گزارش میدانی نشریه فرانکفورتر آلگماینه از بحران آب در ایران و آرزوی سرنگونی جمهوری اسلامی
هر چه از اصفهان به پایین دست بروید، روستاها فقیرتر و کشاورزان عصبانیترند. در حدود ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سومین شهر بزرگ ایران، حسین، روی بستر خالی زایندهرود ایستاده و جملاتی مانند «آخوندها باید بروند» و «آخرین کسی که برای ما کاری کرد شاه بود» به زبان میآورد.
نشریه «فرانکفورتر آلگماینه» آلمان در گزارشی میدانی و گفتوگو با شهروندان ایرانی، به بحران آب و آرزوی مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی پرداخته است.
شغل حسین، کاشت جو، ذرت و برنج در زمینی بوده که حالا زیر پایش خشک شده است. او مردی حدودا ۵۰ ساله با سبیل، پیراهن جین و کفشهای کتانی است.
•
حسین با اشتیاق میگوید: «از دور میشد بوی برنج را استشمام کرد ....»
امروز اما او به عنوان نگهبان شب در یک کارخانه سیمان کار میکند چون دیگر چیزی در مزارع او رشد نمیکند.
بحران آب اصفهان و آتش زیر خاکستر خشم مردم
در یک دهه گذشته، کمآبی در منطقه اصفهان کار کشاورزی هزاران کشاورز را نابود کرد و جیره آبی که از طریق سیستم آبرسانی پیچیده بین کشاورزان توزیع میشد، به طور فزایندهای کاهش یافت.
دو سال پیش بود که خشم در تظاهرات کشاورزان موج زد. در نوامبر ۲۰۲۱، کشاورزان با استفاده از بولدوزر، خط لولهای که آب را به استان همجوار (یزد) میبرد، تخریب و در مرکز شهر اصفهان، تحصنی اعتراضی در بستر خشک رودخانه در حوالی سیوسه پل برپا کردند.
حسین و پسرش کمال آنجا بودند. او میگوید: «ما دو سال با سازمان آب مذاکره کردیم. وقتی این کار نتیجه نداد، تصمیم گرفتیم اقدام کنیم.»
او ویدیوهای درگیری با پلیس را در تلفن همراهش نشان میدهد که در آن، تودههای متراکم گاز اشکآور و مردانی دیده میشوند که سنگ پرتاب میکنند. یک افسر پلیس، پسرش کمال را با تفنگ شکاری که در این منطقه برای فراری دادن کفتارها و گرگها استفاده میشود، هدف قرار داده است.
حسین گلولههای ساچمهای را بهعنوان مدرک نگه داشته است. ۲۷ گلوله (ساچمه) بدن کمال را سوراخ کرده است. او در آن زمان جرات نکرده به بیمارستان برود تا اینکه یکی از دوستانش که پزشک یک روستا بوده، بیشتر گلولهها را از بدن او خارج کرده است. با وجود این، همچنان سه گلوله در دست او باقی مانده است.
البته دیگرانی هم بودهاند که اوضاع برایشان بوده: یکی از همسایهها بینایی خود را از دست داده است و کشاورزان تصمیم گرفتهاند برای کمک به او پول جمع کنند اما حساب بانکی از سوی نیروهای امنیتی مصادره شده است.
شماری کشته، مجروح و دستگیر شدند اما هیچ اصلاحاتی صورت نگرفته. از آن زمان تاکنون دیگر اعتراض گستردهای به وضعیت آب در اصفهان انجام نشده اما عصبانیت مردم همچنان باقی است.
حسین میگوید: «اوضاع مانند آتش زیر خاکستر است که به راحتی میتوان آن را دوباره شعلهور کرد.»
گزارش فرانکفورتر آلگمانیه در ادامه به اعتراضات پیشین در ایران مانند جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، تجمعهای شهرهای با جمعیت کُرد، اعتراضاتی که در سال ۱۳۹۶ به دنبال افزایش قیمت بنزین شکل گرفت و شلیک سپاه به هواپیمای مسافربری اوکراینی اشاره دارد و آنها را به عنوان نشانههای سوءمدیریت مقامهای جمهوری اسلامی برمیشمارد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» پایههای حکومت را متزلزل کرد
- اینبار همه چیز فرق میکند. هیچ یک از موجهای اعتراضی قبلی به اندازه «جنبش زن، زندگی، آزادی» پایههای جمهوری اسلامی را متزلزل نکرده است.
سرکوب خونین مردم هر گونه امید برای اصلاحات را که برخی قبلا در دل داشتند کاملا از بین برده است. اسلام به عنوان اساس مشروعیت نظام، حتی در نزد متدینها هم تضعیف شده است.
حسین میگوید: «ما قبلا مذهبی بودیم اما الان مسجد نمیرویم و در مراسم محرم شرکت نمیکنیم. فهمیدهایم که به ما دروغ گفتهاند.»
«خدا ما را از شر آخوندها خلاص کند»
۲۵ شهریور، سالگرد مرگ ژینا (مهسا) امینی است و انتظار میرود اعتراضات دستکم بهطور موقت، دوباره شعلهور شود. نیروهای امنیتی و فعالان هفتههاست که در حال آماده شدن هستند و حسین با امیدی مبهم، منتظر آن روز است.
او میگوید: «امیدوارم اتفاقی بیفتد. این که ادارهکنندههای کنونی کشور بروند و به جای آنها کسانی بیایند که توانایی بیشتری دارند.»
بسیار بعید است که این اتفاق بیفتد؛ هیچ رهبری برای مخالفان در داخل کشور وجود ندارد و اکثر فعالان در زندان هستند. تاکنون هیچ تزلزل قابل مشاهدهای در رهبری حکومت جلوه نکرده است. اپوزیسیون در تبعید، دچار دودستگی شده است. با این حال، هیچکس دقیقا نمیداند وقتی علی خامنهای، رهبر ۸۴ ساله جمهوری اسلامی فوت کند، چه اتفاقی خواهد افتاد.
حسین، کشاورز اصفهانی، به دلیل نبود جانشین، از رضا پهلوی، پسر شاه سابق که در سال ۱۳۵۷ سرنگون شد، صحبت میکند. او در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند و در ماههای اخیر به دنبال نقش رهبری مخالفان تبعیدی بوده است.
خشم مردم به شرایط فعلی، دیکتاتوری شاه سابق را در سایه قرار داده است. چشماندازی برای سقوط رژیم فعلی هم نیست اما واقعیتی که در روستاهای پاییندست اصفهان وجود دارد، نشان میدهد نظام احتمالا شکنندهتر از سالهای اولیه تشکیل جمهوری اسلامی شده است.
کشاورز تراکتورسواری میگوید: «امیدوارم خدا ما را از شر آخوندها خلاص کند.»
بحران آب ایران یکی از عوامل محرک افزایش نارضایتی در کشور است و ناپدید شدن زایندهرود تنها یکی از چند نمونه نمادین آن است.
سیاستمداران بیسواد، اکوسیستم ایران را نابود کردند
در شمال غرب ایران، دریاچه ارومیه که زمانی یکی از بزرگترین دریاچههای شور جهان بود، تقریبا به طور کامل خشک شده است.
نشریه فرانکفورتر آلگماینه اجازه سفر به ارومیه را از سوی مقامهای متعدد از جمله نهادهای امنیتی دریافت کرده اما این مجوز چند ساعت قبل از حرکت لغو شده است؛ احتمالا به دلیل اعتراضاتی که در آنجا جریان یافته است.
اعتراضات خشونتآمیزی هم در سال گذشته به کمبود آب در غرب استان خوزستان رخ داد و درگیری با افغانستان بر سر حقابه رودخانه مرزی هیرمند نیز در حال افزایش است.
در هر دو استان سیستان و بلوچستان و خوزستان، بحران آب وضعیت گروههای اقلیت به حاشیه رانده شده مانند بلوچها و عربها را بدتر میکند.
دلایل بحران بسیار زیاد است. کشاورزانِ عصبانی، شاکی هستند که کارخانههای فولاد در فرآیند اعطای امتیاز در اولویت قرار دارند اما کارشناسانی مانند کاوه مدنی، معاون سابق رییس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران به روشهای کشاورزی ناکارآمد اشاره میکنند.
مدنی اکنون در کالج شهر نیویورک تدریس میکند. او مینویسد که دولت ایران به جای ایجاد شغل در سایر بخشها، مدت مدیدی است که به ساختارهای قدیمی یارانه پرداخت کرده است. فقدان فنآوریهای مدرن حفاظت از آب و پروژههای سدسازی مشکوک به این موارد اضافه و افزایش چاههای عمیق غیرقانونی باعث کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده است.
همچنین باغهای مجلل و شهرنشینی باعث مصرف بیشتر آب میشود.
حتی در شهر بزرگ اصفهان هم مشکل آشکار است. رودخانه، روح شهر است. در زیر طاقهای نوکتیز پل خواجو که قدمتی ۳۵۰ ساله دارد، خوانندگان محلی میخوانند: «اصفهان که آمدی، زایندهرود را سلام کن ...»
پایتخت پرافتخار دوران صفویه با پلهای باشکوهش مانند پاریسِ بدون رود سن به نظر میرسد. به همین دلیل است که در میان شهروندان، بحران آب نارضایتی زیادی بهوجود آورده است.
یک کاسب ۵۰ ساله در حالی که از بستر رودخانه صخرهای عبور میکند، میگوید: «تغییرات اقلیمی به دلیل سوءمدیریت و سیاستهای اشتباه، بیشتر از سایر کشورها به ایران ضربه زده است. مسوولان بیسواد هستند و اکوسیستم را خراب کردهاند.»
مرد جوانتری هم همین نظر را دارد. او میگوید: «سیاستمداران نماینده ما نیستند. آنها از جنس ما نیستند.»
آواز خواندن بخشی از مبارزه ما برای آزادی است
پیامدهای اعتراضات اخیر در پی مرگ ژینا (مهسا) امینی در اطراف پل خواجو قابل لمس است. مانند سایر شهرهای ایران، بسیاری از زنان روسری خود را از سر برداشتهاند.
برخی از زنان در حالی که سوار بر دوچرخه هستند باد گیسوانشان را به حرکت درمیآورد. این موضوع به ویژه امام جمعه شهر را عصبانی کرده است.
در گفتوگوها، بسیاری از مردم سه جوان اصفهانی را به یاد میآورند که در ارتباط با اعتراضات خیابانی سال گذشته اعدام شدند.
برخی دیگر به دنبال نوستالژیهای قبل از انقلاب اسلامی هستند. مثل خوانندگان محلی زیر پل خواجو.
اجرای انفرادی خوانندگان زن در ایران ممنوع است و در صورت چنین کاری، آنها با مجازات بین ۱۰ روز تا دو ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق روبهرو هستند.
توجیه رسمی این است که آواز خواندن زنان در ملاءعام میتواند توجه و تمایل [جنسی] غریبهها را جلب کند. با این حال از زمان اعتراضات اخیر، بسیاری از زنان خوانندگی میکنند
یک زن مسن که روسری به سر دارد، میگوید: «آواز خواندن بخشی از مبارزه ما برای آزادی است. با این کار به اربابان قدرت نشان داده میشود که مرگ بسیاری از معترضان، صبر مردم را به سر آورده است.»
...
مانند هر شب، پل خواجو در نور زرد غرق میشود و آن را به پسزمینهای محبوب برای عکس و سلفی گرفتن تبدیل و فضای سالهای دهه ۱۹۷۰ را ناخواسته زیر طاقهای پل نمایان میکند که دوران طلایی موسیقی فولکلور و پاپ ایران بود.
پیرزن روسری خود را مرتب میکند، چشمانش را میبندد و میزند زیر آواز.
برخی شنوندگان و رهگذران به آرامی زمزمه میکنند ترانهای را در مورد یک قلب شکسته و اشتیاق برای یک عزیز.
ناگهان یک نشانگر لیزری سبز رنگ به سمت زن نشانه میرود. یک افسر پلیس با عجله میآید و فریاد میزند: «زن، بس کن!»
جمعیت متفرق میشوند. روز بعد دوباره همه بازمیگردند.
احمد علمالهدی، نماینده خامنهای در خراسان رضوی، با ستایش برنامه مشوکی حکومت گفت: «موشکها و پهپادهای ما باعث شد که دیگر نه آن ترامپ دیوانه و عربدهکش و نه این بایدن بیهوش و بیحواس ما را به حمله نظامی تهدید کند.» او افزود: «بدون دست دادن با آمریکای ناپاک به همه چیز رسیدهایم.»
کاظم صدیقی، رییس ستاد «امر به معروف و نهی از منکر»، در خطبههای نماز جمعه، شهروندان با پوشش اختیاری را «پررو و بیحیا» خواند، چرا که به گفته او به حکومت، مجلس و مقامهای «دلسوز» احترام نمیگذارند. او افزود: «خانوادهها دختران فریب خورده و زنان غافل را از خطر جدی بر حذر دارند.»
مجید نوری، پسر حمید نوری، که به دلیل نقش داشتن در اعدامهای سال ۶۷ به حبس ابد در سوئد محکوم شده، با ادعای اینکه پدرش در زندان تحت «نفوذ و فشار» است، گفت: «به سراغ پدرم رفتند و وعدههای پناهندگی و دیگر وعدههای بسیار خوب دادند، اما آرزوی یک خط علیه حکومت را به دل آنها گذاشت.»
مجید نوری، پسر حمید نوری: در زندان به سراغ پدرم رفتند و وعدههای پناهندگی و دیگر وعدههای بسیار خوب دادند، اما او آرزوی یک خط علیه حکومت را به دل آنها گذاشت
رسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به انتقاد تلویحی وزیر امور خارجه گروه طالبان درباره تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان واکنش نشان داد و گفت با «شخصیسازی» نمیتوان از مسوولیتهای بینالمللی «گریخت».
امیرخان متقی، وزیر امور خارجه طالبان به تازگی بدون اینکه نامی از ایران ببرد، در یک سخنرانی به انتقاد از کشورهایی پرداخت که خواهان برقراری حکومت فراگیر در افغانستان هستند و با کنایه به جمهوری اسلامی گفت: «آنقدر که شما اعدامی دارید، ما در زندانهایمان زندانی نداریم.»
رسول موسوی روز جمعه ۱۰ شهریور در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) به این سخنان متقی واکنش نشان داد و نوشت: «با دوجانبهسازی و شخصیسازی موضوع نمیتوان از مسوولیتهای بینالمللی گریخت.»
او «صلح، ثبات، امنیت و توسعه پایدار» را در گرو استقرار حکومتی فراگیر در افغانستان خواند و ادامه داد: «حکومت فراگیر موضوع قطعنامههای ۲۵۱۳ و ۲۵۹۳ شورای امنیت و اجماع نشستهای وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان در پاکستان، چین، ازبکستان و ایران است.»
دستیار وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی همچنین در پاسخ به انتقاد یک پژوهشگر تاریخ که حرفهای متقی را «دوپهلو» خوانده و گفته بود منظور او «چین» بوده نه ایران، نوشت: «آن هاتف معبد دلفی در یونان باستان بود که حرفهای چندپهلو میزد تا هر کس براساس نیت خویش حرف هاتف را به نوعی تفسیر کند.»
موسوی تلویحا بر این موضوع تاکید کرد که منظور وزیر امور خارجه طالبان بهطور مستقیم ایران بوده نه چین و ادامه داد: «در دیپلماسی نوین دیپلمات باید با شجاعت، صریح، روشن و شفاف منافع ملی کشور خود را بیان کند و اجازه ندهد تفاسیر مختلف از حرفهای او شبههناک باشد.»
امیرخان متقی روز چهارشنبه هشتم شهریور در یک سخنرانی، با اشاره تلویحی به درخواست مقامهای جمهوری اسلامی برای تشکیل حکومت فراگیر در افغانستان این سوال را مطرح کرد که: «آیا شما حکومت فراگیر دارید؟»
او با تاکید بر اینکه «در زندانهای ما آن قدر زندانی نیست که شما اعدام میکنید»، یادآور شد: «در کشور شما هزاران نفر ناپدید شده است اما کسی جرات سوال پرسیدن درباره آن را ندارد.»
وزیر امور خارجه طالبان در این سخنرانی از هیچ کشوری نام نبرد اما جمهوری اسلامی از جمله کشورهایی است که متهم به ناپدید کردن مخالفان خود و اعدام آنهاست و در عین حال بارها از طالبان خواسته تا حکومتی فراگیر تشکیل دهند.
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، خرداد امسال گفته بود طالبان «بخشی از واقعیت افغانستان است نه همه آن».
او گفته بود که ایران تا زمان تشکیل دولت فراگیر، حکومت طالبان را به رسمیت نمیشناسد.
به گفته امیرعبداللهیان، تهران از تشکیل نشدن حکومت فراگیر و منع آموزش زنان از سوی طالبان «ناخرسند» است.
پیش از آن و در فروردین هم ویدیوی کوتاهی از دیدار امیرعبداللهیان و متقی در نشست دو روزه سمرقند منتشر شد که در آن امیرعبداللهیان هنگام استقبال از وزیر امور خارجه طالبان، خطاب به او گفت: «آقای ملا متقی! ما ۲۱ ماه است که منتظر دولت فراگیریم.»
آن زمان هم متقی با کنایه خطاب به وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی گفت: «اگر شما یک نمونه حکومت به اصطلاح همهشمول در منطقه یا جهان به ما نشان دهید!»
تنشهای سیاسی میان تهران و کابل به ویژه بر سر حقابه ایران از رودخانه هیرمند در ماههای گذشته بالا گرفته است اما علاوه بر جمهوری اسلامی، جامعه جهانی هم بارها از طالبان خواسته تا حکومتی فراگیر با مشارکت همه اقوام افغانستان در دولت تشکیل دهند.
با این حال امیرخان متقی در سخنرانی جدید خود چگونگی تشکیل نظام طالبان را یک مساله داخلی دانست و از کشورها خواست در امور این گروه دخالت نکنند.
او پیشتر هم مدعی شده بود حکومت گروه طالبان «همهشمول» است.
بنیاد نوبل اعلام کرد روسیه و بلاروس پس از کنار گذاشته شدن در سال گذشته به دلیل جنگ اوکراین، دوباره به ضیافت جایزه نوبل در استکهلم دعوت شدهاند. ایران نیز پس از اجازه نیافتن برای شرکت در سال گذشته به این رویداد در پایتخت سوئد دعوت شد.