کتاب «باشگاه شیرینیپزی زندان اوین»، روایت تجربه زندانیان سیاسی زن ایران

نشریه نیویورکر گزارشی از کتاب سپیده قلیان، فعال سیاسی زندانی، منتشر کرده؛ کتابی که تجربیات تلخ زنان زندانی را در کنار دستورالعملهای آشپزی قرار داده است.
کتاب قلیان فروردینماه سال گذشته با عنوان «احضار دوالپای رسوایی با پای سیب» به زبان فارسی منتشر شد. نسخه انگلیسی این کتاب هم فروردینماه سال جاری با عنوان «باشگاه شیرینیپزی زندان اوین» به چاپ رسید.
به گزارش نیویورکر، متن این کتاب بهصورت مخفیانه و در چند مرحله از زندان خارج شد.
این بخشها در اختیار مازیار بهاری، مستندساز ایرانی-کانادایی، قرار گرفت؛ کسی که خود نیز در سال ۱۳۸۸ بهمدت ۱۱۸ روز در زندان اوین محبوس بود.
بهاری که اکنون مدیریت وبسایت خبری ایرانوایر را بر عهده دارد، فصلهای مختلف کتاب را از طریق پیامک یا عکسهایی از تکههای کاغذ دریافت کرد. تیم ایرانوایر سپس این مطالب پراکنده را گردآوری و تنظیم کرد.
زندان اوین؛ بدنامترین زندان ایران
نیویورکر نوشت زندان اوین تهران در حال حاضر ۱۵ هزار نفر را در خود جای داده و به یکی از بدنامترین زندانهای جهان تبدیل شده است. این زندان دارای محوطهای مخصوص برای چوبه دار و اجرای احکام اعدام است.
بند ۲۰۹ زندان اوین مکان نگهداری زندانیان سیاسی است که اغلب بابت اتهاماتی نظیر «افساد فی الارض»، «محاربه» و «تبلیغ علیه نظام» به حبس محکوم شدهاند. در این بند سلولهای انفرادی وجود دارد که فاقد تخت یا سرویس بهداشتی هستند.
باشگاه شیرینیپزی زندان اوین
سپیده قلیان، فعال سیاسی ۳۰ ساله و نویسنده کتاب «باشگاه شیرینیپزی زندان اوین: بقا در بدنامترین زندانهای ایران در ۱۶ دستور پخت»، از سال ۱۳۹۷ تاکنون سه بار زندانی شده است.
او نخستین بار بهدلیل حمایت از کارگران اعتصابکننده شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه دستگیر شد و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی وادار به اعترافات اجباری شد.
در سال ۱۴۰۲، قلیان پس از آزادی از زندان اوین حجاب اجباری خود را برداشت و با فریاد «خامنهای ضحاک، میکِشیمت زیر خاک»، شعارهایی علیه رهبر جمهوری اسلامی سر داد.
او ظرف ۲۴ ساعت مجددا دستگیر و به زندان اوین بازگردانده شد.

ترکیب خاطرات تلخ با دستورهای آشپزی
کتاب قلیان ترکیبی از خاطرات، افشاگری و دستورالعمل آشپزی است.
به گفته بهاری، قلیان در نگارش این کتاب از سبک کنایهآمیز و غیرمستقیم استفاده کرده است. خواننده اغلب نمیتواند تشخیص دهد که روایتهای دردناک مطرحشده مربوط به تجربیات شخصی نویسنده هستند یا داستان زندانیان دیگری که او برای حفظ امنیت آنها، هویتشان را فاش نمیکند.
فصلهای مختلف این کتاب شامل روایتهای دلخراش از زندگی گذشته زندانیان زن و شکنجههای جسمی و روانی آنها، از جمله آزمایشهای اجباری بکارت، است.
بر اساس روایتهای این کتاب، زندانیان از سرعت قدمهای نگهبانان پی میبرند که باید خود را برای این رویاروییهای دردناک آماده کنند.
با این حال، در میان این روایتهای تراژیک، زندانیان برای یکدیگر شیرینی میپزند.
قلیان در این کتاب مینویسد: «شاید بپرسید مگر زندان... زندان نیست؟ چطور ممکن است آنجا قنادی کرد؟ اما اگر شیرینیپزی جزو جداییناپذیر وجود شما باشد، میتوانید آن را در هر زمان، در هر جا و در هر نوع زندانی انجام دهید.»
مبارزه برای حقوق ابتدایی
به گفته نازنین زاغری-راتکلیف، شهروند ایرانی-بریتانیایی که شش سال در زندان اوین محبوس بود، مسئولان زندانهای جمهوری اسلامی حتی حاضر نیستند ابتداییترین حقوق زنان را به رسمیت بشناسند.
با این حال، زندانیان زن مصمم بودند برای به دست آوردن این حقوق مبارزه کنند.
آنها از متقاعد کردن مسئولان برای برگزاری ملاقات هفتگی مادر و کودک شروع کردند و تا جمعآوری پول برای خرید اجاق ادامه دادند تا بتوانند نان خود را بپزند؛ نانی که آلوده به داروهای آرامبخش نباشد.
روایتهای تکاندهنده
یکی از خطهای داستانی کتاب درباره زندانی جوانی است که پس از دستگیری متوجه میشود باردار است.
این زن جوان که پیش از بازداشت تنها یک بار رابطه جنسی داشته و هیچگونه آموزش جنسی ندیده بود، از بارداری و پیامدهای آن بیاطلاع بود. در نهایت، او در زندان ناچار به پایان دادن خودخواسته به بارداریاش شد.
قلیان این داستان دردناک را با دستور پخت «کاچی» همراه کرده و مینویسد: «در برابر زنی که سرد و غمگین است و پس از پایان بارداری، بیصدا دچار خونریزی شده، چه میتوان کرد؟ کاچی تنها درمانی است که برایش میشناسم.»
کتاب قلیان همچنین به زندانیان مشهوری همچون نرگس محمدی، فعال حقوق زنان و برنده جایزه نوبل صلح ۲۰۲۳، میپردازد؛ کسی که هنگام دریافت این جایزه در زندان اوین بهسر میبُرد.
بر پایه گزارشی از مرکز حقوق بشر ایران، جمهوری اسلامی در حال حاضر بالاترین آمار زندانی کردن نویسندگان زن را در جهان به خود اختصاص داده است.
این نهاد در بیانیهای ضمن محکوم کردن برخورد امنیتی با اهل قلم یادآور شد: «شاعران و نویسندگان جنایتکار نیستند، بلکه حافظه اخلاقی یک ملت محسوب میشوند.»