حمله به بازیکنان تراکتور؛ چند نفر مصدوم و بستری شدند، همه چیز دزدیده شد

باشگاه تراکتور تبریز از ضرب و شتم کاروان تیم امید این باشگاه در کرمانشاه خبر داده است.

باشگاه تراکتور تبریز از ضرب و شتم کاروان تیم امید این باشگاه در کرمانشاه خبر داده است.
کاظم محمودی، مدیر آکادمی فوتبال باشگاه تراکتور گفت: کاروان تیم امید تراکتور که برای دیدار با تیم بعثت به کرمانشاه رفته بود، در ورودی استادیوم مورد هجوم وحشیانه افراد ناشناس قرار گرفت؛ به طوری که حدود ۱۲ نفر با انواع سلاح سرد به اعضای تیم تراکتور حملهور شدند.
به گفته او این افراد پس از ضرب و شتم شدید اعضای تیم تراکتور، وسایل شخصی، لباس بازی و کفشهای بازیکنان را به سرقت برده و متواری شدهاند: «متأسفانه عوامل انتظامی در زمان وقوع حادثه حضور نداشتند و حتی عوامل هیأت فوتبال کرمانشاه نیز در ورزشگاه غایب بودند.»
محمودی گفت: باتوجه به شدت جراحات، چهار بازیکن تیم به نامهای مهدی جعفرپور، امیرعلی نیکمهر، مهدی عباسی و سوران کریمزاده با آمبولانس به بیمارستان منتقل میشوند.
مدیر آکادمی فوتبال باشگاه تراکتور گفت: شرایط برای برگزاری این دیدار مهیا نبوده و خسارات وارده به اتوبوس تراکتور نیز به حدی بوده که امکان استفاده از آن ممکن نیست و مسئولان تیم در حال تدارک اتوبوس دیگری هستند تا کاروان تراکتور به تبریز بازگردد.

اسناد منتشرشده از سامانه قوه قضاییه توسط گروه هکری «عدالت علی» حاکی از آن است که محمد رویانیان، مدیرعامل پیشین پرسپولیس و رئیس پیشین ستاد سوخت کشور، به جرم اختلاس، به رد مال ۱۸۰۰ میلیاردتومانی و تحمل ۱۵ سال حبس و انفصال دائم از خدمت محکوم شده است.
این پرونده که در دادسرای ناحیه ۲۸ تهران ثبت شده، به شکایت ستاد سوخت و سازمان بازرسی کشور از محمد رویانیان مربوط است که مدیرعامل سابق پرسپولیس در آن به عناوین اتهامی اختلاس، اختلاس توام با جعل، صدور گزارش خلاف واقع و تصرف غیرقانونی در وجوه دولتی محاکمه و در ۳۱ ردیف مالی، جمعا به رد مال به مبلغی بیشتر از ۱۸۰۰ میلیارد تومان و تحمل ۲۷ سال حبس تعزیری و انفصال دائم از خدمت محکوم شده است.


نکته اینکه با وجود الزام رویانیان به اجرای احکام فوق از سوی شعبه اول اجرای احکام دادسرای ناحيه ۲۸ تهران، در نهایت شعبه اول دادگاه تجدید نظر با صدور قرار نقض رای، درخواست اعاده دادرسی رویانیان را پذیرفته و پرونده در اجرای احکام مختومه شده است!
از سوی دیگر در یک پرونده فوق محرمانه، وزارت ورزش در سال ۱۳۹۳ از رویانیان به اتهام پولشویی در دوره حضور در باشگاه پرسپولیس، شکایت کرده است. این پرونده در سال ۱۳۹۸ مختومه شده است.

با وجود همه این پروندهها و محکومیت های مالی و مدنی (انفصال دائم از خدمت) رویانیان برای انتخابات مجلس جمهوری اسلامی ثبت نام کرده و صلاحیت او تایید هم شده است.


اسناد منتشر شده از سامانه قوه قضاییه توسط گروه هکری «عدالت علی» نشان میدهد سحر خدایاری، معروف به «دختر آبی»، هوادار استقلال، به اتهام «جريحهدار کردن عفت عمومی از طريق داشتن پوشش مردانه جهت ورود به ورزشگاه آزادی» محاکمه شده است.
برای این پرونده در ۲۵ دی ۱۳۹۸ قرار منع تعقیب صادر شده است؛ ۴ ماه پس از مرگ خودخواسته «دختر آبی».
سحر خدایاری، در اعتراض به محکومیت خود به زندان در تلاش برای ورود به ورزشگاه آزادی، اقدام به خودسوزی کرد و در ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ جان خود را از دست داد. درگذشت او در سطح جهانی و در میان هواداران فوتبال بازتاب گستردهای داشت.

اسناد افشاشده توسط گروه هکری عدالت علی نشان میدهد، برای سحر خدایاری یک بار در اسفند ۹۷ پرونده باز شده است. او در این پرونده متهم به «جريحه دار کردن عفت عمومی - اهانت به رهبر جمهوری اسلامی، ضرب و جرح عمد و توهين به مأمورين در حين انجام وظيفه» شده بود.

اسناد منتشرشده از سامانه قوه قضاییه توسط گروه هکری «عدالت علی» نشان میدهد پروندهای «فوقمحرمانه» برای علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، به دلیل تصرف غیرقانونی ۱۹۸ متر مربع از حریم رودخانه ولنجک در دوره حضورش در شورای شهر تهران، در دادسرای انقلاب وجود دارد.
این پرونده که در سال ۱۳۸۹ با شکایت شورای حفظ حقوق بیتالمال در اراضی و منابع طبیعی استان تهران گشوده شده بود، پس از هفت سال در سال ۱۳۹۶ وارد مرحله تحقیقات شده که در آن بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۷ تهران به مدیر شرکت آب منطقهای نامه زده: «همانطور که آن شرکت در مکاتبات متعدد به اداره ثبت اعلام نموده است، میزان تصرفات صورت گرفته در حریم رودخانه ولنجک ۱۹۸/۷ متر مربع بوده است.»


در ادامه نامه آمده: «لیکن در گزارش ارسالی از اداره ثبت اسناد و املاک شمیران به اداره کل ثبت اسناد و املاک استان تهران، میزان این تصرفات ۱۵۸/۵ متر مربع اعلام گردیده و بر همین اساس، هیأت نظارت اداره کل ثبت استان تهران، در رأی شماره ۳۹۴۳۰ مورخ ۱۳۹۱/۰۳/۲۲ میزان حریم رودخانه و حقوق ارتفاقی شرکت آب در ملک را ۱۵۸/۵ متر مربع اعلام نموده و بر همین اساس سند مالکیت ملک با افزایش مساحت به همین میزان صادر شده است.»

با وجود پیگیریهای بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۳۷ تهران، این پرونده در سال ۹۸ با صدور قرار منع تعقیب مختومه شده است!

سایت ابولا پرتغال گزارش داده که پینتو داکوستا، رییس باشگاه پورتو جدایی مهدی طارمی را با انتقال امباپه به رئال مادرید مقایسه کرد و گفت: «مهم است، همه مهم هستند، نه فقط طارمی. اما آنهایی که در پورتو میمانند و بازی می کنند مهم ترند.»
او با اشاره به جدایی کیلیان امباپه از پاریسنژرمن و بلوای انتقال ستاره فرانسوی به رئال مادرید، گفت: «طارمی یا هر بازیکن دیگری، همانطور که در تمام باشگاههای بزرگ مانند پیاسجی اتفاق میافتد، قرارداد خود را به پایان میرسانند و در انتخاب سرنوشت خود آزادند. فقط می توانیم برای آنها آرزوی خوشبختی کنیم.»
همچنین نشریه اوجوگو پرتغال خبر داد که مهدی طارمی، بازیکن ایرانی پورتو قرار است بعد از بازی برگشت تیمش مقابل آرسنال در لیگ قهرمانان اروپا راهی ایتالیا شود و در تست های پزشکی اینترمیلان شرکت کند.
طارمی دو ماه پیش با مدیران باشگاه اینتر برای قراردادی دوساله به توافق رسیده و قرار است تابستان آینده راهی سن سیرو شود.

ابراهیم افشار، روزنامهنگار، در واکنش به درگیری شجاع خلیلزاده با خبرنگاران، یادداشتی در روزنامه «هفت صبح» نوشته که در آن ضمن مرور درگیری پرویز قلیچخانی و بهروز وثوقی، فوقستارههای ورزش و سینمای ایران با خبرنگاران، احترام نهایی این چهرهها به اهالی مطبوعات را برجسته کرده است.
در این یادداشت آمده: «با شنیدن عربدههای شجاع خلیلزاده در میکسدزون ورزشگاه آزادی علیه رسانهها، خاطرات ۹۸ سال پیش در دلم زنده شده است؛ سال ۱۳۰۵ که بازیکنان تیم ملی فوتبال با چوبدستی زیربغلشان، روزنامه ناهید را با خاک یکسان کرده و شب را در کمیسریا خوابیدهاند. سیلی مردافکن مایلیکهن در گوش یکی از خبرنگاران ورزشی در دلم زنده شده است.
ضدخاطرات دو نبرد جنجالی «ستاره- رسانه» در دهه ۵۰ در دلم زنده شده که سندیکای خبرنگاران، هر دو ستاره فوتبال و سینما را وادار به پوزش کرده است. برخلاف امروز که اساسا رسانه در بیکسی مطلق به سر میبرد آن روزها رابطه دوطرفه «ستاره و رسانه» چنان محترمانه بود که هیچ قهرمانی در هیچ زمانی به خود اجازه نمیداد که به اسب خبرنگاری یابو بگوید و تنها کسی که شاید گفت، پرویز قلیچخانی کاپیتان تیم ملی بود که او نیز با تحریم یکدست تمام روزنامهها مواجه شد.»
در ادامه بخشهای دیگر یادداشت را میخوانید؛
فارغ از اینکه پرویز قلیچ، در نظر بسیاری از اهالی فوتبال ایران، کاملترین و بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران باشد یا نباشد او به غیر از مهدی دُری سردبیر کیهان ورزشی در دهه چهل، هرگز میانه خوشی با قشر ورزشینویس نداشت. (شاید دلیل آنهمه نزدیکیاش با آقادّری هم در جهانبینی چپگرایانه مشترکشان نهفته بود.)
حالایش را نگاه نکن که تماشای عکسی از پیری و از کارافتادگی او، اشک به چشم آدم میآورد اما او زمانی برای خودش در فوتبال ایران برو و بیایی داشت. در حالی که تمام ستارهها برای رسوخ به تحریریهها نهایت تلاش خود را میکردند او نه تنها از مطبوعات نمیترسید بلکه خود را به آنها بینیاز نشان میداد چون میدانست که با قدرتی که در فوتبال دارد رسانهها مجبور به ستایش او هستند.
نبرد اصلی رسانه و قلیچ اما در یازده مرداد ۱۳۵۴ اَلو گرفت و منجر به شکرآب شدن رابطه کاپیتان با سندیکای خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات کشور شد. قلیچ که نویسندگان مطبوعات ورزشی را نوعی رنگیننامهنویس اتلاق میکرد معتقد بود که خبرهای آنها، غیرواقعی و فاقد اصالت است. او چنان رسانهگریز شده بود که گاهی حتی در بازیهای حساس ملی و باشگاهی نیز از ایستادن در عکس دستهجمعی طفره میرفت و فریاد عکاسان مطبوعاتی امجدیه را به آسمان هفتم میبرد!
شاید در چنین شرایطی فقط اسمالآقا زرافشان بود که با یک دست به چانه بردن به نشانه «من بمیرم»، او را به دیدرس دوربینها میکشاند تا تصاویر ابتدای بازی را از دست نداده و با تنبیه سردبیران خود مواجه نشوند. داستان تقابل کاپیتان تیم ملی با سندیکای خبرنگاران، از پرخاش او به خبرنگاران در حین برگزاری جام بینالمللی تهران (۱۳۵۴) و به ویژه حمله شدید او به خبرنگار ورزشی روزنامه آیندگان در ورزشگاه داودیه آغاز شد و کار به شکایت سندیکای مطبوعات از او رسید.
محمدطاهر طاهریان دبیر سندیکای مطبوعات ایران طی نامهای خطاب به رئیس تربیتبدنی کشور (که همزمان معاون نخستوزیر وقت هم بود) درباره رفتار «غیراصولی» کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران شکایت کرد: «روز سوم تیر ماه ۱۳۵۴، خبرنگار روزنامه آیندگان جهت تهیه گزارش از وضع اردوی فوتبالیستهای تیم ملی به ورزشگاه داودیه میرود.
در حالی که با آقایان عزت جانملکی، غلامحسین مظلومی، گارنیک شهبندری،محمدرضا عادلخانی، جاوید جهانگیری، ابراهیم آشتیانی و حسن نگارش سرگرم صحبت بوده است آقای پرویز قلیچخانی از راه میرسد و بیآنکه مورد پرسش قرار گیرد، بیمقدمه با جملات اهانتبار به نویسندگان و خبرنگاران دستگاههای ارتباط جمعی میتازد و در نهایت گستاخی میگوید «من از خبرنگاران خوشم نمیآید...
خبرنگاران از یک طبقه بخصوص حرف میزنند و از یک گروه خاص طرفداری میکنند. خبرنگار ایرانی اصالت ندارد. خبرهای هنری اصلا اصالت ندارد و خبرهای سیاسی اصلا دروغ است. نسل جوان میخواهد خبرهای درست را بخواند، نه این اراجیف را.
آقای قلیچخانی که قسمت اعظم شهرت و موفقیتش را مرهون و مدیون وسایل ارتباطجمعیست متاسفانه برای چندمین بار به روی کسانی که باعث شهرتش شدهاند پنجه میگشاید.
این شخص دو سال پیش در جریان برگزاری مقدماتی جامجهانی در حالی که بازوبند کاپیتانی تیم ملی را به بازو داشت مانع کار عکاسان شد و به جماعت زحمتکشی که در سوز سرما و تب گرما برای ادای وظیفه -که به شهرت و موفقیت افرادی چون او منجر میشود- در تلاش هستند اهانت کرد که خوشبختانه اقدام بموقع سندیکای نویسندگان و خبرنگاران و بازتاب شدید نویسندگان ورزشی مطبوعات موجب عذرخواهی نامبرده از عکاسان شد.»
با اینهمه اما مردی که سه قهرمانی جام آسیا را در کارنامه داشت و گلهای تاریخیاش به ویژه به تیم اسرائیل در ۱۳۴۷ در فینال و استرالیا، در حافظه ابدی فوتبال ایران ماندگار است هرگز دلش با مطبوعات ورزشی صاف نشد.
ابوالفضل جلالی خبرنگاری که با برخورد قلیچ مواجه شده بود بعدها برایم تعریف کرد که همبستگی تمام رسانههای ورزشی در مواجهه با تحریم کاپیتان تیم ملی، باعث عذرخواهی این بازیکن شد؛ «در روز ماجرا، آقای قلیچخانی گفت این چه بود نوشته بودی؟ هر کی گفته فلان کرده و اینها و یک مشتی هم طرف ما پرت کرد.
خبر به گوش آقای رفیعی (سردبیر دنیایورزش) رسید ایشان تا چند وقت اسم بازیکنان تیم پاس- آن موقع قلیچخانی در پاس بود- را ۱۰ نفره مینوشت و اسم این بازیکن را در نشریه نمیآورد. تا اینکه آقای قلیچخانی را مجبور کرد که یک سبد گل گرفت و آمد توی دنیایورزش و از ما عذرخواهی کند. او هم آمد و گفت که اشتباه شده، عصبانی بودم و فلان و اینها... و این کدورت رفع شد.»
نه تنها قلیچ که بهروز وثوقی نیز یکبار مجبور به پوزش از یک عکاس مطبوعاتی شد؛ کار به آنجا رسید که عکاس خونین و مالین را به درمانگاه بردند تا بستری کنند و بازیگر را به پاسگاه انتقال دادند. غائلهای که چند روز بعد با دستهگلی که بهروز به روزنامه اطلاعات برد و با پوزشخواهی آقای بازیگر از عکاس، به خوبی و خوشی پایان یافت.





