محمد قائدی، کارشناس روابط بینالملل به ایران اینترنشنال گفت در شرایطی که جمهوری اسلامی زیر ضربات شدید نظامی قرار گرفته، مقامات آن همچنان تلاش میکنند با تکرار واژههایی مانند «ملت» و «مردم»، مشروعیت ازدسترفته را بازسازی کنند. رهبر جمهوری اسلامی در پیام اخیر خود، یازدهبار از «ملت ایران» نام برد. این تکرار، در حالیست که شکاف میان حاکمیت و جامعه بهوضوح عمیقتر از هر زمان دیگریست.
او معتقد است اگر سیاست مبتنی بر سرکوب و حذف، که سه دهه ستون فقرات نظام بوده، واقعاً رو به پایان باشد، پیامد آن چیزی جز شکست نمادین و هویتی جمهوری اسلامی نخواهد بود. پذیرش آتشبس از سوی حکومت—اگر واقعاً رخ داده باشد—نشان میدهد اسرائیل در زمان مطلوب وارد شد، ضربههای استراتژیک زد، و در نقطهای که خود تعیین کرده، میدان را ترک کرد.
به گفته قائدی، در همین حال، محسن رضایی با لحنی که بیشتر تدافعی بهنظر میرسد، مدعی شده جمهوری اسلامی بهدنبال جنگی فرسایشیست. اما واقعیت این است که حکومت نه توان ورود به چنین نبردی را دارد، نه ابتکار عملی برای تغییر موازنه در میدان.
او بر این باور است در نقطهی مقابل، نتانیاهو در اسرائیل در موقعیت سیاسی مطلوبی قرار گرفته، و بحث انتخابات زودرس هم تنها تقویتکنندهی جایگاه اوست و همین یعنی وخیمتر شدن وضعیت تهران. با توجه به سابقه و ذهنیت رهبر جمهوری اسلامی، بعید است این وضعیت برای مدت زیادی قابلتحمل باشد؛ بازگشت به تقابل، محتملترین مسیر پیشرو است.
قائدی گفت در این فضا، پرسش کلیدی باقی میماند: آیا تغییر لحن جمهوری اسلامی نسبت به مردم—از موضع سرکوب به ادعای همراهی—را باید جدی گرفت؟ سابقه نشان میدهد که این نرمیها تاکتیکیاند، نه استراتژیک. وعدههایی مانند کاهش اعدامها، در حالی مطرح میشوند که ساختار امنیتی آمادهی برخورد شدیدتر است. در این میان، مردم ایران نیز با دو بیتفاوتی همزمان مواجهاند: یکی از سوی حکومت خودشان، و دیگری از سوی آمریکا، که اولویت را نه بر حقوق بشر، بلکه بر ثبات منطقه و قیمت نفت گذاشته است. ترامپ در آخرین اظهاراتش گفت که اگر رهبران ایران راه صلح را نپذیرند، باید توسط مردم سرنگون شوند؛ پیامی تلویحی که در دل خود تهدید نظامی و تحریک داخلی را توأمان دارد.