هر شب که به خواب میرویم، چندین ساعت را در دنیایی مجازی، ساخته دست مغزمان میگذرانیم و به قهرمان اصلی داستانی در بستر وقوع تبدیل میشویم که آن را آگاهانه نیافریدهایم. به عبارت سادهتر، ما خواب میبینیم.
برای بیشتر افراد، خوابها اغلب دلپذیر، گاهی منفی، بعضی اوقات عجیب و غریب اما به ندرت ترسناکاند. البته اگر افراد اصلا آنچه خواب دیدهاند به یاد بیاورند.
برای پنج درصد افراد اما خوابها کابوسهایی دهشتناکاند که در خاطرشان میمانند؛ مثل کابوسهایی که افراد را از خواب میپرانند.
این کابوسها برای این اشخاص هر هفته یا حتی هر شب اتفاق میافتند.
تحقیقات اخیر نشان میدهند افراد مبتلا به پارکینسون بیش از سایر افراد خوابهای آشفته و کابوس میبینند. بر اساس این پژوهشها، بین ۱۷ تا ۷۸ درصد افرادی که پارکینسون دارند، هر هفته کابوس میبینند.
بیماری پارکینسون، اختلال پیشرونده و مخرب دستگاه عصبی مرکزی است که اغلب، بهمرور، سیستم حرکتی بدن را مختل میکند. نشانههای اولیه بیماری عبارتند از لرزش، خشکی بدن، کند شدن حرکات و دشواری در راه رفتن. در مراحل پیشرفته بیماری، اختلال در خواب نیز بروز میکند.
بنا بر پژوهشی انجام شده در سال ۲۰۲۱، افرادی که به تازگی تشخیص بیماری پارکینسون برایشان داده شده بود و کابوسهای مکرر با محتوایی «خشن و سراسر اکشن» میدیدند، در سالهای پس از تشخیص، بیماریشان با سرعتی بیشتر رو به بدتر شدن رفته بود. این روند برای افرادی که رویاهایی اینچنینی نمیدیدند، صادق نبود.
چنین پژوهشی در کنار تحقیقات مشابه دیگر، حاکی از آن است که نوع رویاهای افراد مبتلا به پارکینسون، میتوانند به گونهای، سلامتشان در آینده را پیشگویی کنند.
چنین یافتهای پژوهشگران را بر آن داشت تا از خود بپرسند آیا رویاهای افرادی که پارکینسون ندارند هم میتوانند بیانگر نکتهای درباره سلامت آنها در آینده باشند یا نه؟
آخرین پژوهش برای پاسخ به چنین سوالی نشان میدهد پاسخ این سوال مثبت است.
بر اساس این تحقیقات که در یکی از نشریات لانست چاپ شده است، خواب بد و کابوسوار دیدن در سن و سال بالا، میتواند از علایم هشدار دهنده اولیه در مورد ابتلای قریبالوقوع به پارکینسون در افراد سالم باشد.
همچنین تحلیل دادههای یک پژوهش بزرگ در آمریکا با تکیه بر دادههای مربوط به سه هزار و ۸۱۸ مرد مسن طی بیش از ۱۲ سال، نشان داد در ابتدای تحقیقات، این مردان پرسشنامههایی پر کرده بودند که در آنها سوالاتی درباره کابوس دیدن مطرح شده بود.
شرکتکنندگانی که گفته بودند دستکم هفتهای یکبار کابوس میبینند، در پایان تحقیقات تقریبا هفتساله، بررسی شدند تا مشخص شود آیا این افراد به پارکینسون مبتلا شدهاند یا نه.
در این بازه هفت ساله، برای ۹۱ نفر تشخیص ابتلا به پارکینسون داده شد. تشخیص پارکینسون برای افرادی که در ابتدای تحقیقات ذکر کرده بودند بارها خواب بد میبینند، تا دو برابر بیشتر از آنانی بود که تکرار کابوس دیدن برای آنها، هفتگی اتفاق نمیافتاد.
جالب آنکه درصد قابل توجهی از تشخیصها در پنج سال نخست پژوهش روی داده بود. در این دوره، احتمال ابتلا به پارکینسون شرکتکنندگانی که اغلب کابوس میدیدند، تا سه برابر بیش از سایرین، با بسامد پایینتر کابوس دیدن بود.
وقتی پارکینسون برای سلامت ما خواب بدی دیده است
نتایج پژوهش جدید حاکی از آن است که بزرگسالان مسنتری که روزی برایشان تشخیص پارکینسون داده خواهد شد، ممکن است چندین سال پیش از تشخیص پزشکیشان آغاز به کابوس دیدن کنند. علایم مختص ابتلا به بیماری پارکینسون، از جمله لرزش و خشکی بدن و کندی حرکت اندام، دیرتر ظاهر خواهد شد.
تحقیق مذکور همچنین نشان میدهد خواب بد دیدن، اطلاعات مهمی درباره ساختار و عملکرد مغز در اختیار قرار میدهد که ممکن است چشمانداز جدیدی رو به اهداف مهم و تازه در پژوهشهای عصبشناسی باز کند.
البته باید بر این نکته تأکید کرد که تنها در مورد ۱۶ مرد از ۳۶۸ مرد شرکتکننده در تحقیق اخیر، تشخیص بیماری پارکینسون داده شد.
پارکینسون عارضه نسبتا نادری است و نامحتمل است که بیشتر افرادی که بهکرات خواب بد میبینند، به آن مبتلا شوند.
به زبان سادهتر، مدام کابوس دیدن لزوما معادل با ابتلا به پارکینسون نیست.
با این حال، اگر کابوس دیدن به دفعات، با علایم احتمال ابتلا به این بیماری مانند خوابآلودگی در طول روز یا یبوست همراه شود، یافته این تحقیق تازه میتواند پراهمیت باشد. یعنی آگاهی از مکررا کابوس و خواب بد دیدن، بهویژه اگر در سنین بالا آغاز شود، میتواند یک نشانگر اولیه از احتمال ابتلا به بیماری پارکینسون باشد.
این آگاهی خود میتواند تشخیص زودهنگام و در نتیجه، درمان سریعتر این عارضه را در پی داشته باشد.
ممکن است روزی مداخله پزشکان، به کل از وقوع این بیماری جلوگیری کند.
تیم تحقیقات پژوهش اخیر، در گام بعدی با استفاده از نوار مغزی یا الکتروانسفالوگرافی، به دلایل بیولوژیکی تغییر نوع خواب دیدن در افرادی که پارکینسون دارند، خواهد پرداخت.
این گام از پژوهش ممکن است به محققان کمک کند تا درمانهای مرتبطی را که میتوانند در آن واحد از وقوع کابوسهای بد جلوگیری کنند، پیدا کنند. همچنین سیر ابتلا به پارکینسون در افراد آسیبپذیر در برابر ابتلا به آن را آهستهتر کنند.
تجمع «مالباختگان» شعبه دانشگاه تهران بانک ملی در اعتراض به سرقت اموالشان از صندوق امانات این بانک ادامه دارد. از انتشار اطلاعات ضدونقیض از سوی مسئولان درباره میزان اموال دزدیده شده در این سرقت بزرگ انتقاد میشود. نگاهی بیندازیم به داستانی کموبیش مشابه از عراق در سال ۲۰۱۴.
بسیاری از مشتریان صندوقهای امانات بانک ملی گفتهاند حاصل یک عمر زندگی خود را در این صندوقها به امانت گذاشته بودند.
میزان دقیق خسارت وارد شده به این مالباختگان هنوز اعلام نشده است.
خبرگزاری ایسنا روز چهارشنبه در خبری با عنوان «بالاخره چه تعداد صندوق بانک ملی سرقت شده است؟» نوشت: «تاکنون آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد صندوقهای دزدیدهشده اعلام نشده و هر بار اعداد متفاوتی در این زمینه اعلام میشود.»
در حالی که در ابتدا گفته شده بود این بانک دارای هزار صندوق امانت است، بانک ملی پس از اینکه تلاش کرد خسارت را جزیی عنوان کند، با پرهیز از کلمه «سرقت» اعلام کرد در این ماجرا فقط ۱۶۸ صندوق «دچار آسیب» شدهاند.
حسن مونسان، عضو هیأت مدیره بانک ملی ایران، شامگاه سهشنبه و پس از اعتراض و تجمع مالباختگان مقابل این شعبه، در یک برنامه تلویزیونی گفت ۲۵۰ صندوق امانت در اختیار مشتریان بوده و سارقان با دیلم هر صندوقی را که پر بوده، خالی کردهاند.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ هم در گفتوگو با جامجم، بدون اشاره به مسیر ورود سارقان به بانک گفت: «دزدان از روش تخریب استفاده کرده و کلیدی برای باز کردن در نداشتهاند. آنها وارد طبقه منفی یک شدهاند که مخازن در آن قرار داشت و حدود ۲۴۰ صندوق را تخریب و از ۱۵۰ صندوق، سرقت کردهاند.»
علی نظافتیان، دبیر کمیسیون حقوقی بانکها و مؤسسات اعتباری خصوصی اما گفته است: «هیچگونه مسئولیت کیفریای متوجه مدیران بانک یا از جنبه مالی و حقوقی متوجه شخص حقوقی بانک ملی ایران نخواهد بود.»
این آشفتگی در دادن اطلاعات به افکار عمومی در شرایطی که به نظر میرسد مبالغ هنگفتی به سرقت رفته است، بیسابقه نیست.
نگاهی بیندازیم به داستانی کموبیش مشابه از عراق در سال ۲۰۱۴:
سرقت ۴۰۰ میلیون دلاری از بانکهای موصل، دومین شهر بزرگ عراق، یکی از بزرگترین سرقتها در تاریخ بانکداری توصیف شده بود.
بنا بر گزارشها، داعش پس از به دست گرفتن کنترل موصل، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار از مؤسسات مالی این شهر به سرقت برده بود.
بانکداران موصول و بغداد، پایتخت اما چند وقتی پس از انتشار گزارشها درباره این دزدی بزرگ گفتند که سرقتی در کار نبوده است و مبلغ اعلامشده، داخل گاوصندوقهای شهر در امن و امان است.
عبدالعزیز حسون، مدیر اجرایی وقت اتحادیه بانکهای خصوصی عراق در آن زمان در دیداری حضوری در بغداد، به فایننشال تایمز گفت که مسأله اموال مسروقه از ابتدای بحران مورد پیگرد قرار گرفته است.
حسون گفت که با سه بانک در موصل در تماس مداوم بوده است و تمام بانکها از خارج حفاظ دارند و چیزی، حتی یک ورقه کاغذ، از آنها به سرقت برده نشده است.
اما گزارشها درباره به سرقت رفتن ۴۳۰ میلیون دلار، معادل ۵۰۰ میلیارد دینار عراقی، از مؤسسات مالی موصل به دست داعش، زنگ هشدار را برای غرب و تمام «منطقه» درباره اهداف و توانایی داعش در انجام چنین سرقتی به صدا درآورد.
سیاستمداران عراقی از جمله احمد چلبی، سیاستمدار فقید، این خبر را به نقل از رسانههای عراقی و بینالمللی گزارش کرده بودند.
اثیل نجیفی، فرماندار اسبق نینوا که موصل از توابع آن است، در مصاحبه با فایننشال تایمز درباره به سرقت رفتن این میزان پول به دست شبهنظامیان اظهار تردید کرده و گفته بود که کسی صحت این سرقت را تأیید نکرده است.
حتی یک روایت از اعضای داعش درباره پول به سرقت رفته شنیده نشد و مدیران اجرایی و کارمندان حدود ۲۰ بانک خصوصی و ۱۵ بانک دولتی در موصل گفتند شواهدی مبنی بر اینکه شبهنظامیان داعش پولی از بانکها دزیده باشند، وجود ندارد و بانکها هم فعالیت عادی دارند.
داعش نیز هرگز اعتراف به سرقت چنین مبلغی نکرد. این گروه تنها به دستیابی به تجهیزات نظامی ارتش آمریکا به ارزش میلیونها دلار که با فرار نیروهای عراقی از موصل عاید داعش شده بود، مباهات میکرد.
علاء کرمالله، رییس کل بانک متحد سرمایهگذاری عراق در آن زمان، گفته بود که شعبه موصلشان فعالیت عادی دارد. او تأکید کرده بود که شعبه بسته نیست و حتی یک روز تعطیل نشده است. کرمالله گفته بود به هیچ یک از کارمندان شعبه موصل حمله نشده و هر چه متعلق به شعبه بوده دست نخورده است.
این بانک ۲۱ شعبه در سراسر عراق دارد.
عبدالعزیز حسون نیز با چند دهه تجربه در بانکداری، گفته بود درباره اینکه چه مقدار پول در موصل وجود دارد مطمئن نیست و اشاره کرد که بازار عراق بیشتر بازار کالاهای مصرفی است تا سرمایهگذاری.
حسون به فایننشال تایمز گفته بود تنها بانک مرکزی موصل مبالغ هنگفتی پول در مخازنش نگهداری میکند که این بانک هم اشارهای به سرقت نکرده است.
زهیر علی اکبر، از مقامات بانک مرکزی عراق در آن زمان، در دو نوبت تماس فایننشال تایمز از تأیید یا تکذیب موضوع دزدیده شدن پول خودداری کرد.
بانک مرکزی نیز هیچ بیانیه عمومی درباره سرقت چنین پول هنگفتی منتشر نکرد اما دیگر مقامهایی که با بانک مرکزی در تماس بودند، گفتند که پول در موصل دستنخورده باقی مانده است و از بانک مرکزی در این شهر سرقتی صورت نگرفته است.
طلال ابراهیم، مدیر اجرایی بانک اتحاد، یک بانک خصوصی در عراق در آن زمان، گفت که دست داعش به پولها نخورده و حتی یک «سنت» دزدیده نشده است.
ابراهیم گفته بود که شعبه موصل بانک اتحاد باز است و فعالیت معمولی دارد: «سپردهگذاری و برداشت پول به هیچ مشکلی برنخورده است و نرخ مبادله ارز هم با نرخ بینالمللی و حتی ارزانتر انجام میگیرد.»
اما بسیاری از ساکنان موصل و مقامهای برخی بانکهای دولتی عراق گفته بودند بانکهای دولتی همچون رافدین و رشید که معمولا پرداخت حقوق کارکنان بخش دولتی در موصل را بر عهده داشتند، بسته شدهاند و به کارکنان گفته شده بود در شعب خارج شهر این بانکها، حقوقشان را دریافت کنند.
یک کارمند بانک توسعه و سرمایهگذاری موصل در تماس تلفنی با فایننشال تایمز گفته بود که دفاتر شعب هفتههاست بسته شدهاند و کسی در آنها مشغول به کار نیست اما خبری از حمله و سرقت از بانک هم نیست.
آیا داعش از بانکهای موصل ۴۰۰ میلیون دلار به سرقت برده است؟
پلیس هنگکنگ روز شنبه چهارم ژوئن مصادف با ۱۴ خرداد ماه، انبوهی از نیروهای امنیتی را به نزدیک پارک ویکتوریا فرستاد تا جلوی گردهمایی مردم برای یادبود قربانیان قتلعام سال ۱۹۸۹ در میدان تیانآنمن چین را بگیرد.
زمینهای فوتبال و بسکتبال پارک که باید امروز مملو از جمعیت میبود، خالی است و صدها پلیس، برخی با سگ، در این منطقه گشت میزنند.
برگزاری مراسم عمومی یادبود معترضان در چین مجاز نیست و حالا مقامات هنگکنگ در تلاشاند تا یاد و خاطره قربانیان اعتراضات میدان تیانآنمن را از ذهن مردم هنگکنگ نیز محو کنند.
بر اساس محدودیتهای فعلی کوویدـ۱۹ در هنگکنگ، هشت نفر اجازه دارند در فضای بسته دور هم جمع شوند اما در فضای آزاد، تنها تجمع چهار نفر مجاز است.
در تایپه، پایتخت تایوان، صدها نفر برای بزرگداشت سالگرد یادبود معترضان جانباخته در میدان تیانآنمن، گرد هم آمدند.
تسای اینگون، رییس جمهوری تایوان، کشوری که سایه تهدید چین بر سر آن هر روز سنگینتر میشود، با هشدار درباره حذف «نظاممند» خاطره جمعی چهارم ژوئن در هنگکنگ هشدار داد و تأکید کرد که نیروهای سرکوبگر نمیتوانند خاطره مردم را پاک کنند.
اینگون گفت در زمانی که دموکراسی تحت تهدید قرار دارد و خودکامگی در جهان ریشه میدواند، باید از ارزشهای دموکراتیک پاسداری کرد.
دانشجویان هنگکنگی اما از چندین روز پیش مجسمههای کوچک «الهه دموکراسی» را که سال ۲۰۲۱ از محوطه دانشگاه هنگکنگ برچیده شد، در گوشه و کنار محیط دانشگاه پنهان کردهاند تا یاد و خاطره قربانیان قیام تیانآنمن را زنده نگه دارند.
تصویر تیانآنمن در چشم هنگکنگ
تیانآنمن، دههها نماد آزادی بر خاکی متعلق به جمهوری خلق چین بود. هر سال چهارم ژوئن، چه هوا آفتابی بود و چه بارانی، دهها هزار نفر به پارک ویکتوریا در هنگکنگ سرازیر میشدند تا یاد و خاطره قتلعام سال ۱۹۸۹ میدان تیانآنمن را گرامی بدارند.
روزگاری حال و هوای این روز در هنگکنگ مبارزهطلبانه و در عین حال محزون بود. سخنرانان مراسم یادبود از حزب کمونیست چین میخواستند مسئولیت سرکوب خونینی را بپذیرند که جان صدها و بلکه هزاران معترض را در جریان اعتراضات آن روز سرنوشتساز در میدان تیانآنمن پکن در سال ۱۹۸۹ گرفت. معترضانی که دموکراسیخواه بودند و دستشان خالی از سلاح بود.
هر ساله در هنگکنگ در ساعت ۲۰ (هشت شب به وقت محلی)، پارک ویکتوریا به دریایی از موج افراد شمع در دست مبدل میشد که سوگند میخورند هرگز آنچه را بر سر قربانیان تیانآنمن آمد، به فراموشی نسپارند.
امسال اما این شمعها در پارک افروخته نشد. شمعهایی که چشم جهان نظارهگر افروخته شدن آنها برای محک زدن هنگکنگ و آرزوها، آمال و رابطه آن با چین و دنیا بود.
روشن نشدن شمعها در پارک، خواست خود مردم هنگکنگ نبود. بنا بر گزارشها، بسیاری در خفا و خانه، به یاد قربانیان، شمعی افروختند.
خاموش ماندن شمعها خواست مقامهای چینی بود که همواره تمام تلاششان را به کار بستهاند تا خاطره کشتار میدان تیانآنمن از بین برود.
سانسور گزارشهای جدید، حذف مطالب مرتبط بر روی اینترنت، دستگیری و ناچار کردن سازماندهندگان اعتراضات به گریز و تن دادن به تبعید، نظارت بر بازماندگان قربانیان و ...، از جمله اقدامات چین برای محو خاطره آن کشتار خونین است.
در نتیجه این اقدامات، نسل جدید چین آنچنان بار آمده است که چیزی از وقایع چهارم ژوئن نمیداند.
خاطره چهارم ژوئن اما در ذهن هنگکنگ همیشه روشن است. در آن سالهای پس از قتلعام، هنگکنگ هنوز مستعمره بریتانیا بود و از تیغ سانسور چین در امان مانده بود. حتی پس از آنکه بریتانیا استقلال هنگکنگ را در سال ۱۹۹۷ تحویل چین داد، این شهر همچنان از وضعیت نیمهمستقلی بهره میبرد که به مردم اجازه میداد خاطره میدان تیانآنمن را پاس بدارند.
نور شمعها در پارک ویکتوریا اما در سالهای اخیر سوسو هم نزده است.
مقامهای چین مراسم روشن کردن شمع را در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ با دستمایه قرار دادن محدودیتهای مربوط به همهگیری کوویدـ۱۹ ممنوع کردند. بسیاری از هنگکنگیها بر این باورند که این اقدام دولت چین تنها یک بهانه برای سرکوب نمایش مخالفت عمومی در پی اعتراضات دموکراسیخواهانهای بود که این شهر را در سال ۲۰۱۹، همچون طوفانی درنوردید.
در سال ۲۰۲۰، به رغم نبود برنامهای سازمانیافته برای مراسم روشن کردن شمع، هزاران هنگکنگی در اقدامی اعتراضآمیز همچنان به پارک ویکتوریا رفتند.
سال ۲۰۲۱ اما دولت سه هزار پلیس ضدشورش مستقر کرد تا از گردهمایی «بدون مجوز» مردم جلوگیری به عمل آورد.
شب چهارم ژوئن سال ۲۰۲۱، پارک ویکتوریا برای نخستین بار در طی بیش از ۳۰ سال، سوت و کور ماند.
سلطه سکوت بر چهارم ژوئن ۲۰۲۲
پیش از اینکه پارک ویکتوریا امسال هم تیره و تاریک باقی بماند، بسیاری میگفتند اینکه دولت هنگکنگ بار دیگر با دستمایه قرار دادن همهگیری کوویدـ۱۹ برنامه روشن کردن شمع برای قربانیان تیانآنمن را لغو کند، باور کردنی نخواهد بود اما به نظر میرسد این دقیقا ایده کری لم، رییس اجرایی هنگکنگ بوده باشد.
لم چند روز پیش در پاسخ به این سوال خبرنگاران که آیا مردم امسال اجازه گرد هم آمدن در سالگرد قربانیان تیانآنمن را در پارک ویکتوریا خواهند داشت، در لفافه پاسخ داد که در این صورت، افراد با تبعات قانونی چنین اقدامی روبهرو خواهند شد.
پلیس هنگکنگ روز پنجشنبه ۱۲ خرداد گفت که متوجه شده است برخی افراد، حضور در گردهمایی بدون مجوز در محدوده پارک ویکتوریا را تشویق و تبلیغ میکنند.
مقامات پلیس از عموم مردم خواستند در چنین مراسمی شرکت نکنند و تهدید کردند افرادی که برای حضور در چنین مراسمی تبلیغ کنند، محکوم و زندانی میشوند.
پلیس هنگهنک همچنین تآکید کرد هیچ درخواستی برای برگزاری مراسم یادبود عمومی دریافت نکرده است.
اظهارات پلیس نشان میدهد حمل دستهگل و سیاه پوشیدن نیز ممکن است به عنوان فراخواندن به گردهمایی غیرقانونی تعبیر شود و پیامد قانونی به دنبال داشته باشد.
پلیس گفت افرادی که دیگران را به شرکت در گردهمایی غیرقانونی فرابخوانند، تا پنج سال زندانی خواهند شد.
مقامات پلیس با تشویق به شرکت شهروندان در مراسم یادبود قربانیان در فضای مجازی نیز مخالفت کردند. روز جمعه، سوم ژوئن، مصادف با ۱۳ خرداد نیز با اظهار نگرانی از حضور مردم در گردهمایی بدون مجوز برای انجام فعالیتهای غیرقانونی، اعلام کردند بخشهایی از پارک ویکتوریا را از عصر جمعه، سوم ژوئن، تا بعدازظهر یکشنبه، پنجم ژوئن، بسته خواهد بود.
اسقف کلیسای کاتولیک هنگکنگ نیز با اشاره به قوانین جدید اعلام کرد امسال نخستین سال طی ۳۰ سال گذشته خواهد بود که کلیسا به یاد قربانیان میدان تیانآنمن، مراسمی برگزار نخواهد کرد.
تمامی این محدودیتها از قانون امنیتی چین سرچشمه میگیرند. قانون امنیتی چین از سوی دولت مرکزی به هنگکنگ ابلاغ و از انتهای ژوئن ۲۰۲۰ ، تنها سه هفته پس از آن که هنگکنگیها مخالفتشان را با پکن، با مراسم روشن کردن شمع به یاد قربانیان میدان تیانآنمن نشان دادند، اجرایی شد.
از زمان اجرایی شدن قانون امنیتی در چین، سازماندهندگان مراسم یادبود قربانیان میدان تیانآنمن گاه متفرق و گاه زندانی شدهاند و به آنها اتهاماتی همچون «عامل بیگانه» بودن نسبت داده شده است.
طبق قانون اجرایی چین، هر گونه اقدام به «خرابکاری، تروریسم و همکاری با نیروهای خارجی» مجازات حبس ابد در پی خواهد داشت.
تلاقی سرنوشت تیانآنمن با هنگکنگ
سرنوشت میدان تیانآنمن اما با سرنوشت هنگکنگ از دیرباز گره خورده است.
حتی پیش از آنکه روز قتلعام چهارم ژوئن ۱۹۸۹ از راه برسد، هنگامی که دانشجویان معترض در پکن، میدان تیانآنمن را به پایگاهی برای درخواست اصلاحات دولتی و دموکراسی تبدیل کرده بودند، مردم هنگکنگ در اتحاد با آنان راهپیمایی یا حتی به پایتخت چین سفر کردند تا از آنها حمایت کنند.
هنگامی که دولت کمونیست چین تصمیم گرفت سربازان ارتش آزادیبخش خلق را با تانک و مسلسل به میدان تیانآنمن بفرستد تا جمعیت بستنشین معترض را با اعمال زور متفرق کنند، هنگکنگیها نخستین افرادی بودند که پیشنهاد حمایت و کمک دادند.
دستکم دهها هزار دانشجو از بامداد چهارم ژوئن در میدان تیانآنمن تحصن کرده بودند.
هیچ آمار رسمیای از شمار قربانیان میدان تیانآنمن که اغلب آنان دانشجو بودند وجود ندارد اما بر اساس آمار تخمینی، جان چند صد تا چند هزار معترض در آن روز گرفته شد، بسیاری مجروح شدند و ۱۰ هزار نفر هم در طی تظاهرات و پس از آن دستگیر شدند. دهها معترض بازداشتشده، اعدام شدند.
تصویر مردی که یک روز پس از قتلعام، یکه و تنها، ساک خرید به دست برای مدتی جلوی تانکهای به صف شده در میدان تیانآنمن قد علم کرده و راه آنها را سد کرده است، نماد قیام خونین میدان تیانآنمن و از تصاویر مشهوریست که در مردمک چشم جهان حک شده است. این مرد که بعدها لقب «مرد تانکی»، «شورشی ناشناس» و «معترض ناشناس» به او داده شد، پس از تغییر مسیر تانکها، بار دیگر راه آنها را سد کرد، سپس از تانک جلوی صف بالا رفت و پس از مکالمهای کوتاه با سرنشین تانک، بار دیگر پایین جهید. وقتی تانک دوباره به راه افتاد، مرد بار دیگر جلوی تانک پرید و راه آن را سد کرد.
از معترضانی که از کام مرگ در تیانآنمن گریختند، حدود ۵۰۰ نفر را شبکهای زیرزمینی با نام «عملیات پرنده زرد» نجات داد. این شبکه سازماندهندگان تجمع اعتراضی میدان تیانآنمن و دیگرانی را که در خطر بازداشت بودند، قاچاقی به هنگکنگ برد که در آن زمان هنوز مستعمره بریتانیا بود.
شمع روشن کردن به یاد قربانیان تیانآنمن در هنگکنگ از سال ۱۹۹۰ در پارک ویکتوریا آغاز شد و تا سال ۲۰۱۹، آخرین باری که برگزار شد و بیش از ۱۸۰ هزار تن در آن شرکت کردند، همواره هر چه پرشکوهتر ادامه یافت.
سازمان عفو بینالملل روز شنبه چهارم ژوئن (چهارم خرداد)، از برگزاری مراسم روشن کردن شمع در ۲۰ شهر جهان برای زنده نگه داشتن یاد قربانیان قیام میدان تیانآنمن و ابراز همدلی و عدالتخواهی برای هنگکنگ خبر داد.
پاک کردن حافظه هنگکنگ
پس از برگزار شدن آخرین مراسم شمع افروختن در سال ۲۰۱۹، دولت چین کوشید تا هر نمادی که قتلعام خونین تیانآنمن را به مردم هنگکنگ یادآوری میکند و این شهر را به اعتراض به این کشتار و عزاداری برای جانباختگان آن واقعه میکشاند، حذف کند.
از جمله این اقدامات حذفی، برچیدن مجسمه یادبود قربانیان قیام تیانآنمن به نام «ستون شرم» بود که ۲۰ سال در صحن دانشگاه هنگکنگ قرار داشت و چندین ماه پیش، از محوطه دانشگاه برداشته شد. بسیاری دیگر دانشگاههای هنگکنگ هم نمادهای یادبود این اعتراضات را برداشتهاند.
پکن موزه تیانآنمن در هنگکنگ را نیز بست.
گرچه نمادها و یاد و خاطره تیانآنمن به تدریج از کوچه و خیابان و دانشگاههای هنگکنگ حذف میشود، برخی هنگکنگیها میگویند همچنان از این واقعه سخن خواهند گفت و خاطره قربانیان این میدان را زنده نگاه خواهند داشت.
چو هانگ تونگ، وکیل و فعال دموکراسیخواه هنگکنگی که در سال ۲۰۲۱ دستگیر و به ۱۵ ماه حبس محکوم شد، در دادگاه گفت که از مجازات باکی ندارد و آنچه باید بگوید بر زبان خواهد آورد.
او گفت که حتی اگر شمع افروختن جرمانگاری شود -چه در چهارم ژوئن ۲۰۲۲ یا چهارم ژوئن سالهای آتی- او همچنان از مردم خواهد خواست برای بزرگداشت یاد قربانیان حاضر شوند.
تلاش دولت چین برای از یاد بردن یاد و خاطره قربانیان میدان تیانآنمن واکنشهای عظیم جهانی در پی داشته است که نشان میدهد حتی اگر چین موفق شود تیانآنمن را از خاطره هنگکنگ پاک کند، نمیتواند آن را از حافظه جهان بشوید.
در حالی که توجه جهان به جنگ اوکراین است، رجب طیب اردوغان، رییس جمهوری ترکیه میگوید در حال برنامهریزی برای انجام یک عملیات مهم نظامی به منظور عقب راندن جنگجویان کُرد سوریه و ایجاد یک منطقه حائل در این ناحیه است که آنکارا مدتهاست به دنبال ایجاد آن بوده است.
ساکنان شمال سوریه برای جنگی جدید آماده میشوند.
وضعیت در این منطقه پرتنش است و تقریبا روزی نیست که شلیک و آتبار بین جنگجویان کرد سوری که از حمایت آمریکا برخوردارند و نیروهای ترک و اپوزیسیون سوری مسلح تحت حمایت ترکیه، رد و بدل نشود.
تحلیلگران بر این باورند که اردوغان با چنین تهدیداتی دنبال آن است تا از جنگ در اوکراین به نفع خود استفاده کند و به اهدافش در کشور همسایه، سوریه، برسد.
ترکیه به عنوان کشور عضو ناتو، اخیرا به اهرم فشار احتمالی دیگری هم متوسل شده و میکوشد جلوی عضویت فنلاند و سوئد را در ناتو بگیرد.
اما ترتیب دادن حملهای بزرگ از سمت آنکارا خالی از خطرات احتمالی و پیچیدگی نیست و میتواند روابط ترکیه را با هر دو کشور آمریکا و روسیه دستخوش آشفتگی کند.
همچنین ممکن است موج جدیدی از آوارگی در مناطق جنگزدهای ایجاد کند که نیروهای داعش همچنان در آن مترصد فرصت هستند.
اهداف ترکیه
اردوغان اخیرا از طرح ترکیه برای از سر گرفتن اقدامات به منظور ایجاد یک منطقه حائل ۳۰ کیلومتری در مرز جنوبی با سوریه سخن گفت. او در سال ۲۰۱۹ به دنبال ایجاد چنین منطقهای بود اما عملیات نظامی برای تحقق آن ناکام ماند.
اردوغان در آن زمان تهدید کرده بود شبانه به نیروهای کرد سوریه شبیخون میزند و چنین عملیاتی را به سرانجام میرساند.
از سال ۲۰۱۶ بدین سو، ترکیه به قصد هدف قرار دادن شبهنظامیان کرد سوریه، یگانهای مدافع خلق موسوم به «یپگ»، سه عملیات مهم در سوریه به راه انداخته است. ترکیه یپگ را سازمانی تروریستی و ادامهدهنده راه حزب کارگران کردستان یا «پکک» میداند که دهههاست با داشتن مواضع ضددولتی، علیه آنکارا شورش میکنند. با وجود این، یپگ، ستون نیروها به رهبری آمریکا در جنگ علیه شبهنظامیان داعش و متحد آزمونپسداده و درجه یک آمریکا در سوریه است.
ترکیه طی سه عملیات پیشین نظامی در سوریه، قسمت بزرگی از خاک این کشور، از جمله شهرهای عفرین، تل ابیض و جرابلس را تحت کنترل گرفته است و بنا بر اعلام مقامات این کشور، قصد دارد هزاران واحد مسکونی در این مناطق بنا کند تا از «بازگشت داوطلبانه» یک میلیون مهاجر سوری به کشورشان اطمینان حاصل کند.
در حال حاضر ۳/۷ میلیون مهاجر سوری در ترکیه سکونت دارند.
بنا بر اظهارات اخیر اردوغان، نیروهای ترکیه در پی به دست گرفتن کنترل مناطقی جدید از جمله شهرهای تل رفعت و منبیجاند.
آنکارا اعلام کرد که جنگجویان کرد سوری از تل رفعت به عنوان پایگاه برای حمله به مناطقی که جنگجویان اپوزیسیون تحت حمایت ترکیه در آن حضور دارند، استفاده میکنند.
همچنین گزارشهایی از اینکه ارتش ترکیه ممکن است وارد شهر مرزی و استراتژیک کوبانی شود وجود دارد؛ جایی که ارتش آمریکا و نیروهای کرد نخستین بار در سال ۲۰۱۵ در آن برای شکست داعش متحد شدند.
کوبانی شهری نمادین برای کردها برای نمایش اقتدار در آن قسمت خاص از سوریه است.
چرا ترکیه این زمان را برای تهدید به حمله انتخاب کرده است؟
تحلیلگران میگویند اردوغان احتمالا چندین وضعیت فعلی، هم در سطح بینالمللی و هم در داخل را در تلاقی با هم میبیند و چنین ترکیبی، زمان خوبی برای عملیات ترکیه در سوریه فراهم آورده است. روسها مشغول جنگ با اوکراین هستند و آمریکاییها هم نیاز دارند اردوغان نظر خود را درباره انسداد روند عضویت سوئد و فنلاند در ناتو تغییر دهد.
آرون استاین، سرپرست تحقیقاتی در مؤسسه پژوهش سیاست خارجه فیلادلفیا میگوید ترکها وضعیت حاضر را فرصتی برای تلاش به منظور گرفتن امتیاز از غرب میبینند.
حمله آنکارا به سوریه همچنین میتواند در حالی که اقتصاد ترکیه تضعیف و نرخ تورم در این کشور به ۷۳/۵ درصد رسیده است، رأیدهندگان ملیگرای ترک را به جنبش درآورد.
انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی ترکیه سال ۲۰۲۳، سال آینده میلادی، برگزار میشود و حملات سابق این کشور به سوریه برای بیرون راندن یپگ، موجب افزایش حمایت از اردوغان در دور پیشین انتخابات شده بود.
تا بدین لحظه، نشانی از بسیجی که حاکی از حمله ناگهانی ترکیه باشد مشاهده نشده است؛ اگرچه ارتش این کشور میتواند به سرعت به حالت آمادهباش درآید.
جنگجویان کرد سوری هم میگویند تهدید اخیر ترکیه را جدی گرفتهاند و برای حمله احتمالی ترکیه آماده میشوند.
کردهای سوریه هشدار دادهاند یورش ترکیه، بر جنگ دامنهدار آنان با نیروهای داعش و توانایی برای حفاظت از زندانها در شمال سوریه تأثیر خواهد گذاشت.
هزاران تندرو که بسیاری از آنان شهروندان خارجیاند، از زمان شکست «قلمرویی» سه سال پیش داعش، در شمال ترکیه در حبس هستند.
مثلث ترکیه، روسیه و ایالات متحده
یک عملیات نظامی در مقیاس گسترده با احتمال خطر زیادی همراه است و ممکن است خشم آمریکا و روسیه را برانگیزد که در شمال سوریه حضور نظامی دارند.
ترکیه و روسیه مدافع طرفین رقیب در درگیری ۱۱ ساله در خاک سوریهاند اما در شمال این کشور همکاری نزدیکی دارند.
بر اساس اظهارات فعالان اپوزیسیون سوری، روسیه اخیرا به پایگاهی در نزدیکی مرز با ترکیه، جت جنگی و هلیکوپتر آتشبار فرستاده است.
نقش مسکو به عنوان نزدیکترین متحد دمشق در برگرداندن ورق به نفع بشار اسد، رییس جمهوری سوریه در جنگ داخلی در این کشور آشکار بوده و جنگجویان اپوزیسیون سوری را به بخشی محصور در شمال غرب و حوزه نفوذ ترکیه رانده است.
با تمرکز کرملین بر تجاوز نظامی به اوکراین، احتمال اینکه ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه بخواهد بر سر تکهای از خاک سوریه در مرز جنوبی ترکیه جلودار اردوغان شود، چندان محتمل نیست.
واشینگتن اما مخالفت آمریکا با یورش نظامی ترکیه به خاک سوریه را به روشنی اعلام کرده و گفته است چنین اقدامی پیروزیهایی را که در مبارزه با داعش به سختی به دست آمده است، در معرض خطر از دست رفتن قرار میدهد.
آرون استاین، محقق و تحلیلگر، تأکید میکند که عملیات نظامی ترکیه در سوریه پیچیده خواهد بود چرا که روسیه در تل رفعت و کوبانی، هر دو کانون احتمالی درگیری، حضور خواهد داشت.
حالا سوال این است که اردوغان تا چه اندازه آماده حمله به سوریه و به ویژه منطقه کوبانی است و مسکو و واشینگتن تا کجا چالشی بر سر راه آنکارا نخواهند بود.
استاین در پاسخ به این سوال که اردوغان چقدر میتواند خطر کند، میگوید شواهد حاکی از آن است که اردوغان فردی است که بسیار خطر میکند.
دادگاه کیفری ویژه دوبلین، لیزا اسمیت، شهروند ایرلند و سرباز پیشین را برای پیوستن به دولت اسلامی عراق و شام، موسوم به داعش، مجرم شناخته است.
اسمیت سال ۲۰۱۵ شهر دانداک ایرلند را به مقصد سوریه ترک کرد و در بازگشت به کشورش در سال ۲۰۱۹، در فرودگاه دوبلین دستگیر و به عضویت در یک گروه غیرقانونی تروریستی و تأمین مالی تروریسم متهم شد. او به اتهام اول محکوم و از دومی تبرئه شد و حالا منتظر صدور حکم خود است.
اسمیت، مانند هزاران زن و دختر در سراسر جهان، به سوریه رفت تا طعم زندگی در خلافت داعش را بچشد. او با یک سرباز داعشی بریتانیایی ازدواج کرد و کودکی بهنام «رقه» به دنیا آورد. با سقوط داعش، او و دختر دو سالهاش به اردوگاههای تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال این کشور گریختند.
به دنبال حمله به این اردوگاهها در سال ۲۰۱۹، ترکیه، اسمیت و دخترش را بازداشت و به ایرلند مسترد کرد.
آنچه بر لیزا اسمیت گذشته، بسیار آشناست ولی چیزی که داستان اسمیت را از دیگر داستانهای اینچنینی متمایز میکند، واکنش دولت ایرلند است. در زمانی که اغلب دولتهای اروپایی از بازگرداندن شهروندان وابسته به داعش خود به کشور سر باز میزنند، دوبلین مسئولیت لیزا اسمیت و دخترش را پذیرفت و آنها را به ایرلند بازگرداند.
پژوهشها نشان میدهد به میهن بازنگرداندن، نه تنها الزامات قانونی بینالمللی برای حفاظت از کودکان را نقض میکند، بلکه در زمینه تأمین امنیت ملی نیز نتیجه عکس میدهد. این اقدامات، از بازگشت، بازپروری و ادغام دوباره فردی که میخواهد یک گروه مسلح خشن را ترک کند یا خود دیگر تهدیدی به شمار نمیرود، جلوگیری میکند.
بنا بر تخمینها، بین سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸، حدود ۴۱ هزار و ۵۰۰ شهروند خارجی در ۸۰ کشور جهان مرتبط با داعش شناخته شدهاند که حدود ۱۳ درصد آنها زن و ۱۲ درصد آنان کودکاند.
به عبارتی، از هر چهار فرد وابسته به داعش، یکی زن یا کودک است.
بنا بر گزارشهای سازمان ملل متحد نیز حدود ۲۸ هزار کودک جنگجویان خارجی در اردوگاههای نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال این کشور زندگی میکنند که نیمی از این کودکان کمتر از پنج سال دارند و ۸۰ درصد آنان، کمتر از ۱۲ سال.
شرایط اردوگاههای مذکور «اسفناک» است. این اردوگاهها بسیار پرجمعیت است و در آنها کمک پزشکی ارائه نمیشود. تسهیلات زیربنایی نامساعد است و وضعیت بهداشت، غذا و آب آشامیدنی ناکافی است. کودکان به آموزش دسترسی ندارند و خشونت در این اردوگاهها مشکلی جدی است.
وضعیت توصیف شده، باید برای جامعه جهانی نگرانی مهمی محسوب شود. در این اردوگاهها جای حقوق جهانی برای حفاظت ساکنانشان از خشونت و رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، تدارک مراقبتهای بهداشتی، آموزش و استانداردهای مناسب زندگی، به شدت خالی است.
علاوه بر این، تحقیقات نشان میدهند این اردوگاهها بستر زایش افراطیگرایی، نیروگیری برای آن و در عین حال، ربوده شدن ساکنان آن به دست گروههای مسلح است.
شورای امنیت سازمان ملل طی هشدارهای مکرر اشاره کرده است که نپرداختن به آنچه در این اردوگاهها میگذرد، در طولانیمدت تهدیدی جدی برای امنیت منطقهای و بینالمللی است.
بسیاری از دولتهای آسیای مرکزی هزاران شهروند وابسته به داعش خود که اغلب آنان زنان و کودکاناند، به کشور بازگرداندهاند. در مقابل، بیشتر دولتهای غربی از پذیرفتن چنین مسئولیتی سر باز میزنند.
بریتانیا، فرانسه، بلژیک، دانمارک و برخی دیگر از کشورها تابعیت آن شهروندانی را که تهدیدی برای امنیت ملی محسوب شوند، لغو میکنند. این کشورها همچنین به سازوکارهایی قانونی متوسل شدهاند تا از به کشور بازگرداندن چنین شهروندانی جلوگیری کنند.
فرانسه بازگرداندن چنین شهروندانی به کشور را با توسل به این ادعا که چنین امری نیازمند مداخله در قلمرو خارجی است، رد کرده است. ادعای پاریس خارج از معافیت قضایی فرانسه است.
دادگاه استیناف بلژیک نیز چنین دستور داده است که مقامهای بلژیکی از جمله دیپلماتها و ارائه دهندگان خدمات کنسولی، هیچ الزام قانونیای برای به وطن بازگرداندن مادران داعشی و کودکانشان ندارند.
درست است که وضعیت قانونی برای به کشور بازگرداندن پیچیده است اما هنگامی که سخن از کودکان والدین داعشی به میان میآید، پیماننامه حقوق کودک را باید در نظر گرفت که معاهدهای مرکزی و بینالمللی است و تمامی کشورهای جهان، به جز آمریکا، عضو آن هستند.
بر اساس این پیماننامه، باید همواره، از جمله در مواقع اضطراری و درگیریهای مسلح، به حقوق کودکان احترام گذاشته شود، حق ثبت تاریخ تولد، داشتن نام و شهروندی کودکان و مراقبت حتیالامکان از آنان و این حق که بتوانند والدینشان را بشناسند، همواره برای کودکان محفوظ است. دولتها موظفاند تمامی اقدامات لازم برای حق آموزش، بالاترین استاندارد در دسترسی به سلامت، حفاظت از کودک در برابر بیماری و سوءتغذیه، دسترسی به آب آشامیدنی، امنیت اجتماعی و استاندارد کافی زندگی برای رشد جسمی، روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی برای کودک را در کنار استراحت، بازی و سرگرمی فراهم آورند.
بر اساس برخی منابع حقوق بشری در سازمان ملل، طبق پیماننامه حقوق کودک، دولتها برای حفاظت از حقوق کودکان در اردوگاههای سوریه الزاماتی دارند چرا که بحث حفاظت از کودکان در این پیماننامه، تلویحا بر این دلالت دارد که دولتها باید کودکان را از اردوگاهها خارج و برای حفاظت از آنان، به کشورشان بازگردانند. اما قانون درباره اینکه آیا کشورها در خارج از قلمروشان در قبال کودکان والدین داعشی وظیفهای بر عهده دارند یا نه، روشن نیست.
استفاده از ملیت به عنوان مبنایی برای به وطن بازگرداندن نیز دشوار است چرا که شمار کمی از این کودکان، مدارک تولد دارند و والدین بسیاریشان هم چندین تابعیت دارند که این خود این سوال را ایجاد میکند که کدام کشور موظف است کودک را به کشور بازگرداند.
دولتها کنترل قانونی قابلتوجهی در حق شهروندی و ملیت دارند و این امور - فارغ از قانونی بودنشان - میتوانند در خدمت و دستمایه اولویتهای ملی و سیاسی قرار گیرد. اما چنین مسألهای باید بهسرعت تغییر کند چرا که گرچه هیچ قانون جهانیای که کشورهای دنیا را مستلزم به بازگرداندن کودکان مذکور کند وجود ندارد، اما اصولی که بر مبنای آنها باید از کودک محافظت و از او مراقبت به عمل آید، ایجاب میکند کودکان در اردوگاههای سوریه باقی نمانند.
این همان محافظتی است که طبق پیماننامه حقوق کودک، تمامی کشورها به آن متعهد شدهاند.
هنگامی که کودکان در شرایط اردوگاههای مذکور قرار میگیرند و گرسنگی، عدم دسترسی به موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی، به حال خود رها شدن و در معرض خشونت قرار گرفتن را تجربه میکنند، گزینههای کمی پیش رو دارند و میتوانند به روی آوردن به افراطیگرایی مجبور شوند. سیاستهای ملی که این کودکان را تحقیر میکنند و از خود میرانند، تنها مسیر را برای درگیر شدن آنان در شبکههای جرم و جنایت و گروههای افراطی هموار میکنند چرا که کودک رها شده، بهدنبال شبکهای جدید برای حمایت خواهد گشت.
کودکان مادران و پدران داعشی به حال خود رها شدهاند تا به خاطر اعمال والدینشان رنج بکشند. آنچه بر اساس قوانین جهانی، حق انسانی آنهاست همچنان نقض میشود. وقت آن است که قربانی بودن این کودکان به رسمیت شناخته شود.
فاطمه ترکمان اسدی، معاون امور بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی ابن سینای همدان، با اشاره به اینکه نگرانی خاصی در رابطه با شیوع آبله میمون در ایران وجود ندارد، گفت تاکنون مورد مثبت قطعی از ابتلا گزارش نشده است.
پیشتر کمال حیدری، معاون بهداشت وزارت بهداشت از ۹ مورد مشکوک آبله میمون در ایران خبر داده بود و گفته بود پنج تا شش مورد منفی قطعی شدند و بقیه موارد هم منتظر پاسخ آزمایشاند. حیدری گفت هیچ مورد ثابت شده آبله میمون در کشور اعلام نشده است.
در بریتانیا اما حدود سه هفته از زمانی که مقامهای بهداشت و درمان از اولین مورد ابتلا به آبله میمون در این کشور خبر دادند، میگذرد و موارد ابتلا همچنان رو به افزایش است.
تاکنون دستکم ۴۰۰ مورد قطعی یا مشکوک از ابتلا به این بیماری ویروسی در دستکم ۲۰ کشور خارج از آفریقا، محدوده شیوع معمول این بیماری، شناسایی شده است؛ کانادا، پرتغال، اسپانیا و بریتانیا از جمله این کشورها هستند.
این نخستین بار است که شیوع آبله میمون در خارج از مرزهای آفریقا روی میدهد و به دلیل اینکه در بین جمعیت در چندین کشور جهان سرایت یافته است، زنگ هشدار برای دانشمندان را به صدا درآورده است. ارتباط مشخصی بین موارد ابتلا وجود ندارد که این خود احتمال سرایت شناسایی نشده و «محلی» بیماری را بالا میبرد.
آن ریموین، اپیدمیشناس دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس که سابقه بیش از یک دهه پژوهش بر روی بیماری آبله میمون در جمهوری دموکراتیک کنگو را دارد بر لزوم اقدام سریع و قاطع برای تحقیق درباره این بیماری تأکید کرد و گفت که چیزهای زیادی برای آموختن درباره آن وجود دارد.
شیوع آبله میمون چگونه آغاز شد؟
از زمان شیوع اخیر آبله میمون در خارج از مرزهای آفریقا، دانشمندان ژنومهای ویروسی جمعآوریشده از افراد مبتلا به این بیماری را توالیبندی کردهاند. برخی از جمعآوریها در کشورهایی همچون بلژیک، فرانسه، آلمان، پرتغال و ایالات متحده انجام شده است و بیشترین نتیجهای که تاکنون از بررسی این نمونههای جمعآوریشده به دست آمده، این است که همه این نمونهها شباهت نزدیکی به آبله میمون شایع در غرب آفریقا دارند.
آبله میمون یک بیماری ویروسی است که دو سویه دارد: یکی سویه کنگو که موجب وخامت حال فرد مبتلا میشود و با ۱۰ درصد احتمال مرگ همراه است. دیگری سویه غرب آفریقا که نرخ مرگومیر ناشی از ابتلا به آن حدود یک درصد است.
پس سویه غرب آفریقا به اندازه سویه کنگو کشنده نیست چرا که نرخ مرگومیر ناشی از آن در جماعت فقیر و روستانشین زیر یک درصد است.
سرنخهایی از اینکه شیوع فعلی ممکن است چگونه رخ داده باشد وجود دارد؛ گرچه پژوهشگران همچنان به دادههای بیشتری نیاز دارند تا بتوانند صحت حدسهایشان را تأیید کنند.
توالی ویروسی که آنان تاکنون ارزیابی کردهاند تقریبا یکسان است و این حاکی از آن است که شیوع فعلی، در خارج از آفریقا، ممکن است همه از یک مورد ابتلا نشأت گرفته باشد.
موارد فعلی ابتلا همچنین به موارد انگشتشمار آبله میمون در خارج از آفریقا در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ شباهت دارد که با مسافرتها به غرب آفریقا مرتبط بود.
بنا بر توضیح برنی ماس، ویروسشناس، یک توضیح ساده برای علت شیوع اخیر این است که اولین فرد مبتلا در شیوع اخیر آبله میمون، احتمالا در سفر به بخشهایی از آفریقا و در تماس با انسان یا حیوان ناقل ویروس، به این بیماری مبتلا شده است.
نخستین فرد مبتلا در شیوع اخیر آبله میمون هنوز شناسایی نشده است.
گوستاوو پالاسیوس، ویروسشناس دیگر، میگوید راههای دیگر سرایت بیماری هم نمیتواند کنار گذاشته شود و این امکان وجود دارد که ویروس پیشتر از شیوع اخیر و در خارج آفریقا، در انسانها و حیوانات در حال چرخیدن بوده و تنها شناسایی نشده بوده است.
اما فرضیه مطرحشده پالاسیوس از فرضیه برنی ماس کمتر محتمل است چرا که آبله میمون معمولا بر روی بدن افراد زخم ایجاد میکند که در این صورت پزشکان باید متوجه آن میشدند.
آیا تغییر ژنتیکی ویروس موجب شیوع آن شده است؟
الیوت لفکوویتس، ویروسشناس، بر این باور است که پی بردن به اینکه آیا سرایت بیماری در خارج از آفریقا مبنای ژنتیکی دارد یا نه، بسیار دشوار است.
پژوهشگران پس از گذشت ۱۷ سال از کشف تفاوت میان دو سویه آبله میمون، همچنان در تلاشاند تا خصوصیات ژنتیکی را که باعث قدرت عفونتزایی بیشتر و مسریتر بودن سویه آفریقای مرکزی یا همان کنگو نسبت به سویه غرب آفریقا میشود، دقیقا شناسایی کنند.
به گفته لفکوویتس، ژنوم ویروسهای خانواده آبله اغلب اسرارآمیز است. ژنوم آبله میمون نسبت به بسیاری دیگر از ویروسها، بسیار بزرگتر و تقریبا شش برابر ژنوم سارس-کوو۲، ویروس عامل ابتلا به کوویدـ۱۹ است.
ریچل راپر، ویروسشناس، میگوید این بدان معناست که تحقیق درباره آن هم شش برابر سختتر است.
گوستاوو پالاسیوس، دلیل دیگر برای ندانستن کافی درباره ژنوم ویروس آبله میمون را کمبود منابع اختصاص داده شده به پژوهش درباره آبله میمون در آفریقا عنوان کرد.
آبله میمون در آفریقا سالهاست نگرانی جدی در حوزه سلامت عموم بوده است.
ویروسشناسان در حال حاضر تا حدودی سردرگماند چرا که توالیبندیهای ژنومی محدودی در اختیار دارند تا بتوانند توالیبندی فعلی آبله میمون را با آنها مقایسه کنند. پالاسیوس گفت که سازمانهای ارائهدهنده کمک مالی برای پژوهش، به بیش از یک دهه اخطار دانشمندان درباره احتمال شیوع آبله میمون اعتنا نکرده بودند.
ایفدایو آدتیفا، رییس مرکز کنترل بیماریها در نیجریه معتقد است برخی ویروسشناسان آفریقایی که او با آنها گفتوگو داشته، از اینکه کمک مالی برای تحقیق و انتشار مقاله درباره آبله میمون به سختی به آنها تعلق میگرفته، آزردهخاطر بودند.
او گفت حالا که بیماری در خارج از مرزهای آفریقا شیوع پیدا کرده است، مقامهای بهداشت و درمان در جهان بهیکباره به این موضوع علاقهمند شدهاند.
آیا شیوع آبله میمون میتواند مهار شود؟
پالاسیوس بر این باور است که برای پی بردن به تکامل ویروس، توالیبندی ویروس در حیوانات مفید است.
ویروس آبله میمون حیوانات، به ویژه حیواناتی مانند سنجاب و موش فاضلاب را آلوده میکند اما دانشمندان هنوز نمیدانند چه حیواناتی در مناطق شیوع این بیماری در آفریقا، میزبان این ویروساند.
از زمان آغاز شیوع کنونی آبله میمون، بیشتر کشورها به خرید واکسن آبله روی آوردهاند که گمان میرود در برابر ابتلا به آبله میمون بسیار مؤثر باشد چرا که ویروس عامل هر دو بیماری مرتبط هستند.
بنا بر اطلاعات مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها در آمریکا، برخلاف واکسن کوویدـ۱۹ که دو هفته طول میکشد تا در برابر ابتلا به بیماری به فرد مصونیت دهد، واکسن آبله تنها چهار روز پس از قرار گرفتن فرد در معرض ویروس و به دلیل مدت نهفتگی طولانی ویروس آبله میمون، قادر است به فرد در برابر ابتلا به آن مصونیت مدهد.
با در نظر گرفتن این نکته، واکسن آبله ممکن است با استفاده از راهبرد «حلقه واکسیناسیون» مؤثر واقع شود. در این راهبرد، به اطرافیان فرد مبتلا به آبله میمون واکسن تزریق میشود.
آندریا مکالم، اپیدمیشناس، میگوید که سازمان کنترل و پیشگیری بیماریها هنوز به راهبرد اینچنینی برای واکسیناسیون متوسل نشده است. با وجود این، گزارش شبکه سیانان حاکی از آن است که ایالات متحده آمریکا تصمیم دارد برای برخی کارکنان بخش بهداشت و درمان که از افراد مبتلا به آبله میمون نگهداری میکنند واکسن آبله تجویز کند.
آن ریموین میگوید ممکن است بهتر باشد که به جز اطرافیان فرد مبتلا، گروههای آسیبپذیرتر نیز واکسن آبله تزریق کنند.
حتی اگر مقامهای بهداشت و درمان بتوانند سیر شیوع فعلی آبله میمون در انسان را متوقف کنند، ویروسشناسان همچنان نگراناند که این بیماری با سرایت به حیوانات، میزبانهای جدیدی بیابد. وقتی ویروس در بین حیوانات میزبان جدیدی پیدا کند، احتمال سرایت دوباره و دوباره آن به انسان بالا خواهد رفت، حتی در کشورهایی که حیوان میزبان این ویروس در آنها شناسایی نشده باشد.
سازمان کنترل پیشگیری و بیماریهای اروپا با اشاره به چنین احتمالی امکان آن را «بسیار کم» دانست اما همچنان تأکید کرد که حیوانات خانگی جونده، از جمله خوکچه هندی و همستر که صاحبان آنها به آبله میمون مبتلا میشوند باید در مراکز متعلق به دولت قرنطینه و رصد یا کشته شوند تا احتمال انتقال بیماری به حیوانات کم شود.
برنی ماس هم احتمال چنین رخدادی را کم عنوان کرد اما گفت نگرانی اصلی دانشمندان این است که دیرهنگام به سرایت بیماری بین حیوان و انسان پی ببرند چرا که حیوانات معمولا علایم بارز بیماری را که انسانها از خود نشان میدهند، ندارند.
آیا سرایت ویروس این بار متفاوت از دفعات پیش است؟
ویروس آبله میمون از طریق تماس نزدیک با زخم، ترشحات بدن و قطرات تنفسی فرد یا حیوان مبتلا، منتقل میشود. اما مقامهای بهداشت و درمان، از سکس نیز به عنوان یکی از عوامل احتمالی سرایت بیماری سخن میگویند.
آن ریموین میگوید موارد ابتلای مرتبط با رابطه جنسی به این معنا نیست که ویروس در این موارد مسریتر است یا از راه جنسی منتقل میشود بلکه به این معناست که ویروس از طریق تماس نزدیک انتقال مییابد.
ریچل راپر هم میگوید همچنین برخلاف ویروس سارس-کوو۲، عامل بیماری کوویدـ۱۹ که آنچنان بر روی سطوح زنده نمیماند، ویروسهای خانواده آبله میتوانند تا مدت طولانی در خارج بدن زنده بمانند که این خود سطوحی همچون رختخواب یا دستگیره در را به ناقل احتمالی سرایت تبدیل میکند.
گرچه مقامهای بهداشت و درمان در جهان اشاره کردهاند اکثر موارد ابتلا به آبله میمون در رابطه جنسی مرد با مرد رخ داده است اما آن ریموین تأکید میکند که محتملترین توضیح ممکن این است که ویروس پس از راه یافتن به جمع این دسته از مردان، در میان آنها سرایت یافته است.
آندریا مکالم، اپیدمیشناس، گفت تمام توجه جدیدی که متوجه بیماری آبله میمون شده، تأکیدی بر آن است که دانشمندان چقدر نیاز دارند درباره این ویروس بدانند.
او تأکید کرد هنگامی که وضعیت آبله میمون آرام بگیرد، پژوهشگران باید «درستوحسابی» به اینکه در پژوهش درباره این بیماری، اولویت باید به چه چیز تعلق بگیرد، فکر کنند.