گزارش روزنامه شرق از سومین قربانی تجاوز جنسی در آمبولانس که باعث مرگ دو نفر شد
بر اساس گزارش اختصاصی روزنامه شرق از سومین مورد آزار جنسی به بیماران اورژانس در آمبولانس، یک زن ۳۳ ساله شهریور ۱۴۰۱ هدف تجاوز جنسی مامور آمبولانسی قرار گرفته که در حال انتقال او به بیمارستان بوده است. بر اساس این گزارش، این قربانی و خواهرش در سالگرد این اتفاق جان سپردهاند.
پدر این زن به شرق گفته است دخترش به دلیل فشار روانی ناشی از تجاوز جنسی، در سالگرد این اتفاق سکته کرد و درگذشت و دختر دیگرش که ۳۷ سال سن داشت هم نیمساعت پس از فوت خواهرش، به زندگی خودش پایان داد.
بر اساس روایت پدر داغدیده برای روزنامه شرق که اسناد قانونی آن را هم دیده است، شهریور ۱۴۰۱ دختر او بدحال میشود و وقتی اورژانس ۱۱۵ کرج میآید، ماموران اورژانس اجازه نمیدهند خواهرش در آمبولانس همراه بیمار شود.
بر اساس این روایت، در اتومبیل اورژانس، تکنیسین به این دختر بیمار آمپول بیهوشی زده و پس از لمس بدنش او را در همان حال روی پا نگه میدارد اما پس از اطلاع از عادت ماهانهاش، به صورت دهانی به او تجاوز کرده است.
بر اساس روایت پدرش، اگرچه راننده آمبولانس به دخترش تعرض نکرده اما با او همدستی کرده است و دخترش شهادت داده که هرچند تحت تاثیر داروی بیهوشی بوده اما صدای مکالمه دو نفر را د رجریان تجاوز میشنید.
راننده آمبولانس همچنین عامدانه و با دور زدن در شهر، فاصله را طولانیتر کرده تا همکارش بتواند به این زن بیمار تعرض کند.
بر اساس این گزارش، آمبولانس فاصله ۱۰ دقیقهای خانه این زن تا بیمارستان را یک ساعت و ۲۰ دقیقه طول داده است و برای همین تاخیر، چندین بار از بیمارستان و اورژانس با آن تماس میگیرند.
مجازات نامتناسب؛ عدالتی که وجود ندارد
بر اساس گزارش شرق، مقامات از آنها خواستهاند موضوع را رسانهای نکنند تا آنها متجاوزین را مجازات کنند. مجازاتی که با وجود شواهد تجاوز و گزارش پزشک قانونی در نهایت به ۹۹ ضربه شلاق برای تکنسین و ۳۰ ضربه شلاق برای راننده و دو سال ممنوعیت از کار ختم شد و پس از شلاق هم از بازداشت آزاد شدهاند.
به گفته این پدر داغدار، او برای پیگیری دادخواهی دخترش تلاش زیادی کرده است و از امام جمعه کرج و فردیس تا نماینده مجلس و مسئولان دانشگاه علوم پزشکی را دیده است، اما نتیجهای نگرفته است.
سابقه تجاوز در آمبولانس در ایران
بر اساس گزارش خبرآنلاین که پیشتر چهارشنبه ۱۷ بهمن منتشر شد، مامور اورژانس زنی را که پس از تصادف در یک تاکسی دچار آسیب شده بوده، با دور نگه داشتن همسرش از او و بستن در آمبولانس، در کابین خودرو لمس کرده است.
طبق این گزارش، این پرونده با شکایت این زن به دادگاه کیفری ارسال شده است و دادگاه مامور اورژانس را به اتهام «رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت (غیر از زنا)» به ۶۰ ضربه شلاق محکوم کرده است. این حکم ۱۹ مهر سال جاری از سوی دادگاه تجدیدنظر تایید شده است.
پیش از این گزارش، ندا شمس، وکیل دادگستری، در برنامه اینترنتی «حرف نو»، درباره جزییات یک پرونده تجاوز در آمبولانس توضیح داد و گفته بود تکنیسین آمبولانس با تزریق داروی بیهوشی به زنی که در دوران قاعدگی به سر میبرد و با انحراف مسیر به مدت ۵۷ دقیقه، با دستان خود او را مورد آزار و تجاوز قرار داده است.
این وکیل دادگستری با بیان اینکه این اقدام از سوی دادگاه «تجاوز» محسوب نشد و تاثیرات روانی آن بر این زن نادیده گرفته شد، اضافه کرد که پس از پیگیریهای قانونی، دادگاه فرد خاطی را به اتهام «رابطه نامشروع مادون زنا» به دو سال محرومیت از فعالیت شغلی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد.
پس از آن و در ۱۴ بهمن، بابک یکتاپرست، سخنگوی سازمان اورژانس ایران، گفت که تجاوز در سال ۹۶ اتفاق افتاده و فرد خاطی همان زمان از اورژانس اخراج شد.
شمس، ۱۵ بهمن در گفتوگو با خبرآنلاین با رد صحبتهای یکتاپرست گفت فرد متجاوز اخراج نشده و فقط محل خدمتش از اورژانس به خانههای بهداشت و درمان تغییر کرده است.
خبرآنلاین در گزارش ۱۷ بهمن خود با اشاره به اینکه بعد از صدور رای قطعی در محاکم قضایی، خانواده زن قربانی تعرض جنسی تلاش کردهاند برای مامور خاطی پروندهای در دانشگاه علوم پزشکی تشکیل دهند، به نقل از همسر این زن نوشت که با وجود صدور رای قطعی که نشان میدهد مامور اورژانس تعرض کرده است، او همچنان به عنوان تکنسین اورژانس مشغول کار است.
همسر این زن به خبرآنلاین گفت اولین بار نبوده که مامور خاطی اورژانس که در دادگاه محکوم شده، دست به چنین کاری زده و در مواردی فیلمبرداری هم کرده است.
دونالد ترامپ با امضای فرمانی اجرایی، دستور داد ایالات متحده از شورای حقوق بشر سازمان ملل (UNHRC) خارج شود. این نهاد بینالمللی متشکل از ۴۷ عضو چه سابقهای دارد، چه کاری انجام میدهد و چرا هدف انتقاد رییسجمهوری جدید آمریکا قرار گرفته است؟
رییسجمهوری آمریکا سهشنبه ۱۶ بهمن فرمانی اجرایی را امضا کرد که ایالات متحده را از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج میکند.
با این فرمان اجرایی، ایالات متحده از شورای حقوق بشر و آژانس امداد و کاریابی برای فلسطینیها (اونروا) خارج میشود.
این درخواست همچنین شامل بازبینی مشارکت آمریکا در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) است که ترامپ در نخستین دوره ریاستجمهوری خود، ایالات متحده را از آن خارج کرد.
ویلی شارف، دبیر اجرایی کاخ سفید، گفت فرمان اجرایی ترامپ باتوجه به «تفاوتهای فاحش» در سهم بودجه کشورهای مختلف، خواستار بررسی گستردهتر میزان کمکهای مالی آمریکا به سازمان ملل شده است.
این فرمان در روزی صادر شد که ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در واشینگتن ملاقات کرد.
دیدار ترامپ و نتانیاهو در کاخ سفید
نتانیاهو پیشتر از شورای حقوق بشر سازمان ملل انتقاد کرده و گفته بود که این شورا «آشکارا دچار وسواس ضد اسرائیلی» است.
روابط آمریکا با شورای حقوق بشر سازمان ملل همواره دستخوش تغییر بوده و بیشتر تحت تاثیر جناحبندیهای سیاسی در این کشور قرار داشته است. جمهوریخواهان معمولا از عضویت در شورا پرهیز کردهاند، درحالیکه دموکراتها باوجود انتقاد به نقصهای آن، در شورا مشارکت داشتهاند.
شورا چه کاری انجام میدهد؟
شورای حقوق بشر سازمان ملل نهادی متشکل از ۴۷ عضو است که هر ساله در دفتر سازمان ملل در ژنو برای بررسی مسائل حقوق بشر تشکیل جلسه میدهد.
این شورا در سال ۲۰۰۶ با هدف «تقویت ترویج و حفاظت از حقوق بشر در سطح جهانی» شکل گرفت.
شورای حقوق بشر بهعنوان یک انجمن برای بحث در مورد مسائل حقوق بشر با مقامات سازمان ملل، دولتها و کارشناسان طراحی شده است.
اعضای شورا برای تصویب قطعنامههایی که بتواند دولتها را به «اقدام» وادارد، تلاش میکنند.
این شورا همچنین میتواند نشستهایی اضطراری، معروف به «جلسات ویژه» برگزار کند. تاکنون ۳۶ جلسه از این نوع برگزار شده است.
یکی از ویژگیهای اصلی شورا، بررسی دورهای جهانی (Universal Periodic Review) است که شامل تجزیه و تحلیل سوابق حقوق بشری تمامی کشورهای عضو سازمان ملل میشود و هر چهار سال و نیم، یک بار برگزار میشود.
این بررسیها از سوی کارگروهی متشکل از تمامی اعضای شورا انجام میشود.
به گفته سازمان ملل، این فرآیند به هر کشوری امکان میدهد که گزارشی از پیشرفتهای خود را در زمینه حقوق بشر ارائه دهد و توصیههایی برای بهبود اقداماتش دریافت کند.
کشورهای عضو شورای حقوقبشر سازمان ملل
اعضای شورا با اکثریت مجمع عمومی سازمان ملل از طریق رایگیری مستقیم و مخفی انتخاب میشوند.
بر اساس قوانین سازمان ملل، کشورهای عضو برای یک دوره ثابت سه ساله خدمت میکنند و عضویتشان به حداکثر دو دوره متوالی محدود است.
در انتخاب کشورها، سهم آنها در حقوق بشر مورد توجه قرار میگیرد و انتخابها بر اساس توزیع جغرافیایی عادلانه، صورت میگیرد.
این توزیع شامل ۱۳ کشور از آفریقا، ۱۳ کشور از منطقه آسیا و اقیانوسیه، هشت کشور از آمریکای لاتین و کارائیب، هفت کشور از غرب اروپا و «کشورهای دیگر» مانند آمریکا و استرالیا و شش کشور از شرق اروپاست.
تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲ میلادی (دهم دی ۱۴۰۱) ۱۲۳ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل در شورای حقوق بشر حضور داشتند.
آمریکا از یک ژانویه ۲۰۲۲ تا ۳۱ دسامبر سال گذشته میلادی (برابر با ۱۱ دی ۱۴۰۰ تا ۱۱ دی ۱۴۰۳) عضو شورا بود.
پس از این تاریخ، آمریکا بهطور خودکار و مشابه دیگر کشورهای عضو سازمان ملل که عضو شورای حقوق بشر نیستند به جایگاه «کشور ناظر» منتقل شد.
پاسکال سیم، سخنگوی شورا، در بیانیهای گفت: «یک کشور ناظر شورا نمیتواند از یک نهاد بیندولتی که دیگر عضو آن نیست، خارج شود.»
تاریخچه آمریکا با شورای حقوق بشر سازمان ملل
سال ۲۰۰۶ و هنگام تاسیس شورای حقوق بشر سازمان ملل، جورج بوش، رییسجمهوری وقت آمریکا، تصمیم گرفت که آمریکا به آن ملحق نشود. زیرا نگران بود که کشورهایی با سابقه نقض حقوق بشر بتوانند با حمایت همسایگان منطقهای خود، کرسی شورا را به دست آورند.
دولت اوباما در سال ۲۰۰۹ برای کسب کرسی در شورا تلاش کرد تا بر اهمیت حقوق بشر در سیاست آمریکا تاکید کند.
ترامپ سال ۲۰۱۸ (اواخر خرداد ۱۳۹۷) و در میانه یک دوره سه ساله، آمریکا را در اعتراض به آنچه «جانبداری ضد اسرائیلی» خواند، از شورا خارج کرد.
نیکی هیلی، سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل، با اشاره به نقض حقوق بشر از سوی کشورهای عضوی چون ایران، کنگو و ونزوئلا، این شورا را «گندابی از تعصب سیاسی» توصیف کرد.
او همچنین به بند هفت اعتراض داشت که قطعنامهای دائمی در انتقاد از رفتار اسرائیل با فلسطینیهاست.
مایک پمپئو، وزیر خارجه وقت آمریکا، نیز گفت که ایالات متحده نمیتواند «عضو یک نهاد ریاکار و منفعتطلب باقی بماند که حقوق بشر را به سخره گرفته است».
پمپئو و هیلی، در کنفرانسی خبری، ۳۰ خرداد ۱۳۹۷
ترامپ در سپتامبر ۲۰۱۷ در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «این یک منبع عظیم شرمساری برای سازمان ملل است که برخی از دولتها با سوابق حقوق بشر فاجعهبار، در شورای حقوق بشر آن حضور دارند.»
او همچنین از «بار هزینه ناعادلانهای» که آمریکا متحمل شده، انتقاد کرد.
آمریکا بزرگترین کمککننده مالی به سازمان ملل از نظر حجم، با سهم حدود ۲۰ درصد است اما به نسبت بزرگی اقتصاد و میزان کمکهای اهدایی، کشورهایی مانند نروژ و سوئد به دلیل میزان کمکهایشان نسبت به اندازه اقتصادشان، بسیار برجستهاند.
واشینگتن در اکتبر ۲۰۲۱ دوباره به شورای حقوق بشر پیوست؛ اقدامی که بهعنوان بخشی از تلاش جو بایدن برای تقویت روابط بینالمللی آمریکا و احیای رهبری ایالات متحده در عرصه جهانی شناخته شد.
با اینحال آمریکا در اکتبر ۲۰۲۴ و در آخرین هفتههای ریاستجمهوری بایدن تصمیم گرفت که برای دوره دوم نامزد نشود.
متیو میلر، سخنگوی وقت وزارت خارجه آمریکا، به خبرنگاران گفت واشینگتن تصمیم گرفته برای دوره دوم کاندیدا نشود، زیرا این کشور «با متحدان خود در حال بررسی بهترین راه برای پیشبرد امور» است.
میلر افزود که سایر نامزدهای گروه جغرافیایی آمریکا مانند اسپانیا، ایسلند و سوئیس قادر خواهند بود منافع و ارزشهای آمریکایی را نمایندگی کنند.
کدام کشورها از شورای حقوق بشر معلق شدهاند؟
به گفته پاسکال سیم، لیبی و روسیه تنها کشورهایی هستند که از شورای حقوق بشر تعلیق شدهاند.
عضویت لیبی در سال ۲۰۱۱ و پس از سرکوب معترضان غیرمسلح به حالت تعلیق درآمد.
پس از خشم جهانی نسبت به مرگ غیرنظامیان در اوکراین، عضویت روسیه نیز در آوریل ۲۰۲۲ با ۹۳ رای موافق اعضای مجمع عمومی نسبت به ۲۴ مخالف، تعلیق شد.
گنادی کوزمین، معاون سفیر روسیه در سازمان ملل، این تصمیم را «استعمار حقوق بشر» و تلاشی از سوی آمریکا برای «حفظ موقعیت غالب خود و کنترل کامل در روابط بینالمللی به هزینه کشورهای کوچکتر» توصیف کرد.
چرا به شورای حقوق بشر انتقاد شد؟
منتقدان شورای حقوق بشر سازمان ملل معتقدند این نهاد توجه بیش از حدی به اسرائیل دارد و به بازیگران بد، مشروعیت بینالمللی میدهد.
کارشناسان میگویند کشورهایی مانند چین از شورا برای پیشبرد دیدگاهشان در مورد حقوق بشر یا پوشاندن انتقادهای مربوط به اقدامات خود، استفاده کردهاند.
با اینحال برخی دیگر معتقدند مشارکت در شورا مزایایی عملی برای آمریکا دارد؛ از جمله فراهم کردن بستری برای پرداختن به نقض حقوق بشر در سطح جهانی.
آنتونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن، شورای حقوق بشر را به داشتن «تعصب غیرقابل قبول علیه اسرائیل و قوانین عضویتی» متهم کرد که به کشورهایی با سوابق حقوق بشر «فاجعهبار» اجازه میدهد کرسیهایی را اشغال کنند که شایسته آنها نیستند.
او این سخنان را در حالی مطرح کرد که آمریکا در تلاش برای حضور دوباره در این شورا در سال ۲۰۲۱ بود و افزود: «پیشبرد کارهای حیاتی شورا بهتر است زمانی انجام شود که در کنار دیگران پشت میز قرار داشته باشیم.»
بلینکن همچنین از شورا به خاطر اقداماتش در سوریه و کره شمالی و کمک به «مبارزه با بیعدالتی و ظلم» تقدیر کرد.
دونالد ترامپ پیش از امضای فرمان اجرایی خروج از شورا، گفت: «من همیشه احساس کردهام که سازمان ملل ظرفیت عظیمی دارد. اما در حال حاضر از این پتانسیل به درستی استفاده نمیشود... مدتهاست که اینطور بوده است.»
در ادامه اعتراضها به اعدامها در ایران، بیش از هزار و ۲۰۰ تن از جمله زنان زندانی سیاسی، فعالان زنان و فعالان علیه اعدام از ۴۴ کشور جهان، با صدور بیانیهای خواستار پایان دادن به اعدام زنان در ایران شدند.
این بیانیه به امضای هشت تن از زنان زندانی سیاسی رسیده و به بیش از ۱۰۰ سازمان و شبکه فمنیستی بینالمللی، سازمانهای بینالمللی مخالف اعدام و حامی زندانیان ارسال شده و از آنها برای اقداماتی مشترک دعوت به عمل آورده است.
زینب جلالیان، نرگس محمدی، گلرخ ایرایی، مریم سادات یحیوی، حورا نیک بخت، سکینه پروانه، مطهره گونهای و ویدا ربانی، زنان زندانی سیاسی امضاکننده این بیانیه هستند.
آنها در این بیانیه از پخشان عزیزی و وریشه مرادی، دو زن زندانی سیاسی کُرد، به عنوان برخی از کسانی که در حال حاضر در معرض خطر جدی اعدام قرار دارند، نام بردهاند.
وریشه مرادی ۲۰ آبان با حکم ابوالقاسم صلواتی و پخشان عزیزی دوم مرداد با حکم ایمان افشاری در دادگاه انقلاب تهران با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شدند.
تایید حکم اعدام عزیزی و صدور حکم اعدام مرادی در هفتهها و ماههای گذشته با اعتراضات گسترده داخلی و بینالمللی همراه شده است.
بیانیه فعالان علیه اعدام از ایران به عنوان یکی از بزرگترین مجریان اعدام در جهان نام برده و تاکید کرده که تنها در سال ۲۰۲۳ دستکم ۸۵۳ نفر از جمله ۲۴ زن و در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۳۸ نفر از جمله شش نوجوان و ۲۹ زن اعدام شدند و بسیاری دیگر همچنان در معرض خطر اعدام قرار دارند.
امضاکنندگان این بیانیه با اشاره به اینکه بیش از نیمی از اعدامهای ثبتشده در ایران مربوط به متهمان مواد مخدر بوده است، یادآوری کردند که بیشتر آنها از جوامع به حاشیه رانده شده و آسیبپذیر بودهاند.
آنها با بیان اینکه اعدام چرخه بیعدالتی و نابرابری را تداوم میبخشد، در بیانیه خود نوشتهاند که بسیاری از زنان محکوم به اعدام از قربانیان خشونت شدید خانگی، ازدواج اجباری و کودکهمسری هستند.
در ماههای گذشته، میزان اجرای احکام اعدام و صدور و تایید احکام اعدام برای زندانیان سیاسی در ایران، افزایش چشمگیری داشته است.
بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، در حال حاضر دستکم ۵۵ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی یا امنیتی زیر حکم اعدام هستند.
در بخش پایانی بیانیه فعالان علیه اعدام، پیشنهادهایی از جمله «دعوت از فعالان فمینیست و فعالان ضداعدام ایرانی» و «در مرکز توجه قرار دادن صدای زنان و افراد جامعه الجیبیتیکیو»، به فعالان و سازمانهای غیرایرانی در راستای همبستگی برای لغو مجازات اعدام در ایران ارائه شده است.
فشار بر مسئولان جمهوری اسلامی برای توقف اجرای حکم اعدام عزیزی و مرادی، حمایت از زنان ایرانی در مبارزاتشان علیه پدرسالاری، خشونت و سرکوب، پیوستن به تجمعات و کارزارهای آنلاین برای لغو اعدامها، وادار کردن مقامات و نمایندگان جمهوری اسلامی به پاسخگویی درباره آمار هشداردهنده اعدام زنان، برخی دیگر از پیشنهادهای ارئه شده از سوی این افراد است.
خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج دانشجویی، گزارش داد که جمهوری اسلامی پیکر جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی را که به دست جمهوری اسلامی در دوبی ربوده شد و زیر حکم اعدام در زندان جان باخت، در چارچوب «رویههای قضایی و دیپلماتیک» به آلمان تحویل داده است.
خبرگزاری دانشجو چهارشنبه ۱۷ بهمن با استناد به پیگیریهای خود از قوه قضاییه جمهوری اسلامی نوشت پیکر شارمهد «پس از انجام مراحل قانونی»، ساعاتی پیش به آلمان تحویل داده شد.
ارگان خبری وابسته به بسیج با اشاره به اینکه روند انتقال پیکر شارمهد به آلمان، در پاسخ به تقاضای خانواده او صورت گرفت، در گزارش خود نوشت او پیش از اجرای حکم اعدام در زندان درگذشت.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، ۲۱ آبان درباره انتقال پیکر شارمهد گفت که اگر درخواستی برای انتقال جسد او باشد، با توجه به قوانین داخلی ایران انجام خواهد شد.
قتل فراقضایی
خبرگزاری میزان هفتم آبان در گزارشی درباره شارمهد نوشت: «با حکم دادگاه صالح محکوم و در تاریخ هفت آبان ۱۴۰۳ به سزای اعمالش رسید.»
پس از آن در ۱۵ آبان، سخنگوی قوه قضاییه گفت که شارمهد پیش از اجرای حکم اعدام، دچار سکته شده و جان باخته است. ساعاتی بعد، دلیل مرگ (سکته) از این خبر حذف شد.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، ۱۹ آبان در پاسخ به سوال نشریه اشپیگل درباره این که چرا جسد شارمهد تحویل داده نشده، گفت اگر خانواده او رسما درخواستی ارائه دهند، مانعی برای این کار وجود ندارد.
او افزود: «اگر خانواده او بخواهند حاضریم کالبدشکافی انجام دهیم.»
ایراناینترنشنال پیش از این و در ۱۲ آبان، در گزارشی به بررسی اطلاعات مبهم درباره چگونگی مرگ شارمهد پرداخت و از قول غزاله شارمهد، دختر او، نوشت که قوه قضاییه اعلام نکرده شارمهد اعدام شده است.
او گفت مقامهای عالیرتبه آلمان به خانوادهاش اطلاع دادهاند جمهوری اسلامی به آنان گفته که شارمهد، مرده است.
استفاده از عبارت «به سزای اعمالش رسید» در بسیاری از رسانهها، به عنوان اعلام خبر اعدام شارمهد تلقی شد.
غزاله شارمهد با بیان اینکه در اغلب گزارشهای رسانههای حکومتی در ایران ننوشتند پدرش اعدام شده، تاکید کرد: «اصلا معلوم نیست پیکر پدرم کجاست. آیا کسی پیکر او را دیده؟ ما سندی ندیدهایم. دولتهای آلمان و آمریکا هم هیچ سند و مدرکی که نشان دهد پدرم زنده نیست ندیدهاند و دولت آلمان صرفا به این دلیل که حکومت تروریستی جمهوری اسلامی گفته است پدرم مُرد، حرف آنها را پذیرفته است.»
ربایش و صدور حکم اعدام
جمشید شارمهد، شهروند ۶۹ ساله متولد ایران با تابعیت آلمانی، دو دهه ساکن آمریکا بود (گرین کارت آمریکا داشت).
او ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ در جریان سفری از آلمان به هند، پس از یک توقف سه روزه در امارات متحده عربی، به دست ماموران جمهوری اسلامی در دوبی ربوده و به ایران منتقل شد.
این زندانی سیاسی پس از تحمل بیش از ۹۰۰ روز حبس در سلول انفرادی از سوی ابوالقاسم صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران و به اتهام «افساد فیالارض» به اعدام محکوم شد.
خبرگزاری میزان، دوم اسفند ۱۴۰۲ به نقل از دادگستری استان تهران گزارش داد حکم اعدام شارمهد بر اساس اتهام «طراحی عملیات انفجار در حسینیه سیدالشهدای شیراز» علیه این زندانی سیاسی صادر شده است. اتهامی که بارها از سوی خانواده این زندانی سیاسی، نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل رد شد و جمهوری اسلامی مدارک مستندی در این زمینه ارائه نکرد.
نماینده دادستان در جلسات دادگاه مستنداتی در توضیح اینکه اتهام ادعایی بر چه اساسی علیه شارمهد مطرح شده، ارائه نکرد و به غیر از آنچه اعترافات این زندانی سیاسی خوانده شد، سند و مدرک دیگری منتشر نشد.
غزاله شارمهد، همان زمان در گفتوگو با رادیو ایراناینترنشنال با اشاره به عادلانه نبودن روند دادرسی پرونده پدرش گفت: «مقامات جمهوری اسلامی خود در ابتدا اعلام کردند ماجرای حسینیه شیراز در پی انفجار در برخی وسایل در زمان برگزاری نمایشگاه جنگ ایران و عراق در این مکان رخ داد و حتی بابت این موضوع از مردم عذرخواهی کردند.»
شارمهد با بیان این که جمهوری اسلامی بعدها این موضوع را بمبگذاری خواند، افزود: «در این سالها چندین شهروند در ارتباط با این موضوع اعدام شدهاند اما باز سراغ دیگران رفتند و باز بحث بمبگذاری و محاکمه و مجازات دیگران را پیش کشیدند.»
حکم اعدام شارمهد در حالی که از رعایت حقوق اولیه شهروندی و داشتن وکیل انتخابی در فرایند دادرسی محروم بود و مدتها در سلول انفرادی و تحت شکنجه و بیخبری از خانواده به سر برد، طی سه ماه در دیوان عالی کشور تایید شد.
او از زمان بازداشت تا تاریخ هفتم آبان ۱۴۰۳، به مدت چهار سال در سلولهای انفرادی یکی از خانههای امن نهادی امنیتی در تهران و بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران موسوم به بند دو-الف در زندان اوین به سر برد.
با گذشت ۱۱۴ روز از انتقال معین خنفری، علی مجدم، محمدرضا مقدم و عدنان موسوی، چهار زندانی سیاسی عرب محکوم به اعدام به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز، گروهی از کاربران در رسانههای اجتماعی درباره بیخبری از وضعیت آنها ابراز نگرانی کردند.
جمعی از فعالان مدنی و سیاسی و اعضای خانوادههای دادخواه از شامگاه سهشنبه ۱۶ بهمن تا صبح چهارشنبه ۱۷ بهمن با استفاده از هشتگهای «#صدوده_روز و #نه_به_اعدام» خواستار پایان دادن به شکنجههای مداوم این چهار زندانی عرب محکوم به اعدام در سلولهای انفرادی و انتقال آنها به بند عمومی شدند.
این گروه از کاربران با اشاره به اینکه خنفری، مجدم، مقدم و موسوی، از زمان انتقال به انفرادی تنها یک بار با خانوادههای خود تماس داشتهاند، تاکید کردهاند که بیخبری از وضعیت این زندانیان در کنار ادامه نگهداری آنها در سلولهای انفرادی، باعث افزایش نگرانی خانوادههایشان شده است.
خنفری، مجدم، مقدم و موسوی، ۲۴ مهر برای اجرای حکم اعدام از زندان شیبان به سلولهای انفرادی زندان سپیدار اهواز منتقل شدند.
پس از آن در اول آبان، ۱۱ تشکل و سازمان رسانهای در بیانیهای با اشاره به خطر اعدام این چهار زندانی سیاسی عرب ایرانی در زندان سپیدار اهواز، خواستار لغو فوری احکام اعدام صادر شده برای آنها شدند.
این بیانیه همچنین بر ضرورت دسترسی این زندانیان به وکیل تعیینی، امکان ملاقات با خانواده و دادرسی منصفانه و علنی پرونده این شهروندان تاکید کرد.
باید صدایشان را شنید
حساب گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، بخشی از نامه مهر ماه سال جاری او در واکنش به انتقال خنفری، مجدم، مقدم و موسوی به سلولهای انفرادی را که با عنوان «برای لغو مجازات اعدام باید به مخالفت همهجانبه با آن برخاست»، منتشر کرده بود، همراه با هشتگهای «#صدوده_روز و #نه_به_اعدام» بازنشر کرد.
ایرایی در این نامه نوشت: «تعدادی زندانیِ سیاسی عرب را جهت اجرای حکم مرگ به سلول انفرادی بردهاند. اگر شنیدن این خبر ما را کمتر از شنیدن اخبار همفکرانمان در شرایط مشابه برانگیخته میکند، به این معناست که ما قابلیتِ بدل شدن به آنی که به انکارِ آن برخاسته بودیم را داریم.»
حساب کاربری «آبان» نیز در حساب ایکس خود نوشت: «نه به اعدام یعنی نه به اعدام. اما و اگرت را برای خودت نگهدار.»
فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی و از اعضای خانوادههای دادخواه در شبکه ایکس نوشت: «چهار زندانی سیاسی محمدرضا مقدم، معین خنفری، علی مجدم و عدنان موسوی بر اساس قانون ناعادلانه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شدهاند و هر لحظه ممکن است جانشان گرفته شود. بیایید همصدا فریاد بزنیم نه به اعدام، نه به جمهوری اسلامی.»
آرش صادقی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی پیشین، با انتشار مطلبی در حساب ایکس خود نوشت: «انفرادی خودش به اندازه کافی وحشتناک است اما تصور کنید بیش از ۱۱۰ روز در سلولی بدون تماس با هیچکس، بدون هیچ خبری از بیرون و بدتر از همه، در انتظار مرگ ... هر روز صبح چشم باز کنید و ندانید که آیا امروز روز آخر است؟ هر شب بخوابید با این فکر که شاید امشب شب آخر باشد.»
این فعال حقوق بشر با یادآوری اینکه کسی نمیداند طی این مدت چه بر سر این چهار زندانی محکوم به اعدام آمده است، تاکید کرد: «آنها وجود دارند. آنها هنوز زندهاند و این یعنی هنوز میتوان کاری کرد. باید صدایشان را شنید، قبل از آنکه خیلی دیر شود.»
شش زندانی سیاسی عرب محکوم به اعدام
عدنان موسوی (غبیشاوی)، علی مجدم، معین خنفری و محمدرضا مقدم، طی سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ همراه با دو تن دیگر به نامهای حبیب دریس و سالم موسوی بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شدند.
آنها در دادگاه متهم شدند که از طریق عضویت در گروه «حرکت النضال»، در عملیاتهای جداگانه دو بسیجی به نامهای «علی صالحی مجد» و «یونس بحر» را در آبادان، یکی از کارکنان نیروی انتظامی به نام «اللهنظر صفری» و یک سرباز وظیفه به نام «محمدرضا رفیعینسب» را در بندر «امام خمینی»، به قتل رساندند.
سایت حقوق بشری هرانا اسفند ۱۴۰۱ در گزارشی نوشت که این شهروندان در اعترافاتی که مشخص نیست تحت چه شرایطی از آنها اخذ شده، به ارتکاب اعمال دیگری همچون «ارتباط با عناصر اصلی گروه حرکت النضال در اروپا و جابهجایی ارز و حواله از طریق یک بانک خارجی» اعتراف کردهاند.
بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، در حال حاضر دستکم ۵۵ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی یا امنیتی زیر حکم اعدام هستند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در پنجاهوچهارمین هفته با اعتصاب غذای جمعی از زندانیان زندان گنبدکاووس، به ۳۵ زندان کشور گسترش یافت. اعضای این کارزار در بیانیهای تبدیل شدن آن به یک کنش همگانی را نشاندهنده «اعتراض به تمامیت حکومتی مستبد» دانستند که بدون اعدام دوام نمیآورد.
در بیانیه این کارزار که نسخهای از آن سهشنبه ۱۶ بهمن به دست ایراناینترنشنال رسید، آمده که از ابتدای بهمن تاکنون، بیش از ۳۰ زندانی از جمله یک زن در زندانهای ایران به دار آویخته شدند.
این بیانیه از صدور حکم اعدام برای منوچهر فلاح، یکی از اعضای خود به عنوان «اقدامی ضدانسانی» نام برد و تاکید کرد که این زندانی سیاسی در «یک روند دادرسی بسیار ناعادلانه، مبهم و بدون حضور وکیل»، به اعدام محکوم شده است.
فلاح که تیر ماه ۱۴۰۲ بازداشت و پس از پایان بازجوییها به زندان لاکان رشت منتقل شد، ۱۴ بهمن با حکم شعبه دوم دادگاه انقلاب این شهر به اتهام «محاربه از طریق اقدام علیه امنیت ملی» به اعدام محکوم شد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» که با هدف اعتراض به اعدامهای گسترده در ایران شکل گرفت و هفته گذشته به اولین سالگرد خود رسید، در بیانیه این هفته خود هدف حکومت از این احکام و «اتهامات خودسرانه و سیستماتیک» را «ایجاد وحشت در جامعه و جلوگیری از اعتراضات خیابانی و قیام»، عنوان کرد.
نویسندگان بیانیه این هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تاکید کردند: «فراموش نکنیم علی خامنهای پیشتر اذعان کرده بود که قضات در احکام خود هیچ توجه و اعتنایی به مبانی حقوق بشر بینالمللی نداشته باشند.»
این بیانیه ضمن قدردانی از فعالیتهای حمایتگرانه در فضای اجتماعی و رسانهای و تجمعات خارجی و داخلی اقشار مختلف در سالگرد این کارزار، اظهار امیدواری کرده است این حمایتها در راستای دفاع از حق حیات و مبانی حقوق بشر تداوم داشته باشد.
اعتصاب غذای زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» از نهم بهمن ۱۴۰۲ با شدت گرفتن موج اعدامها در ایران، با درخواست توقف صدور و اجرای این احکام، از سوی زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار آغاز شد.
در هفتههای بعد، زندانهای دیگری به این کارزار پیوستند و اکنون در پنجاهوچهارمین هفته، زندانیان محبوس در ۳۵ زندان سراسر ایران دست به اعتصاب غذا زدهاند.
بندهای زنان، چهار و هشت زندان اوین، واحدهای دو و چهار قزلحصار، مرکزی کرج، تهران بزرگ، خورین ورامین، اراک، خرمآباد، اسدآباد اصفهان، دستگرد اصفهان، شیبان اهواز، سپیدار اهواز، نظام شیراز، بندهای زنان و مردان عادلآباد شیراز، برازجان، رامهرمز، بم، کهنوج، طبس، جوین، وکیلآباد مشهد، قائمشهر، بندهای مردان و زنان لاکان رشت، رودسر، حویق تالش، اردبیل، تبریز، ارومیه، سلماس، خوی، نقده، سقز، بانه، مریوان، کامیاران و گنبدکاووس، زندانهایی هستند که به این کارزار پیوستهاند.