همزمان برای چهار معلم گیلانی قرار جلب به دادرسی صادر شد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان خبر داد دادسرای انقلاب رشت در تاریخ ۲۱ تیر علیه چهار عضو کانون صنفی معلمان گیلان قرار جلب به دادرسی صادر کرده است.
تیمور باقری کودکانی، غلامرضا اکبرزادهباغبان، طهماسب سهرابی و حسین مهدیزاده چهار معلمی هستند که با اتهام «ایجاد اختلال در نظم عمومی از طریق برگزاری تجمعات غیرمجاز» مواجه شدهاند.
قرار جلب به دادرسی از انواع قرارهای صادره از سوی دادسرا و به معنای وجود ادله کافی برای انتساب جرم به متهم است.
اثر این قرار، صدور کیفرخواست از سوی دادستان و ارسال پرونده برای رسیدگی و صدور حکم مجازات به دادگاه کیفری است و اعتراض به آن، ناممکن.
قرار جلب به دادرسی با قرار جلب متفاوت است.
سازمان معلمان ایران: راه خشونتپرهیز مطالبهگری، حق همه است
همزمان با انتشار این خبر، بیانیههایی از سوی تشکلهای صنفی فرهنگیان و چندین تشکل کارگری در حمایت از معلمان زندانی و کمپین ۱۰۰ هزار امضا برای پایان دادن به پروندهسازی علیه فعالان صنفی منتشر شد.
سازمان معلمان ایران طی بیانیهای که در کانال تلگرامی این سازمان منتشر شد، از کمپینی که به همت تعدادی از معلمان و با حمایت اغلب کانونها و انجمنهای صنفی فرهنگیان کشور در حال جمع آوری امضاست، حمایت کرد.
این بیانیه به برخوردهای سخت قضایی و امنیتی، بازخرید و بازنشستگی اجباری و انفصال برای فرهنگیانی که پیگیر مطالبات قانونی خود بودهاند اعتراض کرد و استفاده از راههای مسالمتآمیز و خشونتپرهیز برای مطالبهگری را حق آحاد جامعه از جمله معلمان دانست.
سازمان معلمان ایران همچنین از اعضای خود و معلمان سراسر کشور خواست با کنشگران کارزار ۱۰۰ هزار امضا تا رسیدن به نتیجه مطلوب، همکاری و همراهی مسوولانه داشته باشند.
راه علاج دردهای اجتماعی، مبارزه مشترک است
«سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه»، «گروه اتحاد بازنشستگان»، «کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری» و «کارگران بازنشسته خوزستان» نیز روز ۳۱ تیر با انتشار بیانیهای مشترک بر پشتیبانی از خواست آزادی معلمان دربند و دیگر زندانیان سیاسی و عقیدتی و ضرورت عمل مشترک نیروهای پیشرو برای مبارزات آینده تاکید کردند.
این تشکلها یادآور شدند: «هر چند تمام اشکال مبارزه میتوانند در شرایط و زمانهای مختلف مفید باشند اما درسگیری از تجارب گذشته و نیز از سرسختی و پافشاری ارتجاعی نیروهای حاکم بر سیاستهای ضد کارگری و ضد دموکراتیک خود باعث میشود نیروهای مبارز بیشتر در جهت نبرد مستقیم و صریح با سیاستهای حاکم، بر اعتراضات سیاسی خیابانی و بر اعتصابات اقتصادی و نیز سیاسی سوگیری کنند.»