گزارش «اعتماد» از کشته شدن، آتش گرفتن یا قطع عضو سوختبران سیستان و بلوچستان

روزنامه اعتماد در گزارشی درباره سوختبران استان سیستان و بلوچستان نوشت که اگر این سوختبران جانشان را در اثر تیراندازی ماموران مرزی از دست ندهند، در خودروهای آتش‌گرفته می‌سوزند یا عضوی از بدنشان را از دست می‌دهند.

در این گزارش با عنوان «اینک رنج سوختبران» آمده است: «سوختبران استان سیستان و بلوچستان، مصیبت‌های‌شان کم از کولبران کردستان نیست.»

گزارشگر این روزنامه به دلایل گرایش مردم این منطقه به سوختبری اشاره می‌کند و دلایلی چون «تامین هزینه‌های درمان اعضای خانواده، مخارج ازدواج یا تامین هزینه‌های تحصیل» را از جمله این دلایل می‌داند.

بر اساس این گزارش، در سال گذشته ۱۶۸ سوخت‌بر بر اثر انفجار خودرو در جاده‌های اطراف ایرانشهر و سرباز كشته شدند که ۱۴۷ نفرشان زن و بچه داشتند. اعتماد افزود در این سال به‌طور ميانگين هر هفته چهار نيسان سوخت‌كش در جاده‌های خروجی ايرانشهر منفجر شده است.

در این گزارش آمده بيمارستان خاتم در ايرانشهر بالاترين آمار جراحی‌های سوختگی، معلوليت، قطع عضو و فلج به دليل شدت سوختگی، را در كشور دارد و غير از ۱۰ تخت سوختگی و سه اتاق جراحی این بیمارستان، تا شعاع ۴۰۰ كيلومتر و تا مرز پاكستان، هيچ تجهیزاتی برای مداوای سوختبرهای آسیب‌دیده وجود ندارد.

اعتماد نوشت: «همه سوختبران برای ادامه زندگی به این جدال وارد می‌شوند. آنها خطر می‌کنند، خود را به دورترین نقاط مرزی می‌رسانند و هر بار به سفری می‌روند که شاید بازگشتی نداشته باشد.»

احمد، اهل خاش و دانشجوی دانشگاه آزاد زاهدان، یکی از این سوختبران است که به اعتماد گفت: «دنبال کار آبرومندی هستم و به محض اینکه کاری پیدا کنم که بتوانم خرج تحصیلم را بدهم، سوخت‌بری را کنار خواهم گذاشت. مردم مناطق مرزنشین راه دیگری ندارند، از همین فرصت‌هایی که مرز باز است استفاده می‌کنند تا درآمد اندکی برای امرارمعاش‌شان به دست بیاورند.»

او درباره نیروهای جمهوری اسلامی نیز گفت: «کسانی هستند که تانکر، تانکر سوخت از مرز خارج می‌کنند اما نیروی انتظامی تنها به فکر تعقیب و تیراندازی به تویوتاهای مردم عادی است. سوختی که تانکرها جابه‌جا می‌کنند چندین برابر سوخت‌ خودروهای ماست.»

حمید ۳۴ ساله اهل سراوان نیز یک سوختبر دیگر است که به اعتماد گفت: «در روستاهای مرزی سمت ما بیکاری بیداد می‌کند، خشکسالی هم دردی است روی همه دردهای این مردم. فکر می‌کنید اگر کاری با درآمدی ناچیز داشتم همسر وکودکان خردسالم را رها می‌کردم و خودم را به دام مرز می‌انداختم؟»

او با اشاره به درگیری‌هایی که این چند سال با ماموران مرزی ایران و پلیس پاکستان داشته، افزود: «پول اندکی که ما دریافت می‌کنیم در واقع قماری است که روی جانمان می‌کنیم. پسرعموی من در تیراندازی جانش را از دست داد؛ افرادی را می‌شناسم که در آن سوی مرز گرفتار شده‌اند و خانواده‌های‌شان ماه‌هاست از آنها خبری ندارند.»

اعتماد نوشت که در منطقه سیستان هم مانند بلوچستان مردم از روی ناچاری به قاچاق سوخت تن می‌دهند و برای خیلی‌ها تجارت چند گالن بنزین، در لب مرز تجارت مرگ شد و با تیراندازی ماموران مرزی کشته شدند.

زنی به نام «گلنسا» که چند سال پیش شوهرش با تیراندازی هنگ مرزی کشته شد، به اعتماد گفت: «شوهرم کشته شده حالا محل درآمد او و چهار فرزندش پول یارانه‌هاست.»

در فروردین‌ماه، سایت حال‌وش در گزارش سالانه خود درباره شهروندان بلوچی که سال گذشته به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به دست جمهوری اسلامی کشته شدند، نوشت که در سال گذشته، ۸۲ شهروند «سوختبر» حین سوختبری با شلیک نیروهای جمهوری اسلامی کشته شدند.

بر اساس این گزارش، مردم و عموما رانندگان خودروهای سنگین، سوخت مازاد مصرف خود را به مناطقی که تقاضا برای خرید سوخت خارج از سیستم و نظارت دولتی وجود دارد انتقال می‌دهند که یک پروسه طولانی و انتقال مرحله به مرحله و دست به دست است.

حال‌وش در این گزارش یادآور شده که ممنوعیت قانونی برای سوخت‌بری در حالی‌ست که دستگاه‌های نظامی به «برخی از عوامل محلی خود اجازه خرید و فروش سوخت را بدون قواعد موجود می‌دهند و شرکت‌های نفتی و فرماندهان نظامی سوخت را به صورت عمده قاچاق می‌کنند».