جدال اقتصادی آمریکا و چین در خاورمیانه

خاورمیانه، بهویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، به صحنهای کلیدی برای رقابت اقتصادی و ژئوپلیتیک آمریکا و چین تبدیل شدهاند.
در حالی که چین با گسترش تجارت و سرمایهگذاری، نفوذ خود را در منطقه تقویت میکند، آمریکا با تکیه بر روابط سنتی و ابزارهایی چون فروش تسلیحات و چتر امنیتی، تلاش دارد جایگاه خود را بازپس گیرد.
این رقابت نه تنها برای کشورهای عربی، بلکه برای بازیگرانی چون ایران نیز پیامدهای مهمی دارد.
سفر ترامپ و توافقات کلان با عربستان سعودی
در جریان سفر دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا به عربستان سعودی، شعار «شکوفایی روابط تجاری، سرمایهگذاری و اقتصاد»، محور گفتوگوها و ترجیعبند شعارهای او شده است.
در روز نخست این سفر، ۱۴۵ توافقنامه و قرارداد به ارزش ۳۰۰ میلیارد دلار، از جمله ۱۴۲ میلیارد دلار فروش تسلیحات، میان دو کشور امضا شد.
ریاض همچنین متعهد به سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در اقتصاد آمریکا شد که ۲۰ میلیارد دلار آن از سوی شرکت سعودی «دیتاولت» برای توسعه مراکز داده و زیرساختهای انرژی مرتبط با هوش مصنوعی در آمریکا اختصاص یافت.
ترامپ پس از شرکت در اجلاس رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (عربستان سعودی، امارات، قطر، بحرین، عمان و کویت) در ریاض، به قطر سفر کرد و قرار نیست به امارات برود.
او پیشتر گفته بود این سفر میتواند یک تریلیون دلار سرمایه عربی را روانه اقتصاد آمریکا کند.

جدال تجاری: سقوط آمریکا، جهش چین
کشورهای عربی خلیج فارس اگرچه متحدان سنتی آمریکا هستند، در دهه گذشته روابط تجاری خود را با چین بهطرز چشمگیری گسترش دادهاند.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایالات متحده، تجارت دوجانبه آمریکا با شش کشور شورای همکاری خلیج فارس با افت ۳۵ درصدی طی یک دهه گذشته به ۷۸ میلیارد دلار رسیده است.
یکی از دلایل اصلی این کاهش، تبدیل آمریکا به صادرکننده خالص نفت و گاز است که سهم بازار این کشور در صادرات نفت کشورهای عربی را به تنها سه درصد رسانده است.
در مقابل، آمار گمرک چین نشان میدهد تجارت دوجانبه این کشور با شورای همکاری خلیج فارس طی دهه گذشته ۱۱۱ درصد رشد کرده و در سال ۲۰۲۴ به ۲۸۷ میلیارد دلار رسیده است.
نکته قابل توجه، تراز تجاری مثبت کشورهای عربی با چین و منفی با آمریکا است که نشاندهنده ارزآوری بیشتر تجارت با چین برای این کشورهاست.
چین با ابتکارهایی چون «کمربند و جاده» و قراردادهای بلندمدت انرژی، از جمله توافق ۲۵ ساله با عربستان سعودی برای خرید نفت یا قراردادهای بلند مدت خرید گاز مایع قطر، به شریکی کلیدی برای منطقه تبدیل شده است. برای نمونه، پروژههای زیرساختی چین، مانند توسعه بندر جبلعلی در امارات یا شهر نئوم در عربستان سعودی، نشاندهنده نفوذ فزاینده پکن است.

تسلیحات و امنیت: اهرم آمریکا
آمریکا همچنان با تکیه بر فروش تسلیحات پیشرفته و تضمین چتر امنیتی، نفوذ خود را در منطقه حفظ میکند.
طبق گزارش موسسه تحقیقات صلح سیپری، عربستان سعودی و قطر در بازه ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ جزو چهار واردکننده برتر تسلیحات جهان بودند. حدود ۷۵ درصد تسلیحات عربستان سعودی از آمریکا و مابقی عمدتا از فرانسه و اسپانیا تامین شده است.
کویت و بحرین نیز به ترتیب شاهد افزایش ۵.۵ و ۱۰ برابری خرید تسلیحات نسبت به پنج سال قبل بودند که بخش اعظم آن از آمریکا خریداری شد. در مجموع، شش کشور شورای همکاری خلیج فارس بیش از ۲۰ درصد از کل تجارت تسلیحات جهان را در این دوره به خود اختصاص دادهاند که بخش اعظم آن از کشورهای غربی، خصوصا آمریکا، خریداری شده است.
سرمایهگذاری: رقابت برای جذب ثروت عربی
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با ذخایر عظیم مالی، هدفی جذاب برای قدرتهای جهانی هستند. طبق آمار موسسه جهانی صندوقهای ثروت ملی، مجموع ذخایر صندوقهای نفتی این کشورها بیش از ۳.۵ تریلیون دلار و داراییهای دیگر صندوقهای ثروت ملی آنها نیز در همین حدود است. ذخایر ارزی بانکهای مرکزی این کشورها نیز بیش از ۸۵۰ میلیارد دلار برآورد میشود.
آمریکا تاکنون سرمایهگذاری قابلتوجهی در منطقه انجام داده است؛ برای نمونه، ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم در اقتصاد عربستان سعودی، آمریکا را در جایگاه هشتم سرمایهگذاران خارجی این کشور قرار داده است.
با این حال، چین با سرعت بیشتری در حال پیشی گرفتن است. بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴، چین ۲۱.۶ میلیارد دلار در عربستان سرمایهگذاری مستقیم کرده، در حالی که این رقم برای آمریکا ۱۲.۵ میلیارد دلار بوده است.
طبق محاسبات موسسه امریکن انترپرایز، حجم پروژهها و سرمایهگذاریهای چین در کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به ۱۵۵ میلیارد دلار رسیده که نیمی از آن در عربستان سعودی متمرکز است.
جایگاه ایران در این رقابت
رقابت آمریکا و چین در خاورمیانه برای ایران نیز پیامدهایی دارد. چین بهعنوان شریک اصلی تجاری ایران و امضاکننده توافق همکاری ۲۵ ساله، از نفوذ خود در کشورهای عربی برای ایجاد توازن در منطقه استفاده میکند. در مقابل، تقویت روابط آمریکا با کشورهای عربی، بهویژه در حوزه تسلیحات و امنیت، میتواند فشارها بر ایران را افزایش دهد.
از طرفی چین طی یک دهه گذشته سرمایهگذاری خاصی در ایران انجام نداده و حتی این کشور را از مسیر کریدورهای ترانزیتی موسوم به «کمربند و جاده» نیز کنار گذاشته و اتفاقا تمرکز خود را بر همه کشورهای همسایه ایران گذاشته و این کشور را کلا دور زده است.
چین همچنین اگرچه خرید نفت از ایران را با دریافت تخفیف و به رغم تحریمها ادامه میدهد، اما طی سالهای گذشته هرگز نفت ارزان ایران را جایگزین نفت کشورهای عرب خلیج فارس نکرده است.
آینده خاورمیانه در کشاکش قدرتها
رقابت اقتصادی آمریکا و چین در خاورمیانه، فراتر از تجارت و سرمایهگذاری، به بازتعریف توازن قدرت در منطقه منجر شده است.
آمریکا با تکیه بر تسلیحات و روابط تاریخی، همچنان شریکی کلیدی برای کشورهای عربی است، اما رشد نفوذ چین، بهویژه در حوزه زیرساخت و انرژی، نشاندهنده تغییر تدریجی اولویتهای منطقه است.
برای کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، این رقابت فرصتی برای تنوعبخشی به شرکای تجاری و افزایش قدرت چانهزنی است. با این حال، پیامدهای این جدال برای ثبات منطقه و بازیگرانی چون ایران همچنان نامشخص است. آیا خاورمیانه به سمت همکاریهای متوازنتر حرکت خواهد کرد یا در دام رقابتهای ژئوپلیتیک گرفتار خواهد شد؟
پاسخ این پرسش به تصمیمات رهبران منطقه و استراتژیهای دو ابرقدرت جهانی بستگی دارد.