در اوج بحرانی بیسابقه در منابع آبی ایران، جایی که گزارشهای رسمی هشدار میدهند ناترازی آبی کشور به نقطه خطرناک رسیده و روستاها در تابستان با تانکر آبرسانی میشوند، محمدجواد حاجعلیاکبری، امام جمعه موقت تهران، پشت تریبون نماز جمعه نسخهای آشنا پیچید: «سبک زندگی اسلامی»، «استغفار»، «نماز باران» و «دعای صحیفه سجادیه».
این نسخه، نه از مدیریت علمی میگوید و نه از اصلاح ساختار حکمرانی. خبری از شخمزدن بیرویه دشتها، نابودی سفرههای آب زیرزمینی، سدسازیهای بیحساب یا سوءمدیریت وزارت نیرو نیست؛ همهچیز به دعا و تقوا حواله میشود.
معنویسازی بحران
این رویکرد، الگویی ثابت در جمهوری اسلامی است. از ابتدای انقلاب ۵۷ تا امروز، هر بار خشکسالی یا بحران زیستمحیطی رخ داده، نماز باران و دعا از نخستین «اقدامات» رسمی اعلام شده است. وزرا، استانداران و مدیران بارها از حوزههای علمیه خواستهاند برای حل مشکلات دعا کنند. چنین اقداماتی در عمل بیشتر فرار از مسئولیت است تا پاسخگویی مدیریتی.
امام جمعهها؛ تریبون سیاسی، نه مرجع حل بحران
امام جمعه در جمهوری اسلامی یک مقام مذهبی نیست، بلکه منصوب مستقیم رهبر و بخشی از شبکهای نزدیک به ۹۰۰ نفر در سراسر کشور است که با بودجه عمومی، خودروهای ضدگلوله و تریبون هفتگی، ستون تبلیغات سیاسی نظام را تشکیل میدهند. این منبرها بهظاهر «نماز عبادی ـ سیاسی» نامیده میشوند، اما در عمل کارکردی عمدتاً سیاسی دارند؛ ترجمه دستورکار بیت رهبری به زبان دین. در بزنگاه بحران، این تریبونها ماموریت دارند مشروعیت نظام را تثبیت کنند، آن هم به بهای تحریف واقعیت.
از دشمنسازی تا توهم دزدی ابرها
منبرهای نماز جمعه بارها به تئوریهای توطئه دامن زدهاند. نمونه اخیر، ادعای روزنامه کیهان ـ ارگان وابسته به دفتر رهبری ـ است که مدعی شد ۷۵ شرکت اسرائیلی در ترکیه ابرهای مدیترانه را منحرف میکنند تا باران ایران را بدزدند؛ تکرار همان ادعای «دشمن ابر میدزدد» که در سال ۲۰۱۸ هم مقامهای پدافند غیرعامل مطرح کردند و سازمان هواشناسی رسماً رد کرد. این روایتها، بهجای پذیرش مسئولیت، بحران را به «دشمن خارجی» نسبت میدهند.
منابع ملی در خدمت شبکه ایدئولوژیک
مشکل تنها در نسخههای غیرعلمی نیست، بلکه در نحوه تخصیص منابع نیز ریشه دارد. طی دهههای اخیر، هزاران مرکز مذهبی با بودجههای عظیم تغذیه شدهاند؛ پولهایی که اگر صرف توسعه زیرساختهای آب و برق میشد، امروز وضعیت متفاوت بود. این بودجهها فقط بهصورت رسمی در لوایح نیست، بلکه از مسیر تفاهمنامههای متعدد نیز به حوزههای علمیه منتقل میشود؛ از سازمان مدیریت بحران تا سازمان محیط زیست، از اداره جنگلها تا مرکز فضای مجازی. معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان محیط زیست، تفاهمنامهای با حوزه علمیه خواهران امضا کرد تا «فرهنگ محیط زیست منطبق با مبانی اسلامی» ترویج شود؛ گویی بحران محیط زیست مشکل کمبود فقه دارد، نه کمبود مدیریت و علم.
پیامدهای حکمرانی ایدئولوژیک بر زندگی مردم
این الگو پیامدهای ملموس و روزمره دارد؛ آب کمتر، برق ناپایدار، خاک شور، هوای آلوده، ریزگرد، بیماری، مهاجرت اجباری و اعتراضهایی که با روایت امنیتی سرکوب میشود. در حالی که کشورهای توسعهیافته با فناوری و مدیریت علمی بحران آب را مهار میکنند، در ایران هنوز نسخههای قرونوسطایی بر منبرها پیچیده میشود.
تداوم بحران در سایه بیتدبیری
در ایران امروز، بحرانها نه حل میشوند و نه مدیریت میشوند؛ صرفاً سیاسیسازی میشوند تا پاسخگویی لازم نباشد و مقصر یا «دشمن» باشد یا «سبک زندگی مردم». نتیجه، آیندهای است که هر روز بیشتر در سایه کمآبی، تخریب محیط زیست و بیتدبیری فرو میرود. این چرخه تنها زمانی میشکند که مدیریت علمی و شفافسازی جایگزین موعظه و خرافهگویی شود.
آیا بحران آب با دعا و نماز باران حل میشود؟
این، امشب موضوع «برنامه با کامبیز حسینی» بود. علیرضا نوریزاده، روزنامهنگار پیشکسوت ایرانی، مهمان اصلی برنامه بود و مخاطبان از سراسر جهان به این پرسش پاسخ دادند و در اینباره گفتوگو کردند.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۲۳ به وقت تهران، بهصورت زنده از تلویزیون ایراناینترنشنال پخش میشود.