مدیرعامل «پیندو» بهدلیل برگزاری جشن مختلط یلدا به ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد

نیما اشرفزاده، مدیرعامل پلتفرم «پیندو» بهدلیل برگزاری جشن مختلط یلدا در این شرکت به ۷۴ ضربه شلاق محکوم و مجوز و پروانه کسب این مجموعه نیز باطل شد.

نیما اشرفزاده، مدیرعامل پلتفرم «پیندو» بهدلیل برگزاری جشن مختلط یلدا در این شرکت به ۷۴ ضربه شلاق محکوم و مجوز و پروانه کسب این مجموعه نیز باطل شد.
پایگاه خبری زومیت، سهشنبه ۱۸ آذر بخشی از حکم صادره از سوی شعبه ۹ دادگاه تجدیدنظر استان تهران درباره اشرفزاده را منتشر کرد.
بر اساس این حکم اشرفزاده بهدلیل تهیه مکان برای برگزاری جشن مختلط همراه با کشف حجاب، رقص و پایکوبی و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی محکوم شده است.
حمید محمدی، همبنیانگذار دیجیکالا، در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد: «این حکم بهدنبال برگزاری جشن یلدای سال گذشته در دفتر شرکت صادر شد.»
محمدی این حکم را «پیامی ناامیدکننده برای فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران» توصیف کرد و گفت این روند با وعدههای اخیر مقامهای ارشد کشور درباره حمایت از اقتصاد دیجیتال در تضاد است.
او یادآور شد چند هفته پیش فعالان این حوزه در جلسات رسمی با رییسجمهوری و سران سه قوه شرکت کردند و وعدههایی درباره حمایت از توسعه اقتصاد دیجیتال شنیدند، اما صدور چنین حکمی «فاصله عمیق میان گفتار و عمل مسئولان» را نشان میدهد.
او افزود این تصمیم فراتر از یک حکم قضایی است و هشداری نسبت به نبود هماهنگی و نبود عزم جدی برای اصلاح مسیر توسعه در کشور تلقی میشود.
در خبری دیگر، خبرگزاری فارس سهشنبه گزارش داد بنا بر اعلام پلیس، کافه دامون کیش که نقطه شروع و پایان ماراتن کیش بود، با دستور قضایی از سوی نیروی انتظامی پلمب شده است.
پیشتر نیز یکی از مسئولان منطقه آزاد کیش و یکی از پرسنل شرکت خصوصی برگزارکننده ماراتن کیش، بازداشت شده بودند.
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه ۲۵ آبان در گزارشی با اشاره به سخنان مسئولان این قوه در خصوص «مبارزه با بیحجابی»، : «مبارزه با برهنگی و بیحجابی در دستور کار ویژه قوه قضاییه و ضابطان قضایی قرار دارد و صادرکنندگان مجوز و متولیان برگزاری مراسمهای خلاف قانون و شرع، تحت تعقیب قرار میگیرند.»

گلی کوهکن، زن ۲۵ ساله بلوچ و قربانی کودکهمسری که بابت اتهام قتل همسرش به اعدام محکوم شده بود، در پی رضایت اولیای دم از اعدام رهایی پیدا کرد.
خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضاییه جمهوری اسلامی، سهشنبه ۱۸ آذر ویدیویی منتشر کرد که در آن اولیای دم در حضور مقامهای قضایی و با امضای رضایتنامه مکتوب، گذشت خود را بهطور رسمی ثبت و تحویل میدهند.
در ادامه این ویدیو، حیدر آسیابی، رییسکل دادگستری استان گلستان گفت تمام «تشریفات قانونی» برای اجرای حکم اعدام فراهم شده بود، اما روند میانجیگری به مصالحه منجر شد و اولیای دم از اعدام او گذشتند.
پدر مقتول نیز در این ویدیو گفت پس از مراجعه و درخواستهای متعدد افراد برای جلب رضایت و پس از گفتوگو با همسرش، تصمیم به گذشت گرفتهاند.

در ۱۱ آذر جمعی از کارشناسان حقوق بشری سازمان ملل متحد، با انتشار بیانیهای مشترک از جمهوری اسلامی خواستند روند اجرای حکم اعدام این زن قربانی کودکهمسری را متوقف کند.
این کارشناسان تاکید کردند: «اجرای حکم اعدام، نقض جدی و فاحش حقوق بینالملل بشر خواهد بود.»
مای ساتو، گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی، کلودیا فلورس رییس، ایوانا کرستیچ نایبرییس، دوروتی استرادا تانک، هینا لو و لائورا نیرینکیندی اعضای گروه کاری تبعیض علیه زنان و دختران، ریم السالم، گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان و دختران و تومویا اوبوکاتا، گزارشگر ویژه اشکال معاصر بردهداری، این بیانیه را امضا کردند.
کوهکن حدود هفت سال پیش به اتهام قتل همسرش بازداشت و به اعدام (قصاص نفس) محکوم شد و از آن زمان تاکنون در زندان امیرآباد گرگان، در سایه خطر اجرای حکم اعدام، نگهداری میشد.
ایراناینترنشنال ۱۲ آبان گزارش داد که خانواده مقتول در اوایل مردادماه برای گذشت از اعدام (قصاص نفس) شرط دریافت دیه به مبلغ ۱۰ میلیارد تومان تا پایان آذرماه سال جاری و خروج همیشگی این زن از شهر گرگان و ممنوعیت بازگشت به این شهر را مطرح کردند.
کودکهمسری همچنان در شماری از استانهای ایران با فراوانی بالا رخ میدهند. با این حال، جمهوری اسلامی آمار دقیقی از قربانیان کودک-همسری منتشر نمیکند.
روزنامه هممیهن، مهرماه ۱۴۰۲ با استناد به گزارش مرکز آمار ایران نوشت در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۵ هزار و ۹۰۰ دختربچه ازدواج کردند و هزار و ۳۹۲ نوزاد از مادران زیر ۱۵ سال به دنیا آمدند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بارها بر اجرای سیاستهای افزایش جمعیت، فرزندآوری و ازدواج در سن پایین تاکید کرده است.

پلیس فتا صفحه اینستاگرام نیوشا مفیدی، دختری که در کنسرت حمید حامی به تنهایی آواز خوانده بود، را مسدود کرد. صفحه اینستاگرامی یک دختر رپر ایرانی با نام هنری «اِوی» که از تماس نهادهای امنیتی با خود برای حذف صفحه اینستاگرام و توقف فعالیتهایش خبر داده بود نیز از دسترس خارج شد.
تمامی پستهای صفحه اینستاگرامی مفیدی با نزدیک به ۱۲ هزار دنبالکننده پاک و این صفحه به گفته مقامات انتظامی به دلیل «تولید محتوای مجرمانه» بسته شده است.
در روزهای اخیر ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد مفیدی از جایگاه تماشاگران در کنسرت حامی، خواننده پاپ ایرانی، با او همخوانی میکند.
حامی در ادامه، خطاب به دیگران میگوید «بگذارید بخواند» و خودش هم سکوت میکند تا صدای خواننده زن به تنهایی شنیده شود.
مفیدی پیش از این نیز ویدیوهایی از خوانندگی خود در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود.
مقامهای قضایی در سالهای اخیر به ویژه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، صفحات شماری از هنرمندان یا چهرههای فعال در فضای مجازی را مسدود کردهاند.
برخی زنان خواننده مانند بیتا حاجیصادقیان و هیوا سیفیزاده نیز احضار و بازداشت شدهاند.
صفحه اینستاگرام اِوی با نزدیک به ۲۶ هزار دنبالکننده نیز که پیشتر گفته بود نهادهای امنیتی او را تهدید کردهاند و از شهروندان درخواست کرده بود در صورت بیخبری، حواسشان به او باشد، ۱۸ آذر از دسترس خارج شده است.
اوی پیشتر در ویدیویی گفته بود نهادهای امنیتی در تماس با او، ۲۴ ساعت وقت دادهاند تا صفحهاش را پاک کند، اما این کار را انجام نخواهد داد.
این دختر رپر با تاکید بر پایبندیاش به آزادی بیان گفته بود: «تا آخر عمرم پشت مردمم هستم و هر چیزی که متضاد با آزاد زیستن من باشد، حتی اگر به نام شرع مطرح شود، قبول نمیکنم.»
او در پایان این پیام خطاب به مخاطبانش گفت: «این ویدیو را منتشر میکنم که اگر بعد از این ۲۴ ساعت هر اتفاقی برای من افتاد یا صفحهام از دسترس خارج شد، بدانید چه بر سرم آمده و مراقبم باشید.»

جمهوری اسلامی پس از انقلاب ۱۳۵۷ با استناد به تفاسیر فقهی، آوازخوانی زنان را در حضور مردان حرام اعلام کرد. این تصمیم، نقطه پایانی بود بر فعالیت رسمی خوانندگان زنی که پیش از انقلاب در عرصه موسیقی ایران حضور داشتند.
با این تحولات، آثار دهها خواننده زن از رسانههای رسمی حذف و صدایشان به حاشیه رانده شد.
جمهوری اسلامی و مراجع تقلید شیعه، آوازخوانی زنان را موجب تحریک مردان میدانند.
در ماههای اخیر سرکوبها علیه خوانندگان و فعالان حوزه موسیقی که بهویژه به حجاب اجباری معترض بودهاند، شدت گرفته است.
اواخر فروردین امسال بیش از ۱۶۰ خواننده، هنرمند، کنشگر مدنی و تشکل، شامل ۱۹ تشکل داخل ایران، در بیانیهای با اشاره به تشدید اقدامهای سرکوبگرانه جمهوری اسلامی علیه خوانندگان زن، این رویکرد حکومت را بخشی از پروژه سرکوب سیستماتیک زنان و تلاشی برای تثبیت نظامی زنستیز و مبتنی بر تبعیض جنسیتی خواندند.

وبسایت رویداد۲۴ تصویر شبنامهای را منتشر کرده که نزدیک سفارت روسیه در تهران پخش شده است. در این آگهی از مردان ایرانی ۱۸ تا ۵۵ ساله دعوت شده تا با داشتن پاسپورت، یک آزمایش پزشکی و دریافت پاداش ۱۵ تا ۱۸ هزار دلاری و حقوق ماهانه ۲۵۰۰ تا ۲۸۰۰ دلار، به ارتش روسیه بپیوندند.
بر اساس این گزارش آدرس تلگرامی منتشر شده در شبنامه مخاطبان را به کانالی هدایت میکرد که در چند ساعت ناگهان از ۲۰۰ دنبالکننده که به بیش از ۸۰۰ عضو رسید. در این کانال آگهیهایی چندزبانه با وعده قرارداد مستقیم با وزارت دفاع روسیه، مسکن و مراقبت پزشکی رایگان و حقوق ماهانه تا ۲۸۰۰ دلار منتشر شده بود.
طبق این گزارش خبرنگار رویداد ۲۴ با فردی که خود را «کارگزار ارتش روسیه» معرفی کرده، تماس گرفته و او گفته که باید زیر ۴۰ سال باشی، پاسپورت داشته باشی و آزمایشات پزشکیات نشان دهد که اچآیوی و سل نداری.»طبق این گزارش این شخص پس از چند سؤال انتقادی از سوی خبرنگار تماس را قطع کرده است.
این کانال تلگرامی اعلام کرده که تحت «پشتیبانی وزارت دفاع روسیه» است و تصاویری از نیروهای خارجی، از جمله دو ایرانی با لباس نظامی روسی منتشر کرده است.
به گزارش رویداد۲۴ چنین فراخوانهایی در شرایط اقتصادی ایران، تهدیدی امنیتی برای جوانان محسوب میشود.

اگر این روزها بیشتر خستهاید، زودتر عصبانی میشوید، تمرکزتان پایین آمده یا حس میکنید انرژی کافی برای انجام کارهای روزمره ندارید، بخشی از این حس خستگی و بیقراری ناشی از بحرانهای محیط زیستی است که هر روز با آنها مواجهیم.
در میان این عوامل فشارزا، آلودگی هوا نقشی مرکزی و مخرب ایفا میکند؛ چرا که مستقیما کیفیت زندگی روانی و جسمی ما را هدف قرار میدهد. بیآبی و قطعیهای برق نیز بهعنوان عوامل تشدیدکننده، بر بستر این آلودگی، باعث میشوند ذهن و روان ما احساس بیثباتی، اضطراب و خستگی مزمن کند.
اما بیشترین اثر روانی از آلودگی هواست؛ چرا که آلودگی، تهدیدی پایدار و نامرئی است که مستقیما بر مغز و بدن تاثیر میگذارد.
برخی ذرات و ترکیبات شیمیایی موجود در هوا میتوانند وارد جریان خون شوند و با ایجاد پاسخهای التهابی، عملکرد سیستم عصبی و سلامت روان را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
ممکن است هنگام خروج از خانه نفس کشیدن سختتر باشد، مسیر کوتاه تا محل کار انرژی شما را تخلیه کند، یا در ترافیک روزانه، خشم و بیحوصلگی بیشتر سر باز کند.
همین تاثیرات، حتی روی روابط خانوادگی و اجتماعی هم اثر میگذارند و حس ناامیدی، فرسودگی روانی و کاهش انگیزه را ایجاد میکنند.
آلودگی هوا، تهدیدی مزمن بر سیستم عصبی، کارکرد شناختی و اختلالات خواب
آلودگی هوا تنها به ریه و قلب آسیب نمیزند؛ بلکه مستقیما بر خلقوخو، تمرکز، خواب، انرژی روزمره و حتی امید و انگیزه افراد اثر میگذارد.
سازوکار اصلی این تاثیر آن است که آلایندهها وارد جریان خون میشوند و با ایجاد التهاب در بدن، بهسرعت بر مغز و سیستم عصبی اثر میگذارند.
در روزهای آلوده، مغز و بدن حالتی شبیه هشدار دائمی پیدا میکنند و مواد شیمیایی مرتبط با استرس، بیشتر ترشح میشود. این فشار مداوم، تحریکپذیری، اضطراب و خستگی مزمن را افزایش میدهد.
آلودگی هوا همچنین کیفیت خواب را مختل میکند، تمرکز و قدرت تصمیمگیری را کاهش میدهد و انرژی لازم را برای انجام کارهای روزمره تحلیل میبرد.
ذرات آلوده میتوانند تا حدی ریز باشند که بر قسمتهای حساس مغز که مسئول حافظه، یادگیری و تنظیم هیجانها هستند، اثر بگذارند.
وقتی این فشارها مزمن میشوند، ذهن وارد حالت دفاعی میشود؛ فرد احساس میکند کنترلی روی محیط اطراف ندارد و انگیزه برای فعالیتهای اجتماعی و فردی کاهش مییابد.
به زبان ساده، آلودگی هوا نه تنها جسم، بلکه روان و روزمرگی ما را هم فرسوده میکند.
وقتی هوای شهر پر از ذرات آلوده است، حس خستگی و بیانرژی بودن تنها یک تجربه ذهنی نیست؛ بدن و ذهن ما واقعا تحت فشار قرار میگیرند.
آلودگی هوا باعث التهاب و فعال شدن سیستم عصبی میشود و همین التهاب، مغز را در وضعیت استرس مزمن نگه میدارد که نتیجه آن، تحریکپذیری بیشتر، زودتر عصبانی شدن و احساس بیانرژی بودن است؛ همان چیزی که بسیاری از ما آن را در روزهای آلوده تجربه میکنیم.
از مهمترین و پنهانترین تاثیرات آلودگی هوا، کاهش کیفیت خواب است. آلودگی، تنفس شبانه را مختل کرده و در بدن واکنش التهابی ایجاد میکند که چرخه خواب را به هم میزند.
بیدار شدنهای مکرر، خواب سبک و احساس خستگی صبحگاهی، باعث میشود که روز با تنش و بیحوصلگی آغاز شود و کوچکترین مشکلات، بزرگ و خستهکننده به چشم میآیند.
کمبود خواب خود محرک قوی اضطراب، بدخلقی، کاهش آستانه تحمل و ضعف در تصمیمگیری است.
آلودگی هوا در طول روز نیز با کاهش اکسیژنرسانی و افزایش التهاب عصبی، توان مغز را برای پردازش اطلاعات کاهش میدهد که این وضعیت موجب کاهش تمرکز، حواسپرتی و تحلیل رفتن انرژی و توانایی مدیریت کارهای روزمره میشود.
تاثیر آلودگی بر کودکان و نوجوانان نیز عمیق است. مغز کودکان بهدلیل رشد سریع، نسبت به ترکیبات شیمیایی موجود در هوا آسیبپذیرتر است.
کاهش تمرکز، بیقراری، حواسپرتی و افت عملکرد تحصیلی نشان میدهد پیامدهای این بحران تنها محدود به امروز نیست، بلکه بر رشد و یادگیری نسل بعد هم تاثیر دارد و بر نواحی مرتبط با تمرکز، کنترل هیجان و حافظه، اثر میگذارد.
بیثباتی محیطی؛ بیآبی و قطع برق بهعنوان عامل تشدیدکننده فشار روانی
در کنار فشار مستقیم آلودگی هوا، بحرانهای دیگر مانند بیآبی و قطع برق، بهعنوان عوامل تشدیدکننده عمل میکنند که استرس و اضطراب ناشی از آلودگی را دوچندان میکنند.
این بحرانها نیز مانند آلودگی، روند روزمره را به هم میریزند و حس کنترل و پیشبینیپذیری را که برای سلامت روان حیاتی است، کاهش میدهند.
روتینها ستونهای پنهان زندگی هستند که به ما حس ثبات، انسجام و کنترل میدهند.
این روتینها شامل موارد ساده و مهمی مانند ساعات مشخص برای خواب و بیداری، برنامهریزی برای جلسات کاری، قرارهای عاطفی و دوستانه و زمانهای اختصاصیافته برای تحصیل، ورزش یا گردش هستند.
وقتی این ستونها فرو میریزند و شرایط پایدار محیطی دچار مشکل میشود، روان انسان نیز تحت فشار قرار میگیرد.
این وضعیت در ترکیب با فشار جسمی ناشی از آلودگی هوا، منجر به تشدید اضطراب، بیحوصلگی، خستگی ذهنی و ناپایداری خلقی میشود.
احساس بیانگیزگی و درماندگی میتواند از فرد به سطح جمعی سرایت کند و فرسودگی روانی جمعی شکل بگیرد.
پیامدهای فردی و اجتماعی
بحرانهای محیط زیستی، بهطور همزمان فشار جسمی و روانی ایجاد میکنند و بدن و ذهن را وارد چرخهای از خستگی مزمن و اضطراب میکنند.
سردردهای مکرر، خستگی پایدار و کاهش انرژی روزانه، نمونهای از واکنشهای جسمی هستند که نشان میدهند بدن تحت استرس مزمن و التهاب قرار دارد.
این فشار جسمی به روان منتقل میشود؛ ذهن خسته زودتر از حد معمول به نگرانی، اضطراب، بیحوصلگی و افکار منفی واکنش نشان میدهد. این چرخهای از فرسودگی روانی فردی ایجاد میکند که اگر بحرانها پایدار باشند، به سطح جمعی هم سرایت میکند.
وقتی ذهن مدام در حالت هشدار و استرس خفیف است، تحمل و همدلی کاهش مییابد.
در چنین شرایطی، کوچکترین محرکها میتوانند واکنش شدید ایجاد کنند؛ از تنش در خانه گرفته تا درگیریهای خیابانی، رانندگی پرخاشگرانه یا مشاجرههای روزمره.
این وضعیت در بلندمدت موجب افزایش تعارضات اجتماعی و فرسودگی روابط میشود؛ در نهایت، جامعهای که برای آرامش به هوایی پاک نیاز دارد، در فضایی تنفس میکند که خود محرکی برای تنش و برانگیختگی بیشتر است.
اگر این شرایط مزمن شود، پدیدهای که میتوان آن را فرسودگی روانی جمعی نامید، شکل میگیرد: مردم احساس میکنند کنترل کمی بر زندگی خود دارند، انگیزهشان کاهش مییابد و باور میکنند که هیچ چیز بهتر نمیشود.
این حس فرسودگی، بهویژه وقتی با فشار اقتصادی و نابرابری ترکیب شود، میتواند انسجام اجتماعی را تضعیف کرده و تابآوری روانی جامعه را کاهش دهد.
اثرات روانتنی فردی و فشارهای محیطی، وقتی در طول زمان جمع میشوند، تبدیل به انواع رفتارهای پرخاشگرانه و کاهش اعتماد اجتماعی میشوند.

نگاهی به دادهها؛ پژوهشهای علمی چه میگویند؟
پژوهشها نشان میدهند با افزایش آلودگی هوا، سطح اضطراب، تحریکپذیری و احساس ناامنی روانی در جامعه افزایش مییابد.
قرار گرفتن مداوم در معرض ذرات معلق و ترکیبات شیمیایی، سیستم عصبی را در حالت استرس مزمن نگه میدارد.
این وضعیت باعث افزایش تپش قلب، احساس تهدید مبهم و کاهش توان تحمل هیجانی میشود؛ همان حالتی که مردم اغلب آن را بیحوصلگی یا عصبانیت بیدلیل توصیف میکنند.
شواهد پژوهشی نشان میدهند در دورههای آلودگی شدید، مراجعه بهدلیل علائم خلقی و اضطرابی افزایش مییابد.
در کنار تاثیرات خلقی، یافتهها نشان میدهند آلودگی هوا یکی از عوامل مهم ایجاد اختلال خواب است.
ذرات معلق، چرخه خواب را به هم میزنند. مردم در دورههای آلودگی زیاد، خواب سبکتر، بیدار شدنهای مکرر و احساس کسالت صبحگاهی را گزارش میکنند. کمبود خواب، خود محرک قوی اضطراب و کاهش آستانه تحمل است.
مطالعات حوزه سلامت کودکان نیز نشان میدهند آلودگی هوا میتواند عملکرد شناختی آنها را تحت تاثیر قرار دهد؛ کاهش توجه، افت نمرات، بیقراری و کندتر شدن روند یادگیری.
این یافتهها نشان میدهند آلودگی، پیامدهای بلندمدت بر سرمایه شناختی یک نسل بر جای میگذارد.
در نهایت، پژوهشها نشان دادهاند در دورههای افزایش آلودگی هوا، میزان تحریکپذیری و رفتارهای پرخاشگرانه بالا میرود.
آلودگی با کاهش اکسیژنرسانی و افزایش التهاب عصبی، توان مغز برای تنظیم هیجان را ضعیف میکند.
به همین دلیل است که بسیاری از روانشناسان و پژوهشگران در گزارشهای رسمی تاکید کردهاند خلق عمومی در روزهای آلوده، شکنندهتر است.
وقتی آلودگی هوا نه یک رخداد مقطعی، بلکه واقعیت ثابت زندگی باشد، پیامد روانی آن فراتر از اختلالات فردی است و به شکل فرسودگی روانی جمعی، به تهدیدی جدی برای سلامت روان و انسجام اجتماعی تبدیل میشود.
در چنین شرایطی، مردم نه تنها از نفس کشیدن، بلکه از زندگی کردن خسته میشوند و این خود، عمق بحران را نشان میدهد.

مصطفی تاجزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در نامهای به مناسبت روز دانشجو خواستار «سازمانیافتگی شهروندان» برای رسیدن به دموکراسی در ایران شد.
تاجزاده در این نامه نوشت که یکی از علل «ناتوانی» مردم ایران در تحقق آرمانهای خود، «ضعف تشکلیابی شهروندان و حتی نخبگان» است.
او افزود: «با وجود آگاهیهای بالای عمومی، تمایل به کار جمعی و سازمانیافته بین ایرانیان بسیار پایین است. همین شکاف، حکومت را قادر میسازد نارضایتی فراگیر را نادیده بگیرد و اقلیتی کوچک اما منسجم را بر اکثریتی منتقد اما پراکنده مسلط کند.»
این زندانی سیاسی تاکید کرد: «از موثرترین راههای تبدیل خواست عمومی به قدرت اجتماعی، تشکلیافتن شهروندان است؛ از انجمنهای دانشگاهی و اتحادیههای کارگری و صنفی گرفته تا سمنها (سازمانهای مردمنهاد) و احزاب سیاسی.»
جمهوری اسلامی در دهههای گذشته، مانع از فعالیت احزاب و تشکلهای سیاسی مستقل شده و فعالان سیاسی و روزنامهنگاران را به زندان انداخته است.
ماموران دادستانی، ۱۳ آبان به دستور دادستان تهران با پنج خودروی انتظامی و امنیتی به منزل دختر تاجزاده یورش برده، این زندانی سیاسی را که برای شرکت در مراسم درگذشت برادرش به مرخصی کوتاه رفته بود، بازداشت کردند و به زندان اوین بازگرداندند.
تاجزاده که تاکنون ۱۰ سال را در زندان گذرانده، بدون در نظر گرفتن پرونده جدید، باید تا میانه سال ۱۴۰۶ در زندان بماند.
دانشجویان و کار تشکیلاتی
تاجزاده در بخش دیگری از نامهاش نوشت: «دانشجویان، بهعنوان یکی از پیشروترین گروههای جامعه، باید کار جمعی و تشکیلاتی را از درون دانشگاه و نهادهای دانشگاهی آغاز کنند تا بعدها بتوانند به گونهای متشکل در نهادهای مدنی به سود بهبود اوضاع نقشآفرینی موثر کنند.»
او افزود: «سازمانیافتگی شهروندان شرط دستیابی به ایرانی توسعهیافته و دموکراتیک است. کشوری که با تضمین حقوق مدنی و سیاسی شهروندانش، پیامآور صلح و همزیستی مسالمتآمیز در عرصه جهانی باشد.»
پیشتر و همزمان با برگزاری مراسم رسمی به مناسبت روز دانشجو از سوی حکومت ایران، فعالان و تشکلهای دانشجویی و صنفی تاکید کردند که جنبش دانشجویی خاموششدنی نیست و از لزوم سوق دادن مبارزات صنفی به مبارزات سیاسی برای تغییرات اساسی در ایران گفتند.
در این میان، جمعی از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیانیهای که در کانالهای تلگرامی منتشر شد، نوشتند: «بازداشت همکلاسیهایمان، از جمله پویا قبادی و وحید بنیعامریان و قرار گرفتن احسان فریدی در معرض حکم اعدام، نمادی از شرایط نگرانکنندهای است که مسیر طبیعی دانشگاه را مختل کرده است.»
برخوردهای امنیتی و قضایی همراه با محرومیتهای انضباطی دانشجویان در دانشگاههای سراسر ایران از زمان اعتراضات سراسری پس از کشته شدن ژینا (مهسا) امینی در بازداشت گشت ارشاد در شهریور سال ۱۴۰۱ و گسترده شدن دامنه اعتراضات دانشجویی تشدید شد.
از آن زمان تاکنون گزارشهای بسیاری درباره برخوردهای قهری با دانشجویان و صدور احکام اخراج، تعلیق یا ممنوعیت از تحصیل برای آنان منتشر شده است.
بر اساس گزارشها، بیش از ۱۲ هزار دانشجو در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» بازداشت، تعلیق، اخراج، تبعید تحصیلی و لغو اسکان شدند.
رسانه قوه قضاییه افزود: «ادارات و دستگاههایی که مجاز به صدور مجوز برگزاری مراسم، جشن یا گردهمایی هستند، موظفند قبل از صدور مجوز از متقاضیان تعهدات لازم و جدی در خصوص رعایت هنجارهای اجتماعی اخذ نمایند و در حین برگزاری مراسم نیز بر حسن اجرای این تعهدات نظارت میدانی مستمر داشته باشند.»
پیشتر غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه گفته بود: «به همه دادستانها دستور دادهام از دستگاههای امنیتی و انتظامی بخواهند جریانات سازمانیافته و مرتبط با بیگانه در زمینه ناهنجاریهای اجتماعی را شناسایی کرده و به قوه قضاییه معرفی کنند.»
جمهوری اسلامی ۲۴ مهر نیز صفحه اینستاگرام برند پوشاک «جین وست» را در پی برگزاری جشنی مختلط، از دسترس خارج و یکی از شعبههای آن را در تهران پلمب کرد.







