به سفارت جمهوری اسلامی در پاریس حمله شد و بخشی از در پشتی سفارت آتش گرفت

بر اساس تصاویر منتشر شدە در رسانههای اجتماعی، صبح روز شنبه ۱۸ شهریور به سفارت جمهوری اسلامی در پاریس حمله شده و در نتیجه آن بخشی از در پشتی سفارت آتش گرفته است.

بر اساس تصاویر منتشر شدە در رسانههای اجتماعی، صبح روز شنبه ۱۸ شهریور به سفارت جمهوری اسلامی در پاریس حمله شده و در نتیجه آن بخشی از در پشتی سفارت آتش گرفته است.
عکسها و ویدیوهایی که در رسانههای اجتماعی منتشر شده آثار سوختگی را روی در پشتی سفارت نشان میدهد و همچنین پنجرههای این ساختمان بر اثر این حمله دود گرفته است.
هنوز مشخص نیست آتش زدن این بخش از سفارت جمهوری اسلامی با چه وسیلهای انجام شده اما شدت آتشسوزی به اندازهای نبوده که باعث شکسته شدن پنجره های نمای ساختمان شود.
تاکنون شخص یا گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است.
خبرگزاری ایرنا به نقل از سفارت جمهوری اسلامی در پاریس نوشت که در پی حمله افرادی به ساختمان این سفارتخانه و آتش گرفتن آن، اوضاع سفارت «در کنترل است و خللی در روند فعالیتهای آن وارد نشده است.»
سال گذشته در جریان خیزش پس از قتل حکومتی مهسا ژینا امینی، اعتراضهای متعددی مقابل سفارتخانههای جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف انجام شد و در برخی موارد معترضان با پاشیدن رنگ به در سفارتخانهها، نصب بنرهای اعتراضی یا پایین کشیدن پرچم جمهوری اسلامی اعتراض خود را نشان دادند.
علاوه بر اینها پلیس دانمارک روز ۱۵ مهرماه سال گذشته یک مرد را به دلیل تلاش برای «چاقو زدن» به افسانه نادیپور سفیر جمهوری اسلامی بازداشت کرد و دادستانهای این کشور روز دوم تیرماه امسال علیه این مرد به دلیل تلاش برای حمله طرح اتهام کردند.
در لندن هم معترضان مخالف حکومت روز ۱۷ مهرماه ۱۴۰۱ به سفارت جمهوری اسلامی حمله کردند، تابلوی سفارت را تخریب و پرچم جمهوری اسلامی را پایین کشیدند و پرچم شیروخورشید را جایگزین کردند.
انتظار میرود همزمان با سالگرد خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی تجمعهایی علیه سفارتخانهها و اماکن دیپلماتیک جمهوری اسلامی در کشورهای غربی برگزار شود.

گزارشهای رسیده به ایران اینترنشنال، حاکی از ایجاد ایست بازرسی شبانه و افزایش حضور نیروهای امنیتی در سطح شهرها در آستانه سالگرد خیزش انقلابی ایرانیان در پی کشته شدن مهسا ژینا امینی و همچنین اتخاذ اقدامات امنیتی از جمله بالا بردن حفاظت از ساختمانهای دولتی است.
بر اساس این گزارشها، در هفتههای اخیر و در آستانه اولین سالگرد خیزش انقلابی ایرانیان علیه جمهوری اسلامی، ایست بازرسیهای متعددی در شهر تهران تشکیل شده است.
یکی از ویژگیهای این ایست بازرسیها ثابت نبودن مکانهای آنها گزارش شده است.
همچنین بر اساس اطلاعات موجود، نهادهای حکومتی حفاظت از ساختمانهای دولتی را افزایش داده و برای حفظ ساختمانهای نهادهای دولتی به در آنها ورق جوش دادهاند.
روایتها و مشاهدات عینی مخاطبان ایران اینترنشنال نیز حاکی از حضور سنگین نیروهای پلیس و گشتهای موتوری لباس شخصی است.
بر اساس این گزارشها، در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی، حکومت با نصب بنرهای فراوان در نقاط اصلی شهرها و یادآوری مجازات سنگین برای برداشتن حجاب سعی در ایجاد رعب و وحشت و جلوگیری از وقوع هرگونه اعتراض دارد.
از ماههای پیش شورای عالی امنیت ملی و شورای امنیت کشور نشستهای مختلفی را برای آمادگی برای مقابله با اعتراضات مردمی در سالگرد خیزش انقلابی برگزار کردهاند.
بازداشت خانواده دادخواهان و فعالین سیاسی و مدنی در هفتههای گذشته از جمله دستور کارهای این نشستها بوده است. از تعداد دقیق بازداشتشدهها، اتهامات آنها، محل نگهداری این افراد و نهاد بازداشتکننده خبر دقیقی در دست نیست و حکومت به شکل رسمی در این مورد اطلاعرسانی نمیکند.
با این حال، به گزارش سازمان حقوق بشری ههنگاو، از ابتدای سال جاری تاکنون، دستکم ٧٠ عضو خانوادههای دادخواه، از جمله ۹ کودک زیر ۱۸ سال را در شهرهای مختلف بازداشت شدهاند.
همچنین بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی و آغاز خیزش انقلابی، تعدادی از بازداشتشدگان اعتراضات سال گذشته را احضار کرده و از آنها خواستهاند متعهد شوند در هفته پایانی شهریور از خانه خارج نخواهند شد.
نهادهای اطلاعاتی به این افراد اعلام کردهاند در صورت انجام «هر گونه تحرکی در فضای مجازی یا عمومی» در آستانه شهریور ماه بازداشت خواهند شد.
در هفتههای اخیر همچنین حکم کمیته انظباطی تعدادی از دانشجویان که تعلیقی بوده اجرا و همزمان اخراج اساتید حامی دانشجویان و اعتراضات تشدیده شده است.
در سالگرد خیزش انقلابی مردم فراخوانهای متعددی نیز برای اعتراض و اعتصاب منتشر شده است.
شاهزاده رضا پهلوی در بیانیهای تصویری در آستانه سالروز قتل حکومتی مهسا ژینا امینی، از ایرانیان خواست تا متحد با هم، موج نوینی از انقلاب ملی را کلید بزنند. او «دفاع مشروع» را حق بدیهی شهروندان خواند و به دستگاه سرکوب درباره مسوولیت هر گونه خشونتورزی علیه ملت ایران هشدار داد.
همچنین شش حزب سیاسی کرد با اعلام ٢۵ شهریور بهعنوان «روز اعتصاب عمومی در سرتاسر کردستان»، تاکید کردند که در این روز همه مغازهها، بازار و ادارات تعطیل خواهند بود.
به تازگی انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس ۷۵۲ فراخوانی برای تجمع جهانی در روز ۲۵ شهریور منتشر کرد و از ایرانیان خارج از کشور خواست تا در نخستین سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی به خیابانهای جهان بیایند.
پیش از آن نیز ۲۷ نهاد و گروه، برای برگزاری تجمع جهانی در این روز فراخوان دادند و از همگان خواستند تا در اولین سالگرد مهسا که نقطه شروع خیزش انقلابی بود و همزمانی آن با سیوپنجمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، «همبسته و متحد، پژواک صدای مردم آزادیخواه و برابریطلب ایران در سراسر جهان باشند».

ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا از پلیس و مردم برای دستگیری دانیل عابد خلیفه قدردانی کرد. این سرباز بریتانیایی متهم به جاسوسی برای ایران، صبح شنبه بازداشت شد، اما بر اساس گزارشها، قرار نیست به زندان «وندز ورث» که پیشتر از آن فرار کرده بود، بازگردانده شود.
ظهر روز شنبه ۱۸ شهریور، پلیس بریتانیا از دستگیری این زندانی فراری در ساعت ۱۱ صبح به وقت محلی در محدوده چیزیک در غرب لندن خبر داد. با این حال جزییات بیشتری از عملیات بازداشت او ارائه نداد.
پیش از آن، پلیس از کشف سرنخهای جدیدی با تکیه بر گزارشهای مردمی موثق خبر داده بود که نشان میداد خلیفه در چیزیک دیده شده است.
هرچند که نیروهای پلیس در روزهای گذشته تمامی بنادر و فرودگاهها را با توجه به احتمال فرار او به خارج از کشور تحت نظر داشتند، اما خلیفه در نهایت در منطقهای دستگیر شد که حدود پنج مایل با زندان وندز ورث فاصله داشت.
ریشی سوناک ظهر شنبه در سخنرانی خود، از بازداشت دانیل خلیفه ابراز خوشحالی کرد.
نخستوزیر بریتانیا که در اجلاس سران گروه ۲۰ در هند حضور دارد در سخنرانی خود از افسران پلیس و مردم به دلیل تلاشهایشان برای یافتن این زندانی فراری تمجید کرد.
او همچنین یادآوری کرد که وزارت دادگستری همچنان به تحقیق در زمینه چگونگی فرار خلیفه از زندان ادامه میدهد.
بر اساس گزارش بیبیسی، با دستگیری خلیفه، تمرکز نیروهای پلیس از جمله در بخش مبارزه با تروریسم، بر چگونگی فرار او از زندان خواهد بود.
عنصر کلیدی در تحقیق پلیس ضدتروریسم در این پرونده این است که آیا خلیفه برای فرار کمکهایی داشته است یا خیر.
در روزهای گذشته موضوع فرار خلیفه از زندان در روز چهارشنبه ۱۵ شهریور، توجه بسیاری از رسانهها و اپوزیسیون بریتانیا را به خود جلب کرد و مقامهای این کشور را هدف انتقادهای گسترده قرار داد.
ایوت کوپر، وزیر کشور در سایه بریتانیا روز شنبه ضمن تشکر از پلیس و نیروهای اطلاعاتی در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «اکنون به پاسخهایی نیاز داریم تا بفهمیم که چگونه یک زندانی متهم به جرایم ترور و امنیت ملی توانسته به این شکل فرار کند؟»
گفته میشود او با بیرون رفتن از آشپزخانه زندان که در آن مشغول به کار بود، خود را به زیر یک خودروی ون تحویل غذا چسباند و توانست از زندان خارج شود و حدود یک ساعت بعد بود که مسوولان زندان و پلیس متوجه فرارش شدند.
همچنین ابهاماتی نیز درباره نگهداری خلیفه در وندز ورث که از نظر امنیتی یک زندان رده «بی» محسوب میشود وجود دارد.
بیبیسی روز جمعه به نقل از مارک رولی، از فرماندهان پلیس متروپولیتن لندن نوشت که حضور یک مظنون به ترور در چنین زندانی «عجیب» است.
دانیل عابد خلیفه به جرایم تروریستی و جاسوسی برای دشمن متهم شده است و قرار بود پاییز امسال دادگاهی برای بررسی این اتهامات برگزار شود.
او که در ماه مه از ارتش اخراج شد، متهم است که در سال ۲۰۲۱ و زمانی که در پادگانی در مرکز انگلستان مستقر بود، اطلاعاتی را به منظور آمادهسازی یک حمله تروریستی، در اختیار «دشمن» قرار داده است.
خلیفه همچنین متهم به کار گذاشتن بمبهای جعلی در یک پایگاه نظامی است و قرار بود به منظور رسیدگی به این اتهامها، در پاییز امسال محاکمه شود.
خلیفه پس از بازداشت دوباره در صبح شنبه، در مقر پلیس است و گفته می شود که قرار نیست دوباره به زندان وندز ورث بازگردانده شود.
بر اساس گزارش بیبیسی، او احتمالا به زندانی با درجه امنیت بالاتر منتقل خواهد شد.
مطرح شدن نام ایران در پرونده این زندانی در حالی است که پیشتر روزنامه ساندیتایمز لندن در گزارشی از آشکار شدن شواهد تازه در مورد نفوذ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بریتانیا خبر داده بود.

بهاره هدایت، زندانی سیاسی، در نهمین روز اعتصاب غذای خود در زندان اوین، در نامهای از مردم خواست به جای او، نگران «ایران» باشند. این فعال دانشجویی سابق در این نامه بار دیگر بر خواسته خود مبنی بر سرنگونی جمهوری اسلامی تاکید کرد.
هدایت عصر روز ۹ شهریور اعتصاب غذای خود را در اعتراض به مرگ مشکوک جواد روحی در زندان، درخواست برای آزادی الهه محمدی و نیلوفر حامدی -دو خبرنگار زندانی- و نیز حمایت از یک سال «مقاومت بیامان زنان آزادیخواه» ایران آغاز کرد.
در روزهای گذشته ۷۰ فعال دانشجویی سابق و فعلی و نیز خانواده روحی با انتشار متنی خطاب به هدایت، از او خواستند به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
هدایت در واکنش به این درخواستها نامهای از اوین منتشر کرده که نسخهای از آن به دست ایران اینترنشنال رسیده و در آن گفته: «نگران من نباشید؛ نگران ایران باشید.»
او اعتصاب غذای خود را به مثابه «تجدید عهدی» با وجدان عمومی ایرانیان برای آزادی، خیزش انقلابی ایرانیان در پی کشته شدن مهسا ژینا امینی و نیز احترام به خانوادههای دادخواه و رنجوریشان از سرکوب روزهای اخیر خواند.
اشاره هدایت به موج بازداشت دستکم ۲۱ تن از اعضای خانوادههای کشتهشدگان از سوی حکومت طی یک ماه گذشته و در آستانه نخستین سالگرد قتل حکومتی مهسا ژینا امینی است.
این فعال سیاسی زندانی تاکید کرد که اعتصاب غذای او در برابر «ناحقیقتهایی» که حکومت قصد دارد با زور و زنجیر به جای حقیقت قالب کند، «ناچیز» است و در عینحال خطاب به کسانی که خواهان شکستن اعتصاب غذایش شدند، افزود جان و آزادیاش وقتی مهم است که بتواند ذیل «وجدان عمومی جامعه» به تحقق اراده براندازی جمهوری اسلامی اضافه کند.
روز ۱۷ شهریور خانواده جواد روحی با انتشار متنی خطاب به بهاره هدایت نوشتند وجودش برای ملت ایران ضروری است و از او خواستند تا به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
جواد روحی از معترضان بازداشتی خیزش انقلابی بود که سال گذشته در دادگاه انقلاب مازندران به سه بار اعدام محکوم شد اما حکم او بعدتر از سوی دیوان عالی کشور لغو شد.
روحی درحالیکه در زندان منتظر برپایی دادگاه تجدیدنظر خود بود، به شکلی مشکوک جان باخت.
علاوه بر خانواده او، روز جمعه همچنین بیش از ۷۰ فعال دانشجویی سابق و فعلی دانشگاههای ایران هم با انتشار نامهای درباره اعتصاب غذای هدایت ابراز نگرانی کرده و گفتند هیچ مبارزه اصیلی بدون اهمیت دادن به جان شهروندان، نمیتواند پایدار باشد.
با اینحال هدایت از آنان خواست بهجای نگرانی برای او «نگران ایران» باشند و تاکید کرد که جمهوری اسلامی رفتنی است، اما رفتنش به «کنش سیاسی اندیشیده و مبتنی بر وجدان» وابسته است.
او درحالی بر «وجدان جمعی» تاکید کرده که در نامه پیشین خود مبنی بر آغاز اعتصاب غذا نیز این عبارت را کلیدواژه اصلی اقدام خود معرفی کرده بود.
بهاره هدایت، کنشگر ۴۲ ساله که فعالیت سیاسی خود را با خط فکری اصلاحطلبی از اوایل دهه ۸۰ شمسی شروع کرد و تاکنون سالها زندان از جمله هفت سال حبس بعد از اعتراضها به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ را تحمل کرده، جزو معدود فعالان سیاسی در داخل ایران است که حالا به شکل علنی از براندازی جمهوری اسلامی صحبت میکند و خواستار آن است.
او در جریان خیزش انقلابی ایرانیان، در ۱۱ مهرماه در تهران بازداشت شد و بیم آن میرود که نوشتن و انتشار این نامهها در مخالفت علنی با جمهوری اسلامی به اتهامات و مدت حبس او اضافه کند.
هدایت پیشتر و در اواخر خرداد جاری هم درباره اختلاف اپوزیسیون به ویژه در خارج از کشور و ضربه آن به جریان خیزش انقلابی هشدار داده و گفته بود این نزاع به سرخوردگی در مردم دامن خواهد زد.
او در پایان نامه جدید خود وفاداری به وجدان جمعی را نه «اندرزی اخلاقی» یا راهحل مشکلات پیچیده اپوزیسیون، بلکه از جمله نیازهای سیاسی برای تحقق براندازی و نجات ایران از منجلاب حکومت تمامیتخواه دینی دانست.
هدایت اکنون برای تحمل چهار سال حکم حبس بهدلیل اعتراض به سرنگونی هواپیمای اوکراینی از سوی سپاه پاسداران، در زندان اوین محبوس است.

آمار بانک مرکزی از جزئیات کلهای پولی در فروردین ۱۴۰۲ نشان میدهد رشد نقطه به نقطه پایه پولی این ماه نسبت به سال پیش به ۴۵ درصد رسیده که بیشترین میزان این متغیر در تمام ادوار است. نسبت پول به نقدینگی که نشان دهنده سیالیت نقدینگی است نیز بیشترین میزان تاریخی خود را نشان میدهد.
بر اساس گزارش بانک مرکزی، پایه پولی در فروردین ماه ۱۴۰۲ نسبت به ماه مشابه سال قبل با رشد ۴۵ درصدی به ۸ هزار و ۸۷۰ هزار میلیارد تومان رسید، که در پانزده سال اخیر بی سابقه بوده و یکی از بالاترین نرخهای ثبتشده در طول تاریخ اقتصادی ایران به حساب میآيد.
در فروردینماه امسال مانده بدهی دولت به بانک مرکزی ۶۵ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است، رشد مانده بدهی دولت به بانک مرکزی از جمله عوامل اصلی رشد پایه پولی در ماه مورد گزارش به حساب میآید.
رشد پایه پولی در ادبیات اقتصادی به چاپ پول تعبیر میشود و به باور برخی کارشناسان اقتصادی متغیر تاثیرگذار بر نرخ تورم است چراکه از مسیر ضریب نقدینگی حجم پول اضافه شده به رشد نقدینگی و در نهایت تورم منجر میشود، در مقابل شماری دیگر از اقتصاددانان متغیر نقدینگی را در ایجاد تورم، متغیری مهم تلقی میکنند.
بر اساس این گزارش بانک مرکزی، نسبت پول به نقدینگی نیز در فروردینماه ۱۴۰۲ به ۲۶ درصد رسیده که یک رکورد تاریخی به حساب میآید.
دادههای بانک مرکزی نشان میدهد ترکیب نقدینگی در ماههای اخیر متحمل تغییرات محسوسی شده و ترکیب نقدینگی به نفع افزایش حجم پول تغییر یافته است که میتواند بیانگر رشد نااطمینانی و افزایش انتظارات تورمی باشد.
آمارها نشان میدهند که در ماههای اخیر نقش پول در مبادلات پررنگ تر شده و مردم ترجیح دادهاند تا بیشتر از سپردههایی استفاده کنند که قابلیت نقدشوندگی بالاتری دارند.
در فروردینماه کل پول موجود در اقتصاد حدود هزار و ۶۷۰ هزار میلیارد تومان و مجموع ارزش شبه پول تقریبا ۴ هزار و ۷۵۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
مقامهای اقتصادی دولت رئیسی از جمله احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم در ماههای اخیر بارها مدعی کنترل رشد نقدینگی شدهاند و وعده کردهاند با کنترل شتاب رشد نقدینگی، تورم نقطه به نقطه تا پایان سال جاری پایینتر از تورم میانگین خواهد بود و در کانال ۳۰ درصد باقی خواهد ماند.
به گفته خاندوزی، نتایج کنترل نقدینگی باید از نیمه دوم سال ۱۴۰۱ خود را نشان میداد، اما آنچه او جنگ ارزی مینامید، مانع از بروز این نشانهها شد.
بانک مرکزی ایران نرخ تورم ماهانه مرداد ماه را ۲.۴ درصد اعلام کرده است، اگر نرخهای تورم در محدوده بالاتر از ۲ درصد باقی بماند، تحقق وعده تورم ۳۰ درصدی در پایان سال ممکن نخواهد بود.

روزنامه لوموند فرانسه نامههایی از پنج زن ایرانی زندانی را منتشر کرد که درباره تجربه خود از شرایط زندان و شکنجه، جنبش زن، زندگی، آزادی و امیدواری به مسیری گفتند که معترضان در پیش دارند. نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، سپیده قلیان و زینب جلالیان از جمله نویسندگان این نامهها هستند.
زینب جلالیان؛ ۱۶ سال حبس و شکنجه تا رسیدن به پیروزی
زینب جلالیان که پیشتر مانند چهار نویسنده دیگر این نامهها در اوین بوده، اکنون در زندان شهر یزد است و عنوان «قدیمیترین زندانی سیاسی زن ایران» را هم بر خود دارد.
این زندانی سیاسی در نامه خود نوشت که طی این سالها شاهد «جنایات بسیار، تحقیرها، تهمتها و اهانتهای بسیار، شکنجه زندانیان و از همه سختتر شاهد اعدام همبندیان خود» بوده است و با اینحال «ظالمان» از او که این همه ظلم را به چشم دیده میخواهند تا ابراز پشیمانی کند.
او در ادامه به روزهای بازداشت و سه ماه بازجویی در بازداشتگاه مخفی اطلاعات کرمانشاه در اسفند سال ۸۶ اشاره کرد و نوشت: «در آن مدت تحت شکنجههای جسمی و روانی بودم و تهدید به تجاوز شدم. لباس بر تنم پاره میکردند و با چشمان بسته و در حالی که دستها و پاهایم به هم زنجیر شده بود به تختی آهنی بسته شده بودم و در این حال مورد بازجویی قرار میگرفتم.»
جلالیان با اشاره به شکنجههایی که دیده به کابل زدن به کف پا و کوبیده شدن سرش به دیوار که باعث شکستگی سر و ورم چشمش شده، اشاره کرد. سازمانهای حقوق بشری بارها از مقامات ایران خواستهاند شکنجه جسمی و روانی زندانیان را متوقف کرده و با پایبندی به قانون، خاطیان را پاسخگو کنند، با این حال مقامهای جمهوری اسلامی تمام این موضوعات را اتهام بیاساس خوانده و نقض حقوق زندانیان و اعمال شکنجه را تکذیب میکنند.
این زندانی سیاسی با اشاره به اینکه ۹ ماه پس از بازداشت و درحالی که از حق داشتن وکیل محروم بود، به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد، نوشت که طی سالهای بعد از آن از زندان اوین به کرمانشاه، خوی، قرچک ورامین، کرمان و دیزلآباد کرمانشاه منتقل شد و از آبان ۹۹ تاکنون در زندان یزد است.
حکم اعدام جلالیان در سال ۱۳۹۰ با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد. او یادآور شد که از ۱۶ سال پیش تاکنون در زندان بوده اما در این مدت و در زندانهای مختلف «صدها تن از بازداشتشدگان اعتراضات» را از ۸۸ تا خیزش انقلابی ایرانیان دیده است؛ معترضانی که جمهوری اسلامی آنان را با باتون و گلوله هدف قرار داد و «آشوبگر و غیرخودی» خطابشان کرد.
او ضمن همدردی با تکتک کسانی که در این سالها بازداشت و شکنجه شدند و خانوادههای دادخواه، در پایان نوشت: «من پشت این دیوارها با این امید زندهام که روزی با آغوشی پر از گل یاس به سویتان بیایم و سر تعظیم در برابرتان فرود بیاورم و به قلبهای مهربانتان شاخهای گل یاس تقدیم کنم. تا رسیدن به پیروزی در جبهه ستمدیدگان و به حاشیه راندهشدگان، علیه ظالمان خواهم بود.»
نرگس محمدی؛ صدای ترک خوردن دیوار ترس را در ایران بشنوید
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی در اوین نیز در نامه امیدوارانه خود به مقاومت ایرانیان در برابر جمهوری اسلامی نوشت: «آیا صدای ترک خوردن دیوار ترس را در ایران میشنوید؟ بهزودی صدای ریزش آن را به لطف اراده و قاطعیت ایرانیان خواهید شنید.»
سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه مروری بر زندگی خود داشت و یادآور شد که تبعید و دوری، او را از حق دیدار و داشتن فرزندانش که در خارج از کشور هستند و با پدرشان در پاریس زندگی میکنند، محروم کرده است.
محمدی یادآور شد همواره بهعنوان یک زن با فرهنگ مردسالارانه، قدرت دینی و استبدادی حکومت، قوانین تبعیضآمیز و ظالمانه و انواع محدودیتها در تمام زمینههای زندگی خود مواجه بوده است.
با وجود این تبعیضها اما به گفته او، زنان ایرانی زنجیرها را «یک به یک پاره کردند» تا اینکه «جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی» در شهریور ۱۴۰۱ و بعد از کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد به دلیل اعمال حجاب اجباری آغاز شد.
به گفته محمدی، جنبش زن، زندگی، آزادی به گذاری میرسد که در روند آن ایران روز به روز از جمهوری اسلامی فاصله گرفته و به سمت دموکراسی، برابری و آزادی حرکت خواهد کرد.
شعارهای معترضانی که پس از کشته شدن مهسا ژینا امینی در سراسر ایران به خیابان آمدند، در حمایت از حقوق زنان و مخالفت با تمامیت حکومت جمهوری اسلامی بود.
این فعال حقوق بشر زندانی در پایان خطاب به خوانندگان نامهاش، گفت: «پیام امیدمان را منتقل کنید، به دنیا بگویید که ما بیهوده پشت این دیوارها نیستیم و اکنون قویتر از جلادان خود هستیم که از همه ابزارهای ممکن برای ساکت کردن جامعه ما استفاده میکنند.»
سپیده قلیان؛ کابوس اصلی رژیم ظالم ایران، مردم این کشور است
سپیده قلیان، دیگر زندانی زن سیاسی است که نامه او از اوین در لوموند منتشر شده است.
او نوشت: «صدای من را از پشت دیوارهای زندان اوین میشنوید. بنای ۶۰ سالهای که نامش با شکنجه، سرکوب، آزادیخواهی و عدالتطلبی در ایران گره خورده است.»
او در ادامه جنبش زن، زندگی، آزادی را همچون تجربهای بزرگ از تمایل وسیع ایرانیان به براندازی، تغییر وضعیت موجود خواند و گفت این جنبش نه رخدادی خلقالساعه که به جنبشهای اجتماعی پیش از خود استوار بود.
این فعال کارگری زندانی، تاکید کرد که خیزش انقلابی ایرانیان یک «تجربه بزرگ در زمینه بسیج کردن مردم» بود و بر همین اساس نباید آن را تجربهای گذرا ارزیابی کرد.
قلیان یادآور شد با توجه به گستردگی جنبش اعتراضی در کشور، حکومت و مردم ایران میدانند که در نهایت دموکراسی پیروز خواهد شد.
او در پایان با خوشبینی نسبت به آینده اعتراضات، نوشت: «میتوانم بگویم که امید عزیزترین دارایی من است.»
گلرخ ایرایی؛ خیابان، تنها مسیر منتهی به انقلاب است
گلرخ ایرایی نیز که اکنون در زندان اوین محبوس است در نامه خود با اشاره به جریان خیزش انقلابی ایرانیان، اعتراضهای خیابانی، اعدام شهروندان معترض و در نهایت «تنها ماندن خیابان» نوشت: «خیابان، تنها مسیر منتهی به انقلاب و پایان دادن به استبداد و اقتدارگرایی است.»
جمهوری اسلامی در تلاش برای سرکوب خیزش انقلابی ایرانیان در سال ۱۴۰۱، دستکم ۷ معترض از جمله محمد حسینی و محمدمهدی کرمی را اعدام کرد و به چند معترض دیگر حکم اعدام داد. حکومت در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا امینی نیز تعدادی از خانواده بازداشتشدگان و فعالان زنان را بازداشت و زندانیان پیشین را احضار و بازداشت کرده و از آنها تعهد گرفته در اعتراضات احتمالی در پی سالگرد مهسا شرکت نکنند. بسیاری از تحلیلگران این اقدامات را فرار به جلوی حکومت در سرکوب موج دوم اعتراضات میدانند.
ایرایی در ادامه «مشروعیتزدایی از چهره رژیم» را برجستهترین دستاورد اعتراضات دانست.
این کنشگر که از مهر سال گذشته زندانی است، همچنین به تجربه دیدار و گفتوگوی خود با معترضان بازداشتشده اشاره کرد که به گفته او از «طبقات مختلف اجتماعی، با دیدگاهها و تحلیلهایی متفاوت و گاه در تضاد با یکدیگر» بودند اما همگی «متفقالرای بر نخواستن جمهوریاسلامی» تاکید داشتند.
به گفته ایرایی، خیزش انقلابی ایرانیان موجب «ریزش نیروهای مردمیِ مذهبی حامی حکومت»، «شکسته شدن تابوها» و مواجهه حکومت با «نسلی متفاوت از معترضان» شد.
حضور چشمگیر خیابانی جوانان و نوجوانانی که از آنها به عنوان نسل «زد» یاد میشود -نسلی که از کودکی با دسترسی به اینترنت و فناوریهای دیجیتال قابل حمل بزرگ شدهاند-، همراهی مردان با جنبش زنان و حمایت عمومی از حقوق زیرپا گذاشته شده آنها، آتش زدن روسری در خیابان و برداشتن حجاب اجباری از سمت گروهی از زنان قشر سنتیتر جامعه، از جمله تفاوتهای چشمگیر این اعتراضات بود.
گزارشی که لوموند از نامه این زنان زندانی با تیتر «جرم ما تمنای زندگی است» کار کرده در صفحه نخست روز جمعه ۱۷ شهریور این روزنامه چاپ پاریس منتشر شده است.
این نامهها پیشتر در همایش «زن، زندگی، آزادی» دانشگاه سوربن پاریس خوانده شده بودند.





