پاریس کاردار ایران را در اعتراض به تداوم پلمب انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران احضار کرد
وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد روز پنجشنبه نهم مرداد، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران را در اعتراض به تداوم تعطیلی موسسه انجمن فرانسوی ایرانشناسی در تهران (ایفری) احضار کرده است.
وزارت امور خارجه فرانسه روز پنجشنبه اعلام کرد مهر و موم درهای این موسسه را محکوم میکند.
در بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه آمده است که با این حال این کشور به تصمیم یکجانبه ایران مبنی بر تعطیلی موسسه ایفری در ژانویه ۲۰۲۳ به طور کامل پایبند بوده است.
وزارت امور خارجه فرانسه اضافه کرد: «مهر و موم به معنای محروم کردن فرانسه از دسترسی به مجموعهای از آثار باارزش است که به وسیله نسلهای محققان فرانسوی و ایرانی در طول بیش از یک قرن جمعآوری شده است.»
در ادامه بیانیه این وزارتخانه آمده است که با توجه به قدمت و ارزش این آثار، وضعیت فعلی خطر آسیب و زیانهای جبرانناپذیر را برای تحقیقات علمی به همراه دارد.
وزارت امور خارجه فرانسه تاکید کرد: «این حمله به یکی از قدیمیترین نمادهای همکاری علمی و فکری فرانسه و ایران، گواه بر تشدید تمایل مقامات ایرانی به تنش است.»
فرانسه در این بیانیه از ایران خواست که این تصمیم یکجانبه را لغو کند و فورا مهر و موم درهای موسسه ایفری را بردارد.
دی ماه سال گذشته، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش به انتشار کاریکاتورهای علی خامنهای در نشریه شارلیابدو در فرانسه، اعلام کرد که در گام نخست، فعالیت انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران را تعطیل میکند.
پیش از آن نیز حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تهدید کرده بود که جمهوری اسلامی به این کاریکاتورها «پاسخ قاطع» میدهد.
سال قبل و به دنبال شکل گرفتن جنبش «زن، زندگی، آزادی»، مجله طنز شارلی ابدو، ویژهنامهای را به رهبر جمهوری اسلامی اختصاص داد. این ویژهنامه بر اساس کاریکاتورهایی تهیه شد که پس از انتشار یک فراخوان برای کشیدن کاریکاتور درباره نقش خامنهای در سرکوب خیزش سراسری، به دست این نشریه رسید.
جمهوری اسلامی پس از انتشار این ویژهنامه، سفیر فرانسه در تهران را احضار کرد.
کاترین کولونا، وزیر امور خارجه فرانسه، در واکنش به احضار سفیر این کشور به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی گفت که تهران «قبل از انتقاد از فرانسه باید به آنچه در داخل کشور میگذرد نگاه کند.»
کولونا گفت که در این کشور بر خلاف ایران، آزادی مطبوعات وجود دارد و هیچ قانون توهین به مقدسات وجود ندارد.
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه، از مرگ جواد روحی، از زندانیان خیزش انقلابی خبر داد و نوشت او بامداد پنجشنبه به دلیل «تشنج» در زندان نوشهر، به بیمارستان منتقل شده و همانجا فوت کرده است. در واکنش به این اتفاق، شمار زیادی از کاربران، مرگ مشکوک او را «قتل به دست حکومت» خواندند.
مجید کاوه، وکیل جواد روحی، روز پنجشنبه نهم شهریور با تایید خبر جان باختن این زندانی نوشت که ساعاتی پیش به خانواده موکلش اطلاع دادند جواد روحی در زندان نوشهر فوت شده است.
۱۰۰ روز بلاتکلیفی در زندان با وجود نقض حکم و سرانجام مرگ
جواد روحی شهریور سال گذشته و در جریان تجمع اعتراضی مردم در نوشهر بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب ساری به «سه بار اعدام» محکوم شد اما خرداد ماه امسال دیوان عالی کشور این حکم را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض دادگاه انقلاب ساری ارسال کرد.
روحی در حالی بامداد امروز جان باخت که با گذشت ۱۰۰ روز از نقض حکمش در دیوان عالی کشور، در بیخبری از دادرسی دوباره و تعیین زمان دادگاه، در وضعیتی بلاتکلیف در زندان بود.
میزان ظهر روز پنجشنبه به نقل از روابط عمومی زندان نوشهر خبر داد که جواد روحی ساعت ۳:۴۵ بامداد امروز (۹ شهریور) در زندان به دلیل تشنج به بیمارستان «شهید بهشتی» نوشهر منتقل شد و همانجا درگذشت.
ارسال پیکر جواد روحی به کالبدشکافی برای معاینات سمشناسی
روابط عمومی زندان نوشهر در این رابطه اعلام کرد: «درباره فوت جواد روحی دستور قضایی صادر، پرونده تشکیل و به شعبه اول بازپرسی ارجاع شده است و دادستان نوشهر به همراه بازپرس، با حضور در زندان از همبندیان متوفی در مورد وی سوال کردهاند.»
بر اساس گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، مقرر شده است دوربینهای مداربسته زندان بازبینی و بررسی شوند و وسایل شخصی متوفی از جمله یادداشتها و داروهای وی مستندسازی شود.
همچنین جسد جواد روحی برای «بررسی علت تامه فوت و معاینات سمشناسی» به پزشکی قانونی ارسال شده و نسبت به کالبدشکافی و نمونهگیری اقدام شده است.
واکنش کاربران: جمهوری اسلامی جواد روحی را به قتل رساند
هنوز علت مرگ جواد روحی مشخص نیست اما کاربران شبکههای اجتماعی یکصدا نوشتند که او امروز در زندان نوشهر به دست جمهوریاسلامی «به قتل رسیده است».
به گفته آنها حکومت در حالی جواد روحی را در زندان «کُشت» که پیش از این به جرم «رقصیدن در میدان شهر» محکوم به سه بار اعدام شده بود.
برخی نیز پیشبینی کردند که حکومت به زودی سناریوی دروغ «خودکشی» را مانند برخی دیگر از معترضان کشته شده، برای او نیز تکرار خواهد کرد.
کاربری با یادآوری قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و ادعای جمهوری اسلامی درباره بیماری و مرگش نوشت: «آیا جواد روحی هم بیماری زمینهای داشت؟ برای این چه بهانهای میآورید؟»
روزنامهنگاری هم در همین زمینه یادآور شد: «زندانی سیاسی در زندان فوت نمیکند و از دنیا نمیرود. هر نوع مرگ زندانیان سیاسی در زندان، قتل حکومتی است.»
یک کاربر هم با انتشار تصویری از روحی روی تخت بیمارستان در شبکه اجتماعی اکس نوشت: «جواد روحی با سناریوی مضحک مسمویت دارویی به قتل رسید.»
شهروندی این اتفاق را «یک قتل حکومتی دیگر» خواند و نوشت: «نتوانستند حکم اعدام را برایش توجیه کنند؛ پس او را کشتند.»
عدهای هم به حکم اولیه سه بار اعدام او تنها به جرم شادی کردن و رقصیدن در تجمع اشاره کرده و نوشتند: «جمهوری اسلامی جوانهای دستهگلمان را به جرم شادی کردن میکشد ... مهران سماک را برای بوق شادی و جواد روحی را برای توی کوچه رقصیدن» و «+ قربان این یکی رو دیگه چرا کشتیم؟ - هیچی. داشت وسط خیابون میرقصید.»
اشاره این کاربران به ویدیوی منتشر شده زمستان گذشته در شبکههای اجتماعی است که روحی را در حال رقص در تجمعی در نوشهر در استان مازندران نشان میداد.
زمستان سال گذشته کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان اعتراضات در گزارشی نوشت که جواد روحی، معترض محکوم به سه بار اعدام در آمل، به دلیل شکنجههای متعدد «قدرت تکلم و کنترل ادرار» خود را از دست داده است.
این کمیته یادآور شده بود که یک شب وضعیت روحی در بازجوییها چنان وخیم شده که او را عریان به میان کریدور بند منتقل کردند.
وکیل جواد روحی در تاریخ ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ در گفتوگو با شرق گفته بود که موکل ۳۵سالهاش، لیسانس حقوق داشته و اهل یکی از روستاهای آمل است: «ایشان سه روز قبل از تاریخ دستگیری برای دیدار با همسر سابقش به نوشهر آمده بودند. از آنجایی که ایشان وضع مالی چندان مناسبی نداشتند، در چند روز حضورشان در نوشهر در فضای سبز مقابل یکی از هتلهای شهر میخوابیدند. از قضا یکی از شبهای بیتوته ایشان مقابل این هتل مصادف شد با اولین شب اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی در شهر نوشهر. موکل بنده در غروب اولین روز اعتراضات در یک فروشگاه موبایل مشغول خرید بودند که با جمعیت معترضانی که به سمت میدان آزادی نوشهر میرفتند، مواجه شده و با آنها همراهی میکند. در میدان شهر آقای روحی تحت تأثیر جو موجود و همچنین قرصهایی که بابت بیماری اعصاب و روانش مصرف میکرده، با مردم همراهی میکند. دراینمیان و در بین دستزدن حاضران ایشان در میدان شهر و به دور آتشی که روشن شده، میرقصند و بعد چند شال و روسری را که زنان معترض از سرشان برداشته بودند، از آنها گرفته و به آتش میاندازد.»
جواد روحی همراه با مهدی محمدیفرد ۱۹ ساله و عرشیا تکدستان ۱۸ ساله، به اتهام آتش زدن یک کیوسک پلیس در شامگاه سیام شهریور سال ۱۴۰۱ در نوشهر، به ترتیب به سه، دو و دو بار اعدام محکوم شدند.
به جواد روحی اتهام ارتداد از طریق هتک حرمت به قرآن از طریق آتش زدن آن و توهین به مقدسات هم بسته شده بود.
روحی در طول دوران بازداشتش وکیل انتخابی نداشت اما بنا بر اعلام حبیبالله قزوینی، وکیل تسخیریاش، طبق تصاویر دوربین مداربسته، او تنها در محل تجمع حضور داشته و هیچ مدرکی دال بر اینکه اموال عمومی را آتش زده و تخریب کرده وجود ندارد و موکلش از سوختن قرآن هم خبر ندارد.
مجید کاوه، وکیل انتخابی روحی هم پس از آن در در توییترش نوشته بود موکلش «ایرادات اساسی و حائز اهمیتی نسبت به تحقیقات مقدماتی داشته است».
همین ایرادات هم منجر به فرجامخواهی پرونده، پذیرفته شدنش در دیوان عالی کشور و نقض حکم سه بار اعدام جواد روحی در خرداد امسال شد.
سپیده قلیان، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین در نامهای از این زندان که در رادیو زمانه منتشر شده است، از مهدی یراحی، خوانندهای که به تازگی برای انتشار ترانهاش در حمایت از زنان مخالف حجاب اجباری بازداشت شده، حمایت کرد و نوشت: «به نام او که اسم رمز ماست میمانیم تا پس بگیریم.»
خانم قلیان در این نامه به سوابق آثار اعتراضی این هنرمند اشاره کرد و نوشت: «من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. تو میتوانستی در سمت قدرت بایستی. میتوانستی سفیر حاکمیت باشی و در تورهای اروپایی، نمایش رنگین ایفا کنی تا سفره رنگین داشته باشی. اما تو جای دیگری ایستادی. میدانستی هزینه دارد و صدای ما در خوزستان شدی. میدانستی هزینه دارد و صدای "مظاهرات سلمیه" زن عرب شدی. صدای سپیده رشنو در مقاومت علیه حجاب اجباری، صدای توماج [صالحی]، صدای کارگران، زندانیان و تمام آنانی شدی که زاده رنجاند.»
این زندانی سیاسی در ادامه نامه خود خطاب به مهدی یراحی که گزارش شده است او هم در زندان اوین به سر میبرد، اضافه کرد: «من با صدای تو زندگی کردهام، مهدی یراحی. من تمام خوزستان را که جانم است، با صدای تو گز کردهام. در زمان سیل و در زندان سپیدار با ترانههای تو رقصیدیم و از نو بلند شدیم. من جای تو را در قلب مردم دیدم. همان مردمی که تو و امثال تو را به جرم گفتن از رنجهایشان، چه از سوی دیکتاتوری غالب و چه از سمت دیکتاتورهای مغلوب، انگ "تجزیهطلبی زدهاند. آنها از همین مردمی بودن، بیشیله و پیله و حتی به غایت معمولی بودنت و اما به شدت یگانه و شگفتانگیز بودنت میترسند.»
قلیان همچنین نوشت: «تو را چیزهای زیادی به من پیوند میزدند. "سفر چرا بمان و پس بگیر" ... این حرف و صدای تو را تنها کسی درک میکند که انتخاب رفتن و سفر از وطن پیش رویش بوده اما تصمیم به ماندن و پس گرفتن گرفته است.»
در بخش دیگری از این نامه هم آمده است: «وقتی تمام تلاش دستگاه سرکوب مُسری کردن ترس و سکوت بود، تو سکوت را شکستی و از حیات "زن، زندگی، آزادی" خواندی تا به یاد همه بیاوری که "زن، زندگی، آزادی" نه فقط لحظه و برشی از تاریخ که جنبشی همچنان مداوم است.»
قلیان اضافه کرد: «حالا دستگاه سرکوب میخواهد تو و صدایی را که تا عمیقترین حدود قلبهای مردم رسیده است، با انفرادی و فشار، مجبور به اعتراف اجباری کند. این تویی که به خاطر انتشار اعترافات سپیده رشنوی عزیز و قهرمان ما پخش آثارات را در صدا و سیمای نکبت جمهوری اسلامی ممنوع کردی. این تو بودی که به خاطر باز بخشیدن کرامت کارگر فولاد با لباس کارگر به صحنه رفتی. این تو بودی که همزمان هم علیه استبداد خواندی و هم از بیزاری از نکبت جنگ سرودی.»
او در پایان نامهاش هم نوشت: «و من فکر میکنم کاش این صدای من میلههای زندان اوین را طی کند و به انفرادی تو برسد که بدانی "به نام او که اسم رمز ماست" میمانیم تا پس بگیریم.»
در روزهای اخیر بسیاری از چهرههای سیاسی، فرهنگی و هنری از مهدی یراحی حمایت کردهاند.
به عنوان نمونه، ترانه علیدوستی با بازنشر ویدیوی سخنان یراحی پیش از بازداشت، در اینستاگرام خود نوشت: «هنر اعتراضی حق هنرمند است. مهدی یراحی را آزاد کنید.»
سه روز پیش، قوه قضاییه جمهوری اسلامی اعلام کرد که مهدی یراحی، هنرمند و خواننده به دلیل انتشار ترانه «روسریتو [بردار]»، با دستور دادستان تهران بازداشت شده است.
یراحی از آغاز خیزش ژینا، چهار ترانه را در همبستگی با خیزش انقلابی مردم خلق کرده است. او در شهریور ۱۴۰۱ اثر «قفس بس» را با ترانه شهیار قنبری منتشر کرد و یک ماه پس از آن نیز ترانه «سرود زن» را خلق کرد. یراحی اندکی بعد نیز سومین ترانه انقلابی خود را به نام «سرود زندگی» منتشر کرد.
این هنرمند معترض در سالهای گذشته نیز به دلیل حمایت از معترضان علیه جمهوری اسلامی دورههایی از ممنوع از فعالیت شدن را تجربه کرده بود.
یراحی در دی ۱۳۹۷ به دلیل پوشیدن یونیفورم کارگران بازداشتشده اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ خوزستان در کنسرت و انتشار نماهنگ انتقادی پارهسنگ، به مدت شش ماه ممنوع از کار و ممنوعالتصویر شد.
این هنرمند در بهمن ۱۳۹۸ نیز پس از تقدیم یکی از آثار خود به نام قطعه «وداع بعد از رفتن» به کشتهشدگان اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران و سخنان اعتراضآمیزش در کنسرتهای اهواز و کرج، ممنوعالفعالیت شد.
بازداشت مهدی یراحی در حالی صورت گرفته است که هماکنون نیز خوانندگانی همچون توماج صالحی و سامان یاسین ماههاست به دلیل حمایت از خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی در زندان هستند.
در همین حال آرش سبحانی، از اعضای گروه موسیقی کیوسک، در صفحه خود در شبکه اجتماعی اکس اعلام کرد کوشان حدادی، آهنگساز نیز بازداشت شده است.
با اعلام فدراسیون اسکی، احمد فتحی در حکمی از سوی عباس نظریان، رییس فدراسیون، به عنوان سرپرست کمیته فرهنگی و مسوولیت اجتماعی فدراسیون اسکی و ورزشهای زمستانی منصوب شد. این آخوند پیش از حضور در فدراسیون اسکی، معاون نهاد نمایندگی علی خامنهای در دانشگاه تربیت دبیر رجایی بوده است.
نظریان در سال ۱۴۰۰ هم فتحی را به عنوان رییس کمیته اخلاق فدراسیون اسکی منصوب کرده بود.
پیش از این هم نیما نکیسا که حضورش در سمت مدیرعاملی باشگاه ذوبآهن با انتقاد شدید اهالی ورزش اصفهان همراه شده بود، در اولین اقدام مدیریتی خود در این باشگاه، یک آخوند را به عنوان مشاور فرهنگی منصوب کرد.
آخوندها، معاونان فرهنگی فدراسیونها
ورود آخوندها به پستهای مدیریتی در ورزش ایران با حضور علیرضا علیپور در راس کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال بهخاطر آورده میشود. کسی که با تولید قوانین خلقالساعه در فوتبال ایران، انتقادات بسیاری را متوجه فدراسیون کرد و پس از برکناری از سمت خود، چند سال بعد به عنوان رییس کمیته صیانت و ارزیابی سازمان لیگ به فوتبال برگشت.
احمد مالک، دیگر آخوندی بود که در سالهای گذشته در باشگاه استقلال سمتهای مختلفی داشت. او مدتی در دوره مدیریت علی فتحاللهزاده، معاون فرهنگی این باشگاه هم بود. او اکنون پیشنماز فدراسیون فوتبال است.
در سال ۹۹، آرش میراسماعیلی، حسن کردمیهن را به عنوان رییس کمیته فرهنگی فدراسیون جودو منصوب کرد. کردمیهن یکی از چهرههای تندروی جمهوری اسلامی است که در حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران نقشی پررنگ و محوری داشت.
همچنین در سال ۱۴۰۰، احسان بیآزار تهرانی به عنوان مسوول کمیته فرهنگی فدراسیون بوکس منصوب شد.
در خرداد سال ۹۷ هم فضلالله ذاکری اشکذری، با حکم مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان وقت، به عنوان عضو هیات رییسه فدراسیون نجات غریق و غواصی منصوب شد.
در آستانه برگزاری نشست بعدی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خبرگزاری بلومبرگ گزارش داد موضوع غنیسازی اورانیوم با غلظت نزدیک به غلظت مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی از سوی ایران، محور اصلی گزارش این نهاد دیدهبان سازمان ملل متحد است.
بر اساس این گزارش، انتظار میرود آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش ماه آینده خود به این نتیجه برسد که ایران سرعت غنیسازی با درصد بالا و انباشت آن را کند کرده است. موضوعی که به کاهش تنشها میان تهران و قدرتهای جهانی و همچنین میان تهران و کشورهای منطقه منجر میشود.
بلومبرگ نوشت که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی آماده میشوند تا گزارش سهماهه پادمانهای ایران را پیش از نشست شورای حکام آژانس در روز ۱۱ سپتامبر، منتشر کنند.
برخی از مقامات هستهای پیشبینی میکنند دادههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان دهند که ایران در حال تعدیل تولید اورانیوم بسیار غنیشده خود است که جزیی کلیدی در تولید بمب اتمی است.
جمهوری اسلامی مدعی است برنامه هستهایاش صلحآمیز است و جنبه نظامی ندارد اما در واکنش به حمله دو سال پیش به تاسیسات نظنز که اسرائیل را مسوول این حمله دانسته است، غنیسازی نزدیک به درجه تسلیحاتی (۶۰ درصد) را آغاز کرد.
بلومبرگ با اشاره به توافق اخیر واشینگتن و تهران برای رها شدن زندانیان آمریکایی از ایران در قبال آزادسازی پولهای بلوکهشده این کشور، نوشت که ایران گفته است این تماسهای غیررسمی با آمریکا میتواند به از سرگیری مذاکرات هستهای منجر شود.
این خبرگزاری اضافه کرد که پس از بررسی گزارش آژانس، ممکن است تماسهای غیررسمی در حاشیه مجمع عمومی آژانس در اوایل مهر ماه امسال در پایتخت اتریش انجام شود.
بلومبرگ تاکید کرد با وجود کاهش غنیسازی اورانیوم در ایران، نگرانیها از فعالیتهای گذشته و ظرفیت اتمی جمهوری اسلامی برای غنیسازی که پیشتر با نصب سانتریفیوژها بالاتر رفته، وجود دارد.
اما محمد اسلامی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران گفت: «گفتوگوهایمان با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادامه دارد و اخیرا پرونده ذرات اورانیوم غنیسازی شده در سطوح بالا بسته شد.»
او با این حال افزود که نصب دوربینهای نظارتی بیشتر منوط به «پایبندی طرفهای دیگر به توافق هستهای» است.
امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان، بدون اینکه نامی از ایران ببرد، به انتقاد از کشورهایی پرداخت که خواهان برقراری حکومت فراگیر در افغانستان هستند و با کنایه به جمهوری اسلامی گفت: «آنقدر که شما اعدامی دارید، ما در زندانهایمان زندانی نداریم.»
متقی با اشاره تلویحی به درخواست مقامهای جمهوری اسلامی برای تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان این سوال را مطرح کرد که «آیا شما حکومت فراگیر دارید؟»
او با تاکید بر اینکه «در زندانهای ما آن قدر زندانی نیست که شما اعدام میکنید»، یادآور شد: «در کشور شما هزاران نفر ناپدید شده است اما کسی جرات سوال پرسیدن درباره آن را ندارد.»
وزیر امور خارجه طالبان در این سخنرانی از هیچ کشوری نام نبرد اما جمهوری اسلامی از جمله کشورهایی است که متهم به ناپدید کردن مخالفان خود و اعدام آنهاست و در عین حال بارها از طالبان خواسته تا حکومتی فراگیر تشکیل دهند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، خرداد امسال گفته بود طالبان «بخشی از واقعیت افغانستان است، نه همه آن».
او گفته بود که ایران تا زمان تشکیل دولت فراگیر، حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
به گفته امیرعبداللهیان، تهران از تشکیل نشدن حکومت فراگیر و منع آموزش زنان از سوی طالبان «ناخرسند» است
پیش از آن و در فروردین هم ویدیوی کوتاهی از دیدار امیرعبداللهیان و متقی در نشست دو روزه سمرقند پخش شد که در آن امیرعبداللهیان هنگام استقبال از وزیر امور خارجه طالبان، خطاب به او گفت: «آقای ملا متقی! ما ۲۱ ماه است که منتظر دولت فراگیریم.»
آن زمان هم متقی با کنایه خطاب به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفت: «اگر شما یک نمونه حکومت به اصطلاح همهشمول در منطقه یا جهان به ما نشان دهید.»
تنشهای سیاسی میان تهران و کابل به ویژه بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند در ماههای گذشته بالا گرفته است اما علاوه بر جمهوری اسلامی، جامعه جهانی هم بارها از طالبان خواسته است حکومتی فراگیر با مشارکت همه اقوام افغانستان در دولت تشکیل دهند.
با این حال امیرخان متقی در سخنرانی جدید خود چگونگی تشکیل نظام طالبان را یک مساله داخلی دانست و از کشورها خواست در امور این گروه دخالت نکنند.
او پیشتر هم مدعی شده بود که حکومت گروه طالبان «همهشمول» است.