حسین رزاق، فعال سیاسی درباره دلایل تحریم انتخابات از سوی مردم و تغییر رویکرد اصلاحطلبان برای بازگشت به قدرت در جمهوری اسلامی توضیحاتی را ارائه کرد.
رزاق به ایران اینترنشنال گفت: «اصل بحران در ایران خود حاکمیت جمهوری اسلامی است و چرخش سیاسی اصلاحطلبان به سمت رقابت در انتخابات اشتباه بود.»
او افزود: «مسعود پزشکیان حتی حاضر نیست از یک زندانی سیاسی نام بیاورد.»
پیشتر این زندانی سیاسی پیشین، مواضع هفته اخیر گروهی از نخبگان در مخالفت با تحریم انتخابات را نادیده گرفتن مقاومت مدنی مردم و «خودزنی» خوانده بود.
رزاق گفت این گروه از سیاسیون و نخبگان نباید با «امید واهی تغییر معنادار با مصلحی تقلبی، هموارگر بقای ظلم و رفوکار ظالم» شوند.
شاهد علوی، تحلیلگر ایران اینترنشنال معتقد است که رشد آرا در دور دوم انتخابات منطقی نبود.
او گفت: «بعد از اعلام ساعت اولیه رایگیری و جمعشدن شعبههای روستایی اخذ رای، اتفاق عجیبی بین ساعت شش تا هفت عصر در شعبههای شهری میافتد و حضور متوسط ۳۲ نفر در هر شعبه در ساعتهای قبل، به یکباره ۹۶ نفر میرسد.»
محسن سازگارا، تحلیلگر سیاسی به ایران اینترنشنال گفت که علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در نهایت تصمیم میگیرد که چه کسی از صندوقهای رای بیرون بیاد.
پیشتر مسعود پزشکیان در سخنرانی در محل دفن روحالله خمینی گفت: «اول باید از خامنهای تشکر کنم، قطعا اگر او نبود، تصور نمیکنم به این راحتی اسم من از صندوقها در میآمد.»
پزشکیان در جریان کارزار انتخاباتی خود گفته بود که برنامهای ندارد و سیاستهای خامنهای را اجرا خواهد کرد.
مراد ویسی، تحلیلگر ایران اینترنشنال گفت که چشماندازی برای تحقق وعدههای مسعود پزشکیان وجود ندارد.
او گفت: «حتی اگر مجلس و خامنهای با پزشکیان موافق نباشند اما صداقت ایجاب میکند که لایحه عفاف و حجاب را از مجلس پسبگیرد.»
این تحلیلگر افزود: «رئیسجمهور قبلی این لایحه را داده است و اگر پزشکیان با این لایحه مخالف است صریحا اعلامکند که من این لایحه را از مجلس پسمیگیرم.»
انتخاب جانشین ابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری به پایان رسید و اکنون این نکته مهم است که آیا در پیمودن مسیر طولانی و سخت آزادی، همچنان توپ در زمین جامعه مدنی است؟
نکته دیگر این است که جامعه مدنی چگونه از نارضایتی برای گذار از نظام اقتدارگرا بهره بگیرد.
این یادداشت هفت نکته مهم را درباره انتخابات دو مرحلهای و پیروزی مسعود پزشکیان بررسی میکند.
مشروح تحلیل را در اینجا بخوانید.


انتخاب جانشین ابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری به پایان رسید اما راه سخت و طولانی آزادی، به تعبیر نلسون ماندلا، ادامه دارد. توپ تغییر همچنان در زمین جامعه مدنی است و این که چگونه نارضایتی فراگیر و مخالفت گسترده به گذار از رژیم اقتدارگرای مستقر در ایران منتهی شود.
این یادداشت هفت نکته مهم را درباره انتخابات دو مرحلهای و پیروزی مسعود پزشکیان مورد بررسی قرار میدهد.
نخست؛ هر سخنی درباره این انتخابات بدون اشاره به کاهش معنادار میزان شرکت شهروندان و افت تاریخی نرخ مشارکت، ناقص و بلکه نادقیق است.
شرکت نکردن دستکم ۶۰ درصد شهروندان در دور نخست و پرهیز بیش از ۵۰ درصد ایرانیان از مشارکت در دور دوم، ابعاد نارضایتی از رژیم سیاسی و نظام حکمرانی را بهگونهای بیسابقه عریان کرد.
دوم؛ مشارکت نکردن بسیاری از چهرههای اجتماعی و سیاسی، از هنرمندان مشهور و ورزشکاران سرشناس تا رهبران «جنبش سبز» و زندانیان سیاسی، و نیز گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی، از جبهه ملی ایران تا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و از اتحادیههای مستقل کارگری تا انجمنهای دانشجویی، تداوم خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سطح و مداری جدید بود. جنبشی اعتراضی که درونمایه آن «نه»گویی به نمایش انتخاباتی بود.
سوم؛ پرهیز از شرکت در انتخابات، تنها با رویکردی سلبی، یعنی خودداری از همراهی با حاکمیت زورگو و تزویرگر، انجام نشد، بلکه وجهی اثباتی و ایجابی داشت: تقویت جنبش مقاومت مدنی و تجمیع قدرت بیقدرتان با سمتوسوی تغییرات ساختاری و گذار به دموکراسی.
مخالفان مشارکت بهدنبال مشهود کردن بحران مشروعیت نظام نبودند، بلکه بسط و تقویت نیروی مقاومت مدنی برای گذار به دموکراسی را تعقیب میکردند.

چهارم؛ بیگمان، شهروندان ناراضی و تغییرخواه را نباید به تحریمکنندگان انتخابات تقلیل داد. بخش مهمی از حامیان پزشکیان و افرادی که به او رای دادند، شهروندان تغییرخواهی هستند که اعتراض به وضع مستقر و تحول را در شرایط کنونی با همراهی با نامزد اصلاحطلب پیگیری کردند. بهویژه در دوم که نامزد رقیب، باند تمامیتخواه و فرقهای ایدئولوژیک را نمایندگی میکرد.
پنجم؛ پزشکیان در حالی رییسجمهور شده که رقیب او حدود ۴۴ درصد آرای شرکتکنندگان در انتخابات را از آن خود کرده است. این به معنای وجود جبههای پرتوان از منتقدان دولت مستقر، افزون بر شهروندان مخالف تمامیت نظام سیاسی و ناراضی از حاکمیت است.
از این زاویه، پزشکیان نهتنها از فردای ریاستجمهوری باید به وعدههایش عمل کند و به مطالبات شهروندان معترض و ناراضی پاسخ گوید، بلکه ناگزیر است منتقدان اصولگرا و رقبای سیاسی حاشیهساز در ساختار قدرت را هم لحاظ کند.
ششم؛ هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی با محوریت خامنهای، کوشید با تایید صلاحیت پزشکیان، به نظام بیش از پیش بیاعتبارشده پس از اعتراضهای آبان ۹۸ و خیزش «زن، زندگی، آزادی»، روکشی از مشروعیت بپوشاند. پروژهای نه چندان کامیاب و ایبسا ناکام با توجه به تحریم فراگیر.
افزون بر این، با توجه به تغییرات اجتنابناپذیر و قابل حدس در نظام اداری و قوه مجریه، حواشی و عوارض و پیامدهای ریاست جمهوری پزشکیان مشخص نیست.
با تمام اینها، یک واقعیت مهم آن است که پزشکیان و حامیان اصلاحطلبش، ضربهگیر ولایت فقیه شدهاند و از این پس تا اطلاع ثانوی، متولی اصلی پاسخگویی به معترضان و ناراضیان.
آخر؛ نه جمهوری اسلامی با انتخاب پزشکیان به استقراری ویژه رسیده و نه روند گذار به دموکراسی با این انتخابات دچار دگرگونی شده است.
به تعبیر نلسون ماندلا، «راه سخت و طولانی آزادی» ادامه دارد. توپ همچنان در زمین جامعه مدنی است. اینکه حامیان گذار به دموکراسی چگونه از پتانسیل و توان بسیار ارزشمند نارضایتی و مخالفت و اعتراض آشکار و پنهان در جامعه، برای گذار از نظام اقتدارگرا بهره گیرند.
بهویژه آنکه سیاستورزی در بزنگاه عبور از جمهوری اسلامی در نهایت از «خیابان» و با تکیه بر جنبشهای اجتماعی حامی گذار به دموکراسی میگذرد.
