گزارش میدانی نشریه فرانکفورتر آلگماینه از بحران آب در ایران و آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی
هر چه از اصفهان به پایین دست بروید، روستاها فقیرتر و کشاورزان عصبانیترند. در حدود ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سومین شهر بزرگ ایران، حسین، روی بستر خالی زایندهرود ایستاده و جملاتی مانند «آخوندها باید بروند» و «آخرین کسی که برای ما کاری کرد شاه بود» به زبان میآورد.
نشریه «فرانکفورتر آلگماینه» آلمان در گزارشی میدانی و گفتوگو با شهروندان ایرانی، به بحران آب و آرزوی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی پرداخته است.
شغل حسین، کاشت جو، ذرت و برنج در زمینی بوده که حالا زیر پایش خشک شده است. او مردی حدودا ۵۰ ساله با سبیل، پیراهن جین و کفشهای کتانی است.
حسین با اشتیاق میگوید: «از دور میشد بوی برنج را استشمام کرد ....»
امروز اما او به عنوان نگهبان شب در یک کارخانه سیمان کار میکند چون دیگر چیزی در مزارع او رشد نمیکند.
بحران آب اصفهان و آتش زیر خاکستر خشم مردم
در یک دهه گذشته، کمآبی در منطقه اصفهان کار کشاورزی هزاران کشاورز را نابود کرد و جیره آبی که از طریق سیستم آبرسانی پیچیده بین کشاورزان توزیع میشد، به طور فزایندهای کاهش یافت.
دو سال پیش بود که خشم در تظاهرات کشاورزان موج زد. در نوامبر ۲۰۲۱، کشاورزان با استفاده از بولدوزر، خط لولهای که آب را به استان همجوار (یزد) میبرد، تخریب و در مرکز شهر اصفهان، تحصنی اعتراضی در بستر خشک رودخانه در حوالی سیوسه پل برپا کردند.
حسین و پسرش کمال آنجا بودند. او میگوید: «ما دو سال با سازمان آب مذاکره کردیم. وقتی این کار نتیجه نداد، تصمیم گرفتیم اقدام کنیم.»
او ویدیوهای درگیری با پلیس را در تلفن همراهش نشان میدهد که در آن، تودههای متراکم گاز اشکآور و مردانی دیده میشوند که سنگ پرتاب میکنند. یک افسر پلیس، پسرش کمال را با تفنگ شکاری که در این منطقه برای فراری دادن کفتارها و گرگها استفاده میشود، هدف قرار داده است.
حسین گلولههای ساچمهای را بهعنوان مدرک نگه داشته است. ۲۷ گلوله (ساچمه) بدن کمال را سوراخ کرده است. او در آن زمان جرات نکرده به بیمارستان برود تا اینکه یکی از دوستانش که پزشک یک روستا بوده، بیشتر گلولهها را از بدن او خارج کرده است. با وجود این، همچنان سه گلوله در دست او باقی مانده است.
البته دیگرانی هم بودهاند که اوضاع برایشان بوده: یکی از همسایهها بینایی خود را از دست داده است و کشاورزان تصمیم گرفتهاند برای کمک به او پول جمع کنند اما حساب بانکی از سوی نیروهای امنیتی مصادره شده است.
شماری کشته، مجروح و دستگیر شدند اما هیچ اصلاحاتی صورت نگرفته. از آن زمان تاکنون دیگر اعتراض گستردهای به وضعیت آب در اصفهان انجام نشده اما عصبانیت مردم همچنان باقی است.
حسین میگوید: «اوضاع مانند آتش زیر خاکستر است که به راحتی میتوان آن را دوباره شعلهور کرد.»
گزارش فرانکفورتر آلگمانیه در ادامه به اعتراضات پیشین در ایران مانند جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، تجمعهای شهرهای با جمعیت کُرد، اعتراضاتی که در سال ۱۳۹۶ به دنبال افزایش قیمت بنزین شکل گرفت و شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراینی اشاره دارد و آنها را به عنوان نشانههای سوءمدیریت مقامهای جمهوری اسلامی برمیشمارد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» پایههای حکومت را متزلزل کرد
- اینبار همه چیز فرق میکند. هیچ یک از موجهای اعتراضی قبلی به اندازه «جنبش زن، زندگی، آزادی» پایههای جمهوری اسلامی را متزلزل نکرده است.
سرکوب خونین مردم هر گونه امید برای اصلاحات را که برخی قبلا در دل داشتند کاملا از بین برده است. اسلام به عنوان اساس مشروعیت نظام، حتی در نزد متدینها هم تضعیف شده است.
حسین میگوید: «ما قبلا مذهبی بودیم اما الان مسجد نمیرویم و در مراسم محرم شرکت نمیکنیم. فهمیدهایم که به ما دروغ گفتهاند.»
«خدا ما را از شر آخوندها خلاص کند»
۲۵ شهریور، سالگرد مرگ ژینا (مهسا) امینی است و انتظار میرود اعتراضات دستکم بهطور موقت، دوباره شعلهور شود. نیروهای امنیتی و فعالان هفتههاست که در حال آماده شدن هستند و حسین با امیدی مبهم، منتظر آن روز است.
او میگوید: «امیدوارم اتفاقی بیفتد. این که ادارهکنندههای کنونی کشور بروند و به جای آنها کسانی بیایند که توانایی بیشتری دارند.»
بسیار بعید است که این اتفاق بیفتد؛ هیچ رهبری برای مخالفان در داخل کشور وجود ندارد و اکثر فعالان در زندان هستند. تاکنون هیچ تزلزل قابل مشاهدهای در رهبری حکومت جلوه نکرده است. اپوزیسیون در تبعید، دچار دودستگی شده است. با این حال، هیچکس دقیقا نمیداند وقتی علی خامنهای، رهبر ۸۴ ساله جمهوری اسلامی فوت کند، چه اتفاقی خواهد افتاد.
حسین، کشاورز اصفهانی، به دلیل نبود جانشین، از رضا پهلوی، پسر شاه سابق که در سال ۱۳۵۷ سرنگون شد، صحبت میکند. او در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند و در ماههای اخیر به دنبال نقش رهبری مخالفان تبعیدی بوده است.
خشم مردم به شرایط فعلی، دیکتاتوری شاه سابق را در سایه قرار داده است. چشماندازی برای سقوط رژیم فعلی هم نیست اما واقعیتی که در روستاهای پاییندست اصفهان وجود دارد، نشان میدهد نظام احتمالا شکنندهتر از سالهای اولیه تشکیل جمهوری اسلامی شده است.
کشاورز تراکتورسواری میگوید: «امیدوارم خدا ما را از شر آخوندها خلاص کند.»
بحران آب ایران یکی از عوامل محرک افزایش نارضایتی در کشور است و ناپدید شدن زایندهرود تنها یکی از چند نمونه نمادین آن است.
سیاستمداران بیسواد، اکوسیستم ایران را نابود کردند
در شمال غرب ایران، دریاچه ارومیه که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان بود، تقریبا به طور کامل خشک شده است.
نشریه فرانکفورتر آلگماینه اجازه سفر به ارومیه را از سوی مقامهای متعدد از جمله نهادهای امنیتی دریافت کرده اما این مجوز چند ساعت قبل از حرکت لغو شده است؛ احتمالا به دلیل اعتراضاتی که در آنجا جریان یافته است.
اعتراضات خشونتآمیزی هم در سال گذشته به کمبود آب در غرب استان خوزستان رخ داد و درگیری با افغانستان بر سر حقابه رودخانه مرزی هیرمند نیز در حال افزایش است.
در هر دو استان سیستان و بلوچستان و خوزستان، بحران آب وضعیت گروههای اقلیت به حاشیه رانده شده مانند بلوچها و عربها را بدتر میکند.
دلایل بحران بسیار زیاد است. کشاورزانِ عصبانی، شاکی هستند که کارخانههای فولاد در فرآیند اعطای امتیاز در اولویت قرار دارند اما کارشناسانی مانند کاوه مدنی، معاون سابق رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به روشهای کشاورزی ناکارآمد اشاره میکنند.
مدنی اکنون در کالج شهر نیویورک تدریس میکند. او مینویسد که دولت ایران به جای ایجاد شغل در سایر بخشها، مدت مدیدی است که به ساختارهای قدیمی یارانه پرداخت کرده است. فقدان فنآوریهای مدرن حفاظت از آب و پروژههای سدسازی مشکوک به این موارد اضافه و افزایش چاههای عمیق غیرقانونی باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است.
همچنین باغهای مجلل و شهرنشینی باعث مصرف بیشتر آب میشود.
حتی در شهر بزرگ اصفهان هم مشکل آشکار است. رودخانه، روح شهر است. در زیر طاقهای نوکتیز پل خواجو که قدمتی ۳۵۰ ساله دارد، خوانندگان محلی میخوانند: «اصفهان که آمدی، زایندهرود را سلام کن ...»
پایتخت پرافتخار دوران صفویه با پلهای باشکوهش مانند پاریسِ بدون رود سن به نظر میرسد. به همین دلیل است که در میان شهروندان، بحران آب نارضایتی زیادی بهوجود آورده است.
یک کاسب ۵۰ ساله در حالی که از بستر رودخانه صخرهای عبور میکند، میگوید: «تغییرات اقلیمی به دلیل سوءمدیریت و سیاستهای اشتباه، بیشتر از سایر کشورها به ایران ضربه زده است. مسوولان بیسواد هستند و اکوسیستم را خراب کردهاند.»
مرد جوانتری هم همین نظر را دارد. او میگوید: «سیاستمداران نماینده ما نیستند. آنها از جنس ما نیستند.»
آواز خواندن بخشی از مبارزه ما برای آزادی است
پیامدهای اعتراضات اخیر در پی مرگ ژینا (مهسا) امینی در اطراف پل خواجو قابل لمس است. مانند سایر شهرهای ایران، بسیاری از زنان روسری خود را از سر برداشتهاند.
برخی از زنان در حالی که سوار بر دوچرخه هستند باد گیسوانشان را به حرکت درمیآورد. این موضوع به ویژه امام جمعه شهر را عصبانی کرده است.
در گفتوگوها، بسیاری از مردم سه جوان اصفهانی را به یاد میآورند که در ارتباط با اعتراضات خیابانی سال گذشته اعدام شدند.
برخی دیگر به دنبال نوستالژیهای قبل از انقلاب اسلامی هستند. مثل خوانندگان محلی زیر پل خواجو.
اجرای انفرادی خوانندگان زن در ایران ممنوع است و در صورت چنین کاری، آنها با مجازات بین ۱۰ روز تا دو ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق روبهرو هستند.
توجیه رسمی این است که آواز خواندن زنان در ملاءعام میتواند توجه و تمایل [جنسی] غریبهها را جلب کند. با این حال از زمان اعتراضات اخیر، بسیاری از زنان خوانندگی میکنند
یک زن مسن که روسری به سر دارد، میگوید: «آواز خواندن بخشی از مبارزه ما برای آزادی است. با این کار به اربابان قدرت نشان داده میشود که مرگ بسیاری از معترضان، صبر مردم را به سر آورده است.»
...
مانند هر شب، پل خواجو در نور زرد غرق میشود و آن را به پسزمینهای محبوب برای عکس و سلفی گرفتن تبدیل و فضای سالهای دهه ۱۹۷۰ را ناخواسته زیر طاقهای پل نمایان میکند که دوران طلایی موسیقی فولکلور و پاپ ایران بود.
پیرزن روسری خود را مرتب میکند، چشمانش را میبندد و میزند زیر آواز.
برخی شنوندگان و رهگذران به آرامی زمزمه میکنند ترانهای را در مورد یک قلب شکسته و اشتیاق برای یک عزیز.
ناگهان یک نشانگر لیزری سبز رنگ به سمت زن نشانه میرود. یک افسر پلیس با عجله میآید و فریاد میزند: «زن، بس کن!»
جمعیت متفرق میشوند. روز بعد دوباره همه بازمیگردند.
رسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به انتقاد تلویحی وزیر امور خارجه گروه طالبان درباره تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان واکنش نشان داد و گفت با «شخصیسازی» نمیتوان از مسوولیتهای بینالمللی «گریخت».
امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان به تازگی بدون اینکه نامی از ایران ببرد، در یک سخنرانی به انتقاد از کشورهایی پرداخت که خواهان برقراری حکومت فراگیر در افغانستان هستند و با کنایه به جمهوری اسلامی گفت: «آنقدر که شما اعدامی دارید، ما در زندانهایمان زندانی نداریم.»
رسول موسوی روز جمعه ۱۰ شهریور در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) به این سخنان متقی واکنش نشان داد و نوشت: «با دوجانبهسازی و شخصیسازی موضوع نمیتوان از مسوولیتهای بینالمللی گریخت.»
او «صلح، ثبات، امنیت و توسعه پایدار» را در گرو استقرار حکومتی فراگیر در افغانستان خواند و ادامه داد: «حکومت فراگیر موضوع قطعنامههای ۲۵۱۳ و ۲۵۹۳ شورای امنیت و اجماع نشستهای وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در پاکستان، چین، ازبکستان و ایران است.»
دستیار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی همچنین در پاسخ به انتقاد یک پژوهشگر تاریخ که حرفهای متقی را «دوپهلو» خوانده و گفته بود منظور او «چین» بوده نه ایران، نوشت: «آن هاتف معبد دلفی در یونان باستان بود که حرفهای چندپهلو میزد تا هر کس براساس نیت خویش حرف هاتف را به نوعی تفسیر کند.»
موسوی تلویحا بر این موضوع تاکید کرد که منظور وزیر امور خارجه طالبان بهطور مستقیم ایران بوده نه چین و ادامه داد: «در دیپلماسی نوین دیپلمات باید با شجاعت، صریح، روشن و شفاف منافع ملی کشور خود را بیان کند و اجازه ندهد تفاسیر مختلف از حرفهای او شبههناک باشد.»
امیرخان متقی روز چهارشنبه هشتم شهریور در یک سخنرانی، با اشاره تلویحی به درخواست مقامهای جمهوری اسلامی برای تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان این سوال را مطرح کرد که: «آیا شما حکومت فراگیر دارید؟»
او با تاکید بر اینکه «در زندانهای ما آن قدر زندانی نیست که شما اعدام میکنید»، یادآور شد: «در کشور شما هزاران نفر ناپدید شده است اما کسی جرات سوال پرسیدن درباره آن را ندارد.»
وزیر امور خارجه طالبان در این سخنرانی از هیچ کشوری نام نبرد اما جمهوری اسلامی از جمله کشورهایی است که متهم به ناپدید کردن مخالفان خود و اعدام آنهاست و در عین حال بارها از طالبان خواسته تا حکومتی فراگیر تشکیل دهند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، خرداد امسال گفته بود طالبان «بخشی از واقعیت افغانستان است نه همه آن».
او گفته بود که ایران تا زمان تشکیل دولت فراگیر، حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
به گفته امیرعبداللهیان، تهران از تشکیل نشدن حکومت فراگیر و منع آموزش زنان از سوی طالبان «ناخرسند» است.
پیش از آن و در فروردین هم ویدیوی کوتاهی از دیدار امیرعبداللهیان و متقی در نشست دو روزه سمرقند منتشر شد که در آن امیرعبداللهیان هنگام استقبال از وزیر امور خارجه طالبان، خطاب به او گفت: «آقای ملا متقی! ما ۲۱ ماه است که منتظر دولت فراگیریم.»
آن زمان هم متقی با کنایه خطاب به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفت: «اگر شما یک نمونه حکومت به اصطلاح همهشمول در منطقه یا جهان به ما نشان دهید!»
تنشهای سیاسی میان تهران و کابل به ویژه بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند در ماههای گذشته بالا گرفته است اما علاوه بر جمهوری اسلامی، جامعه جهانی هم بارها از طالبان خواسته تا حکومتی فراگیر با مشارکت همه اقوام افغانستان در دولت تشکیل دهند.
با این حال امیرخان متقی در سخنرانی جدید خود چگونگی تشکیل نظام طالبان را یک مساله داخلی دانست و از کشورها خواست در امور این گروه دخالت نکنند.
او پیشتر هم مدعی شده بود حکومت گروه طالبان «همهشمول» است.
خبرگزاری رویترز به نقل از شرکتهایی که محمولههای نفت را ردگیری میکنند گزارش داد تولید و صادرات نفت ایران در ماه اوت با وجود تحریمهای آمریکا به بالاترین میزان از سال ۲۰۱۸ رسید. به گفته شرکت اسویبی، تولید روزانه نفت ایران در این ماه سه میلیون و ۱۵۰ هزار بشکه بود.
طبق این گزارش، چین از جمله مقاصد صادرات نفت ایران بوده است. به گفته تانکر ترکرز، صادرات روزانه نفت و میعانات گازی ایران در ماه اوت یک میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه بوده است.
یک شرکت ردگیری محمولههای نفتی نیز که نامش در این گزارش عنوان نشده، صادرات روزانه نفت ایران در ماه اوت را یکونیم میلیون بشکه برآورد کرده است.
این گزارش رویترز چند روز پس از آن منتشر شد که خبرگزاری بلومبرگ از یک «توافق غیررسمی بین جمهوری اسلامی و آمریکا» خبر داد.
بلومبرگ نوشت که بر اساس این توافق، صادرات نفت ایران به چین به بالاترین میزان در دهه گذشته رسیده و در مقابل، سرعت غنیسازی اورانیوم در ایران کاهش یافته است.
خبرگزاری بلومبرگ نوشت که هدف مقامات دولت جو بایدن از این اقدام کاهش بهای نفت و کمک به انتخاب دوباره او در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.
اواخر مرداد ماه نیز شرکت اطلاعات کپلر اعلام کرد صادرات نفت ایران به چین به بالاترین سطح خود در یک دهه اخیر رسیده است.
همچنین به گزارش رویترز، ایران در ماه گذشته میلادی روزانه یکونیم میلیون بشکه نفت خام به چین صادر کرده است.
این در حالی است که در هفت ماه اول سال جاری میلادی، صادرات روزانه نفت ایران به چین به طور متوسط ۹۱۷ هزار بشکه بود.
با این حال وضعیت اقتصادی در ایران تغییر چندانی نکرده است.
به تازگی داوود منظور، رییس سازمان برنامه و بودجه، اذعان کرد: «شرایط سخت تحریم به عنوان یک عامل بیرونی بر اقتصاد ایران سایه انداخته است و بر تصمیمهای ما اثرگذار است.»
معاون ابراهیم رئیسی که در نشست هماندیشی با اقتصاددانان سخن میگفت، افزود: «تلاش میکنیم تحریمها را کماثر یا برطرف کنیم اما با توجه به اینکه معادلات براساس علاقهمندی ما شکل نمیگیرد، باید بر اساس تئوری تداوم تحریم عمل کنیم.»
انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس ۷۵۲ فراخوانی برای تجمع جهانی در روز ۲۵ شهریور منتشر کرد و از ایرانیان خارج از کشور دعوت کرد تا در نخستین سالگر قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی به خیابانهای جهان بیایند.
این انجمن در فراخوان خود که در شبکه اجتماعی اکس منتشر شده است، نوشت: «نامش را فریاد کن! نام او، اسم رمز ماست. بگو فراموش نکردی. بگو نمیبخشی.»
ویدیویی نیز همراه این فراخوان منتشر شده است که تعدادی از خانوادههای کشتهشدگان سرنگونی هواپیمای اوکراینی با موشکهای سپاه پاسداران، در آن ایرانیان خارج از کشور را به تجمع دعوت کردند.
در بخشی از این فراخوان آمده است: «نامش را فریاد کن! نامشان را فریاد کن! نام آنها که ایستادهاند. نام دختران و پسران شجاع ایران را. نام آنها که به خاک افتادند. نام آنها که گفتند نه. نام آنها که در زنداناند. نام آنها که میجنگند.»
انجمن خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی همچنین با تاکید بر اینکه «این مبارزه تا سقوط دیکتاتور ادامه دارد» نوشت: «شنبه، ۲۵ شهریور برابر با ۱۶ سپتامبر به خیابانهای جهان میآییم تا صدای ایران باشیم. ما نه فراموش میکنیم و نه میبخشیم.»
در آستانه نخستین سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و شکلگیری اعتراضات فراگیر در ایران، فراخوانهای متعددی برای تجمع در روز ۲۵ شهریور منتشر شده است.
هفته گذشته ۲۷ نهاد و گروه، برای برگزاری تجمع جهانی در این روز فراخوان دادند.
این گروهها از همگان خواستند تا در اولین سالگرد قتل حکومتی ژینا که نقطه شروع خیزش انقلابی بود و همزمانی آن با سیوپنجمین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، «همبسته و متحد، پژواک صدای مردم آزادیخواه و برابریطلب ایران در سراسر جهان باشند».
انجمن دفاع از زندانیان سیاسی و عقیدتی در ایران- پاریس، بلندگو- برلین، جوانان در تبعید «باهماد»، رادیو آوای زن- سیدنی، زنان کنشگر ایرانی در تبعید- برلین، شورای ایرانیان چپ و دموکرات- ماینز، شورای برگزاری اکسیونهای مشترک در هلند- آمستردام، شورای حمایت از مبارزات مردم ایران- کلن، فمینیستا- برلین، کالکتیو زن* زندگی آزادی- برلین، کانون پشتیبانی از مبارزات مردم ایران- وین، کانون پناهندگان سیاسی ایرانی- برلین، کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست- هانوفر، کژار- برلین، کژار- کلن، کژار- هامبورگ، کلکتیو ۱۴۰۱- استکهلم، کلکتیو انقلابی ژینا- ایتالیا- رم، کلکتیو «زن، زندگی، آزادی- نانت»- فرانسه، کلکتیو سِفی (پشتیبانی از برابری و آزادی در ایران- ایرلند)- دوبلین، کمیته پشتیبانی از مبارزات دموکراتیک مردم ایران- برلین، کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران- برلین، کمیته همبستگی با مبارزات مردم ایران- فرانکفورت، گروه همآفرینی «ژ»- برلین، همبستگی با مبارزات مردم ایران- سوئیس- زوریخ، همبستگی با مبارزات مردم ایران- لندن و همکاری کلکتیو-کلن امضاکنندگان این فراخوان هستند.
این تظاهرات بهصورت همزمان در روز شنبه ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۳ برابر با ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، در شهرها و کشورهای مختلف جهان برگزار میشود.
از سوی دیگر جمعی از خانوادههای جانباختگان چهار دهه جنایتهای جمهوری اسلامی قصد دارند نمایشگاهی از عکسها و یادگاریهای این قربانیان که نشان از «مبارزه، مقاومت و ایستادگی آنان و پایداری خانوادههای دادخواه» دارد، برگزار کنند.
در این نمایشگاه، آثاری چون نامههای دوران اسارت، وصیتنامهها، آثار خلق شده در زندانها و همچنین یادگاریهایی که از معترضان پس از قتل به دست نیروهای امنیتی و سپاه به جا مانده، به نمایش گذاشته میشود.
برگزارکنندگان نمایشگاه، هدف این رویداد را «به نمایش گذاشتن مقاومت و قدرت مردم ایران در برابر رژیم اسلامی» دانستند و تاکید کردند «آنچه باقی ماند» نمایشگر بخشی از حقایق تکاندهنده از زندانهای ایران، مبارزه و مقاومت مردم و سرکوبهای حکومت است.
این نمایشگاه همچنین در راستای افزایش آگاهی مردم دنیا درباره مبارزه و مقاومتهای مردم ایران به ویژه زنان علیه «رژیم آپارتاید جنسیتی» خواهد کوشید.
در بخشی از متن معرفینامه این رویداد آمده است: «این نمایشگاه سندی از پافشاری تزلزلناپذیر و اشتیاق پرشور ایرانیان برای آزادی، عدالت و دادخواهی است که همگی در شعار قدرتمند "زن، زندگی، آزادی" تجلی پیدا کرده است.»
نمایشگاه «آنچه باقی ماند» روز شنبه ۹ سپتامبر برابر با ۱۸ شهریور، از ساعت ۱۴ تا ۱۷ در ساختمان مرکز فرهنگی آباف (ABF) استکهلم، پایتخت سوئد برگزار میشود.
وزارت صنعت، معدن و تجارت در نامهای به اتحادیه کسبوکارهای مجازی خواستار «تعلیق فعالیت و نماد» سایتهای «دیوار» و «شیپور»، دو کسبوکار فعال در حوزه آگهی آنلاین در ایران شد. به گفته ناظران، سیاست پنهانسازی قیمت از شیوههای جمهوری اسلامی در مقابله با افزایش قیمتها و تورم است.
وزارت صمت در این نامه که روز یکشنبه پنجم شهریور ارسال شده، تاکید کرده که پیشتر به این سایتها درباره «رعایت ضوابط درج آگهیهای مسکن» هشدار داده اما با گذشت مهلت قانونی، اقدامی از سوی این پلتفرمها صورت نگرفته است.
بر اساس گزارش منتشر شده در ماهنامه «پیوست»، در ماههای گذشته دو وزارتخانه صمت و امور اقتصادی و دارایی از این دو شرکت خواسته بودند تا تذکرات دولت نسبت به تخلفات موجود در پلتفرمهای خود را جدی بگیرند.
علیرضا شاهمیرزایی، معاون وزیر صمت تاکید کرده بود این پلتفرمها باید به «احراز هویت و اهلیت کاربران خود» اقدام کنند و به آنها «تیک آبی» بدهند.
او همچنین یادآور شده بود در صورتی که این سایتها نسبت به هشدارها بیتفاوت باشند نباید در خصوص عواقب آن اعتراض کنند.
احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی نیز هفته جاری در گزارشی با اشاره به تخلفات پلتفرمهای ثبت آگهی مسکن، از توجه نکردن این سایتها به مصوبات دولت و تذکرات رییس پلیس کشور گلایه کرد.
او همچنین خواستار تعریف جرایم پلکانی مانند تعیین جریمه و تعلیق فعالیت برای اینگونه پلتفرمها شد.
ابراهیم رئیسی در واکنش به این گزارش، از اتحادیههای مربوطه خواست تا به نظارت بر این پلتفرمها بپردازند.
مدیران دو وبسایت دیوار و شیپور میگویند تاکنون دستوری مبنی بر تعلیق فعالیت دریافت نکردهاند اما پیگیر موضوع یاد شدهاند.
سیاست پنهانسازی قیمت، یکی از شیوههای جمهوری اسلامی در مقابله با رشد قیمتها و افزایش افسار گسیخته تورم است.
در سالهای گذشته دولت در بازههایی که بازار کشور با تلاطمهای ناگهانی مواجه میشد به پلتفرمهای درج آگهی دستور میداد قیمت اقلامی مانند خودرو و مسکن را در آگهیها پنهان کنند.
پیش از این، سیاست مشابهی نیز در زمینه سایتهای منتشر کننده نرخ ارز اعمال شده بود.
دولتهای گذشته نیز دسترسی به این سایتها را صرفا به دلیل نمایش نرخ آزاد ارز، مسدود کرده بودند.
اعضای جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به وزیر امنیت داخلی، رییس افبیآی و مدیر مرکز ملی مبارزه با تروریسم ایالاتمتحده، خواستار جلسه توضیحی محرمانه با آنها درباره تلاشهای ایران برای ترور مقامهای پیشین آمریکا در خاک این کشور شدند.
این نامه که ابتکار مارک گرین و آگوست فلوگر، نمایندگان جمهوریخواه، نوشته شده، از مقامهای امنیت داخلی دولت بایدن خواست درباره تعداد توطئههای فعال ایران و نیروهای نیابتیاش علیه شهروندان آمریکا در خاک این کشور و نیز هماهنگیهای اطلاعاتی این نهادهای امنیتی برای مقابله با فعالیتهای ایران، به کمیته امنیت داخلی مجلس نمایندگان اطلاعات دقیق را ارائه دهند.
این نامه افزود: با وجود ادامه فعالیتهای وحشتناک ایران، عجیب است که دولت بایدن برای ایجاد پیامد برای رژیم ایران اقدام نمیکند و در عوض تلاش خود را برای توافق هستهای با تهران از سرگرفته است.
این نامه با اشاره به توطئه ایران برای ترور برایان هوک، مایک پمپئو و جان بولتون، از مقامهای دولت ترامپ، به انتقام کشته شدن قاسم سلیمانی، خاطرنشان کرد که این تهدیدها همچنان به قوت خوب باقی است.
مارک گرین به واشینگتن فری بیکن گفت: «در حالی که ایران و نیروهای نیابتیاش در حال توطئه برای ترور مقامهای امنیت ملی آمریکا هستند، دولت بایدن باید این پیام را بدهد که تهدید امنیت داخلی آمریکا قابل تحمل نیست.»
با توجه به نقش کلیدی مایک پمپئو و برایان هوک، نماینده ویژه دولت ترامپ در امور ایران، در ارتباط با کشتن قاسم سلیمانی و توطئه جمهوری اسلامی برای انتقام از این دو مقام پیشین ایالات متحده، وزارت خارجه آمریکا تا کنون برای محافظت ۲۴ ساعته از پمپئو و هوک دو میلیون دلار هزینه کرده و در ماه مه نیز این طرح محافظت را تمدید کرده است.
در آذر ماه سال ۱۴۰۱، گروه هکری بلک دور اطلاعاتی را در اختیار ایران اینترنشنال قرار داد که نشان میدهد سرتیم عملیات ترور جان بولتون و مایک پمپئو، فردی به نام محمدرضا انصاری، از فرماندهان واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه پاسداران مستقر در سوریه بوده که اشتباها برای انجام این نقشه ترور یک مامور افبیای را اجیر کرده بود.
در این عملیات نافرجام جمهوری اسلامی قرار بود از افرادی غیر ایرانی برای انجام سوءقصد استفاده کند تا نقش جمهوری اسلامی در این میان افشا نشود، اما فردی که برای این کار اجیر شده بود، مامور خبرچین افبیآی بود.
طبق نقشه واحد ۸۴۰ نیروی قدس سپاه پاسداران، که ترورهای برونمرزی این نیرو را انجام میدهد، قرار بود جان بولتون در ازای ارائه ۳۰۰ هزار دلار به یک فرد خارجی ترور شود.