در وبسایت شورای آتلانتیک اما مطلبی منتشر شده که به راهکارهای احتمالی آمریکا برای مبارزه با تهدیدات اینچنینی در خاک این کشور پرداخته است.
نقشه ترور چه بود؟
توطئه این بار نقشهای حسابشدهتر از نوبت پیش و تلاش برای ربودن مسیح علینژاد بود اما آنچه نقشه این بار را از دیگر توطئههای اینچنینی متمایز میکند این است که این بار با تلاش افبیآی و شرکای خارجی آن، هر سه فرد متهم به ترور علینژاد بازداشت شدند.
البته دادستان آمریکا نام فردی را که هدف توطئه بود اعلام نکرد اما این شخص مسیح علینژاد، از منتقدان سرسخت جمهوری اسلامی است.
این که تلاشهای جمهوری اسلامی برای استراق سمع، آزار، ربایش و حتی کشتن مخالفان در خارج ایران طی ماههای اخیر بالا گرفته باشد تعجبی ندارد چرا که این وقایع با شدت یافتن مخالفتها در داخل همراه شده است.
افرادی چون مسیح علینژاد حالا نقش مهمی دارند تا در خارج ایران، حکومتها را مجاب کنند سیاست خارجی متفاوتی در پیش بگیرند که از مردم ایران و نه از جمهوری اسلامی حمایت کند.
در کنار اقدامات متنوع جمهوری اسلامی برای خاموش کردن صدای چنین افرادی، اجیر کردن آدمکش هم به چشم میخورد که در کنار بقیه موارد، از راههای رژیم برای ترساندن و تهدید در خارج مرزهای ایران است تا از این طریق به آزادی بیان و شکل گرفتن انجمن و گردهمایی برای آن، ضربه بزند.
همزمان با اعتراضات در ایران، تهدید جمهوری اسلامی برای جهان هم بیشتر شده است و قابلیت مهار این تهدیدات، عاملی مهم در تامین امنیت مخالفان رژیم در خارج خواهد بود.
توانایی جمهوری اسلامی در هدف گرفتن مخالفانش در خارج چقدر است؟
حملات جمهوری اسلامی بر نامعلوم بودن مکان و قابلیت انکار حمله متمرکز است. مثلا تهدیدی از این دست که: «نمیدانی کی و کجا هدف قرار میگیری و وقتی اتفاق بیفتد نمیتوانی اثبات کنی که ما انجامش دادهایم.»
این غیرقابل پیشبینی بودن حمله به نفع رژیم است اما قابلیت انکار احتمالی برای جمهوری اسلامی در حال از دست رفتن است. کشورهای اروپایی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۹، برای نخستین بار جمهوری اسلامی را برای این دست حملات به تاسیسات نفتی آرامکو در عربستان سعودی، پاسخگو کردند.
از آن زمان دستگاههای اطلاعاتی غرب و نه تنها ایالات متحده با مشاهده و جمعآوری اطلاعات، توطئههای جمهوری اسلامی را در خارج از ایران خنثی کردهاند.
این که حالا سه نفر به اتهام نقشه ریختن برای قتل مسیح علینژاد در بازداشت به سر میبرند، گامی رو به جلو است و این افراد محاکمه نیز خواهند شد اما از زاویه دیگر، چنین توطئههایی، تصورات معمول درباره «بازدارندگی» را هم به چالش میکشند: مثلا اینکه تلافی نظامی مانند کشتن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در بازداشتن تهران از حمایت از تروریسم در خاک آمریکا موثر نبوده است.
جمهوری اسلامی آسیبپذیر است و ایالات متحده نیاز دارد تا تمرکزش را از برنامه هستهای فراتر ببرد تا موفق به ایجاد تغییر در رفتار رژیم حاکم بر ایران شود؛ به ویژه زمانی که مردم ایران با اعتراضاتشان میکوشند جامعهشان را به راهی ببرند تا در آینده نیازی به حملات و بازداشتهای اینچنینی در خاک آمریکا وجود نداشته باشد.
آمریکا نمیتواند تمام شهروندانش را درون یک حصار در امان نگه دارد. پس باید راههایی پیدا کند که در همکاری با بقیه کشورها و در برخی موارد با فشار آوردن بر آنها، سفر اجیرشدگان جمهوری اسلامی به خارج ایران را دشوارتر کند و چنین توطئههایی را با منع صدور ویزا برای افراد خانواده کسانی که در کشیدن چنین نقشههایی دست دارند، دشوار کند. این افراد نباید اجازه داشته باشند به راحتی در غرب زندگی کنند.