اسرائیل و آمریکا در حال بحث و رایزنی درباره گزینههای ممکن در مورد اداره غزه پس از جنگ فعلی و تلاش برای ریشهکن کردن حماس در نوار غزه هستند.
والاستریت ژورنال در گزارشی نوشت یکی از گزینهها، اخراج هزاران تن از اعضای ردهپایین گروه حماس پس از پایان جنگ فعلی است؛ هر چند درباره چگونگی انجام این کار صحبتی نشده است.
این ایده شبیه به اخراج اعضای سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و رهبر آن، یاسر عرفات، از لبنان به تونس است.
یکی از تحلیلگران در گفتوگو با والاستریت ژورنال این احتمال را در حال حاضر «غیر واقعی» توصیف کرد.
یک مقام اسرائیلی نیز گفت اعضای حماس احتمالا با اخراج مخالفت خواهند کرد.
این گزارش به نقل از مقامهای بلندپایه اسرائیلی و آمریکایی که نامشان فاش نشده است نوشت گزینه دیگری که از سوی ارتش اسرائیل مطرح شده، تشکیل «مرجع بازسازی غزه» با حمایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی است.
این مرجع وظیفه بازسازی «غزه عاری از حماس» را بر عهده خواهد داشت.
بر اساس این گزارش، از موانع «بزرگ» بر سر راه این طرح، اختلافنظر بین اسرائیل و آمریکا در مورد این است که آیا تشکیلات خودگردان فلسطین بخشی از چنین راهحلی خواهد بود یا نه.
اسرائیل تاکید دارد تشکیلات خودگردان فلسطین مستقر در کرانه باختری، نمیتواند نقشی حکومت در نوار غزه داشته باشد.
از سوی دیگر ریاض و ابوظبی هم باید چنین راهحلی را تایید کنند.

هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا و برنده جایزه نوبل صلح که در ۱۰۰ سالگی درگذشت، نه تنها یک دیپلمات کهنهکار بود بلکه به دلیل ایفای نقش در بسیاری از تحولات جهانی و جهتدهی به دیپلماسی واشینگتن به ویژه در منازعات بینالمللی، نماد سیاست خارجی کشورش به شمار میرفت.
کیسینجر که در ۲۷ مه ۱۹۲۳ در خانوادهای یهودیالاصل در شهر فورت، آلمان به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۸ به همراه خانواده از آلمان تحت کنترل نازیها به ایالات متحده آمریکا گریخت، همواره لهجه زادگاهش را حفظ کرد.
او در این زمینه با کنایه میگفت: «من به هیچ زبانی بدون لهجه صحبت نمیکنم.»
کیسینجر که در دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد، تاثیری ماندگار بر سیاست خارجی آمریکا بر جای گذاشت، تجسم آنچه «رویای آمریکایی» خوانده میشود، بود.
پدر کیسینجر یک مهاجر آلمانی بود که از آزار و شکنجه نازیها در اروپا فرار کرد و به فرزندش اجازه داد شکوه و شهرت بینالمللی را تجربه کند.
برخی از رسانهها و تحلیلگران در معرفی کیسینجر، او را به دلیل نقش داشتن در تحولات مهم و متعدد بینالمللی «آخرین دیپلمات بزرگ» توصیف کردهاند؛ از جنگ ویتنام و رابطه با چین تا منازعات خاورمیانه، و همچنین تنظیم روابط آمریکا با کشورهای آمریکای لاتین و گسترش نفوذ واشینگتن در این منطقه.
به همین دلیل، او شخصیتی بحثبرانگیز و حتی تفرقهانگیز بود که همواره هالهای از رمز و راز رفتار دیپلماتیک او را احاطه کرده بود.
کیسینجر هم مشاور و هم وزیر در دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد بود و هم یکی از متفکران بزرگ سیاست خارجی و روابط بینالملل پس از جنگ جهانی دوم آمریکا به شمار میرفت که بر شکل دادن جایگاه و نقش ایالات متحده در جهان برای چندین دهه تاثیر گذاشت.
کیسینجر در در پانزده سالگی به همراه پدر و مادرش در آمریکا ساکن شد و نام کوچکش از هاینز به هنری تغییر یافت. سپس روزها در یک کارخانه تولید برسهای اصلاح کار میکرد و شبها در کلاس درس شرکت میکرد.
او قرار بود مانند پدرش حسابدار شود، اما در سال ۱۹۴۳، در میانه جنگ جهانی دوم که ایالات متحده در برابر آلمان نازی وارد عمل شد، زندگی او کاملاً تغییر کرد. او یکی از ۲۸۰۰ دانشآموزی بود که در یک برنامه ویژه در لشکر ۸۴ پیادهنظام ثبتنام کردند.
او به دلیل آشنایی با زبان آلمانی در سرویسهای اطلاعاتی آمریکا به آلمان اعزام شد تا پس از جنگ در نازیزدایی کشور شرکت کند.
مربی او یک استاد دانشگاه و همچنین یک پناهنده آلمانی، فریتز کریمر بود که پس از پایان خدمتش به او توصیه کرد در هاروارد ثبتنام کند.
در سال ۱۹۵۰، به لطف پایان نامهای در مورد دیپلماسی مترنیخ، صدراعظم امپراتوری اتریش مدرک خود را در علوم سیاسی با نمره ممتاز به دست آورد.
به عقیده تحلیلگران، دیپلماسی مترنیخ بر دنیای ذهنی و سیاستهای کیسینجر بسیار تاثیر گذاشت. دیگر کسانی که آثارشان الهام بخش او شد، اتو فون بیسمارک صدراعظم آلمان و ریمون آرون فیلسوف سیاسی فرانسوی بود.
کیسینجر پس از اخذ دکترای علوم سیاسی تدریس در هاروارد را آغاز کرد و اولین اثر خود را به عنوان نظریهپرداز با نام «سلاحهای هسته ای و سیاست خارجی» در سال ۱۹۵۷ نوشت.
از نظر او، چالش پیش روی ایالات متحده این است که نشان دهد «دموکراسی میتواند یقین اخلاقی را تعیین کند که بدون توسل به تعصب و همچنین ریسک کردن بدون تضمین موفقیت، عمل کند».
اما در سال ۱۹۶۴ در مبارزات ناموفق نلسون راکفلر، فرماندار ایالت نیویورک، برای انتخابات مقدماتی جمهوریخواهان در رقابت برای رسیدن به کاخ سفید شرکت کرد.
جنگ ویتنام نقطه عطف دیگری در کارنامه نیکسون بود. او در یک ماموریت میدانی در سال ۱۹۶۴، به نتایج بسیار بدبینانهای در مورد اهداف آمریکاییها در این بخش از آسیا رسید.
در سال ۱۹۶۹ به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست جمهوری ریچارد نیکسون منصوب شد و سپس در سال ۱۹۷۳ به وزارت خارجه آمریکا رسید؛ سمتی که تا ژانویه ۱۹۷۷، پس از استعفای نیکسون در سال ۱۹۷۴ و تحت ریاست جمهوری جرالد فورد، حفظ کرد.
هنری کیسینجر معمار دو دستاورد بزرگ نیکسون بود: گشایش روابط آمریکا با چین در چارچوب دیپلماسی موسوم به «پینگ پنگ» و پایان جنگ ویتنام.
پس از توافقات پاریس در ژانویه ۱۹۷۳، او جایزه صلح نوبل را همراه با مذاکرهکننده ویتنامی لو دوک توو دریافت کرد، اما دومی این جایزه را رد کرد زیرا «صلح تضمین نشده» بود.
اعطای نوبل صلح به کیسینجر انتقادهای زیادی را به دنبال داشت و برخی او را به طولانی کردن جنگ در ویتنام و به ویژه نقش داشتن در تصمیم بمباران گسترده در کامبوج متهم کردند.
هنری کیسینجر طراح سیاست تنشزدایی با اتحاد جماهیر شوروی و انعقاد اولین توافق برای محدود کردن سلاحهای هستهای دو قدرت جهانی بود.
پس از چهارمین جنگ اسرائیل و اعراب در سال ۱۹۷۳، موسوم به یوم کیپور، همچنان به عنوان یک مذاکرهکننده خستگیناپذیر در رفت و آمد بین قاهره و اورشلیم عمل میکرد و موفق شد اولین توافق را بین اسرائیل و مصر به دست آورد.
اقدامات او اولین گام و اساس قرارداد کمپ دیوید ۱۹۷۸ شد و راه را برای توافق صلح بین دو کشور هموار کرد.
پس از کودتای ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ در شیلی که طی آن سالوادور آلنده رییسجمهور منتخب این کشور و همچنین چندین هزار شیلیایی کشته شدند، وزیر خارجه وقت آمریکا از ژنرال کودتاگر، آگوستو پینوشه حمایت کرد.
هنری کیسینجر در دورهای درگذشت که جهان همچنان با بیثباتیهای فزاینده روبهروست؛ از جنگ در اوکراین و جنگ بین حماس و اسرائیل، تا بحران گرم شدن کره زمین و سایر مسائل بینالمللی.
او بدون شک استاد بزرگ «دیپلماسی عملگرایانه» بود که به عقیده بسیاری از ناظران، امروز جانشینی در این مقام ندارد.

حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: «در منطق انقلاب اسلامی، دشمنان نظام اسلامی، دشمنان همه بشریت بوده و هستند و امروز جهانیان علیه آنها به پا خاستهاند.» او افزود: «با آمریکا، اسرائیل و هر کس که بزرگی، شرف، عزت، کرامت، بزرگی و عظمت جمهوری اسلامی را هدف قرار دهد میجنگیم.»
باسم نعیم، از مقامات حماس گفت که این گروه روز پنجشنبه نهم آذر، علاوه بر آزادی گروگانها، جنازههای سه اسرائیلی را تحویل خواهد داد.
به گفته او، این سه نفر که هنوز هویتشان مشخص نیست، در جریان عملیات نظامی اسرائیل در غزه کشته شدند.
نعیم افزود در صورت ادامه آتشبس و انجام یک توافق جدید و جامع، حماس آماده گفتوگو درباره آزادی «مردان غیرنظامی اسرائیلی» است.
با تداوم آتشبس، قرار است امروز هشت گروگان دیگر از سوی حماس آزاد شوند.
به عنوان بخشی از توافق آتشبس، حماس قرار است در هر روز از تمدید وقفه در جنگ، دستکم ۱۰ گروگان را آزاد کند.
اسرائیل نیز در مقابل هر روز ۳۰ اسیر فلسطینی را آزاد خواهد کرد.
رسانههای عبری گزارش دادند دو شهروند روسی-اسرائیلی که دیشب در یک معامله جانبی با مسکو آزاد شدهاند، جزو آمار گروگانهای آزاد شده امروز حساب خواهند شد، در حالی که وزارت امور خارجه روسیه، روز پنجشنبه با انتشار بیانیهای از حماس قدردانی و اعلام کرد آزادسازی دو شهروند روس، بخشی از توافق تبادل گروگانها با زندانیان فلسطینی نبوده است. موضوعی که پیش از این هم از سوی رسانهها مطرح شده بود.

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه «اهدای خون صد درصد داوطلبانه در ایران را نشانه بخشندگی مردم در موضوعات انسانی» دانست و گفت: «این ویژگی مردم ما شهرت جهانی دارد و با شهروندان خارجی که برخورد دارم از مهماننوازی ایرانیها نیز به نیکی یاد میکنند.»
وزیر امور خارجه ایالات متحده در چهارمین سفر خود به اسرائیل پس از حمله حماس، روز پنجشنبه ۹ آذر با اسحاق هرتزوگ، رییسجمهوری این کشور دیدار کرد.
آنتونی بلینکن در این دیدار خواهان تداوم آتشبس و وقفه بشردوستانه در جنگ شد.
او آتشبس موقت بین اسرائیل و گروه شبهنظامی حماس را نتیجهبخش توصیف کرد و گفت واشینگتن امیدوار است این روند ادامهدار شود.
بلینکن تاکید کرد دولت جو بایدن از روز نخست حمله حماس بر آزادی گروگانهای ربوده شده تمرکز داشته است.
او اظهار امیدواری کرد در جریان این سفر بتواند با دولت اسرائیل به «مذاکراتی عمیق» درباره مسیر پیشروی در موضوع غزه بپردازد.
هرتزوگ نیز در این دیدار از کوشش بزرگ آمریکا برای آزادی گروگانهای اسرائیلی قدردانی کرد و گفت هنوز ۱۵۰ اسیر دیگر نزد حماس هستند.





