جنگ اسرائیل و حماس در غزه میتواند «لحظه قوی سیاه» فلسطین باشد؟
بمبها و موشکها همچنان بر غزه میبارند، محلههای مسکونی را تخریب میکنند و آمار کشتهشدگان به آمار جنگهای خونین در طول تاریخ اضافه میشود. با وجود این شرایط، همچنان ممکن است بشود سرنخهایی پیدا کرد درباره چگونگی پایان دادن به این جنگ و تاثیرش بر چشمانداز سیاسی خاورمیانه.
وبسایت عرب نیوز در گفتوگو با آرون برگمن، مورخ و محقق سیاسی اسرائیلی و ساکن بریتانیا به بررسی امکان تحقق راهحل دو-کشوری میان اسرائیل و فلسطین پرداخت.
او بهعنوان نویسنده چندین کتاب درباره جنگهای به ظاهر پایانناپذیر اسرائیل و فلسطینیان، این احتمال را مطرح کرد که در این دور از درگیریهای اسرائیل و فلسطین، شاهد «لحظه قوی سیاه» باشیم.
برگمن «لحظه قوی سیاه» را این چنین توصیف کرد: «استعارهای که توسط سیاسیون، نظریهپردازان و تحلیلگران مالی استفاده میشود؛ لحظه قوی سیاه، رویدادی نادر و غیرمنتظره را توصیف میکند که پیامدهایی چشمگیر و غیرقابل پیشبینی به همراه دارد.»
تاسیس کشور اسرائیل
برگمن به عرب نیوز گفت اسرائیل ۷۵ سال در جنگ بوده است. از زمانی که داوید بن گوریون، رییس لهستانیالاصل سازمان جهانی صهیونیسم در ۱۴ می ۱۹۴۸ و روز پایان یافتن قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، تاسیس کشور اسرائیل را اعلام کرد.
به دلایل سیاسی، بریتانیا از سال ۱۹۱۷ و زمانی که اعلامیه بالفور را صادر کرد از تاسیس خانه ملی برای یهودیان در فلسطین دفاع کرده است.
در اعلامیه بالفور، بریتانیا متعهد شد از «خانه ملی برای مردم یهودی در فلسطین» حمایت کند.
آرتور بالفور ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنتهای دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیقتر از خواستهها و تعصبات ۷۰۰ هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین باستانی زندگی میکنند.»
شاید اکنون، پس از تقریبا یک قرن درد و رنج، حمله حماس محرکی برای اسرائیل و جهان باشد تا در نهایت بدانند «سنتهای دیرینه، نیازهای کنونی و امیدهای آینده اعراب فلسطین»، اهمیتی برابر با قوم یهود دارد.
اولین هشدارها در مورد پیامدهای اجتنابناپذیر «سرریز جمعیت بیگانه به یک کشور عربی» از سوی یکی از اعضای مجلس اعیان بریتانیا در سال ۱۹۲۰ مطرح شد.
لرد سیدنهام در مناظرهای در مورد قیومیت فلسطین در مجلس اعیان در ۲۱ ژوئن ۱۹۲۲ گفت آسیبی که این امر به همراه خواهد داشت، ممکن است هرگز جبران نشود ...
سیدنهام ادامه داد: «کاری که ما انجام دادهایم با امتیاز دادن نه به مردم یهود، بلکه به یک بخش افراطی صهیونیستی، زخمی در شرق ایجاد خواهد کرد که هیچکس نمیتواند بگوید این زخم تا کجا ادامه خواهد یافت.»
برگمن در جواب این سخنان گفت: «تا به امروز، حدود سه چهارم قرن ...»
ترازنامه بیش از ۶۰ سال درگیری
اقدام آغازین در این تراژدی طولانیمدت که تا به امروز در جریان است، جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ بود که قبل از جنگ داخلی بین جوامع عرب و یهودی و با خشم جهان عرب از طرح سازمان ملل برای تقسیم فلسطین آغاز شد.
این طرح که در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید ۵۶ درصد از سرزمین را به یهودیان اختصاص داد؛ اگرچه در آن زمان تعداد اعراب در فلسطین، دو برابر یهودیان بود.
همانطور که برگمن در سال ۲۰۱۰ در کتاب خود با عنوان «جنگهای اسرائیل، تاریخچهای از سال ۱۹۴۷» نوشت، اگر از منظر تاریخی به این جنگهای جداگانه و کوتاهمدت نگاه کنیم میتوانیم آنها را به عنوان یک درگیری مداوم در نظر بگیریم.
در این درگیری ابتدا سرزمین فلسطین و سپس سرزمینهایی که به وسیله یهودیان تصرف شدهاند (به عنوان علتی برای تکرار آتشافروزی) عامل اصلی بروز جنگهای بعدی بودند.
پس از حدود ۶۰ سال درگیری، ترازنامه جنگ نشان میدهد در میدان نبرد هیچ پیروزی آشکاری نه برای اعراب و نه برای اسرائیل وجود نداشته است.
با این حال برگمن معتقد است با وجود وحشت مهارنشدنی حمله هفتم اکتبر حماس و واکنش نظامی سازشناپذیر اسرائیل، درگیری کنونی ممکن است در نهایت راه را به سوی راهحل دو-دولتی هموار کند.
اشغال مجدد غزه
به گفته برگمن، در نگاه اول ممکن است این امر خلاف واقع به نظر برسد چون اگرچه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برنامهریزی دولتش را برای اشغال مجدد غزه رد کرده اما این موضوع دقیقا همان چیزی است که جنگطلبان حاضر در دولت او خواستارش هستند.
برگمن گفت: «افرادی افراطی در دولت اسرائیل وجود دارند که آرزوی بازگشت به بازسازی شهرکهای یهودی در غزه را دارند که آریل شارون در سال ۲۰۰۵ آنها را تخلیه کرد.»
او معتقد است مناقشه کنونی چنین پایانی نخواهد داشت: «آن زمان شارون فهمید هشت هزار شهرکنشین یهودی نمیتوانند میان یک میلیون و ۳۰۰ هزار فلسطینی زندگی کنند. اکنون چگونه افراطیون انتظار دارند شهرکنشینها میان دو میلیون و ۲۰۰ هزار فلسطینی، پس از ویرانیهای کنونی زندگی کنند؟ آنهم وقتی ساکنان، دشمنی بیشتری نسبت به اسرائیل خواهند داشت.»
علاوه بر این، هر گونه بازگشت اسرائیل به نوار غزه با مخالفت کل جامعه بینالملل، به ویژه آمریکا مواجه خواهد شد که اکنون اسرائیل بسیار به حمایت آن وابسته است.
در حال حاضر برای بسیاری، صحنههای فرار فلسطینیها از خانههای خود در غزه یادآور خاطرات دردناک آوارگی اجباری بیش از نیمی از جمعیت فلسطین قبل و در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ است.
شدت واکنش اسرائیل به وقایع هفتم اکتبر، خاطرات جنگ شش روزه ۱۹۶۷ را تداعی میکند که در پایان، اسرائیل به قیمت آوارگی صدها هزار عرب فلسطینی، بلندیهای جولان، نوار غزه، شبه جزیره سینا و کرانه باختری را تصرف کرد.
برگمن، استاد ارشد دپارتمان مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، به دنبال بررسی قسمت دیگری از درگیریهای طولانی اسرائیلی-فلسطینی است تا سرنخی از چگونگی وقوع رویدادها در حال حاضر بهدست آورد.
او در این خصوص به عرب نیوز توضیح داد ۵۰ سال پیش در اکتبر ۱۹۷۳، یک حمله غافلگیرکننده به اسرائیل از سوی ائتلافی از کشورهای عربی به رهبری مصر با انگیزه بازپسگیری زمینهای تصرف شده به دست اسرائیل در سال ۱۹۶۷ انجام شد.
جنگ رمضان یا یوم کیپور، با پیروزی اسرائیل به پایان رسید. این نبرد به شدت با تسلیحات آمریکایی حمایت شد اما زنجیرهای از وقایع را به راه انداخت که چشمانداز سیاسی و سرزمینی را تغییر داد.
به رسمیت شناخت اسرائیل از جانب مصر
برگمن گفت پیش از جنگ ۱۹۷۳ انور سادات، رییسجمهوری مصر پیشنهاد صلحی را به اسرائیلیها ارائه کرد.
او به اسرائیلیها گفت از شبهجزیره سینا نه به طور کامل بلکه تا ۳۵ کیلومتر عقبنشینی کنند تا قاهره یک روند صلح را آغاز کند.
گلدا مایر، نخستوزیر وقت اسرائیل این پیشنهاد را رد کرد و در نتیجه انور سادات وارد جنگ شد.
برگمن افزود: «نکته جالب اینجاست که پس از جنگ، دقیقا عقبنشینی مدنظر سادات اتفاق افتاد. در سال ۱۹۴۷ اسرائیلیها دقیقا ۳۵ کیلومتر در شبه جزیره سینا عقب رفتند.»
پیشروی تانکهای مصری در جنگ اعراب و اسرائیل، سال ۱۹۴۸- عکس: AFP
به گفته برگمن، اسرائیلیها پس از نبرد ۱۹۷۳ حاضر به انجام کارهایی بودند که قبلا و به خاطر جنگ آمادگیاش را نداشتند: «این همان "لحظه قوی سیاه" بود و شاید آنچه اکنون میبینیم نیز یک "قوی سیاه" باشد که میتواند همه چیز را تغییر دهد.»
برگمن گفت این اتفاق به نوبه خود منجر به توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ و امضای پیمان صلح تاریخی بین اسرائیل و مصر در سال بعد از آن شد.
مصر با امضای پیمان صلح، اولین کشور عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت و توانست کل شبهجزیره سینا را باز پس بگیرد.
توافق صلح میان مصر و اسرائیل باعث شد انور سادات و مناخیم بگین، نخستوزیر وقت اسرائیل جایزه صلح نوبل دریافت کنند؛ هر چند در جهان عرب این اقدام سادات به عنوان خیانت به فلسطینیها و آرمان فلسطین محکوم و منجر به ترور او در سال ۱۹۸۱ شد.
برگمن که از سال ۱۹۸۹ در بریتانیا زندگی میکند، مرتبا برای دیدار با خانواده به اسرائیل بازمیگردد و از نزدیک با چشمانداز نظامی، سیاسی و اطلاعاتی این کشور آشناست.
او به مدت شش سال در نیروهای دفاعی اسرائیل خدمت کرد، به عنوان سرگرد در جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ حضور داشت و سپس به عنوان دستیار پارلمانی در کنست کار کرد.
برگمن در سال ۲۰۱۶ کتاب «جاسوسی که سقوط کرد» را با موضوع جاسوسی میان مصر و اسرائیل نوشت و نتفلیکس بر اساس آن یک مستند تهیه کرد.
او گفت: «اشتباه برداشت نکنید! آنچه در هفتم اکتبر اتفاق افتاد وحشیانه بود؛ همتراز با جنایات داعش در بالاترین حد شیطانی ممکن. اما اگر صرفا از منظر نظامی به آن نگاه کنیم متوجه میشویم این یک عملیات بسیار موفق برای حماس بود.»
برگمن ادامه داد: «آنها اسرائیلیها را غافلگیر کردند. تصور میکنم در حال حاضر بسیاری از فلسطینیها در نوار غزه به دلیل آنچه بر سرشان آمده عصبانی هستند اما در درازمدت، این حمله پس از سالها پیروزیهای اسرائیل و تحقیر فلسطینیان، به عنوان یک رویداد بزرگ در تاریخ مردم فلسطین تلقی خواهد شد.»
برگمن معتقد است مرحله کنونی درگیری به زودی، در چند روز یا چند هفته دیگر به پایان خواهد رسید زیرا آمریکاییها حملات اسرائیلیها را متوقف خواهند کرد: «بایدن در صورت ادامه جنگ، از شکست در انتخابات میترسد اما صدای بالهای قوی سیاه در اتفاقی که ممکن است بیفتد به گوش میرسد.»
لحظه قوی سیاه
از نظر برگمن چندین پیامد احتمالی وجود دارد که از میان آنها قصد نتانیاهو برای نابودی کامل حماس، غیرممکن است؛ چون حماس فقط یک گروه از آدمها نیست و یک ایده است که به سادگی از بین نخواهد رفت: «اما اگر میخواهید ایدهای را از بین ببرید، باید آن را با ایدهای بهتر جایگزین کنید. ایده بهتر برای فلسطینیها این است: اینجا شما دولت خود را خواهید داشت.»
هر چند در شرایط فعلی چنین اتفاقی یک چشمانداز ایدهآل به نظر میرسد اما به گفته برگمن، این دقیقا ماهیت سناریوی «قوی سیاه» است.
او افزود: «به گمان من تحت فشار ایالات متحده، اسرائیل میتواند بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به غزه را تسهیل کند. در این سناریو، شخص دیگری میتواند جایگزین محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان شود.»
برگمن گفت: «به عنوان مثال، اسرائیل میتواند کاری شجاعانه انجام دهد و مروان برغوثی را از زندان آزاد کند.»
مروان برغوثی، سیاستمدار فلسطینی است که در سال ۲۰۰۲ به حبس ابد محکوم شد و اکنون در زندان به سر میبرد.
به گفته برگمن، برغوثی به عنوان یک کاندیدای بالقوه متحد تلقی میشود که با حضورش میتوان حکومت خودگردان فلسطین را دوباره بر دو منطقه حاکم کرد.
او گفت: «البته جناح راست در اسرائیل از انجام چنین کاری بسیار اکراه خواهد داشت زیرا کل سیاست نتانیاهو "تفرقه بینداز و حکومت کن" بوده است. این او بود که میخواست حماس را در قدرت نگه دارد و آنها را قدرتمند کرد.»
تظاهرات گسترده
به گفته برگمن، پس از پایان این مرحله، تظاهرات گستردهای در اسرائیل برگزار میشود که بسیار بزرگتر از هر چیزی است که قبلا دیده شده: «در حال حاضر خشم سرکوب شده بسیار زیادی در اسرائیل وجود دارد. پس از جنگ این خشم آزاد خواهد شد.»
او افزود: «این خشم ناشی از شکست پاسخ نظامی به حمله حماس، مدیریت نادرست گروگانگیری از سوی دولت و افزایش نارضایتی از تحریک جنبش شهرکنشینان از طریق تهاجمات مکرر به مسجد الاقصی، ضرب و شتم نمازگزاران، حمله به آنها و بیرون کشیدن مردان مسن از مسجد الاقصی است.»
یک منبع نزدیک به حماس در روز ۱۱ اکتبر به خبرگزاری رویترز گفت برنامهریزی برای این حمله از ماه می سال ۲۰۲۱ آغاز شده بود.
برگمن با اشاره به تداوم تظاهرات در اسرائیل درباره سرنوشت نتانیاهو گفت: «کابینه کنونی، نماینده اسرائیل واقعی نیست. به احتمال زیاد افراطیونی که به آنها اجازه ورود به دولت داده شد، باید بروند و راه را برای یک دولت عملگراتر اسرائیلی و در نهایت امکان تشکیل یک دولت فلسطینی واحد در غزه و کرانه باختری هموار کنند.»
به گفته او، در این صورت اساس راهحل دو کشوری به وجود خواهد آمد: «اتفاقی که "بازی پایانی" است و آمریکاییها در تلاشاند اسرائیل را به سمت آن سوق دهند.»
برگمن در انتهای این گفتوگو یکی از اثرات حمله هفتم اکتبر را شوکی خواند که میتواند چشمانداز سیاسی اسرائیل را تا پایههای آن متزلزل کند.
خاویر میلی، اقتصاددان راستگرا که از او به عنوان «فوق لیبرال» نام بردهاند و رفتارهایی متفاوت دارد، در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آرژانتین به پیروزی رسید و رقیب خود سرخیو ماسا، نامزد چپگرا را شکست داد. او با اره برقی وارد میتینگهای انتخاباتیاش میشد.
لولا داسیلوا، رییسجمهوری برزیل، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس، بدون آن که نامی از خاویر میلی به میان بیاورد، برای دولت جدید آرژانتین آرزوی موفقیت کرد.
او نوشت: «آرژانتین کشور بزرگی است که شایسته احترام همه ماست. برزیل همیشه برای همکاری با برادران آرژانتینی در دسترس خواهد بود.»
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا پیروزی خاویر میلی را تبریک گفت و از مشارکت زیاد مردم در انتخابات استقبال کرد.
بلینکن در بیانیهای گفت: «این انتخابات گواهی بر نهادهای انتخاباتی و دموکراتیک آرژانتین است و ایالات متحده مشتاقانه منتظر همکاری با رییسجمهوری منتخب و دولت او در زمینه اولویتهای مشترک است.»
چین و روسیه نیز به نامزد پیروز انتخابات تبریک گفتند.
دیمیتری فئوکتیستوف، سفیر روسیه در آرژانتین گفت: «دولت آینده آرژانتین برای غلبه بر مشکلات اجتماعی و اقتصادی کارهای زیادی برای انجام دادن دارد.»
میزان اختلاف رای دو رقیب انتخاباتی در مرحله دوم انتخابات بسیاری را شگفتزده کرده است. پیشبینی میشد میلی به پیروزی برسد اما اغلب تحلیلگران انتظار چنین فاصله و نتیجهای را نداشتند.
بر اساس نتایج منتشر شده از انتخابات روز یکشنبه ۲۸ آبان در آرژانتین، میلی با کسب ۵۵/۹۵ درصد آرا در مقابل ماسا با ۴۴/۰۴ درصد آرا به پیروزی رسید و رییسجمهوری بعدی آرژانتین شد.
این نتایج که حاکی از برتری بیش از ۱۱ درصدی میلی است با شمارش بیش از ۸۶ درصد آرا اعلام شد.
ماسا که در دور اول انتخابات در ۲۲ اکتبر بیشترین رای را آورده بود، شکست را پذیرفت و به هوادارانش در ستاد انتخاباتی خود در بوئنوس آیرس اعلام کرد میلی «رییسجمهوری است که اکثریت آرژانتینیها برای چهار سال آینده او را انتخاب کردهاند».
او گفت که با میلی تماس گرفته تا به او تبریک بگوید و برایش آرزوی موفقیت کند.
همان زمان، هواداران میلی در محوطه بیرونی ستاد انتخاباتی او تجمع کردند و به گرفتن جشن پیروزی پرداختند.
انتخاب یک اقتصاددان طرفدار اقتصاد آزاد در حالی است که تداوم افزایش تورم در آرژانتین وضعیت اقتصادی این کشور را بحرانی کرده است.
اکنون نرخ تورم در آرژانتین سه رقمی است و از هر ۱۰ آرژانتینی چهار نفر زیر خط فقر زندگی میکنند.
بدهیهای سنگین ارزی در این کشور دولت را تحت فشار قرار داده است.
مدیرعامل مایکروسافت اعلام کرد سم آلتمن، مدیرعامل و موسس برکنار شده شرکت اوپنایآی و گِرگ بروکمن، دیگر موسس برکنارشده این شرکت، به مایکروسافت ملحق خواهند شد تا عهدهدار هدایت تیم تحقیقاتی پیشرفته این شرکت در زمینه هوش مصنوعی شوند.
گاردین نوشت این خبر میتواند صنعت هوش مصنوعی را متحول کند.
ساتیا نادلا، مدیر اجرایی مایکروسافت، روز دوشنبه ۲۹ آبان از این انتصابها خبر داد.
نادلا ضمن اعلام این خبر در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که مایکروسافت همچنان به همکاری با اوپن ایآی و میرا موراتی، مدیرعامل تازه این شرکت متعهد است.
پیش از این و در پی اخراج غیرمنتظره آلتمن از سوی هیات مدیره شرکت اوپنایآی، چند چهره کلیدی از جمله رییس هیات مدیره و مدیر واحد تحقیقات این مجموعه خبر از استعفای خود دادند.
در واکنش به این خبر سهام شرکت مایکروسافت به عنوان سرمایهگذار اصلی و مالک ۴۹ درصدی اوپنایآی بیش از ۸۰ میلیارد دلار از ارزش خود در بازار را از دست داد.
روز ۲۶ عقرب اعضای هیات مدیره مطرحترین شرکت هوش مصنوعی جهان در اقدامی ناگهانی آلتمن را از سمت خود به عنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره برکنار کردند.
در بیانیه منتشر شده در وبسایت اوپنایآی، عدم صداقت آلتمن با هیات مدیره دلیل این برکناری عنوان شده است.
ساعاتی پس از انتشار این خبر، گرگ بروکمن، یکی دیگر از موسسان و رییس هیات مدیره این شرکت نیز از استعفای خود خبر داد.
جیکوب پاچوکی، مدیر واحد تحقیقات، الکساندر مادری، مدیر واحد ارزیابی خطرات هوش مصنوعی و زایمن سیدور، محقق حوزه متن باز نیز در اعتراض به تصمیم هیات مدیره از این شرکت کنارهگیری کردند.
اخراج آلتمن در حالی صورت میگیرد که شرکت تحت مدیریت او در هفتههای گذشته با برگزاری کنفرانسی به رونمایی از امکانات نوآورانه تازهای در چت جیپیتی پرداخت.
استقبال کاربران از ویژگیهای رونمایی شده به اندازهای بود که موجب شد اوپنایآی به دلیل حفظ کیفیت خدمات خود، ثبتنام افراد جدید را موقتا غیرفعال کند.
آلتمن با انتشار پستی در شبکه اجتماعی ایکس، اخراج خود را «تجربهای عجیب» توصیف کرد.
او تاکید کرد: «حالا هیات مدیره باید در برابر سهم او در این شرکت، مسوولیتپذیر عمل کند.»
برخی مانند ران کانوی، سرمایهگذار فعال در سیلیکون، اخراج آلتمن از اوپنایآی را با اخراج استیو جابز، موسس و مدیرعامل فقید اپل از این شرکت مقایسه کرده و آن را کودتا نامیدند.
شبکه بیبیسی در واکنش به اخراج آلتمن او را «سوپراستار» دنیای هوش مصنوعی توصیف کرد.
برخی خبرگزاریها از بیاطلاعی مایکروسافت از تصمیم هیات مدیره اوپنایآی در مورد اخراج آلتمن خبر دادند.
با گذشت بیش از دو روز از این ماجرا، احتمالات مختلفی درباره دلایل اصلی اخراج مدیرعامل اوپنایآی منتشر شده است.
عدم توافق بر سر استراتژیهای بلندمدت، همسو نبودن اهداف تجاری با اهداف غیرانتفاعی و نیز عدم تحقق اهداف مالی از جمله موارد مطرح شده هستند.
هیچکدام از این موارد تا کنون به طور رسمی تایید نشدهاند.
اسرائیل اعلام کرد هیچکدام از صاحبان یا خدمه کشتی ربوده شده به دست حوثیهای یمن، اسرائیلی نیستند. بر اساس اعلام تلآویو، این کشتی باری بریتانیایی است و ژاپن آن را اداره میکند اما هیچکدام از خدمهاش ژاپنی نیستند. جمهوری اسلامی هر گونه مداخله در توقیف کشتی گلکسی لیدر را رد کرد.
کشتی باری ربوده شده در حال حرکت از ترکیه به سمت هند بود که روز شنبه در جنوب غربی جده، عربستان سعودی آفلاین شد و حوثیهای یمن از ربودن آن خبر دادند.
ارتش اسرائیل این حادثه را «اقدام تروریستی ایران» با پیامدهایی برای امنیت دریایی بینالمللی توصیف کرد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در واکنش گفت: «اتهامزنیهای اسرائیل در مورد دخالت ایران در توقیف کشتی، باطل است.»
او مدعی شد: «گروههای مقاومت در منطقه تحت امر جمهوری اسلامی نیستند. آنان نماینده ملتها و دولتهای خود هستند و بر اساس مصالح کشورهای خود اقدام میکنند.»
اطلاعیه حوثیهای یمن و واکنش اسرائیل
با اعلام مفقود شدن کشتی گلکسی لیدر، شورشیان حوثی یمن خبر دادند «کشتی باری اسرائیل» را در دریای سرخ توقیف کردهاند.
این گروه نزدیک به جمهوری اسلامی همزمان هشدار داد همه کشتیهای مرتبط با اسرائیل به «هدف قانونی نیروهای مسلح» حوثی تبدیل خواهند شد.
در بیانیه این گروه آمده است تا زمانی که «تجاوز به غزه و جنایت علیه برادران فلسطینی در غزه و کرانه باختری» متوقف نشود، نیروهای حوثی به عملیات نظامی علیه اسرائیل ادامه خواهند داد.
ارتش اسرائیل با انتشار اطلاعیهای در شبکه اجتماعی ایکس اعلام کرد این کشتی «اسرائیلی نیست» و کارکانش غیرنظامیانی از ملتهای مختلف هستند که هیچکدام اسرائیلی نیستند.
گاردین به نقل از شرکت امنیت دریایی آمبری خبر داد مالک گروه کشتی ربوده شده در فهرست کشتیهای خودروبر «ری» قرار دارد که شرکت مادرش متعلق به یک تاجر اسرائیلی به نام آبراهام اونگار معروف به «رامی» است.
تایمز اسرائیل نوشت این کشتی با پرچم «باهاما»، هنگام ربایش از سوی یک شرکت ژاپنی اجاره شده بود.
ارتش اسرائیل نیز کشتی باری ربوده شده را متعلق به بریتانیا و ژاپن دانست.
سخنگوی ارتش اسرائیل گفت ربوده شدن این کشتی باری که گلکسی لیدر نام دارد، «یک رویداد بسیار جدی در سطح جهانی است».
دفتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل گفت: «این یکی دیگر از اقدامات تروریستی ایران و بیانگر تشدید جنگطلبی آن علیه شهروندان جهان آزاد است.»
واکنش ژاپن و آمریکا
سخنگوی ارشد دولت ژاپن روز دوشنبه ۲۹ آبان تصرف کشتی گلکسی لیدر تحت هدایت نیپون یوسن را تایید کرد و از مقامات سعودی، عمانی و ایرانی به منظور تلاش برای آزادسازی سریع کشتی و خدمهاش کمک خواست.
هیروکازو ماتسونو، دبیر ارشد کابینه ژاپن در یک کنفرانس خبری گفت: «ما شدیدا چنین اقداماتی را محکوم میکنیم.»
به گفته او، هیچ شهروندی از ژاپن در میان خدمه این کشتی نیست.
سخنگوی شرکت ژاپنی نیپون یوسن که با نام «انوایکی» نیز شناخته میشود گفت در حال جمعآوری اطلاعات بیشتر درباره این کشتی و شرایط ۲۵ خدمه آن است.
خدمه این کشتی اهل فیلیپین، بلغارستان، اوکراین، رومانی و مکزیک هستند و کشتی بدون محموله در حال حرکت به سمت هند بوده است.
یک مقام نظامی آمریکا توقیف کشتی را «نقض آشکار قوانین بینالمللی» خواند و خواستار آزادی فوری آن همراه با خدمهاش شد.
او تاکید کرد: «ما با متحدان خود و شرکایمان در سازمان ملل، برای اتخاذ گامهای بعدی مشورت خواهیم کرد.»
تهدیدها از چندی پیش آغاز شد
حوثیهای یمن که از متحدان جمهوری اسلامی هستند، از چند روز پیش اسرائیل را به ربودن کشتیهایش تهدید کرده بودند.
در روز ۲۳ آبان (۱۴ نوامبر)، عبدالمالک الحوثی، رهبر شورشیان حوثی گفته بود این گروه به دنبال کشتیهای اسرائیلی در آبهای تجاری حیاتی دریای سرخ است؛ حتی کشتیهایی که پرچم اسرائیل نداشته باشند.
او در سخنانی که از شبکه تلویزیونی المسیره، زیر نظر شورشیان حوثی پخش شد، گفت: «چشمان ما به قصد نظارت مستمر و جستوجو برای هر کشتی اسرائیلی باز است.»
حوثیهای یمن اواخر دهه ۹۰ میلادی جنبش احیای فرقه زیدی، یکی از شاخههای اسلام شیعه را در شمال یمن راه انداختند.
جنگ داخلی در یمن و سقوط دولت مرکزی به دنبال تسلط حوثیها بر صنعا در سال ۱۳۹۳ آغاز شد.
عربستان سعودی به دلیل نگرانی از رشد نفوذ ایران در امتداد مرزهایش در سال ۱۳۹۴ در راس یک ائتلاف در یمن مداخله نظامی و از حکومت مورد حمایتش در این کشور پشتیبانی کرد.
در مقابل، حوثیها توانستند کنترل بخشهای زیادی از شمال و دیگر مراکز پرجمعیت شهری از جمله پایتخت کشور را به دست گیرند.
همان زمان ریاض و متحدانش در جریان جنگ یمن، جمهوری اسلامی را به مسلح کردن حوثیها و ارائه آموزشهای نظامی به آنان متهم کردند.
گروه حوثی که بخشی از «محور مقاومت» تحت حمایت تهران دانسته میشود، از آغاز جنگ در غزه از حماس در برابر اسرائیل حمایت کرده و شعار معروفش این است: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، لعنت بر یهودیان و پیروز باد اسلام.»
روزنامه واشینگتنپست در گزارشی درباره تشدید تنشها در مرز اسرائیل و لبنان، به نقل از برخی تحلیلگران سیاسی نوشت که اظهارات مقامهای اسرائیلی درباره گروه شبهنظامی حزبالله و همچنین دورنمای شکست حماس در غزه، حزبالله لبنان را در موقعیتی دشوار و انتخابهای سختی قرار داده است.
این روزنامه آمریکایی در این گزارش خود به نقل از محمد عبید، تحلیلگر سیاسی نزدیک به حزبالله نوشت: «مواضع شدید اسرائیل و دورنمای شکست قاطع حماس، حزبالله را با انتخابهای دشواری روبهرو کرده است.»
خبرنگار واشینگتنپست از جنوب لبنان گزارش داده که مردم این منطقه به این باور رسیدهاند که احتمالا اسرائیل قصد دارد در نهایت خود را از شر حضور شبهنظامیان حزبالله در امتداد مرز شمالی خود با لبنان خلاص کند.
اسرائیل تاکنون دو بار به لبنان حمله کرده و به مدت ۲۲ سال، بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۰ این کشور را اشغال کرده بود.
بر اساس گزارش واشینگتنپست، درگیری که اکنون به موازات درگیری اسرائیل و حماس در غزه، در امتداد مرز لبنان و اسرائیل به وجود آمده، به یک امر عادی تبدیل شده است.
در شش هفته گذشته هر روز حزبالله به اسرائیل و متقابلا اسرائیل به مواضع این گروه شبهنظامی تحت حمایت جمهوری اسلامی حمله کرده است.
واشینگتنپست افزود: «اما دامنه و شدت درگیری به تدریج در حال افزایش است.»
این روزنامه برای نمونه به حمله روز شنبه جنگندههای اسرائیلی به یک کارخانه در شهر نبطیه لبنان، در ۱۲ مایلی شمال مرز اسرائیل اشاره کرده که بسیار فراتر از منطقه همیشگی درگیریها واقع است.
همچنین به گزارش واشینگتنپست، در روزهای اخیر، هر دو طرف شروع به استفاده از سلاحهای مرگبارتر کردهاند و در حالی که اسرائیل اکنون مرتبا جنگندههای خود را برای حمله به اهداف حزبالله میفرستد، حزبالله نیز در حال استقرار پهپادها و موشکهای سنگینتر است.
این سازمان شبهنظامی که از سوی آمریکا و اسرائیل یک سازمان تروریستی شناخته میشود، روز شنبه ادعا کرد که یک پهپاد اسرائیلی را سرنگون کرده، اما اسرائیل این ادعا را رد کرد.
اسرائیل بعدا در همان روز آنچه را که به عنوان یک سامانه موشکی پیشرفته زمین به هوا توصیف کرد، مورد حمله قرار داد.
مقامات اسرائیلی همچنین لحن اظهارات خود را علیه حزبالله تشدید کردهاند.
دانیل هاگاری، سخنگوی نیروهای دفاعی اسرائیل هفته گذشته گفت: «شهروندان لبنان هزینه این بیتدبیری و تصمیم حزبالله برای دفاع از حماس-داعش را متحمل خواهند شد.»
او تاکید کرد که ارتش اسرائیل برای تغییر وضعیت امنیتی در مرز شمالی کشور برنامههای عملیاتی دارد. واشینگتنپست که این تشدید تنشهای پراکنده هنوز آتش یک جنگ تمام عیار را روشن نکرده است، اما نقض توافق ناگفته میان حزبالله و اسرائیل است.
آخرین جنگ این دو در سال ۲۰۰۶، بیش از ۱۲۰۰ نفر را در لبنان و ۱۶۵ نفر را در اسرائیل کشت.
هر دو طرف اکنون هشدار دادهاند که هر درگیری تمام عیار بسیار ویرانگرتر خواهد بود و هر دو نشان دادهاند که تمایلی به چنین جنگی ندارند.
واشینگتنپست به نقل از مردم عادی جنوب لبنان نیز نوشت که آنان اکنون مایل به جنگ دیگری نیستند و صلح میخواهند.
دیپلماتهای عرب و غربی میگویند که مذاکرات فشردهای در پشت صحنه برای جلوگیری از تکرار سال ۲۰۰۶ وجود دارد و از آن جا که لبنان در حال حاضر گرفتار بنبست سیاسی و در حال فروپاشی اقتصادی است، مشخص نیست که حزبالله بتواند حمایت مردم لبنان را در صورت وارد کردن آنها به درگیری پرهزینه دیگری حفظ کند.
اما به نوشته این روزنامه، این که اکنون میتوان از یک جنگ بزرگ اجتناب کرد یا نه، مورد تردید است.
جو بایدن رییسجمهوری آمریکا در مقالهای که روز شنبه در روزنامه واشینگتنپست منتشر کرد، دیدگاه خود را نسبت به جنگ اخیر میان اسرائیل و حماس شرح داد و خواستار یکپارچگی کرانه باختری رود اردن و نوار غزه تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان فلسطین شد.
بایدن در این یادداشت که با عنوان «آمریکا از چالش پوتین و حماس عقبنشینی نخواهد کرد» در روزنامه واشینگتنپست منتشر شد، با اشاره به جنگ اسرائیل و حماس و در خاومیانه و تهاجم روسیه به اوکراین در اروپا، تاکید کرد که امروز جهان با یک «نقطه عطف» مواجه است، زیرا «انتخابهای ما از جمله در بحرانهای اروپا و خاورمیانه جهت آینده ما را برای نسلهای آینده تعیین خواهد کرد».
او با تشریح دیدگاهش نسبت به جهان پس از این دو جنگ، این پرسشها را مطرح کرد که آیا جهان آینده از «شرارت محض» حماس رهایی خواهد یافت و «اسرائیلیها و فلسطینیها با [طرح] دو کشور برای دو ملت، روزی در کنار هم در صلح و آرامش زندگی خواهند کرد؟»
رییسجمهور آمریکا که کشورش بزرگترین حامی اوکراین در برابر تجاوز روسیه است، افزود: «آیا ما ولادیمیر پوتین را پاسخگوی تجاوزاتش خواهیم کرد تا مردم اوکراین بتوانند آزادانه زندگی کنند و اروپا لنگر صلح و امنیت جهانی باقی بماند؟»
غزه تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین
اما رسانههای جهان، مهمترین نکته این مقاله بایدن را درخواست او برای کنترل نوار غزه پس از جنگ اخیر، به دست تشکیلات خودگردان فلسطین دانستهاند.
بایدن نوشت: «غزه و کرانه باختری باید تحت یک ساختار حکومتی، در نهایت تحت یک تشکیلات خودگردان فلسطینی احیاشده، متحد شوند.»
گروه اسلامگرا و شبهنظامی حماس پس از خروج اسرائیل از غزه، توانست در جریان انتخابات سال ۲۰۰۷ سازمان فتح را شکست دهد و کنترل نوار غزه را به دست گیرد.
از آن زمان تاکنون، این منطقه بارها صحنه جنگهای به ویژه هوایی میان اسرائیل و حماس بوده است. اوج این درگیریها، حمله ناگهانی و بیسابقه حماس در روز هفتم اکتبر به اسرائیل بود که در جریان آن، هزار و ۴۰۰ نفر که اغلب غیرنظامی بودند، کشته شدند.
اسرائیل در واکنش به این حمله، عملیات هوایی و زمینی و دریایی را علیه حماس در غزه آغاز کرده و وعده داده که این منطقه را از کنترل حماس خارج خواهد کرد تا حمله هفتم اکتبر تکرار نشود.
پیشتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در یک کنفرانس مطبوعاتی درباره آینده غزه گفته بود: «تشکیلات خودگردان فلسطین به شکل فعلی قادر به قبول مسئولیت غزه نیست.»
او گفت: «ما نمیتوانیم یک مقام غیرنظامی در غزه داشته باشیم که از تروریسم حمایت کند، تروریسم را تشویق کند، تروریسم را تامین مالی کند و تروریسم را آموزش دهد.»
ایده دو کشور اسرائیل و فلسطین
رییسجمهوری آمریکا همچنین در مقاله خود بار دیگر از طرح «تشکیل دو دولت» اسرائیل و فلسطین در کنار هم حمایت کرد.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین که بر مناطق خودمختار کرانه باختری رود اردن حکومت میکند، در آغاز ماه نوامبر بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین در نوار غزه را به یک «حل و فصل سیاسی» از جمله درباره کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی مرتبط دانست.
فلسطینیان تلاش میکنند از شرایط جدید برای احیای پروسه دو دولت استفاده کنند.
عباس در جریان دیدار با آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در رامالله گفت: «نوار غزه بخشی جداییناپذیر از کشور فلسطین است، ما مسئولیت کامل خود را در چارچوب راه حل سیاسی جامع برای کرانه باختری، قدس شرقی و نوار غزه بر عهده خواهیم گرفت.»
رییسجمهور دموکرات و ۸۰ ساله آمریکا که نامزد دور آتی انتخابات ریاست جمهوری در این کشور است، افزود: «راهحل دو دولتی تنها راه تضمین امنیت بلندمدت مردم اسرائیل و فلسطین است. امروز این چشمانداز دورتر از همیشه به نظر میرسد، اما بحران کنونی آن را بیش از هر زمان دیگری ضروری میکند.»
او استدلال کرد که دستیابی به این امر مستلزم تعهدات اسرائیلیها و فلسطینیها و همچنین ایالات متحده و شرکا و متحدان است و این کار باید از هم اکنون آغاز شود.
مخالفت با آتشبس و هشدار به «افراطی»های هر دو طرف
بایدن در مقاله خود همچنین به افراطیها در هر دو سوی اسرائیل و سرزمینهای فلسطینی به ویژه کرانه باختری و نوار غزه هشدار داد.
رییسجمهوری آمریکا تهدید کرد که صدور ویزای این کشور را برای «افراطیهایی که به غیرنظامیان در کرانه باختری حمله میکنند» ممنوع میکند.
او نوشت که خشونت افراطی علیه فلسطینیان در کرانه باختری باید متوقف شود و کسانی که مرتکب این خشونت میشوند، باید پاسخگو باشند.
به گفته وزارت بهداشت تشکیلات خودگردان فلسطین، تنشها در کرانه باختری، منطقهای که از سال ۱۹۶۷ اشغال شده، در جریان جنگ اسرائیل و حماس افزایش یافته و حدود ۲۰۰ فلسطینی از روز هفتم اکتبر توسط شهرکنشینان و سربازان اسرائیلی کشته شدهاند.
بایدن همچنین به گروههای شبهنظامی فلسطینی هشدار داد و افزود: «غزه نباید دیگر هرگز به عنوان پایگاه تروریسم استفاده شود.»
او معتقد است: «تا زمانی که حماس به ایدئولوژی ویرانگری خود پایبند باشد، آتشبس صلح را به ارمغان نمیآورد. برای اعضای حماس، هر آتشبس زمانی را فراهم میکند تا ذخایر موشکها را پر کنند، جنگندهها را جابجا کنند و با حمله دوباره به مردم بیگناه، قتل عام را دوباره آغاز کنند.»
آمریکا پیشتر اعلام کرده بود که با آتشبس دائمی در شرایط کنونی موافق نیست، اما خواستار وقفههای بشردوستانه در جنگ برای محافظت از غیرنظامیان در غزه است.
به گفته وزارت بهداشت در غزه که تحت کنترل حماس است، حملات اسرائیل تاکنون به کشته شدن دستکم ۱۲ هزار غیرنظامی فلسطینی از جمله پنج هزار کودک و نوجوان منجر شده است.
حمایت دوباره از اوکراین
اما بخشی از این مقاله به نظرات بایدن درباره جنگ اوکراین اختصاص دارد.
او نوشت که رویکردش «حمایت از مردم اوکراین» است، «زیرا آنها همچنان به دفاع از آزادی خود در برابر جنگ وحشیانه پوتین ادامه میدهند».
رییسجمهوری آمریکا افزود: «ما از دو جنگ جهانی در قرن گذشته میدانیم که وقتی تهاجم در اروپا بیپاسخ میماند، بحران خود را از بین نمیبرد. آمریکا را مستقیما به چالش میکشد. به همین دلیل است که تعهد امروز ما به اوکراین سرمایهگذاری در امنیت خودمان است. از یک درگیری گستردهتر فردا جلوگیری میکند.»
او همچنین یادآور شد که ایالات متحده به تنهایی از اوکراین حمایت نمیکند و «بیش از پنجاه کشور» به واشینگتن در این زمینه ملحق شدهاند «تا اطمینان حاصل کنیم اوکراین آنچه را که برای دفاع از خود نیاز دارد، در اختیار دارد».
بایدن به ویژه به متحدان آمریکا در آسیا اشاره کرد و نوشت که آنان «نیز برای حمایت از اوکراین و پاسخگو کردن پوتین در کنار ما ایستادهاند، زیرا درک میکنند که ثبات در اروپا و در اقیانوس هند و اقیانوس آرام ذاتا به هم مرتبط هستند.»