مراد ویسی در برنامه روزانهاش در ایران اینترنشنال، خبرهای مهمی را که در لابهلای اخبار دیده، همراه با نکات تحلیلی و سوابقی که هر خبر ممکن است داشته باشد، گردآوری میکند تا اگر کسی فرصت پیگیری اخبار را نداشته باشد، بتواند با دیدن این برنامه از مهمترین اخبار روز مطلع شود.
این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد.
یکی از مقامات ارشد حزبالله این حادثه را بزرگترین نفوذ امنیتی اسرائیل از زمان تاسیس حزبالله توصیف کرده است. این عملیات بار دیگر نشاندهنده برتری تکنولوژیک، اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل نسبت به جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن است.
در این عملیات، اسرائیل از یک سو برتری تکنولوژیک خود را با نفوذ به سامانههای ارتباطی حزبالله به نمایش گذاشت و از سوی دیگر، این نشان از برتری اطلاعاتی اسرائیل بود.
اسرائیل همچنین توانست این برتری تکنولوژیک و اطلاعاتی را به برتری عملیاتی تبدیل کرده و در یک عملیات پیچیده، چند هزار عضو حزبالله را هدف قرار دهد.
تاثیر روانی این عملیات که نوعی تحقیر حزبالله بود بسیار مهمتر از جنبه عملیاتی آن است. این عملیات اعتماد بهنفس نهادهای اطلاعاتی اسرائیل را که پس از حمله هفتم اکتبر حماس زیر سوال رفته بود، تقویت کرد.
از سوی دیگر، به روحیه نیروهای حزبالله آسیب زد و نشان داد که ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی آنها نفوذپذیر و آسیبپذیر هستند.
در ماههای گذشته، اسرائیل با هدف قرار دادن اسماعیل هنیه رهبر حماس در تهران و ترور او این برتری تکنولوژیک، اطلاعاتی و عملیاتی خود را به نمایش گذاشته بود. آن عملیات در حساسترین شرایط امنیتی و در یکی از محافظتشدهترین روزها، یعنی مراسم تحلیف پزشکیان انجام شد.
همین ویژگی در نحوه ترور محمدرضا زاهدی، فرمانده ارشد سپاه در سوریه و لبنان نیز مشاهده شد؛ جایی که یک هواپیمای اف-۳۵ اسرائیلی با شلیک موشکی از ارتفاعات جولان به سوی دمشق، ساختمان محل اقامت زاهدی را دقیقا هدف قرار داد و او را به همراه چند فرمانده دیگر سپاه به قتل رساند.
پیش از آن نیز، اسرائیل محسن فخریزاده، مسئول برنامه هستهای نظامی جمهوری اسلامی را با استفاده از تیربار اتوماتیک به قتل رسانده بود.
در مقابل، جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن بیشتر متکی به حملات انبوه موشکی و پهپادی به اسرائیل هستند. حمله فروردینماه جمهوری اسلامی به اسرائیل، حملات راکتی و پهپادی حزبالله به شمال اسرائیل در ماههای اخیر و حمله موشکی اخیر حوثیها به تلآویو از نمونههای این حملات هستند که عمدتا دقت کافی ندارند.
در واقع، جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن تاکنون نتوانستهاند بهطور مستقیم به فرماندهان و مسئولان اسرائیلی دسترسی یافته و آنها را ترور کنند.
•
•
در تازهترین مورد، اسرائیل اعلام کرده که تلاش حزبالله برای ترور آوی کوخاوی، فرمانده سابق ارتش اسرائیل را نیز خنثی کرده است.
یکی دیگر از نکات مهم در عملیات اخیر اسرائیل و انفجار پیجرهای اعضای حزبالله این است که مجتبی امانی، سفیر ایران در بیروت نیز در میان مجروحان این حادثه قرار دارد. این موضوع نشاندهنده روابط نزدیک بین حزبالله و سفیر جمهوری اسلامی است که از زمان تاسیس حزبالله تا کنون وجود داشته و چندان هم پنهان نبوده است.
دو نکته دیگر در این عملیات اسرائیل و بهویژه مجروح شدن سفیر ایران، حائز اهمیت است.
نخست، عزم بنیامین نتانیاهو و نهادهای اطلاعاتی اسرائیل برای شاخ به شاخ شدن با حزبالله و جمهوری اسلامی و دوم اینکه جمهوری اسلامی با مجروح شدن سفیر خود تحت فشار بیشتری از سوی طرفدارانش برای پاسخ به اسرائیل قرار گرفته است، در حالیکه هنوز به ترور هنیه در تهران پاسخی نداده است.
در دو ماهی که از ترور هنیه گذشته، فرماندهان سپاه به طور مداوم از انتقام سخت سخن گفتهاند، اما طرفداران آنها شاهد بودهاند که این وعدهها تنها در حد رجزخوانی باقی مانده است.
حال که سفیر ایران در بیروت نیز مجروح شده، فشار بر سپاه افزایش یافته است. چرا که اسرائیل به طور مداوم حملات خود را انجام میدهد و فرماندهان سپاه تنها به سخنرانیهای بیعمل اکتفا کردهاند.
نکته پایانی در مورد این عملیات اسرائیل علیه اعضای حزبالله این است که این عملیات شرایط دولت جو بایدن را نیز پیچیدهتر کرده است.
دولت بایدن بهطور مداوم در تلاش است تا مانع از وقوع جنگ تمامعیار بین حزبالله و اسرائیل شود و تمایلی ندارد که ۵۰ روز مانده به انتخابات آمریکا شاهد آغاز این جنگ و احتمالا ورود آمریکا به این درگیری باشد.
با این حال، نتانیاهو چندان اعتنایی به ملاحظات بایدن نمیکند و به پیشبرد اقدامات خود علیه جمهوری اسلامی و حزبالله ادامه میدهد. در همین راستا، وزارت خارجه آمریکا نیز سریعا موضعگیری کرده و اعلام نموده است که از این عملیات اطلاعی نداشته و از جمهوری اسلامی خواسته تا از تشدید تنشها در منطقه خودداری کند.
نیویورک تایمز به نقل از چند مقام آگاه گزارش داد حزبالله بیش از سه هزار پیجر به شرکت تایوانی گولد آپولو سفارش داده بود که اسرائیل پیش از ورود این پیجرها به لبنان، در داخل آنها مواد منفجره جاسازی کرد. طبق این گزارش، حزبالله برخی از این پیجرها را به ایران و سوریه داده بود.
بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، مسئولان زندان اوین روز ۲۷ شهریور از اعزام نرگس محمدی، فعال حقوق بشر، به بیمارستان برای آنژیوگرافی و تعویض استنت قلب جلوگیری کردند.
یک منبع مطلع از وضعیت محمدی به ایراناینترنشنال گفت اعزام این فعال حقوق بشر زندانی به بیمارستان، با وجود وخامت وضعیت جسمانی، نامهنگاری پزشک متخصص با زندان و آماده بودن مجوز اعزام او، برای دومین هفته متوالی به بهانه نبودن مامور و پاسیار زندان برای اعزام لغو شده است.
پیش از این در مرداد ماه، کمیته راهبردی ائتلاف بینالمللی «آزادی نرگس» با انتشار بیانیهای ضمن ابراز نگرانی شدید و هشدار درباره وخامت وضعیت سلامت محمدی خواستار آزادی فوری و دسترسی کامل و مستقل او به خدمات درمانی شده بود.
این بیانیه با بیان اینکه محمدی در بهمن ۱۴۰۰ با گرفتگی ۷۵ درصدی یکی از شریانهای اصلی قلب، تحت آنژیوپلاستی فوری قرار گرفت و یک لوله توری یا استنت در آن شریان کار گذاشته شد، اعلام کرد: «نتایج آزمایشات پزشکی جدید نشان میدهند این استنت بنا به انسداد جدید نیاز به جایگزینی دارد و احتمالا دو رگ قلبی-عروقی دیگر نیز به مداخله مشابهی نیاز خواهند داشت.»
ائتلاف آزادی نرگس روز سهشنبه ۲۲ خرداد امسال آغاز به کار کرد و بنیاد نرگس، انجمن قلم (PEN) آمریکا، سازمان گزارشگران بدون مرز و سازمان فرانتلاین دیفندرز از جمله حامیان اصلی آن هستند.
به نوشته این ائتلاف، محمدی در هشت ماه گذشته از درد شدید در ناحیه کمر و زانو رنج کشیده و بنا بر تشخیص تیم پزشکی متخصص و آزمایشهای سیتیاسکن و امآرآی، این مساله ناشی از آسیبدیدگی دیسک ستون فقرات است.
این بیانیه با تاکید بر اینکه مراتب درمان این عارضه نیاز به فیزیوتراپی و سایر درمانهای منظم دارد، نوشت که در هشت ماه گذشته سه بار با مقامات زندان مکاتبه شده اما هر بار با انجام آن مخالفت شده است.
این فعال حقوق بشر زندانی در بهمن ماه ۱۴۰۲ هم تحت آندوسکوپی قرار گرفت و نتایج آن حاکی از وجود زخمهایی در معده و مری او بود.
او هماکنون برای درمان این عارضهها دارو مصرف میکند.
او در سالهای گذشته بارها با عناوین اتهامی مختلف به دلیل فعالیتهای حقوق بشریاش بازداشت، محاکمه و حدود شش سال زندانی شد.
این فعال حقوق بشر آخرین بار در آبان ۱۴۰۰ بازداشت شد و از آن زمان تاکنون در پروندههای مختلف مجموعا به ۱۳ سال و سه ماه زندان محکوم شد.
۱۵۴ ضربه شلاق، چهار ماه رفتگری و نظافت خیابانها، دو سال ممنوعالخروجی، دو سال منع استفاده از تلفن هوشمند، دو فقره جزای نقدی، محرومیتهای اجتماعی و سیاسی و تبعید، دیگر مجازاتهای تعیین شده برای او هستند.
در سالهای گذشته گزارشهای متعددی درباره عدم رسیدگی پزشکی به زندانیان سیاسی و زیر پا گذاشتن حق دسترسی آنان به درمان مناسب از سوی مسئولان زندانها در ایران منتشر شده است.
در این سالها افرادی از جمله ساسان نیکنفس، بهنام محجوبی، بکتاش آبتین و جواد روحی، جان خود را در زندان از دست دادند.
جمهوری اسلامی هیچ مسئولیتی در قبال مرگ این افراد که به دلیل اعمال فشار، شکنجه و ارائه ندادن خدمات پزشکی بوده، نپذیرفته است.
علاءالدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، با اشاره به زخمی شدن مجتبی امانی، سفیر جمهوری اسلامی در لبنان، در پی انفجار پیجر حزبالله گفت: «علیه سفیر که نماد ملت ما در خاک لبنان است، تعرض انجام دادند و هر چه سریعتر پاسخ قاطعی به اسرائیل بدهند.»
به گزارش رسانههای لبنانی، وزیر خارجه و وزیر بهداشت جمهوری اسلامی در تماس با همتایان لبنانی خود برای ارائه امکانات پزشکی به لبنان اعلام آمادگی کردند و تاکید کردند که ایران آماده است هواپیمایی برای انتقال مجروحان انفجارها، به ویژه کسانی که نیاز به جراحیهای چشمی دارند، ارسال کند.
همزمان با دومین سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد، بهاره هدایت، فعال و زندانی سیاسی، در مصاحبه با نشریه فرانسوی «فیگارو» گفت زنان در ایران «حاضرند بمیرند ولی حجاب نپوشند».
او در این مصاحبه که روز ۲۵ شهریور در فیگارو منتشر شد، تاکید کرد چیزی که پیش از همه برایش جالب است این است که بحث حجاب دیگر قابل مذاکره نیست و دختران «نسل زد» میخواهند خودشان انتخاب کنند نه با محدودیت.
نسل زد که در جهان با عنوان عامیانه «زومر»ها هم شناخته میشوند همان دهههشتادیهای ایران هستند؛ نسلی که از ابتدای تولد، شاهد پیشرفت اینترنت و تکنولوژیهای دیجیتالی بودهاند و به همین دلیل به آنها بومیهای دیجیتال هم میگویند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که دیدگاه سیاسی ابین نسل متفاوت است، محافظهکاری سیاسی نسلهای قبل را ندارند و باورهای سیاسیشان پیشروتر و آوانگاردتر است.
هدایت در گفتوگو با فیگارو افزود دیدگاه نسل زد واضح و فراتر رفتن از گفتمان اصلاحطلبی قبلی و خواست آشکار سرنگونی رژیم در ایران است و جوانان در این کشور از هرگونه امتیاز دادن به جمهوری اسلامی سر باز میزنند و جنبشی که به راه انداختهاند با هر نوع تبعیض اعم از جنسی، مذهبی، قومی و اجتماعی مخالف است.
همزمان با این سخنان، گروهی از زنان ایرانی در با کارزاری خودجوش در شبکههای اجتماعی که بدون ترس از فشار و سرکوب حکومت، تصاویر خود را بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی با متن مشترک «من یک نفرم یکی از بیشمار زنان شهر» منتشر کردهاند.
این در حالی است که فشارها برای تحمیل حجاب اجباری از سوی نهادهای حکومتی ادامه دارد.
این کنشگر سیاسی که در حال حاضر در مرخصی بیماری به سر میبرد، در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان نافرمانی ادامهدار زنان ایرانی را با وجود سرکوب حکومت توضیح داد، گفت دختران نسل زد اعتماد به نفس باورنکردنی دارند و نافرماناند.
به گفته او، این نسل از هیچ شکلی از اقتدار را به رسمیت نمیشناسد و اگر چیزی را دوست نداشته باشد، آن را کاملا رد میکند.
او در ادامه اظهاراتش، حجاب اجباری را در مرکز بحث نسل جدید جوانان در ایران توصیف کرد و گفت این نسل مبارزه با حجاب اجباری را به مبارزه علیه ساختار جمهوری اسلامی پیوند میزند: «دو مبارزه جداییناپذیر مانند دوقلوهای به هم چسبیده.»
هدایت با اشاره به ممنوعیتهای قانونی در ایران برای زنان از جمله برای شهادت در دادگاه، حضانت فرزند و دیه، «ابزار اصلی این ظلم» را حجاب دانست.
او موضوع دفاع برخی افراد در غرب از حجاب را مطرح کرد و گفت: «این حجابی که به ما تحمیل میشود یک تکه پارچه ساده نیست... من در قلب خاورمیانه زندگی میکنم. من برای دموکراسی مبارزه میکنم. حجاب ابزار ظلم و ستم است: بر بدن من، بر اندیشه من، بر سرنوشت من.»
این فعال سیاسی در مصاحبه با فیگارو از غرب خواست از چانهزنی با جمهوری اسلامی دست بردارد.
هدایت تاکید کرد سرکوب مردم از سوی حکومت جمهوری اسلامی به این دلیل است که ترسیده و تلاش میکند زمان بخرد، «اما خواستههای برآوردهنشده فقط دوباره، به شکلی دیگر، در زمانی دیگر سر بر میآورد. نسل جدیدی که میآید حتی رادیکالتر و مصممتر خواهد بود».
او در تیر ماه هم در مصاحبه با ایراناینترنشنال با اعتراض به روشنفکران و نخبگانی که مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند، خواستار گردن گذاشتن به نظر مردم و نه قاطع آنها به جمهوری اسلامی شد.
این کنشگر ۴۲ ساله که فعالیت سیاسی خود را با خط فکری اصلاحطلبی از اوایل دهه ۸۰ شمسی شروع کرد، تاکنون سالها زندان از جمله هفت سال حبس بعد از اعتراضها به نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸ را تحمل کرده است.
او در سالهای اخیر با تجدیدنظر در دیدگاه سیاسیاش خواهان براندازی جمهوری اسلامی شده است.
هدایت دی ماه سال گذشته با انتشار نامه مفصلی از زندان اوین با عنوان «ما لیبرالها کجای میدان براندازی ایستادهایم؟»، خواستار تقویت حضور نیروهای لیبرال در عرصه سیاست شد.