یک سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به ایراناینترنشنال درباره نقش مارکو روبیو، وزیر خارجه، در مذاکرات با جمهوری اسلامی گفت این روند دیپلماتیک در هماهنگی با روبیو و از سوی استیون ویتکاف هدایت میشود.
به گفته او، ویتکاف تحت رهبری دونالد ترامپ در تلاش است تا در صورت امکان، اختلافات آمریکا با جمهوری اسلامی را از طریق گفتوگو و دیپلماسی حلوفصل کند.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا یادآوری کرد که روبیو بارها سخنان ترامپ را تکرار کرده است که ایران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند.
دو منبع آگاه به ایراناینترنشنال گفتند ظاهرا اعلام مسقط بهعنوان محل دور دوم گفتوگوهای ایران و آمریکا پس از آن انجام شد که ایتالیا درخواست تهران برای برگزاری این گفتوگوها در سفارت عمان در رم را رد کرد.
ایتالیاییها خواهان آن بودند که این گفتوگوها در محلی تحت نظارت دولت ایتالیا در رم برگزار شود. بهگفته این منابع، رایزنیها میان چهار طرف در اینباره همچنان ادامه دارد.
پیشتر، وزیر خارجه ایتالیا تایید کرده بود که دور دوم مذاکرات میان تهران و واشینگتن در رم برگزار خواهد شد.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، هم در گفتوگوی تلفنی با وزیر خارجه عربستان سعودی گفته بود: «دور بعدی مذاکرات همچون دور نخست به میزبانی وزیر خارجه عمان در یکی از کشورهای اروپایی برگزار خواهد شد.»
اما اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، شامگاه دوشنبه در مصاحبه با ایرنا گفت: «پس از رایزنیهای انجام شده، مقرر شد کماکان مسقط میزبان دور دوم مذاکرات باشد.»


رادنی عیسوی، فرزند کشیش ویلسون عیسوی، در گفتوگویی با ایراناینترنشنال گفت برخوردهای جمهوری اسلامی با کلیسای پنطیکاستی آشوری در کرمانشاه که از نیمه دهه هفتاد شروع شده بود، در ادامه به تعطیلی و سپس مصادره این کلیسا انجامید.
او به ایراناینترنشنال گفت: «با توجه به تاریخی بودن کلیسا پدرم تلاش کرد آن را در میراث فرهنگی ثبت کند و میراث فرهنگی استان از همین طریق به ما خنجر زد. در واقع ثبت این کلیسا، مسیر را برای مصادره آن باز کرد.»
این کلیسای تاریخی در دهه ۱۳۸۰ به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسید، اما در حال حاضر متروکه است و بخشهای مهمی از آن آسیب دیده است.
عیسوی افزود :« وقتی نیروی انتظامی کلیسا را پلمب کرد، کلیسا را به بهانه تخلفات صنفی بستند در حالی که اصلا تخلف صنفی صورت نگرفته بود.»
رادنی عیسوی با اشاره به بازداشت پدرش در سال ۱۳۸۸گفت: «این کلیسا یک مرکز مذهبی بود که مردم اجازه داشتند با هر عقیدهای در آن حاضر شوند. پدرم در سال ۸۸ بازداشت و به زندان دستگرد اصفهان منتقل شد. او در مدت بازداشت شکنجه شد.
ويلسون عيسوى، كشيش این کلیسا روز ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ بازداشت شد. او ۵۴ روز را در زندان دستگرد اصفهان گذراند و در این مدت شکنجه شد. از آن زمان تاکنون درهای این کلیسا بسته است.
منصور برجی، کشیش کلیسای ایرانیان به ایراناینترنشنال گفت که این کلیسا از جمله کلیساهایی است که پس از انقلاب بهدلیل ارائه نیایشهای مذهبی به زبان فارسی و استقبال از سوی مردم از جمله شهروندانی با پیشینه اسلامی، مورد سرکوب حکومت قرار گرفتهاند.
رادنی عیسوی نیز به ایراناینترنشنال گفت یک ماه پیش همسایهها به او خبر دادند که قرار است این بنا که در دوره پهلوی دوم ساخته شده، تخریب شود و احتمالا به جای آن ساختمانی مسکونی یا تجاری ساخته شود.
ایراناینترنشنال، پیشتر در ۱۸ فروردین ۱۴۰۴ براساس ویدیویی دریافتی گزارش داده بود که گزارشهای رسیده به ایران اینترنشنال حاکی است که کلیسای پنطیکاستی کرمانشاه، متعلق به آشوریان، پس از تعطیلی، از سوی مقامات جمهوری اسلامی مصادره شده است.
ویدیو رسیده به ایراناینترنشنال، وضعیت نامناسب بنای کلیسای تاریخی پنطیکاستی کرمانشاه را نشان میدهد و بر اساس تصاویر، این کلیسا به حال خود رها شده و به مرور در حال ویرانی است.
معماری این کلیسا یک اثر منحصر به فرد است که در زمینی به مساحت ۷۲۰ متر مربع و زیربنای ۱۷۰ مترمربع در سال ۱۳۳۴ خورشیدی ساخته شد.
ساختمان کلیسا از آجر قرمز و ملات ماسه و سیمان ساخته شده و ورودی کلیسا در ضلع شمالی قرار دارد که به شکل طاقی رومی استوار بر روی دو ستون سنگی طراحی شده است.
سال گذشته، رسانه محبتنیوز متعلق به مسیحیان ایران، نسبت به بیتوجهی به وضعیت کلیساهای تاریخی در ایران، از جمله این کلیسا ابراز نگرانی کرده بود.
بر اساس گزارش این رسانه، بیمارستان ثبت ملی شده مسیح کرمانشاه هم که بهعنوان دومین بیمارستان تاریخی کشور شناخته میشد، خرداد سال گذشته با بیل مکانیکی بهطور کامل تخریب شد.
خرداد ۱۴۰۲ عزتالله ضرغامی، وزیر وقت میراث فرهنگی ادعا کرد که «ما علیرغم مشکلات اعتباری کشور، از مرغ و تخممرغ مردم مسلمان که عدهای از آنها به نان شبشان محتاجاند، میزنیم تا بودجه مرمت کلیسای مسیحیان را تامین کنیم.»
پس از انقلاب، حکومت جمهوری اسلامی کلیساهای زیادی را تعطیل، اموال کلیساها از جمله بیمارستانها را مصادره، و بسیاری از مسیحیان را از کار بیکار کرده است.
مسیحیان ایران بهویژه نوکیشان مسیحی با وجود به رسمیت شناخته شدن دینشان در قانون اساسی جمهوری اسلامی، همچون دیگر اقلیتهای دینی در ایران مورد سرکوب سیستماتیک قرار دارند.

منابع دیپلماتیک در خاورمیانه به طور اختصاصی به ایراناینترنشنال گفتند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در جریان سفر خود به واشینگتن تلاش خواهد کرد دولت ترامپ را متقاعد به برچیدن کلیت برنامه غنیسازی هستهای در ایران کند.
بر اساس گفته این منابع، دولت اسرائیل بر این باور است که اگر حتی جمهوری اسلامی بتواند بخش کوچکی از برنامه هستهای خود را حفظ کند، پس از اتمام دوره ریاستجمهوری ترامپ و یا هر زمان که شرایط را مساعد ببیند، برنامه غنیسازی خود را دوباره از سر گرفته و به سرعت پیش خواهد برد.
بههمین دلیل، دولت اسرائیل خواهان امحا کامل برنامه غنیسازیِ جمهوری اسلامی برای همیشه است.
به گفته منابع ایراناینترنشنال، مقامهای اسرائیلی معتقدند جمهوری اسلامی حتی نباید اجازه حفظ بخش بسیار کوچکی از غنیسازی برای «مقاصد تحقیقاتی یا پزشکی» را داشته باشد چون به باور آنان، جمهوری اسلامی تحت پوشش این مقاصد، «برنامه تسلیحاتی» خود را پیش خواهد برد.
این دیپلماتها به ایراناینترنشنال گفتند، هدف جمهوری اسلامی از ورود به مذاکرات غیر مستقیم یا احتمالا مستقیم، تنها یک چیز است: «حفظ زیرساختهای برنامه غنیسازی ایران.»
به گفته این دیپلماتها، بنیامین نتانیاهو در سفر خود به واشینگتن، به مقامهای آمریکا توصیه نخواهد کرد که با جمهوری اسلامی مذاکره نکنند، اما از آنان خواهد خواست با پیششرط «برچیدن کامل برنامه غنیسازی»، وارد گفتوگوهای احتمالی با جمهوری اسلامی شوند.

پیش از سفر هم، چند مقامهای بلندپایه اسرائیلی که همراه با بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل به واشینگتن سفر کردهاند، به رسانههای عبریزبان گفتند که نتانیاهو در دیدار پیشرویش با دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، تمرکز خود را بر موضوع ایران خواهد گذاشت.
به گزارش وبسایت «والا»، یکی از مقامها گفته است که نتانیاهو در این دیدار نسخهی خود را از «اینکه یک توافق خوب با ایران باید چگونه باشد» به ترامپ ارائه خواهد داد.
او افزود: «نتانیاهو از توافقی حمایت میکند که به برچیدن کامل برنامه هستهای ایران منجر شود، مانند آنچه در لیبی رخ داد.»
مقامهای اسرائیلی به کانال ۱۲ نیز گفتهاند که نتانیاهو قصد دارد تمرکز مذاکرات را بر ایران بگذارد و نه لزوما بر تعرفههای تجاری ترامپ که در ظاهر بهعنوان دلیل اصلی این دیدار مطرح شدهاند.
پیشتر عباس عراقچی وزیر خارجه جمهوری اسلامی گفت که آمریکا «مگر در خواب ببیند» که توافقی شبیه به توافق واشینگتن با لیبی در سال ۲۰۰۳ با تهران داشته باشد.
تام کاتن، سناتور جمهوریخواه آمریکا نیز گفته بود که سیاستهای دوره اوباما-بایدن در قبال ایران به پایان رسیده و کارزار فشار حداکثری ترامپ صادرات ایران را متوقف و راه رسیدن به سلاح هستهای را مسدود خواهد کرد.
این سناتور جمهوریخواه افزود که ترامپ «گفته برای رسیدن به این هدف دو راه وجود دارد و در برابر به هر دو راه باز است. ترجیح او توافقی شبیه به توافق لیبی با ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ است، اما اگر توافقی حاصل نشود، بمباران خواهد بود.»

ترامپ: در حال گفتوگوی مستقیم با ایران هستیم
ترامپ در جریان دیدار با نتانیاهو اعلام کرد که آمریکا در حال گفتوگوی مستقیم با جمهوری اسلامی است.
این خبر غیرمترقبه در شرایطی اعلام شد که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی پیشتر اعلام کرده بود که هنوز مذاکرهای میان تهران و واشینگتن صورت نگرفته است.
ترامپ جزییاتی از محل گفتوگوی مستقیم واشینگتن و تهران ارائه نکرد.
مقامات جمهوری اسلامی گفته بودند که تهران در برابر خواستههای ترامپ برای مذاکره مستقیم درباره برنامه هستهای مقاومت کرده، ولی راه را برای گفتوگوهای غیرمستقیم باز گذاشته است.
اما رییسجمهوری آمریکا گفت: «مذاکرات ما با ایران در سطح نسبتا بسیار بالایی در حال انجام است. ما بهطور مستقیم با آنها مذاکره میکنیم. ما روز شنبه در نسبتا بالاترین سطح با ایران تعامل خواهیم کرد.»
او افزود:«ما یک نشست بسیار مهم خواهیم داشت و خواهیم دید چه اتفاقی میافتد. فکر میکنم همه موافقند که رسیدن به یک توافق بهتر از گزینههای دیگر است.»
ساعات اندکی پیش از اعلام ترامپ، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران، گفته بود تهران در انتظار پاسخ آمریکا به پیشنهاد ایران برای گفتوگوهای غیرمستقیم است. او تاکید کرد جمهوری اسلامی این پیشنهاد را «سخاوتمندانه، مسئولانه و شرافتمندانه» میداند.
یکی از مقامات ارشد جمهوریاسلامی هم در آخر هفته به رویترز گفت تهران مایل است گفتوگوهای غیرمستقیم از طریق عمان، که مدتهاست کانال پیامرسانی میان دو کشور بوده، ادامه یابد.
رییسجمهوری آمریکا با تاکید بر اینکه اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد، ایران در معرض خطری بزرگ خواهد بود، گفت: «شاید توافق با ایران انجام شود.»
ترامپ که در کنار نتانیاهو در اتاق بیضی شکل کاخ سفید نشسته بود به خبرنگاران گفت که توافق با ایران، از اقداماتی که «من بخواهم درگیرشان شوم، یا اسرائیل بخواهد درگیرشان شود» بهتر است.
او افزود: «امیدوارم این گفتوگوها موفقیتآمیز باشند، و به نظرم اگر موفقیتآمیز باشند، به نفع ایران خواهد بود.»
او افزود: «ما درباره ایران صحبت کردیم که هرگز به سلاح اتمی دست نیابد، اگر بشود که از راه دیپلماتیک شبیه آنچه درباره لیبی بود صورت بگیرد.»

دیوید پترائوس، فرمانده پیشین سنتکام، در گفتگویی اختصاصی با ایران اینترنشنال، با اشاره به سابقه آمادگی ارتش آمریکا برای انجام عملیات علیه برنامه هستهای ایران، گفت چنین عملیاتی نه فقط زیرساختهای هستهای، که پدافند هوایی و پایگاههای موشکی ایران را هدف قرار داده و از بین میبرد.
پترائوس، فرمانده پیشین ستاد فرماندهی مرکزی ایالات متحده و مدیر سابق سیا، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در این گفتوگو از وجود «یک طرح جامع حمله به تاسیسات هستهای و مراکز کلیدی نظامی ایران» پرده برداشت.
او گفت این نقشه نزدیک به ۱۵ سال پیش پایهریزی شده و البته مرتب بهروزرسانی شده است و در دورهای که او فرمانده سنتکام بود، آمریکا حتی یکبار در خاک خود، بهصورت عملیاتی آن را تمرین کرده است.
یک برنامه قدیمی؛ اما همچنان کارآمد
ژنرال پترائوس، که در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ فرماندهی سنتکام را برعهده داشت، میگوید طرح نابود کردن برنامه هستهای ایران «از سالها پیش» تهیه شده است.
او در این گفتوگو یادآوری کرده که نیروهای آمریکایی یکبار به مرحله «آمادهباش کامل» رسیدند و تمامی هواپیماها، پایگاههای پروازی، بمبها، سوخترسانی هوایی و حتی تامین غذا و آب، همگی از قبل مهیا شده بودند.
پترائوس با اشاره به ضرورت عملیات همهجانبه گفت «هیچچیز "محدودی" در چنین عملیاتی وجود ندارد، عملیاتی که نهفقط زیرساختهای هستهای ایران را هدف میگیرد، بلکه باید سامانههای پدافند هوایی و موشکی ایران را نیز از بین ببرد. چون نمیشود هواپیماهای سرنشیندار را به پرواز درآورد، در حالیکه این سیستمها همچنان فعال هستند.»
پترائوس در ادامه با یادآوری اینکه اسرائیل پیشتر موفق شده به سامانه پدافند پیشرفته روسی اس۳۰۰ ایران خسارت قابل توجهی وارد کند، گفت این تاکیدی است بر این نکته که اگر ایالات متحده وارد رویارویی نظامی شود، احتمالا هدف صرفا زیرساختهای غنیسازی اورانیوم نخواهد بود؛ بلکه سامانههای دفاعی و موشکی ایران، و حتی بخشهایی از ظرفیت تلافیجویانه تهران هم در دایره اهداف حمله قرار میگیرند.

نفوذگر عظیم؛ بمبی که تنها آمریکا میتواند استفاده کند
از دید فرمانده پیشین سنتکام، استقرار بمبافکنهای رادارگریز بی-۲ در پایگاه دیهگو گارسیا در اقیانوس هند و پروازهای متعدد به منطقه، نهتنها پیامی بازدارنده، بلکه بخشی از «آمادهسازی احتمالی» برای حمله است. این بمبافکنها قادر به حمل دستکم دو نوع بمب سنگرشکن هستند:
«نفوذگر عظیم» (MOP) با وزنی نزدیک به ۱۴ تن که مخصوص هدف قرار دادن تاسیسات به شدت مستحکم در عمق زمین است.
بمبی کوچکتر با وزن تقریبا ۲.۵ تن وزن برای اهدافی است که در عمق کمتری از زمین قرار گرفتهاند.
پترائوس با تاکید بر اینکه اسرائیل چنین بمبی را ندارد و هواپیمایی هم که بتواند آن را حمل کند، در اختیارش نیست، گفت «اینها سلاحهایی بسیار سنگین و ویرانگر هستند، و توانایی وارد کردن خسارات عظیمی را دارند، بهویژه با توجه به اینکه بسیاری از تاسیسات هستهای ایران در مناطق دورافتاده واقع شدهاند.
او در ادامه تاکید کرد امکان استفاده از این بمبها، بهویژه بمب اماوپی علیه زیرساختهای هستهای ایران نه تنها ممکن است، بلکه ضروری خواهد بود.
حمله مشترک یا حمله مستقل آمریکا
همکاری احتمالی آمریکا و اسرائیل برای حمله احتمالی به ایران، از دیگر موضوعاتی است که پترائوس دربارهاش در این گفتوگو صحبت کرد.
او معتقد است واشینگتن توانایی کامل برای اجرای عملیاتی مستقل را دارد و الزاما نیازی به ورود اسرائیل نیست.
به گفته این فرمانده پیشن سنتکام، در سناریوهای مختلف مدنظر او، «مزایایی برای درگیر کردن اسرائیل وجود دارد»، اما او هشدار داد در چنین وضعیتی، ملاحظه عبور از حریم هوایی کشورهای ثالث و حساسیتهای منطقهای ممکن است مانع یک عملیات تمامعیار مشترک شود.
فرمانده پیشین سنتکام با اشاره به سابقه ارتش اسرائیل در حمله به تاسیسات هستهای سوریه یا عملیات محدود علیه تاسیسات ایران، گفت: «اسرائیل دو بار موفق شده به سامانه پدافند ایران نفوذ کند و حتی تاسیسات تولید موتورهای موشکی سوخت جامد را تخریب کند.»
اما به گفته او، اینکه در صورت تصمیم قطعی واشینگتن، تلآویو نیز همگام با آمریکاییها وارد میدان شود یا نه، بسته به شرایط منطقه خواهد بود.

پاسخ احتمالی ایران؛ «خانه شیشهای» یا آسیبهای گسترده؟
پترائوس با اشاره به تهدیدهای اخیر فرماندهان سپاه پاسداران مبنی بر هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا در منطقه به ایران اینترنشنال گفت که واشینگتن این تهدیدها را «بسیار جدی» میگیرد و استقرارهای جدید نظامی دقیقا برای مقابله با این خطر برنامهریزی شدهاند.
اما او همزمان هشدار داد که ایران در «خانهای شیشهایتر» نسبت به نیروهای آمریکایی نشسته است: «بهنظر من، آنها در «خانهای شیشهایتر» از ما قرار دارند. و اگر ایران دست به اقدامی بزند که منجر به کشته شدن نیروهای آمریکایی یا نیروهای متحدان ما شود، ایالات متحده توانایی وارد کردن خساراتی بهمراتب گستردهتر و جدیتر به ایران را دارد—پاسخی که بسیار سنگین خواهد بود.»
به باور پترائوس، در صورت وقوع حمله، هر برنامه اقدام تلافیجویانه ایران نیز بخش مهمی از اهداف حمله آمریکا خواهد بود؛ از جمله پایگاههای موشکی بالستیک، سامانههای پدافندی و هر نقطه دیگری که امکان شلیک به پایگاهها و کشتیهای ایالات متحده و متحدانش را داشته باشد.
دیپلماسی یا برخورد نظامی؟
ژنرال پترائوس با اشاره به اینکه بر اساس آنچه از ترامپ دیدهایم او «جنگها را تمام میکند» و ترجیح میدهد درگیری جدیدی آغاز نشود، گفت اما در عین حال، «ترامپ بهخوبی نشان داده که اگر جنگی اجتنابناپذیر شود، آمادگی و توان لازم را برای ورود به آن دارد.»
فرمانده پیشین سنتکام در ادامه با اشاره به اینکه آمریکا و اسرائیل پیشتر روشنکردهاند اجازه نمیدهند ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند، گفت «نگرانی عمیقی درباره این وجود دارد که ایران تا چه اندازه به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده است. آنها عملاً فقط یک مرحله از فرآیند غنیسازی فاصله دارند تا به اورانیوم با غنای لازم برای تولید سلاح هستهای برسند.»
پترائوس با اشاره به تقویت چشمگیر نیروهای نظامی آمریکا در منطقه گفت «رییسجمهور ترامپ بارها تاکید کرده او به هیچوجه اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد و بنابراین آنچه امروز شاهد آن هستیم، هم تدارکات نظامی احتمالی است، و هم تلاشی برای ارسال پیام بازدارنده به ایران، پیامی جدی و روشن تا بگوید این مسیر را ادامه ندهید، چرا که در غیر این صورت، ایالات متحده ناچار به واکنش خواهد شد.»
پترائوس در نهایت تصریح کرد که اگر راههای دیپلماتیک به نتیجه نرسد و جمهوری اسلامی از رفتن به سمت ساخت تسلیحات هستهای دست نکشد، نقشه حمله آمریکا که زمانی او شخصا در طراحیاش نقش داشته و بهروزرسانی شده، اجرا میشود.

ایران، حزبالله و حماس؛ استراتژی نیابتی و ضربهپذیری منطقهای
پترائوس در بخش دیگری از گفتوگوی خود، با نام بردن از حزبالله لبنان و حماس بهعنوان مهمترین گروههای نیابتی ایران در خاورمیانه، به تأثیر فشارهای اخیر اسرائیل و تحولات منطقه بر این نیروهای مورد حمایت تهران اشاره کرد.
او معتقد است که بخشی از توان تلافیجویانه ایران، نهتنها در توان موشکی و پدافندی جمهوری اسلامی، بلکه در شبکهای از گروههای متحد منطقهای ریشه دارد؛ اما تغییرات میدانی چند سال گذشته ضربههایی جدی به این گروهها وارد کرده است.
حزبالله لبنان؛ «مهمترین نیروی نیابتی ایران»
فرمانده پیشین سنتکام، با تاکید بر اینکه حزبالله لبنان را «مهمترین» اهرم نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی میداند، گفت پس از عملیات زنجیره تامین، اسرائیل با حملات هدفمندی توانست زرادخانه موشکها، راکتها و پهپادهای حزبالله لبنان از حدود ۱۴۰ هزار عدد، به چیزی در حدود ۱۰ هزار کاهش پیدا کرده است.»
به گفته او، عملیات زنجیره تامین اسرائیل در گذشته ضربهای سنگین به فرماندهان ارشد حزبالله وارد کرده و توان تهاجمی این گروه را موقتاً فلج کرد: «این عملیات نهفقط ساختار فرماندهی حزبالله را هدف قرار داد، بلکه عملا سطوح ارشد آن را نابود کرد. این یک اقدام صرفا در سطح قطع سر فرماندهی نبود، بلکه عملا کمر حزبالله را شکست.»
پترائوس یادآوری کرد ایران برای حفظ قدرت حزبالله، همواره بهدنبال انتقال سلاح و مهمات از طریق سوریه بوده، اما دگرگونیهای سیاسی و نظامی در منطقه،از جمله تغییر معادلات در سوریه، توان ارسال تسلیحات به لبنان را بهطور قابل توجهی کاهش داده است.

نقش سوریه در زنجیره تامین ایران
از نگاه پترائوس، سوریه زمانی حلقه کلیدی انتقال تسلیحات و حمایت لجستیکی ایران به حزبالله لبنان محسوب میشد. او اما اشاره میکند که «سقوط بشار اسد» و تحولاتی که در مناطق شمالی سوریه رخ داد، مسیرهای حیاتیِ زمینی و هوایی ایران برای پشتیبانی از نیروهای نیابتی در لبنان و حماس را ناامن کرده است.
او ضمن اشاره به موارد متعددی که اسرائیل، حتی در عمق خاک ایران، تاسیسات حساس نظامی یا سامانههای دفاعی را هدف قرار داده، نتیجه میگیرد که استراتژی نیابتی ایران در محیط فعلی خاورمیانه شکنندهتر شده است:
«در کنار سقوط رژیم بشار اسد... نقشه ژئوپلیتیکی منطقه شمال و شمالشرق اسرائیل کاملاً تغییر کرده. ایران دیگر نمیتواند بهراحتی از خاک سوریه بهعنوان مسیر انتقال سلاح برای حزبالله لبنان استفاده کند، و اسرائیل هم بهشکل نظاممند زیرساختهای ایرانی در سوریه را هدف قرار میدهد.»

پس از نزدیک به ۵۰ سال، ایراناینترنشنال از داستان ناگفته یک ماموریت حیاتی آمریکا در تهران پرده برداشته است؛ ماموریتی که به دستور جیمی کارتر، رییسجمهوری وقت ایالات متحده، انجام شد تا مشخص شود آیا محمدرضا شاه پهلوی توان مقابله با انقلاب سال ۱۳۵۷ را دارد یا خیر.
نتیجه این ماموریت، پس از مواجهه با گلولههای نیروهای انقلابی و دیداری وهمآلود با شاه که در شوک به سر میبرد، این بود که ایالات متحده دیگر نمیتواند از حکومت متحد خود حمایت کند.
پیامدهای انقلابی که در پی این ماموریت رخ داد، تا امروز نیز ادامه دارد.
ماموریت محرمانه در تهران
جان کریگ، دیپلمات آمریکایی که اکنون ۸۰ ساله است، در آن زمان یک دیپلمات جوان بود که به عضویت یک گروه ویژه درآمد تا همراه با سناتور رابرت برد، رهبر اکثریت سنا، با شاه ایران دیدار کند.
این ماموریت به قدری محرمانه بود که حتی ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در ایران، نیز از آن بیاطلاع ماند.
کریگ در مصاحبهای با ایراناینترنشنال در الیزابتتاون، در ایالت پنسیلوانیا، جایی که اکنون در یک دانشگاه محلی تدریس میکند، این ماجرا را بازگو کرد.
کریگ که در دوران حرفهای خود بهعنوان سفیر آمریکا در مصر و عمان نیز خدمت کرده است، به ایراناینترنشنال گفت: «رییسجمهوری کارتر از سناتور برد خواست تا سفر ویژهای به تهران داشته باشد و بهصورت شخصی ارزیابی کند که شاه ایران تا چه مدت میتواند در قدرت باقی بماند. نگرانی زیادی در واشینگتن وجود داشت.»
او افزود: «آیا شاه میتواند مقاومت کند؟ آیا شاه میتواند انقلاب را شکست دهد؟»
وظیفه گروه این بود که به کارتر کمک کنند تا بر اختلافات موجود در سیاست خارجی آمریکا درباره آینده شاه ایران غلبه کند. این گروه باید ارزیابی صریحی از توانایی شاه به کارتر ارائه میداد.
کریگ گفت: «برخی میگفتند که شاه میتواند مقاومت کند، برخی دیگر مخالف بودند. یکی از بحثهای اصلی این بود که تا چه میزان باید از زور برای سرکوب انقلاب استفاده کرد.»
او افزود: «برخی معتقد بودند که شاه باید قاطعانه عمل کند و مردم را سرکوب کند. برخی دیگر بر این باور بودند که تنها اصلاحات میتواند انقلاب را متوقف کند.»

ورود به تهران در آستانه سقوط شاه
برای پوشاندن هدف واقعی این سفر، این گروه دیپلماتیک ابتدا به چند کشور خاورمیانه و شمال آفریقا سفر کرد و سپس وارد تهران شد.
کریگ در دسامبر ۱۹۷۸، تنها چند ماه پیش از سقوط شاه، وارد تهران شد. در آن زمان، شورشها سراسر کشور را فرا گرفته بود، خشونتها رو به افزایش بود و حکومت نظامی برقرار شده بود. تظاهراتکنندگان مسلح در خیابانها شعار «مرگ بر شاه» سر میدادند.
بهدلیل خطرات امنیتی، تیم آمریکایی نتوانست با خودرو به کاخ نیاوران برود و مجبور شد با هلیکوپتر راهی کاخ شود.
کریگ در این باره گفت: «ما در حال پرواز بودیم. از پنجرهها میشد دید که مردم به سمت ما تیراندازی میکنند.»
اما چیزی که او را بیش از همه شگفتزده کرد، دیوارهای خالی کاخ نیاوران بود. به گفته او هیچ نقاشی و هیچ عتیقهای به چشم نمیخورد.
کریگ گفت: «بلافاصله متوجه شدم که شاه و خانوادهاش در حال آماده شدن برای ترک ایران هستند. در ذهنم گفتم: این خیلی عجیب است. اینها چمدانهایشان را بستهاند. بدون شک آماده رفتن هستند.»

شاه بیحرکت و بیحس
در سالن آیینه کاخ، شاه و فرح دیبا برای استقبال از مهمانان ایستاده بودند.
کریگ در توصیف آن لحظه گفت: «شاه در حالت اغما بود. ایستاده بود، اما بیحرکت. او فقط به روبهرو نگاه میکرد. هیچ واکنشی نشان نمیداد. چشمهایش تکان نمیخورد. دستش را بالا نیاورد. اما وقتی کسی دستش را در دست شاه گذاشت، او حتی دستش را فشار نداد و دست نداد.»
در ادامه، اعضای گروه ناهار را در کاخ صرف کردند.
کریگ گفت: «شاه در تمام مدت ناهار حتی یک کلمه هم حرف نزد. اصلا غذا نخورد. حرکت نکرد. هیچ صحبتی نکرد.»
در مقابل، فرح دیبا تمام مکالمات را مدیریت میکرد. کریگ اینگونه نتیجه گرفت که در روزهای پایانی حکومت، این فرح بود که کشور را اداره میکرد.
پس از این دیدار، سناتور برد و کریگ به این نتیجه رسیدند که شاه دیگر توانایی حکومت ندارد.
این ناهار، هرچند در ظاهر بیاهمیت، اما یکی از نقاط عطف در تصمیمگیری سیاست خارجی آمریکا درباره آینده ایران بود.
جدال بر سر آینده شاه
پس از دیدار با شاه، سناتور برد و کریگ برای اطلاعرسانی به ویلیام سولیوان، سفیر وقت آمریکا در تهران، به محل اقامت او رفتند.
کریگ در مکالمه بهطور مستقیم شرکت نداشت، اما صحبتهای بین سولیوان و برد را شنید.
او گفت: «مشاجره شدیدی در گرفت. هر دو فریاد میزدند و سر هم داد میکشیدند. بحث این بود که سیاست آینده آمریکا چه باید باشد.»
مذاکرات حدود سه ساعت طول کشید. سولیوان از شاه دفاع و استدلال میکرد که آمریکا باید او را در قدرت نگه دارد. اما برد اصرار داشت که شاه دیگر تمام شده و قادر به حکومت بر مردمی که علیه او قیام کردهاند، نیست.

گزارش سرنوشتساز به رییسجمهوری آمریکا
در مسیر بازگشت به واشینگتن، سناتور برد گزارش خود را برای رییسجمهوری کارتر آماده کرد.
کریگ گفت: «ما گروه کوچکی بودیم، پس همه شنیدیم که سناتور در گزارشش چه میگوید.»
به محض رسیدن به واشینگتن، سناتور برد مستقیما به کاخ سفید رفت و نتیجهای را که گرفته بود به اطلاع کارتر رساند: «این دیگر جواب نمیدهد. شاه نمیتواند به حکومت ادامه دهد.»





