حمید نوری(عباسی)، از مقامهای زندان گوهردشت در دهه شصت و متهم به دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، در چهل و سومین جلسه دادگاه خود در سوئد گفت زندانیان برای او مانند اعضای خانوادهاش بودند.
در ابتدای جلسه روز پنجشنبه، فرصتی ۹۰ دقیقه برای دفاع به نوری داده شد و او اظهارات شاکیان درباره فتوای روحالله خمینی درباره اعدام زندانیان سیاسی را رد کرد و گفت ادعاها در این موضوع تنها مربوط به یک برگه است که در خاطرات حسینعلی منتظری منتشر شده است.
او تاکید کرد که خمینی در فروردين ۶۸ از دست منتظری خسته شده بود و «منتظری فینیش [تمام شد].»
در سال ۶۷ و پس از فرمان روحالله خمینی، با تصمیمگیری چند نفر که به «هیات مرگ» معروف شدهاند، چندین هزار تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی مخفیانه اعدام و در گورهای جمعی دفن شدند.
ابراهیم رئیسی یکی از اعضای هیات مرگ بود اما او پس از از اعلام پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ایران گفت از ابتدای مسئولیتش در دستگاه قضایی «مدافع حقوق بشر» بوده و «باید مورد تقدیر و تشویق» قرار بگیرد.
حمید نوری در پاسخ به دلیل انتخاب کار در زندان نیز گفت که در اوایل انقلاب افراد در نهادهای انقلابی مشغول به کار می شدند و عاشق کار در زندان بوده تا به افراد گرفتار خدمت کند.
او همچنین گفت که اسدالله لاجوردی دادستان و رییس سابق زندانها به ماموران توصیه می کرده که با زندانیان مهربان باشند.
نوری گفت که پاسدار بوده و زندانیان را بازجویی نمیکرده و وقتی آنان را به سلولشان بازمی گردانده میگفته است: «عزيز دلم، خوش آمدی، قربونت برم، برو در اتاقت.»
نوری همچنین شکنجه زندانیان را رد کرد و گفت وقتی آنها را تحويل می گرفته براندازشان می کرده و متوجه میشده اثر شکنجه در بدنشان وجود ندارد.
او در عین حال گفت درباره افرادی که «دروغ میگویند» مجازات شلاق وجود دارد و افزود: « زندانیانی که حکمشان شلاق بود را مىبردند ۳۰ ضربه، ۴۰ ضربه، ۵۰ ضربه نوش جان میکردند و به سلولشان برمىگشتند.»
نوری همچنین گفت هنگام خداحافظی با زندانیانی که اتهامشان «قتل بوده» و قرار بوده حکمشان اجرا شود، گریهاش می گرفته است.
او همچنین درباره شاهدانی که علیه او در دادگاه شهادت میدهند گفت از کجا معلوم آنها در ایران زندانی بودهاند و چرا درباره پرونده آنها از جمهوری اسلامی استعلام گرفته نشده است.
نوری در دو جلسه قبلی نیز همه وقایع مربوط به این اعدامها و همچنین اتهامها علیه خود را «نمایشنامه» و «داستان سرتاسر خیالی، توهمی و پوشالی، جعلی و غیرمستند» خوانده بود.