شاهزاده رضا پهلوی: تا وقتی با اسلامگرایی افراطی مماشات شود، قتلهای هدفمند ادامه دارد

شاهزاده رضا پهلوی در پیامی با خانواده قربانیان حمله سیدنی و مردم استرالیا ابراز همدردی کرد و به آنها تسلیت گفت.

شاهزاده رضا پهلوی در پیامی با خانواده قربانیان حمله سیدنی و مردم استرالیا ابراز همدردی کرد و به آنها تسلیت گفت.
او در شبکه ایکس نوشت: «تروریسم یهودستیزانه امروز جانهای بیشتری را در سیدنی گرفت. شرکتکنندگان در مراسم حنوکا، صرفا به دلیل باور یهودی خود، هدف گلوله قرار گرفتند. این نخستین مورد از این نوع قتلهای هدفمند نیست و تا زمانی که نیروهای اسلامگرایی افراطی مورد مماشات قرار گیرند، آخرین مورد هم نخواهد بود.»
شاهزاده رضا پهلوی اضافه کرد: «مردم ایران در طول ۴۶ سال گذشته بیش از حد با این نفرت و خشونت آشنا بودهاند و با قربانیان آن اعلام همبستگی میکنند.»

جمعی از معلمان «کارنامه سبز» در تهران، کارگران کشت و صنعت میانآب، نانوایان اهواز، کارگران معدن زرهشوران، کارگران اخراجی ترانسفورماتورسازی کوشکن، کارگران مجتمع فولاد آلیاژی پاسارگاد و بازنشستگان تامین اجتماعی و صنایع فولاد، در شهرهای مختلف ایران تجمع اعتراضی برگزار کردند.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد جمعی از قبولشدگان آزمون استخدامی سال ۱۴۰۴ آموزش و پرورش که اصطلاحا «کارنامه سبز» نامیده میشوند، یکشنبه ۲۳ آذر در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند.
حاضران در این تجمع در اعتراض به عدم پاسخگویی به مطالباتشان از سراسر ایران در تهران و مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش حاضر شدند.
آنها در این تجمع مسئولان وزارت آموزش و پرورش را خطاب قرار داده و شعارهایی از جمله «از پنجره دید نزن، بیا پایین حرف بزن» و «نیروی بازنشسته، به جای ما نشسته»، سردادند.
همزمان کارگران مجتمع کشت و صنعت میانآب کرخه در استان خوزستان، یکشنبه ۲۳ آذر وارد دهمین روز تجمعات اعتراضی خود شدند و دست از کار کشیدند.
کارگران معترض در دهمین روز از اعتراضات خود، با انتقاد از وضعیت تولید در کارخانه، در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، خواستار خلع ید مدیریت کارخانه شدند.
یکی از کارگران گفت «ضعف مدیریت و تصمیمات غیرشفاف» در دو سال گذشته این واحد تولیدی را با افت جدی در سودآوری مواجه کرده و همین مساله نگرانیهای گستردهای در میان کارکنان ایجاد کرده است.
پیشتر و در چهارمین روز از تجمع کارگران این مجتمع، یکی از معترضان گفته بود: «مطالبات به ضعف مدیریت و بهکارگیری مدیران بازنشسته و دوشغله، ایجاد فرصتهای شغلی جدید با وجود کمبود نیرو، پرداخت نشدن حقوق و مزایا در موعد مقرر، کسر بخشی از آیتمهای شغلی و عدم اجرای کامل تعهدات قانونی مربوط میشود.»

بر اساس ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال، گروهی از نانوایان اهواز نیز یکشنبه ۲۳ آذر مقابل ساختمان استانداری خوزستان تجمع کردند و پس از سردادن شعارهایی وارد ساختمان شدند.
نانوایان اهواز دلیل اعتراض خود را «کاهش سهمیه آرد و پرداخت نشدن کمکهزینههای نانواییها» عنوان کردند.
حاضران در این تجمع با سردادن شعارهایی از جمله «وعده وعید کافی است؛ سفره ما خالی است» خواستار رسیدگی فوری به مطالبات خود شدند.
در هفتههای گذشته نیز نانوایان در تهران، مشهد، اصفهان، قم، کرمانشاه، بیرجند و برخی دیگر از شهرهای کشور در اعتراض به وضعیت خود و عدم دریافت یارانه نان تجمع کرده بودند.
ویدیوهای دریافتی نشان میدهد جمعی از کارگران اخراجی ترانسفورماتورسازی کوشکن در زنجان نیز یکشنبه ۲۳ آذر در حضور نمایندگان وزارت نیرو، تجمع اعتراضی برگزار کردند و خواستار رسیدگی به مطالباتشان شدند.
پیشتر، کارگران اخراجی این واحد صنعتی نسبت به عدم تمدید قرارداد کاری پس از سالها سابقه کار، تجمعهای اعتراضی برگزار کرده بودند.
همچنین بر اساس ویدیوی رسیده به ایراناینترنشنال، کارگران مجتمع فولاد آلیاژی پاسارگاد در استان فارس یکشنبه ۲۳ آذر برای دومین روز متوالی دست از کار کشیده و اعتصاب کردند.
در ادامه اعتراضهای صنفی کارگران در واحدهای صنعتی، ویدیوی رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد گروهی از کارگران کارخانه چدن خوسف در استان خراسان جنوبی نیز به دلیل نبود سرویس و مرگ همکارانشان بر اثر تصادف در جاده، تجمع کردند.
در کنار این اعتراضها، تجمعهای بازنشستگان نیز در چند شهر ادامه یافت.
تجمع بازنشستگان
بازنشستگان تامین اجتماعی، یکشنبه ۲۳ آذر در شهرهای مختلف کشور از جمله رشت، شوش، کرخه، هفتتپه و کرمانشاه تجمع اعتراضی برگزار کردند.
خبرگزاری ایلنا نوشت: «این بازنشستگان خواستار اجرای ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی و افزایش مستمریها به اندازه خط فقر، برخورداری از درمان رایگان و همچنین پرداخت عیدی کارگری شدند.»
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد بازنشستگان تامین اجتماعی در شهر رشت، شعارهایی از جمله «معترض زندانی آزاد باید گردد»، «نه به اعدام، نه به اعدام، نه، نه، نه» و «تورم، تورم، دزدی از جیب مردم» سردادند.
بازنشستگان صندوق فولاد نیز در اصفهان به عدم تحقق مطالبات خود در حوزه درمان و مستمری اعتراض کردند.
ایلنا به نقل از منابع خبری بازنشستگان نوشت این اعتراضات بیشتر شامل مطالباتی چون «عدم متناسبسازی صحیح حقوق»، «تاخیر در حل مشکلات درمانی کارکنان بازنشسته سخت و زیانآور صندوق» و «اعتراض به ادغام صندوق فولاد با صندوق کشوری» و مواردی از این دست بوده است.
ویدیوهای رسیده به ایراناینترنشنال نشان میدهد بازنشستگان تامین اجتماعی کرمانشاه و شوش و بازنشستگان صنعت فولاد اصفهان، در تجمع خود شعارهایی چون «قناعت، ریاضت، تحمیل شده به ملت» و «اتحاد، اتحاد، علیه ظلم و فساد» سردادند.
در سالهای اخیر، بازنشستگان، کارگران و مستمریبگیران بارها در شهرهای مختلف ایران در اعتراض به محققنشدن مطالبات خود تجمع و راهپیمایی کردهاند.
شرایط معیشتی این گروهها سبب شده شمار تجمعها و اعتراضهای صنفی بهطور قابل توجهی افزایش یابد.
سایت حقوق بشری هرانا ۲۹ اسفند در گزارشی درباره نقض حقوق بشر در ایران نوشت در سال ۱۴۰۳، دستکم سه هزار و ۷۰۲ تجمع و اعتصاب در بخشهای مختلف کشور شکل گرفت.

بنا بر گزارشهای رسانهای، در نزدیک به ۹ ماه گذشته دستکم ۶۶ سوختبر در تصادفات جادهای در ایران جان خود را از دست دادهاند. بخش عمده این آمار مربوط به جادههای جنوب استان سیستان و بلوچستان است.
روزنامه هممیهن در شماره یکشنبه ۲۳ آذر خود گزارش داد که از ابتدای فروردینماه تا اواسط آذرماه سال جاری، مشخصات و خبر جانباختن ۶۲ سوختبر در جادههای جنوب سیستان و بلوچستان ثبت شده که ۹ نفر از آنان نوجوان بودهاند.
به نوشته هممیهن، این آمار سوختبرانی را که در جادههای جنوب کرمان، میناب، هرمزگان، بندرعباس و دیگر جادههای استانهای جنوب شرقی ایران تردد دارند، دربرنمیگیرد و با احتساب این موارد، شمار جانباختگان در کمتر از ۹ ماه به دستکم ۶۶ نفر میرسد.
هممیهن از «بازماندگی گسترده از تحصیل» در استان سیستان و بلوچستان بهعنوان یکی از عوامل موثر در گسترش سوختبری اشاره کرد و نوشت در برخی روستاها، نوجوانان از سنین ۱۲ تا ۱۴ سالگی وارد چرخه سوختبری میشوند.
شهروندان در مناطق بلوچنشین ایران سالهاست بهدلیل از بین رفتن کشاورزی، فقر اقتصادی، بیکاری گسترده و نبود فرصتهای شغلی، ناچار به سوختبری شدهاند. شغلی پرخطر که آنها را در معرض تیراندازی، تعقیب و گریز و حوادث مرگبار جادهای قرار میدهد.
خبرگزاری حکومتی مهر، وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۶ آذر در گزارشی نوشت در پی تصادف یک خودروی حامل سوخت با خودروی سواری در جاده رمشک–قلعهگنج کرمان، ۱۳ عضو یک خانواده سوختبر جان خود را از دست دادند.
دانش داداللهزهی، دبیر و فعال اجتماعی در ایرانشهر، به روزنامه هممیهن گفت اولین دلیلی که کودکان، نوجوانان و جوانان بهسمت سوختبری میروند، این است که این شغل بسیار در دسترس آنهاست و تفاوت قیمت سوخت بین ایران و پاکستان بسیار زیاد است.
او در ادامه گفت یکی از اصلیترین معضلها، همین بیارزشبودن پول ملی است: «آن کودکی که سوختبری میکند، میگوید یکهفته وقت میگذارم، بار گازوئیل را تهیه میکنم و ۲۰ میلیون تومان درآمد دارم. بعضیها مستقیم بار را تا مرز میبرند و برخی هم در مسافتهای کوتاه میبرند و به بارانداز تحویل میدهند.»
این فعال اجتماعی افزود: «درصورتیکه یک کارمند فوقلیسانس دارای شغل رسمی با سابقهای بهاندازه من، یعنی ۱۹ سال، حدود ۲۵ میلیون تومان دریافتی دارد. آن کودک میگوید اگر بروم کارمند و کارگر بشوم، ماهیانه ۱۹ تا ۲۰ میلیون تومان بهدست میآورم، ازطرفدیگر میتوانم ماهیانه ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون درآمد داشته باشم؛ بههمیندلیل آن خطر را بهجان میخرد.»
هممیهن همچنین به خطرات ناشی از تردد خودروهای حامل سوخت برای شهروندان دیگر اشاره کرده و از وقوع تصادفاتی خبر داد که در آنها، علاوه بر سوختبران، سرنشینان خودروهای دیگر نیز جان خود را از دست دادهاند.
۱۸ آبان نیز در پی برخورد و آتشسوزی دو خودروی سوختبر در محور مواصلاتی سرباز به مهرستان، دستکم چهار شهروند بلوچ، از جمله یک نوجوان، جان خود را از دست دادند.
کمپین فعالان بلوچ اسفند ۱۴۰۳ گزارش داد در هفت سال گذشته، دستکم هزار و ۱۰ سوختبر در مناطق بلوچنشین ایران در اثر تیراندازی نیروهای نظامی یا تعقیب و گریز آنها کشته یا زخمی شدهاند.

علیاکبر ولایتی، مشاور رهبر جمهوری اسلامی، در دیدار با عبدالله صفیالدین، نماینده حزبالله در ایران، گفت حزبالله بهعنوان یکی از مهمترین ستونهای جبهه مقاومت، نقشی اساسی در مقابله با اسرائیل دارد و جمهوری اسلامی، تحت «اوامر» رهبری، با قاطعیت از آن حمایت میکند.
به گزارش رسانههای ایران، صفیالدین در این دیدار به ولایتی گفت: «حزبالله امروز قدرتمندتر از همیشه آماده دفاع از تمامیت ارضی و ملت لبنان است و به هیچوجه سلاح خود را زمین نخواهد گذاشت.»
صفیالدین با اشاره به اینکه حزبالله هر زمان که تصمیم بگیرد، با قاطعیت به اسرائیل پاسخ خواهد داد، خطاب به مشاور خامنهای گفت: «شما از ابتدای تأسیس حزبالله از حامیان اصلی آن بودهاید و نقش مؤثر و تعیینکنندهای در حمایت از مقاومت، بهویژه در جریان جنگ ۱۶روزه، ایفا کردهاید.»
او افزود: «این حمایتها موجب شد اسرائیل برای نخستینبار متعهد به رعایت آتشبسی شود که سازمان ملل آن را تایید کرد و به تثبیت مرزهای جنوبی لبنان با فلسطین انجامید.»

دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای شماری از بازداشتشدگان مراسم خسرو علیکردی، وکیل دادگستری جانباخته در مشهد، پرونده قضایی تشکیل داده است. همزمان سکینه پروانه، زندانی سیاسی از اعتصاب غذای دو روزه خود در حمایت از خانواده علیکردی خبر داد.
بنیاد نرگس محمدی، یکشنبه ۲۳ آذر اعلام کرد که پرونده این فعال حقوق بشر که از جمله بازداشتشدگان این مراسم است به شعبه ۹۰۲ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارجاع شده است.
بر اساس اعلام این بنیاد، محمدی بههمراه سپیده قلیان و جواد علیکردی با اتهاماتی از جمله «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» مواجه شدهاند.
بر اساس این گزارش، پروندههای شماری دیگر از بازداشتشدگان به شعبه ۹۰۱ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شده و وضعیت برخی دیگر از افراد بازداشتشده همچنان نامشخص است.
اختلاف آمار رسمی و گزارشهای حقوق بشری
حسن همتیفر، دادستان مشهد، ۲۲ آذر ضمن اعلام خبر بازداشت ۳۹ نفر در مراسم هفتم علیکردی در این شهر، گفت «تحقیقات قانونی» از سوی مراجع امنیتی و انتظامی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی درباره دستگیرشدگان ادامه دارد.
با این حال، فعالان حقوق بشر برآورد میکنند شمار افراد بازداشتشده بیش از ۵۰ نفر باشد و منابع حقوقبشری اسامی بیش از ۳۰ تن از این افراد را در شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند.
بنا بر گزارشهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، روند شناسایی و بازداشت برخی دیگر از شرکتکنندگان در این مراسم همچنان ادامه دارد و این اقدامات، بر اساس بررسی ویدیوهایی صورت میگیرد که چهره افراد در آنها قابل شناسایی است.
دستگیری محمدی و دیگر بازداشتشدگان بازتاب گستردهای بههمراه داشت و ماریا کورینا ماچادو، برنده جایزه نوبل صلح، وزارت خارجه آلمان و شماری از فعالان مدنی و زندانیان سیاسی اقدامات سرکوبگرانه جمهوری اسلامی در این مراسم را محکوم کردند.
تجمع خانوادهها مقابل دادگستری مشهد
گروهی از خانوادههای بازداشتشدگان، ۲۳ آذر مقابل ساختمان دادگستری در مشهد حاضر شدند و خواستار پاسخگویی مسئولان قضایی درباره سرنوشت و محل نگهداری عزیزان خود شدند.
در ادامه این پیگیریها، مرضیه آدینهزاده، خواهر ابوالفضل، از کشتهشدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی»، با انتشار مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس از مراجعه خانوادهاش به دادسرای انقلاب مشهد برای پیگیری پرونده پدرش، علی آدینهزاده، خبر داد.
این خواهر دادخواه نوشت خانوادهاش برای پیگیری پرونده به دادسرا رفتند اما در ابتدا مانع ورودشان شده بودند و تنها پس از «پیگیریهای مداوم» اجازه ورود یافتهاند.
به گفته او، مقامهای قضایی «هیچ پاسخ روشنی» درباره وضعیت پدرش ارائه نکردهاند و در عین حال دو اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» را علیه او مطرح کردهاند.
در سوی دیگر، اطلاعیه «بنیاد نرگس محمدی» تاکید کرده که محمدی از دسترسی به وکیل محروم مانده و هیچ تماس تلفنی با خانواده یا وکیل خود نداشته و تنها شمار محدودی از بازداشتشدگان توانستهاند تماس کوتاهی با خانوادههایشان برقرار کنند.
در میان بازداشتشدگان، علاوه بر محمدی، قلیان، علیکردی و آدینهزاده، اسامی افرادی از جمله ابوالفضل ابری، پوران ناظمی، حسن باقرینیا، طیبه نظری، عالیه مطلبزاده و هستی امیری نیز ذکر شده است.
همچنین محمدرضا بابایی، جواد جلالی، حامد زارع، حیدر چاهچمندی، محمود خانعلی، امیر خاوری، حامد حسینی، محمدحسین حسینی، نورا حقی، حامد رسولخانی، مهدی رسولخانی، یاسر دهستانی، کامران علیکردی، میلاد فتاح، حسین محبی و پوریا نجارزاده از دیگر افرادی هستند که نامشان در فهرستهای منتشرشده دیده میشود.
خشونت در زمان بازداشت
بر اساس اطلاعیه بنیاد نرگس محمدی، خانوادههای بسیاری از بازداشتشدگان گفتهاند از زمان بازداشتهای خشونتآمیز، که بنا بر گزارشها و تصاویر منتشرشده با ضربوشتم، توهین و فحاشی همراه بوده، هیچ اطلاعی از وضعیت سلامتی، محل نگهداری و شرایط عزیزانشان ندارند.
این بنیاد خواستار دسترسی فوری و کامل همه بازداشتشدگان به خدمات درمانی شده و تاکید کرده که شکایتها درباره ضربوشتم، تهدید و توهین باید بهصورت مستقل و بیطرفانه ثبت و بررسی شود.
این بنیاد همچنین خواستار اعزام تمامی افراد آسیبدیده به پزشکی قانونی، برای مستندسازی آثار خشونت و امکان پیگیری حقوقی موثر شده است.
این بنیاد در پایان نگرانی عمیق خود را نسبت به سلامت جسمی و روانی تمامی بازداشتشدگان اعلام کرده و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط آنها، شفافیت کامل درباره وضعیت قضایی، محل نگهداری و تضمین دسترسی به خانواده و وکیل شده است.
اعتصاب غذای سکینه پروانه
سکینه پروانه، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، طی نامهای اعلام کرد در اعتراض به آنچه درباره خانواده علیکردی رخ داده، بهمدت دو روز اعتصاب غذا میکند.
پروانه در نامه خود نوشت جمهوری اسلامی ادعا میکند برای خانواده «شهدا» قدر و منزلت قائل است، در حالی که خسرو علیکردی فرزند یک «شهید» بوده و خانوادهاش اکنون «داغدار مرگ مشکوک» او هستند.
او همچنین به اختلاف دیدگاه سیاسی علیکردی با حکومت اشاره کرده و نوشت آنچه پس از مرگ او شنیده شده، ابهامها درباره چگونگی این مرگ را بیشتر کرده است.
این زندانی سیاسی در ادامه به بازداشت جواد علیکردی اشاره کرد و نوشت او در حالی بازداشت شده که همزمان «دادخواه مرگ برادر» بوده و در روزهای پس از مرگ خسرو علیکردی، تکیهگاهی برای فرزندان او بهشمار میرفته است.
پروانه در پایان، ضمن تسلیت به خانواده علیکردی اعلام کرده است در اعتراض به این روند، یکشنبه ۲۳ آذر و دوشنبه ۲۴ آذر اعتصاب غذا خواهد بود تا «صدای مظلومیت» این خانواده باشد.
پیکر علیکردی صبح ۱۵ آذر در دفتر کارش در مشهد پیدا شد و بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی و برخی وکلا و فعالان سیاسی و مدنی، مرگ او را «قتل حکومتی» خواندند.

پیامهای شهروندان به ایراناینترنشنال نشان میدهد افزایش قیمت بنزین پیش از آنکه در باک خودروها دیده شود، اثر خود را بر سفرههای خالی، کرایهها، نرخ مواد غذایی و هزینههای درمان میگذرد؛ موضوعی که مخاطبان آن را شوکی تازه در اقتصاد از پیش فرسوده خانوارها میخوانند.
طرح بنزین سهنرخی و عرضه بنزین لیتری پنج هزار تومانی در جایگاهها از بامداد ۲۲ آذر در سراسر ایران به اجرا درآمد.
ایراناینترنشنال از مخاطبان خود پرسید افزایش قیمت بنزین چه تاثیری بر هزینه زندگی آنان دارد.
یک شهروند که خود را بازنشسته بانک رفاه معرفی کرد، در پیامش نوشت: «اگر قبل از گرانتر شدن بنزین تا نیمه ماه پولی در کارتمان میماند، الان احتمالا به ۱۰ روز هم نرسد. مخارج زندگی دیگر با حقوق بازنشستگی نمیخواند.»
برخی مخاطبان از افزایش همزمان سایر هزینهها خبر دادند. در همین رابطه، شهروندی به جهش شدید نرخ قبض گاز از ۵۲ هزار تومان به سه میلیون و ۲۰۰ هزار تومان اشاره کرد.
پیام دیگری از کمبود برخی اقلام در فروشگاهها گلایه داد: «امروز بهخاطر بنزین، برنج پاکستانی و هندی در فروشگاهها پیدا نمیشد.»
شماری از شهروندان با اشاره به گرانی «همهچیز» در ایران، اساسا از «زندگی» بهعنوان مفهومی از دسترفته یاد کردند و گفتند دیگر سفرهای در کار نیست که بخواهد از افزایش قیمت بنزین تاثیری بگیرد.
اثر دومینویی بر تورم عمومی و گرانی کالاهای اساسی
بخش قابل توجهی از پیامها بر تاثیر مستقیم افزایش قیمت بنزین بر قیمت مواد غذایی، دارو و کالاهای روزمره تمرکز دارد.
یک شهروند نوشت: «روی همه چیز تاثیر میگذارد؛ سفرهها کوچکتر میشود و دارو چند برابر بالا میرود.»
در هفتههای گذشته با حذف ارز ترجیحی برخی داروهای وارداتی، هشدارهایی درباره کمبود دارو و فشار اقتصادی بر بیماران منتشر شده است.
هادی احمدی، عضو هیاتمدیره انجمن داروسازان ایران، ۲۳ آذر گفت بسیاری از بیماران هنگام مراجعه به داروخانه با افزایش قیمتها مواجه میشوند و به همین دلیل، یا دارو را بهصورت ناقص تهیه میکنند یا بهطور کلی از خرید آن منصرف میشوند.
علاوه بر دارو، سایر کالاهای اساسی نیز در ایران با گرانی قابل توجهی روبهرو شدهاند.
شهروندی در پیام خود به ایراناینترنشنال گفت گرانیها پیش از آغاز طرح افزایش قیمت بنزین شروع شده بود، اما انتظار میرود این طرح ضربه دیگری به معیشت شهروندان وارد کند.
او از افزایش قیمت برنج خبر داد. پیامهای مشابه نیز از افزایش قیمت تخممرغ، نان و لبنیات در ایران حکایت دارد.
در پیام مخاطب دیگری آمده است: «پنج لیتر بنزین زدیم شد ۲۵ هزار تومان. با همین ۲۵ هزار تومان نان میگرفتم. نانها هم بیبرکت شدهاند.»
در یک سال گذشته، قیمت اقلام خوراکی در ایران بهطور میانگین بیش از ۶۶ درصد افزایش یافته است.
برخی پیامها به بحران کلانتری اشاره دارند و افزایش قیمت بنزین را محرک موج جدیدی از تورم میدانند.
یکی از مخاطبان نوشت: «گرانی بنزین فقط اثرش روی یک خانواده نیست؛ اثر تورمیاش گریبان کل جامعه و بعد یک ملت را میگیرد. سفرهها کوچکتر و خط فقر بزرگتر میشود.»
در پیام دیگری آمده است: «وقتی بنزین گران میشود، بهصورت اتوماتیک همه چیز گرانتر میشود. ما دیگر زندگی نمیکنیم، تنها مردههای متحرکیم.»
برخی نیز گفتند این گرانی حتی پیش از اعلام رسمی، اثر خود را بر بازار گذاشته است.
رانندگان و شاغلان وابسته به سوخت؛ از کار افتادهها
رانندگان تاکسیهای اینترنتی و مشاغل وابسته به بنزین از جمله گروههایی هستند که بیشترین فشار را در روزهای اخیر احساس کردهاند.
یک راننده اسنپ نوشت: «بهخاطر گران شدن بنزین دیگر نتونستم کار کنم. دخلم به خرجش نمیخورد.»
شهروند دیگری که شغلش رانندگی است، گفت: «بنزین وارد فاز پنج هزار تومان شده و زندگی من با رانندگی میگذرد... ۱۰۰ درصد در آینده با مشکل مواجه میشوم.»
در پیام دیگری آمده است: «کرایه تاکسی دو برابر شده و در کرایه باربری هم تاثیر بسیار زیادی داشته. در کل ما زندگی را باختیم.»
با اجرای مصوبه جدید هیات دولت، نظام قیمتگذاری بنزین در ایران وارد مرحله تازهای شده است.
بر اساس این طرح، بنزین سهمیهای با نرخهای ۱۵۰۰ و ۳۰۰۰ تومان عرضه میشود. مصرف مازاد و همچنین بنزین خودروهای دولتی، وارداتی و برخی خودروهای گرانقیمت با نرخ ۵۰۰۰ تومان محاسبه خواهد شد.
دولت جمهوری اسلامی دلیل اصلی اجرای این طرح را افزایش شدید «مصرف» بنزین و «ناترازی» میان تولید و مصرف عنوان میکند.
پیشتر مقامهای جمهوری اسلامی گفته بودند دولت هر لیتر بنزین را ۳۴ هزار تومان میخرد، اما بررسیهای ایراناینترنشنال از صورتهای مالی پالایشگاهها نشان میدهد این مبلغ ۲۵ هزار تومان است که تنها حدود ۳۵۰۰ تومان آن هزینه تولید بنزین بدون خوراک شده؛ یعنی حدود ۹۰ درصد کمتر از رقم اعلامی دولت.
حقوق ریالی، هزینههای دلاری
برخی مخاطبان در پیامهای خود به ایراناینترنشنال به شکاف میان دستمزدها و هزینههای زندگی اشاره کردند.
در یکی از پیامها آمده است: «در ایران افزایش قیمتها هیچ ربطی به افزایش حقوق و دستمزد ندارد. حقوقها ریالی، ولی مخارج دلاری است.»
شهروند دیگری نوشت: «همه اجناس گرانتر میشوند، حقوق کم میماند و درآمد جوابگوی مایحتاج ساده هم نیست.»
افزایش گسترده قیمت بنزین در آبان ۹۸ که با اعلام ناگهانی نرخهای جدید همراه بود، به اعتراضات سراسری، سرکوبهای حکومتی و مرگ دستکم ۱۵۰۰ شهروند انجامید.
پس از این رویداد، دولتها در ایران با احتیاط بیشتری به سراغ اصلاح قیمت سوخت رفتند. از آن زمان، افزایش قیمت بنزین همواره یکی از حساسترین موضوعات اقتصادی و اجتماعی بوده است.
در میان پیامها، روایتهایی از فشار مضاعف بر کارکنان خدمات عمومی نیز دیده میشود.
یک معلم شاغل در روستایی دورافتاده نوشت: «هر روز با ماشین شخصی به مدرسه میروم و هیچ هزینهای بابتش نمیگیرم. با بنزین لیتری پنج هزار تومان، ماهی حدود ۹ میلیون تومان فقط پول بنزین میدهم؛ یعنی سهچهارم حقوقم.»
او افزود: «خیلی از همکاران هم به فکر انصراف افتادهاند.»
فرسودگی اجتماعی و ناامیدی گسترده
در کنار مسائل اقتصادی، بسیاری از پیامها بازتابدهنده فرسودگی روانی و ناامیدی عمیق است.
شهروندی نوشت: «آنچنان اوضاع آشفته شده که دیگر هیچ امیدی به بهبود نداریم.»
در پیام دیگری آمده است: «گرانی ثانیهای شده است. کار از گلایه گذشته، ۹۰ درصد مردم گرفتارند.»
در روزهای اخیر کاربران شبکههای اجتماعی با انتقاد از اجرای طرح بنزین سهنرخی اشاره کرده بودند که در حال حاضر، مردم خرج حکومت را تامین میکنند.
برخی از شهروندان نیز در پیامهای خود به ایراناینترنشنال به عادی شدن فشارها اشاره کردند.
مخاطبی در همین زمینه نوشت: «مردم پوستکلفت شدهاند. در سکوت دارند دستوپا میزنند.»
برای بسیاری از شهروندان، افزایش قیمت بنزین نماد ادامه روندی است که به گفته آنها، به کوچکتر شدن سفرهها، فرسایش توان خرید، فشار بر مشاغل خدماتی و گسترش ناامیدی اجتماعی انجامیده است.
به گفته برخی مخاطبان، این روند با دستمزدها و حمایتهای ناچیز معیشتی در مقطع کنونی قابل جبران نیست.





