سال ۲۰۲۱ میلادی در حالی آغاز شد که دنیا در بحبوحه مقابله با یک بیماری همه گیر بود که بیشک اقتصاد جهان را متاثر ساخت و پیشبینی چشمانداز اقتصادی در سال پیش روی را به دلیل چالش های به وجود آمده در حوزه سیاست های پولی و مالی با مشکل روبرو کرد.
افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در ایالات متحده و اروپا و تاثیر همهگیری این بیماری بر اقتصاد جهانی، تصور بازگشت به حالت عادی را دشوار کرده بود، هرچند اقتصاد جهانی با بازگشتی که از ماه مه سال ۲۰۲۰ میلادی آغاز کرد، انعطافپذیری قابل توجهی از خود به نمایش گذاشت.
صندوق بین المللی پول پس از کاهش رشد ۳.۳ درصدی سال ۲۰۲۰ که شدیدترین ضربه به اقتصاد جهانی از زمان رکود بزرگ بود، رشدی ۵.۵ درصدی را برای امسال پیشبینی کرد و با وجود ارزیابیها برای ارتقای رشد اقتصاد جهانی از نامشخص بودن بهبود اقتصاد به دلیل رقابت بین تولیدکنندگان واکسن و گونه های جهش یافته ویروس کرونا خبر داد.
گیتا گوپینات، رئیس بخش تحقیقات صندوق بینالمللی پول میگوید که ما در دوران بسیار نامطمئنی زندگی می کنیم. پیشبینی ما این است که جهان، در سال ۲۰۲۱ میلادی در مقابل سقوط شدید سال گذشته، رشد اقتصادی خواهد کرد، اما با این حال عدم اطمینان نیز در این زمینه وجود دارد. خیلی چیزها به نتیجه مسابقه بین ویروسهای جهش یافته و واکسن ها بستگی دارد و اینکه چقدر حمایت از این سیاست می تواند ادامه یابد.
با این حال صندوق بینالمللی پول در آخرین گزارش ماه اکتبر خود ضمن اعلام بهبود وضعیت اقتصاد جهانی با شتابی ضعیف، پیشبینی میانه سال خود را از حدود شش درصد، با کاهشی جزئی به ۵.۹ درصد تغییر داد و رشد اقتصادی جهان در سال آینده میلادی را هم ۴.۹ درصد اعلام کرد.
گوپینات با اشاره به بهبود چشمانداز اقتصادی جهان با شتابی البته ضعیف می گوید که بازنگری ما برای رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۱ میلادی ۵.۹ درصد و در سال ۲۰۲۲ میلادی پیشبینی ما ۴.۹ درصد باقی میماند. با این حال، اختلافات در چشمانداز رشد در بین کشورها همچنان پابرجا و به عنوان یک نگرانی اصلی باقی است.
صندوق بینالمللی پول پیشبینی درباره چشمانداز رشد اقتصادی آمریکا را به دلیل تصمیم رئیس جمهور این کشور برای نوسازی زیرساختها به شش درصد کاهش داد، اما از بهبود سریع اقتصاد منطقه یورو پس از سقوط حدود شش و نیم درصدی در سال ۲۰۲۰ میلادی خبر داد. هرچند اداره آمار کمیسیون اروپا (یورواستات) در ماه نوامبر اعلام کرد که نرخ تورم سالانه منطقه یورو در ماه نوامبر به ۴.۹ درصد رسید که بالاترین نرخ تورم از سال ۱۹۹۷ است.
رشد اقتصادی برای کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا هم در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ میلادی به ترتیب ۳.۷ و ۳.۸ درصد پیشبینی شده است.
چشمانداز اقتصادی منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی هم به دلایلی چون موجهای جدید همهگیری کرونا، تاخیردر روند واکسیناسیون، شرایط سختتر مالی-اقتصادی، ناآرامیهای اجتماعی و خطرات ژئوپلیتیکی به طور یکسان برای همه کشورها بهبود پیدا نکرده و با نابرابری روبروست.
بنابر پیش بینی بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی صندوق بینالمللی پول، تولید ناخالص داخلی واقعی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا پس از کاهش ۳.۲ درصدی در سال ۲۰۲۰ میلادی، در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، به میزان ۴.۱ درصد افزایش خواهد یافت.
براساس گزارش اخیر صندوق بینالمللی پول، چشمانداز رشد اقتصادی در منطقه آسیا و اقیانوسیه در سال ۲۰۲۱ میلادی، به عنوان سریعترین منطقه در حال رشد در جهان، با یک درصد کاهش نسبت به ماه آوریل، به ۶.۵ درصد رسیده و انتظار میرود سطح بازده میانمدت در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه در این منطقه افزایش یابد.
رشد اقتصادی برای چین و هند به عنوان دو اقتصاد بزرگ جهان و منطقه در سال ۲۰۲۱ میلادی به ترتیب هشت و ۹.۵ درصد پیشبینی شده است. برای اقتصادهای استرالیا و ژاپن هم به ترتیب رشد ۳.۵ و ۲.۴ درصدی در سال ۲۰۲۱ تخمین زده شده است.
به گزارش بانک جهانی، رشد اقتصادی، بر چند اقتصاد بزرگ جهان متمرکز شده و اکثر اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه از از این چرخه عقب افتادهاند. در حالی که انتظار می رود حدود ۹۰ درصد از اقتصادهای پیشرفته حهان، تا سال ۲۰۲۲ میلادی به سطح درآمد سرانه خود تا پیش از همه گیری کرونا برسند، تنها یک سوم اقتصادهای نوظهور و درحال توسعه امکان رسیدن به چنین هدفی را خواهند داشت.
در کشورهای کمدرآمد هم، اثرات همهگیری کرونا، آسیبپذیر بودن اقتصاد و بحرانهای مالی، باعث معکوس شدن دستاوردهای اقتصادی و تلاشهای صورت گرفته گذشته در زمینه کاهش فقر، تشدید ناامنی غذایی و سایر چالشهای طولانیمدت میشود.
با این حال پیشبینی میشود احیای اقتصاد جهانی، حتی با اوج گیری مجدد کووید-۱۹ همچنان به راه خود با شتاب کمتری در سال ۲۰۲۲ میلادی ادامه خواهد داد.
سال ۲۰۲۱ سالی پر تنش برای اسرائیل بود. این سال در حالی آغاز شد که دولت ائتلافی به رهبری بنیامین نتانیاهو به شدت دچار اختلافات داخلی بود و مخالفان نخستوزیر وقت نیز هر هفته با تجمع در برابر اقامتگاه نتانیاهو خواهان کنار گذاشته شدن او از پست نخستوزیری بودند.
تنها یک هفته مانده به آغاز این سال، به دلیل تصویب نشدن لایحه بودجه، طرح انحلال دولت و کنست تصویب شده و ۲۳ ماه مارس به عنوان تاریخ چهارمین انتخابات اسرائیل در طول دو سال در نظر گرفته شده بود.
در پی اعلام نتایج انتخابات، بار دیگر احزاب سیاسی خود را در یک بن بست دیدند. اما نهایتا این بنبست با شکل گیری ائتلافی ناهمگن از احزاب راست و چپ به همراه حزب اسلامگرای رعم به پایان رسید و در روز سیزدهم ماه ژوئن (۲۳ خرداد ماه) دولت جدید تشکیل شد. بر اساس توافق دو حزب یمینا و یش عاتید، رهبر یمینا، نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل شد و قرار شد که یائیر لاپید، رهبر حزب یش عاتید، پس از دو سال جای او را بگیرد.
دولت جدید اسرائیل به حاکمیت دوازده ساله لیکود و بنیامین نتانیاهو در اسرائیل پایان داد؛ اقدامی که برخی از تحلیلگران آن را همچون «انقلابی» در سیاست اسرائیل دانستند.
اما در همان زمانی که مذاکرات برای تشکیل دولت جدید در اسرائیل ادامه داشت، جنگ دیگری بین اسرائیل و شبهنظامیان فلسطینی در نوار غزه رخ داد.
درگیری نظامی بین اسرائیل با حماس و جهاد اسلامی در پانزده سال گذشته امری غیرمعمول نبوده و تقریبا هر دو سال یک بار، منطقه شاهد چنین درگیری خونینی بوده است. اما آنچه نبرد امسال را با جنگهای پیشین متفاوت میکرد، سرریز کردن تنشها به درون خاک اسرائیل بود.
همزمان با جنگ در مرزهای نوار غزه، شهرهای اسرائیل، به ویژه شهرهایی که در آنها یهودیان و عربها در کنار هم زندگی میکنند نیز شاهد درگیری میان اقوام مختلف بودند. در این درگیریها که در شهرهایی همچون لود و یافا در مرکز اسرائیل و عکا در شمال کشور بیشترین شدت را داشتند، دو یهودی و یک شهروند فلسطینیتبار کشته شدند.
در جریان خود جنگ نیز ۱۳ تن بر در اسرائیل و ۲۵۶ نفر در نوار غزه کشته شدند. از میان کشتهشدگان اسرائیلی، ۱۲ تن غیر نظامی بودند که در میان آنها چند شهروند خارجی نیز دیده میشدند. در نوار غزه نیز، به گفته ارتش اسرائیل، ۵۰ نفر از قربانیان غیرنظامی بودند؛ هرچند که حماس شمار غیرنظامیان کشته شده در این باریکه را حدود ۲۰۰ نفر اعلام کرده است.
علاوه بر این درگیریها، در ماههای پایانی سال، تهدیدهای مقامات اسرائیلی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز بالا گرفت. تنها در دو ماه آخر سال، چند مقام اسرائیلی، از جمله فرماندهان ارشد نظامی و وزیر دفاع، از آماده شدن ارتش برای حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران سخن گفتند. بر اساس گزارشها، وزیر دفاع اسرائیل، بنی گنتس، در دیداری که در هفتههای پایانی سال با مقامات آمریکایی در واشینگتن داشت، حتی جدول زمانی چنین حملهای را نیز به مقامات آمریکایی ارائه کرد.
این تهدیدها در حالی انجام میشود که از سویی مذاکرات اتمی قدرتهای جهانی با ایران در شهر وین همچنان بینتیجه مانده و از سوی دیگر، مقامات اسرائیلی میگویند حتی اگر توافقی نیز در وین به دست بیاید، این کشور خود را به آن متعهد نمیداند.
همزمان با این تهدیدها، حملات منتسب به اسرائیل به جمهوری اسلامی و نیروهای نزدیک به آن نیز در این یک سال همچنان ادامه داشت. از سویی خرابکاریها در تاسیسات اتمی ایران و از سوی دیگر، حملات به شبهنظامیان شیعه نزدیک به ایران در خاک سوریه در سال ۲۰۲۱ تشدید شدند. تنشها در دو جبهه سایبری و دریایی نیز میان اسرائیل و ایران در این سال روندی رو به رشد را تجربه کردند.
سال جدید در حالی آغاز میشود که سایه جنگی فراگیر بین اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران بر خاورمیانه سایه افکنده است. جنگی که اگر دربگیرد، موجب خواهد شد که مردم منطقه بگویند: دریغ از پارسال.
جهان که در سال ۲۰۲۱ درگیر بحران کرونا بود، افغانستان در این سال درگیر بحران سیاسی بود. نظام سیاسی این کشور که ۲۰ سال پیش پس از حملات یازده سپتامبردر آمریکا با حمایت جامعه جهانی ایجاد شده بود، در سال ۲۰۲۱ فروپاشید و دستاوردهای ۲۰ ساله یکشبه از بین رفت.
باور غالب این است که آغاز برنامه فروپاشی سیاسی در افغانستان پس از امضای توافقنامه آمریکا با طالبان در دوحه در سال ۲۰۲۰ در دولت دونالد ترامپ گذاشته شد، اما با آمدن جوبایدن به کاخ سفید و دستور او مبنی بر خروج تمام نیروهای ناتو از افغانستان این برنامه جامعه عمل پوشید.
در بیست ژانویه سال ۲۰۲۱ میلادی جو بایدن وارد کاخ سفید شد. اوپس از ورود به کاخ سفید به مشاورانش دستور داد تا توافقنامه آمریکا با طالبان را بازنگری کنند.
در چهاردم آوریل، بابدن تصمیمش را گرفته بود. او در پرده تلویزیون ظاهر شد، رسما آغاز پایان خروج نظامی آمریکا از افغانستان را اعلام کرد. اعلامی که همه به خصوص مردم و دولت افغانستان را غافلگیر کرد. او حتی نگذاشت که تیم مذاکراتیاش، مذاکرات با طالبان و احتمال توافق سیاسی در افغانستان را به انجام برسانند.
همزمان با اعلام خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان، تیم مذاکراتی آمریکا، دولت پیشین افغانستان و طالبان در دوحه پایتخت قطر سرگرم گفتوگو در مورد آینده افغانستان بودند. به محض اعلام خروج نیروهای آمریکا از افغانستان، گفتوگوهای صلح در قطر پیچیده شد و طالبان برای تصاحب افغانستان در غیاب نیروهای خارجی، مطمئنتر شدند و دیگر تمایلی برای ادامه گفتوگو با طرفهای مقابل نداشتند.
پس از اجرایی شدن برنامه خروج آمریکا از افغانستان، طالبان حملاتشان را علیه دولت اشرف غنی شدت بخشیدند. نیروهای امنیتی افغانستان در چند ولایت افغانستان علیه طالبان جنگ شدید کردند و مانع پیشروی طالبان شدند اما سلب حمایت سیاسی آمریکا از آنها سبب شد تا آنها برای مقابله با طالبان روحیه قبلی را نداشته باشند و دست تسلیم بلند کنند.
در ششم آگوست، شهر زرنج، مرکز ولایت نیمروز در غرب افغانستان اولین شهری بود که به دست طالبان سقوط کرد. با سقوط این شهر، نگرانیها افزایش یافت، اما جلو پیشروی طالبان را نگرفت. به تعقیب این ولایت، سایر شهرهای افغانستان یکی پی دیگر از دست دولت افغانستان خارج شدند.
طالبان خودشان را تا دروازه های شهر کابل رساندند. در پانزدهم آگوست انگار باید برگ تاریخ تغییر میخورد. اشرفغنی، رئیس جمهور پیشین افغانستان از کابل فرار کرد و یک سقوط تلخ دیگر در دل تاریخ این کشور حک شد. در آن روز که طالبان تا دروازه های شهر کابل رسیده بودند، با فرار اشرف غنی وارد شهر شدند و با وارد شدن آنها در کابل، نظام جمهوری اسلامی افغانستان رسما بعد از ۲۰ سال سقوط کرد.
سقوط دولت افغانستان جهان را در شوک فرو برد، چرا که این تنها سقوط دولت در افغانستان نبود، بلکه سقوط ۲۰ سال سرمایهگذاری آمریکا قدرتمندترین کشور جهان در افغانستان هم بود.
آغاز ورود طالبان به کابل، یک تاریخ غمانگیز دیگر را نیز برای این کشور رقم زد. دهها هزار، مرد، زن و کودک بدون تامل از ترس طالبان خودشان را به فرودگاه کابل رساندند، به امید اینکه از افغانستانی تحت کنترل طالبان فرار کنند.
فرودگاه کابل به قیامتی تبدیل شد. تا حدی که چند نفر خودشان را در بال هواپیما جابجا کردند و از هوا به زمین خورند و این هم ثبت تاریخ شد.
با برگشت دولت طالبان در افغانستان، این کشور دوباره به نظام ۲۰ سال پیش برگشت. نظامی که آزادیهایشان را از دست داده بودند و افغانها از آن به عنوان تاریخ سیاه یاد میکنند. طالبان پس از برگشت، دستور دادند که دخترانی بالا تر از صنف ششم اجازه ندارند به مکتب بروند، مردان باید ریش بگذارند، پخش موسیقی ممنوع و دهها ممنوعیت دیگر دوباره در افغانستان برقرار شد.
سر انجام این سال، با حضور طالبان، برگشت قوانین سختگیرانه طالبان و بحران شدید اقتصادی به پایان میرسد. اینکه سال آینده در افغانستان، در کشور حادثهها و تحولها چه اتفاقی میافتد کسی نمیداند.
سال ۲۰۲۱ با امیدها آغاز شد و اما با نگرانیها به پایان رسید؛ شتاب گرفتن کارزار واکسیناسیون علیه کووید-۱۹ در آغاز سال امیدبخش بود و شیوع پرسرعت گونه جدید عامل بیماری در پایان سال بسیار نگرانکننده.
ممکن است در پایان سال ۲۰۲۰ بسیاری امیدوار بودند که در سال در پیش روی میلادی همهگیری جهانی به پایان خواهد رسید، اما در پایان سال۲۰۲۱به هماناندازه نگرانی وجود دارد که همچنان طی سال ۲۰۲۲ جهان درگیر فراگیری کووید-۱۹ خواهد بود.
شروع کارزار واکسیناسیون؛ آغاز امیدواریها
در آستانه ۲۰۲۱ واکسیناسیون همگانی علیه کووید-۱۹ آغاز شده بود و از آغاز سال کشورهای بیشتری به این کارزار پیوستند. دستیابی به چند نوع واکسن آن هم کمتر از یک سال از آغاز همهگیری یک دستاورد بود، اما از همان آغاز نگرانی برای جامعه جهانی و سازمان جهانی بهداشت تولید و توزیع انبوه و برابر آن بود.
در حالیکه در روز اول سال تنها یک دهم درصد جمعیت جهان یک واحد واحد واکسن را دریافت کرده بودند، در پایان سال بیش از ۹ میلیارد واحد واکسن در سراسر جهان به بازوها تزریق شد تا بیش از نیمی از شهروندان جهان به طور کامل واکسینه شده باشند و دستکم ۶۰ درصد یک واحد را دریافت کرده باشند.
واکسیناسیون نابرابر؛ نگرانی جامعه جهانی
اما همچنان نگرانی توزیع نابرابر واکسن در جهان برای سازمان جهانی بهداشت باقی است. حدود نیمی از کشورها همچنان کمتر از نصف جمعیت خود را مصونسازی کردهاند در حالیکه سازمان همواره بر این تاکید داشته کارزار واکسیناسیون برای اثربخشی باید به شکلی برابر پیش برود با تاکید بر این شعار که تا زمانی حتی یک نفر برابر بیماری مصونسازی نشده باشد همه در خطر خواهند بود.
برای همین این سازمان طرح کوواکس را در آغاز سال عملی کرد. کوواکس طرحی برای تهیه و توزیع منصفانه امکانات پیشگیری، درمان و مهار بیماری از جمله واکسن برای کشورهای کم و میاندرآمد با مشارکت نزدیک به ۱۹۰ کشور و چند نهاد بینالمللی به سرپرستی سازمان جهانی بهداشت است و سازمان از ماه دوم سال توزیع واکسیناسیون را به کمک این طرح آغاز کرد. قصد سازمان تامین و توزیع دو میلیارد و سیصد میلیون واحد در سال ۲۰۲۱ طی این طرح عظیم بود اما کمتر از این هدف را هم تامین نکرد و تنها موفق به تزریق چیزی بین ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد واحد شد.
سازمان جهانی بهداشت برای تامین اهدافش به مشکلات بسیاری در چرخه تامین، تولید و توزیع برخورد کرده بود. طی سال رییس سازمان، تدروس آدانوم، دلیل به وجود آمدن این مشکلات را بارها «ملیگرایی واکسیناسیون» خواند. او همواره به کشورهای توسعه یافته توصیه میکرد حتی برای تامین منافع ملیاشان باید به همهگیری به عنوان پدیدهای جهانی نگاه کنند و به دنبال راهحل بینالمللی باشند از جمله حمایت از طرح کوواکس و کمک به سایر کشورها برای تولید و توزیع واکسن با رفع مانع حق مولف.
به این آخری با وجود تاکید سازمان های جهانی بهداشت و تجارت جهانی و در خواست دهها کشور در حال توسعه، کشوهای توسعهیافته، آمریکا، اتحادیه اروپا و تولیدکنندگان معظم دارویی پاسخ مثبت ندادند. با این حال نگرانی باقی است که با وجود واکسیناسیون نابرابر احتمال بروز و ظهور گونههای جدید عامل بیماری وجود دارد؛ گونههایی که میتوانند در کشورهای با شهروندان کمتر واکسینه شده شیوع پیدا کنند و بعد به دیگر کشورها سرایت کنند.
بروز و ظهور گونههای جدید
آن چه که طی سال دوم همهگیری بسیاری به آن پی بردند این است که در مورد کووید-۱۹ هیچگاه با قطعیت نمیتوان صحبت کرد. در مورد این آخرین گونه از ویروس عامل بیماری، که سازمان جهانی بهداشت آن را اومیکرون خواند و در ماه یازدهم سال۲۰۲۱ به فهرست گونههای نگرانکننده خود اضافه کرد این اصل صادق است.
در آغاز یافتن این گونه یکی از مشاوران ارشد علمی دولت بریتانیا گفته بود درباره این گونه چیز زیادی نمیدانیم و آنچه میدانیم نگرانکننده است. با گذشت چندین هفته هم هنوز نمیتوان با قاطعیت صحبت کرد. گونهای که مشخصا مسری به نظر میرسدو محتمل است که به زودی گونه رایج در جهان باشد. گونهای که سازمان جهانی بهداشت گفته به نزدیک به ۹۰ کشور جهان تا پایان سال قطعا رسیده و حتی اگر در کشوری یافت نشده باشد احتمال وجودش حتما هست.
نتیجه آخرین مطالعات از خطر کمتر این گونه برای بروز علایم شدید و بستری شدن بیمار حکایت دارند و این نتایج را برخی امید بخش تعبیر کردهاند، اما سازمان جهانی بهداشت توصیه کردهاست که خطر این گونه را نباید دستکم گرفت. این عدم قطعیت باعث شده دولتها برخورد متفاوتی با شیوع این گونه داشته باشند، و شهروندان کشورها پیامهای متضاد و نه چندان روشن دریافت کنند.
در کل در طول سال همزمان با شتاب گرفتن واکسیناسیون جهان، خبر بروز و ظهور گونههای جدید هم منتشر میشد، برای همین متناسب با افزایش امیدواریها بر حجم نگرانیها هم افزوده میشد. دوگانهای که هم برای دولتها و حکومتها هم برای شهروندان گیج کننده بود. در آستانه سال جاری میلادی، اولین گونه جهش یافته در بریتانیا یافت شد. گونهای مسری تر و خطرناکتر بود و بعدا آلفا نامیده شد. بعد از این خیلی زود در همان ماه آغازین سال سازمان جهانی بهداشت دو گونه دیگر را در فهرست گونههای نگران کننده قرار داد؛گونهای که در آفریقای جنوبی یافت شده بود را بتا نام گذاشت و گونهای که در آمازون شیوع پیدا کرده بود را گاما.
نگرانی اولیه این بود که بروز و ظهور گونهها باعث شود که واکسیناسیون برابر آنها ناکارآمد باشد. کشف یک گونه دیگر به این نگرانیها افزود: گونه دلتا که در هند باعث مرگ و میر بسیاری شده بود و در میانههای سال سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد این گونه تبدیل شده است به گونه چیره در جهان.
همه این گونهها که نسبت به گونه اولیه مسریتر بودند با درجاتی مختلف بیماریزا تر یا مهلک تر بودند. اما با وجود موفقیت واکسیناسیون در اروپا، گونه دلتا در ماههای پاییزی سال باعث افزایش قابل توجه آمار ابتلا و مرگ شده بود که برخی از کشورها مجبور به بکارگیری تمهیدات سختگیرانه برای مهار شیوع بیماری شدند که در واکنش به آن شاهد اعتراضات گروهی از شهروندان بودیم. اما ظهور گونه اومیکرون در اواخر سال با قابلیت فراگیر شدن در مقیاس بینالمللی اضطراب را دوباره جهانی کرد.
آیا تلفات میلیونی در ۲۰۲۲ ادامه دارد؟
درست در آغاز سال ۲۰۲۱ آمار ثبتشده مرگ مبتلایان به کووید-۱۹ در جهان از دو میلیون گذر کرده بود و بیماری در طول این سال جان نزدیک از سه و نیم میلیون نفر دیگر را گرفت تا تلفاتش در سال دوم نزدیک به دو برابر بیشتر از سال اول باشد و در روزهای پایانی سال ۲۰۲۱ به مجموع ۵.۵ میلیون نفر نزدیک شده باشد. همهگیری که برخی دیگر از مطالعات نشان میدهد با فشار بر منابع خدمات درمانی و بهداشت کشورها باعث مرگبارتر شدن دیگر عوامل بیماریزا هم شدهاست.
سخت است که تصور کرد که در پایان سال جدید میلادی کووید-۱۹ مهار شود. اما آیا بازهم چند میلیون دیگر مستقیم و غیر مستقیم قربانی میگیرد؟