنوز فرصت کافی برای به ثمر رسیدن نداشته است. برای برخورداری از یک راهبرد موفق در قبال ایران، تنها کاری که باید انجام دهد این است که به سیاستهای دوره نخست ریاستجمهوریاش بازگردد و همانها را اجرا کند.»
سبک غیرقابل پیشبینی ترامپ احتمالا تهران را به پای میز مذاکره کشانده است، تحولی که بسته به گرایش سیاسی ناظران، میتوان آن را یک موفقیت یا یک اشتباه ارزیابی کرد.
سیاست کنونی ترامپ در قبال جمهوری اسلامی از تغییر راهبرد او در مقایسه با دوره نخست ریاستجمهوریاش حکایت دارد؛ رویکردی که همزمان شامل تلاشهای دیپلماتیک و تهدیدهای صریح نظامی است. اما اینکه این راهبرد تا چه اندازه سنجیده و موثر است، هنوز مشخص نیست.