زنده

تحلیل‌گران از ابعاد گوناگون حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی می‌گویند

تحلیل‌گران از ابعاد گوناگون حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی می‌گویند
خلاصه

جنگ میان جمهوری اسلامی و اسرائیل وارد دهمین روز خود شده و همچنان ادامه دارد. تحلیل‌گران حوزه‌های مختلف به بررسی ابعاد این درگیری، به‌ویژه عملیات اخیر آمریکا علیه تاسیسات هسته‌ای در ایران، پرداختند

1 / 1

تحلیلآرش آزرمی: ادامه شرایط جنگی می‌تواند به بحران در تامین کالاهای اساسی منجر شود

آرش آزرمی، دبیر بخش اقتصادی ایران‌اینترنشنال، درباره وضعیت اقتصاد ایران پس از آغاز جنگ گفت: «حکومت سعی دارد با انتشار اخبار غیرواقعی، به جامعه القا کند که مشکلی وجود ندارد و کالا به اندازه کافی موجود است، اما این ادعاها نمی‌توانند واقعیت را پنهان کنند، چرا که گزارش‌های میدانی از صف‌های طولانی در نانوایی‌ها حکایت دارند.»

او هشدار داد با مختل شدن روند صادرات و واردات، ادامه شرایط جنگی می‌تواند در میان‌مدت و طی ماه‌های آینده به کمبود و بحران در تامین کالاهای اساسی منجر شود.

آزرمی افزود: «سرمایه‌گذاران بورس با کوچک‌ترین روزنه‌ای که ایجاد می‌شود، می‌کوشند دارایی‌های خود را به پول نقد یا دارایی‌های غیرنظامی تبدیل کنند که از امنیت بیشتری برخوردار باشد. این خروج سنگین نقدینگی از بازار باعث نابه‌سامانی وضعیت اقتصادی می‌شود.»

رویترز: حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین قمار سیاست خارجی ترامپ بود

خبرگزاری رویترز نوشت با تصمیم بی‌سابقه برای بمباران تاسیسات هسته‌ای جمهوری اسلامی و مشارکت مستقیم در کارزار نظامی اسرائیل علیه حکومت ایران، دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا، اقدامی را انجام داد که پیش‌تر بارها وعده داده بود از آن پرهیز خواهد کرد: ورود به یک جنگ بزرگ خارجی.

به گزارش رویترز، این حمله گسترده که شامل هدف قرار دادن مستحکم‌ترین سایت هسته‌ای جمهوری اسلامی در اعماق زمین بود، «بزرگ‌ترین قمار سیاست خارجی» ترامپ در دو دوره ریاست‌جمهوری‌اش به شمار می‌رود؛ قماری که با ریسک‌ها و پیامدهای ناشناخته‌ای همراه است.

ترامپ پس از عملیات اخیر هشدار داد حکومت ایران یا باید صلح را بپذیرد یا منتظر حملات گسترده‌تر باشد.

در سوی مقابل، تحلیل‌گران می‌گویند این حملات ممکن است تهران را به واکنش وادارد؛ از جمله بستن تنگه هرمز به‌عنوان مهم‌ترین گذرگاه نفتی جهان، حمله به پایگاه‌های نظامی ایالات متحده و متحدانش در خاورمیانه، افزایش پرتاب موشک به‌سوی اسرائیل یا فعال‌سازی گروه‌های نیابتی علیه منافع آمریکا و اسرائیل در سراسر جهان.

چنین واکنش‌هایی می‌تواند این درگیری را به جنگی طولانی‌تر و گسترده‌تر از آنچه ترامپ می‌پندارد، تبدیل کند.

آرون دیوید میلر، مذاکره‌کننده پیشین آمریکا در امور خاورمیانه، گفت: «توانایی‌های نظامی ایران به‌شدت تضعیف شده و آسیب ‌دیده است، اما این کشور ابزارهای نامتقارن فراوانی برای پاسخ‌گویی دارد... ماجرا به این زودی‌ها تمام نخواهد شد.»

حسین آقایی: بدون اقدام نظامی قاطع، نمی‌توان جمهوری اسلامی را به عقب‌نشینی واداشت

حسین آقایی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و امور استراتژیک، درباره حملات آمریکا به تاسیسات اتمی ایران گفت بدون اقدام نظامی قاطع، نمی‌توان جمهوری اسلامی را به عقب‌نشینی واداشت. اکنون، با از بین رفتن احتمالی تاسیسات کلیدی مانند نطنز، فردو و اصفهان، با یک نقطه عطف تاریخی مواجه هستیم.

به گفته او، اگر تاسیسات فردو به‌طور کامل نابود شده باشد، این به‌معنای فروپاشی ظرفیت غنی‌سازی جمهوری اسلامی است، چرا که «این مرکز محل نگهداری بخش عمده اورانیوم غنی‌شده با غنای ۶۰ درصد بود».

آقایی معتقد است آمریکا با مشارکت در حمله به فردو، الگوی «خلع سلاح پیش از تسلیم» را برای جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته است. از نظر او، جمهوری اسلامی اکنون تنها دو گزینه پیش‌رو دارد: تسلیم کامل یا رفتن به‌سوی گزینه‌هایی که همگی به‌نوعی «خودکشی سیاسی و نظامی» محسوب می‌شوند.

او در ادامه هشدار داد: «ممکن است حکومت دست به اقدامات تلافی‌جویانه بزند؛ از جمله حمله به نیروها یا پایگاه‌های آمریکا، تشدید حملات به اسرائیل، هدف قرار دادن کشورهای عربی نظیر امارات و عربستان با موشک یا پهپاد، بستن تنگه هرمز، یا حتی انجام عملیات‌های تروریستی در خاک اروپا.» اما به باور آقایی، خطرناک‌ترین گزینه برای جمهوری اسلامی آن است که هدف بعدی، خود علی خامنه‌ای باشد.

آقایی گفت اهداف اولیه اسرائیل از عملیات «طلوع شیران»، «حذف تهدید اتمی، تهدید موشکی و تهدید تروریسم جمهوری اسلامی بوده است». او تاکید کرد: «اسرائیل احتمالا در دو محور اول تا حد زیادی موفق بوده، اما هدف سوم، یعنی از بین بردن توان تروریستی حکومت ایران، چیزی فراتر از عملیات موضعی نظامی است و به معنای فروپاشی کلی سیستم حاکم در ایران خواهد بود.»

آدرین فضائلی: در ایران چشم‌اندازی برای پیروزی در جنگ وجود ندارد

آدرین فضائلی، کارشناس ارشد هوافضا به ایران‌اینترنشنال، گفت: «وضعیت به‌سمت تشدید تنش پیش می‌رود. در جریان جنگ جهانی دوم، زمانی که نیروهای شوروی از شمال و نیروهای بریتانیا از جنوب به سمت ایران پیشروی کردند، با وجود آن‌که ایران کشوری بی‌طرف بود، رضا شاه کبیر با آن‌که امکان مقاومت داشت، تصمیم به تسلیم گرفت؛ زیرا می‌دانست این جنگ برنده‌ای ندارد و ادامه آن باعث نابودی زیرساخت‌هایی مانند راه‌آهن، بیمارستان‌ها و دانشگاه‌های تازه‌تاسیس خواهد شد. او با این تصمیم، ایران را حفظ کرد.»

او افزود: «در فرانسه نیز اتفاق مشابهی رخ داد. زمانی که ساختار دفاعی این کشور در جنگ جهانی دوم فروپاشید، عقب‌نشینی کردند و کشور را به آلمان واگذار کردند؛ چرا که می‌دانستند ادامه جنگ تنها به نابودی کامل فرانسه خواهد انجامید. امروز نیز در ایران چشم‌اندازی برای پیروزی در این جنگ وجود ندارد.»

فضائلی تاکید کرد در تاریخ ایران، از زمان حمله مغول تاکنون، سابقه نداشته که دشمن در کمتر از نصف روز به پایتخت حمله کند. ادامه این جنگ، تنها منجر به نابودی تمام زیرساخت‌هایی خواهد شد که طی ده‌ها سال و با میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری ایجاد شده‌اند و در نهایت به فروپاشی سرزمینی ایران منتهی خواهد شد.

او گفت: «طرف بازنده یک جنگ، بهتر است زودتر آن را واگذار کند تا آن‌که تمام دارایی‌های کشور نابود شود. پس از پایان جنگ ایران و عراق، جمهوری اسلامی بسیاری از خلبانان، افسران وطن‌پرست و نخبگان نظامی را یا اعدام کرد، یا به قتل رساند و یا به اجبار تبعید کرد. در حال حاضر، متاسفانه نیروی نخبه‌ای در ارتش باقی نمانده که بتواند این جنگ را مدیریت کند.»

فضائلی در پایان گفت تمام افسران و خلبانانی که عملیات‌های بزرگ را در جنگ با عراق انجام داده بودند، یا خانه‌نشین شده‌اند، یا به خارج از کشور تبعید شده‌اند، یا در تصادف‌های مشکوک جان باخته‌اند، یا در زندان به‌سر می‌برند.

حسین علیزاده: تهدیدها و اظهارات مقام‌های جمهوری اسلامی توان تحقق ندارند

حسین علیزاده، دیپلمات پیشین و تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل، درباره واکنش مقام‌های جمهوری اسلامی به حمله ایالات متحده به تاسیسات هسته‌ای گفت: «تهدیدها و اظهارات مقام‌های جمهوری اسلامی ادعاهایی هستند که توان تحقق ندارند. برای نمونه، اعلام کردند که اقدام متقابل خواهند کرد. معنای این ادعا، خروج فوری از ان‌پی‌تی است، اما تاکنون هیچ پیامی در این زمینه منتشر نشده است.»

او افزود: «یادآوری می‌کنم روزی که این عملیات نظامی انجام شد، ۲۱ ژوئن بود. در همین تاریخ در سال ۱۹۹۸ تیم ملی فوتبال ایران با تیم ملی آمریکا بازی کرد و پیروز شد. همان شب، علی خامنه‌ای پیامی منتشر کرد و در آن گفت “امشب نیز برای بار دیگر، حریف قوی‌پنجه و مستکبر طعم تلخ شکست را از دست شما چشید. خرسند باشید که ملت ایران را خرسند کردید.” حالا، ۲۷ سال بعد، در همان روز، آمریکا عملیاتی انجام داده که دست‌کم دو تریلیارد دلار سرمایه‌گذاری در پروژه هسته‌ای جمهوری اسلامی را در چند ساعت نابود کرده است.»

علیزاده با اشاره به انزوای جمهوری اسلامی گفت هیچ‌یک از رهبران جهان در کنار جمهوری اسلامی قرار نگرفته‌اند. این حکومت در جنگ کاملا منزوی است و ابزار مقابله در اختیار ندارد.

او ادامه داد از رهبری که خود را فرزانه می‌داند اما اکنون در مخفیگاه پنهان شده و ادعا می‌کند اوضاع کشور عادی است، در حالی که مردم شهرها را ترک کرده‌اند، زندگی‌شان از بین رفته، خودپردازها کار نمی‌کنند و حملات سایبری و نظامی ادامه دارد، نمی‌توان انتظار واقع‌بینی داشت.

این دیپلمات پیشین در پایان تاکید کرد: «تا زمانی که زمام امور کشور در دست علی خامنه‌ای باشد، نمی‌توان انتظار تغییر رفتار داشت؛ چرا که پذیرش شکست نیازمند شجاعت است و خامنه‌ای فاقد آن است. او همچنان در توهمات خود غرق شده است.»

مناشه امیر: آنچه اسرائیل در روزهای اخیر انجام داد، شکستن استخوان‌بندی جمهوری اسلامی بود

مناشه امیر، کارشناس امور خاورمیانه، به ایران‌اینترنشنال گفت مجموعه عملیات‌های ۹ روزه اخیر اسرائیل و به‌ویژه حمله سه‌ساعته نیروی هوایی ایالات متحده به تاسیسات نطنز، فردو و اصفهان نشان داد که واشینگتن همچنان یک ابرقدرت است و در این رویارویی به موفقیت دست یافته است. دونالد ترامپ که به پیروزی‌های قاطع علاقه‌مند است، نتیجه این عملیات را پیروزمندانه می‌داند و به همین دلیل پایان جنگ را در این نقطه نمی‌بیند.

او افزود بازگشت ایالات متحده به خاورمیانه، برخلاف رویکرد دولت جو بایدن که در حال کاهش حضور خود در منطقه بود، از نظر اقتصادی نیز برای آمریکا سودآور است؛ عربستان سعودی و دیگر کشورها وعده سرمایه‌گذاری دو هزار میلیارد دلاری در آمریکا را داده‌اند. این کشورها با مشاهده بازگشت قدرتمند واشینگتن و حضور نظامی آن، احساس امنیت بیشتری در برابر جمهوری اسلامی خواهند داشت.

به گفته این تحلیلگر، آنچه اسرائیل در سه یا چهار روز اخیر انجام داد، شکستن استخوان‌بندی رژیم جمهوری اسلامی بود؛ از هدف قرار دادن فرماندهان ارشد سپاه پاسداران گرفته تا حملات به تاسیسات نطنز و فردو. به‌دنبال آن، نهادهای سرکوبگر چون پلیس فتا و نیروی انتظامی نیز هدف قرار گرفتند و برخی دانشمندان هسته‌ای کشته شدند. تمرکز اصلی، تضعیف توان سرکوب جمهوری اسلامی بوده است.

امیر گفت این تحولات زمینه را برای خیزش عمومی فراهم می‌کند؛ زیرا شهروندان می‌توانند اطمینان داشته باشند که از توان سرکوب حکومت کاسته شده است. در صورتی که جمهوری اسلامی همچنان بخواهد به تقابل با ایالات متحده ادامه دهد، ترامپ گزینه‌ای جز ادامه اقدامات نظامی نخواهد داشت.

این کارشناس همچنین گفت آمریکا و اسرائیل اکنون با حکومتی مواجه‌اند که از سوی مردم مورد نفرت است، اقتصاد آن در وضعیت فروپاشی قرار دارد و شایعاتی نیز درباره افسردگی خامنه‌ای و تمایل او به واگذاری قدرت مطرح شده است. در این شرایط، فضای جدیدی در خاورمیانه شکل گرفته که در صورت تداوم، می‌تواند هم به نجات ملت ایران بینجامد، هم تهدیدها علیه اسرائیل را خنثی کند و هم امنیت روانی کشورهای منطقه را بهبود بخشد.

جابر رجبی: جمهوری اسلامی احتمالا به دنبال پاسخی محدود پس از حمله آمریکاست

جابر رجبی، تحلیل‌گر سیاسی، به ایران‌اینترنشنال گفت: «اگر جمهوری اسلامی میلیاردها دلاری را که صرف برنامه هسته‌ای نابودشده‌اش کرد، صرف توسعه کشور می‌کرد، می‌توانست به قدرت و بازدارندگی واقعی دست یابد.» او افزود: «برگ اصلی جمهوری اسلامی، برنامه هسته‌ای‌اش بود که شب گذشته از بین رفت؛ درست مانند صدها میلیارد دلاری که خرج گروه‌های نیابتی کرد تا در چنین موقعیتی از او دفاع کنند، اما آن‌ها هم کارایی خود را از دست داده‌اند.»

به گفته رجبی، جمهوری اسلامی احتمالا به دنبال پاسخی محدود پس از حمله آمریکا به تاسیسات هسته‌ای خود است تا فشار بر اسرائیل را افزایش دهد، اما از این‌جا به بعد ممکن است ادعا کند مقداری اورانیوم غنی‌شده در اختیار دارد و قصد دارد آن را به سلاح هسته‌ای تبدیل کند؛ «اقدامی که می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک ائتلاف جهانی علیه آن شود.»

رجبی افزود حتی اگر علی خامنه‌ای زنده بماند و در ظاهر قدرت را حفظ کند، «ساختاری که او با دو ستون اصلی برنامه هسته‌ای و شبکه گروه‌های نیابتی ایجاد کرده بود، اکنون فروپاشیده است.» او تاکید کرد: «چه خامنه‌ای تسلیم شود یا نه، چه زنده بماند یا نه، جهان وارد دوران پس از او شده است.»

او همچنین گفت فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی از جمله سپاه پاسداران «پس از حملات اسرائیل دچار وحشت شده‌اند». به اعتقاد این تحلیلگر سیاسی، این ترس در میان فرماندهان و نهادهای امنیتی «نشانه فروپاشی روانی» و «از بین رفتن اعتماد به ساختار دفاعی» جمهوری اسلامی است.

رجبی تاکید کرد: «اگر نیروهای باقی‌مانده در نظام واقعا به فکر آینده ایران هستند، باید شجاعت اعتراف به اشتباه را پیدا کنند و مسیر صلح را پیش بگیرند؛ چرا که ادامه این راه، نه‌تنها هیچ پیروزی‌ای به همراه ندارد، بلکه نسل‌های آینده را نیز با خطر مواجه خواهد کرد.»

روح‌الله رحیم‌پور: حمله آمریکا به دلیل نابخردی جمهوری اسلامی به وقوع پیوست

روح‌الله رحیم‌پور، تحلیل‌گر سیاسی، به ایران‌اینترنشنال گفت این نخستین بار است که ایالات متحده در خاک ایران به یک عملیات نظامی علیه حکومت جمهوری اسلامی دست می‌زند و از این نظر، این اقدام به عنوان یک واقعه تاریخی مهم محسوب خواهد شد.

او افزود اسرائیل نیازمند اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی بود و برای رسیدن به آن تلاش می‌کرد؛ اکنون با ورود ایالات متحده به جنگ، بسیاری از نیروهای موثر در نظام بین‌الملل یا در کنار آمریکا قرار خواهند گرفت یا در برابر آن واکنشی جدی نشان نخواهند داد. در نتیجه، جمهوری اسلامی بیش از گذشته در انزوا قرار خواهد گرفت و حتی در موضوع جنگ نیز با انزوای فزاینده‌ای مواجه خواهد شد. عملیات نظامی آمریکا نشان می‌دهد سیستم پدافندی جمهوری اسلامی که هزینه و سرمایه‌گذاری گسترده‌ای برای آن انجام شده، به همراه برنامه هسته‌ای که جنبه امنیتی و سیاسی یافته بود، اکنون با تهدیدی جدی و تخریب گسترده روبه‌رو شده‌اند.

به گفته رحیمی، در وضعیت کنونی آمریکایی‌ها و دونالد ترامپ بارها تاکید کرده‌اند که اگر توافقی حاصل نشود، پیامد آن بمباران تاسیسات نظامی و هسته‌ای جمهوری اسلامی خواهد بود. با این حال، تاریخ تکرار شد: جمهوری اسلامی از مذاکرات مسقط کنار کشید و در گفت‌وگوهای ژنو با طرف‌های اروپایی اعلام کرد حاضر به توقف غنی‌سازی نیست. این یعنی مخالفت کامل با هرگونه توافق. در نتیجه، حمله آمریکا که می‌توانست قابل پیشگیری باشد، به دلیل نابخردی جمهوری اسلامی به وقوع پیوست و این کشور زمینه ورود ایالات متحده به جنگ را فراهم کرد.

این تحلیلگر تاکید کرد هیچ کشوری که در جنگ شکست خورده، نمی‌تواند انتظار دریافت امتیاز داشته باشد. از این پس، اگر مذاکره‌ای انجام شود، جمهوری اسلامی نمی‌تواند خواهان هیچ امتیازی باشد.

رحیمی گفن اکنون صلحی که ترامپ از آن سخن می‌گوید، تنها دو معنا دارد: بر اساس خواسته‌های ایالات متحده، جمهوری اسلامی یا باید تسلیم شود، توان موشکی خود را به حداقل برساند، غنی‌سازی را به‌طور کامل متوقف کند و تنش‌زایی در منطقه خاورمیانه را کنار بگذارد، یا اینکه ایالات متحده را به ادامه عملیات نظامی و تخریب زیرساخت‌های بیشتر جمهوری اسلامی وادار کند؛ اقدامی که به ویرانی بیشتر سرزمین ایران منجر خواهد شد.

شایان سمیعی: خامنه‌ای زنده بودن خود را مدیون ترامپ است

شایان سمیعی، کارشناس امنیت ملی، به ایران‌‌اینترنشنال گفت اقدام ایالات متحده در حمله به تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی در واقع آخرین هشدار به جمهوری اسلامی بود. ابزارهای جمهوری اسلامی برای تحت فشار قرار دادن جامعه جهانی شامل برنامه‌های موشکی، پهپادی و نیروهای نیابتی، یکی پس از دیگری از بین رفته‌اند و حوثی‌ها نیز به تفاهمی با ایالات متحده رسیده‌اند.

او افزود از سوی دیگر، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی عملا از بین رفته و گزینه‌ای برای اتکا باقی نمانده است. در نتیجه، ایالات متحده در پی آن است که به جمهوری اسلامی اعلام کند زمان تسلیم فرا رسیده است. علی خامنه‌ای زنده بودن خود را مدیون دونالد ترامپ است که تصمیم گرفته بود او را هدف قرار ندهد.

سمیعی گفت اکنون اگر خامنه‌ای قصد داشته باشد در برابر ایالات متحده موضع تهاجمی بگیرد، این معادله به‌طور کامل تغییر خواهد کرد و ترامپ آنچه را لازم بداند برای پایان دادن به حکومت جمهوری اسلامی انجام خواهد داد. به‌طور خلاصه، این روند جمهوری اسلامی را به لبه پرتگاه کشانده است.

به گفته این کارشناس، در صورت حمله جمهوری اسلامی به ناوگان ایالات متحده در بحرین یا قطر، با توجه به حضور ۴۰ هزار سرباز آمریکایی در منطقه، حکومت جمهوری اسلامی عملا حکم پایان ساختار خود را امضا خواهد کرد. او تاکید کرد ایالات متحده در حقیقت به خامنه‌ای و حکومت جمهوری اسلامی این پیام را می‌دهد که فرصت محدودی برای تصمیم‌گیری درست باقی مانده و باید به‌طور رسمی تسلیم شوند. دیر یا زود، جمهوری اسلامی ناگزیر به تسلیم خواهد شد، چرا که راه‌حل دیگری باقی نمانده است. سامانه‌های دفاعی، موشکی، هسته‌ای و حتی آسمان کشور تحت اقتدار ایالات متحده و اسرائیل قرار دارد و جمهوری اسلامی به روزهای پایانی خود نزدیک شده است.

نامور حقیقی: واکنش جمهوری اسلامی ممکن است فشار بر بازار نفت و بستن تنگه هرمز باشد

علیرضا نامور حقیقی، تحلیل‌گر سیاسی، بعد از حمله آمریکا به تاسیسات اتمی ایران به ایران‌اینترنشنال گفت در این مرحله از بحران، چند مؤلفه کلیدی مسیر تحولات را تعیین می‌کنند. نخست، رفتار اسرائیل: آیا حملات متوقف خواهد شد یا ادامه می‌یابد؟ دوم، میزان واقعی خسارات وارده به تأسیسات هسته‌ای ایران که تا اینجا عمدتا هدف قرار گرفته‌اند— و هنوز معلوم نیست آیا مواد غنی‌شده حیاتی از سایت‌هایی مثل فردو جابه‌جا شده‌اند یا نه. سوم، وضعیت سردرگم تصمیم‌گیری در داخل ایران است؛ علی خامنه‌ای غایب است، کانال‌های ارتباطی‌اش محدود شده، و پیام‌ها از سوی نهادهای مختلف حکومت، متناقض‌اند.

او افزود در چنین وضعیتی، واکنش جمهوری اسلامی ممکن است نه از طریق حمله مستقیم، بلکه از مسیرهای غیرمستقیم، مانند فشار بر بازار نفت و تهدید تنگه هرمز، اعمال شود. با این‌حال، اگر ایران به پاسخ نظامی گسترده رو بیاورد—در حالی‌که پدافند هوایی‌اش تضعیف شده و کنترل آسمان با اسرائیل است— دولت ترامپ بهانه‌ای خواهد داشت برای ورود به فاز دوم حملات: نه فقط هدف‌گیری تأسیسات، بلکه تضعیف کامل زیرساخت نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی.

به گفته نامور حقیقی، نکته جالب اینجاست که ترامپ برخلاف گذشته، دیگر از اصطلاح «تسلیم کامل» استفاده نکرده. فقط گفته که زمان «پذیرش صلح» از سوی ایران فرا رسیده—اما شرایط صلح را صریح اعلام نکرده است. با کنار هم گذاشتن مواضع غیررسمی، می‌توان گفت خواسته‌های فعلی آمریکا در چهار محور خلاصه می‌شود: نابودی برنامه هسته‌ای که عملا انجام شده، پایان تخاصم با اسرائیل، توقف دخالت منطقه‌ای، و مهار برنامه موشکی. سه مورد اول برای جمهوری اسلامی تقریبا اجتناب‌ناپذیر شده‌اند.

او تاکید کرد تنها مورد باقی‌مانده، برنامه موشکی‌ است که حساسیت بیشتری دارد—هم به دلیل ابعاد دفاعی آن، هم به‌خاطر نبود یک چارچوب الزام‌آور حقوقی در سطح بین‌الملل برای محدودسازی‌اش. جمهوری اسلامی ممکن است در این زمینه انعطاف‌هایی نشان دهد، اما بعید است آن را به‌طور کامل کنار بگذارد. در مجموع، اگر طرفین نخواهند عمدا بحران را تشدید کنند، امکان رسیدن به توافقی محدود و مشروط وجود دارد؛ توافقی که نه بر اساس مصالحه‌ سیاسی، بلکه بر اساس واقعیتِ توازن قوای جدید رقم خواهد خورد.