نتایج پژوهشی جدید نشان میدهد شبزندهداران احتمالا باهوشترند
نتایج یک پژوهش جدید نشان میدهد شبزندهداران یا به اصطلاح «جغدهای شب»، در آزمونهای شناختی نسبت به سحرخیزان یا «چکاوکهای صبح» عملکرد بهتری دارند.
تا به حال فکر کردهاید چرا برخی افراد ترجیح میدهند تا دیروقت بیدار بمانند در حالی که دیگران با طلوع خورشید از خواب برمیخیزند؟
پژوهش اخیر که از سوی گروهی از دانشمندان امپریال کالج لندن انجام شده نه تنها به این سوال پاسخ میدهد بلکه ارتباطی شگفتانگیز میان الگوهای خواب و تواناییهای ذهنی را آشکار میسازد.
به گزارش وبسایت امپریال این مطالعه گسترده روی بیش از ۲۶ هزار بزرگسال بریتانیایی انجام شده است.
دکتر رها وست، سرپرست این پژوهش گفت: «یافتههای ما نشان میدهند ترجیح افراد برای فعالیت در ساعات خاصی از شبانهروز، فراتر از یک عادت ساده است و میتواند بر عملکرد مغز تاثیر بگذارد.»
این پژوهش که با استفاده از دادههای گسترده UK Biobank انجام شده، جنبههای مختلف خواب از جمله مدت زمان، الگوها و کیفیت آن را مورد بررسی قرار داده و تاثیر این عوامل را بر وضوح ذهنی و تواناییهای شناختی افراد سنجیده است.
پژوهشگران دریافتهاند هفت تا ۹ ساعت خواب در شب، بهترین عملکرد مغزی را به همراه دارد.
این میزان خواب باعث تقویت حافظه، بهبود قدرت استدلال و افزایش سرعت پردازش اطلاعات میشود. جالب اینجاست که هم کم خوابیدن و هم زیاد خوابیدن میتواند اثرات منفی بر عملکرد مغز داشته باشد.
بر اساس این پژوهش، شبزندهداران در آزمونهای شناختی عملکرد بهتری داشتهاند.
در یکی از گروههای مورد مطالعه، نمرات شبزندهداران ۱۳/۵ درصد و در گروهی دیگر ۷/۵ درصد بالاتر از سحرخیزان بوده است. این تفاوت آنقدر چشمگیر است که نمیتوان آن را به شانس نسبت داد.
حتی افرادی که نه کاملا شبزندهدار و نه کاملا سحرخیز هستند - گروهی که محققان آنها را «متوسطها» نامیدهاند - نیز عملکردی بهتر نسبت به سحرخیزان داشتهاند.
نمرات این گروه به ترتیب ۱۰/۶ درصد و ۶/۳ درصد بالاتر از سحرخیزان بود.
چرا چنین تفاوتی وجود دارد؟
دکتر وست، نویسنده اصلی این مطالعه از دپارتمان جراحی و سرطان امپریال کالج لندن توضیح داد: «مطالعه ما نشان داد بزرگسالانی که به طور طبیعی در عصر فعالتر هستند و ما آن را عصرگرایی مینامیم، نسبت به افراد صبح عملکرد بهتری در آزمونهای شناختی دارند.»
به گفته او، این نشان میدهد ترجیحات زمانی که دانشمندان آنها را «کرونوتایپ» مینامند، فراتر از صرفا یک ترجیح شخصی هستند و میتوانند بر عملکرد شناختی افراد تاثیر بگذارند.
وست تاکید کرد این یافتهها به معنای عملکرد ضعیفتر سحرخیزها در تمام طول روز نیست.
او توضیح داد: «این یافتهها منعکسکننده یک روند کلی است که در آن اکثریت ممکن است به سمت شناخت بهتر در انواع عصرگراها متمایل شوند. اگرچه میتوان با تنظیم تدریجی زمان خواب، افزایش قرار گرفتن در معرض نور عصر و حفظ یک برنامه خواب ثابت، عادات خواب طبیعی خود را تا حدی تغییر داد اما تغییر کامل از یک فرد صبح به یک فرد عصر پیچیده است و لزوما توصیه نمیشود.»
این مطالعه همچنین به بررسی تاثیر سایر عوامل موثر بر سلامتی و سبک زندگی، بر عملکرد شناختی پرداخته است.
محققان دریافتند سن، جنسیت، مصرف سیگار، الکل و وجود بیماریهای مزمن همگی بر نتایج آزمونهای شناختی تاثیرگذار بودهاند.
به طور کلی، افراد جوانتر و با سبک زندگی سالمتر، عملکرد شناختی بهتری از خود نشان دادند.
یکی از نکات دیگر این پژوهش، یافتههای مربوط به بیخوابی است.
برخلاف انتظار، افرادی که از بیخوابی شکایت داشتهاند، تفاوت قابل توجهی در عملکرد شناختی نشان ندادهاند که این میتواند نشاندهنده پیچیدگی رابطه بین خواب و عملکرد مغز باشد.
پروفسور داکینگ ما، یکی دیگر از محققان این پروژه، معتقد است این یافتهها میتوانند کاربردهای عملی مهمی داشته باشد.
او گفت: «ما دریافتیم که مدت زمان خواب تاثیر مستقیمی بر عملکرد مغز دارد و در حالت ایدهآل شاید لازم باشد در مورد ساعات کاری و تحصیلی تجدیدنظر کنیم.»
این پژوهش میتواند در زمینه درک بهتر ارتباط بین خواب و عملکرد شناختی کمک فراوانی کند اما محققان تاکید دارند که هنوز سوالات زیادی بیپاسخ ماندهاند.
این پژوهش یادآوری میکند که هر فرد منحصر به فرد است و شاید بهتر باشد به جای قضاوت درباره کسانی که دیر میخوابند یا دیر بیدار میشوند، به تفاوتهای فردی احترام گذاشته شود.
بنا به سخنی رایج در افواه عمومی، در نظامهای دموکراتیک، مسئولان دولت قبلی پس از شکست در انتخابات به خانه میروند و در نظامهای غیردموکراتیک به زندان.
صبح روز بعد از انتخابات پارلمانی اخیر در بریتانیا، جرمی هانت که سالها در دولتهای محافظهکار در راس وزارتخانههای مهمی همچون وزارت خزانهداری قرار داشت، در پیامی ضمن پذیرش شکست حزب متبوع خود خطاب به فرزندانش چنین گفت: «شاید به نظر برسد که امروز که از داونینگاستریت بیرون میرویم، روز بدی برای خانواده ما باشد اما اینطور نیست. ما فوقالعاده خوششانس هستیم که در کشوری زندگی میکنیم که چنین تصمیماتی نه با انفجار بمب یا شلیک گلوله، بلکه توسط هزاران شهروند معمولی اتخاذ میشود که در صلح و آرامش در مربعی روی یک تکهکاغذ ضربدر میزنند.»
جالب اینکه پیش از فرا رسیدن ساعت یک بعد از ظهر همان روز، کییر استارمر، نخستوزیر جدید، به ساختمان شماره ۱۰ خیابان داونینگاستریت نقل مکان کرده بود.
این جابهجایی سریع و بیدردسر مستاجران اقامتگاه نخستوزیری بریتانیا حاکی از نوعی «ثبات» و «فقدان ابهام در انتقال قدرت» در قدیمیترین دموکراسی جهان است.
این امر عمدتا ثمره نظام انتخاباتی بریتانیا است که از قاعده «نخستگزینی» (پیروزی یک نامزد حائز آرای بیشتر و نه لزوما دارای اکثریت آرا) در هر حوزه انتخاباتی پیروی میکند.
اگر نظام خودکامه بلاروس را نادیده بگیریم، میتوان گفت که بریتانیا تنها کشور عضو «شورای اروپا» است که نوعی نظام «نمایندگی تناسبی» (انتخاب چند نماینده در هر حوزه بنا بر نوعی قاعده تناسبی) در آن وجود ندارد.
نظام انتخاباتی بریتانیا تصویر فراگیری از افکار عمومی در این کشور ارائه نمیدهد
نخستگزینی بهتر است یا نمایندگی تناسبی؟
همانطور که آدام شوورسکی در کتاب «چرا باید به انتخابات بها داد» (۲۰۱۸) میگوید، نخستگزینی به نوعی نظام دوحزبی میانجامد که در آن قدرت بین دو حزب بزرگ دست به دست میشود و احزاب کوچک به حاشیه رانده میشوند.
به عبارت دیگر، در این صورت معمولا یکی از دو حزب بزرگ میتواند اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست آورد و بدون نیاز به ائتلاف با دیگر احزاب دولت تشکیل دهد و حکمرانی کند.
بنابراین عجیب نیست که در یکصد سال گذشته تعداد مواردی که انتخابات پارلمانی بریتانیا به تشکیل سریع دولتی تکحزبی نینجامیده، از انگشتان یک دست تجاوز نکرده است.
اما نمایندگی تناسبی به نوعی نظام چندحزبی میانجامد که در آن اغلب هیچ حزبی اکثریت کرسیهای پارلمان را به دست نمیآورد و در نتیجه، به قول شوورسکی، «یا دولت اکثریتی متشکل از چند حزب با اهداف ناهمگون تشکیل میشود یا دولت اقلیت (که شاید باز هم ائتلافی باشد) مجبور میشود برای تصویب هر قانون اکثریت آرای پارلمانی را کسب کند».
جان هنلی، روزنامهنگار بریتانیایی، یادآوری میکند آخرین باری که دولتی تکحزبی هلند را اداره کرد در سال ۱۸۷۹ بود و آلمان و سوئد نیز به ترتیب از دهه ۱۹۶۰ و دهه ۱۹۷۰ از سوی دولتهای ائتلافی اداره شدهاند.
بنابراین، هر چند نظامهای مبتنی بر نمایندگی تناسبی، به قول شوورسکی، «نمونه بارزتری از کل جامعه» به شمار میروند و «تصویر فراگیرتری از افکار عمومی» ارائه میکنند اما اغلب از «انتقال سریع قدرت» و «ثبات» (دو ویژگی متمایز نظامهای مبتنی بر نخستگزینی) بیبهرهاند زیرا در این نظامها تشکیل دولت معمولا محتاج چانهزنی و مصالحه و ائتلاف موقت میان احزابی با اهداف متفاوت است.
این امر نه تنها زمانبر است و جامعه را مدتی در ابهام و بلاتکلیفی نگه میدارد (مثل آلمان و سوئد)، بلکه ممکن است به دولتهای کوتاهمدت بینجامد (مثل هلند و بلژیک).
آیا واقعا جامعه بریتانیا به چپ چرخیده است؟
نباید از یاد برد که هر چند نظام انتخاباتی بریتانیا «ثبات» و «انتقال سریع قدرت» را تضمین میکند اما «تصویر فراگیری از افکار عمومی» در این کشور ارائه نمیدهد.
با اندکی تامل درباره نتایج انتخابات پارلمانی اخیر میتوان گفت که این نه «جامعه» بلکه مجلس عوام و در نتیجه دولت بریتانیا است که به چپ چرخیده است.
در انتخابات اخیر، حزب کارگر ۳۴ درصد از آرا و ۶۳ درصد از کرسیها، حزب محافظهکار ۲۴ درصد از آرا و ۱۹ درصد از کرسیها و حزب راست افراطی «اصلاح» ۱۴ درصد از آرا و کمتر از یک درصد از کرسیهای مجلس عوام را به دست آوردند.
در نظامهای انتخاباتی مبتنی بر «نخستگزینی»، میان درصد آرا و درصد کرسیهای یک حزب تناسبی وجود ندارد. کسب ۴۱۱ کرسی به وسیله حزب کارگر، ۱۲۱ کرسی توسط حزب محافظهکار و تنها پنج کرسی از سوی حزب راست افراطی «اصلاح»، معلول همین عدم تناسب فاحش است.
به عبارت دیگر، حزب کارگر برای کسب هر کرسی فقط نیازمند ۲۴ هزار رای بوده و حزب محافظهکار برای به دست آوردن هر کرسی به ۵۶ هزار رای احتیاج داشته؛ در حالی که به دست آوردن هر کرسی برای حزب «اصلاح» مستلزم کسب ۸۰۰ هزار رای بوده است زیرا چهار میلیون رای این حزب تنها پنج کرسی برای آن به ارمغان آورد!
نظام انتخاباتی بریتانیا اجازه نمیدهد حزب «اصلاح» تعداد کرسیهای پارلمانی خود را به میزان چشمگیری افزایش دهد
از مقایسه نظام انتخاباتی بریتانیا با ایتالیا و آلمان چه میآموزیم؟
تیموتی گارتون اش، استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه آکسفورد، از حزب «اصلاح» با عناوین کنایهآمیزی مثل «برادران انگلستان» و «آلترناتیو برای انگلستان» یاد کرده است تا بر وجوه تشابه میان دغدغههای فرهنگی، اقتصادی و مهاجرتی این حزب و دو حزب راست افراطی «برادران ایتالیا» و «آلترناتیو برای آلمان» تاکید کند.
در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲، حزب «برادران ایتالیا» با کسب ۱۱۸ کرسی از ۴۰۰ کرسی مجلس نمایندگان پیشتاز شد و در ائتلاف با سه حزب دیگر، راستگراترین دولت ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم را تشکیل داد.
انتخابات مجلس نمایندگان ایتالیا مبتنی بر نوعی نظام «تناسبی ترکیبی» است که تکلیف ۶۳ درصد از کرسیهایش را قاعده «نمایندگی تناسبی» تعیین میکند.
در انتخابات سال ۲۰۲۲، «برادران ایتالیا» ۲۶ درصد از کل آرا را کسب کرد که ۶۹ کرسی را بر اساس قاعده «نمایندگی تناسبی» برای این حزب به ارمغان آورد.
دیگر کرسیهای این حزب بر اساس قاعده «نخستگزینی» به دست آمد که در اینجا به آن پرداخته نمیشود.
اگر نظام انتخاباتی بریتانیا شبیه ایتالیا بود، حزب «اصلاح» که در انتخابات اخیر ۱۴ درصد از کل آرا را کسب کرده است به جای پنج کرسی فعلی، دستکم ۵۷ کرسی به دست میآورد و بر همین قیاس از تعداد کرسیهای دو حزب بزرگ نیز کاسته میشد.
ناگفته پیداست که در این صورت این حزب راست افراطی به بازیگر بسیار مهمتری در مجلس عوام و سیاست رسمی بریتانیا تبدیل میشد.
در انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ آلمان که مبتنی بر نوعی نظام پیچیده «تناسبی ترکیبی» است، حزب «آلترناتیو برای آلمان» ۷۷ کرسی از ۷۳۴ کرسی بوندستاگ را به دست آورد.
با نگاهی دقیقتر میتوان دریافت که سهم این حزب از کل کرسیها (۱۰/۵ درصد) متناسب است با سهم آن از کل آرا (۱۰/۳ درصد). این در حالی است که میان سهم حزب «اصلاح» از کل آرا در انتخابات پارلمانی اخیر بریتانیا (۱۴ درصد) و سهم آن از کل کرسیها (کمتر از یک درصد) هیچ تناسبی وجود ندارد.
به عبارت دیگر، صرفا از طریق مقایسه ترکیب مجلس عوام بریتانیا با بوندستاگ آلمان یا مجلس نمایندگان ایتالیا نمیتوان گفت که «جامعه» بریتانیا به «چپ» چرخیده است.
بیتردید اگر در بریتانیا هم به جای نظام انتخاباتیِ مبتنی بر «نخستگزینی»، نوعی نظام «تناسبی ترکیبی» حاکم بود اکنون شاهد ظهور حزب راست افراطی نسبتا قدرتمندی در پارلمان این کشور بودیم.
آیا باید نظام انتخاباتی بریتانیا را تغییر داد؟
با توجه به عدم تناسب میان سهم احزاب از آرا و سهم آنها از کرسیهای مجلس عوام بریتانیا، عجیب نیست که بر اساس نتایج نظرسنجی موسسه معتبر «یوگاو» که در ۲۹ ژانویه ۲۰۲۴ منتشر شد، ۴۵ درصد از بریتانیاییها خواهان تغییر نظام انتخاباتی پارلمانی این کشور به نوعی نظام مبتنی بر «نمایندگی تناسبی» هستند، در حالی که تنها ۲۶ درصد از حفظ نظام انتخاباتیِ کنونی حمایت میکنند.
نظام انتخاباتی بریتانیا ثبات و انتقال سریع قدرت را تضمین میکند
زویی ویلیامز، روزنامهنگار بریتانیایی، به این واقعیت اشاره میکند که گرچه در دهههای اخیر نظام انتخاباتی مبتنی بر «نخستگزینی» از ورود احزاب نژادپرستی نظیر «جبهه ملی» و «حزب ملی بریتانیا» به مجلس عوام جلوگیری کرده اما نه تنها نیروی بسیجکننده بیگانههراسی و مهاجرستیزی در بریتانیا کاهش نیافته بلکه چنین عناصری به گفتمان رایج سیاسی در این کشور نیز نفوذ کرده است.
همچون بعضی دیگر، ویلیامز نیز عقیده دارد اگر نظام انتخاباتی بریتانیا به نوعی نظام مبتنی بر «نمایندگی تناسبی» تغییر کند، راستگرایان افراطی از حاشیه به مرکز سیاست راه خواهند یافت و دیگر نخواهند توانست خود را قربانی جلوه دهند و به مرور حنایشان رنگ خواهد باخت و دموکراسی تقویت خواهد شد.
اما تجربه دیگر کشورهای غربی از جمله آلمان و فرانسه، نشان میدهد هموار کردن راه برای افزایش فعالیت قانونی احزاب راست افراطی در عرصه سیاست رسمی (مثلا در پارلمان) نه تنها به کاهش تدریجیِ محبوبیتِ آنان و تقویت دموکراسی نمیانجامد بلکه به عادیسازی نظراتشان منتهی میشود و احزاب راستِ سنتی و میانهرو را ترغیب میکند برای موفقیت در جلب آرا، تا اندازهای از سیاستهای احزاب راست افراطی تقلید کنند.
راهحل بحران دموکراسی چیست؟
نایجل فاراژ، رهبر حزب «اصلاح»، پیش از انتخابات اخیر بریتانیا تاکید کرده بود که هدف از تشکیل این حزب، موفقیت در انتخابات سال ۲۰۲۹ است.
نتایج جدیدترین نظرسنجی «یوگاو» که ۱۰ ژوییه ۲۰۲۴ منتشر شد نیز حاکی از آن است که ۴۷ درصد از اعضای حزب محافظهکار بریتانیا خواهان ادغام این حزب با حزب «اصلاح» هستند. در نتیجه، حتی اگر نظام انتخاباتی بریتانیا تغییر نکند و تکیه بر قاعده «نخستگزینی» اجازه ندهد حزب «اصلاح» تعداد کرسیهای پارلمانی خود را به میزان چشمگیری افزایش دهد، در این صورت تداوم وضعیت فعلی به احتمال زیاد حزب محافظهکار را بیش از پیش به راست متمایل خواهد کرد.
رومن کرزناریچ، نویسنده کتاب «جد خوب: چگونه در دنیای کوتهبین دوراندیش باشیم» (۲۰۲۰)، به درستی میگوید که ریشه بحران کنونی دموکراسی را باید در امری فراتر از نظامهای انتخاباتی جست.
در واقع، کوتهبینیِ سیاسی و فقدان دوراندیشی سبب شده است تا احزاب و سیاستمداران اغلب منافع کوتاهمدت خود (مثلا پیروزی در انتخابات بعدی) را بر منافع بلندمدت همگانی ترجیح دهند و هزینههای سنگینی را بر دوش بخشهای بزرگی از جامعه تحمیل کنند.
پیامد این کوتهبینی سیاسی چیزی نیست جز خشم و نارضایتی گستردهای که به بازار پوپولیسم رونق بخشیده است.
با وجود این، کرزناریچ به نقل از میلتون فریدمن، اقتصاددان پرآوازه، میگوید: «فقط بحران، خواه واقعی یا خیالی است که به تغییر حقیقی میانجامد.»
بنابراین هنوز میتوان امیدوار بود که به لطف دوراندیشی، بحران کنونی دموکراسی سرانجام به بازآفرینی دموکراسی بینجامد.
اعضای پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) با تاسیس یک مرکز یکپارچه دفاع سایبری با هدف ایجاد رویکرد تازهای برای تامین امنیت کشورهای عضو این ائتلاف موافقت کردند. این توافق در قالب تعهدی رسمی در بیانیه اخیر این سازمان منتشر شد.
بر اساس این بیانیه، «مرکز یکپارچه دفاع سایبری ناتو» (NATOIntegrated Cyber Defence Centre) قرار است در حفاظت از شبکه اعضا و کشورهای متحد آن نقش کلیدی ایفا کرده و از فضای سایبری به عنوان یک حوزه عملیاتی استفاده کند.
مرکز یکپارچه دفاع سایبری ناتو همچنین فرماندهان نظامی ناتو را در مورد تهدیدات و آسیبپذیریهای احتمالی در فضای سایبری، از جمله تهدیدها علیه زیرساختهای حیاتی غیرنظامی و خصوصی که وجودشان برای فعالیتهای نظامی لازم است، مطلع خواهد کرد.
اعضای ناتو بلژیک را به عنوان مقر اصلی فعالیت این مرکز انتخاب کردهاند.
از جمله اهداف مرکز سایبری ناتو، گردهمآوری پرسنل غیرنظامی و نظامی از سراسر ائتلاف ناتو، کشورهای متحد و نیز کارشناسان حوزه سایبری عنوان شده است.
ناتو امیدوار است این نهاد با استفاده از فنآوریهای پیشرفته بتواند به گسترش آگاهی در فضای سایبری و افزایش انعطافپذیری و دفاع جمعی کشورهای عضو کمک کند.
جزییات بیشتر درباره ساختار و عملکرد این مرکز قرار است در ماههای آینده منتشر شود.
در بیانیه مرجع ناتو بر امنیت و ثبات مناطق بالکان غربی و دریای سیاه تاکید شده است.
مناطق مورد اشاره بهویژه از زمان تهاجم مسکو به اوکراین بهطور مکرر از سوی روسیه هدف قرار گرفتهاند.
اعضای ناتو وعده دادهاند در راستای مقابله با نفوذ مخرب، از جمله عملیات دروغرسانی و تهدیدهای هیبریدی و سایبری که از سوی گروههای دولتی و غیردولتی انجام میشود با بالکان غربی همکاری کنند.
سازمان ناتو همچنین چین را به دلیل حمایت از تلاشهای کرملین در جنگ اوکراین مورد انتقاد قرار داد و گفت مشارکت استراتژیک و عمیق بین دو کشور و تلاشهای متقابل آنها برای تضعیف و تغییر شکل نظم بینالمللی موجب نگرانی عمیق این نهاد شده است.
خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده است که ایلان ماسک ، میلیاردر مالک شرکتهای تسلا اسپیس ایکس و شبکه اجتماعی ایکس، به یک کمیته اقدام سیاسی که برای پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا فعالیت میکند، کمک مالی کرده است.
به گزارش این خبرگزاری به نقل از منابع مطلعی که نخواستند نامشان فاش شود، ماسک به یک گروه کمسابقه به نام America PAC کمک کرده است.
بلومبرگ نوشته است مشخص نیست که ماسک چقدر به این کمیته داده است، اما منابع مطلع این رقم را قابل توجه توصیف کردهاند. PAC قرار است فهرست اهداکنندگان کمکهای مالی به خود را سه روز دیگر، در ۱۵ ژوییه اعلام کند.
به نوشته بلومبرگ، این اقدام تاثیر فزاینده یک غول فناوری را برجسته میکند که با ثروت خالص ۲۶۳.۳ میلیارد دلار در صدر شاخص میلیاردرهای این خبرگزاری قرار دارد و تغییر او از یک فرد مستقل سیاسی را که میگوید ترجیح میدهد از سیاست دور بماند، به شخصیتی که بهطور مرتب وارد عرصه سیاست میشود، نشان میدهد.
خبرگزاری بلومبرگ افزوده است که از شبکه اجتماعی ایکس بهطور مرتب برای حمایت از دیدگاههای راستگرایانه و حمله به دموکراتها استفاده میشود و تزریق پول از سوی مالک این شبکه به کارزار ترامپ در زمانی انجام میشود که ترامپ از رقیب خود، جو بایدن، در جمعآوری کمکهای مالی از وال استریت و شرکتهای بزرگ پیشی گرفته است.
جمع آوری پول از سوی کارزار انتخاباتی بایدن پس از مناظره فاجعهبار او با ترامپ، کاهش یافته است.
ماسک هنوز بهطور علنی از هیچ نامزدی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ حمایت نکرده است. او پیشتر، در اوایل سال جاری، گفته بود که قصد کمک مالی به کارزار انتخاباتی هیچ از یک دو نامزد را ندارد، اما تصمیم کنونی ماسک، فرصتی برای او فراهم میکند تا به یک غول مالی برای جمهوریخواهان بدل شود.
روزنامه والاستریتژورنال، نهم خردادماه امسال به نقل از چند منبع آگاه گزارش داد دونالد ترامپ قصد دارد در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، ایلان ماسک را که در هفتههای اخیر چند بار با هم گفتکو کردهاند، به عنوان مشاور خود در امور سیاستگذاری منصوب کند.
بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ و ایلان ماسک، نخستین بار در اوائل ماه مارس در محل اقامت نلسون پلتز، میلیاردر آمریکایی، دیدار کردند و از آن زمان در چندین تماس تلفنی درباره موضوعهایی از جمله مهاجرت با هم گفتوگو کردهاند.
ایلان ماسک، دونالد ترامپ و نیز مسئولان کمیته اقدام سیاسی PAC، به پرسشهای بلومبرگ در این زمینه پاسخ ندادهاند.
به نوشته بلومبرگ، America PAC بیشتر در پشت صحنه برای تقویت کارزار انتخاباتی ترامپ فعالیت میکند.
این خبرگزاری تلاشهای ماسک را تهدیدی برای وارد کردن ضربهای ویرانگر به بایدن و دموکراتهایی توصیف کرده است که در حال حاضر در نبرد درون حزبی بر سر آینده سیاسی رییسجمهوری آمریکا غرق شدهاند؛ آن هم در انتخاباتی که در حال تبدیل شدن به گرانترین انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ ایالات متحده است.
پرداخت پول به کارزار انتخاباتی یک نامزد، ایلان ماسک را به بازیگری قدرتمندتر در واشینگتن تبدیل میکند. او ثروت خود را عمدتا از داراییهایش در شرکت سازنده خودروهای الکتریکی تسلا، اسپیس ایکس و شبکه اجتماعی ایکس به دست میآورد. شرکتهای او از قبل دارای قراردادهای دولتی قابل توجهی بودهاند و بهطور مرتب بر سر مقررات با آژانسهای فدرال دولت آمریکا درگیر هستند.
برخی از سیاستهای پیشنهادی ترامپ، مانند لغو اقدامات بایدن برای گذار آمریکا به خودروهای الکتریکی و وعده اعمال تعرفههای بیشتر بر تولیدکنندگان خودروهای برقی چینی، تاثیر مستقیمی بر تسلا خواهد داشت.
ماسک و ترامپ در گذشته با هم درگیر شدهاند، اما اکنون به هم نزدیکتر شدهاند و ماسک به ترامپ در مورد خودروهای الکتریکی و سیاستهای ارزهای دیجیتال مشاوره میدهد.
ایلان ماسک در جریان نشست سالانه تسلا در ماه گذشته، درباره رابطه خود با ترامپ صحبت کرد و گفت: « او بدون مقدمه و هیچ دلیلی با من تماس میگیرد.»
جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا، روز جمعه ۲۲ تیر، در دیترویت در ایالت میشیگان در میان جمعیتی که او را تشویق میکرد، بار دیگر هشدار داد که دونالد ترامپ تهدیدی جدی برای دموکراسی آمریکا است. همزمان ترامپ اعلام کرد برای خیر کشور و جامعه حاضر است همراه بایدن آزمایش شناختی دهد.
بایدن، ۸۱ ساله، در حالی که تلاش میکند پس از عملکرد ضعیفش در اولین مناظره با دونالد ترامپ، روحی تازه به کارزار انتخاباتی خود بدمد، میکوشد تا بحثها را از آمادگی ذهنی و جسمی خود و ناامیدی فزاینده دموکراتها به تاثیرات به گفته او مخرب دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ تغییر دهد.
او در این گردهمایی بار دیگر حملات تند و تیز خود را متوجه ترامپ کرد و گفت: « دونالد ترامپ یک مجرم محکوم است. او از پوتین قصاب به عنوان یک نابغه یاد کرد.»
بایدن گفت: «اگر ترامپ رییسجمهوری شود، از روز اول دیکتاتوری را شروع میکند. ترامپ تهدیدی علیه ملت آمریکاست. او گفته اگر انتخاب نشود خون به راه میافتد.»
او گفت: «به دنبال دفاع از دموکراسی آمریکا و نجات آزادیهای مدنی هستیم.»
بایدن افزود: «رسانهها تلاش میکنند اشتباهات من را زیر ذرهبین ببرند، من اشتباه میکنم، اما نه در حدی که از آن صحبت میشود. ترامپ هم اشتباه میکند، اما زیر ذرهبین رسانهها نمیرود.»
او خطاب به حامیانش گفت: من هیچجا نمیروم. من میدوم و ما برنده میشویم.»
بایدن با اشاره به فضای نشست مطبوعاتی روز پنجشنبه ۲۱ تیر گفت آنها مرا زیر رگبار گرفتند اما حدس بزنید چه؟ دونالد ترامپ یک پاس رایگان دریافت کرده است.»
جو بایدن افزود: «امیدوارم با افزایش سن، کمی خرد به دست بیاید. این چیزی است که من میدانم. من میدانم چگونه حقیقت را بگویم، درست را از نادرست تشخیص دهم و میدانم که آمریکاییها یک رییسجمهوری میخواهند، نه یک دیکتاتور.»
در حالی که بایدن در جمع حامیان خود سخنرانی میکرد، ترامپ با انتشار پستی در شبکه اجتماعی خود تروث سوشیال، از بایدن خواست که یک تست شناختی انجام دهد. او نوشت: « من نیز با او میروم و آزمایش میدهم. برای اولین بار ما یک تیم خواهیم بود و این کار را برای جامعه و خیر کشور انجام میدهیم.»
هفته آینده حزب جمهوریخواه کنگره خود را در میلواکی برگزار میکند تا بهطور رسمی دونالد ترامپ را بهعنوان نامزد این حزب برای ریاست جمهوری معرفی کند.
بایدن در سخنرانی روز جمعه خود همچنین به اقداماتی که قصد دارد در ۱۰۰ روز اول دوره دوم ریاست جمهوری خود انجام دهد، از جمله تدوین حقوق سقط جنین، امضای قانون حقوق رای جان لوئیس، پایان دادن به بدهیهای پزشکی، افزایش حداقل دستمزد و ممنوعیت سلاحهای تهاجمی اشاره کرد.
این تغییرات گسترده بدون اکثریت دموکرات در هر دو مجلس نمایندگان و سنا دشوار یا غیر ممکن خواهد بود.
در حالی که رهبران مذهبی و اتحادیه در محل سخنرانی رییسجمهوری آمریکا حضور داشتند، گرچن ویتمر، فرماندار میشیگان و سناتورهای دموکرات این ایالت غایبان بزرگ این گردهمایی بودند.
اوایل روز جمعه، بایدن بهشکلی غافلگیرکننده در رستورانی در حومه دیترویت حاضر شد و خطاب به کسانی که در آنجا بودند گفت: «من خوبم. به شما قول میدهم. ما باید کار را تمام کنیم.»
موقعیت بایدن، روز جمعه پس از آنکه دو دموکرات برجسته، جیمز کلایبرن عضو مجلس نمایندگان و گاوین نیوسام فرماندار کالیفرنیا، گفتند که او باید در رقابت باقی بماند، اندکی تقویت شد.
شاون فاین، رئیس اتحادیه کارگران اتومبیل، نیز که قبلا گفته بود نگران شانسهای رییسجمهوری است، بدون آنکه از بایدن نام ببرد، او را به خاطر ایستادن در کنار طبقه کارگر، ستود.
با این همه، حمایتها از جو بایدن در درون حزب دموکرات همچنان رو به کاهش است. روز جمعه دو قانونگذار دیگر خواستار کنارهگیری بایدن از رقابتهای انتخاباتی شدند.
از زمان برگزاری اولین مناظره بایدن و ترامپ تا کنون، ۱۹ قانونگذار دموکرات از بایدن خواستهاند تا از رقابتهای انتخاباتی خارج شود تا حزب بتواند نامزد دیگری را انتخاب کند. به جز این قانونگذاران، شماری از ستارههای هالیوود، اهداکنندگان کمکهای مالی به حزب دموکرات، گروههای فعال و رسانههای نزدیک به این حزب نیز خواستار انصراف بایدن از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری شدهاند.
روزنامه نیویورکتایمز گزارش داده است که اهداکنندگان ناشناس به کمیته جمع آوری کمکهای مالی طرفدار بایدن گفتهاند که پرداخت ۹۰ میلیون دلار به حزب را تا زمانی که بایدن در رقابتها باقی بماند، به حالت تعلیق درمیآورند، هرچند همزمان با سفر بایدن به ایالت میشیگان، مایکل تایلر، سخنگوی کمپین انتخاباتی او، به خبرنگاران گفت که کمکهای مالی به کارزار انتخاباتی بایدن در جریان کنفرانس مطبوعاتی پنجشنبه شب به شکلی انفجاری افزایش یافت و هفت برابر شد.
شبکه سیانان، روز جمعه ۲۲ تیر، به نقل از یک منبع آگاه اسرائیلی که نامش را اعلام نکرد، گزارش داد که بنیامین نتانیاهو با تجدیدنظر در موضع قبلی خود، به هیات مذاکرهکننده اسرائیلی گفته است که در جریان مذاکرات آتشبس خواستار جلوگیری از بازگشت افراد مسلح فلسطینی به شمال غزه شوند.
او پیشتر در اقدامی که انعطافی قابل توجه قلمداد شده بود، موافقت کرده بود که پس از نهایی شدن آتشبس، فلسطینیها بهطور کامل و بدون محدودیت به شمال غزه در مرز اسرائیل دسترسی داشته باشند.
این منبع اسرائیلی به شبکه سیانان گفته است که نخستوزیر اسرائیل این هفته به تیم مذاکرهکننده خود گفت بهعنوان بخشی از هرگونه توافق برای آتشبس و آزادی گروگانها، حضور افراد مسلح در شمال غزه باید منع شود.
به گفته سیانان، این شرط بهطور بالقوه پیشرفت مذاکرات آتشبس را مختل کند و سؤالات بیشتری را در مورد تعهد نتانیاهو به پیشنهاد اسرائیل برای توافقی که مبنای مذاکرات مفصل فعلی شده است، پدید آورد.
هفته گذشته، یک مقام آمریکایی به سیانان گفت که چارچوبی برای یک توافق تنظیم شده است. یک مقام اسرائیلی نیز گفت که نتانیاهو به مذاکرهکنندگانش اجازه داده است تا وارد مذاکرات مفصلی شوند و این نشاندهنده یک پیشرفت بالقوه است.
مذاکرات از روز جمعه گذشته در دوحه، پایتخت قطر، از سر گرفته شد. در آخر هفته، حماس موافقت کرد که از یک خواسته اصلی خود، یعنی تعهد اسرائیل به آتشبس دائمی در غزه صرفنظر کرد. این پیش شرط، مشکلی بزرگ برای اسرائیل بود. بنیامین نتانیاهو بارها تاکید کرده است که جنگ را تا نابودی کامل حماس ادامه خواهد داد.
با این همه بیانیه دفتر نخستوزیر اسرائیل در روز یکشنبه تردیدهایی را در مورد پیشرفت مذاکرات و امکان دستیابی به یک توافق ایجاد کرد. در این بیانیه بر چند موضوع تاکید شده بود از جمله اینکه اسرائیل این حق را برای خود قائل است که جنگ در غزه را از سر بگیرد و آن را تا زمانی که به تمام اهدافش نرسد، ادامه دهد.
افزایش خدمت سربازی از ۳۲ ماه به ۳۶ ماه
در همین حال، شبکه خبری وای نت اسرائیل روز جمعه گزارش داد که کابینه امنیتی دولت اسرائیل طرحی را برای افزایش خدمت سربازی اجباری برای مردان از ۳۲ ماه به ۳۶ ماه تصویب کرده است.
براساس این مصوبه، قانون خدمت سربازی اجباری ۳۶ ماهه برای هشت سال آینده اجرا خواهد شد.
به نوشته وای نت، این تصمیم احتمالا در جلسه روز یکشنبه کابینه کامل دولت اسرائیل به رای گذاشته خواهد شد.