وزارت خارجه اسرائیل گزارش داد که سه فروند جت جنگنده اف-۳۵ال ساخت شرکت لاکهید مارتین آمریکا در پایگاه هوایی نواتیم اسرائیل به زمین نشستند. بنا بر این گزارش، قرار است این سه جت به اسکادران «عقاب طلایی» نیروی هوایی اسرائیل ملحق شوند.

این جنگنده با سامانههای پیشرفته جنگ الکترونیک ساخت اسرائیل تجهیز شده که قادر به شناسایی و مقابله با تهدیدات خاص منطقهای است. همچنین این جت تنها نسخهای از خانواده اف-۳۵ است که با پیکربندی سلاحهای خارجی وارد عملیات واقعی رزمی شده است.
استیو ویتکوف، فرستاده دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده، جمعه به مدت سه ساعت در مسکو با ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه دیدار کرد.
ویتکاف پس از این دیدار برای شرکت در سومین دور مذاکرات با جمهوری اسلامی در مسقط عازم عمان شد.

دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا، پیش از سفر به ایتالیا برای شرکت در تشییع پیکر پاپ فرانسیس، با تاکید دوباره بر اینکه موضوع ایران «بسیار خوب» پیش میرود، گفت: «باید ببینیم چه میشود.»
او همچنین با اشاره به جنگ اوکراین و روسیه و موضوع ایران افزود: «داریم روی چیزهای زیادی کار میکنیم که اصلا نباید لازم میبود که روی آنها کار کنیم.»
ترامپ اشاره کرد که این مسائل «نباید پیش میآمد. باید در زمان بایدن حل میشد. بایدن باید اینها را درست میکرد، ولی نتوانست، حتی به آنها نزدیک هم نشد.»
ترامپ هشدار داده است که اگر توافق با جمهوری اسلامی صورت نگیرد، گزینه نظامی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
بیشتر بخوانید: ترامپ برای دیدار با خامنهای اعلام آمادگی کرد

با رواج «شکلات دبی» مصرف پسته در جهان بهشدت افزایش یافته است. پسته آمریکا دیگر جوابگوی تقاضای بازار نیست و در این شرایط، صادرات پسته ایران که در سالهای گذشته مدام اخبار برگشت خوردن محمولههای آن منتشر میشد، ناگهان دو برابر شد.
آمارهای منتشر شده از سوی انجمن پسته ایران نشان میدهد که در اسفندماه سال ۱۴۰۳، در مجموع ۱۵ هزار و ۵۷۵ تن پسته صادر شده است، این رقم در پایان دوره شش ماهه منتهی به اسفند ماه، برابر ۱۲۰ هزار و ۶۱۰ تن بود.
این آمار نشان میدهد صادرات پسته ایران در دوره شش ماهه نسبت به زمان مشابه در سال ۱۴۰۲، که صادرات ایران ۶۷ هزار و ۲۲۹ تن بود، دوبرابر و نسبت به شش ماه منتهی به اسفند ماه ۱۴۰۱ که صادرات پسته ایران ۳۷ هزار و ۱۰۰ تن بود، تقریبا سه برابر شده است.
«شکلات دبی» پدیدهای جدید است که با کمک شبکههای اجتماعی و برندسازی قدرتمند در سال گذشته محبوبیت بالایی پیدا کرده است. در این محصول از حجم بالایی پسته استفاده میشود و همین امر تقاضا برای پسته را در جهان افزایش داده است.

صادرات پسته به دبی در شش ماه، دو برابر ۱۲ ماه سال قبل
فایننشال تایمز، در گزارشی که ۲۹ فروردینماه منتشر کرد، به افزایش جهانی قیمت پسته اشاره کرد و به نقل از آمار گمرک جمهوری اسلامی نوشت که صادرات پسته ایران به امارات متحده عربی، در شش ماه منتهی به ماه میلادی مارس ۲۰۲۵ ( اسفند ماه ۱۴۰۳) نسبت به کل ۱۲ ماه قبل از آن، ۴۰ درصد افزایش داشته است.
ایران، اکنون پس از آمریکا، دومین تولیدکننده بزرگ پسته در جهان است، اما در سالهای نه چندان دور، اولین صادرکننده پسته در جهان به شمار میرفت. در سالهای اخیر، صادرات پسته ایرانی بهشدت کاهش یافته بود.

چطور تولید و صادرات ایران سقوط کرد؟
تا سال ۱۳۸۶، صادرات پسته ایران بهمراتب بیش از آمریکا بود. این اختلاف گاه دو تا سه برابر بود؛ برای نمونه در سال ۱۳۸۲، در مقابل ۵۴ هزار تن پسته صادراتی آمریکا، ایران ۱۷۳ هزار تن صادرات داشت، یعنی چیزی بیش از سه برابر صادرات آمریکا. این نسبت از آن زمان به بعد، سال به سال به نفع آمریکا تغییر کرد تا جایی که در سال ۱۴۰۲ در مقابل ۶۷۷ هزار تن صادرات پسته آمریکایی، صادرات پسته ایران تنها ۱۶۸ هزار تن بود.
عدم بهرهمندی ایران از تکنولوژیهای بهروز سبب شده تا بخشهای بزرگی از پسته صادراتی ایران در سالهای اخیر بهدلیل وجود سم آفلاتوکسین در محصولات ایرانی برگشت بخورند.

از دست رفتن اعتبار پسته ایرانی
تکرار این برگشت خوردنها، پسته ایران را در بازار جهانی بدنام کر،. تاجایی که در سال زراعی ۱۴۰۳-۱۴۰۴، ایران که روزی بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده پسته بود، سهمش از کل پسته تولیدی جهان ۲۱ درصد کاهش یافت. در مقابل سهم آمریکا به ۴۶ درصد رسید و ترکیه نیز سهم خود در تولید پسته جهان را به ۳۰ درصد رساند. به این ترتیب، ایران دیگر حتی دومین تولید کننده پسته هم نیست و در رتبه سوم قرار گرفته است.
از سوی دیگر، ایران بهدلیل نبود برندسازی مناسب، پسته خود را به صورت فله صادر میکند. این صادرات فلهای در کشورهای دیگر بستهبندی و با برندهای دیگر عرضه میشود.
طبق آمارهای انجمن پسته ایران، در سال ۱۴۰۳، تقریبا یک چهارم پسته صادراتی ایرانی به کشورهایی که در آن صادرات مجدد انجام میشود، صادر شده است.
خودروسازان در بازار پسته
اکنون و در شرایطی که بازار برای پسته ایرانی بار دیگر مهیا شده است، خودروسازان نفع قابل توجهی خواهند داشت زیرا چند سال است خودروسازان و قطعهسازان، به دلیل غیر عادی بودن شرایط نقل و انتقال پول از ایران، به بازار صادرات غیر نفتی، نظیر پسته و خرما روی آوردهاند.
با این حال، رقم صادرات آنها هنوز آنچنان جدی نشده است. در سال ۱۴۰۲ از مجموع یک میلیارد دلار صادرات پسته ایران، خودروسازان ۲۵ میلیون دلار پسته صادر کردند، اما شیوه عملکرد آنها در مجموع به زیان صادرات پسته ایران تمام شده است.
خودروسازان و قطعهسازان، برای تامین ارز مورد نیاز خود برای واردات، پسته و خرما صادر میکنند و در بازارهای جهانی، برای سرعت بیشتر در رسیدن به ارز، اجناس خود را معمولا کمتر از صادرکنندگان سنتی پسته در بازارهای جهانی عرضه میکنند و محصولشان به سرعت به فروش میرسد. در این شرایط، صادرکنندگان سنتی متضرر میشوند و به همین دلیل، انتقادات فراوانی به این عملکرد خودروسازان مطرح شده است.
افزایش این انتقادها در نهایت باعث شد که انجمن پسته ایران، در مهرماه ۱۴۰۳ تفاهمنامهای با خودروسازان منعقد کند.
بر اساس این تفاهمنامه مقرر شد در ازای خروج خودروسازان از بازار پسته، صادرکنندگان پسته ارز حاصل از صادرات پسته را در اختیار خودروسازان قرار دهند.


اسعد حسن الشیبانی، وزیر امور خارجه دولت انتقالی سوریه، در اولین حضورش در نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد خود را نماینده سوریه جدید معرفی کرد. او تاکید کرد اقدامات حکومت بشار اسد «منطقه را بیثبات کرد» و سوریه کنونی تهدیدی برای هیچ کشوری از جمله اسرائیل نیست.
پیشتر کوری میلز، نماینده جمهوریخواه ایالت فلوریدا در مجلس نمایندگان آمریکا و از متحدان نزدیک دونالد ترامپ، اعلام کرد که احمد الشرع، رییسجمهوری موقت سوریه، به او گفته علاقهمند است به «پیمان ابراهیم» بپیوندد تا روابط سوریه و اسرائیل عادی شود.
میلز همچنین گفت که حامل نامه شخصی احمد الشرع به دونالد ترامپ است.
کوری میلز پنجشنبه، چهار اردیبهشت، در گفتوگو با خبرگزاری بلومبرگ گفت که هفته گذشته در قالب یک ماموریت حقیقتیاب غیر رسمی که به ابتکار گروهی از سوری- آمریکاییهای بانفوذ ترتیب داده شده بود، به دمشق رفته و در دیدار با احمد الشرع حدود ۹۰ دقیقه با گفتوگو کرده است..
وزیر امور خارجه دولت احمد الشرع همچنین تاکید کرد همکاری کشورش با سازمان منع سلاحهای شیمیایی سازنده است.
نابودی سلاحهای شیمیایی بازمانده از دوران بشار اسد، یکی از شروط اصلی آمریکا و کشورهای اروپایی برای لغو تحریمها علیه سوریه است.
او پیش از این سخنرانی در مراسمی حضور داشت که طی آن پرچم جدید سوریه که از سوی دولت الشرع انتخاب شده، در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک به اهتزاز در آمد.
شرط آمریکا برای کاهش تحریمها
در همین حال، دوروتی شیا، نماینده آمریکا در سازمان ملل جمعه پنج اردیبهشت، شروطی را که واشینگتن برای تغییر موضع خود نسبت به سوریه تعیین کرده، در نشست شورای امنیت اعلام کرد.
این شروط، که شامل ممانعت از دخالتهای جمهوری اسلامی در سوریه است، پیشنیاز کاهش بخشی از تحریمها عنوان شدهاند.
دوروتی شیا گفت که واشینگتن خواستار آن است که مقامات سوریه بهطور کامل تروریسم را رد و سرکوب کنند، سیاست عدم تجاوز به کشورهای همسایه را اتخاذ کرده و از بهکارگیری جنگجویان خارجی در هرگونه نقش رسمی خودداری کنند.
این دیپلمات آمریکا تاکید کرد دولت انتقالی احمد الشرع باید مانع از بهرهبرداری جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش از قلمروی سوریه شود، سلاحهای کشتار جمعی را نابود کند، برای یافتن شهروندان ناپدیدشده آمریکایی در سوریه همکاری کرده و امنیت و آزادیهای تمامی شهروندان سوری را تضمین کند.
در این نشست، نماینده جمهوری اسلامی منکر دخالتهای ایران در سوریه و بیثباتسازی این کشور شد.

در بسیاری از جوامعی که با سرکوب سیستماتیک و اختناق رسانهای مواجهاند، خیابان یکی از موثرترین مسیرهای سیاستورزی است؛ اما تنها میدان مقاومت نیست.
تجربه اخیر ترکیه نمونه روشنی است که چگونه «بایکوت» محصولات یا رسانهها میتواند به ابزاری موثر برای نافرمانی مدنی بدل شود؛ امتناعی جمعی از مصرف و مشارکت در نظمی که به تداوم بیعدالتی کمک میکند.
بایکوت، صرفا ابزاری اقتصادی نیست، بلکه نمادین است: وقتی اعتراض خیابانی پرهزینه میشود، بایکوت میتواند به زبان مشترک معترضان تبدیل شود.
در ترکیه، روز دوم آوریل ۲۰۲۵ به لحظهای نمادین برای چنین مقاومتی بدل شد. مخالفان نظم رجبطیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه، در آن روز دعوتی فراگیر برای «نخریدن» و امتناع از مصرف صادر کردند؛ تلاشی برای ایجاد لکنت در چرخ اقتصادی دولت و شکستن انکار رسمی صدای معترضان.
این تجربه، برای ایرانی که بسیاری آن را در آستانه بازگشت به کنشهای جمعی میدانند، میتواند واجد درسهایی مهم باشد؛ بهویژه آنکه تلاشهای مشابه در سالهای گذشته، برخلاف ترکیه، تاکنون نتوانسته به موفقیت دست یابد.
بایکوت بهمثابه کنش اعتراضی در ترکیه
پس از بازداشت اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول، موجی از اعتراضات سراسر ترکیه را در بر گرفته است. این بازداشت، که با طرح اتهامهای سیاسی و فشار بر حلقه نزدیکان او همراه بود، از نظر مخالفان دولت، ضربهای به دموکراسی ترکیه دانسته شد که در عین حال جلوهای از بیعدالتی در کشور بود.
در واکنش، معترضان هم به تجمعات خیابانی دست زدند و هم به بایکوت شرکتها و رسانههای طرفدار حزب حاکم.
ایده بایکوت، ابتدا از دل محافل دانشجویی برآمد اما با همراهی حزب جمهوریخواه خلق (CHP) با این ایده به سرعت در جامعه گسترش یافت.
این حزب با بهرهگیری از امکانات شهرداریها و شبکههای اجتماعی خود، به انسجامبخشی و عمومیسازی بایکوت کمک کرد و سایتهایی نظیر boykotyap.net محل انسجام این اقدام شدند.
همچنین ریيس حزب، برای تاثیر بیشتر، خود لیست بایکوتیها را در تجمعات اعتراضی میخواند. رسانههای نزدیک به دولت یکی از مقاصد بایکوت بود. مخالفان دولت، بهویژه بهخاطر حذف نظاممند صدای معترضان آنها را داخل این لیست قرار داده بودند، رسانههایی مانند خبرگزاری آناتولی یا TRT.
در راستای سیاست بایکوت، حزب جمهوریخواه روز دوم آوریل را «روز عدم مصرف» اعلام کرد. بسیاری در فضای مجازی، از آن حمایت کردند و بهواسطه نشر پوسترهای مختلف، پخش ویديوها و نوشتهها، از لزوم شرکت در این پویش گفتند. د
در واقع، از سکوهای دیجیتال برای انتشار ایده بایکوت استفاده شد، مکانیسمهایی برای پشتیبانی از آن شکل گرفت، و تلاش جمعی قابلتوجهی برای تحقق این فراخوان بهکار گرفته شد.
جنگ روایتها و بازنمایی بایکوت
دولت برخی از کسانی را که از بایکوت دوم آوریل حمایت کرده بودند، مانند آیبوکه پوسات، بازیگر شبکه TRT، از کار خود بیکار کرد و به فعالیت هرکسی که در این شبکه از او حمایت کرده بود، پایان بخشید.
در مقابل این اقدام دولت که انتقادهای بسیاری را برانگیخت، حمایتهایی جدی در جامعه مخالفان نسبت به این افراد شکل گرفت و شرکتهای دیگر پیشنهادهای کاری به آنها دادند.
دولت ترکیه از همان ابتدای اعلام لیست بایکوتها از سوی رییس حزب جمهوریخواه خلق، واکنشی تند به این حزب و بایکوتکنندگان نشان داد.
مقامات رسمی و رسانههای وابسته، این اقدام را «تروریزه کردن» اقتصاد و ضربه به «اقتصاد ملی» خواندند و همچنین تلاش کردند چهرهای منزوی و غیرموثر از معترضان ارائه دهند.
اعضای هیئت دولت در روز دوم آوریل به فروشگاهها رفتند و خرید کردند و رسانههای دولت نیز این اقدام را بهطور گسترده پوشش دادند. در فردای روز بایکوت عمومی نیز وزیر بازرگانی ترکیه اعلام کرد: «تلاش مخالفان برای کودتا علیه اقتصاد ترکیه بینتیجه مانده است».
با این حال، برخی نهادهای دانشگاهی و پژوهشی تلاش کردند از مسیر مستندسازی میدانی و تحلیل دادهها، روایتی متفاوت از واقعیت ارائه دهند. یک پژوهش دانشگاهی در آنکارا نشان داد که در روز دوم آوریل، حجم خرید در این شهر تا ۴۸ درصد کاهش یافته و ۵۶.۷ درصد از پاسخدهندگان اقدام به بایکوت را موجه و مشروع دانستهاند. همزمان، دادههای رسمی بانک مرکزی نیز کاهش ۲۶ درصدی در مصرف روزانه را ثبت کرد؛ آماری که بهنحوی غیرمستقیم، موفقیت نسبی این کنش مدنی را تایید میکرد.
ایران و بایکوت: چرا تلاشها در جنبش ۱۴۰۱ کمتر موفق بودند؟
میتوان گفت آنچه در ترکیه بهعنوان بایکوت اتفاق افتاد نسبتا موفق بوده است. اما در جریان خیزش «زن، زندگی، آزادی» در ایران، تلاش برای شکلگیری بایکوت تقریبا موفق نبود.
در شبکههای اجتماعی، فراخوانهایی برای تحریم محصولات شرکتهایی همچون «میهن»، «چای گلستان» و «دیجیکالا» و برخی دیگر منتشر شد. هدف، نه صرفا فشار اقتصادی، بلکه اعتراض به همراهی یا سکوت این شرکتها در برابر سرکوب مردم و روایت رسمی دولت بود. اما با وجود گستردگی شعارها و خشم عمومی، این بایکوتها در اکثر موارد، به نتایج ملموس و پایداری نرسیدند.
دلایل این ناکامی را باید در ترکیبی از عوامل ساختاری و فرهنگی جستوجو کرد.
نخست، نبود هماهنگی و انسجام میان فراخواندهندگان بایکوت و بدنه اجتماعی معترض، باعث شد بایکوتها بیشتر جنبه هیجانی و لحظهای داشته باشند.
دوم، فضای بیاعتمادی نسبت به برخی نهادهای اپوزیسیون و نبود روایت جمعی قابلاتکا، زمینه همپوشانی میان کنشگران را محدود کرد.
سوم، فقدان ابزارهای موثر برای روایتسازی و مستندسازی موفقیت بایکوت، سبب شد بایکوتهای انجامشده حس عمومی موفقیت ایجاد نکند.
میتوان گفت تلاش برای بایکوت در ایران اغلب از سطح یک «دعوت» فراتر نرفت؛ چرا که بهمثابه یک پروژه جمعی پیگیری نشد. نه ساختار حزبی یا شبکهای برای هدایت و پشتیبانی از آن وجود داشت، نه میدان دیجیتال به اندازهی کافی برای شکلگیری گفتوگویی راهبردی آماده بود.
تجربه ایران نشان میدهد که برای موفقیت یک بایکوت، پیش از آنکه مردم به «نخریدن» فراخوانده شوند، باید «باور جمعی» به امکان و اثربخشی آن ساخته شود، موضوعی که در ترکیه اتفاق افتاد.
درسهایی برای ایران از تجربه ترکیه
تجربه ترکیه نشان میدهد که بایکوت زمانی میتواند به ابزار موثر کنش جمعی بدل شود که بر پایه انسجام، روایتسازی و اعتماد بنا شده باشد.
در شرایطی که اعتراض خیابانی پرهزینه است یا امکان سازماندهی میدانی کاهش یافته، بایکوت میتواند به شکلی از بازسازی «ما»ی معترض در زندگی روزمره تبدیل شود، بهشرط آنکه صرفا یک واکنش لحظهای نباشد و به مثابه تلاشی برای تداوم مقاومت مدنی تلقی شود؛ مسئلهای که در تجربه زیسته بسیاری از کنشگران مدنی و کاربران فعال در پویش بایکوت نیز بهوضوح نمایان بود.
در ترکیه، دوم آوریل تنها روز «نخریدن» نبود؛ زبان نمادینی برای مقاومت در برابر تلاش عامدانه یک جریان برای حذف جریانی دیگر بود. ورود حزب جمهوریخواه خلق، بایکوت را از حاشیه به مرکز سیاست رسمی برد و فضای دیجیتال نیز امکان گسترش آن را فراهم کرد.
در ایران هیچ گروه سیاسی منسجمی با برنامه، از تلاش برای بایکوت حمایت نکرد، اما پویش بایکوت در ترکیه، قدرت شبکههای مردمی، انجمنها و جمعهای فرهنگی را نشان داد که میتوانند گروههای منسجم بسازند و همدیگر را برای ادامه مسیر تشویق کنند و نتایج کار خود را ببینند.
آنچه در ترکیه شکل گرفت، بازگشت به یکی از امکانهای مقاومت بود؛ امکانی که در ایران، شاید بار دیگر سربرآورد.





