واشینگتنپست: تغییر رویکرد ترامپ در قبال ایران ممکن است مهمترین تصمیم او باشد

فرید زکریا، روزنامهنگار آمریکایی، در یادداشتی به بررسی سیاست دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا در قبال جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است کسی که توافق هستهای پیشین با حکومت ایران را از میان برد، اکنون تمام ابزارها را در اختیار دارد تا توافقی حتی قویتر را رقم بزند.
در این یادداشت که شامگاه پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت در روزنامه واشینگتنپست منتشر شد، آمده است: «دونالد ترامپ که به تصمیمگیریهای آنی و تمایل به شکستن قواعد شناخته میشود، بار دیگر با رفتاری غیرمنتظره، جهان را غافلگیر کرد. این هفته، در عربستان سعودی، ترامپ با رهبر جدید سوریه، که پیشتر از چهرههای جهادی بوده، دیدار و اعلام کرد که تمامی تحریمهای آمریکا علیه سوریه را لغو خواهد کرد. اما شاید مهمتر از همه، اشارات مکرر او به آمادگی دولتش برای توافقی جدید با حکومت ایران باشد؛ توافقی که میتواند گامی بزرگ در جهت برقراری ثبات و صلح در خاورمیانه تلقی شود.»
بهنوشته فرید زکریا، «این چرخش ناگهانی در مواضع ترامپ نسبت به ایران، اگر نگوییم عجیب، دستکم به شدت طعنهآمیز است. او همان کسی بود که ایالات متحده را از توافق هستهای ۲۰۱۵ خارج کرد، توافقی که طبق ارزیابی اغلب نهادهای اطلاعاتی آمریکا، ایران به تعهداتش در آن پایبند مانده بود. اکنون اما، ترامپ بار دیگر به صحنه بازگشته، مسئلهای را که خود ایجاد کرده بود حل کرده و آن را با افتخار بهعنوان دستاوردی شخصی معرفی میکند.»
ایران ضعیف، عربستان قدرتمند
با اینحال، بهگفته نویسنده، شرایط امروز با گذشته تفاوتهایی بنیادینی دارد که میتواند زمینهساز توافقی بهتر از پیش شود. دو تحول کلیدی در این میان نقشآفریناند: ضعف ایران و اقتدار فزاینده عربستان سعودی.
براساس یادداشت منتشرشده در روزنامه واشینگتنپست، «جمهوری اسلامی امروز در ضعیفترین وضعیت خود طی چهار دهه اخیر قرار دارد. اقتصاد نابسامان ناشی از مدیریت مزمن ناکارآمد، فساد فراگیر و استبداد سیاسی موجب نارضایتی شدید مردم شده است. حملات موثر اسرائیل علیه مواضع حزبالله و سامانههای پدافندی ایران نیز بر این ضعف افزوده است. از سوی دیگر، دولت بشار اسد متحد اصلی حکومت ایران در منطقه، سقوط کرده و مخالفان دیرینهاش اکنون قدرت را در دمشق در دست دارند. در مجموع، ایران از زمان تهاجم صدام حسین در سال ۱۳۵۹ تاکنون، هیچگاه تا این اندازه آسیبپذیر نبوده است.»
بهنوشته زکریا، «در سوی دیگر، عربستان سعودی با هدایت ولیعهد محمد بن سلمان، روندی معکوس را طی کرده است. این کشور توانسته است با حوثیها به یک آتشبس نانوشته برسد، روابط خود را با قطر بهبود بخشد و مناسباتش با کشورهایی چون لبنان و عراق را تقویت کند. بنسلمان دریافته است که تحقق رویای مدرنسازی عربستان، نیازمند ثبات منطقهای است. نشانه برجسته این رویکرد، نزدیکی بیسابقه به حکومت ایران است؛ دیدارهای مکرر مقامات دو کشور اکنون به امری عادی بدل شده است. سعودیها بهطور آشکار از مذاکرات برای توافقی جدید با جمهوری اسلامی حمایت میکنند.»
مانع همیشگی: بنیامین نتانیاهو
نویسنده سپس افزوده است: «با وجود این فضای مساعد، مانعی دیرپا همچنان پابرجاست: بنیامین نتانیاهو. نخستوزیر اسرائیل سالهاست که مخالف هرگونه توافق با ایران است و بهطور مداوم هشدار داده که ایران در آستانه دستیابی به بمب اتمی قرار دارد؛ ادعایی که بیش از دو دهه است تکرار میشود. او در کتابی که در سال ۱۹۹۵ منتشر کرد، ادعا کرده بود ایران در مسیر حتمی تولید بمب هستهای قرار دارد. نتانیاهو حتی ایران را «فرقهای آخرالزمانی» توصیف کرده که مذاکره با آن را بیمعنا میداند.»
زکریا اما در مخالفت با موضع نتانیاهو نوشته است: «واقعیت زمینی چیز دیگری است. ایران نه با آرمانگرایان آخرالزمانی، بلکه با مجموعهای از آخوندهای خشن و فرماندهان نظامی فاسد اداره میشود که بیشتر در پی انباشت ثروتاند تا شهادت. آنان دریافتهاند که «همواره چند ماه تا ساخت بمب فاصله داشتن» سود بیشتری دارد تا عبور از آن خط قرمز. آنها خواهان رفع تحریماند، نه نبردی آخرالزمانی.»
توازن جدید در کاخ سفید
در ادامه این یادداشت، نویسنده از اختلافها و شکافهای درون دولت ترامپ بهعنوان یک چالش دیگر برای رییسجمهوری آمریکا یاد کرده و نوشته است: « در یکسو، اردوگاه واقعگرایان به رهبری شخص ترامپ و مذاکرهکننده ارشد استیو ویتکاف قرار دارد. در سوی دیگر، جریان نئومحافظهکار، با چهرههایی چون مارکو روبیو و شماری از جمهوریخواهان کنگره. این اختلاف داخلی موجب شده است که مواضع دولت ترامپ درباره ایران بهطور مکرر تغییر کند و لحن آن متزلزل به نظر برسد.»
فرصت تاریخی برای ثبات
بهنوشته زکریا، «اکنون فرصتی تاریخی پیش روی ترامپ قرار دارد: مذاکره با جمهوری اسلامی نه برای دوستی، بلکه برای کاستن از تهدید رقابت هستهای و آوردن ثبات به منطقهای که نسلهاست از جنگ و ترور زخم خورده است.»
او افزوده است: «ترامپ بهگونهای یگانه توانایی آن را دارد که برخلاف خواستههای نتانیاهو عمل کند، از صفبندیهای سنتی واشینگتن عبور کند و این فرصت بیسابقه را از آن خود سازد.»