والاستریت ژورنال: کشورهای اروپایی خواستار تحریم بیشتر ایران شدند اما جوزپ بورل مخالفت کرد
وال استریت ژورنال گزارش داد فرانسه، آلمان، هلند و پنج کشور اروپایی ماه گذشته در نامهای به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، خواستار تحریم جمهوری اسلامی به دلیل تامین سلاح برای شبهنظامیان منطقه شدند، اما بورل گفت چنین اقدامی دیپلماسی هستهای با تهران را تضعیف میکند.
براساس این گزارش، در حالی که فرانسه، آلمان، هلند و پنج کشور اروپایی دیگر در تلاش بودند تحریمهای تازهای را علیه جمهوری اسلامی بهدلیل ارسال موشک و دیگر تسلیحات نظامی به متحدان منطقهای خود وضع کنند، چند مقام ارشد اتحادیه اروپا و بهطور مشخص، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی این اتحادیه، با عقبنشینی از این طرح و مخالفت با وضع تحریمهای جدید گفتند تحریمهای جدید میتواند دیپلماسی با تهران را تضعیف کند.
وال استریت ژورنال، روز سهشنبه ۲۹ اسفند، در گزارشی نوشت که این کشورها ماه گذشته در نامهای به جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، گفتند که این اتحادیه باید رژیمی تحریمی را برگزیند که به آنها اجازه دهد بازیگران ایرانی را که اقدام به مشاوره، تامین مالی و مسلحسازی شبهنظامیان در منطقه میکنند، هدف قرار دهند.
جوزپ بورل اما در پاسخ گفته است اکنون این کار را نکنید.
وال استریت ژورنال به نقل از مقامهای اتحادیه اروپا نوشته است که آمریکا از پاسخ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حمایت کرده است.
با این حال، یک مقام دولت بایدن که نامش اعلام نشده، به وال استریت ژورنال گفت که واشینگتن به اتحادیه اروپا گفته که از افزایش فشار بر تهران از طریق تحریمها در مورد انتقال موشکها و تجهیزات نظامی ایران به شبه نظامیان منطقه و همچنین روسیه حمایت میکند.
این مناقشه که روز دوشنبه، ۲۸ اسفند، بار دیگر در نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا مطرح شد، چند روز پس از آن بالا گرفت که اروپا و آمریکا متعهد شدند در صورت تحویل موشکهای بالستیک ایران به روسیه، بهسرعت و بهطور مشترک تحریمهای جدیدی را علیه تهران اعمال کنند.
مقامهای غربی گفتند که هنوز هیچ مدرکی ندارند که نشان دهد تهران موشکها را به روسیه تحویل داده باشد، اما انتظار دارند این کار صورت پذیرد.
بر اساس پیشنویس بیانیه اجلاس سران، رهبران اتحادیه اروپا در نشست این هفته خود متعهد خواهند شد که در صورت ادامه تحویل موشک به روسیه، تحریمهای هدفمند علیه افراد و نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی را گسترش دهند.
مقامهای آمریکایی هفته پیش گفتند این تحریمها میتواند شامل اقداماتی برای جلوگیری از پرواز خطوط هوایی ملی ایران، ایران ایر، به اروپا باشد.
اتحادیه اروپا پیش از این مقامها و نهادهای ایرانی را به دلیل دادن پهپادها و فناوری هواپیماهای بدون سرنشین به کرملین هدف قرار داده بود.
با این حال مقامهای اتحادیه اروپا در بروکسل به کشورهای عضو گفتهاند که اقدام علیه ایران به دلیل حمایت این کشور از متحدانش در خاورمیانه میتواند با تشدید تنشها در منطقه، دیپلماسی هستهای را تضعیف کند.
مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ماهها است که متوقف شده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز چندبار نسبت به همکاری نکردن تهران با این نهاد وابسته به سازمان ملل متحد هشدار داده است.
بورل هفته گذشته در نامهای به هشت کشور عضو اتحادیه اروپا گفت که پیشنهاد آنها برای هدف قرار دادن فعالیتهای بیثباتکننده منطقهای ایران دو «تئاتر» روسیه و خاورمیانه را با هم ترکیب میکند، و چنین امری میتواند پیامدهایی بالقوه «ناخواسته» داشته باشد.
به گزارش وال استریت ژورنال، که این نامه را دیده است، بورل در نامه خود نوشته است: «ارزیابی دقیق تأثیر احتمالی اقدامات بیشتر برای جلوگیری از این تلقی که اتحادیه اروپا به جای تعامل، تشدید تنش را پیش گرفته و یا به خطر انداختن دیگر اهداف مهم سیاست اتحادیه اروپا مانند مهار برنامه هستهای ایران بیش از هر زمان دیگری ضروری و حیاتی است.»
از زمان آغاز جنگ غزه در ماه اکتبر، مقامهای غربی با جمهوری اسلامی درگیر بودهاند تا از گسترش جنگ در منطقه جلوگیری کنند. جوزپ بورل در این مدت خواستار آتشبس در غزه و بوده و از عملیات نظامی اسرائیل که به کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان منجر شده، انتقاد کرده است.
با توجه به وسعت حمایت نظامی جمهوری اسلامی از گروههایی مانند حماس، حزبالله لبنان، حوثیهای یمن و شبه نظامیان عراقی و سوری، گسترش تحریمها به فعالیتهای منطقهای تهران میتواند تعداد زیادی از نهادهای دولتی و مقامهای ارشد جمهوری اسلامی را در معرض دید قرار دهد.
چنین وضعیتی میتواند به تجدید برخی از تحریمهای لغوشده پس از توافق هستهای سال ۲۰۱۵، موسوم به برجام از سوی اروپا شود. اما کشورهای عضو اتحادیه اروپا تمایلی به انجام چنین کاری نداشتهاند.
اتحادیه اروپا تحریمهایی را علیه گروههای نیابتی مورد حمایت ایران مانند حماس و حزبالله اعمال کرده و در ماموریتی دریایی شرکت کرده است تا از کشتیهای تجاری در برابر حملات حوثیهای تحت حمایت جمهوری اسلامی محافظت کند.
براساس برجام، قرار بود تحریم موشکی و نظامی جمهوری اسلامی در ماه اکتبر امسال به پایان برسد و تهران حق خرید و فروش تسلیحات نظامی را پیدا کند، اما آمریکا و اتحادیه اروپا این تحریمها را تمدید کردند.
با این حال، اکنون کشورهای دیگر مانند روسیه و چین دیگر مقید به رعایت آن تحریمها نیستند.
پس از کناره گیری تهران از تلاشهای دیپلماتیک برای احیای برجام، زندانی کردن تعدادی از اروپاییها، حمایت از حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل و گسترش حمایت نظامی خود از روسیه، کشورهای اروپایی بیشتری به دنبال راههای جدیدی برای افزایش فشار بر تهران هستند.
این زمان به طور بالقوه برای واشینگتن نیز حساس است. به نظر میرسد آمریکا و جمهوری اسلامی هر دو به دنبال اجتناب از درگیری مستقیم هستند.
در حالی که ارتش آمریکا در حال پاسخ به حملات حوثیها است و واشینگتن پس از کشته شدن سه نظامی آمریکایی در اردن در اواخر ژانویه، شبهنظامیان مورد حمایت ایران را در سوریه و عراق هدف قرار داد، اکنون ایالات متحده مذاکرات غیرمستقیم با تهران را برای مهار تنشها از سر گرفته است. مقامهای آمریکایی همچنان تاکید میکنند که به دنبال یک راهحل دیپلماتیک در مورد برنامه هستهای ایران هستند.
وال استریت ژورنال گزارش داده است که نامه مورخ ۲۶ فوریه آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، به جوزپ بورل را دیده است که در آن از اتحادیه اروپا خواسته شده به آمریکا بپیوندد «تا تحریمهای بیشتری علیه نهادها و افراد ایرانی درگیر در همکاری نظامی رو به رشد ایران با روسیه اعمال شود.»
یک مقام ارشد آمریکایی که نامش اعلام نشده، به وال استریت ژورنال گفت که بلینکن هنگام نوشتن این نامه، از تلاش فرانسه و آلمان برای وضع تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی بیخبر بود.
بهنام بن طالبلو، از اعضای ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، گفت: «هدف قرار دادن شبکههای خرید، تولید و اشاعه موشکهای ایران سریعترین راه برای اروپا برای پر کردن شکاف تحریمهای فراآتلانتیک و تشدید فشار بر ایران خواهد بود.»
مشاور امنیت ملی کاخ سفید و مدیر آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا در نامهای به فرمانداران ایالاتمتحده که روز سهشنبه علنی شد، درباره احتمال حمله هکرهای وابسته به ایران و چین به سیستمهای آبوفاضلاب آمریکا هشدار دادند.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رییسجمهوری آمریکا و مایکل ریگان، مدیر آژانس حفاظت از محیط زیست در نامهای به فرمانداران نوشتند: «غیرفعال کردن حملات سایبری به سیستمهای آب و فاضلاب در سراسر ایالات متحده ضربه میزند. این حملات توانایی ایجاد اختلال حیاتی در چرخه آب آشامیدنی پاک و سالم را دارند و همچنین هزینههای قابل توجهی را به جوامع آسیبدیده تحمیل میکنند.
به گزارش بلومبرگ، در این نامه که روز سهشنبه علنی شد، هشدار داده شده است که هکرهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به سیستمهای آب آشامیدنی حمله کردهاند، و «ولت تایفون» یک گروه تحت حمایت دولت جمهوری خلق چین، فناوری اطلاعات آب آشامیدنی و سایر سیستمهای زیرساختی حیاتی را به خطر انداخته است.
در این نامه گفته شده است: «ادارهها و آژانسهای فدرال با اطمینان بالا ارزیابی میکنند که بازیگران ولت تایفون از قبل خود را برای ایجاد اختلال در عملیات زیرساختهای حیاتی در صورت تنشهای ژئوپلیتیکی و یا درگیریهای نظامی آماده میکنند.»
سیستم آب به ویژه بخشی آسیبپذیر از زیرساختهای ایالات متحده است که از کنترلهای ضعیف، بودجه ناکافی و کمبود کارکنان رنج میبرد.
بلومبرگ قبلا گزارش داده بود که در اواخر نوامبر، یک گروه هکر تحت حمایت جمهوری اسلامی به کنترلهای دیجیتالی ساخت اسرائیل که از آنها معمولا در صنایع آب و فاضلاب در ایالات متحده استفاده میشود، حمله کرد و بر چندین سازمان در چندین ایالت تأثیر گذاشت.
در نامه مشترک جیک سالیوان و مایکل ریگان، گفته شده است: «سیستمهای آب آشامیدنی و فاضلاب هدفی جذاب برای حملات سایبری هستند، زیرا با آنکه بخشی حیاتی از زیرساختها هستند، اما اغلب فاقد منابع و ظرفیت فنی برای اتخاذ شیوههای دقیق امنیت سایبری هستند.»
بر اساس عنصر «پیشبینی ناپذیری» برای گمانهزنی درباره ایران در سال جدید خورشیدی میتوان این رتبهبندی را در نظر گرفت: اول ملت ایران، دوم حکومت جمهوری اسلامی، سوم مناسبات بینالملل و چهارم نیروهای سیاسی و مدنی مخالف و اپوزیسیون ایرانی.
با فرض همین عنصر سال ۱۴۰۳ را میتوان سال تشدید «تشتت و ریزش از بالا، چالش و فرسایش از پایین» دانست.
مردم ایران سال سختتری را در حوزه اقتصادی پیش رو دارند. این امر اعتراضات مطالبهمحور را تشدید خواهد کرد. افزایش شکاف و نفرت بین اکثریت مردم و اقلیت حاکم در حالی که اکثریت ناراضی در دوران ریکاوری بین دو جنبش به سر میبرد، هر آن ممکن است آتش زیر خاکستر نارضایتیها و آتشفشان خشم نهفته اکثریت مردم را فعال کند.
به علت رشد نیروهای افراطیتر در درون حکومت، فضای اجتماعی نیز بستهتر خواهد شد و طنابکشی بین زنان و دختران روی حجاب اجباری به طور خاص و جدال سبک زندگی بین اکثریت جوانان ایرانی و متولیان خشکمغز به طور عام، همچنان و به شدت ادامه خواهد داشت.
بر هم منطبق شدن دو خشم معیشتی و نفرت تحمیل سبک زندگی میتواند فوران آن آتشفشان را تسریع کند.
در درون حکومت اما با تشکیل مجلس شورای اسلامی جدید و مساله انتخاب رییس مجلس، اولین جرقه تشدید منازعات درون سیستمی که در دوران انتخابات فرمایشی شعلهور شده بود، دوباره زده خواهد شد.
سال ۱۴۰۳ همچنین سال دورخیز جریانهای درون نظام برای انتخابات ریاست جمهوری در سال آینده خواهد بود. همین مساله باز به تشدید تشتت در سطوح فوقانی هیات حاکمه و ریزش در بدنه آن منجر خواهد شد.
مهرهچینی روحانی - نظامی - ولاییهای مطیع در جای جای نظام اجرایی - تبلیغی برای تسهیل جابهجایی از خامنهای پدر احتمالا به خامنهای پسر برای مهار بحران رهبری، ادامه و تسریع خواهد شد.
در درون اپوزیسیون و مخالفان سیاسی و مدنی به خصوص در خارج از کشور ما احتمالا شاهد دو سیر مختلفالجهت خواهیم بود. یکی سیر امتداد و تشدید گرایشات افراطیِ دگرستیز در همه اردوگاههای سیاسی، به خصوص اردوگاه راست افراطی و دیگری سیر رشد افراد و طیفهای معقول و دگرپذیر در میان آنها.
دگرپذیرها همچنان کار سختی برای به بلوغ سیاسی رساندن طیفهای مختلف (و جا انداختن این نکته حیاتی و راهبردی که ما نیازمند «تجمیع» همه نیروها برای «گذار» و «تمرین تکثر» برای شکل دادن یک دموکراسیِ کارآمد و توسعهگرا و نه جنگ همه با هم، در دوران «پس از گذار» هستیم) و به حاشیه راندن گرایشات افراطی و دگرستیز خواهند داشت.
نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی نیز به صورت مستقیم و از طریق نفوذیهایشان به طور غیر مستقیم، همچنان به ریختن بنزین روی آتش اختلافات و مدیریت آن خواهند پرداخت.
در فضای بینالملل نزاع اسرائیلی- فلسطینی، نتایج انتخابات آمریکا و بالاخره روند جنگ روسیه و اوکراین در سیاست ایران اثرگذار خواهد بود.
رفتار حاکمان ایران چه در رابطه با فعالیتهای هستهای و چه منازعات منطقهای و نیروهای نیابتی یا مرتبط با جمهوری اسلامی، با توجه به سه مولفه فوق میتواند دچار قبض و بسط شود.
اما درگیری درونی و چالش دو صدایی سیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی بین دو عنصر موثر - یکی مصلحت حفظ نظام و دیگری آمریکا و اسرائیلستیزی - تصمیمگیری رهبران جمهوری اسلامی را سختتر خواهد کرد.
در هر حال و با هر شرایطی که پیش آید جمهوریخواهان و دموکراسیخواهان ایرانی همچنان وظیفه «تلاش تشکیلاتی» برای رشد همگرایی و انسجام در بلوکبندیهای سیاسی، «گفتمانسازی سیاسی» مبتنی بر نیاز به همگرایی عملیِ حداکثری همه طیفهای سیاسی ایرانی و بالاخره تلاش برای تقویت شبکهسازیهای کوچک، - کوچک اما گسترده و انبوه - را بر عهده دارند.
ملتهب شدن فضای سیاسی با فعال شدن جنبشهای اعتراضی یا ورود جمهوری اسلامی به مرحله تصمیمگیری برای رهبر سوم، علاوه بر زمینه مستعدتر کنشگری مردمان داخل ایران، میدان آزمون دیگری برای اپوزیسیون ایرانی در خارج و داخل کشور است که آیا میتوانند با رفع نقایص یا اشتباهات گذشته، این بار جهشی بزرگتر به سوی آرمانهایشان که همانا آزادی، دموکراسی، عدالت، رفع تبعیض و ساختن ایران آینده است بردارند یا در بر همان پاشنه گذشته خواهد چرخید؟
نتایج مطالعهای جدید از سوی محققان دانشگاه اقتصاد لندن (LSE) نشان میدهد پنج هزار قدم پیادهروی در هر روز و به مدت سه بار در هفته میتواند سه سال به عمر فرد اضافه کند.
تلگراف در گزارشی با اشاره به این تحقیق که بخشی از گزارش رسمی دولت بریتانیا برای تعیین «شاخص عادت سرزندگی» است، نوشت پیادهروی منظم، دو سال و نیم به طول عمر مردان غیرفعال و سه سال به طول عمر زنان غیرفعال میافزاید.
حدود یکسوم از بریتانیاییها از نظر بدنی غیرفعال در نظر گرفته میشوند زیرا در هفته کمتر از ۱۵۰ دقیقه ورزش متوسط یا حدود ۲۲ دقیقه پیادهروی سریع در روز انجام میدهند.
این مطالعه نشان داد اگر فقط نیمی از افراد غیرفعال، ۱۵ هزار قدم در هفته پیادهروی کنند، بار بیماری و مرگ بر جامعه کاهش مییابد و سالانه ۱۵ میلیارد پوند در هزینههای سیستم بهداشت ملی بریتانیا (NHS) صرفهجویی میشود.
محققان دانشگاه اقتصاد لندن و شرکت بیمه سلامت ویتالیتی دریافتند که این نتایج در افراد مسن، چشمگیرتر است.
به عنوان مثال اگر افرادی که ۶۵ سال یا بیشتر دارند سه بار در هفته یا بیشتر به اندازه هفت هزار و ۵۰۰ قدم پیادهروی کنند، میتوانند خطر مرگ خود را تا ۵۲ درصد کاهش دهند.
این میزان برای افراد ۴۵ تا ۶۵ ساله ۳۸ درصد و برای کل جمعیت ۲۷ درصد است.
تاثیر ورزش منظم بر سلامتی
ورزش منظم در میان افراد غیرفعال، شانس چاقی یا ابتلا به دیابت نوع دو را کاهش میدهد. این دو میتوانند منجر به بیماریهای قلبی و کاهش امید به زندگی شوند.
بر اساس گزارشها اکنون میزان چاقی در میان زنان بریتانیایی بالاتر از مردان است.
این تحقیق نشان میدهد اگر یک فرد ۵۵ ساله مبتلا به دیابت نوع دو، شروع به پنج هزار قدم پیادهروی برای سه بار در هفته کند، میتواند خطر مرگ زودهنگام خود را تا ۴۰ درصد کاهش دهد.
حدود پنج میلیون نفر در بریتانیا مبتلا به دیابت هستند که حدود ۱۰ درصد از بودجه سالانه سیستم بهداشت ملی بریتانیا، معادل ۱۶۰ میلیارد پوند را به خود اختصاص میدهند.
محققان پس از یک مطالعه ۱۰ ساله روی یک میلیون عضو بیمه ویتالیتی از آفریقای جنوبی و بریتانیا دریافتند افرادی که بیش از چهار بار در هفته هفت هزار و ۵۰۰ قدم راه میروند از مزایای سلامتی بیشتری برخوردار هستند.
بر اساس این نتایج، برای حفظ سلامتی به گامهایی کمتر از ۱۰ هزار قدم در روز نیاز است که به وسیله ترفند بازاریابی ژاپنی در دهه ۱۹۶۰ معروف شد.
به گفته محققان، حتی یک روز پیادهروی در هفته به میزان پنج هزار قدم فواید بسیاری برای سلامتی دارد و میتواند باعث صرفهجویی سالانه چهار میلیارد پوند از طریق کاهش تعداد بستریها در بیمارستان شود.
قدرت تغییر عادتهای کوچک
پروفسور جوآن کاستا فونت، اقتصاددان اسپانیایی تاکید کرد که این یافتهها «یک فراخوان واضح برای سیاستگذاران» به منظور اقدام برای بهبود سلامت عمومی است.
این استاد دانشگاه اقتصاد لندن افزود اقدامهای هدفمند مبتنی بر ترویج عادتهای سالم میتواند امید به زندگی را افزایش دهد، موجب صرفهجویی قابل توجهی در بخش خدمات بهداشت عمومی شود، بهرهوری را بهبود بخشد و به رفع چالشهای بلندمدت مهم ناشی از سلامت روان، انزوای اجتماعی و بیماریهای غیرواگیر مانند سرطان و دیابت نوع دو کمک کند.
نویل کوپویتز، مدیر اجرایی ویتالیتی گفت که این تحقیق «قدرت تغییرهای رفتاری کوچک» را نشان میدهد.
او گفت: «برداشتن گامهای مستمر برای رسیدن به یک عادت بهداشت عمومی، امری کلیدی است. بر اساس این دادهها میتوانیم ببینیم که هیچ وقت برای شروع دیر نیست.»
این مدیر اجرایی گفت: «چنین رویکردی این پتانسیل را دارد که سلامت جمعی ما را به طور کامل تغییر داده و بهبود بخشد.»
بر اساس این تحقیق، کسانی که حداقل پنج روز در هفته فعالیت روزانه خود را دنبال میکردند، به طور متوسط رکورد روزانه پنج هزار و ۲۳۰ قدم را ثبت کردند.
این نتایج نشان داد تنها دو هزار و ۵۰۰ قدم در روز، سلامتی افراد بالای ۶۵ سال را بهبود میبخشد و خطر مرگ را در این افراد کاهش میدهد.
این مطالعه مشخص کرد که مزایای پیادهروی با عبور از شش هزار و ۴۰۰ قدم در روز کاهش مییابد.
ارتش اسرائیل روز سهشنبه ۲۹ اسفند اعلام کرد نیروهای این کشور در عملیات اخیر خود در بیمارستان شفا در شهر غزه، بیش از ۵۰ شبهنظامی حماس را از پا درآوردند. حدود ۱۸۰ مظنون به ارتباط با گروه حماس در جریان این عملیات دستگیر شدهاند.
عملیات ارتش اسرائیل در بیمارستان شفا از صبح دوشنبه ۲۷ اسفند آغاز شده و همچنان ادامه دارد.
اسرائیل میگوید حماس از اماکن غیرنظامی مانند مدارس، مساجد، بیمارستانها و ساختمانهای مسکونی برای پیشبرد اهداف تروریستی خود استفاده میکند.
وبسایت خبری تایمز اسرائیل از تداوم درگیریها در دیگر نقاط نوار غزه خبر داد.
بر اساس این گزارش، چندین عضو حماس بر اثر حملات اسرائیل در مرکز غزه در ۲۴ ساعت گذشته کشته شدند.
نظامیان اسرائیلی مواضع حماس را در منطقه القراره در حومه خانیونس در جنوب غزه هدف قرار دادند.
در جریان درگیریها در شمال غزه در روز سهشنبه ۲۹ اسفند، یک سرباز اسرائیلی به نام سباستین حایون جان خود را از دست داد.
حایون از فرماندهان تیپ زرهی ۴۰۱ ارتش اسرائیل بود و ۵۱ سال داشت.
بدین ترتیب شمار نیروهای اسرائیلی کشته شده از زمان آغاز عملیات زمینی ارتش این کشور در غزه به ۲۵۱ نفر افزایش یافت.
ادامه مذاکرات آتشبس در دوحه
ماجد الانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه قطر اعلام کرد هر چند دیوید بارنیا، رییس موساد، دوحه را ترک کرده است اما مذاکرات درباره برقراری آتشبس میان حماس و اسرائیل همچنان در این کشور ادامه دارد.
تایمز اسرائیل نیز خروج رییس موساد از دوحه را تایید کرد و نوشت هیاتی متشکل از مقامهای اطلاعاتی اسرائیل همچنان در این شهر حضور دارند.
این وبسایت خبری به نقل از یک مقام اسرائیلی نوشت گفتوگوهای دوحه ممکن است دستکم دو هفته به طول بینجامد زیرا هیاتهای مذاکرهکننده برای برقراری ارتباط با رهبران حماس در غزه با مشکلاتی روبهرو هستند.
همزمان قطر هشدار داد هر گونه عملیات نظامی اسرائیل در رفح در جنوب نوار غزه، مانع دستیابی به توافق آتشبس خواهد بود.
بیش از یک میلیون آواره فلسطینی برای در امان ماندن از خشونتها در نقاط مختلف غزه، در رفح پناه گرفتهاند.
هشدار آمریکا به لبنان درباره احتمال وقوع جنگ در صورت ادامه حملات حزبالله
شبکه خبری العربیه گزارش داد واشینگتن از بیروت خواسته است برای کاهش تنشها در مرز لبنان و اسرائیل، تعداد زیادی سرباز در این منطقه مستقر کند.
آمریکا همچنین به اطلاع لبنان رسانده است در صورت ادامه تحرکات حزبالله، نمیتواند از پاسخ اسرائیل و وقوع جنگ علیه لبنان جلوگیری کند.
در هفتههای اخیر، آتشباری متقابل در مرز لبنان و اسرائیل شدت گرفته است.
بسیاری از مناطق شمالی اسرائیل در نزدیکی مرز لبنان در پی آغاز مناقشه کنونی و حملات حزبالله به اسرائیل در حمایت از حماس، تخلیه شدهاند.
هشدار سازمان ملل درباره استفاده اسرائیل از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی
ولکر تورک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد هشدار داد اقدام اسرائیل در ادامه اعمال محدودیت علیه ورود کمکهای بشردوستانه به نوار غزه، میتواند به منزله استفاده از گرسنگی به عنوان یک سلاح جنگی در نظر گرفته شود.
تورک تاکید کرد استفاده ابرازی از گرسنگی در منازعات یک «جنایت جنگی» به شمار میرود.
این اظهارات یک روز پس از آن مطرح شدند که سازمان ملل در گزارشی هشدار داد ساکنان شمال نوار غزه در آستانه قحطی قریبالوقوع قرار دارند.
بر اساس گزارش «طبقهبندی یکپارچه سطح امنیت غذایی» (آیپیسی)، حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر از فلسطینیان در سراسر غزه، از نظر دسترسی به مواد غذایی در «شرایطی فاجعهبار» به سر میبرند.
کودکان فلسطینی در صف دریافت غذا در رفح، جنوب غزه، ۱۶ بهمن
مذاکرات غیرمستقیم تهران و واشینگتن با هدف اجتناب از رویارویی نظامی مستقیم
مرکز پژوهشی و تحلیلی «صوفان» در گزارشی اعلام کرد ایران و آمریکا «به صورت فعالانه و مستمر» در تلاش هستند تا از گسترش تنشها در منطقه و رویارویی نظامی مستقیم میان دو کشور جلوگیری کنند.
بر اساس این گزارش، تهران و واشینگتن از طریق اقدامات خود و مذاکرات غیرمستقیم، این پیام را به طرف مقابل مخابره کردهاند که تمایلی به رویارویی مستقیم ندارند.
در گزارش صوفان آمده است که جمهوری اسلامی با هدف جلوگیری از وقوع جنگ با ایالات متحده، کوشیده است تا فعالیت گروههای نیابتی خود را در لبنان، عراق و سوریه تحت کنترل درآورد اما این راهبرد در برابر حوثیهای یمن نتیجهای در بر نداشته است.
این گزارش به اقدام اخیر واشینگتن در تمدید معافیت عراق از تحریمهای بینالمللی برای واردات برق از ایران پرداخت و نوشت بر خلاف دفعات پیشین، معافیت فعلی به جمهوری اسلامی اجازه میدهد به پول حاصل از فروش برق به عراق دسترسی داشته باشد.
بر اساس این گزارش، این اقدام میتواند به تلاشی از سوی آمریکا با هدف متقاعد کردن جمهوری اسلامی برای تحت فشار گذاشتن حوثیها و کاهش تنشها در دریای سرخ تعبیر شود.
از زمان آغاز مناقشه حماس و اسرائیل، حوثیهای یمن، از گروههای نیابتی جمهوری اسلامی، با حمله به کشتیهای بینالمللی در دریای سرخ، تنگه بابالمندب و خلیج عدن، امنیت دریانوردی را در منطقه به خطر انداختهاند.
پیش از این روزنامه فایننشال تایمزگزارش داده بود تهران و واشینگتن در ماه ژانویه در عمان بر سر حملات حوثیهای یمن در دریای سرخ با یکدیگر به صورت غیرمستقیم و مخفیانه مذاکره کردند.
امیرسعید ایروانی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد، روز سهشنبه در نامهای به شورای امنیت اعلام کرد حکومت ایران در انتقال سلاح به حوثیهای یمن دست ندارد.
فیلم «منطقه مورد علاقه» که اسکار بهترین فیلم بینالمللی را به خانه برد، با صدا تصویر میسازد؛ تصویر مرگ در اردوگاه آشوویتس.
روی تصویر سیاه، صداست که شنیده میشود؛ دوصدای درهم، نوای شادمان پرندهها و صدایی خوفناک و تهدیدآمیز. تصوی رسیاه بر سیاهیاش آنقدر میماند که «صدا» اهمیت خود را بیابد -و کارکرد تناقضآمیزش را: دو صدا که توأمان حسی متناقض را میرساند، و این ناسازگاری (که ابتدا از طریق صدا حضور مییابد) عصاره روایت «منطقه مورد علاقه» است؛ روایت غریب سرگذشت افسری نظامی، رودولف هوس -مسوول اردوگاه آشوویتس- که زندگی آرامی را کنار خانوادهاش سپری میکند. همهچیز برای یک زندگی آسوده فراهم است؛ فرزندانی آرام، همسری در کنار و خانهای... خانهای باشکوه که آرامش آنان را دوچندان جلوه داده است؛ آرامشی مملو از فریاد! در واقع عمارت زیبای آنها همجوار با اردوگاه آشوویتس است و همچنان که در خلوت خود صدای پرندگان و آوای دلنشین پیانو را گوش میسپارند، صدای ضجههای یهودیان، صدای نالههایبیجانشان از سوختن، صدای جیغ، صدای مردن و زندهزنده جاندادن با آنهاست. با اینحال گویی نالهها و شیون آدمها به آرامش آنان میافزاید و دمی به روی خود نمیآورند و همچنان محل زندگیشان، یک «منطقه مورد علاقه» است.
«منطقه مورد علاقه» در صوت به تصویرسازی میپردازد. این جمله خود درگیر تناقض است اما این صداست که امکان تخیل و ترسیم کردن تصاویری نادیدنی را میسر میسازد. هنگامی که زن (زاندرا هوله) باغچهاش را رسیدگی میکند و حواسش به نهالها و برگها و گلهاست، صدای فریاد یهودیان است که به تصویر ذهن بیننده میآید. در این لحظات است که تماشاگر اصلاً سبزی باغ و زیبایی گلهای قرمزش را نمیبیند بلکه آنچه میبیند شاید تداعی تصاویری است که پیشتر از آشوویتس دیده! در واقع صدا عامل تخیل میشود و میتواند امکان ورود به اردوگاه را برای بیننده فراهم آورد. از این روی، این فیلم میتواند بیش از هر فیلم دیگری، اثری درباره آشوویتس باشد؛ فیلمی که لحظهای خشونت نشان نمیدهد ولی کیست که نداند تصور خشونت بیش از تماشای آن آزاردهنده است. «تصویرها نعره میکشند»۱ انگار. صدا دارند -صدایی مضاعف از آنچه شنیده میشود.
در طول فیلم صدای زندانیان بهشدت قلیل است و نیازمند درست گوش سپردن. باید دقت کرد تا صدای مرگ را شنید. در میانهها حرفها و خندیدنها و بازیگوشیها و صدای بشقاب و کاردی که سر میز شام شنیده میشود و صدای خلوت زن و شوهری و در میانه تمام اصوات، ناگهان یک صدای شلیک، یک فریاد، یک شیون، و همین برای یک مدت تخیل مرگ کافی است. از این روی، صدا مینیمالیستی بهکار گرفته شده تا قدرت تصویرسازی ذهن فعال شود.
اما تصویرها خود نیز قابل توجه مینماید. دو جنس/ شکل تصویر در «منطقه مورد علاقه» وجود دارد. اصلیترین شکل تصویرگری، قابهایی است که به زندگی «رودولف هوس» و خانوادهاش میپردازد؛ خانوادهای که آرامش را در خانه خود و رودخانه و باغنمایی که نزدیک آن است یافتهاند. گاه میهمانی میدهند و گاه تنهایی خلوت میکنند و لحظهای راه به اندوه نمیدهند.
شکل تصاویر مربوط به این خانواده، بهشدت نقاشانه است. دوربین ثابت و بهصورت «تابلوی زنده» (Tableau vivant) درآمده و در هر قاب، نقاطی متحرک و مشخص برای جلب توجه وجود دارد. برای نمونه، قابها عمدتاً تصویرکننده سرسبزی باغ و سرزندگی خانه است اما گوشههای قاب را مثلا دودکشی در دوردست (اردوگاه) یا آتشی شعلهور که نشان میدهد زندهها و مردهها را دارند میسوزانند، پُر کرده که بلافاصله تمرکز را بهخود میگیرد؛ این تمهید البته معلول صدایی است که نخست توجه را به خود میگیرد. تماشاگر ابتدا از طریق صداست که به آشوویتس پی میبرد و طبیعی است که در قابها بهدنبال منبع صدا میگردد. صدا، عاملی است به ایجاد یک روایت ذهنی (اینکه چه بر سر یهودیان میآید) و تصویر هرچهقدر در تلاش برای نشان ندادن باشد، یک نقطه، یک جزء، یک اشاره به اردوگاه کافی است که حواس را از ابتذال زندگی افسر «هوس» و خانوادهاش پرت کند به سمت یک جنایت تاریخی.
این تصاویر یادآور سبک ویلهم هامرشوی -نقاش دانمارکی- است. «تنهایی» یکی از مضامین کلیدی در نقاشیهای هامرشوی است. او قاب را چنان ترسیم میکند که انسان در محاصره اشیا قرار گرفته و تنهاییاش بیش از پیش نمایان میشود؛ گویی انسان قرن نوزدهمی در نقاشیهای هامرشوی از جامعه صنعتی به خانهاش پناه برده و این خانه محملی برای تنهایی است. از این روی معمولاً انسان میان چارچوب در یا از گوشه اتاق دیده میشود. این سبک را میتوان در تابلو- زندههای«منطقه مورد علاقه» دریافت کرد؛ خانوادهای که به خانه -به منطقه مورد علاقهشان- پناه آوردهاند. با این تفاوت که هامرشوی این تنهایی را ناگزیری انسان مدرن میخواند در حالی که «منطقه مورد علاقه»درباره خانواده یک افسر آلمانی است که بهانتخاب خود و باکمال میل در جوار جسدهای سوخته یهودیان زیست میکنند؛ بنابراین طبیعی است که رنگهای کدر که پایه نقاشیهای هامرشوی است در «منطقه مورد علاقه»به رنگهای زنده و جلوهگر بدل شود.
آدام لهرر در جستار یادداشتهایی بر منطقه مورد علاقه۲ اما به فرمی دیگر از نقاشی اشاره میکند. لهرر معتقد است تصاویر برگرفته از سبک وانیتاس (Vanitas) است؛ سبکی متعلق به دوره باروک که طبیعت بیجان را کدر و مرده به تصویر میکشید. در این سبک، اشیا نقشی نمادین برای نشان دادن گذر عمر و فانی بودن زندگی انسان دارد؛ از اشیای شیشهای که معنای شکنندگی و نابودی را میرساند تا گل و گیاه که توأمان معنای زندگی و مرگ را. وانیتاس بهیاد میآورد که «روزی خواهیم مُرد» و درون سبک خود مرگآگاهی را پرورش میدهد. در «منطقه مورد علاقه» نیز رویکرد نقاشی وانتیاس قابل دریافت است زیرا اول اینکه خانواده «هوس» بهشدت دلبسته خانه و طبیعت حیاطشان هستند -انگار هویتشان را از چیزهایی میگیرند که هرآن امکان نابودیاش وجود دارد و با این وجود دلبسته آن هستند و دوم، تماشای جلوهگریها و زیباییهای طبیعت -بهدلیل کارکرد صدا- رسانای مرگ است.
به بیان دیگر، این تصاویر تزیینی است و هرچه فریاد یهودیان (در صوت) شدت میگیرد، قابها بیشتر جلوهگرانه مینماید تا جایی که در میان صوت خشونتبار (فریادهای پیاپی) قابهایی از گلهای زیبای باغ یکبهیک نشان داده میشود. و نمایش کارتپستالهای گلها به یک گل قرمز رسیده و بهآرامی، تمامی قاب، رنگ قرمز به خود میگیرد. گویی پشت این زیباییها، خونهاست که سرازیر میشود.
در میانه این تصاویر اما یک شکل بصری دیگرگون نیز وجود دارد؛ شکلی بهکل متفاوت از آنچه در غالب نماها دیده میشود و ابتدا زمانی نمایش داده میشود که پدر (رودولف هوس) در حال قصهخوانی هانسل و گرتل برای فرزندانش است. اولینبار اینجاست که سر و کله این قابهای سوخته پیدا میشود؛ قابهایی سیاهوسفید که بهشکل نگاتیو تصویر شده و دختری کوچک را نشان میدهد که در حال مخفی کردن تعدادی سیب در بوتههاست. مدتی دیگر نیز دوباره این تصاویر دیده میشود؛ همان دختر وارد اردوگاه میشود و تعدادی سیب را در قسمتهایی از زمین مخفی میکند و با دوچرخهاش به خانه بازمیگردد.
این دخترک، «الکساندارا»ست و درست مانند رودولف هوس یک شخصیت تاریخی است؛ دختری لهستانی و ۱۲ که بهعنوان جوانترین عضو ارتش لهستان با دوچرخه به اردوگاه میرفت تا به زندانیان گرسنه غذا (سیب) برساند. او در این راه، پارتیتوری مییابد که قطعهای است ساختهشده توسط یک زندانی. روایت فیلم ناگهان از سطح داستان «هوس» جدا شده و بخشهایی از زندگی دخترک لهستانی را با سر و شکلی عجیب نشان میدهد. در واقع نگاتیو بودن(سوخته بودن) جنس این تصاویر، سوختن و آشوویتس را به ذهن متبادر میکند. گویی تصاویر نقاشانه، بهشکل نمادین جلوهای از زندگی خانواده رودولف هوس است و تصاویر سوخته، جهان نابودشده دخترک و خانوادهاش را میرساند.
بهنظر میرسد «منطقه مورد علاقه» بهطرزی چشمگیر فیلمی است درباره تاریخ و هنر. بهرهگیری از کارکرد عکس (منفی و مثبت شدن)، استفاده از نقاشیها و سبکهای نقاشانه، اشارهای ناگهان -در متن روایت- به ماجرای الکساندرا بیسترون -دختر ۱۲ ساله- تا شنیدن قطعهای که توسط یک زندانی نوشته شده است. در عین حال هنگامی که دخترک به خانهاش میرود، تصاویر به نقاشیهای رامبرانت پهلو میزند یا زمانی که رودولف هوس در میهمانی است، جلوهای واقعگرایانه از نقاشیهای ماکس بکمان آلمانی را میتوان دریافت کرد. ولی بهراستی این اشارات متعدد به نقاشی و عکس و هنر به چه علت در فیلم بهکار گرفته شده است؟
پاسخ را میتوان در واپسین صحنه فیلم دریافت کرد. رودولف هوس، پلههای عمارت را پایین میرود -قصد بازگشت به خانهاش دارد ولی در میانههای راهپله، به راهی تودرتو میخورد. شاید گم شده است. سرگردان است. دو زن با لباسهای امروزی به مکانی وارد میشوند که انگار موزه است. چندی بعد موزه آشوویتس خودش را هویدا میکند. انگار «هوس» از سالهای تاریخ میگذرد. در عمارتی که اکنون موزه شده، لباسهای برجای مانده، ابزارها و... عکسهاست که مانده. از آنهمه جنایت تنها چند عکس مانده و چند تکه لباس. ولی میراث آشوویتس، نه فقط تعدادی اشیاء که تخیل خلاقی است که آدمی را لحظهای آرام نمیگذارد. از این روی، فیلم از همان آغاز دارد با تصویر و صدا، با هنر و تاریخ کار میکند و در نهایت روایتش را میگذارد پشت ویترین موزه آشوویتس. و تمام میشود. با نمایش عنوانبندی پایانی باز صداست که میآید؛ صدای نالهها و شیون عدهای که موسیقی پایانی را میسازند. «منطقه مورد علاقه»درباره تاریخی است که از جنایت، هنر میسازد. اصلاً فیلمی است درباره امروز و نه دیروز؛ فیلمی است درباره حافظه و تخیل: اینکه یادآوری جنایات تاریخ بدون کمک هنر امکانپذیر نیست.
۱. شعری از نادر نادرپور (تصویرها در آینهها نعره میکشند)