عراقچی به فاکسنیوز: حتی به قیمت تهدیدهای سنگین جهانی، از غنیسازی دست نمیکشیم
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، با تاکید بر اینکه «غنیسازی به مسئلهای حیثیتی و غرور ملی تبدیل شده است» اعلام کرد که جمهوری اسلامی حتی به بهای تهدیدهای سنگین جهانی و تحریمهای شدید از غنیسازی دست نخواهد کشید.
عراقچی دوشنبه ۳۰ تیر در گفتوگو با فاکسنیوز گفت: «برنامه غنیسازی ما برایمان بسیار عزیز است و نمیتوانیم از آن دست بکشیم زیرا دستاورد دانشمندان ماست و اکنون مسئلهای مربوط به غرور ملی است.»
او افزود: «هدف اصلی آمریکا برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران از طریق جلوگیری کامل از هرگونه غنیسازی، به احتمال زیاد محقق نخواهد شد؛ حتی با وجود تهدیدهای سنگین بینالمللی و تحریمهای شدید.»
عراقچی در بخشی از گفتوگو با برت بِر، مجری برنامه «گزارش ویژه»، خسارتهای وارد آمده به تاسیسات هستهای ایران در اثر حملات ماه گذشته آمریکا را «شدید» توصیف کرد، اما از اظهار نظر درباره سرنوشت اورانیوم غنیشده شانه خالی کرد.
او ادامه داد: «تاسیسات ما آسیب دیدهاند، آسیب جدی. سازمان انرژی اتمی در حال ارزیابی میزان دقیق آسیب است، اما تا آنجا که من اطلاع دارم، این آسیبها جدی بودهاند و باعث توقف کامل فرآیند غنیسازی شدهاند.»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در حالی هرگونه احتمال توقف غنیسازی را رد کرده که قرار است معاونان او چهار روز دیگر با معاونان وزیران امور خارجه سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان درباره آینده فعالیتهای هستهای مذاکره کنند.
هفته گذشته سه کشور اروپایی به جمهوری اسلامی هشدار داده بودند که فورا گفتوگوهای دیپلماتیک را از سر بگیرد و برای حل مسئله هستهای قدمهایی ملموس بردارد، در غیر اینصورت نهم شهریور مکانیسم ماشه فعال خواهد شد.
برنامه موشکی را هرگز کنار نمیگذاریم
عراقچی وضعیت موشکی جمهوری اسلامی بعد از جنگ ۱۲ روزه را «خوب» و توان دفاعی کشور را «پابرجا» توصیف کرد و افزود: «موشکها قابلاعتمادترین ابزار دفاعی ما هستند، بنابراین، برنامه موشکیمان را ادامه خواهیم داد. هنوز تعداد زیادی موشک برای دفاع از خودمان در اختیار داریم.»
او در بخش دیگری از گفتوگو در پاسخ به این پرسش که آیا ایران حاضر است توافقی شامل کاهش توان و تولیدات موشکی را بپذیرد گفت: «موشکهای ما ماهیت بازدارنده دارند؛ آنها برای دفاع طراحی شدهاند نه برای حمله. همچنین با اطمینان میتوانم بگویم که موشکهای ایرانی هرگز به کلاهک هستهای مجهز نخواهند شد. این موضوع قطعی است.»
جدال لفظی بر سر «مرگ بر آمریکا» و کارزار ترور ترامپ
در بخشی از این گفتوگو، برت بِر با اشاره به تکرار شعار مرگ بر آمریکا از سوی رهبر ایران، پرسید: «آیا ایران در حال حاضر در واکنش به کشته شدن قاسم سلیمانی به دنبال ترور ترامپ، جان بولتون، مایک پومپئو یا دیگر اعضای دولت آمریکاست؟»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی تاکید کرد که «نه، ما هرگز چنین چیزی نگفتهایم» و ادامه داد: «شاید برخی افراد، اینجا یا آنجا، حرفهایی از این قبیل زده باشند، اما این هرگز موضع رسمی ایران نبوده است.»
پس از آن، بِر تصویری از کارزاری به نام «عهد خون» با هدف تامین جایزه برای ترور دونالد ترامپ را نشان داد و به فتوای تعدادی از مراجع قم در این باره اشاره کرد.
عراقچی این موارد را «پروپاگاندا» خواند و ادعای مسعود پزشکیان درباره شعار مرگ بر آمریکا را تکرار کرد. او گفت: «همواره گفتهایم وقتی رهبر انقلاب میگویند «مرگ بر آمریکا»، منظورشان سیاستهای سلطهجویانه ایالات متحده است، نه مردم آمریکا.»
او همچنین در واکنش به اصرار بِر درباره کارزار جمعآوری پول برای ترور ترامپ، وجود چنین چیزی را بهطور تلویحی پذیرفت و گفت: «بله، ممکن است افراد یا گروههای تندرو، چه در داخل ایران و چه خارج از آن، چیزهایی مانند آنچه شما گفتید گفته باشند، اما این هرگز سیاست ما نبوده و در آینده هم نخواهد بود.»
او در ادامه موضع رسمی جمهوری اسلامی در مواجهه با اتهام ترور مخالفانش را تکرار کرد: «سیاست جمهوری اسلامی هرگز ترور هیچ فردی در خارج از کشور نیست، چه رسد به رئیسجمهور کشوری دیگر.»
جمهوری اسلامی همچنان به حمایت از حماس، حزبالله و حوثیها ادامه میدهد
بخش دیگری از این گفتوگو به حمایت ایران از گروههایی که از سوی آمریکا و دیگر کشورها در فهرست گروههای تروریستی قرار دارند اختصاص داشت.
مجری برنامه در واکنش به ادعای عراقچی در خصوص شعار مرگ بر آمریکا گفت: «با تمام احترامی که قائلم باید بگویم ایران همچنان به حماس و حزبالله و حوثیها سلاح و پهپاد و موشک میدهد. حوثیها هر روز در حال شلیک به کشتیهای آمریکایی هستند و اقداماتشان به مرگ و کشتار منجر میشود، با این وجود شما از آنها حمایت میکنید.»
عراقچی در پاسخ گفت که این همان کاری است که آمریکا و اسرائیل انجام میدهند؛ اینکه آمریکا «با تمام سلاحهای پیشرفتهاش» از اسرائیل حمایت کرده و میکند تا «مردم را در فلسطین، غزه، کرانه باختری، لبنان، یمن، سوریه و حالا ایران بکشد.»
او در ادامه گروههای مسلح مورد اشاره را «مبارزان آزادی» خواند و گفت که آنها برای «آرمانهای عادلانهشان» میجنگند.
عراقچی تاکید کرد: «ما همواره آنها را به لحاظ سیاسی و از روشهای دیگر حمایت کردهایم چون معتقدیم آنها برای چیزی کاملا مشروع میجنگند.»
«محو کردن اسرائیل از روی نقشه هرگز سیاست ایران نبوده است»
در این بخش از گفتوگو بِر به قصد گروههای نیابتی تحت حمایت ایران در خصوص «پاک کردن اسرائیل از روی نقشه جهان» اشاره کرد و عراقچی در پاسخ گفت: «ما هرگز چنین چیزی نگفتهایم. اگر این گروهها گفتهاند به خودشان مربوط است. آنها برای سرزمینشان میجنگند و ممکن است هر چیزی بگویند. اما پاک کردن اسرائیل از روی نقشه هرگز سیاست ایران نبوده است.»
او ادامه داد: «جمهوری اسلامی مادامیکه آنها برای مطالبات بهحقشان میجنگند، به حمایت از آنها ادامه خواهد داد.»
صفحه اول روزنامه کیهان، ۱۸ شهریور ۱۳۶۱
«به آمریکاییها بدبینیم و برای گفتوگوی مستقیم با آنها آماده نیستیم»
این مصاحبه با پرسشی درباره احتمال گفتوگوی مستقیم میان جمهوری اسلامی و دولت ترامپ پایان یافت. عراقچی در پاسخ گفت: «در حال حاضر نه، شاید در آینده. همهچیز بستگی دارد به اینکه آیا ایالات متحده آماده است با ایران بر اساس احترام متقابل و منافع برابر وارد مذاکره شود یا نه.»
او با اشاره به خروج ایالات متحده از برجام در نخستین دولت ترامپ گفت: «آن تجربه برای ما موفقیتآمیز نبود. به همین دلیل اکنون نسبت به آمریکاییها بدبینیم و آمادگی ورود به گفتوگوی مستقیم با آنها را نداریم. اما در لحظهای که احساس کنیم شرایط درست و منصفانهای برقرار شده، هر چیزی ممکن خواهد بود.»
خانواده علی یونسی، دانشجوی نخبه زندانی و دارنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم، از ادامه بیاطلاعی مطلق از وضعیت این زندانی سیاسی خبر داد و گفت که برادرش از ابتداییترین حقوق خود از جمله تماس با خانواده و ملاقات با وکیل، محروم مانده است.
آیدا یونسی، خواهر این زندانی سیاسی، دوشنبه ۳۰ تیر با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دیروز دادگاه پرونده جدید برای علی یونسی و امیرحسین مرادی بود اما علی را به دادگاه نیاوردند. بیش از یک ماه از ربوده شدن برادرم از زندان اوین میگذرد و جز یک تماس کوتاه در ۲۱ روز پیش، هیچ خبری از او نداریم.»
یونسی اعلام کرد که مادرش ۲۹ تیرماه به امید دیدن فرزندش به محل دادگاه مراجعه کرده اما پشت درهای بسته مانده و اجازه ورود نیافته است.
به گفته او، وکلای این دانشجوی زندانی نیز به عدم حضور موکلشان در دادگاه اعتراض کردند.
این خواهر دادخواه در پایان نوشت: «علی کجاست و چرا او را از اولیهترین حقوقش مثل حق تماس با خانواده و وکیل محروم میکنید؟»
خانواده یونسی پیش از این در ۲۸ خرداد، خبر دادند که ماموران وزارت اطلاعات او را با اعمال زور از زندان اوین خارج و به محل نامعلومی منتقل کردند.
یونسی، متولد اسفند ۱۳۷۹، دانشجوی رشته کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف و برنده مدال طلای المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک (IOAA) در سال ۲۰۱۸ در پکن چین است.
او فرودین ۱۳۹۹ همراه با امیرحسین مرادی، دیگر دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف بازداشت و دادگاه انقلاب هر کدام را بابت اتهامات «تخریب و آتش زدن اموال عمومی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام»، به ۱۶ سال حبس محکوم کرد.
دیوان عالی کشور پس از بررسی اعتراض وکیلان این دو دانشجو در اسفند ۱۴۰۳، دستور برگزاری محاکمه مجدد را صادر کرد و نهایتا میزان حبس قابل اجرای آنها به شش سال و هشت ماه زندان کاهش یافت.
آنها در سالهای گذشته بارها با نگارش نامههایی مخالفتشان را با اعدامها در ایران بیان کردند و همراهی خود را با مبارزات مردمی علیه جمهوری اسلامی «در کف خیابان» اعلام کردند.
سفر اخیر علی لاریجانی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، به روسیه و دیدار با ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری این کشور، بار دیگر نگاهها را متوجه نقش پشتپرده او در دستگاه امنیتی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی کرده است.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، دوشنبه ۳۰ تیرماه لاریجانی را فرستاده ویژه رییسجمهوری و حامل پیام و دیدگاه کلان ایران به پوتین معرفی کرد.
بقایی در پاسخ به انتقادهای برخی جریانهای سیاسی، سفر لاریجانی به مسکو را اقدامی متعارف خواند و گفت وزارت امور خارجه در جریان بوده است.
روزنامه تایمز در دیماه ۱۴۰۳ لاریجانی را «نماینده علی خامنهای» معرفی کرد و گزارش داد که او در چند ماه اخیر (پیش از دیماه) چندین بار با پروازهای محرمانه به روسیه سفر کرده است.
مرور مواضع و تحرکات لاریجانی در ماههای گذشته نشان میدهد او که از سال ۱۴۰۰ تاکنون دو بار صلاحیتش برای ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان رد شده، حالا به آرامی در حال تثبیت نقشی جدید برای خود در ساختار قدرت است.
در این مسیر، به نظر میرسد حذف مهمترین چهرههای نظامی جمهوری اسلامی که همواره دسترسی گستردهای به رسانهها داشتند نیز در پررنگتر شدن حضور سیاسی او بیتاثیر نبوده است.
لاریجانی که معمولا در محافل رسمی حاضر میشد، ۲۶ تیر با ظاهری متفاوت در اقدامی نادر در هیاتی مذهبی حاضر شد و گفت که «هیچ عجلهای برای مذاکره نیست» و «مذاکره فقط یک تاکتیک است» که به تشخیص رهبر جمهوری اسلامی باید انجام شود.
او اخیرا در چندین مراسم از توان «نیروهای مقاومت در منطقه» دفاع کرد و حملاتی لفظی علیه آمریکا، اسرائیل و سازمان ملل داشت.
روایت حمله به جلسه شورای عالی امنیت ملی
لاریجانی هشتم تیر گفت اسرائیل در آغاز جنگ قصد حمله به جلسه شورای عالی امنیت ملی را داشت.
او همچنین از دریافت پیام تهدید و احتمال مذاکره با دونالد ترامپ خبر داد اما تاکید کرد که بعد از جنگ، «دیگر به آمریکا اعتمادی نیست».
لاریجانی در روزهای جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، مواضع تندی علیه آمریکا، اسرائیل و آژانس بینالمللی انرژی اتمی گرفت و تکرار کرد که رافايل گروسی، مدیرکل آژانس، باید پاسخگو باشد.
او همچنین طی هفتههای اخیر چندین بار در اظهار نظرهای رسانهای، تهدید به انتقام و مقابله با آمریکا و اسرائیل کرده است.
لاریجانی پیش از جنگ
لاریجانی، پیش از جنگ حضور به مراتب کمتری در عرصههای رسمی و عمومی داشت.
او ۲۳ اردیبهشت و در میانه مذاکرات ایران و آمریکا گفته بود ایران تنها موضوع مورد توجه غرب نیست و فشارها به دلیل مسائل منطقهای از جمله چین و فلسطین در حال افزایش است.
لاریجانی افزود که غربیها از وضعیت اقتصادی ایران برای ضربه به «سرمایه اجتماعی» بهرهبرداری میکنند و به دنبال «تسویهحساب» سیاسی هستند.
او، یکی از مهمترین چهرههای رسمی جمهوری اسلامی است که در فروردین گذشته، علنا هشدار داد اگر آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای در ایران حمله کنند، جمهوری اسلامی ممکن است بهسوی ساخت بمب اتمی برود.
این اظهارات پس از آن مطرح شد که روزنامه شرق گزارش داد لاریجانی یکی از سه چهره پیشنهادی دفتر رهبر جمهوری اسلامی برای هدایت مذاکرات مستقیم با آمریکا بوده است. گزارشی که بعدا با واکنش نهادهای قدرت در ایران روبهرو شد و روزنامه شرق ناچار به انتشار پیام عذرخواهی شد.
روزنامه فرهیختگان نیز در گزارشی نوشت لاریجانی از آبان سال گذشته با سفر به بیروت و انتقال پیام رهبر جمهوری اسلامی، بازگشت به صحنه سیاست را آغاز کرد و پس از آن، حضورش در محافل رسمی و دیدارهای دیپلماتیک پررنگتر شد.
سایت حقوق بشری هرانا در گزارشی با استناد به بررسیهای خود نوشت در حال حاضر دستکم ۵۶ زندانی در زندانهای سراسر کشور با اتهامات سیاسی یا امنیتی، حکم اعدام دارند. این گزارش به اسامی، محل نگهداری، اتهامها و وضعیت حقوقی این افراد پرداخته است.
هرانا در گزارشی که دوشنبه ۳۰ تیر منتشر شد، نوشت بیشترین تعداد این احکام از سوی دادگاههای انقلاب تهران صادر شده و شعبه ۱۵ به ریاست ابوالقاسم صلواتی، شعبه ۲۶ به ریاست ایمان افشاری و شعبه ۲۸ به ریاست محمدرضا عموزاد، نقش پررنگی در صدور این احکام داشتهاند.
همچنین در ارومیه، مشهد، اهواز، رشت، زاهدان و ماهشهر نیز احکام اعدام متعددی علیه زندانیان سیاسی و امنیتی صادر شده و جزو مراجع قضاییای هستند که بیش از یک زندانی سیاسی را به اعدام محکوم کردهاند.
اتهام اصلی بسیاری از این زندانیان «بغی» و «محاربه» عنوان شده و شماری از آنها پس از نقض حکم در دیوان عالی کشور، دوباره در شعبههای همعرض دادگاههای انقلاب به اعدام محکوم شدهاند.
هرانا با استناد به گفتههای وکلای برخی از این زندانیان تاکید کرد که بسیاری از آنها از حق دادرسی عادلانه محروم بودهاند، حق دسترسی به وکیل مستقل نداشتهاند و روند قضایی در مورد آنان فاقد شفافیت بوده است.
اسامی زندانیان سیاسی محکوم به اعدام
در میان ۵۶ زندانی سیاسی محکوم به اعدام، وریشه مرادی و پخشان عزیزی در زندان قرچک ورامین نگهداری میشوند و شش نفر شامل اکبر دانشورکار، سیدمحمد تقوی سنگدهی، بابک علیپور، پویا قبادی بیستونی، وحید بنیعامریان و امیرحسین مقصودلو (امیر تتلو) در زندان تهران بزرگ زندانی هستند.
در زندان قزلحصار کرج دستکم ۱۴ زندانی سیاسی محکوم به اعدام از جمله سید ابوالحسن منتظر، عیدو شهبخش، عبدالغنی شهبخش، عبدالرحیم قنبرزهی گرگیج، سلیمان شهبخش، میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوشاقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی، علیرضا برمرزپورناک، بهروز احسانی، مهدی حسنی و سامان محمدی خیاره نگهداری میشوند.
حاتم اوزدمیر، محراب عبداللهزاده، رزگار بیگزاده بابامیری، پژمان سلطانی، علی قاسمی، کاوه صالحی و تیفور سلیمی بابامیری، در زندان ارومیه و یوسف احمدی، در زندان سنندج به سر میبرند.
فرشید حسنزهی، محمد زینالدینی و ادهم نارویی در زندان زاهدان و محمدجواد وفایی ثانی، عیسی عیدمحمدی و محمدمهدی سلیمانی در زندان وکیلآباد مشهد محبوس هستند.
عباس دریس و علی عبیداوی در زندان ماهشهر، علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری و عدنان غبیشاوی در زندان سپیدار اهواز و سالم موسوی، مالک داورشناس (موسوی)، حبیب دریس، مسعود جامعی، علیرضا مرداسی و فرشاد اعتمادیفر، در زندان شیبان اهواز نگهداری میشوند.
در زندان لاکان رشت نیز سه زندانی سیاسی به نامهای منوچهر فلاح، پیمان فرحآور و شریفه محمدی زندانی هستند.
هرانا در گزارش خود نوشت که احمدرضا جلالی، امیر رحیمپور، روزبه وادی، شاهین بسامی و افشین قربانی میشایی، در بازداشتگاههایی با محل نامشخص نگهداری میشوند.
ایراناینترنشنال پیش از این و در ۱۰ تیر گزارش داد احمدرضا جلالی، پزشک و پژوهشگر ایرانی-سوئدی محکوم به اعدام، هیچ تماسی با خانواده خود نداشته است.
هرانا در کنار این فهرست، وضعیت کلی اعدامها در ایران را بحرانی توصیف کرد و نوشت در سال ۲۰۲۴ دستکم ۹۳۰ نفر در ایران اعدام شدهاند که افزایشی ۲۵ درصدی نسبت به سال گذشته نشان میدهد.
گزارش هرانا در پایان نسبت به ابعاد گسترده نقض حقوق بشر و سوءاستفاده سیاسی از مجازات اعدام هشدار داد و خواستار توقف فوری احکام اعدام، بهویژه در پروندههای سیاسی شد.
هرانا تاکید کرد: «لازم است جامعه بینالملل، سازمانهای حقوق بشری و افکار عمومی، با پیگیری فعال این پروندهها و اعمال فشار بر دولت ایران، مانع از اجرای ناعادلانه این احکام شوند.»
افزایش میزان صدور، تایید و اجرای احکام اعدام زندانیان در این مدت اعتراضهای فراوانی را در داخل و خارج کشور به دنبال داشته است.
با ادامه بحران اقتصادی و ناتوانی جمهوری اسلامی در مهار تورم، قیمت کالاهای اساسی مانند نان و برنج در سراسر ایران به شکل بیسابقهای افزایش یافته است. شهروندان میگویند طی هفتههای اخیر قیمت همه اقلام افزایش زیادی یافته و سفرهها باز هم کوچکتر شدهاند.
بسیاری از مردم با حذف وعدههای غذایی و کنار گذاشتن بسیاری از اقلام ضروری از خرید روزانهشان، برای تامین حداقل نیازهای غذایی با فشار بیسابقهای روبهرو شدهاند.
قطعیهای مکرر آب و برق، کوچک شدن نان و نبود هرگونه نظارت بر بازار، وضعیت را به گفته شهروندان به «جهنم» و «فاجعه» تبدیل کرده است.
یکی از شهروندان با ارسال پیامی صوتی به ایراناینترنشنال میگوید: «وضع بسیار خراب است؛ خرابتر از آنچه شهروندان به شما میگویند. برخی خانوادهها مجبور شدهاند به دلیل گرانی یک وعده از غذای روزانه را حذف کنند.»
بر اساس روایتهای دریافتی از مردم، قیمت نان در بسیاری از مناطق ظرف مدت کوتاهی از پنج هزار به ۱۰ هزار تومان رسیده و نان دولتی از ۸۰۰، به هزار و ۳۰۰ تومان افزایش یافته است.
بهای برنج ایرانی در اغلب مناطق تقریبا دو برابر شده و از ۱۸۰ هزار تومان به ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان رسیده است.
در برخی نقاط، برنج طارم تنها طی دو ماه از یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان به دو میلیون و ۸۰۰ هزار تومان افزایش یافته است.
قیمت تخممرغ از ۸۴ هزار به ۱۷۰ هزار تومان، لوبیا به ۵۰۰ هزار تومان و فیله مرغ به ۲۹۰ هزار تومان رسیده و اقلامی مانند نان جو، قهوه و لبنیات نیز جهشهای شدید قیمت داشتهاند.
یکی از شهروندان با ارسال پیامی صوتی به ایراناینترنشنال میگوید: «دیگر توان خرید برنج و گوشت نداریم و پولمان کاملا بیارزش شده است.»
مردم میگویند با وجود این افزایشها، یارانهها تغییری نکرده و کوچکترین تناسبی با گرانیها ندارد.
روایتهایی یکسان از شهرهای مختلف
از مناطق مختلف کشور، روایتهای مشابهی در مورد گرانی شنیده میشود.
شهروندانی از گرمسار و شهرری میگویند قیمت نان ظرف چند روز دو برابر شده و اجناس تا ۱۲۰ درصد گرانتر فروخته میشوند.
مردم از کاهش وزن نان و نبود هرگونه نظارت بر بازار گلایه دارند.
در تهران و اطراف آن شرایط مشابه است. ساکنان شهرری، تهرانسر و شهریار میگویند قیمت نان و سایر اقلام روزانه، جهش چشمگیری داشته است.
در تهرانسر، نان سنگک ساده به ۱۰ هزار تومان و نوع کنجددار به ۲۰ هزار تومان رسیده و نانواییها به دلیل نبود آرد دولتی، با قیمتهای آزاد نان میفروشند.
در شهریار هم نان بدون ابلاغ رسمی گران شده و بسیاری از نانها کوچکتر از قبل عرضه میشوند.
یکی از شهروندان با ارسال پیام صوتی به ایراناینترنشنال میگوید: «قیمتها در عرض یک ماه دو برابر شده است و نمیدانیم چه کنیم.»
در شمال کشور نیز گزارشها از گرانی شدید خبر میدهند.
شهروندانی از رشت و رودسر گفتهاند قیمت برنج ایرانی به ۳۸۰ هزار تومان رسیده، برنجهای معمولی نیز تا ۳۵۰ هزار تومان فروخته میشوند و نان لواش طی مدت کوتاهی از ۸۵۰ تومان به هزار و ۳۵۰ تومان افزایش یافته است.
در مرکز کشور گزارشها از جهش بیسابقه قیمتها حکایت دارند. در اصفهان، قیمت نان بربری دولتی دو برابر شده، برنج لنجان از ۷۵ هزار به ۳۰۵ هزار تومان افزایش یافته و قیمت مرغ هم از ۸۵ هزار به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است.
شهروندان میگویند این گرانی بیضابطه همراه با کاهش کیفیت کالاها و بحرانهایی مثل قطع آب و برق، زندگی روزمره مردم را به کابوس تبدیل کرده و هیچ چشماندازی برای بهبود شرایط دیده نمیشود.
بر اساس گزارش وبسایت «بررسی جمعیت جهان»، ایران در میان کشورهای جهان از نظر تنشهای آبی در رتبه چهاردهم قرار دارد و استانهای یزد، اصفهان، مرکزی، خراسان جنوبی و همدان، با بیشترین بحران آبی مواجه هستند.
بر اساس گزارش این وبسایت (World Population Review)، شاخص کل ایران در این طبقهبندی ۴.۶۵ از پنج گزارش شده که نشاندهنده تنش شدید آبی در کشور است.
در این گزارش، شاخص تنش آبی از صفر (بدون تنش) تا پنج (بالاترین سطح تنش) محاسبه شده است.
وبسایت بررسی جمعیت جهان از سال ۲۰۱۳ بهعنوان یک وبسایت با تمرکز بر موضوعات جمعیتی فعالیت میکند.
در جزییات شاخص تنش آبی، شاخص بخش مصرف خانگی۴.۵۳، بخش کشاورزی ۴.۶۸ و بخش صنعتی ۴.۱ گزارش شده است.
این شاخصها نشان میدهند ایران در همه حوزههای مصرفی، با کمبود شدید آب مواجه است و منابع تجدیدپذیر، نمیتوانند پاسخگوی میزان برداشت و مصرف کنونی باشند.
تنش آبی به معنای نسبت برداشت آب (مصرفی و غیرمصرفی) به منابع آب تجدیدپذیر در دسترس است.
شاخص بالا نشاندهنده رقابت بیشتر برای منابع محدود آبی و خطرات جدی در آینده آبی کشور است.
چه استانهایی بیشترین تنش آبی را دارند؟
بر اساس این گزارش، شاخصهای پنج استان یزد، اصفهان، مرکزی، خراسان جنوبی و همدان در همه زمینههای مصرف خانگی، بخش کشاورزی و بخش صنعتی، پنج است که نهایت تنش آبی را نشان میدهد.
در سالهای اخیر گزارشهای متعددی از کمبود شدید آب در این استانها منتشر شده که این کمبود منجر به تظاهرات مردم و کشاورزان نیز شده است.
پاسخ جمهوری اسلامی به اعتراضات مربوط به آب، سرکوب گسترده این اعتراضها بوده است.
پس از این استانها، به ترتیب استانهای تهران، چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، کرمان، فارس، سمنان، البرز و زنجان، بیشترین تنش آبی را در کشور دارند.
سه استان مازندران، اردبیل و گیلان، دارای کمترین تنش آبی در کشور هستند.
طبق تازهترین گزارش این وبسایت، کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با بالاترین سطح تنش آبی در جهان مواجه هستند؛ وضعیتی که حیات اقتصادی، کشاورزی و حتی ثبات اجتماعی این کشورها را به خطر انداخته است.
۱۰ کشور اول جهان با بیشترین تنش آبی (شاخص پنج از پنج) به ترتیب عبارتند از: کویت، قبرس، عمان، قطر، بحرین، لبنان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اسرائیل و مصر.
کویت با کمترین منابع طبیعی آب، در صدر کشورهای بحرانی قرار دارد و ۹۹ درصد آب مصرفی این کشور از شیرینسازی آب دریا تامین میشود.
قبرس نیز با این که یک کشور جزیرهای است اما با کمبود منابع آبی طبیعی و تغییرات اقلیمی شدید دست و پنجه نرم میکند و عمان، علیرغم تلاش برای بازچرخانی آب، جزو کشورهای با بیشترین برداشت آب نسبت به منابع در دسترس است.
قطر به فناوریهای نمکزدایی وابستگی کامل دارد و منابع آب زیرزمینی بحرین در حال فرسایش کامل هستند و آب شیرین به کالایی استراتژیک تبدیل شده است.