پدیده «گوستینگ» در میان نوجوانان؛ فرار از تنش یا قدرتنمایی؟
پژوهشی تازه در ایران نشان میدهد «گوستینگ» یا همان قطع ناگهانی رابطه بدون ارائه توضیح، برای بسیاری از نوجوانان نه یک قهر معمولی، بلکه راهی برای فرار از اضطراب، تلاشی برای قدرتنمایی و نشانهای از ناتوانی در گفتوگو است.
این تحقیق را نفیسه یوسفی، عباس جواهری محمدی و سمیه شاهمرادی، از گروه مشاوره دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، انجام دادند.
پژوهشگران با مصاحبه با ۲۰ دختر ۱۶ تا ۱۸ ساله ساکن تهران که در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۳ دست کم یک بار دوستی خود را از طریق گوستینگ پایان داده بودند، تجربه زیسته آنها را بررسی کردند.
نتایج این پژوهش که در آخرین شماره فصلنامه «پژوهشهای روانشناختی کاربردی» دانشگاه تهران منتشر شد، حاکی از آن است که گوستینگ برای این نوجوانان پیش از هر چیز، راهی برای کم کردن تنش و فرار از رویارویی مستقیم به شمار میرود.
بر این اساس، پژوهشگران دلایل بهکارگیری گوستینگ از سوی نوجوانان را در قالب دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و ۱۷ مفهوم اولیه طبقهبندی کردند.
فرار از تنش و نیاز به کنترل شرایط
یکی از محورهای اصلی این پژوهش، انگیزههای روانی-هیجانی نوجوانان است. شماری از مشارکتکنندگان در این مطالعه باور داشتند برای کاستن از فشار احساسی یا جلوگیری از درگیری، بهتر است رابطه را بدون توضیح رها کنند.
یک دختر نوجوان در مصاحبه گفت: «آخه وقتی به حرف آدم گوش نده و فقط جیغ بزنه و فکر کنه حرف خودش درسته، چه فایدهای داره حرف زدن؟»
پژوهشگران این گونه رفتارها را تلاشی برای «کاهش پیامدهای منفی پایان رابطه» توصیف کردند.
گروهی دیگر از نوجوانان نیز گوستینگ را نوعی قدرتنمایی دانستند؛ تجربهای که در آن احساس میکنند کنترل رابطه در دست خودشان قرار دارد.
یکی از مصاحبهشوندگان گفت: «وقتی یه دفعه میکشی کنار، طرف نمیتونه چیزی رو درست کنه، چیزی از دستش برنمیآد. این بهم حس قدرت میده که اون دیگه نمیتونه کاری کنه.»
به باور پژوهشگران، این رفتار نشانهای از نیاز به بازیابی حس ارزشمندی و توان تاثیرگذاری در میان این گروه سنی است.
ضعف در مهارتهای ارتباطی و ناتوانی در گفتن «نه»
محور دوم این مطالعه، عوامل شناختی-عملکردی است. پژوهشگران بخش چشمگیری از علل گوستینگ را با «کمبود مهارتهای ارتباطی» مرتبط دانستند.
برخی نوجوانان توضیح دادند که «نه گفتن» و بیان مستقیم ناراحتی برایشان دشوار است و قطع ناگهانی ارتباط را سادهتر میدیدند.
یکی از مصاحبهشوندگان دلیل رفتار خود را این گونه توضیح داد: «مدل من این شکلیه که وقتی یه چیزی اذیتم کنه یا ناراحتم کنه، نمیتونم حلش کنم یا بهش بگم. آروم خودمو میکشم کنار.»
طبق یافتههای این پژوهش، تجربههای گذشته نیز نقش مهمی در استفاده از گوستینگ دارد.
یک دختر نوجوان گفت چون خود او پیشتر «گوست شده بود»، همان رفتار را تکرار کرد: «آخه من عادت کردم بدون اینکه بگن، منو ول کنن. مگه چه فرقی با من دارن؟ چرا من همیشه باید حواسم باشه تا کسی اذیت نشه، اما کسی حواسش به من نباشه؟»
پژوهشگران این رفتار را نشانه شکلگیری چرخهای از «انتقام خاموش» ارزیابی کردند.
باورهای ناکارآمد؛ از ذهنخوانی تا ترس از قضاوت
پژوهشگران معتقدند عواملی مانند توقع ذهنخوانی از طرف مقابل، احساس بیارزش بودن، ترس از طرد شدن و تلاش برای محافظت از تصویر خود از دیگر عوامل شناختی-عملکردی است که به گوستینگ در نوجوانان میانجامد.
برخی نوجوانان گفتند اگر دلیل پایان رابطه را بیان میکردند، ممکن بود «عجیب» یا «بیرحم» به نظر برسند. این ترس از قضاوت، سکوت و ناپدید شدن را برایشان آسانتر میکند.
در این مقاله آمده است: «نوجوانان برای حفظ احساس ارزشمندی، گاه ترجیح میدهند رابطه را بدون رویارویی مستقیم به پایان برسانند.»
این رویکرد، به گفته پژوهشگران، راهی برای پنهان کردن آسیبپذیری است.
پیامدها؛ احساس گناه، شرم و بیاعتمادی
به گفته محققان دانشگاه تهران، گوستینگ نهتنها برای نوجوان رهاشده، بلکه برای خود فرد «گوستر» هم پیامدهای سنگینی به دنبال دارد.
در مقاله آمده است که این رفتار «احساس گناه، شرم، خودسرزنشگری و بیاعتمادی طولانیمدت» را در نوجوانان افزایش میدهد.
پژوهشگران توصیه کردند متخصصان سلامت روان در حوزه نوجوانان، بهویژه مشاوران مدارس، باید به آموزش مهارتهای ارتباطی، حل تعارض و آگاهیبخشی درباره پیامدهای پایان دادن رابطه به روش گوستینگ، بهمنظور بهبود روابط اجتماعی و سلامت روان نوجوانان اقدام کنند.
این پژوهش بهدلیل تمرکز بر تجربه زیسته دختران نوجوان، دیدگاهی بومی و تازه درباره چرایی گسترش گوستینگ در میان نسل امروز ارائه میدهد؛ نسلی که بسیاری از تنشهای ارتباطی خود را نه در مواجهه مستقیم، بلکه در خاموشی و ناپدید شدن مدیریت میکند.