عراقچی فالوده‌خوری در شیراز را با شاورما‌خوری‌ در دمشق مقایسه کرد

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در سخنرانی خود در افتتاحیه اولین‌ نشست منطقه‌ای دیپلماسی استانی در شیراز، با ابراز امیدواری در مورد یافتن فرصت خوردن فالوده‌ و بستنی در این شهر، از مخاطبانش خواست نگران نباشند چون به گفته او، فالوده و بستی شیراز اثر شاورما را ندارد.

نشست شیراز در روزهای پنج‌شنبه و جمعه، اول و دوم خرداد برگزار می‌شود.

عباس عراقچی در آغاز این نشست گفت: «من صبح با دوستان جلسه‌ای داشتم و یک شوخی‌ای ‌آنجا کردم. گفتم این همایش از نظر من کاملا جدی است و ما نیامده‌ایم شیراز که خلاصه فالوده و بستی و این‌ها بخوریم و برویم. برای کار جدی آمده‌ایم. البته فالوده و بستنی را هم می‌خوریم ان‌شاالله. نگرانی چیست؟ اثر شاورما را ندارد. خیلی نگران نباشید.»

اشاره عراقچی به فالوده و بستی شیرازی که در میان عموم محبوب و معروف‌اند و مقایسه آن با اثر شاورما، به ماجرای شاورماخوری او در دمشق پیش از سقوط حکومت بشار اسد و فرار او به روسیه برمی‌گردد.

هم‌زمان با پیشروی مخالفان اسد به سوی دمشق، عراقچی به این شهر سفر کرد و ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در یک رستوران حضور یافت تا اوضاع را عادی جلوه دهد.

او رفتن به این رستوران و خوردن شاورما در کنار مردم سوریه را به «شب به یاد ماندنی در دمشق» توصیف کرد.

پس از سقوط اسد، موضوع شاورما خوردن عراقچی در این رستوران موضوع شوخی در شبکه‌های اجتماعی شد.

بر این اساس، زمانی که رژیم وقت سوریه به عنوان مهم‌ترین متحد تهران در معرض تهدیدات جدی قرار داشت، عراقچی از تحلیل دقیق وضعیت و پیش‌بینی تحولات پیش رو عاجز ماند و به‌دفاع از سیاست «مقاومت» پرداخت.

او یک روز قبل از سقوط اسد، در جلسه‌ای با وزیر خارجه ترکیه و امیر قطر در دوحه، به خبرنگاران گفت: «الان در مرحله‌ای هستیم که همه در حال رایزنی هستند و زود است که تصمیمی گرفته شود. تحولات میدانی به‌صورت سریع در حال رخ دادن است و وضعیت بسیار سیال است.»

انتشار تصاویری شاورما خوردن عراقچی در دمشق در همین روزها، این‌طور القا کرد که همه چیز در آرامش است و جمهوری اسلامی بر شرایط مسلط؛ اما واقعیت چنین نبود و اسد خیلی سریع سقوط کرد.

او در توجیه این وضعیت در یک مصاحبه گفت: «پیشگو نیستیم و این‌که بگوییم و پیش‌بینی کنیم که بشار اسد سقوط می‌کند ممکن نیست؛ ولی مقاومت وظیفه خود را حتما انجام می‌دهد.»

این اظهارات علاوه بر این‌که نشان‌دهنده عدم درک واقعی از تحولات میدانی بود، به‌طور غیرمستقیم ضعف سیاست‌های ایران را در قبال سوریه فاش کرد.