دو شاهد عینی در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال تایید کرده‌اند ماموران امنیتی پس از ضرب و جرح محمدرضا بالی‌لاشک در خیابان، او را که سوار خودرویش شده بود تعقیب کرده و در نهایت به قتل رسانده‌اند.

محمدرضا بالی‌لاشک، ساکن شهرستان نوشهر و راننده بود که روز چهارشنبه ۱۱ آبان، به دلیل آنچه «ضربه مغزی» عنوان شد، درگذشت. روایتی که به نظر می‌رسد تحت فشار و تهدید نیروهای امنیتی به خانواده او منتشر شده بود.

منابع معتبری در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال توضیح دادند که محمدرضا بالی‌لاشک در مراسم چهلم حنانه کیا، از جوانان کشته‌شده در اعتراضات نوشهر حضور داشته است اما پس از این مراسم، تجمعی اعتراضی در داخل شهر شکل می‌گیرد که ماموران به سمت مردم معترض حمله می‌کنند.

بر اساس روایت شاهدان عینی، در این درگیری‌ها، ماموران سرکوب‌گر دو جوان را در خیابان به شدت کتک می‌زنند اما محمدرضا بالی‌لاشک که شاهد این صحنه بوده، برای دفاع از این دو جوان مقابل ماموران می‌ایستد و خودش هدف حمله و ضرب و جرح آنان قرار می‌گیرد.

شاهدان این صحنه به ایران‌اینترنشنال گفته‌اند که او از دست ماموران فرار می‌کند و خود را به خودرویش می‌رساند اما عوامل سرکوب او را تعقیب می‌کنند.

دو ساعت پس از این درگیری‌ها، پیکر نیمه‌جان محمدرضا بالی‌لاشک با صورت و گردن شکسته در داخل خودرو خود او و مقابل منزلش پیدا می‌شود؛ در حالی‌که آثار ضربات شدید به‌ویژه روی سر و گردن و کوفتگی و کبودی روی بدن او پیدا بوده و حتی دچار قطع نخاع شده بوده است.

بر اساس گزارش‌ها، خانواده و دو فرزند محمدرضا بالی‌لاشک تحت فشار قرار می‌گیرند تا علت مرگ او را در بیمارستان «مرگ طبیعی» عنوان کنند چون به آنان گفته می‌شود که در غیر این صورت، پیکرش را برای تدفین در اختیارشان قرار نخواهند داد.

برخی منابع مطلع به ایران‌اینترنشنال گفته‌اند نیروهای امنیتی تهدید کرده‌اند «اگر خانواده در مورد نحوه مرگ محمدرضا حرفی بزنند، دیگر اعضای خانواده را هم بازداشت خواهند کرد».

این در حالی‌ است که محمدرضا بالی‌لاشک علاوه بر دو فرزندش، سرپرست مادر بیمارش نیز بوده است.

پس از این تهدیدها، در بیمارستان علت مرگ او ضربه مغزی اعلام می‌شود و فرزندش با انتشار مطلبی اجباری، مدعی می‌شود پدرش به صورت طبیعی فوت کرده است.

با گذشت یک ماه از قتل محمدرضا بالی‌لاشک به دست نیروهای سرکوب‌گر اما دو شاهد عینی در تماس با ایران‌اینترنشال جزییاتی را از نحوه مرگ او بیان کرده و سکوت خود را شکستند.

مرگ این شهروند به دست عوامل سرکوب در حالی است که بر اساس گزارش سازمان حقوق بشر ایران، از شروع اعتراضات سراسری تا کنون دست‌کم ۴۴۸ شهروند، از جمله ۶۰ کودک و ۲۹ زن کشته شده‌اند. آماری از جنایاتی وسیع که به گفته این سازمان حقوق بشری، جمهوری اسلامی با پنهان‌کاری و روایت دروغ، سعی در لاپوشانی آن دارد.